امروزه اندازه گیری[1] به عنوان یکی از پایه ای ترین مبنای علوم مختلف در عرصه دستاوردهای بشری در آمده است.شاید بتوان یکی از مولفه های اصلی پیشرفته بودن جوامع را همین جنبش اندازه گیری دانست. در این میان اندازه گیری عملکرد[2] خود به عنوان یک موضوع عمومی ، عملکرد های مختلف موجود در صحنه کسب و کار[3] را شامل می شود. عملکرد هایی که هم مربوط به سازمان[4] یا بنگاه[5] و هم مربوط به واحد های مجزا ، فرایند ها ، افراد ، مشتریان و یا پیمانکاران آن است (امیران ،1382،ص77). عملکرد واحد های اقتصادی بر اساس میزان دستیابی آنان به اهداف تعیین شده کوتاه مدت و بلند مدت اندازه گیری می شود. از این رو عملکرد معیار مناسبی جهت دسترسی به این اهداف تعیین شده قلمداد می گردد.به بیان دیگر اندازه گیری عملکرد میزان موفقیت شرکت ها و بنگاه های اقتصادی را در دسترسی و نیل به اهدافشان نشان می دهد (خالقی مقدم و برزیده ،1382،ص83).
گسترش و پیچیدگی روز افزون و شتاب آمیز واحدهای انتفاعی و غیر انتفاعی در جهان پیشرفته امروز و فشارهای ناشی از کمبود منابع و افزایش رقابت و از طرفی دیگر وجود انواع مخاطرات در زمینه های مالی ، تجاری و اداری که اهداف و سیاست های شرکت ها را از درون و برون به شدت تهدید می کند سبب شده است که کنترل و اندازه گیری عملکرد این گونه واحد ها به صورت منطقی انجام گیرد و نیاز به یک نظام سنجش عملکردی کامل تر از آن چه که قبلاً موجود بود ، به وجود آید (صلواتی و همكاران،1391،ص26). طی چند دهه اخیر ، دنیای کسب و کار دچار تغییرات بسیاری شده است. در نتیجه همین تغییرات ، شرکت ها وارد رقابت شدید در جنبه های مختلف از جمله بهبود کیفیت[6] ، افزایش انعطاف پذیری[7] ، افزایش قابلیت اطمینان[8] ، کاهش هزینه ها[9] ، رشد[10] ، بنگاه های ماندگار[11] ، گسترش خطوط محصول[12] ، تاکید بر خلاقیت[13] وسهولت در تصمیم گیری استراتژیک[14] شده اند(تقی زاده و فضلی،1390، ص126). به باور صاحب نظران مدیریت هرآن چه را که نتوان اندازهگیری نمود نمی توان کنترل نمود و هرچه را که نتوان کنترل نمود مدیریت آن نیز امکانپذیر نخواهد بود. در این راستا نظام اندازه گیری عملکرد[15] در محیط کسب و کار برای شرکت ها از اهمیت زیادی برخوردار شده است (Das,1994,p24). بنا به گفته کاپلان و نورتن[16] این نظام از جمله بهترین راه های به دست آوردن اطلاعات برای تصمیم گیری در شركت ها است ، به همین جهت همواره در هر دوره زمانی ، نیاز به اندازه گیری عملکرد در مدیران عالی شركت ها و سازمان ها احساس شده است (Kaplan et al.,2001,p1).
این اعتقاد وجود دارد که عملکرد تنها در یک فضای تصمیم گیری ، معنی پیدا می کند . یعنی تصمیم گیرندگان داخلی و خارجی شرکت باید در مورد عملکرد به توافق برسند. از طرفی تصمیمگیران شرکت برای تصمیمگیری صحیح و به موقع بایستی وضعیت موجود شرکت را به درستی بشناسند. آنان نیاز به اطلاعاتی دارند که عملکرد شرکت را بهطور دقیق نشان دهد بنابراین وضعیت عملکردی فعلی و گذشته شرکت تأثیر مستقیمی در تصمیمات استراتژیک آنان میگذارد ، شاید به همین دلیل است که این روزها اهمیت اندازهگیری عملکرد شرکت ها هم در مجامع دانشگاهی و هم در مجامع صنعتی فزونی یافتهاست(حاجی جباری و سر آبادانی،1386، ص20).
1-2 ) بیان مسأله
هر تحقیق در واقع با قصد پاسخگویی و راه حل یابی برای یک مسأله اصلی كه در واقع در قالب یک پرسش ظهور كرده است، آغاز می شود.بیان مسأله ، طرح مسأله به زبان علمی می باشد كه این امر شامل محدود كردن مسأله و جداسازی آن از مسائل حاشیه ای است.محقق باید بتواند مسأله را به گونه ای بیان كند كه اهمیت آن را به اثبات برساند (خاکی ،1387، ص9). اندازه گیری عملکرد اصطلاحی است که بسیار مورد بحث و بررسی قرار می گیرد ولی به ندرت تعریف دقیقی از آن ارائه می گردد .اندازه گیری عملکرد به معنی فرایند کمی سازی[17] فعالیت ها است (Bourne et al., 2003 , p2). اندازه گیری عملکرد ، ابزاری برای فهم وضعیت شرکت و اطمینان از موفقیت آن در آینده محسوب می گردد. اندازه گیری عملکرد ، ابزاری تحلیلی است که شاخص ها[18] را تعیین می کند ، نتایج را به صورت کمی نشان می دهد و عکس العمل های بعدی را مشخص می سازد( تقی زاده و همکاران،1390، ص147) . به بیان دیگر اندازه گیری عملکرد فرایندی است که فعالیت های شرکت را به گونه ای اندازه گیری می کند تا شرکت در سایه بهبود فعالیت ها ، هزینه ها را کاهش داده و نحوه انجام عملیات در شرکت را از طریق اتخاذ تصمیمات صحیح ، بهبود بخشد ، همچنین از ماموریت[19] شرکت نیز پشتیبانی می نماید (قلی زاده و آزادی خواه ، 1389، ص3). اندازه گیری عملکرد در بُعد سازمانی معمولاً مترادف با اثربخشی[20] و کارآیی[21] فعالیتها می باشد. منظور از اثربخشی میزان دستیابی به اهداف و برنامهها با ویژگی کارا بودن فعالیتها و عملیات است و کارآیی به این موضوع اشاره دارد که منابع از نظر اقتصادی ، چگونه برای کسب اهداف به کار رفته اند. از این رو می توان آن ها را دو بُعد مهم عملکرد دانست. به بیان دیگر هم علل داخلی (کارآیی) و هم دلایل خارجی (اثربخشی) برای بخش های خاص عملکرد می توانند وجود داشته باشند. از این رو سطح به دست آمده از عملکرد یک کسب و کار ، تابعی از کارآیی و اثر بخشی فعالیت های صورت گرفته می باشد. نظام اندازه گیری عملکرد ، مجموعه ایی از استانداردها است که به منظور کمی کردن کارآیی و اثر بخشی فعالیت ها به کار می رود (Neely et al.,1995 , p80). به بیان ساده اگر نسبت داده به ستانده ، کارآیی در نظر گرفته شود، نظام اندازه گیری عملکرد در واقع میزان کارآیی تصمیمات مدیریت در خصوص استفاده بهینه از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار می دهد (حاجی جباری و سرآبادانی،1386،ص23).
اندازه گیری عملکرد بهترین ابزار برای برنامه ریزی[22] و کنترل است. از سوی دیگر اندازه گیری عملکرد انگیزه لازم برای ارتقای کیفیت مدیریت را نیز فراهم می کند. از این رو می توان گفت اندازه گیری عملکرد صرفاً آگاهی از کیفیت خدمات نیست بلکه به طور طبیعی افزایش کیفیت خدمات را نیز در بر خواهد داشت. به همین دلیل و به علت تسهیل در امر تصمیم گیری و تنظیم اهداف بلند مدت،حرکت گسترده ای به منظوربهره گیری از نظام اندازه گیری عملکرد در بیشتر کشورهای پیشرفته جهان دیده می شود ( منصوری،1378،ص161). به طوری که موضوع اندازه گیری عملکرد در سال های اخیر با توسعه چهارچوب ها و مدل های اندازه گیری نظیر کارت امتیازی متوازن[23] ، منشور عملکرد[24] ، ارزش افزوده اقتصادی[25] ، هزینه یابی بر مبنای فعالیت[26] ، آنالیز ارزش سهام[27] و تکنیک های خود ارزیابی[28] به سرعت در حال رشد است. چهارچوب های اندازه گیری جدید و بسیار قابل توجه نظیر کارت امتیازی متوازن و مدل تعالی کسب و کار ، محیط کسب و کار را با دگرگونی های فراوانی مواجه ساخته است (تیموری و علی اكبری ، 1388، ص2).
جدول 1-1 ) تعاریف مختلف از اندازه گیری و نظام اندازه گیری عملكرد
منبع | تعریف |
فرهنگ لغات آكسفورد[29] | اندازه گیری اسمی است كه به عمل اندازه گرفتن اطلاق می شود. |
فرهنگ لغات آمریكن هریتیج[30] | عمل اندازه گرفتن و یا فرایند اندازه گیری شدن.
مثل اندازه گیری كیفیت ، ابعاد یا حجم |
فرهنگ لغات ورلدنت[31] | عمل یا فرایند تخصیص یک عدد به یک پدیده طبق یک قانون خاص را اندازه گیری گویند. |
نیلی و همكاران[32] (1995) | اندازه گیری عملكرد اصلاحی است كه بسیار مورد بحث و بررسی قرار می گیرد ولی به ندرت تعریف می گردد. اندازه گیری عملكرد به معنی فرایند كمی كردن افعال است كه این فرایند كمی كردن را اندازه گیری گویند. نظام اندازه گیری عملكرد ، مجموعه ایی از استاندارها است كه به منظور كمی كردن كارایی و اثر بخشی افعال به كار می رود. |
وبستر و هونگ[33] (1994) | اندازه گیری عملكرد یک فعالیت كلیدی مدیریت است كه اطلاعات لازم برای تصمیم گیری كارا ، پایش عملكرد و تخصیص كارای منابع را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار می دهد. |
ون درونگلن و كوك[34] (1997) | اندازه گیری عملكرد تحصیل و تحلیل اطلاعات مربوط به دستیابی واقعی به اهداف و برنامه های شركت و نیز اطلاعات مربوط به عوامل موثر بر این دستیابی می باشد. |
بیتیتسی[35] (2002) | اندازه گیری عملكرد فرایند استفاده از یک معیار عملكرد در یک حوزه است كه منعكس كننده معیارهای به كار گرفته شده نیز می باشد.
نظام اندازه گیری عملكرد عبارت است از مجموعه ایی ساختار یافته از معیارهای عملكرد و نیز فرایند های مقتضی كه چگونگی استفاده مدیریت از آن معیارها برای مدیریت عملكرد سازمان را تعریف می كنند. |
ادامه جدول 1-1 ) تعاریف مختلف از اندازه گیری و نظام اندازه گیری عملكرد
سینكلیر و زیری[36] (1995) | یكپارچه كردن فعالیت های سازمانی در سطوح مختلف مدیریتی و در بین وظایف و یا یک روش نظام مند برای ارزیابی ورودی های ، خروجی ها ، تبدیل ورودی به خروجی و بهره وری عملیات تولیدی و غیر تولیدی.
تخصیص نظام مند اعداد به موجودیت ها و یا فرایند تعیین چگونگی دستیابی سازمان ها ، شركت ها و یا افراد به اهدافشان. |
از اهداف اندازه گیری عملکرد می توان شناسایی وضع موجود ، تعیین نقاط ضعف و قوت در ایفای وظایف و مسئولیت ها ، بهبود تصمیم گیری در مورد حوزه و عمق فعالیت ها ، برنامه ها و اهداف آینده شرکت ، ارتقای پاسخگویی به ذینفعان در مورد عملکرد برنامه ها، بهبود تخصیص منابع و استفاده بهینه از امکانات و منابع انسانی را ذکر نمود. در حقیقت هدف اصلی باید راهنمایی و ارشاد شرکت باشد تا به این ترتیب درجه کارآمدی و بازده فعالیت های شرکت نیز بالا رود (قلی زاده و آزادی خواه ، 1389، ص6). می توان گفت كه از اهداف اصلی نظام اندازه گیری عملکرد ، دستیابی به اطلاعات منطقی برای پشتیبانی از تصمیم گیری های استراتژیک[37] مدیران است. معمولاً مفهوم اندازه گیری عملکرد در سطح استراتژیک به نظارت بر طرح ها و موفقیت شرکت ها برمی گردد .شرکت ها اغلب اندازه گیری عملکرد را در سطحی از جمله بخش ها ، واحد های اجرایی و سیستم ها اعمال می کنند و یا در بخش های منحصر به فرد و انفرادی به کار می گیرند که این اندازه ها و مقیاس ها اغلب مربوط به کارمندان هستند(یوسفی نژاد و نیشابوری ، 1388، ص30 ). از آن جا كه از اصلی ترین و مهم ترین وظایف مدیران ، تصمیم گیری است. مدیران باید برای برنامه ریزی ، سازمان دهی و اجرا ، تصمیم گیری نمایند. این تصمیم گیری ها باید بر اساس نتایج ارزیابی های انجام شده (با معیار و شاخص های عملکرد) و متناسب با فرایندهای کاری شرکت نیز باشد. اندازه گیری مستمر عملکرد ، موجب پیدایش اطلاعات مستند ، به هنگام و با ارزش برای تصمیم گیری مدیران خواهد شد که با هدف ارتقای شرکت و بهبود فعالیت های کاری آن در زمینه های گوناگون اتخاذ می شوند(خالقی مقدم و برزیده ، 1382، ص85).
با توجه به موقعیت کلیدی تصمیمات استراتژیک در شرکت ها این تحقیق سعی دارد نقش نظام اندازه گیری عملکرد را در شركت ها و بر اساس دو کاربرد و ویژگی كلیدی این نظام یعنی (تسهیل در تصمیم گیری[38] و قابلیت پاسخگویی[39]) را بر کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک در شركت از طریق مفاهیم و متغیرهای تعدیل گر قابلیت اطمینان[40] ، کاربرد خاص[41] ، اندازه شرکت[42] ، نوع صنعت[43] و نوع استراتژی[44] مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.
[1] Measurement
[2] Performance Measurement
[3] Business
[4] Organization
[5] Corporation
[6] Quality Improvement
[7] Increased Flexibility
[8] Increased Reliability
[9] Cost Reduction
[10] Growth
[11] Long Term Survival Enterprises
[12] Expansion of Product Lines
[13] Emphasis on Creativity
[14] Facilitate Strategic Decision-Making
[15] Performance Measurement System (PMS)
[16] Robert Kaplan , David Norton
[17] Quantification
[18] Indicators
[19] Mission
[20] Effectiveness
[21] Efficiency
[22] Planning
[23] Balanced Scorecard(BSC)
[24] Performance Prism
[25] Economic Value Added(EVA)
[26] Activity Based Costing
[27] Shareholder Value Analysis
[28] Self-Assessment
[29] Oxford English Dictionary
[30] American Heritage Dictionary
[31] World Net Dictionary
[32] A.D.Neely , J.F.Mills, M.J.Gregory
[33] C.Webster , L.C.Hung
[34] Kerssens-Van Drongelen, A.Cook
[35] U.S.Bititci
[36] D.Sinclair ,M. Zairi
[37] Strategic Decisions
[38] Facilitate Decision-Making
[39] Accountability
[40] Reliability
[41] Functional Specificity
[42] Firm- Size
[43] Type of Industry
[44] Type of Strategy
فرم در حال بارگذاری ...