:
منابع انسانی مهمترین و با ارزش ترین سرمایه های یک سازمان، اداره، کارخانه و یا هر مؤسسه است. نوع عملکرد افراد در هر سازمان رابطه مستقیم با بهره وری آنان دارد. به عنوان مثال یک انسان افسرده، مأیوس و بی انگیزه نمی تواند آنطورکه باید در محیط کار خود منشأ اثر باشد وبالعکس، یک انسان سلامت، بانشاط، با انگیزه و امیدوار با کارایی، خلاقیت، ابتکار و توانمندی بالا و با عالیترین بهره وری و راندمان کاری می تواند نیروی ارزشمندی برای سازمان خود باشد و در نهایت به بهره وری سازمان کمک شایسته ای بنماید(آزمندیان، 1391).
در دهه های اخیر، انواع موسسات، شاهد تغییرات اساسی در زمینه های ساختار،کارکرد وسبکهای مدیریتی خویش بوده اند. موسسات کنونی اهمیت بیشتری جهت درک، انطباق پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قایل شده و در کسب و بکارگیری دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات وارائه خدمات و محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفته اند(چنگ مینگ یو، 2005).
در این فصل، ابتدا به تشریح بیان مساله و سپس در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق، چارچوب نظری تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیات تحقیق، تعاریف نظری و عملیاتی تحقیق و در آخر به قلمرو تحقیق پرداخته شده است.
بیان مسئله:
موضوع ارزیابی رویکرد در سازمان تا آن حد اهمیت یافته است كه صاحبنظران دانش مدیریت معتقدند: «آنچه را كه نتوان اندازهگیری نمود، نمیتوان مدیریت كرد»
درصورتیكه ارزیابی رویکرد بطور صحیح و مستمر انجام شود، در بخش دولتی موجب ارتقاء و پاسخگویی دستگاه های اجرایی و اعتماد عمومی به رویکرد سازمانها و كارایی و اثربخشی دولت می شود و در بخش غیردولتی نیز موجب ارتقای مدیریت منابع، رضایت مشتری، كمك به توسعه ملی، ایجاد قابلیتهای جدید، پایداری و ارتقای كلاس جهانی شركتها و مؤسسات می شود(آزمندیان، 1391).
یکی از سازمانها و نهادهای موجود در یک سیستم که جهت تنظیم معادلات اقتصادی و اجتماعی نقش ایفاء می نماید بانک است. دراین میان مدیر بانک به عنوان مسئول یک تشکیلات، هدف خاصی را تعقیب می کند ودر این عرصه نقش اصلی، سبک تصمیم گیری مدیر است. امروز مدیران بانكها جهت برنامهریزی و اداره امور شعب خود نیاز به اندازهگیری و ارزیابی رویکرد شعب دارند تا بتوانند شعب خود را با یكدیگر مقایسه كرده و از نقاط ضعف و قوت آنان آگاه شوند. در عین حال مدیران باید این نکته اساسی را مد نظر قرار دهند که سبک تصمیم گیری که همه متخصصان دانش مدیریت روی آن توافق کامل داشته باشند وجود ندارد، بلکه همه آن ها بر روی این نکته تاکید دارندکه موقعیتهای مختلف مستلزم سبک های مدیریتی متفاوتی می باشد، بنابراین مدیران نباید در آرزوی بهترین سبک مدیریتی باشند(رضائیان، 1368).
هرسی و بلانچارد بیان میدارندکه:آرزوی اینکه یک سبک ایده آل واحد برای مدیریت و رهبری داشته باشیم غیر واقع بینانه به نظر می رسد(علاقه بند،1381).
بانكها، بهخصوص بانكهای دولتی كه از نظر ساختاری حجیم هستند و بعضاً مسئولیت گردش وجوه دولت نیز بر عهده آنان است، ارتقاء حتی یک درصد در برنامه های بهبودشان،كمك شایان توجهی به امرخدمات رسانی به مردم و هم مدیریت بانك می نماید. در سراسر جهان، عملیات بانكها را به عنوان یكی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی هر نظام اقتصادی می دانند. هر فعالیتی كه مستلزم كسب سرمایه و منابع مالی باشد، بی تردید به دخالت بانكها و موسسات مالی نیازمند است. به دلیل نقش بسیار مهم واساسی بانكها در اكثر فعالیتهای اقتصادی، بررسی رویکرد بانكهای موجود در سیستم بانكی كشوركه بیشتر آنها دولتی هستند و با سرمایه های ملی ایجاد شده اند مانند سایر موسسات اقتصادی وبخش عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردار است(حقیقت و نصیری، ١٣٨٢).
رفتارهای رقابتی به مدیران اجازه میدهد تا از هدر رفتن منابع با ارزش سازمان جلوگیری نموده و منابع مورد نیاز را برای ارائه محصولات و یا خدمات بهتر در دسترس همگان قرار دهند (دعائی و همکاران، 1388).
امروزه بانكداری در تمام دنیا به كسب وكاری كاملاً رقابتی تبدیل شده است با توجه به این كه محصولات اصلی و واقعی ارائه شده به مشتریان در همه بانك ها كمابیش همسان هستند، نیاز شدید به تمایز از رقبا اجتنابناپذیر است(امیرشاهی و همکاران، 1388).
همچنین رقابت در دنیای پرتحول وپویای تجارت امروزی، به خصوص دنیای بانكداری، بهبود رتبه بانكهای ایرانی از نگاه موسسات رتبه بندی جهانی و همچنین توجه ویژه دولت و مجلس محترم به بانكها، موضوع بهبود رویكرد بانكهای دولتی را دارای اهمیت بالایی كرده است(وزارت امور اقتصادی ودارایی، ١٣٨9).
اعتماد عمومی به بانك عمده ترین دارایی آن محسوب می گردد. بروز حتی یک ركود جزیی در رویكرد بانك از نظر مردم می تواند علامتی مبتنی برضعف آن تلقی گردد. این چنین نشانه ضعفی ممكن است، اطمینان مردم را نسبت به بانك تضعیف نموده، رقابت در بازار را برای بانك دشوارتر سازد. از دست دادن اعتماد مردم ممكن است سبب شود سپرده گذاران وجوهشان را از بانك برداشت نمایند. از این رو وضعیت نقدینگی بانك تحت فشار قرار می گیرد. عدم اعتماد به بانك هم چنین می تواند بهترین وام گیرندگان را تشویق كند تا برای حمایت از منابع تامین مالی خود، بانكهایشان را متنوع سازند. احتمال نمی رود بانكی كه به طور قابل ملاحظه ای درآمد كمتر از متوسط درآمد های گروه مشابه داشته باشد، قادر به رقابت برابر با آن ها باشد. رویكرد ضعیف یک بانك ممكن است آنرا وادار كند كه تلاش نماید تا ازطریق اعطای وام های ریسك دار یا عرضه خدمات مبتنی بركارمزدكه بانكهای معتبر از آن اجتناب می كنند، بردرآمد خود بیافزاید. علاوه برآن، بانك ممكن است سعی داشته باشد از طریق اعمال كنترل بیش از حد بر كاركنان یا به تعویق انداختن هزینه های اختیاری لازم در زمینه
هایی مانند آموزش، ماشینی كردن و ذخایر پوشش دهنده زیان ناشی از وام، هزینه های خود را كاهش دهد(وزارت امور اقتصادی ودارایی، ١٣٨9).
با توجه به وابسته بودن رویکرد مالی به سبک تصمیم گیری مدیران، در این پژوهش تلاش شده است اثر سبک تصمیم گیری مدیران به عنوان متغییر مستقل با تکیه بر 5 سبک تصمیم گیری عقلایی[1]، شهودی[2]، وابسته[3]، اجتنابی[4] و فوری[5] اسکات و بروس[6] بر رویکرد مالی و مولفه های آن(ساختار سرمایه، سود، رشد) به عنوان متغییر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفته شده است.
در تحقیق حاضر به این مسئله توجه شده آیا بین سبک تصمیم گیری مدیران و رویکرد مالی بانک ها رابطه معناداری وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
صاحبنظران تا اوایل دهه 1950 عامل اصلی عقبماندگی کشورهای در حال توسعه را عمدتاً کمبود سرمایههای مالی و فیزیکی میپنداشتند. راهکار منطقی ناشی از چنین چارچوب فکری این بود که کشورها میبایست از راه های گوناگون سرمایه مورد نیاز برای اجرای برنامههای توسعهای را به دست آورند. اما با گذشت چند دهه از این تجربه ناموفق، اکنون روشن شده که تزریق مقادیر متنابهی از سرمایه های فیزیکی و مالی، الزاماً موجب تسریع در روند توسعه این گروه از کشورها نمیگردد. بلکه کشورهایی که از سازمانهای قوی و نهادهای اداری کارآمد و در عین حال از سرمایه های انسانی کارا و متخصص برخوردارند، میتوانند سرمایههای فیزیکی و مالی را نیز به نحو مناسبتری تأمین و تجهیز نموده و این منابع را به گونهای اثربخش به کار گیرند(فطرس و همکاران، 2011).
رویکرد کارکنان از مهمترین متغیرها در حیطه سازمانی محسوب می شود چراکه هر سازمانی دارای هدفی است که فلسفه آن را تشکیل می دهد و نیل به اهداف آن در گرو بسیج امکانات(سرمایه و تجهیزات و نیروی انسانی) می باشددر میان امکانات یک سازمان، نقش محوری و اصلی به عهده نیروی انسانی می باشد. چرا که ترکیب بهینه عامل انسانی با عامل سرمایه و سایر عوامل موثر در سازمان، به دلیل فراهم نمودن زمینه ی افزایش انگیزه نیروی انسانی، امکان تحقق اهداف سازمانی را افزایش می دهد. چرا که اگر نیروی انسانی انگیزه و رضایت از شغل خویش نداشته باشد، رویکرد کاری وی نیز کاهش می یابد. در این میان برخورد مناسب مدیر بانک سبب ایجاد روحیه قوی و در نتیجه رویکرد بالاتر کارکنان خواهد شد(میرکمالی،1383).
بانكهای دولتی با بهره گرفتن از سپرده های[7] مردم و منابع دولت، اقدام به سرمایه گذاری[8] و ارائه خدمات می نمایند و در اصل، وكیل سپرده گذاران و نماینده دولت به شمار می آیند(حقیقت ونصیری ، ١٣٨٢).
بنابراین ضرورت دارد مدیران بانكهای دولتی در شرایط فعلی و با توجه به روی كارآمدن موسسات مالی و اعتباری جدید، تاسیس بانكهای خصوصی، ورود بانكهای خارجی از طریق مناطق آزاد تجاری، صدور مجوز تاسیس بانكهای خارجی در كشور و تسهیل ورود سرمایه گذاران خارجی، با ایجاد ساز وكار مناسب وتصمیمات درست و به موقع و با بهبود رویكرد مجموعه خود ضمن رقابت با سایر رقبا، نسبت به جذب سپرده بیشتر و افزایش سرمایه گذاری و سودآوری و نیز تحقق اهداف اجتماعی بكوشند. زیرا در واقع اتخاذ تصمیمات نادرست، باعث كاهش اعتماد مردم به نظام بانكی و فرار سپرده های مردم شده و این منابع را به سمت بازارهای غیررسمی پول نظیر دلالی ،رباخواری و… سوق می دهد. ضمن اینكه باعث اتلاف منابع دولتی نیز می شود. ما با انجام این تحقیق، سعی در شناخت انواع سبكهای تصمیم گیری مدیران بانكهای تجاری داریم تا با توجه به آن زمینه های بهبود تصمیم گیری و در نهایت بهبود رویکرد مالی بانكهارا فراهم آوریم .
اهداف تحقیق:
اهداف تحقیق حاضر بصورت زیر می باشد:
1-شناسایی سبک تصمیم گیری مدیران بانک های تجاری
2-شناسایی رویکرد مالی بانک های تجاری
3-سنجش رابطه بین سبک تصمیم گیری مدیران با تجزیه و تحلیل رویکرد مالی بانک های تجاری استان گیلان
4-ارائه راهکارهایی در جهت بهبود تصمیم گیری مدیران بانک ها
چارچوب نظری تحقیق:
چارچوب نظری یک الگوی مفهومی است مبنی بر روابط تئوریک میان شماری از عوامل که در مورد مساله تحقیق با اهمیت تشخیص داده شدهاند(سکاران، 1385).
در این تحقیق سبک تصمیم گیری مدیران به عنوان متغیر مستقل بیان گردیده است و رویکرد مالی به عنوان متغیر وابسته بیان گردیده است .
منظور از رویكرد به عنوان یک متغیر وابسته، رویكرد مالی بانك است كه با شاخصهای ساختار سرمایه، سودآوری ورشد سنجیده می شود هركدام از این شاخصها دارای زیر شاخه می باشند.که در ذیل آورده شده است:
ساختار سرمایه( نسبت مالکیت، نسبت بدهی، هزینه پرسنلی به درآمد کل)
سودآوری(هزینه عملیاتی به درآمد كل، نسبت مالكیت، هزینه پرسنلی به درآمد كل، دارایی ثابت به دارایی كل)
رشد(هزینه پرسنلی به درآمد كل، دارایی ثابت به دارایی كل، نسبت مالكیت(وزارت امور و اقتصاد و دارایی،1389)
در پژوهش حاضر، برای بدست آوردن ارقام رویکرد مالی بانک ها جهت انجام تحقیق، از آمار و صورت های مالی گزارش شده که توسط وزارت امور اقتصادی ودارایی درسال 1390 و با بهره گرفتن از بررسی صورت های مالی حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی استفاده شده است.
بانك ملی ایران در سال 1390 در بخشهای ساختارسرمایه و سودآوری،كارا و در بخش رشد ناكارا بوده است.
بانك ملت در سال 1390 در بخشهای ساختار سرمایه و سودآوری، ناكارا ودر بخش رشد كارا بوده است.
بانك صادرات ایران در سال 1390در بخشهای ساختار سرمایه و رشد، ناكارا ودربخش سودآوری كارا بوده است.
بانك سپه در سال 1390در بخشهای ساختار سرمایه و رشد، ناكارا و در بخش سودآوری كارا بوده است.
بانك تجارت در سال 1390در بخشهای ساختار سرمایه و رشد، ناكارا و در بخش سودآوری كارا بوده است.
بانك رفاه در سال 1390 در بخشهای ساختار سرمایه و سودآوری،ناكارا و در بخش رشد كارا بوده است.
سبک تصمیم گیری عقلایی |
با توجه به دلایل و مستندات ارائه شده مدل مفهومی تحقیق بشرح ذیل پیش نهاد شده است.
[1] Rational
[2] Intuitive
[3] Dependent
[4] Avoidant
[5] Spontaneous
[6] Scott and Bruce
[7] Deposit
[8] Investment
فرم در حال بارگذاری ...