اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها و اصلاح قیمت حاملهای انرژی، با توجه به اثرگذاری بر متغیرهای اقتصاد کلان، مصرف بخش خصوصی و تولید زیر بخشهای صنعت از حساسیت بالایی در اقتصاد کشور برخوردار است. افزایش قیمت حاملهای انرژی مدتهاست که در اقتصاد ایران محل بحث و منازعه بوده است و با توجه به اهمیت موضوع و تاثیر آن بر اقتصاد و رفاه جامعه، مطالعهها و و بررسیهای بیشتر و جامعتر در این حوزه ضروری به نظر میرسد. قیمتگذاری حاملهای انرژی در اقتصاد ایران به وسیله دولت انجام شده و همیشه پایینتر از قیمتهای جهانی بوده است. به نظر میرسد ادامه این شیوه برای اقتصاد ایران سخت و پرهزینه است و به همین دلیل، دولت و نهادهای سیاستگذاری سعی در اصلاح این شیوه قیمتگذاری حاملهای انرژی دارند.
در راستای اهداف از پیش تعیین شده ((گسترش عدالت))،((کاهش تورم))و((رقابتپذیر شدن اقتصاد ایران))، دولت در اواخر سال 1389 اقدام به اجرای برنامه ((حذف یارانهها)) نمود و برای جبران افزایش مخارج خانوارها ماهیانه مبلغی را به آنها پرداخت می کند (اکبری و موذن جمشیدی، 1390).
نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بند 4 سیاستهای کلی قانون برنامه توسعه اول (مصوب 1368) به موضوع تغییر سهمیههای اساسی پرداخته شد. به نحوی که یارانههای پرداخت شده در چارچوب نظام تامین اجتماعی کشور به تدریج صرفا متوجه افراد کم درآمد جامعه شد. قانون برنامه دوم توسعه (مصوب 1373) به موضوع ادامه سیاست پرداخت یارانه برای کالاهای اساسی و دارو و حتی الامکان علنی کردن بخشی از یارانههای پنهان و همزمان با آن تقویت نظام اجتماعی، بیمه امداد و برقراری و تامین کمکهای مستقیم در موارد لازم تاکید گردید. همچنین در قانون برنامه سوم توسعه (بند الف ماده 46)، دولت مکلف به انجام اقدامات قانونی به منظور هدفمندکردن پرداخت یارانه کالاهای اساسی وحاملهای انرژی و سایر موارد شد. علاوه بر این فصل، فصل هشتم قانون برنامه چهارم توسعه (مصوب 1373) به موضوع ارتقای امنیت انسانی و اجتماعی اختصاص یافته است( ماده 95 قانون برنامه چهارم توسعه). در این ماده دولت مکلف به بازنگری در مقررات و تهیه لوایح لازم برای این مقصود شده است. در خصوص بنزین و گازوییل نیز بر اساس ماده 1 قانون توسعه حمل و
نقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت( مصوب 1386) دولت نسبت به خروج بنزین و گازوییل از سبد حمایتی مکلف شده است. بند 16 سیاستهای کلی نظام نیز در دوره چشمانداز به دگرگونی نظام پرداخت یارانهها و پرداختهای انتقالی دولت و شفافسازی یارانههای پنهان در اقتصاد کشور همراه و هم زمان با سیاستهای جبرانی و تقویت نظامهای جامع تامین اجتماعی و حمایت از قشرهای محروم اشاره میکند.
توزیع یارانهها در دهه های اخیر با هدف پایین نگه داشتن سطح عمومی قیمتها وافزایش رفاه مصرفکنندگان، مانع از ایجاد تحرک و پویایی لازم در اقتصاد شده بود، به گونهای که حجم بسیار زیاد حمایتهای دولتی(تخصیص یارانه،حدود 26% تولید ناخالص داخلی) دولت را با مشکلات بسیار زیادی مواجه کرده بود و تولید ناخالص داخلی طی سه دهه رشد چندانی نداشته است. این دلایل ضرورت اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها را دو چندان کرده بود (علیزاده، 1389).
هدفمندی در مرکز پژوهشهای مجلس اینگونه تعریف شده است:”هدفمند سازی بر این فرض استوار است که بخشی از جامعه برای دریافت کمکهای انتقالی در اولویت بیشتری هستند و از آنجا که منابع محدود است، باید در توزیع این کمکها، اولویتها رعایت شود. منظور از هدفمندسازی، تعیین کسانی است که واجد شرایط دریافت کمکهای انتقالی هستند، به نحوی که رفاه حاصل از پرداختهای انتقالی در اختیار فقرا قرار گیرد. بنابراین، انتخاب و تعیین افراد واجد شرایط و گروههای هدف، شرط لازم هدفمند سازی است. همچنین منظور از جامعه هدف، افراد و خانوارها یا گروههایی هستند که در چارچوب طرح هدفمندسازی یارانهها مورد حمایت قرار میگیرند (مرکز پژوهشهای مجلس، 1388).
قانون هدفمندی یارانهها دارای دو محور اساسی است، که یکی از آنها (آزاد سازی قیمتها) و دیگری (توزیع هدفمند یارانهها) است. محور بخش اول که در خصوص آزادسازی قیمتهاست، بیشتر بر یارانه دولت در بخش حاملهای انرژی متمرکز است. محور بخش دوم، بحث توزیع هدفمند یارانههاست. با آزاد سازی و واقعی شدن تدریجی قیمتها، بحث شناسایی جامعه هدف و افرادی که به طور مستقیم و غیر مستقیم در اثر اجرای این سیاستهای اقتصادی، تمام یا بخشی از درآمد خود را از دست میدهند و یا به هرنحوی موردآسیب قرار میگیرند، مورد توجه دولت قرار گرفت (علیزاده،1389).
فرم در حال بارگذاری ...