حضرت فاطمهB بانوی بزرگ اسلام و سیده زنان عالمین، و پرورش یافته در مکتب وحی و خانه نبوت هستند. شناخت شخصیت والای ایشان که در عمر کوتاه خود به اعلا درجه ایمان، انسانیت، کمال، عفت و حیامداری، رسیدند، یکی از مهمترین عوامل شناخت و تقرب به خداوند متعال است.
حضرت فاطمهB با پرورش در دامان پیامبر اکرمJ و نیز در سایه همنشینی همسر بزرگوارشان حضرت امیرمؤمنان علیA روح خود را با آیات و مفاهیم قرآنی جلا داده و به رموز و بواطن آیات و تفسیر آنها تسلط یافتهاند.
شناخت شخصیت والای حضرت صدیقه طاهرهB به چند طریق ممکن است. از جمله تحقیق در نسب آن حضرت و مطالعه شرافت خانوادگی ایشان، مطالعه و تدبر در کمالات فردی ایشان، و نیز شناسایی و مطالعه و تدبر درآثاری که از این بانوی والامقام به ارث مانده است. آثاری چون احادیث، ادعیه و خطبههای آن حضرت.
یکی از جلوههای علمی، فرهنگی و ارشادی آن حضرت، خطبهها و گفتارهای ایشان است.
خطابههای حضرت فاطمه Bنیز همچون دیگر معصومان از اهل بیتD قدرتمندانه به بیان حقایق پرداخته و از نفوذ کلام و متانت در سخن بهرهمند است.
از میان خطبههای حضرت فاطمهB خطبه فدكیه به جهت دارا بودن معارف ناب، نكتههای ژرف و آموزههای فراوانی كه در خود جای داده است، از نفیسترین میراث ماندگار ایشان محسوب میشود.
با توجه به مباحثات و محاجههای ایشان با ابوبکر در این خطبه و نیز بیانات ایشان برای زنان مهاجر و انصار در خطبه عیادت، این واقعیت روشن می شود که ایشان بر آیات کریمه قرآن احاطه کامل داشته و به اقتضای کلام، از آنها بهره برده و بدانها استدلال فرمودهاند.
در نوشتار حاضر، به بخش اخیر توجه نموده و با توجه به متن خطبه فدکیه، استنادهای قرآنی آن بررسی میگردد.
با توجه به اینکه آیات قرآن کریم، سخنان خداوند متعال است و تمامی اوامر و نواهی آن، دستورات و هدایتهای الهی را در بردارد، و از آنجا که اهل بیتD مبیّنان و مفسران قرآن هستند، لذا آنچه آیات قرآنی بیان می کند در رفتار و کردار و گفتار اهل بیتD مشهود بوده و سیره اهل بیتD نیز دارای منشأ قرآنی میباشد.
1.1. بیان مسأله تحقیق
2.1. اهمیت و ضرورت تحقیق
3.1. پیشینه تحقیق
4.1. سؤالات تحقیق
5.1. فرضیه تحقیق
6.1. روش تحقیق
7.1. تعریف مصطلحات
آن چه در این فصل مورد ارزیابی قرار میگیرد، کلیاتی درباره موضوع بحث، استنادهای قرآنی خطبه فدکیه حضرت فاطمهB میباشد.
عناوین مطرح در این فصل عبارتند از: 1. بیان مسأله تحقیق 2. اهمیّت و ضرورت تحقیق 3. پیشینه تحقیق 4. سؤالات اصلی و فرعی تحقیق 5. فرضیه تحقیق 6. روش تحقیق 7. و در نهایت به تعریف مصطلحات میپردازیم.
حضرت فاطمهB پس از حادثه غصب فدک که در راستای غصب خلافت صورت گرفته و سرآغاز فتنه و رویگردانی دستگاه حکومت جعلی از معارف قرآن کریم بود، موضوع غصب فدک را فرصتی مناسب برای دفاع از ولایت و استرداد حق مغصوب خود دانستند و بدین منظور در مسجد پیامبر اکرمJ و در جمع مهاجرین و انصار به ایراد خطبه پرداختند. خطبه ایراد شده توسط حضرت زهراB را که به خطبه فدکیه مشهور است میتوان از جمله مهمترین اسناد تاریخی مربوط به وقایع صدر اسلام دانست. این خطبه که یکی از خطبههای سهگانه حضرت صدیقهB است حول هفت محور[1] به بحث می پردازد؛ و حضرت فاطمهB در جای جایِ این خطبه به آیات قرآن کریم استدلال فرموده و به طور صریح یا اشاره به مفهوم آیات قرآن به احتجاج و اثبات مدعای خود میپردازند. که این امر نشان از اشراف، تسلط وآگاهی حضرت بر آیات قرآن و تفسیر و تأویل آنهاست.
این پژوهش برآن است تا با مدد الهی آیات مورد استناد حضرت صدیقهB و موارد استدلال آنها را بیان کند.
در عصر حاضر به لحاظ وجود رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی بسیار پیشرفته، شاهد بیشترین و سریعترین تهاجمهای فرهنگی، خصوصاً دینی و مذهبی و اشاعه افکار انحرافی و شبهات اعتقادی، بهویژه علیه مذهب تشیع هستیم.
قرآن کریم منبع مشترک و بلامنازعه مسلمانان جهان و راهنمای آنان در تمامی زوایای حیات آنها بهشمار میرود.
در این میان به عقیده شیعیان، معصومینD مبیّنان و مفسران قرآن کریم هستند و تمامی رفتار، کردار، قول و تقریر آنها به مثابه تفسیر و تبیین آیات قرآن میباشد.
این خطبه که در واقع حماسهآفرینی حضرت صدیقهB در ابعاد سیاسی و اقتصادی میباشد، بهترین الگوی رفتاری برای کسانی است که داعیه مسائل سیاسی و اقتصادی بر پایه آموزههای اسلامی را دارند.
این خطبه گرچه بهظاهر به منظور باز پسگیری فدک صورت گرفته اما در واقع، ایراد آن در جهت دفاع از ولایت، و امامت غصب شده توسط اصحاب سقیفه صورت گرفته است.
ذکر این نکته ضروری است که فرض ما در این پژوهش این است که مخاطبان ما فقط شیعیان نیستند، بلکه اهل سنت و نیز کسانی هستند که در سایه القای شبهات به این نتیجه رسیده اند که این حرکت حضرت فاطمهB صرفاً حرکتی مادی و در راستای بازپسگیری تکه زمینی میباشد که حق ایشان بوده است.
با این فرض و نیز اثبات این نکته که معصومینD بر اساس قرآن و با زبان قرآن سخن میگفتهاند، و لذا مطالبه حق غصب شده اهل بیتD و منصب الهی امامت در واقع در راستای عمل به آیات قرآن و دستورات خداوند متعال صورت گرفته است، و نیز توجه به این نکته که بررسی خطبه فدکیه بدین صورت، برای روشن ساختن حقایق نهفته در این خطبه برای تشنگان معنویت مؤثر است، به اهمیت اینگونه پژوهشها بیشتر پی میبریم.
از رهگذر این تحقیق مشخص خواهد شد، بیانات و مطالبات حضرت فاطمهB در خطبه فدکیه، ریشه قرآنی دارند.
. هفت محور اصلی خطبه عبارت است از: 1. شكر الهی، توحید و صفات پروردگار و هدف آفرینش؛ 2. مباحث مربوط به نبوت و مقام والای پیامبر J3. جایگاه قرآن 4. معرفی خود و خاندان نبوت و اشاره به وضعیت مردم در دوران جاهلیت. 5. حوادث و رویدادهای بعد از رحلت پیامبر Jو تلاش منافقین برای محو اسلام. 6. غصب فدك و ارث 7. اتمام حجت با خواصّ بیبصیرت و ضرباتی كه از ناحیه آنها به اسلام وارد میشود.
پیامبر اکرم (ص) در آغاز ظهور اسلام به عنوان تنها آموزگار اسلام در مکّه،به آموزش قرآن و احکام و معارف اسلامی به یاران خود می پرداخت.
کم کم با گسترش دانش و افزایش شمار اصحاب ، آنان نیز به آموزش تازه مسلمانان پرداختند ، قرآن کریم در آیات فراوانی به این مسئله اشاره می کند که پیامبر (ص) برای نخستین بار در مدینه ، از خود با واژة معلّم یاد کرد و فرمود:«اِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً».
من تنها به عنوان آموزگار به رسالت بر انگیخته شده ام.
در این تحقیق کوشیده ایم چگونگی تعلیم و تعلّم قرآن توسط خود پیامبر (ص) و چگونگی آموزش قرآن به وسیلة ایشان را به یاران خود و مسلمانان صدر اسلام طرح و شرح نماییم ، یعنی یک طرح کلّی و چهار چوب آموزش نبوی بدست دهیم.
این تحقیق در پنج فصل نوشته شده است:
قصد داریم از منابع تاریخی شش قرن اول هجری قمری به سؤالات زیر جواب پیدا کنیم:
در این تحقیق از روش کتابخانه ای و شیوه ی گردآوری فیش برداری استفاده شده و هدفی که از این نوشته و تحقیق دارم این است که شاید بتوانم از جستجوهایی که در منابع محدود تاریخی به زبان فارسی انجام می دهم شسته و رفته روش صحیح و ناب آموزش قرآن کریم از طریق پیامبر اکرم (ص) بدست آورده و در اختیار قاریان محترم قرار دهم و هم چنین انحرافات آموزش بعد از عصر پیامبر (ص) را روشن نمایم.
راستش اختلافات و حسادت ها و کینه توزی هایی که متاسفانه گاهی در میان برخی قراء عصر حاضر در برخی مناطق دیده می شود، هم چنین هدف قرار دادن کسب درآمد در قرائت و تلاوت قرآن و عدم اصلاح درون در عده ای وادارم نمود که مقایسه ای بین قاریان این عصر با عصر نبوی داشته باشم تا
حدودی معایب آموزش های ما آشکار و روش های صحیح با استمداد از الطاف حق تعالی به کار گرفته شود.
در این تحقیق سعی شده فقط روش و نحوة آموزش و تعلیم قرآن در مقاطع مختلف سنّی مسلمین مورد بررسی قرار گیرد و به علوم قرآنی (اعجاز قرآن ، تحریف ، محکم و متشابه ، ناسخ و منسوخ ، تفسیر و …) پرداخت نشده است ، فقط به نحوة قرائت و حفظ و عمل به قرآن و آموزش آن اشاره شده است.در کّل فعالیّت هایی که در رابطه با قرآن صورت گرفته است بدون تفکیک موضوع آن ها و پرداختن به علوم مختلف قرآنی.ضمناً در این تحقیق (به دلیل عدم دسترسی به منابع فارسی لازم در ارتباط با موضوع) فقط تا آخر دولت عبّاسی پرداخت شده و در ارتباط با دولت های متقارن بحثی صورت نگرفته است ، امّا به طور مختصر به دو سه دانشگاه اسلامی و چگونگی آموزش آنها اشاره شده است.
در پایان لازم می دانم از زحمات تمامی اساتید خود مخصوصاً آقایان دکتر مهدویان و دکتر حسین خانی که در انجام این تحقیق کمک های فراوانی کردند تقدیر و تشکر نمایم.
کلید واژه ها : قرآن ، آموزش قرآن ، حفظ قرآن ، قرائت قرآن ، تفسیر قرآن
9
بخش اول: انحرافات رفتاری 10
انحرافات رفتاری در حوزه اجتماعی 10
1- رواج آداب غیر دینی 10
2- اختلال در امر به معروف و نهی از منکر 15
3- نا امنی و دزدی 18
4- زیاد شدن تفریحات و خوشگذرانیهای لهو 19
5- شیوع شرارت 19
6- فتنهها 21
7- گرایش مردم به صاحبان قدرت 22
8- گسترش بدعت 22
9- هرج و مرج 22
10- دنباله روی از ثروتمندان و احترام به آنها 22
11- علنی شدن قماربازی 22
12- سستی در حل مشکلات 23
13- رشوه و رشوهگیری 23
14- شهادتهای ناروا 24
15- رواج ظلم 25
16- شیوع فقر 26
17- پیروی از لهویات و لغویات 27
18- نبودن خیر و اهل آن در جامعه 27
انحرافات رفتاری در حوزه اقتصادی 27
1- انفاق مال برای غناء 27
2- زیاد شدن مشکلات مال و اقتصادی مردم 28
3- تجمل گرایی 29
4- خوردن مال یتیم 31
5- خرج اموال در مسیرهای نادرست 31
انحرافات رفتاری در حوزه سیاسی 32
1- زیاد شدن جنگها 32
2- رواج بی عدالتی 33
3- بی توجهی و تساهل مردم نسبت به امور مملکتی 33
بخش دوم: انحرافات اخلاقی 34
انحرافات اخلاقی در حوزه فردی 34
1- کم شدن اخلاص 34
2- آمیزش با حیوانات 34
3- زیاد شدن رذائل اخلاقی 35
4- نبودن گذشت 38
5- خودستایی 38
6- زهد ظاهری 38
7- شکم پرستی 38
8- شهوترانی 40
9- طولانی شدن آرزوها 41
10- کم شدن حیاء 42
11- آشکار شدن خباثتهای درونی 42
12- کم و ظاهری شدن ورع 42
13- کم شدن وفا 42
انحرافات اخلاقی در حوزه اجتماعی 43
1- ازدواج با محارم 43
2- انحراف در امانت و امانت داری 43
3- عدم رعایت حرمت مؤمن 44
4- ضرر دانستن صدقه و نبودن قصد قربت در پرداخت آن 45
5- قطع رحم 45
6- ظاهر پسندی 45
7- فسق و گناه 46
بخش سوم: انحرافات اعتقادی 48
انحرافات اعتقادی در حوزه فردی 48
1- سهل انگاری در پرداخت حقوق شرعیه 48
2- عدم پایبندی مؤمنین به اعتقادات 49
3-دل مردگی 49
4- خشم و نفاق 49
انحرافات اعتقادی در حوزه اجتماعی 50
1- شیوع غفلت 50
2- حریم شکنی مقدسات 52
3- بی توجهی به ارزشها 53
4- تنبلی و بهانه تراشی در دین 55
5- بت پرستی 55
6- غلبه شیطان بر مردم 56
7- انحراف در حق و باطل و اهل آن 56
8- تغییر معیارهای حق 57
9- مقابله با جریان ولایت حق 59
10- تکذیب قضا و قدر و تصدیق نجوم 60
11- فاسد شدن افکار 61
12- خروج از دین 67
13- تزلزل در دین و ایمان مردم 68
14- راضی نبودن به خواست الاهی 75
15- شیوع عدم ترس از غیر خدا 76
16- تأثیر پذیری امت اسلام از فرهنگ و انحرافات بیگانه 76
فصل دوم: علل ایجاد یا تشدید انحراف 78
1-علل درونی 79
1-دنیا طلبی و دنیا پرستی 79
2-هوای نفس 80
3-گناه 82
4-خشم و غضب 83
5-شهوت 83
6-غفلت 84
7-جهل 85
8-عدم ترس از خداوند 85
2-علل بیرونی 86
1-شیطان 86
2-فقر 92
3-ظلم 93
4- فتنهها 94
5- ضعف تربیتی در خانوادهها 95
6- حرامخواری 95
7- تقلید کورکورانه 96
فصل سوم: راهکارها 97
بخش اول: راههای مقابله عام 98
1- ادعیه و اذکار مخصوص 98
2- ترجیح فرار بر قرار 102
3- تمسک به کتاب و عترت 103
4- تقیّه 106
5- کنارهگیری از مردم 107
6- صبر بر بلاها 110
7- غافل نبودن از آخرت 112
8- استعانت از خداوند و پناه بردن به او 113
9- داشتن وصیتنامه 115
10- خواندن نماز در اول وقت 115
11- طهارت دائمی داشتن 115
12- رعایت تقوای الاهی و لزوم دینداری 116
13- زیرک بودن در مواجهه با انحرافات 116
14- دور بودن از حکام جور 117
15- وقفِ راهِ حق بودن 118
16- انتظار فرج 118
17- ناپسند دانستن انحرافات 121
18- بودن در مسیرِ خلافِ حرکتِ منحرفین 121
19- استغفار 122
20- داشتن ورع و محاسن اخلاقی 122
بخش دوم: راههای مقابله خاص 122
الف: درونی 122
1- مقابله با دنیا طلبی و دنیا پرستی 122
2- مقابله با هوای نفس 125
3- مقابله با گناهان 130
4- مقابله با خشم و غضب 131
5- مقابله با شهوت 134
6- مقابله با جهل 135
7- مقابله با غفلت 136
8- مقابله با خصلت بدِ «از خدا نترسیدن» 136
ب: بیرونی 137
1- مقابله با شیطان 137
2- مقابله با فقر 142
3- مقابله با ظلم 143
4- مقابله با فتنهها 144
5- مقابله با ضعف تربیتی در خانوادهها 145
6- مقابله با حرامخواری 147
7- مقابله با تقلید کورکورانه 148
نتیجه 149
کتابنامه 152
خلاصه انگلیسی 160
فصل اول: کلیات
نوشتار حاضر درباره انحرافات موجود در آخرالزمان و بیان علل ایجاد و یا تشدید آنها و نیز ارائه راهکار جهت پیشگیری و مقابله با انحرافات میباشد. اساس کار در این پروژه بر اساس جمع آوری تمامی انحرافات و دستهبندی دقیق و ریز آنها و نیز ارائه علل ایجاد یا تشدیدشان و نیز راهکارهای مقابله پیشگیری با آنها میباشد.
در اهمیت و ضرورت بحث، همین قدر کافی است که بگوییم غفلت از انحرافات و گناهان و عدم شناخت آنها و نیز علل ایجاد آنها در هر جامعهای و به خصوص اسلام، موجبات نابودی و انحطاط امت اسلام و هر جامعه دیگری را فراهم میآورد. لذا با توجه به این که این انحرافات در گذشته هم بوده اند ولی در زمان کنونی شدت و شیوع بیشتری پیدا کرده اند شناخت آنها و پیبردن به علل ایجاد و یا تشدید آنها برای رهایی از چنگال مهلک آن، لازم و ضروری است.
از زمانهای آغازین دوران غیبت حضرت حجت, علمای بزرگ شیعه و سنی دست به قلم شدند و کتب مختلفی تحت عنوان «ملاحم و فتن» گردآوری و تألیف نمودند. که از مشهورترین آنها میتوان به کتب «النهایة فی الفتن و ملاحم» از ابن کثیر و نیز «التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن» از سید ابن طاووس، «کتاب الغیبة» از شیخ طوسی و نیز با همین عنوان از نعمانی اشاره کرد. ولی اشکال عمده این کتابها در این است که برای موضوع مورد بحث ما دسته بندی منظم و مخصوصی ندارند و شامل مباحث مختلفی از مهدویت میباشد. لذا تا کنون نوشتاری تا این زمان که به صورت تخصصی به بحث انحرافات در زمینه های اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی پرداخته شده باشد، نوشته نشده است تا مردم با مراجعه به آنها بتوانند به راحتی از تمامی انحرافات آگاهی پیدا کنند. که ما به حول و قوه الاهی توانستیم و سعی کردیم تمامی روایات را در کتب معتبر جمع آوری کنیم و در باب مخصوص به خود قرار بدهیم.
انس بن مالک، خادم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از صحابه پر روایت از آن حضرت است که احادیث وی نقش بسزایی در شکل دهی باور مکتب خلفا در مورد سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) داشت . بعد از برداشتن منع نشر حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خاطر حضور وی در بسیاری از لحظات حساس در کنار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ، همچنین دشمنی که نسبت به امام علی (علیه السلام) در زمان های مختلف نشان داد و خود به آن اذعان دارد پیروان مکتب خلفا نسبت به احادیث او توجهی ویژه نشان داده، در بسیاری از وقایع به آن استناد کرده و احادیث او را صحیح دانستند. در حالی که احادیث انس بن مالک در بسیاری از موارد جایگاه شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را پایین آورده و در مقابل، مقام خلفا را بالا برده است. در این نوشتار علاوه بر بررسی زندگی نامه این صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و دسته بندی احادیث وی، به تحلیل برخی از احادیث انس و بررسی این مدعا پرداخته شده است.
کلید واژه: حدیث، انس بن مالک، سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ، خلفا، صحابه
فهرست مطالب
فصل اول؛ کلیات و مفاهیم
1.1 کلیات …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….11
فصل دوم؛ زندگی نامه انس بن مالک
فصل سوم؛ جایگاه احادیث انس بن مالک در دو مکتب خلفا و اهل بیت( علیهم السلام)
گونه شناسی احادیث انس بن مالک…………………………………………………………………………………………………………………….94
فصل چهارم؛ بررسی و تحلیل احادیث انس بن مالک
کفر پدر و اجاداد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)……………………………………………………………………………………………..116
امکان رسوخ شیطان در پیامبر…………………………………………………………………………………………………………………………..119
امکان پشیمانی پیامبر از نفرین دیگران………………………………………………………………………………………………………………122
آخرین نماز پیامبر…………………………………………………………………………………………………………………………………………….126
واقف نبودن پیامبر به امور دنیوی مسلمانان……………………………………………………………………………………………………….128
شرح حدیث فرقه ناجیه…………………………………………………………………………………………………………………………………….131
آخرین وصیت پیامبر…………………………………………………………………………………………………………………………………………137
رقص و موسیقی در حضور پیامبر ……………………………………………………………………………………………………………………..144
نتایج ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..150
پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………………………………………………153
ملحقات؛
نمودار احادیث انس بن مالک
نمودار فراوانی احادیث
جدول احادیث انس بن مالک
فهرست منابع
فصل اول
کلیات و مفاهیم
گزارش های روایی او درباره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، خلفای سه گانه، امام علی(علیه السلام) و سایر موضوعات اعتقادی، فقهی، تاریخی، اخلاقی، فضائل و مناقب و … فراوان است. روایات او بخصوص در موضوعات غیر فقهی منبع و محور برخی از باورهای اهل سنت است که باید مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار بگیرد تا اسلام آنگونه که شایسته است معرفی شود. همچنین یکی دیگر از بایسته های تحقیق چگونگی شخصیت سازی مکتب خلفا است که انس بن مالک را به عنوان یکی از شخصیت های مهم جهان اسلام معرفی و به همه شناسانده اند. در حالی که صحابه جلیل القدری از جمله سلمان، ابوذر و… کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
هر چند تا کنون کتابهایی مستقل از احادیث انس بن مالک توسط اهل سنت نوشته شده است مانند مسند انس بن مالک که در کتاب احمدبن حنبل گزارش شده است ولی با توجه به جستجوهای گسترده در میان کتابها، پایان نامه ها و مقالات اعم از منابع کتابخانه ای، مکتوب و دیجیتال، موضوعی که به بررسی شخصیت و تحلیل روایاتش بپردازد مشاهده نشد.
این تحقیق می تواند مورد استفاده مراکز مختلف علمی و پژوهشی در حوزه های حدیث، تاریخ، رجال، … و اسلام شناسان قرار گیرد.
[1] . طوسی، ،ابن بابویه، علی بن محمد، الخصال، مركز المنشورات الاسلامیه، قم، 1362ش، ج1، ص192.
موضوع خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بعنوان یکی از شئون امامت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بطوریکه به تصریح قرآن کریم در آیۀ تبلیغ[1] بدون معرفی جانشین توسط رسولخدا (صلی الله علیه و آله) رسالت الهی ناتمام مانده و دین اسلام کامل نمی شود.
لذا رسولخدا (صلی الله علیه و آله) در موقعیتهای مختلف به معرفی جانشین خود که توسط خداوند متعال نصب شده بود پرداخت. و اوج این معرفی در روز غدیر خم انجام گرفت. مع الأسف بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) کینه های پنهانی نمایان شد و عده ای با فراموش کردن سفارشات عدیدۀ رسولخدا (صلی الله علیه و آله) در خصوص جانشینی امیرالمومنین (علیه السلام) با حضور در سقیفۀ بنی ساعده، مانع از به حکومت رسیدن امیرالمومنین (علیه السلام) شدند.
حال این سوال مطرح است که چرا امیرالمومنین (علیه السلام) با وجود سفارشات و تأکیدات فراوانی که از طرف رسولخدا (صلی الله علیه و آله) دربارۀ جانشینی ایشان شده بود، در مقابل غصب خلافت قیام نکرد؟
آیا تعبیر سکوت دربارۀ موضع حضرت در قبال حکومت، به معنی بر حق دانستن حاکمان بود؟
آیا حضرت هیچگونه اقدامی درباره حق غصب شده خود انجام ندادند؟
این موضوع به عنوان یک مسألۀ کلامی مورد بررسی قرار گرفت و با استناد به متون معتبر حدیثی، تاریخی و بررسی اقدامات عملی و احتجاجات امیرالمومنین (علیه السلام) دربارۀ غصب خلافت، سعی شد تا تصویری روشن از علل سکوت امیرالمومنین (علیه السلام) در قبال غصب خلافت ارائه گردیده و در نهایت به تحلیلی کلامی با تکیه بر احتجاجات امیرالمومنین (علیه السلام) منجر شده جایگاه سکوت حضرت را تبیین نماید.
امیرالمومنین (علیه السلام) در مقابل غصب ظالمانۀ خلافت از هیچ اقدام و کوششی برای احقاق حق خود دریغ نکرد و با استمداد از مهاجرین و انصار، اصرار در عدم بیعت و خانه نشینی، مخالفت خود را از وضع موجود بیان فرمود. لکن بخاطر اطاعت از وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به جهت حفظ جان خود و اهل بیت و یاران خویش، عدم یاری و همراهی مردم، جلوگیری از بروز فتنه و خطر ارتداد، بر قیام اصرار نفرمود و به همین جهت از این موضع حضرت تعبیر به سکوت شده است.
واژگان کلیدی: امیرالمومنین (علیه السلام)، امامت، احتجاج، غصب خلافت، قیام، سکوت
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات
1.1 بیان مسأله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 18
1.2 اهمیت و ضرورت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 19
1.3 سوالات تحقیق ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 21
1.4 فرضیات تحقیق ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 21
1.5 پیشینۀ تحقیق ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 22
1.6 چارچوب نظری تحقیق ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 24
1.7 مفاهیم اولیه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ25
1.7.1 سکوت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 25
1.7.2 احتجاج ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 32
1.7.3 امامت و خلافت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 34
1.7.3.1 جایگاه امامت در نزد شیعه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 39
1.7.3.1.1 مقام امامت، برتر از نبوت عامه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 39
1.7.3.1.2 توصیف جایگاه امامت در کلامی جامع از امام رضا (ع) ــــــــــــــــــــــــ 40
1.7.3.1.3 ضرورت وجود امام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 42
1.7.3.2 بعضی از ویژگیهای امام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 44
1.7.3.2.1 منصب الهی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 44
1.7.3.2.2 عصمت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ46
1.7.3.2.3 علم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 48
فصل دوم: جانشینی امیرالمومنین (علیه السلام)
2.1 تأکید رسولخدا (صلی الله علیه و آله) بر جانشینی امیرالمومنین (علیه السلام)ــــــــــــــــــــــــــ 52
2.1.1 حدیث یوم الدار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 52
2.1.2 حدیث منزلت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 54
2.1.3 حدیث ثقلین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 57
2.1.4 حدیث سفینه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 59
2.1.5 حدیث غدیر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 60
2.1.6 زمینه سازی برای خلافت امیرالمومنین (علیه السلام) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 61
2.2 مسألۀ غصب خلافت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 64
2.2.1 سقیفۀ بنی ساعده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 66
2.2.1.1 سقیفه طرح و نقشه ای از پیش تعیین شده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 71
2.2.1.2 بازگشت به جاهلیت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 76
2.2.2 اقدامات غاصبین برای گرفتن بیعت از امیرالمومنین (علیه السلام) ــــــــــــــــــــــــــــــــ 82
2.2.2.1 هجوم به خانۀ فاطمه (سلام الله علیها) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 82
2.2.2.2 بیعت اجباری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 85
فصل سوم: عملکرد امیرالمومنین (علیه السلام)
3.1 اقدامات عملی امیرالمومنین (علیه السلام) در قبال غصب خلافت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ90
3.1.1 استمداد از مهاجرین و انصار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 90
3.1.2 خانه نشینی و امتناع از بیعت و اصرار در خودداری از آن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 92
3.2 احتجاجات امیرالمومنین (علیه السلام) در برابر مسألۀ غصب خلافت ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 95
3.2.1 احتجاج به استدلال اهل سقیفه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 97
3.2.2 اعتراض و گلایه نسبت به غصب خلافت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 104
3.2.3 اعلام عدم مشروعیت خلافت غاصبان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 114
3.2.4 اعتراض به نحوۀ انتخاب خلفا و تناقض ادعاهای ایشان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 115
3.3 احتجاج امیرالمومنین (علیه السّلام) از طریق بیان فضائلش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 119
3.3.1 احتجاج به حدیث غدیر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 121
3.3.2 احتجاج به حدیث منزلت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 123
فصل چهارم: تحلیل کلامی سکوت امیرالمومنین (علیه السلام)
4.1 جایگاه سکوت امیرالمومنین (علیه السلام) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 126
4.1.1 معنای سکوت امیرالمومنین (علیه السلام) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 127
4.1.2 سکوت امام تدبیری حساب شده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 128
4.2 مسألۀ مطالبۀ حکومت توسط امیرالمومنین (علیه السلام) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 130
4.3 بررسی دلایل عدم قیام امیرالمومنین (علیه السلام) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 132
4.3.1 حفظ جان خود و اهل بیت و یاران ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 133
4.3.2 ترس از بروز فتنه و تفرقه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 138
4.3.3 تبعیت از سیرۀ انبیاء عظام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 142
4.3.4 عهد شکنی و عدم یاری مردم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 145
4.3.4.1 حضور و همراهی مردم شرط تشکیل حکومت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 148
4.3.4.2 امام به منزلۀ کعبه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 151
4.3.5 خطر ارتداد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 153
نتایج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 157
فهرست منابع ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 159
فصل اول:
کلیات
1.1 بیان مسأله
نخستین مسألۀ کلامى پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و بزرگترین اختلاف[2] در بین امت اسلامی مسأله امامت و خلافت[3] است.
با وجود همه تأکیدات، سفارشات و زمینه سازیهای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که در سراسر دوران رسالت آن حضرت و در تمام لحظات حساس، در خصوص مسأله جانشینی امیرالمومنین (علیه السلام) صورت گرفته بود، عده ای بدون توجه به این سفارشات و جایگاه ویژه امیرالمومنین (علیه السلام) برای تصدی خلافت، در سقیفه بنی ساعده حاضر شده و ظالمانه حق ایشان را غصب کردند.
امام (علیه السلام) در این برهۀ دشوار كه بیم یورش بیگانگان به حریم اسلام و شورش منافقان و یهودیان شكست خورده از داخل حریم اسلام و شهر مدینه قطعى بود، در ابتدا با ابراز مخالفت شدید نسبت به غصب خلافت و خودداری از بیعت با غاصبان، اقدام به دعوت از مهاجرین و انصار به همراه فاطمه و حسنین (علیهم السلام) نموده و با اتمام حجت با ایشان در حقیقت مقدمات قیام را فراهم کرد. لکن با توجه به مهیا نبودن شرایط به جهت در خطر بودن جان خود و اهل بیت و یارانش، عدم ـ همراهی مردم و حساس بودن شرایط و خطراتی که دین نوپای اسلام را تهدید می کرد، خار در چشم و استخوان در گلو، خویشتندارى را ترجیح داد. لکن زبان به بیان حقایق گشوده و از ظلمهای انجام گرفته در حقش و نیز برترى و شایستگى منحصر به فرد خود و اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) سخن گفت تا آیندگان صبر و سکوت او را به نشانه رضایت تلقی نکنند بلکه سکوت ایشان را از سر دلسوزیهای مشفقانه ایشان برای از بین نرفتن دین مبین اسلام قلمداد نمایند.
در این تحقیق برآنیم تا با تحلیل اقدامات و احتجاجات امیرالمومنین (علیه السلام) معنای صحیحی از سکوت حضرت را بعنوان موضع حضرت بررسی نماییم.
1.2 اهمیت و ضرورت
مسألۀ امامت و جانشینی رسولخدا (صلّى اللّه علیه و آله) بیشتر تمرکز علمای علم کلام، از فرق مختلف را به خود اختصاص داده است.[4] چرا که امامت در کتب شیعه و اهل سنت، به معنای جانشینی از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) در امور دین و دنیاست.[5] که از جایگاه ویژه ای در بین مسایل اسلامی برخوردار است.
وضعیت اجتماعی دوران غصب خلافت و کناره گیری 25 ساله امیرالمومنین (علیه السلام) از خلافت و زمینه های کنار ماندن ایشان از رهبری سیاسی جامعه، پیوسته مورد توجه متفکران اسلامی بوده است.
عبدالفتاح عبدالمقصود در اهمیت این موضوع می نویسد:
«در اهمیّت آن همین كافى است كه نزدیک به هزار و پانصد سال است در اذهان و مغزها چنانكه بر زبانها و دهانها و نیش قلمها، به زندگى خود ادامه داده است. این اهمیّت، «سقیفه» را كافى است كه مسلمانها را به دو گروه رو در روى یكدیگر تقسیم كرده كه پیوسته باهم در حال گفتگو و بحث و استدلال قرار دارند؛ اگرچه در شرائط امروز جهان اسلام، آنها را از هرگونه دشمنى و درگیرى و جدال برحذر مىدارم. این اهمّیت، «سقیفه» را كافى است كه چهرۀ تاریخ اسلام را دگرگون ساخته كه گمان چنین رنگ و شكلى دربارۀ آن نمىرفت.»[6]
غصب خلافت نه تنها بعنوان یک رویداد تاریخی مورد توجه است، بلکه بررسی این رویداد و علل و عوامل آن، از آن جهت که یک بحث کلامی است و در آینده مسلمین نقش بسزایی ایفا می کند، حائز اهمیت است.
بررسی این نکته که چطور مردم زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) همه سفارشات ایشان را نادیده گرفتند؟ و چرا اصحاب ایشان در این موقعیت خطیر و حساس از امیرالمومنین (علیه السلام) حمایت نکردند؟ می تواند ما را در شناسایی و ریشه یابی جریانات سیاسی و اجتماعی زمان خود کمک کرده، از نقش ائمه (علیهم السلام) بعنوان الگویی حسنه در تحکیم مبانی اعتقادی و حفظ وحدت مسلمین بهره برداری نمود.
[1]. مائده/ ۶۷ ﴿یا اَیُها الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلّغتَ رِسالَتَه﴾
[2]. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، قم، الشریف الرضی، 1364ش، ج1، ص31 «أعظم خلاف بین الأمة خلاف الإمامة، إذ ما سلّ سیف فی الإسلام على قاعدة دینیة مثل ما سلّ على الإمامة فی كل زمان.»
[3]. اهل سنت خلافت را حکومت و رهبری جامعه اسلامى مى دانند. در صورتى كه از دیدگاه شیعه، خلافت شاخه اى كوچك از امامت مى باشد.
.[4] میلانی، سید علی، الإمامة فی أهم الكتب الكلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیة، قم، الشریف الرضی، 1413ق، ص 22 «و انصبّ اكثر اهتمام علماء الكلام من الفرق المختلفة بموضوع الامامة»
[5]. حلی، حسن بن یوسف، الباب الحادی عشر، تهران، موسسه مطالعات اسلامی، 1365ش، ص 10، «الإمامة رئاسة عامّة فى أمور الدّنیا و الدّین لشخص من الأشخاص نیابة عن النّبی»/ مفید، محمد بن نعمان، النکت الاعتقادیه، قم، الموتمر العالمی للشیخ المفید، 1413ق، ص 39/ تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، 1409ق، ج5 ، ص232 «و هی رئاسة عامة فی أمر الدین و الدنیا خلافة عن النبی»
[6]. السقیفة و الخلافة، ترجمه افتخارزاده، حسن، تهران، نشر آفاق، 1376ش، ص 79