هدف از این بخش، بررسی پژوهشها و مطالعاتی است که در زمینه کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی انجام گرفته است. این قسمت از تحقیق خواننده را با کارها و زمینههای قبلی و همچنین با حیطه موضوع مورد مطالعه آشنا میسازد. این فصل به سه بخش تقسیم شده است. در بخش اول به مطالعه مبانی نظری و تحقیقهای انجام شده در رابطه با کیفیت زندگی کاری و در دو بخشدیگر مبانی نظری و مطالعات و بررسیهای انجام شده در رابطه با ارزش افزودة اقتصادی و سرمایه فکری ذکر میشود، در نهایت به جمعبندی فصل پرداخته میشود.
2-1- بررسی نظریههای پیرامون کیفیت زندگی کاری
2-1-1- مفهوم و تعاریف کیفیت زندگی کاری
کیفیت زندگی کاری را از دو منظر میتوان مورد بررسی قرار داد. از یک منظر، کیفیت زندگی کاری به مجموعه شرایط عینی و واقعی در سازمان نظیر خطمشیهای ارتقا از درون، رهبری آزادمنش، مشارکت کارکنان و اقدامات و شرایط کاری امن و مطلوب و یکسان تلقی میشود و از منظر دیگر کیفیت زندگی کاری با نگرش کارکنان و طرز تلقی آن ها در مورد احساس امنیت، رضایت و توان رشد و توسعه و به عنوان یک انسان، مساوی فرض شده است. (کاسیو، 2:1380). این دیدگاه، کیفیت زندگی کاری را به حد و میزانی که تمامی نیازهای انسان
را تأمین می نماید مرتبط میداند. از این رو کیفیت زندگی کاری را میتوان از لحاظ عینی (سختافزای) و ذهنی (نرمافزاری) مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر کیفیت زندگی کاری مفهوم یا سازهای چند بعدی است و تعریف واحد، مورد اتفاق نظر و جهان شمولی از آن نمیتوان ارائه نمود (پرداختچی، 24:1384). از ابتدای نهضت کیفیت زندگی کاری در دهه 1970 میلادی تا کنون، تعاریف متعدد و متنوعی از آن ارائه شده است که در اینجا به تعدادی از این تعاریف اشاره میشود.
در این بخش تعدادی از تعاریف کیفیت زندگی کاری که در سه دهه اخیر ارائه شده نقل شود. در انتخاب تعاریف سعی بر آن بوده است که حتیالمقدور از ذکر تعاریف کاملاً مشابه خودداری شود تا دیدگاههای مختلف نسبت به این مفهوم که در قالب تعاریف مطرح شده، نشان داده شود. گرچه به اعتقاد دولان وشولر، کیفیت زندگی کاری به سختی تعریف و سنجیده میشود ولی با این وجود تعاریف متعدد وجود دارد. آرنولد وفلدمن (1986) کیفیت زندگی کاری را در کیفیت روابط کارکنان و تمامی محیط کاری خلاصه میکند و یادآور میشود که در قالب محیط کار برنامهها و فعالیتهایی که در جهت بهبود کیفیت زندگی کاری انجام میشودف در کنار و به موازات توجه به ابعاد فنی و اقتصادی، که بیشتر مورد توجه سازمانها میباشد، ابعاد انسانی نیز مورد توجه و تأکید قرار میگیرد.
ورتر و دیویس کیفیت زندگی کاری مناسب را برخورداری از حقوق و مزایای مکفی و سرپرستی خوب، شرایط کاری شغل چالشانگیز، جالب و سودمند تعریف کردهند. دوبرین، ایرلند ویلیامز کیفیت زندگی کاری را فرایندی میدانند که به وسیلة آن تمامی کارکنان سازمان از طریق کانالهای ارتباطی که بدینمنظور تعبیه شده است، در طراحی شغل خود و محیط کار خود دروندادی خواهند داشت. کیفیت زندگی کاری فرصتهایی را برای کارکنان فراهم میکند که طی آن طیف وسیعی از نیازهای آن ها در شغل و محیط کارشان ارضا شود. به نظر آن ها کیفیت زندگی کاری شکلهای گوناگونی دارد و فصل مشترک همه آنها این است که اختیار کار و محیط کار به کارکنان واگذار شود و از آن طریق تعهد، رضایت و بهرهوری آن ها افزایش یابد.
براساس تعریف ارائه شده در فرهنگ جامع مدیریت، کیفیت زندگی کاری یا کیفیت شغلی شرایطی است که در آن یک کارمند از مزایایی چون سرپرستی خوب، محیط کار مطلوب، حقوق و مزایای مکفی و عادلانه، و شغلی چالشانگیز و رضایت بخش بهرهمند باشد (زاهدی 312:1376).
فرم در حال بارگذاری ...