بازاریابی گردشگری یکی از مهمترین مولفههای مدیریت بازاریابی در عصر حاضر است که شامل پیشبینی نیازها و جلب رضایت گردشگران فعلی و آتی است، به طوری که فعالان این حوزه را در رقابت جدی با یکدیگر قرار داده است. اهمیت این مفهوم تا بدان جاست که کشورهای پیشرفته فعالیتهای مهمی برای تقویت آن انجام دادهاند از قبیل: همکاری نزدیک با تمام کشورهای همسایه، توسعه بخشهای بازار گردشگری، تشویق ورود گردشگران در تمام مواقع سال و در نهایت، هدایت منابع بازاریابی به بخشهایی از بازار که گرایش به خرج کردن بیشتر دارند. تمامی این اقدام ها حاکی از نقش مهم بازاریابی گردشگری در تعیین سیاستهای کشورها دارد. از این جهت، مطالعه و بررسی این موضوع مهم و ضروری است و یکی از انگیزههای پژوهش حاضر نیز افزایش آگاهی و توجه به این مقولهی مهم در کشورمان است.
در این فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته خواهد شد. به همین منظور ابتدا مسأله پژوهش بیان میگردد و سپس به تشریح و بیان اهمیت موضوع پژوهش پرداخته خواهد شد. در ادامه نیز فرضیات و اهداف پژوهش بیان میگردد و متغیرها و مؤلفه های تحقیق بصورت مفاهیم نظری و عملیاتی تعریف می شود.
1-2- بیان مسأله
امروزه گردشگری در کشورهای مختلف، نیروی کلیدی پیشبرد و رشد اقتصادی کشور محسوب می شود (کیم و همکاران، 2006؛ لی و براهماسرین، 2013)[1] و با فراهم آوردن فرصتهای استراتژیک، علاوه بر رونق محلی، موجب اشتغالزایی و ایجاد درآمد و کاهش فقر نیز می شود (لاچر و اوه[2]، 2012). به خاطر اهمیت گردشگری و نقشی که برای آن در جهت پیشرفت توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قائل شده اند، مدیران و مسئولین منطقهای و ملی در هرکجای دنیا برای گسترش این صنعت، برنامه ریزی و تلاش مینمایند (ژو[3]، 2013).
صنعت گردشگری در حال حاضر جایگاه دومین صنعت بزرگ دنیا را به خود اختصاص داده است. با در نظر گرفتن جایگاه قابل توجه صنعت گردشگری، این صنعت میبایست از یک نظام بازاریابی قوی و متجانس با محیط بازار برخوردار باشد. هر چقدر سیستم مدیریت بازاریابی آنها قویتر و مناسبتر باشد، به همان اندازه نیز موفقیت بیشتری خواهند داشت. بازاریابی گردشگری، فرایندی تعاملی است میان عرضهکنندگان و مصرف کنندگان (گردشگران) که طی آن کالاها و خدمات گردشگری در محیطی که خاص این صنعت است، مبادله می شود (قدیری معصوم و همکاران، 1392 به نقل از حیدری، 1379). به عبارت دیگر، بازاریابی گردشگری مقولهای جدید است که اشاره به شناسایی و پیش بینی نیازهای گردشگران و فراهم آوردن امکانات برای تامین نیازها و مطلع ساختن آنان و ایجاد انگیزه بازدید در آنها دارد (براون[4]، 2009).
در این بین، یکی از جنبه هایی که می تواند منشا بسیاری از تحولات برای توسعه پایدار صنعت گردشگری باشد، شناسایی دقیق وضع موجود از طریق بازاریابی گردشگری است. ناملموس بودن، ناپایداری، ناهمگونی، تفکیکناپذیری و غیرتملکی بودن که از ویژگیهای مهم این صنعت خدماتی محسوب می شود، لزوم استفاده از یک مدل ترکیبی بازاریابی را برای گردشگری آشکار میسازد (حیدری، 1387). مدل 7 پی آمیخته بازاریابی، یک از مباحث مورد توجه در بازاریابی گردشگری است که می تواند در صنعت گردشگری برای شناسایی وضع موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب، مورد استفاده قرار گیرد (قدیری معصوم و همکاران، 1392).
در سالهای اخیر در رابطه با بازاریابی، مطالعات زیاد و متنوعی صورت گرفته شده است اما، پژوهشهای منسجمی در خصوص بازاریابی گردشگری، صورت گرفته نشده است. به همین دلیل به منظوردستیابی به سهم بیشتری از بازار جهانی در این صنعت، باید به دنبال راهكارهای منطقی و علمی مناسب بود كه تنها از راه پژوهش و شناسایی عوامل موثر در زمینه گردشگری قابل حصول میباشند. درك پیچیدگی و تعدد عوامل مختلف در حوزه بازاریابی گردشگری و تلاش برای شناخت جنبه های گوناگون این عوامل از اهداف پژوهش حاضر است. عواملی همچون مولفههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی از جمله مهمترین عواملی هستند كه میتوانند صنعت گردشگری را تحت تاثیر قرار دهند. ارائه الگویی مناسب و کارآمد جهت ارتقاء گردشگری در یک منطقه، می تواند در برنامه ریزیهای خرد و کلان در این حوزه کمک شایانی بنماید. از اینرو با توجه به اینکه شهر شیراز یکی از نقاط اصلی کشور در حوزه گردشگری میباشد و دارای جاذبههای گردشگری طبیعی و تاریخی فراوان است و جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی ظرفیتهای مطلوبی در اختیار دارد، در پژوهش حاضر این شهر انتخاب گردیده و به دنبال پاسخگویی به این سوال بودیم که: عوامل موثر بر بازاریابی گردشگری شهر شیراز کدامند؟
[1] Kim et al., 2006; Lee & Brahmasrene, 2013
[2] Lacher & Oh
[3] Xu
[4] Brown
[5] مکان، تبلیغات، شواهد و امکانات فیزیکی، مدیریت و برنامه ریزی، کارکنان و مردم، محصول، قیمت
فرم در حال بارگذاری ...