با افزایش روز افزون دسترسی افراد به انواع رسانه های جدید و اطلاعات به روز شده، شرکت ها امروزه برای حفظ مشتریان خود نیازمند استراتژی و عملکرد خاصی هستند. امروزه مشتریان از طریق ماهواره، تلویزیون، اینترنت، کاتالوگ ها،smsو… انواع محصولات و برند ها را با یکدیگر مقایسه و بهترین گزینه را انتخاب می کنند.به نظر ویلر[1] (2003)، وی[2] و وینگ[3] (2003) اگر یک برند ارتباط نمادین با مشتریان برقرار کند افراد مجذوب برند میشوند، به برند اعتماد می کنند و وفاداری محکمی با آن برقرار میسازند و آن را میخرند و به برتری آن اعتقاد پیدا می کنند.
بازاریابان از سال 1923 به مفهوم وفاداری به برند علاقه نشان می دهند چرا که این واژه میزان وابستگی مشتریان به برند و کالا را نشان میدهد. مشتریان وفادار که دست به خریدهای مکرر میزنند پایه و اساس هر کسب و کاری هستند.در این ارتباطات مهمترین عامل ورودی،تجربه کردن برند و مهمترین عامل خروجی، وفاداری به برند است. وفاداری برای شرکت مزایای بسیاری را به ارمغان میآورد از جمله : تکرار شدن خرید، توصیه و پیشنهاد کردن این برند به دوستان و آشنایان. از این لحاظ منابع وفاداری به برند و فرایند توسعه وفاداری به برند از دغدغه های اصلی واحد مدیریت برند میباشد. وفاداری به برند باعث کاهش هزینه های تجارت، بازاریابی معنی دار و افزایش قدرت نفوذ در بازار می شود. مقابله بین مشتریان وفادار باعث به وجود آمدن رقابت در بین آنها می شود و در نتیجه درآمد و سود را بالا می برد.
هدف اصلی از مطالعه حاضر این است که یک چهارچوب کلی برای ساختن روابط بین مشتری وفادار و برند را از دیدگاه تجربی تست کنیم. در مطالعه حاضر تلاش میکنیم تا عوامل موثر بر ایجاد وفاداری برند را که عبارتند از ، تجربه کردن برند، اعتماد و رضایت را مورد بررسی قرار دهیم.
- بیان مساله
امروزه آنچه که مهم است یافتن استراتژی صحیح مبتنی بر وفاداری به برند است. وفاداری به برند دارای اهمیت خاصی در بازاریابی است. از جمله عواملی که مشتریان در خرید و انتخاب کالاها مورد توجه قرار می دهند، رضایت از خرید است که در اثر وجود مزیت خاص و منحصر به فرد در یک برند نسبت به سایر برند های مشابه به وجود می آید. همینطور تعهد برند و پشتیبانی آن در شرایط سخت از جمله عوامل
ایجاد کننده وفاداری برند می باشد(اینکارتا،2009)[4].
اجزای نام تجاری هم برای خریدار و هم برای فروشنده در روابط بلند مدت مشتری و برند جالب توجه است (شاهین وهمکاران،2011)[5].
تمام تولید کنندگان کالای مارک گذاری شده خواستار وفاداری مشتریان به محصول خود هستند. به عبارت دیگر یک مشتری باید روی یک مارک محصول بخصوص، پافشاری کند و به کالاهای جانشین یا مشابه آن توجه نکند. مشتریان، محصولاتی را که رضایتشان را جلب نکرده ، فقط خریداری می کنند و به مارک هایی که رضایت آنها را فراهم کرده است وفادار می مانند( نوید تکشی، 1382)
امروزه وفاداری به برند هسته اصلی استراتژیها و تاکتیک های بازاریابی است. وفاداری به برند مزایای بسیاری از جمله درآمد و فروش بهتر، به وجود آمدن موانع زیاد برای رقیبان ( تا به راحتی وارد بازارهای رقابتی نشوند ) می شود همچنین باعث می شود که مشتریان توجه کمتری به تلاش های بازاریابی رقیبان کنند (کارت ما تزلروهمکاران،2008)[6].
پس در دنیای امروز ایجاد وفاداری لازمه حیات یک برند می باشد ، با توجه به تحقیقات و پژوهش های که قبلاً صورت گرفته برای ایجاد وفاداری به برند ابتدا باید مشتری استفاده از آن کالا را تجربه کند و در صورت داشتن رضایت دوباره و مجدداً از آن کالا استفاده کند . توجه داشته باشید که عنصر رضایت نیز در صورت وجود عواملی از جمله مزایای منحصر به فرد آن کالا نسبت به رقیبانش ایجاد می شود. در گذشته، شرکتها ایجاد رضایت در مشتری را مهمترین هدف خود می دانستند، چرا که باعث تکرار خرید می شد.در مورد رضایتمندی تعاریف متعددی وجود دارد و به یک تعریف واحد نرسیده اند، در سال 1994 هالستد بیان می کند که به طور کلی می توان گفت رضایتمندی یک پاسخ عاطفی است که بر عملکرد محصول در طول مدت مصرف یا بعد از مصرف در مقایسه با برخی ازاستانداردهایی
که قبل از خرید در نظر داشته ایم تاکید دارد، در تحقیقاتی که صورت گرفته بیان شده رضایت مهمترین عامل موثر بر وفاداری است (سعیده فروزنده، 1388)
از جمله عوامل دیگر به وجود آورنده وفاداری به برند ، اعتماد است.اهمیت اعتماد در بنا کردن روابط بین خریدار و فروشنده و ایجاد کردن پشتیبانی است (امین،1998، مورگان وهانت1994،اکوستین وسینگه،2005)[7].
اعتماد رامی توان به این شکل تعریف کرد، باور و دلگرمی مصرف کننده که استناد دارد بر فروشنده و تحویل به موقع خدمات در واقع ارزش روابط درک شده بین مشتری و مزایای بدست آمده در مقابل هزینه ای که پرداخت می کند ( عزیزشاهین وهمکاران،2011)[8].
لوییس و ویگرت[9] در سال 1985 بیان می کنند که اعتماد به صورت انحصاری قابل پیش بینی نیست اما قابلیت اعتماد شکلی از ریسک است. بن و هولمز[10] ، در سال 1991 در تعریف اعتماد بیان می کنند که حالتی از درگیری ، دلگرمی و یقین، انتظار داشتن در رابطه با انگیزه های دیگران و احترام به خود در شرایط پر مخاطره است(گوک تنگ لاو،1999)[11].
اعتماد به برند در نهایت به وفاداری برند یا تعهد منتهی می شود، چرا که اعتماد باعث تغییر ارتباطات شده و ارزشی زیاد را ایجاد می کند (ساموئل زهیروهمکاران،2011)[12].
فرم در حال بارگذاری ...