فرهنگ عبارت است از مجموعهای از ارزش ها، باورها، درک و استنباط و شیوههای تفکر یا اندیشیدن که اعضای سازمان در آنها وجوه مشترک دارند و همان چیزی است که به عنوان یک پدیده درست به اعضای تازه وارد آموزش داده میشود. آن نشان دهنده بخش نانوشته و محسوس سازمان است. هدف فرهنگ این است که به اعضای سازمان احساس هویت بدهد و در آنان نسبت به باورها و ارزشهای باور نکردنی تعهد ایجاد کند. ارزشهای سنتی موجب تقویت و ثبات هر چه بیشتر سازمان میگردند و باعث میشوند تا افراد تازه وارد به علت وجودی فعالیتها و رویدادهای سازمان پی ببرند و آنها را درک کنند.(ال. دفت، 1381: 394)
در تعریفی دیگر فرهنگ سازمانی به نظامی از معانی مشترک اطلاق میشود که اعضای یک سازمان بدانها باور دارند و این سازمان را از سازمانهای دیگر متمایز میسازد. این نظام معانی مشترک، در وارسی دقیقتر، مجموعهای از ویژگیهای عمدهای است که سازمان برای آن ها ارزش قائل است. تحقیقات بیانگر آنند که در مجموع، هفت ویژگی اصلی جوهره فرهنگ یک سازمان را به نمایش میگذارند. (استیفن، رابینز، رفتار سازمانی، 424:1389)
فرهنگ سازمانی در دو سطح سازمان وجود دارد. در سطح بالایی پدیدههای قابل رویت وجود دارند که شامل شیوه رفتار افراد، نوع لباس پوشیدن، نشانهها و علائم، جشنها و داستانهایی میگردد که اعضای سازمان آنها را رعایت مینمایند. این پدیدهها نشانههایی هستند مبتنی بر ارزشهای ژرفی که در اعماق افکار اعضای سازمان وجود دارند. ارزشهای اصولی یا زیربنایی باورها و فرایندهای اندیشیدن فرهنگ حقیقی را بوجود میآورند. ویژگیهای فرهنگی به روشهای گوناگون متجلی میگردند، ولی اصولاً دوره تکاملی میپیمایند و سرانجام به صورت مجموعهای از فعالیتهایی در میآیند که در روابط اجتماعی رعایت میشوند. برای تفسیر فرهنگ میتوان از این الگوها استفاده کرد. (ال. دفت ، 395:1385)
امروزه در سازمانها حجم بسیار بالایی از اطلاعات و دانش وجود دارد به طوری كه در حال حاضر مدیران توجه خاصی را به این مساله معطوف داشتهاند. به گونهای که با استفاده و مدیریت آن در سازمانها میتوانند به کارایی و سودمندی بالایی در سازمان خود دست یابند. مدیریت دانش یکی از این چالشها به شمار میآید. شیلا گورال معتقد است: مدیریت دانش نیازمند اتخاذ دیدگاه کلیتری نسبت به اطلاعات است. در این رابطه، نه تنها تلفیقی از اطلاعات داخلی و خارجی بلکه طراحی هماهنگ، کنترل و تقویت رسمی و غیر رسمی اطلاعات مورد نظر است. علاوه بر آن، مدیریت دانش به توجهی مدبرانه به دانستههای با ارزش و دانشی که موجب پیشرفت سازمانهای اجرایی میشود احتیاج دارد. (الكین، 1381)
شناخت مدیریت دانش به عنوان یک روح حاكم بر اعمال سازمانی، برای پیادهسازی آن ضروری است. در این شرح كوتاه سعی میكنیم، مدیریت دانش را نه لزوماً به صورت آكادمیك، بلكه بر اساس نشان دادن نتایج و راهكارهای ملموس آن بشناسیم.
مدیریت دانش نیز، چیزی نیست جز مدیریت این سرمایه از ابتدا تا انتهای دوره حیات آن به تعبیر واضحتر، مدیریت دانش، شامل خلق دانش، کسب دانش، ذخیرهسازی دانش، انتشار و به اشتراکگذاری دانش و بالاخره به کارگیری دانش است. سازمان شما باید به خوبی بتواند دانش مورد نیاز خود را شناسایی کند، درصورت لزوم، آنرا خلق کند، یا اینکه از منابع دانش خارج از سازمان کسب نماید. دانش خلق شده یا کسب شده، باید با نیازهای شما تطبیق داده شده و به تعبیری، آماده شود و به صورت مناسب، ذخیره شود تا در زمان و مکان
و شرایط مورد نیاز، مورد استفاده قرارگیرد. در این بین، دانش نباید به صورت یک آب راکد، درجایی محبوس شود. دانش بایستی مانند یک چشمه جوشان در سازمان شما (در هر جایی که نیاز است و درهر زمان که نیاز است) جریان داشته باشد و همه کسانی را که تشنه آن هستند، سیراب کند. همانطور که آب راکد، ارزش چندانی ندارد و بعد از مدتی میگندد، دانشِ به اشتراک گذاشته نشده هم، ارزش چندانی ندارد و سرمنشا خیر و برکت زیادی نخواهد بود.
این فرایندها، اثرات متقابلی بریکدیگر دارند. نکته قابل ذکر این است که دانش، ممکن است که تاریخ مصرفش گذشته باشد. در چنین حالتی، لازم است که ا ین دانش را فراموش کرد تا دست و پاگیر نباشد.
سازمانی که به خوبی این پنج فرایند(خلق، کسب، ذخیره سازی، به اشتراک گذاری و استفاده) را مدیریت میکند، سازمانی دانشی یا دانش محور است. در چنین سازمانی، ارزش کارکنان سازمان دیگر به قدرت بدنی یا حتی نظم و انضباط کاری نیست، بلکه به توانایی آنها در انجام فعالیتهای دانشی است. به این نوع کارکنان، عنوان کلی دانشور یا دانشکار، اطلاق میشود. (شرکت مشاوران توسعه آینده، 1385)
مدیریت دانش برای آن که قابل استفاده باشد نیازمند هماهنگی با فرهنگ سازمانی موجود میباشد زیرا در هر سازمانی فرهنگ منحصر به فرد آن سازمان وجود دارد که به افراد شیوه فهم و معنا بخشیدن به رویدادها را نشان میدهد. بنابراین از فرهنگ سازمانی میتوان به عنوان یک اهرم قدرتمند برای تقویت رفتار سازمانی استفاده نمود. فرهنگ سازمانی ضعیف مانع از آن می شود که افراد در تلاش برای نگاهداشت پایگاه قدرت شخصی و کارایی خویش دانسته های خود را تسهیم کرده و منتشرسازند(کالسه،2000). همچنین فرهنگ سازمانی قوی موجب ایفای نقش موثرتر کارکنان در یک سیستم تعاملات سازنده به منظور تبادل دانش و دستیابی سریع تر به اهداف سازمان میشود. (بزری، مهدی ، ولوی، محمدرضا، 1385)
1-2- تشریح و بیان مساله
1-2-1- تشریح مساله
بازسازی و اعتلای فرهنگ سازمانی در جهت حمایت برانگیزاننده و توانساز از نیروهای دانشی در زمینه تولید، اشتراك گذاری، كاربردی نمودن، و ذخیره سازی دانش جدید و مورد نیاز سازمان در قلب رویكردها و رویههای مدیریت دانش جای دارد. شدت این تحول باید به گونهای باشد كه تمام اشخاص خود را به نحوی از انحاء در قبال جمع آوری، انتقال، و تولید دانش مسئول بدانند. از این رو در تضمین جریان بهینه دانش وجود یک فرهنگ پشتیبان و متناسب عامل مهمی است. (بالتازارد و كوك،2004)
با وجود اینکه اغلب مدیران اجرایی ارشد معتقدند مدیریت دانش برای موفقیت سازمان امری حیاتی است با این حال بسیاری از سازمانها برای توسعه محیط تبادل دانش هیج اقدامی نمیکنند. یکی از دلایل مهم آن، فرهنگ سازمانی است مدیریت دانش نیازمند ذهنیتی است که سازمان در آن بایستی توان خطرپذیری و تحمل شکست را داشته باشد به عبارت دیگر سازمانها باید از نظر فرهنگی آمادگی پذیرش آن را داشته باشند. (بروکز و دیگران، ترجمه: حسین معارف وند،1387)
یکی از مشکلاتی که انجام این تحقیق را مورد تاکید قرار میدهد این است که در بخشهایی از سازمان گمرک فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) همانند خیلی از سازمانهای دیگر، کارکنان دانش را یک عامل قدرت افزا میدانند و از انتقال و تسهیم آن امتناع میورزند و سالانه حجم زیادی از تجربیات و دانش با بازنشستگی کارکنان از سازمان خارج میگردد. در حالیکه این مساله و خیلی از مسایل مشابه با آن در حوزه مدیریت دانش از طریق فرهنگسازی و ارتقاء فرهنگ سازمانی به خصوص فرهنگ سازمانی مبتنی بر باورهای اسلامی تا حدودی قابل حل میباشد.
در این تحقیق با توجه به اهمیت فرهنگ سازمانی و نقش آن در مدیریت دانش در صدد بررسی رابطه بین عوامل فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در سازمان گمرک فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) میباشیم و این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوال میباشد كه: آیا بین عوامل فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در گمرک فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) رابطه وجود دارد؟
1-2-2- بیان مساله
ارتقا فرهنگ سازمانی در گمرک فرودگاه امام خمینی (ره) چگونه و به چه میزان در مدیریت دانش این سازمان تأثیر گذار است؟
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
در بیان اهمیت و ضرورت این تحقیق میتوان به فرمایشات گهربار رسول اکرم (ص) اشاره کرد که میفرمایند:
- در كار دانش یار همدیگر باشید و دانش خود را از یكدیگر پوشیده مدارید، كه خیانت در علم بدتر از خیانت در مال است.
- خدا شادمان سازد آن آدمی را كه آنچه را از من میشنود ضبط كند و برساند آن را به كسانی كه نشنیدهاند.
همچنین میتوان به یکی از رهنمودهای ارزشمند مقام معظم رهبری در این رابطه اشاره کرد:
- “بدون حركت در جاده دانش به نقطه مطلوب نخواهیم رسید” (تیرماه 1384) .
در صورت عدم انجام این تحقیق ممکن است در پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در گمرک فرودگاه امام خمینی (ره) به موضوع فرهنگ سازمانی اهمیت کافی داده نشود و بدون آمادهسازی بستر فرهنگی به نتیجه مطلوبی در مدیریت دانش نرسیم. با انجام این تحقیق وزن و تاثیر هر یک از عوامل فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش گمرک فرودگاه امام خمینی (ره) تعیین میگردد که این نتیجه موجب اهمیت و کار بیشتر روی عوامل موثرتر میشود. به عنوان مثال ممکن است در صورت عدم توجه به فرهنگ سازمانی و تاثیر آن بر مدیریت دانش سالیانه حجم وسیعی از اطلاعات، تجربیات و دانش که بسیار گرانبها و پرهزینه میباشند از سازمان خارج شود و دانش موجود هم به دلیل عدم توجه به مسایل فرهنگی کاربردی نشود.
فرم در حال بارگذاری ...