:
این تحفیق در صدد است، از طریق چشمانداز جامعه شناختی جوامع شیعی، نگاهی نو و متفاوت را در حوزۀ جامعه شناسی نسبت به شیعیان مطرح سازد. بررسی منطقی، علمی و واقعبینانۀ جریانهای عمدۀ شیعی در عراق معاصر، با توجّه به شاخصهایی نظیر قدرتیابی جریانهای شیعی، وجود رهبران تأثیرگذار و جهتگیریهای دینی و حضور مردمی، ناگزیر می کند.
در حوزه سیاسی، قانون، حقوق شهروندی، مشاركت سیاسی و حق اكثریت و به دنبال آن تفكر ناسیونالیستی و ایجاد دولت‑ ملتهای جدید و انقراض خلافت اسلامی مسایلی بودند كه در قالب امواج توفندۀ فراگیری، جوانان مسلمان و شیعه عراقی را در خود جذب میکرد اما علیرغم دشواری موجود، ظهور جریانهای شیعی اسلامگرا ویژگی عمدۀ توسعه سیاسی و اجتماعی عراق بود؛ اندیشۀ شیعی در عراق توانست مقاومت فكری و فرهنگی مناسبی را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حاكمیّت سیاسی تفكّر شیعی، در قالب گروههای معارض از خود نشان دهد.
امروزه سرنگونی صدام و تغییر ارزشها و ترجیحات سیاسی مبتنی بر ایدئولوژی بعث، فضای جدیدی فراهم ساخته، که باعث شده است تحولات سیاسی جدیدی مبتنی بر ارزشها و قواعد مردممدار شکل گیرد. درک تحوّلات عراق در چند دهۀ اخیر و مخصوصاً پس از صدام، بخش مهمی از آینده این سرزمین را رقم خواهد زد.
تحوّلات اخیر، بنیادی و در راستای بازیابی هویت دینی و متفاوت از اتفاقات علمی و عملی پیشینی جامعۀ شیعی عراق در دوره معاصر است. اگرچه نقش اشغالگران در سقوط صدام نیز از عوامل تسهیلکنندۀ وضعیت نوین شیعیان عراق قابل ارزیابی است امّا تنها عقبۀ اجتماعی نزدیک به مبانی این تحرّکات، انقلاب اسلامی ایران است؛ بنابراین تبیین نقش شیعیان در تحولات نوین عمومی و راهبردی عراق، با توجه به ماهیت دینی پر رنگ این جریانها ضروری می کند.
فصل اول: کلیات
بیان مسأله:
امروزه به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان در کانون توجّهات بینالمللی قرار گرفتهاند؛ به وضوح نمونهی آن را میتوان در مطالعات اسلامی و تحلیلهای آکادمیک دید، آنجا که در کنار دیدگاههای جریان اکثریتی اسلام، نقطه نظر شیعیان نیز میآید. نقش شیعیان چه در کشورهایی که اکثریت جمعیّت را تشکیل میدهند و چه در میان کشورهایی که اقلّیت قابل ملاحظهای را به وجود میآورند، نقشی تعیینکننده بودهاست. البته روز به روز بر پر رنگ شدن این تأثیرات در سطح دنیا افزوده می شود[1].
در چند دهه گذشته، اسلامگرایان در شکل احزاب و جریانهای گوناگون که بیش از سیصد گروه در خاورمیانه و شمال آفریقا تخمین زده میشوند[2]، به واسطهی مجموعهای از تحوّلات و همچنین تلاشهای خود، در کانون صحنهی فعالیتهای سیاسی در کشورهای این منطقه قرار گرفتهاند. حضور آنها نیز خیلی تازگی نداشته و پیشینهاکثر آنان به دهه های قبل باز میگردد. این نیروها حتّی در اوج ملّیگرایی در خاورمیانه نیز به حیات خود ادامه دادند و به عنوان رقیب ملّیگرایان برای رویارویی با پیشروی کمونیسم در منطقه مطرح بودند.[3] «در دهه های اخیر تحقّق انقلاب اسلامی ایران نه تنها در عراق شیعی بلکه نقش تعینکنندهای را در بازیابی هویت شیعی در یک مقیاس جهانی و در میان کلّ مسلمانان جهان ایفا کرده است.» از آنجاییکه جریانهای عمدۀ شیعی پس از سقوط صدّام در پی دستیابی به سهم بیشتر و تأثیرگذارتری از قدرت سیاسی و ایجاد امنیّت و ثبات در عراق جدید با اتّکای به عنصر جمعیت اکثریشان به عنوان گروه مسلّط در حاکمیت هستند بنابراین، پژوهش حاضر جهت شناختی دقیق از این جریانها به بررسی ابعاد گوناگون آن ها اعم از زمینههای اجتماعی پیدایش آن ها، پیشینه، رویکردهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و نیز نقش آنها در سپهر سیاست و قدرت امروز عراق با رویکردی جامعه شناسانه میپردازد.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
فراهم آمدن شرایط مناسب جهت مطالعه جامعهشناختی جمعیّتهای شیعی پراکنده در جهان در قالب معرفت میانرشتهای شیعهشناسی در
فضای دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران و در سطوح آموزش عالی کشور، زیر نظر اساتید خبرهای که اقدام به راهنمایی دانشجویان علاقهمند مطالعات شیعه شناسانه میکنند، اهمیّت پرداختن به جمعیتهای شیعی همچون شیعیان عراق و جایگاه امروز آنها را در صحنۀ نوین عراق برجسته می کند. زیرا قرار گرفتن عراق در زمرۀ کشورهایی که جمعیت شیعی در آن، اکثریت محسوب شده از یک سو، و طغیان موجی از جریانها و ائتلافهای سیاسی‑ اجتماعی موافق و مخالف قدرتگیری شیعیان برای کسب جایگاه مناسب خود در عراق، و علاقهی بیشتر و قویتر جریانهای عمدۀ شیعی در عراق، برای ورود به رقابتهای انتخاباتی و سیاست پارلمانی از سوی دیگر ما را جهت انتخاب این کشور و شیعیان آن رهنمون شده است. تاریخ معاصر عراق مخصوصاً در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نشان میدهد که «موج اسلامخواهی در عراق چهرهای شیعیانه»[1] داشتهاست. سرنگونی صدام وتغییر ارزشها و ترجیحات سیاسی مبتنی بر ایدئولوژی بعث، فضای جدیدی فراهم ساخته است که روندها و رویدادهای سیاسی جدیدی مبتنی بر ارزشها و قواعد مردممدار شکل گیرد. امروزه درک روندهای عراق پس از صدّام بخش مهمی از آینده این سرزمین را رقم خواهد زد. در عراق نوین افراد، طیفها و جریانهای سیاسی مؤثر و مهمی ظهور کرده اند که گرچه تجربۀ جدیدی از حکومتداری است، امّا ریشه در باورها، اندیشهها و مؤلفه های تمدنی و کهن شیعیان عرق دارد. اگر بخواهیم به جریانهای شیعی با توجه به جغرافیای مذهبی بپردازیم اولویت و ضرورت ایجاب میکند پژوهشی مستقل درباره عراق و محیط شیعی آن صورت پذیرد. بنابر ادّعاهای موجود در فضای مجازی[2] و یک آمار ارائه شده، عراق جزء 4 کشوری است که شیعیان اکثریّت جمعیّت آن را تشکیل میدهند[3]؛ همچنین شیعیان عراق، علاوه بر نفوس جمعیّتیشان، از نظر تأثیر فکری و ایدئولوژیک، مهمترین گروه شیعه در جهان عرب به شمار میروند. حمله به عراق و عواقب اشغال آن توسّط نیروهای نظامی به رهبری آمریکا به اکثریت شیعیان عراق فرصت داد تا به لحاظ سیاسی خود را تقویّت کنند. ظهور آگاهیهای سیاسی قوی در میان شیعیان عراق به دنبال شکست سلطۀ اقلیّت سنّیتبار و بعثی صدّام حسین در این کشور، توجّه همگان را به اهمیّت هویّت اجتماعی در شکلگیری توسعۀ سیاسی کشور جلب نمود.[4]
از طرف دیگر تحوّلات کشور عراق و نقش شیعیان برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیّت فراوانی برخوردار است؛ زیرا این تحوّلات تأثیر به سزایی در امنیت و منافع ملّی آن بر جای خواهد گذاشت[5]؛ ادامۀ حاکمیّت آنها برای شیعیان ایران از اهمیّت ویژهای برخوردار است زیرا پیوندهای مذهبی فراوانی بین شیعیان ایران و عراق و نیز ارتباطاتی عمیق مابین حوزههای علمیّه نجف، قم، خراسان و اصفهان در طول تاریخ اسلام وجود داشته است. حال اینکه جریانشناسی برای مدیریت فکری و مهندسی فرهنگی یک جامعه بدیهیتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد در عین حال یک جریانشناسی اجتماعی قابل قبول را میتوان شامل: معرّفی مهمترین جریانها، و بیان مؤلفهها و دیدگاهها آنها، شخصیتهای اصلی و تأثیرگذار، محتوای جریان و رویکرد آنها به تحوّلات جاری دانست. بنابراین ضروری می کند به دلیل مسائل مذکور تحقیقاتی قوی در جهت پویایی این روابط و اهمیّت آنها صورت بگیرد.
اهداف تحقیق:
هدف از این پژوهش انجام کاری روشمند در حوزه جامعهشناسی جریانهای شیعی است که تا به حال با این موضوع و با توجه به بررسیهای انجام شده در مراکز متعدد دانشگاهی و پژوهشی، مرتبط با شیعیان عراق صورت نگرفته است. پژوهشهای صورت گرفته بیشتر در حوزۀ علوم سیاسی و تاریخی و در بافت کلّی کشور عراق بوده است.
کشور عراق به عنوان اوّلین کشور شیعه نشین در جهان عرب مهمترین گروه شیعه عرب محسوب می شود که از نظر درصد جمعیتی، موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیکی این کشور در همسایگی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد؛ بررسی، تحلیل و شناخت اوضاع جریانهای عمدۀ شیعی در عراق معاصر با وجود معادلههای سیاسی اجتماعی جدید میتواند کمکی به شناخت بهتر زمینههای همکاری متقابل بین شیعیان ایران و عراق باشد. سیاستگذاریهای امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و نیز بازنگری سیاستها و سوق دادن راهبردها از دلایلی است که انجام مطالعات و تحقیقات کاربردی را در این منطقه ضروری می نماید. ازجمله :
1- وجود اکثریت شیعهی امامیه در ساختار جمعیتی این کشور و ابتلائات موجود برای این جمعیت اکثریتی
2- بزرگترین کشور شیعی عربزبان دنیای اسلام
3- همجواری با ترکیه، سوریه، و عربستان و نقش به سزای عراق پس از سقوط صدّام در معادلات منطقه در میان کشورهای عربی
4- وجود مبانی نظری مشترک مذهب شیعه و اشتراکات تاریخی‑ فرهنگی
5- رویکردهای مختلف اسلامگرایان و تمایل به جمهوری اسلامی ایران، چراکه ایران امالقرای جهان تشیع محسوب می شود.
6- مناقشات داخلی، خطر دخالت گروههای سلفی و حملات تروریستی در شهرهای عراق به ویژه در عتبات عالیات
7- حضور مستمر آمریکاییان به انحاء مختلف در عراق
8- حضور نیروهای ناتو و سازمان های بین المللی، نظامی و امنیّتی غرب، در این کشور
دلائل مشخصتری هستند که موجب شد، مطالعه «بررسی اوضاع احزاب و جریان های عمده شیعی عراق معاصر» را در اولویّت تحقیقاتی قرار دهیم.
[1]. حاتم، قادری، پراکسیس (تعاطی) اندیشه سیاسی و فعل سیاسی در خاورمیانه، تهران، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 1386، ص 104.
[2] . گراهام فولر و رند رحیم فرانکه، شیعیان عرب مسلمانان فراموش شده، مترجم خدیجه تبریزی، موسسه شیعه شناسی، زمستان1384، قم،ص183
[3] . گنجینه، ترجمه و تنظیم حسین بهرامی، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، شمارۀ 33، آذرماه 1388، ص 10/ محمود تقیزاده داوری، گام اوّل گزارشی از آمار جمعیتی شیعیان کشورهای جهان، موسسه شیعه شناسی، قم، 1390، ص44
[4] . راجر شاناهان، “توسعه سیاسی شیعه در عراق: حزب اسلام الدعوه”، سامان سیاسی در عراق جدید، (ترجمه سید ناصر میری)، پاییز 1387، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، صص255-256
[5] . حسن تلاشان ، “دورنمای ژئوپلتیک شیعه عراق”؛ فصلنامه علمی-پژوهشی شیعه شناسی، سال هشتم، شماره 31، پاییز 1389، ص110
[1] . محمود تقی زاده داوری ؛ شیعه در جهان امروز، درس، پاییز 1389. دانشگاه قم
2. John P.. Entelis, ”Islamism, Democracy And The State In The Maghreb: The Case Of Algeriaˮ, Testimony In A Hearing On Islamic Fundamentalism In Africa And Its Implications Before The House Subcommittee On Africa, Committee On Foreign Affairs, House Of Representatives, 102d Congress, 2d Session, 1992, P.82
[3] . مهسا ماهپیشانیان، “اسلامگرایی در خاورمیانه؛ دستهبندیها، نیروها و مشارکت سیاسی”، خاورمیانه8 ( ویژه اسلامگرایی و بیداری اسلامی در خاورمیانه)،موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران،1390، ص13
[4] . محمود تقی زاده داوری، ،همان، 1389،
:
امروزه، تهدیدات زیست محیطی در مرکز مهمترین پرسشهای وجدان انسان قرن بیست و یکم قرار دارد. این پرسشها افکار عمومی جهان را به طرز نگران کننده ای به خود معطوف کرده و حساسیت شدیدی نسبت به محیط زیست در سطح جهانی به وجود آورده است. هیچ کس نمی تواند این ادعا را بکند که پیدایش مواد آلوده کننده بر روی کره خاکی ما نتیجه برخی دگرگونیهای طبیعی و مستقل از اراده انسان است. اشتباهاتی که در افکار، نگرش و رفتار انسان در نتیجه فعالیتهای خود بر روی زمین مرتکب شده است، یکی از علتهای اصلی خساراتی است که محیط زیست متحمل آن گردیده است.
هدف اصلی این پژوهش، سنجش رفتار زیست محیطی و شناخت تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست محیطی میباشد. به عبارت دیگر، هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که آیا با افزایش و یا کاهش سرمایه اجتماعی، در رفتارهای زیست محیطی تغییری به وجود می آید یا خیر؟ روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش است. نمونه آماری شامل 440 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن در مناطق شهری استان کردستان بوده که با روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله انتخاب شده اند.ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. علاوه براین، متناسب با دو وجه موضوع تحقیق و سؤالاتی كه در مطالعه و بررسی حاضر مهم بودهاند، نظریههای مربوطه، ارائه و بررسی شدند. برای آنكه تحقیق حاضر انجام گیرد از نظریه های روبرت پاتنام (در مورد سرمایه اجتماعی) ودانلپ و ونلیر(در مورد پارادایم جدید زیست محیطی) به عنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفته بود.
نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که با وجود شرایط نامناسب و امکانات محدود زیست محیطی در استان کردستان رفتارهای مسئولانه زیست محیطی افراد مورد مطالعه در حد بالایی بوده است. علاوه بر این، یافته ها حاکی از در حد نزدیک به متوسط بودن سرمایه اجتماعی افراد مورد مطالعه است. همچنین، نتایج تحقیقی حاضر نشان میدهد که از یک سو، بین شهر، جنسیت، وضعیت اشتغال و طبقه ذهنی با رفتار مسئولانه زیست محیطی افراد رابطه وجو ندارد و از سوی دیگر، بین سن، وضعیت تاهل، نگرش زیست محیطی، آگاهی زیست محیطی، سرمایه اجتماعی و تحصیلات و رفتار زیست محیطی افراد رابطه وجود دارد.
در خاتمه، به دلایل احتمالی کم بودن میزان سرمایه اجتماعی، وجود رابط معکوس بین تحصیلات و رفتارهای زیست محیطی و عدم رابطه بین تحصیلات و نگرش زیست محیطی پرداخته شد. براین اساس، از جمله دلایل احتمالی کم بودن سرمایه اجتماعی مردم استان کردستان اولاً، ضعف رابطه دولت با نیروهای اجتماعی، ثانیاً، عدم توانایی جامعه در تامین حقوق افراد و نهایتاً، فقدان امنیت میباشد. همچنین، به علت جدید بودن آموزش محیط زیست در ایران و فقدان محتوا و کیفیت مناسب برای آموزش محیط زیست در نظام آموزشی ایران، اولاً، دانش زیست محیطی در سطح پایینی بوده و ثانیاً، نمیتوان از کسانی که دارای تحصیلات بالای هستند، انتظار داشت که رفتارهای مسئولانهای نسبت به محیط زیست داشته باشند.
فصل اول: کلیات
بیان مسأله:
اگر چه مدتهاست بشر متوجهی اهمیت محیط زیست در زندگی خود شده است (فیروزی، 1384 :10)، اما امروزه، تهدیدات زیست محیطی در مرکز مهمترین پرسشهای وجدان انسان قرن بیست و یکم قرار دارد. این پرسشها افکار عمومی جهان را به طرز نگران کننده ای به خود معطوف کرده و حساسیت شدیدی نسبت به محیط زیست در سطح جهانی به وجود آورده است.
جامعهشناسان، زیستشناسان، صاحبان صنایع، سیاستمداران، اکولوژیستها، اقتصاددانان، هر کدام علت تهدیدات زیست محیطی را از دیدگاه خود توضیح می دهند (نگاه کنید به کامونر[1]، 1382: 10-3)، اما نقطه اشتراکشان این است که بسیاری از تهدیدات زیست محیطی، تخریب منابع، آلوده سازی محیط و… نتیجه فعالیتهای انسان است.
ازدیاد جمعیت، فراوانی محصولات مصرفی، بالا رفتن سطح زندگی و افزایش تقاضای مردم، پیشرفت تکنولوژی، ضعف ارگانهای اجرایی حکومتها در اجرای برنامهها و پروژه های اکولوژیکی حمایت از محیط زیست، استفاده بهرهجویانه و غیر اصولی از محیط طبیعی توسط سرمایهداران (همان) و در نهایت کنشهای غیر مسئولانه انسان، نتایج ناگوار و خسارات نامطلوبی را به بار آورده و روز به روز این نتایج و خسارتها حادتر می شود که از جمله میتوان به تخریب محیط زیست و اراضی کشاورزی، گرم شدن زمین، آلودگی هوا، آب، خاک، کاهش منابع طبیعی و نابودی جنگلها و مراتع، کاهش منابع تولید انرژی و بروز انواع بیماریها اشاره کرد. بدین ترتیب، انسان با رفتارهایی که در قبال محیط زیست انجام میدهد و تغییراتی که در محیط ایجاد می کند، از قبیل تخریب جنگل برای ایجاد جاده و سد سازی، تغییر مسیر رودخانه، ریختن زباله در محیط طبیعی، مصرف انرژی زیاد، استفاد بیش از حد از منابع طبیعی و … –عمداً یا سهواً- به تخریب محیط زیست می پردازد و محیط زیست را با تهدیدی نگران کننده مواجه می کند. این تهدید ممکن است به قیمت پایان زندگی انسان بر روی کره زمین تمام شود.
بروز مسائل و مشکلات زیست محیطی موجب طرح این پرسش شده است که آیا محیط زیست می تواند در برابر ادامه رفتار فعلی انسان دوام بیاورد؟ هر روز بر این آگاهی افزوده می شود که نمیتوان همانند گذشته به مصرف منابع طبیعی جهان ادامه داد و نشانه های تنگناهای زیست محیطی در سطح جهان آشكار شده است(عابدی سروستانی و دیگران، 1386: 59). اگرچه ارائه آمار و اطلاعات پیرامون وضعیت محیط زیست لازم است، اما بیش از این كه به اطلاعات علمی درباره خسارات وارد شده به زمین نیاز باشد، به توافقی درباره چگونگی رفتار نسبت به این سیاره نیاز است. در این شرایط، انسان باید به این پرسش نیز پاسخ گوید، هنگامی كه افراد خواهان به حداكثر رساندن سود خود هستند، چگونه می توان از بهره برداری بیش از حد و تخریب منابع طبیعی جلوگیری كرد؟ در واقع، چالش موجود، چگونه زندگی كردن بر روی زمین نیست، بلكه قبولاندن چرایی این چگونه زندگی کردن به افراد است (همان: 60).
وجود مسائل و مشکلات زیست محیطی سبب شد که عدهی زیادی از محیط زیست طرفداری کنند که بهزعم صاحب نظران جامعه شناسی محیط زیست، بالاخص بوتکین[2] طرفداری از محیط زیست یک گرایش نسبتاً جدیدی است، اما ریشه های آن در تاریخ گذشته انسان و جامعه قرار دارد. تمامی جوامع بشری مجبور به پرداختن به محیط زیست بودند، زیرا محیط نه تنها منابع ضروری حیات آنها را تامین میکرد، بلکه کانون ستیز و تهدید برای ادامه حیات نیز بوده است (بوتکین ، 1385: 628). بوتکین معتقد است که در تمدن غرب همواره 3 پرسش در مورد انسان و طبیعت مطرح است:
1- شرایط طبیعت در غیبت هر گونه نفوذ انسان چگونه است؟
2- تاثیر طبیعت بر انسان چیست؟
3- تاثیر انسان بر طبیعت کدام است و نقش بشر در طبیعت چیست؟(همان).
حفظ طبیعت، تلاش برای بهبود کیفیت محیط زیست و رهیافت اکولوژیک (زیست بوم شناختی) به زندگی، اندیشه های متعلق به قرن نوزدهم بود که مدتهای مدید تنها برای نخبگان روشنفکر کشورهای توسعه یافته مطرح بوده است. این قبیل اندیشهها، از جمله اندیشه های بنیانگذاران اولیه انجمن اوادابن[1] در ایالات متحده امریکا، مختص یک گروه از نخبگان بود که زیر فشار سهمگین صنعتی شدن به زانو درآمده بودند (کاستلز[2] ،1384: 159).
اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، تعامل توسعه، محیط زیست و پایداری در عرصههای مختلف، دغدغهی اصلی اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است و در دهههای پایانی قرن بیستم، روشهای جلب مشاركت مردم در برنامه ریزی، مدیریت منابع طبیعی و مدیریت محیط زیست، تحت دگرگونیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دستخوش تغییرات عمدهای شده است (خاتونآبادی، 1383)، به طوری که کاستلز در کتاب مشهورش «عصر اطلاعات» مینویسد: « در دهه 1990، 80 درصد امریکاییان و بیش از 3/2 اروپاییان خود را طرفدار محیط زیست میدانسته اند» (کاستلز، 1384: 147).
در واقع، روند دهههای گذشته در اکثر كشورهای پیشرفته صنعتی بیانگر این واقعیت است كه كارگزاران دولتی، كارشناسان و نیز
مدیران عرصه های محیط زیست و منابع طبیعی به رهیافتی تازه روی آوردهاند (خاتون آبادی، 1383). این رهیافت تازه شامل: برنامهها و قوانین متعددی برای حفظ طبیعت، ارتقای کیفیت زندگی و نهایتاً نجات کره زمین در بلند مدت و نجات نسل کنونی ساکنان آن در کوتاه مدت است (صالحی، 2008). با این وجود، قسمت اعظم مسائل زیست محیطی همچنان به قوت خود باقی مانده است.
هیچ کس نمی تواند این ادعا را بکند که پیدایش مواد آلوده کننده بر روی کره خاکی ما نتیجه برخی دگرگونیهای طبیعی و مستقل از اراده انسان است. اشتباهاتی که در افکار، نگرش و رفتار انسان در نتیجه فعالیتهای خود بر روی زمین مرتکب شده است، یکی از علتهای اصلی خساراتی است که محیط زیست متحمل آن گردیده است. به عنوان مثال، به اعتقاد بارو، استفاده بیرویه از انرژی در منازل، استفاده از تولیدات یکبار مصرف، استفاده از وسایل نقلیه شخصی، استفاده از انواع آفت کشها، دفع مواد زاید به روش غیر بهداشتی، جمع آوری و تفکیک نکردن زبالهها به منظور بازیافت و بسیاری از رفتارهای مخرب زیست محیطی دیگر، همگی در نتیجه رفتار محیطی انسان است (بارو، 1380).
در حالی که محققان محیط زیستی، طرحهای گوناگونی برای حل مشکلات زیست محیطی ارائه نموده اند که اغلب آنها تکنولوژیکی هستند، اما امروزه به دلیل هزینه های زیاد این طرحها، به دگرگونی شیوه های زندگی انسان و طرحهای که تمرکز بر رفتارها دارند، علاقهمند شده اند (ازکامپ، 1369). بهعنوان مثال، صالحی در کتاب «مردم و محیط زیست» (2010) مینویسد که «برای حل مشکلات زیست محیطی باید شکل شیوه ها و رفتارهای تولیدی و مصرفی و همچنین شیوه های سازمان اجتماعی و زندگی فردی برای رسیدن به سطح سازگاری و تاثیر مثبت بر محیط زیست، تغییر پیدا کند». همچنین، به اعتقاد بنسون[3] تفاهمی عمومی در حوزه محیط زیست به وجود آمده است، این تفاهم، حکایت از آن دارد که راه حل واقعی کاستن از مشکلات و مسائل محیط زیست باید انسان و کنشهای انسانی را شامل شده و متکی به آن باشد (بنسون، 1382). بنسون معتقد است که «انسان باید به دنبال پایداری نه فقط برای محیط زیست، بلکه برای محیطی جهت فعالیتهای اقتصادی خود باشد، تا بشریت و محیط زیست بتوانند آیندهی طولانیتری داشته باشند» (همان). ارتباط بین مشکلات زیست محیطی و رفتارهای انسانی از نظر صاحب نظران چنان تنگاتنگ است که بهعنوان مثال مالونی[4] از بحران زیست محیطی به عنوان «بحران رفتار ناهنجار» یاد می کند (مالونی، 1973).
در قرن حاضر، رفتارهای زیست محیط انسان، بهعنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عامل بر محیط زیست، مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان محیط زیستی قرار گرفته است. کنشها و رفتارهای زیست محیطی ضمن اینکه بر بیشتر مسائل و تهدیدات زیست محیطی تاثیر میگذارند خود نیز از عواملی تاثیر میپذیرند. محققان جامعه شناسی زیست محیطی، از جمله ذکاوت (1977)، دانلپ و ونلیر (1978)، دانلپ و کاتون (1979)، باتل (1979)، شان و هولز (1990)، استرن و همکاران (1993)، فیالو و جکوبسن (1994)، گرافتون و نولوز (2003)، پری زنگنه و لاکان (2005) و صالحی (2008)، به بررسی عوامل تاثیر گذار بر رفتارها زیست محیطی از جمله متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنس، طبقه اجتماعی، محل سکونت، وضیت تاهل، تعداد فرزندان و سن فرزندان)، گرایش سیاسی، ایدئولوژی سیاسی، عملکرد زیست محیطی ملتها، آگاهی زیست محیطی و عقیده دینی، پرداختهاند.
رفتار زیست محیطی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسیهای زیست محیطی جوامع مدرن مطرح گردیده است. طرح این مفهوم در بسیاری از رویکردهای زیست محیطی حاکی از اهمیت نقش این رفتارها در محیط طبیعی است.
یکی دیگر از مفاهیمی که در سالهای اخیر در مطالعات اجتماعی مورد توجه اندیشمندان و محققان قرار گرفته، مفهوم سرمایه اجتماعی است که در کنار منابع مالی و نیروی انسانی از عوامل تاثیرگذار بر ارتقای توسعه پایدار در جوامع انسانی شمرده می شود ( موحد و همکاران، 1387). پاتنام این مفهوم را در ابعاد اعتماد، شبکه ها و هنجارها به کار میبرد (پاتنام، 1380). طرح مفهوم سرمایه اجتماعی در مطالعات اجتماعی، نشان دهنده اهمیت نقش شبکه ها، هنجارها و روابط اجتماعی بر متغیرهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نظیر جامعه، خانواده، بزهکاری، تخریب محیط طبیعی، مشارکت سیاسی و رشد اقتصادی است.
پاتنام موفقیت در غلبه بر مشکلات عمل جمعی و فرصت طلبی که در نهایت به ضرر خود افراد تمام می شود را به زمینه اجتماعی گستردهتری که بازی در آن انجام میپذیرد، ربط میدهد (پاتنام، 1380: 285). وی معتقد است که همکاری داوطلبانه در غلبه بر این مشکلات در جامعهای که سرمایه اجتماعی عظیمی را در شکل هنجارهای عمل متقابل، شبکه های مشارکت مدنی و اعتماد به ارث برده، بهتر صورت میگیرد (همان).
بسیاری از محققان حوزه سرمایه اجتماعی، نظیر پاتنام (1995)، فوکویاما (1998)، کلمن (1998)، ساباتینا (2009)، فیروزآبادی و ایمانی (1384)، ناطق پور و فیروزآبادی (1384)، ازکیا و همکاران (1387) و خوشفر (1387)، خوشفر و همکاران (1388) معتقدند که در دنیای مدرن هر چند تمامی سرمایهها (سرمایه مالی[5]، سرمایه فرهنگی[6]، سرمایه انسانی[7]، سرمایه زبانی[8] و سرمایه اجتماعی[9] ) دارای ارزش زیادی هستند، اما نقش سرمایه اجتماعی در کنشهای انسان بسیار برجسته است.
مروری بر منابع مربوط به بحث سرمایه اجتماعی (کلمن[10]، 1998)، (بوردیو[11]، 1986)، (پاتنام[12]، 1995)، (فوکویاما، 1998)، نیز نشان می دهد كه مفهوم سرمایه اجتماعی معطوف به كنش اجتماعی است. سرمایه اجتماعی در واقع توانایی گسترش كنش است و آن را غنی می سازد، به تعبیری منبع كنش اجتماعی محسوب می شود(خوشفر و همکاران، 1388: 39). اهمیت سرمایه اجتماعی به گونه ای است که در بسیاری از رشتههای علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، علوم سیاسی و اقتصاد از این مفهوم بحث می شود. همچنین در سطح سیاستگذاریهای محلی تا ملی و در برخی از سازمانهای بین المللی نظیر بانک جهانی، سرمایه اجتماعی بیشتر از پیش مطرح می شود (شارعپور، 1385). بنابراین، این مفهوم، مفهومی فرا رشتهای است.
ارتباط محیط زیست و سرمایه اجتماعی از جمله موضوعات جدیدی است که مورد توجه محققان زیست محیطی قرار گرفته است. خوشفر و همکاران بر این باورند که هنجارهای اعتماد و مشارکت و همچنین احساس امنیت که ابعادی از سرمایه اجتماعیاند که بر کنش اجتماعی افراد نسبت به محیط طبیعی پیرامون خود تأثیر به سزایی دارند و در این زمینه عامل تعیین کننده به شمار میروند (خوشفر و همکاران، 1388). بنابراین، سرمایه اجتماعی بر کنش میان انسانها تمرکز دارد؛ کنشی که در تمام لحظات زندگی انسان وجود دارد و رفتار و نگرشهای وی را تحت تاثیر قرار میدهد. بخشی از زندگی انسان رفتارها و کنشهای زیست محیطی تشکیل میدهد، میتوان انتظار داشت که سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست انسانها تاثیر داشته باشد؛ مخصوصاً در جامعهای که تهدیدات زیست محیطی با شتابی فزاینده افزایش پیدا می کند.
به نظر میرسد سرمایه اجتماعی دارای دو نوع پیامد مثبت و منفی میباشد. انتظار میرود پیامدهای مثبت سرمایه اجتماعی باعث افزایش میزان آگاهی و نگرشهای زیست محیطی و همچنین کنشها و رفتارهای مثبت شود. در نتیجه، این فرایند رفتارهای زیست محیطی مسئولانه در قبال محیط زیست صورت گیرد. علاوه بر این، انتظار میرود پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی باعث بهوجود آمدن کنشها و رفتارهای منفی شود و به تبع آن رفتارهای زیست محیطی غیر مسئولانهای در قبال محیط زیست صورت گیرد.
با توجه به نقش قابل ملاحظه سرمایه اجتماعی و ابعاد اصلی آن مانند اعتماد، شبکه ها و هنجارهای اجتماعی در تعیین کنشهای انسانی و اجتماعی و در شرایطی که خلاء تحقیقات تجربی در بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست محیطی وجود دارد، پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی تاثیر سرمایه اجتماعی (و ابعاد آن) بر رفتارهای زیست محیطی میباشد.
[1] Audubbon Association
[2] Castells
[3] Benson
[4] Maloney
[5] Financial Capital
[6] Cultural Capital
[7] Human Capital
[8] Linguistic Capital
[9] Social Capital
[10] Coleman
[11] Bourdieu
[12] Putnam
[1] Commoner
[2] Bookchin
بررسی روش های مختلف برآوردیابی در رگرسیون ریج
در رگرسیون خطی چندگانه، موضوع هم خطی چندگانه مشکلاتی را برای برآوردگر حداقل مربعات پارامتر به وجود می آورد. در این پایان نامه، ضمن ارائه این مشکلات، تلاش می شود که برآوردگرهای اریبی مانند برآوردگر حاصل از رگرسیون ریج و یا برآوردگر لیو جایگزین برآوردگرهای حاصل از کمترین مربعات نماییم. این برآوردگرها اغلب دارای یک پارامتر اریبی k یا d هستند. می توان با انتخاب مناسب k یا d برآوردگری با میانگین مربعات خطای کمتری نسبت به برآوردگر حداقل مربعات بدست آورد. روش های مختلف برآورد کردن پارامتر اریبی در رگرسیون ریج معمولی را ارائه داده و سپس با بهره گرفتن از این روش ها، برآوردگرهای تعدیل یافته جدیدی بدست می آوریم. برآوردگر ریج خطی شده را معرفی کرده و با بهره گرفتن از معیار ، به بهینه کردن این برآوردگر و دو نسخه تعمیم یافته برآوردگر لیو می پردازیم. در پایان به وسیله یک مطالعه شبیه سازی و یک سری داده واقعی، عملکرد برآوردگرهای معرفی شده را با هم مقایسه می کنیم.
Abstract
A Survey on Different Estimation Methods in the Ridge Regression
In Multiple linear Regression models, multicollinearity caused some problems for least squares estimator of the
model’s parameter. In this thesis, we present these problems. moreover, we attempted to replace biased estimators which are obtained from ridge regression or liu estimation process by the estimators which are obtained by least squares method. It is essential to note that these estimators have a biased parameter, k or d. by an appropriate selection of k or d, we can find an estimator with minimum mean square error property relative to ordinary least squares estimator. We also present methods of estimating biased parameter in ordinary ridge regression and than from these methods, new modify estimators are obtained. we introduce a Linearized Ridge Regression estimator and using PRESS criterion, we optimaize this estimator and also two versions of Generalized Liu estimators. At last, using a simulation study and a real set of data, we compare performance of given estimators.
تاریخچه و تعاریف مقدماتی
در این فصل به تعاریف و مقدمات لازم از جمله مدل رگرسیونی چند گانه، مفهوم هم خطی چند گانه، رگرسیون ریج و غیره که در فصل های بعد به آن نیاز داریم، خواهیم پرداخت.
1-1– رگرسیون خطی چندگانه
تحلیل رگرسیون فن و تکنیکی آماری برای بررسی و به مدل درآوردن ارتباط بین متغیرها است. واژه رگرسیون اولین بار توسط فرانسیس گالتون در سال 1877 معرفی شد. رگرسیون تقریباً در هر زمینهای از جمله مهندسی، فیزیک ، اقتصاد، مدیریت، علوم زیستی، علوم اجتماعی و غیره کاربرد دارد. هدف این است كه رابطه بین یكی از متغیرها (متغیر پاسخ)، با متغیرهای دیگر (متغیرهای رگرسیونی) بررسی شود.
مدل رگرسیونی که مشتمل بر بیش از یک متغیر رگرسیونی(مستقل) باشد، مدل رگرسیون چندگانه نامیده می شود.(رضوی پاریزی (1382)).
مدل استاندارد برای رگرسیون خطی چندگانه به صورت زیر می باشد:
(1-1)
که در آن
= ε
بردار از متغیر پاسخ، ماتریس با رتبه از متغیرهای رگرسیونی (ماتریس طرح)، β بردار از پارامترهای مجهول و بردار تصادفی خطاها است.
رگرسیون خطی چندگانه بر این فرض ها استوار است:
1- در نتیجه
2- در نتیجه .
در یک مدل رگرسیون خطی چندگانه، ابتدا باید بردار را برآورد کردکه یکی از روش های برآوردیابی، روش حداقل مربعات می باشد که در زیر به آن می پردازیم.
:
طرح مسأله
امروزه دموكراسی و ارزشهای دموكراتیک مقبولیت جهانی پیدا كرده و ضرورت توجه به این شیوۀحكومتی، از سوی بسیاری از دولتها و كشورهای جهان پذیرفته شده است. از طرفدیگر دموکراسی بهعنوان شاخصی در اندازه گیری توسعه سیاسی شناخته می شود و به همین دلیل، بیشتر كشورها میكوشند تا خود را دموکراتیک معرفی کنند.
به طور كل، ارزشهای سیاسی به عنوان بخش مهمی از فرهنگسیاسی هر ملت یكی از مهمترین عوامل مؤثر در رفتارهای سیاسی آنان است و سرنوشت حكومت و ملت نیز با همین عوامل پیوند ناگسستنی دارد. جهت رسیدن به توسعه سیاسی، توجه به فرهنگ سیاسی بسیار ضروری به نظر میرسد و اهمیت آن زمانی بیشتر می شود كه بدانیم فرهنگ سیاسی سنتی در ایران به شكلی متفاوت با فرهنگ سیاسی مدرن در ذهن افراد رسوب پیدا كرده و گاهی حتی با آن در تعارض میباشد. جهت روشن كردن این موضوع و شناخت عوامل مؤثر بر آن، بهترین روش، بررسی فرهنگ سیاسی در بین نسلهای متفاوت جامعه میباشد. در ضمن بررسی بیننسلی ارزشهای فرهنگ سیاسی می تواند شاخص مهمی درخصوص تغییرات اجتماعی جامعه در اختیار علوم اجتماعی قرار دهد.
با كمی تأمل در تاریخ ایران میتوان ملاحظه نمود كه علیرغم این كه گهگاه برخی زمینه های عینی و نهادی فعالیتهای مدنی و سیاسی مدرن فراهم میگردد، لیکن ظاهرا عدم تثبیت و درونی شدن فرهنگ سیاسی مدرن و ارزشهای دموکراتیک در بین مردم سبب می شود كه عملاً این نهادها به اهداف خود دست پیدا نکنند و برای همیشه شعارگونه در بیانات سیاسی باقی بماند. در حقیقت، بحث دموكراسی و دموكراتیزاسیون در ایران سابقهای یكصد ساله دارد و اولین دغدغههای آن به انقلاب مشروطیت میرسد، دومین مقطع زمانی، دوره نهضت ملی با روی كار آمدن مصدق، سومین مقطع زمانی با پیروزی انقلاب كه با تدوین قانون اساسی و متمم آن، خیزی برای محقق ساختن ارزشهای دموكراتیک برداشته شد ولی هرگز به شكل نهادی و پایا در نیامد و آخرین مقطع زمانی بعد از دوم خرداد 1376 كه با روی كار آمدن محمد خاتمی در منصب ریاست جمهوری با مسلط نمودن گفتمان دموكراتیك، افكار عمومی را به خود جلب نمود، اما با همه این اوصاف، ظاهرا تاكنون ارزشهای دموكراتیک در بین اقشار جامعه درونی نشده است. معالوصف، میتوان گفت كه تنها مشكلات نهادی یا ساختاری در عدم استقرار دموكراسی اثرگذار نیست، بلكه متغیر فرهنگی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
فرهنگ شكل دهنده بستری است كه سیاست در چهارچوب آن رخ میدهد و لزوم توجه به ارزشها و نگرشهای سیاسی، برای درك پدیدههای سیاسی به ویژه شكل گیری دموكراسی پایدار مورد تأكید قرار میگیرد و به عنوان یک ابزار مفهومی شناخته می شود، كه بر اساس آن میتوان رفتار و كنش سیاسی افراد جامعه را پیش بینی نمود.
در حال حاضر با توجه به گسترش رسانه ها و پیشرفت تكنوژیكی آن وتبلیغات جهانی، سطح آگاهی و اطلاعات افراد ارتقا یافته و دموكراسی به عنوان یک شیوه حكومتی، مقبولیت جهانی یافته است، در جوامع جهان سوم كه در مرحله گذار از سنتی به مدرنیته قرار دارد، ممكن است تغییر فرهنگ سیاسی افراد جامعه به صورت یكپارچه و هماهنگ شكل نگرفته و گروهی با فرهنگ سیاسی غیردموكرات هنوز نتوانسته باشند، ارزشهای سیاسی سنتی كه به شكلی عمیق، در آنها درونی شده را تغییر دهند و بدینصورت تفاوت ارزشها و نگرشها در اینگونه جوامع امری طبیعی محسوب شده و برقراری دموكراسی پایا، نیاز به زمانی طولانیتر خواهد داشت، با توجه به این كه دامنه فرهنگ سیاسی بسیار گسترده است و امكان مطالعه همه ابعاد آن در یک تحقیق ناممكن به نظر میرسد، بررسی ارزشهای دموكراتیک در این تحقیق به عنوان یكی از مؤلفه های فرهنگ سیاسی انتخاب شده است. چرا كه تحقق دموکراسی شرایطی دارد که یکی از آنها داشتن فرهنگ سیاسی دموکراتیک است و داشتن فرهنگ سیاسی دموکراتیک منوط به وجود ارزشهای سیاسیدموکراتیک در بین مردم جامعه است. اما در خصوص چگونگی دستهبندی نسلها، هیچ توافقی بین اندیشمندان بر سر دستهبندی آن وجود ندارد. از نظر مانهایم و همفكران وی اواخر نوجوانی و اوایل جوانی در حدود 17 سالگی، در واقع سالهای شكلگیری اصلی هستند كه طی آن، دیدگاه های فردی مجزا و متمایز دربارۀ سیاست و جامعه در سطح وسیعی شكل میگیرد تجربیات متفاوت افراد از وقایع مهم تاریخی مانند جنگها و انقلاب با عث می شود در یک فضای متفاوت قرار گیرد كه تفاسیر او از دنیا و مسائل مختلف آن به شكلی متفاوت از سایر نسلها باشد )اسكات و شومن، 1992، ص.361. مارشال، 1999، ص. 199 به نقل از توكل ، 1385، 103).
با توجه به این كه ایران نیز درطول چند دهه گذشته درگیر وقایع مهمی مانند انقلاب و جنگ بوده است، به همین دلیل دستهبندی نسلها در این پژوهش بر اساس دیدگاه مانهایم انجام شده است.در این پژوهش ترغیب شدهایم تا اثرات این وقایع را در كنار سایر متغیرها در نسلها بررسی کنیم. در ضمن، با توجه به این كه سن ورود رسمی افراد در فعالیتهای سیاسی (رأی دادن) از حدود 17 سالگی است، جامعه آماری ما نیز از این سن شروع می شود.
با وجود آنكه ارزشها جهتدهنده و استانداردهای رفتارند و موجبات انسجام و یكپارچگی جوامع را فراهم میكند، از سویی دیگر ارزشهای متفاوت نسلها باعث فاصله افتادن بین آن ها می شود. تجربه هر نسل، گونه های مختلف اجتماعی شدن و مجاری مختلف جامعهپذیری، به ویژه در دهه های اخیر كه رسانههای فراملی افراد به خصوص اقشار جوان را احاطه نموده، جهان ذهنی و افقهای آینده آنها را رقم میزند. بعد از انقلاب، جنگ یا دگرگونیهای عمده سیاسی – اجتماعی، هر گروه سنی، تجربهای خاص از جهان پیرامون خود دارد كه او را از سایر نسلها جدا میكند. این پدیده اجتماعی زمانی به صورت یک مسأله اجتماعی شناخته می شود كه از حد تعادل خارج شود و در این صورت ذهن افراد متخصص را به خود جلب مینماید. با توجه به ضرورت و اهمیت رواج ارزشهای دموكراتیک در فرهنگ سیاسی نسلهای متفاوت جامعه، به عنوان شاخصی در تقویت دموكراسی و توسعه سیاسی، محقق با انجام این پژوهش در پی دستیابی به پاسخ این سؤال است که آیا میزان رواج ارزشهای دموکراتیک در بین سه نسل از جامعه ایران متفاوت است؟ در این جا لازم است كه مروری اجمالی بر كل پایان نامه داشته باشیم:
فصل اول پژوهش، به مرور ادبیات تحقیق اختصاص یافته كه در دو قسمت به بررسی آثار تجربی و مبانی نظری در مورد موضوع پژوهش پرداخته شد. در بررسی آثار تجربی، ابتدا مروری بر آثار تجربی مربوط به نسل و شكاف نسلی صورت گرفته و سپس به مرور آثار تجربی در مورد فرهنگ سیاسی و ارزشهای دموكراتیک اختصاص یافت، در بررسی مبانی نظری، دیدگاه های اندیشمندان در مورد ارزش دموكراتیک و موضوعات مرتبط با آن مانند: جامعهپذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی، دموكراسی، نسل و شكاف نسلی و فرهنگ سیاسی و شكاف نسلی در ایران، مورد مداقه و بررسی قرار گرفت. در فصل دوم كه مربوط به چارچوب نظری میباشد، به بیان دیدگاه هایی اختصاص یافته كه پژوهش حاضر بر اساس همان دیدگاه ها و در چهارچوب همان مبانی انجام شده است. در این پژوهش با توجه به موضوع آن در بررسی نسلی از دیدگاه اینگلهارت مبنی بر ارتباط ارزشهای فرامادی و ارزش دموكراتیک و شكاف نسلی استفاده شده
است. همچنین، برای تعریف فرهنگ سیاسی، مؤلفهها و شاخصهای آن بر دیدگاه نظری آلموند و وربا درباره فرهنگ سیاسی تکیه میکند. آلموند و وربا فرهنگ سیاسی را بر اساس وجوه شناختی، عاطفی و ارزیابانه ذهنیتهای مردم درباره نظام، فرایند و خروجیهای نظام سیاسی تعریف کردهاند. فصل سوم كه به روش تحقیق اختصاص یافته، جهت دستیابی به میزان رواج ارزشها و فرهنگ دموكراتیک بین نسلی، با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع از روش پیمایشی[1] استفاده شد تا بتوانیم به صورت مستقیم با افراد جامعه ارتباط برقرار نموده و از دیدگاه ها و نگرش آنها در مورد موضوعات مختلف سیاسی، بدون ابهام مطلع گردیم. بدین جهت لازم شد تا از پرسشگران ماهر و با تجربه استفاده شود تا به نتایج حقیقی و درست دست یابیم.
در این تحقیق پس از تعیین متغیرهای اصلی پژوهش، از مفاهیم مربوطه تعریف نظری و عملیاتی بهعمل آمده است. پس از تعیین گویههای هر مفهوم و آزمون مقدماتی پرسشنامه، با بهره گرفتن از آزمون آلفای كرونباخ[2] روایی طیفهای مورد استفاده مورد سنجش قرار گرفته و معناداری آنها آزمون شده است. پس از جمع آوری دادهها و ورود آنها به رایانه، با بهره گرفتن از برنامه SPSS و تحلیل های آماری مربوطه رابطه متغیرهای اصلی پژوهش مورد بررسی و آزمون قرار گرفتهاند.
با بهره گرفتن از فرمول نمونهگیری با 04/0درصد خطا تعداد نمونه 380 نفر تعیین شد. افراد نمونه نیز بر حسب حوزه و بلوك به روش تصادفی انتخاب شده اند.
فصل چهارم كه به تحلیل داده ها اختصاص دارد، ابتدا به توصیف اطلاعات و تشریح آنها با بهره گرفتن از جدول و نمودار پرداخته شده و سپس در قسمت آمار استنباطی به آزمون فرضیات با بهره گرفتن از روشهای آزمونی مناسب پرداخته شد. بر اساس نتایج بدست آمده فرضیه اول و دوم، مبنی بر تفاوت نسلها در پذیرش ارزشهای دموكراتیک پذیرفته شد. بر اساس آزمون كی دو مشخص گردید كه تفاوت نسلی بین نسل اول (47 سال به بالا) و نسل دوم (34 تا 47 سال) معنیدار است. فرضیه سوم، در خصوص ارتباط مستقیم پذیرش ارزشهای فرامادی و ارزشهای دموكراتیك، با بهره گرفتن از آزمون پیرسون تایید نشد. فرضیه چهارم مبنی بر ارتباط بین تحصیلات، جنس، هزینه خانوار با پذیرش ارزشهای دموكراتیک مشخص شد كه هرچه میزان تحصیلات بالاتر باشد، تمایل به ارزشهای دموكراتیک بیشتر است. همچنین مردان نسبت به زنان تمایل بیشتری به ارزشهای دموكراتیک دارند ولی بین میزان هزینه خانوار و پذیرش ارزش دموكراتیک رابطهای وجود ندارد. بر اساس فرضیه پنجم تأیید شد كه هرچه آگاهی سیاسی افراد بالاتر باشد، میزان پذیرش ارزش دموكراتیک بیشتر است.
فصل اول: مروری بر منابع علمی
در این فصل ذیل دو بخش، برخی ادبیات تجربی و مجموعهای از مهمترین آثار نظری درباره فرهنگ سیاسی، ارزشهای دموکراتیک و مقوله شکاف نسلی را بررسی میکنیم.
1-1- مرور تحقیقات تجربی
1-1-1- نسل و شکاف نسلی
کاشی و گودرزی جامعه ایران بعد از انقلاب را به پنج نسل بدون خاطره از جنگ و انقلاب، دارای خاطره از جنگ و انقلاب، نسل جنگ، نسل جنگ و انقلاب، قبل از جنگ و انقلاب تقسیم کرده و معتقدند هر چه از سنین جوانی به بزرگسالی نزدیک میشویم، الگوی رفتاری تابع ضوابط عام و كلی است. در مورد ارزشهای اخلاقی موجود در جامعه، نسل جوان پس از جنگ به ویژه نسل دارای خاطره از جنگ بیش از سایر نسلها بدبین هستند و نسل جنگ و انقلاب خوشبینترین نسلها بوده اند. در زمینه دین و سیاست هرچه بر تحصیلات افراد افزوده میشد از تعلق مذهبی كاسته شده و تمایل به مسائل سیاسی بیشتر می شود (کاشی و گودرزی، 1384).
یكی دیگر از مطالعات تجربی در زمینه نسلها و ارزشها، پژوهشی است كه توكلی بر اساس دیدگاه نسلی اینگلهارت در چهارچوب نظام ارزشی بین دو نسل انجام داده است، یافته های این تحقیق نشان میدهد كه شكاف نسلی میان مادران و دختران وجود ندارد و تفاوتهای مشاهده شده معنیدار نمی باشد. تفاوتهای ارزشی دو نسل بیشتر در ارزشهای معنوی و مذهبی میباشد و بالعكس، در ارزشهای مادی این دو نسل، شباهت بیشتری را نشان میدهد (توکلی، 1378).
تحقیق دیگری كه در این زمینه انجام شده است، بررسی تحولات فرهنگی اجتماعی در طول سه نسل خانواده تهرانی (با تأكید بر مقایسه مراسم آداب و كاركردهای اجتماعی) طاهره خزائی میباشد. یافته های این تحقیق نشان میدهد كه، خانواده در اجرای آداب و رسوم ازدواج توانسته است كاركردهای خود را حفظ كند و آنها را پایدار كند و به نسلهای بعدی منتقل كند. در نهایت، با این كه خانوادههای تهرانی در حال گذار از خانواده سنتی به مدرن میباشد؛ اما با خانوادههای هستهای غرب متفاوت است و هنوز بسیاری از كاركرد و سنتهای خود را از دست نداده است (خزائی،1380).
مریم قاضینژاد، در پی شناخت و تحلیل پدیده تفاوت یا شكاف نسلها در بعد ارزشها بوده است. هدف اصلی این پژوهش شناخت درجة اهمیت و اعتبار تحولات ارزشی در میان سه نسل، بعد از انقلاب (29-15سال)، نسل انقلاب (45-30سال) و قبل از انقلاب (65-46سال) و شناسایی تفاوتهای معنیداری ارزشی در بین سه نسل به صورت مقطعی بوده است. داده های به دستآمده گویای آن است كه هر چند برخی شباهتهای ارزشی مرتبط با سطوح اجتماعی و ملی مانند نظم و امنیت، همكاری و توسعه و… در سه نسل وجود دارد، اما از لحاظ جهتگیریهای ارزشی فردگرایانه و مجموعه ارزشهای ابزاری و شیوه های رسیدن به غایات ارزشی، بین سه نسل و عمدتاً بین نسل سوم (جوان) و نسل دوم تفاوت جدی و معنیداری وجود دارد ولی این تفاوتها به حدی بزرگ نیست كه از آن به شكاف یا گسست نسلی تعبیر نمود (قاضینژاد،1383).
معیدفر در بررسی تطبیقی تحول ارزشها و نگرشها، از داده های طرح ملی دو سال 1382 و 1379 استفاده نمود و نتایج پژوهش نشان داده كه در هر سه حوزۀ ارزشهای دینی ، سیاسی، اجتماعی ، جوانان و بزرگسالان از جنبه اعتقادی و باورهای دینی، نگرش نسبت به رابطه دین و سیاست و مسائل اجتماعی تفاوتی وجود ندارد و یا تفاوت اندك است. اما از لحاظ پایبندی به مناسك دینی و تساهل به دین و مذهبی بودن و خود و آینده دین با نسل بزرگسال متفاوت است و از لحاظ تعلق به جامعه و نگرش بدبینانه به حكومت و وضع موجود و اعتماد اجتماعی تفاوت زیادی با بزرگسالان نشان میدهد و بعضاً در طی زمان افزایش یافته است و این تغییرات را نمیتوان به فرضیۀ چرخه زندگی ناشی از شرایط سنی مرتبط دانست. در حقیقت از سال 1379 تا 1382 ما با پدیده گسست فرهنگی مواجهیم نه شكاف نسلی. (معیدفر،1383).
ملانیوود در سال 1999 در یک پیمایش به بررسی ساختار و اولویتهای ارزشی سه نسل از آمریكاییان ژاپنیالاصل پرداخت. این پیمایش از طریق پرسشنامه (پستی) بر روی نمونه ای 1271 نفری از ژاپنیهای نسل دوم، سوم، چهارم مهاجر به آمریكا صورت گرفت و هدف آن تعیین میزان و ماهیت تغییر تفاوت ارزشها در سه نسل و تست تئوری و مقیاس نظام ارزشها شوارتز از نظر قابلیت آن در نشاندادن تفاوتهای ارزشی در سطح یک جامعه معین و میان نسلهای مختلف آن بوده است. مهمترین نتیجه بدست آمده از این پژوهش آن است كه بیشترین تغییر ارزشی در نسلدوم رخ داده ودیگر اینكه اولویتهای ارزشی به شیوه سیستماتیک طی این نسلها تغییر كرده؛ اما نه به قدر مورد انتظار؛ بنابراین تئوری ساختار عام نظام ارزشهای شوارتز در نسل سوم وچهارم رد می شود (ملانی وود، 1999).
اسمیت برای آزمون شكاف نسلی یک مجموعه ای از گروه سنی جوانان 24- 18 را در 1997 با یک گروه سنی مشابه در (1973 و 1985) انتخاب كرد وآنها را با نسل امروزی مورد مقایسه قرار داد. یافته های این پژوهش گویای آن است كه جوانان امروز بیشتر از ارزشهای جامعه در بعضی از حوزه ها دور هستند. آنها كمتر تمایل دارند كه روزنامه بخوانند، به زمان توجه كنند یا تعلقات مذهبی داشته باشند، در رأیگیری ریاستجمهوری شركت كنند یا در یک حزب فعالیت داشته باشند. او به این نتیجه رسید كه در همه اندازه گیریها شكاف نسلی از 1985 تا 1997 بیشتر از دوره های قبلی افزایشیافته است (اسمیت، 2004).
پیمایش دیگری كه در این زمینه انجام گرفته است، بررسی شكاف نسلی در محیط كاری بین دو نسل متولدین (1943-1963) و نسل (1970-1980) میباشد، در این تحقیق مشخص شد كه این دو نسل در برخی موارد با هم متفاوت بوده اند، از جمله، ارزشهای شخصی، مهارت های تكنولوژیكی، تفكرات جهانی، اتكا به نفس، تعادل شغلی، خانوادگی و زندگی، احترام، ادب، شاكی بودن. در حقیقت این دو نسل ازدیدگاه های متفاوتی در مورد شیوۀ كاركردن، نگرش و اخلاقیات كار برخوردار بوده اند و همین مهمترین علت برای تضاد و تنش بین دو نسل شده است. اما نكتهای كه در خور توجه است، این است كه ویژگیهای شخصی، تجربیات متفاوت از گذشته در ایجاد شكاف خیلی مؤثر بوده است (گوویتوانیا، 2001).
یكی از پژوهشهای خارجی در مورد نسلها و رواج ارزشها در بین نسلها، بررسی گرایشها و ارزشهای جوانان و نسل بعد از جنگ ایتالیا در 1995 میباشد. این تحقیق نشان میدهد كه جوانان در مقایسه با نسل پیشین، به ارزشهای سكولار تمایل داشته و در حوزۀ مسائل عقیدتی و اخلاقیات فردگرا هستند. هم چنین در حوزۀ دین، با مذهب نهادینه تعارض داشته و از دیگر سو مدافع ارزشهایی نظیر طلاق و سقط جنین هستند (ابروز، 1995).
[1]. Social survey
1. Cronbach
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فصل اول – تعاریف
مبحث اول – تعریف ضابط در فرهنگ لغات
در فرهنگ لغت دهخدا و در باب تعریف ضابط چنین آمده است : فراهم آورنده – نگاهدارنده – نگاهدارنده چیزی – آنکه ضبط مدینه و سیاست آن را از طرف سلطان بس باشد . شحنه – گرد عالم گشتن چه سود پادشاه ضابط باید ( ابوالفضل بیهقی ) . پادشاه ضابط باید چون ملکی و بقعتی بگیرد و آنرا ضبط نتواند کرد و زود دست بمملکت دیگر یازد . ( ابوالفضل بیهقی ص 90 ) ما را خداوندی گماشت عادل و مهربان و ضابط ( ابوالفضل بیهقی ) مبر ؛ انه لمبر بذلک ؛ ای ضابط له . رجل ضابط ؛ مرد هشیار و توانا و سخت . ( منتهی الارب ) شتر قوی سخت . ( منتهی الارب ) . شیر بیشه . ( منتهی الارب ) در اصطلاح درایه . متقن مثبت . ج ؛ ضابطون و ضباط و ضوابط
ضابط : فراهم آورنده – نگاهدارنده – نگاهدارنده چیزی – آنکه شهری را از طرف سلطان اداره کند . شحنه . حاکم . والی . مامور وصول مالیات . در اصطلاح درایه ؛ متقن مثبت ؛ ضابطون . ضباط . ضوابط
پلیس : پاسبان اداره شهربانی ( نظمیه ) عسس . محتسب . مجموعه نیروهای انتظامی حافظ نظم و امنیت جامعه . مجازاً ؛ محل استقرار این نیروها
پلیس راه : بخشی از نیروهای انتظامی که انتظامات رفت و آمد وسائط نقلیه در راه ها و در شهر ها را بر عهده دارد . هر یک از ماموران آن سازمان .
پلیس مخفی : مامور پلیسی که لباس خاصی ندارد تا شناخته نشود و پلاکی دارد که هنگام ضرورت ارائه می کند .
و اما در فرهنگ لغت معین ضابط این گونه تعریف گردیده است :1- نگاهدارنده ؛ حفظ کننده 2- آنکه شهری را از جانب سلطان اداره کند ؛ شحنه ؛3- حاکم ؛ والی 4- (درایه) متقن ؛ مثبت 5- نیرومند ؛ قوی 6- محصل مالیات 7- ممیز و مفتش حساب 8- مباشر ؛ ج . ضابطون ؛ ضابطین – ضباط ؛ ضوابط
پلیس : شهربانی ؛ نظمیه 2- پاسبان ؛ آژان ؛ عسس ؛ محتسب اداره سه . سر- کلانتری (فره) . سه مخفی . کارآگاه ( فره )
پلیسی : منسوب به پلیس – داستان پلیسی
ضابط در فرهنگ لغت عمید نیز این گونه تعریف گردیده : نگاهدارنده ؛ حفظ کننده قوی ؛ نیرومند ؛ حاکم ؛ قائد ؛ مرد باهوش ؛ ضباط ؛ جمع
پلیس : نظم ؛ انتظام ؛ اداره شهربانی ؛ پاسبان شهربانی
پلیس مخفی : کارآگاه
مبحث دوم– تعریف ضابط از دیدگاه حقوقدانان
دکتر آخوندی در تعریف ضابط آورده است : ضابطان دادگستری یا پلیس قضایی مامورینی هستند که تحت نظارت و تعلیمات دادستان عمومی یا سایر مراجع قضایی در کشف و تحقیق مقدماتی جرم ؛ حفظ آثار و دلایل آن و جلوگیری از فرار و اختفای متهم به موجب مقررات قانون اقدام می کنند .
دکتر آشوری : معتقدند ؛ که ضابطین دادگستری مامورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی برای کشف جرم ؛ بازجویی مقدماتی از متهم و نیز جلوگیری از فرار یا پنهان شدن او و سرانجام حفظ آثار و دلایل جرم طبق ضوابط قانونی ؛ اقدام می کنند .
دکتر خالقی : معتقدند ؛ ضابطین دادگستری بازوی اجرایی دادسراها و دادگاه ها در انجام وظایفشان هستند که قانون تکالیف زیادی بر عهده ضابطین دادگستری قرار داده که از نخستین لحظه های پس از وقوع جرم تا واپسین دقایق اجرای مجازات را در بر می گیرد و شامل کشف جرم ؛ گزارش وقوع آن به دادسرا ؛ جلوگیری از محو دلایل و آثار جرم ؛ ممانعت از فرار متهم انجام دستورات مقامات قضایی در تحقیق و بازجویی و ابلاغ اوراق قضایی می شود
ماده 15 قانون آیین دادرسی کیفری در این زمینه می گوید :
ضابطین دادگستری مامورانی هستندکه تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی در کشف جرم و بازجویی مقدماتی وحفظ آثارودلایل جرم وجلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم و ابلاغ و اجرای تصمیمات قضایی به موجب قانون اقدام می نمایند و عبارتند از :
1- نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران .
2- روسا و معاونین زندان نسبت به امور مربوط به زندانیان .
3- مامورین نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به موجب قوانین خاص و در محدوده وظایف محوله ضابط دادگستری محسوب می شوند .
4- سایر نیروهای مسلح در مواردی که شورای عالی امنیت ملی تمام یا برخی از وظایف ضابط بودن نیروی انتظامی را به آنان محول کند .
5- مقامات و مامورینی که به موجب قوانین خاص در حدود وظایف محوله ضابط دادگستری محسوب می شوند .
تبصره : گزارش ضابطین در صورتی معتبر است که موثق و مورد اعتماد قاضی باشد .
ضابطین دادگستری در انجام وظایف خود دارای اختیاراتی هستند که می تواند حتی منجر به سلب آزادی شهروندان گردد و به همین دلیل ضروری است که افرادی که ضابط محسوب می شونند و این اختیارات را دارند به موجب قانون مشخص شوند . از این رو ؛ ادامه همین ماده ضابطین دادگستری را احصاء می کند . با نگاهی به موقعیت و مسئولیت اشخاصی که به عنوان ضابط معرفی شده اند .
می توان گفت که ضابطین دادگستری بر دو دسته اند : 1- ضابط عام 2- ضابط خاص محسوب می شوند .
و اما دکتر بهروز جوانمرد : معتقدند ؛ ضابطین در لغت به معنای مباشر ؛ حفظ کننده و نگاهدارنده هر چیزی به حد خودش می باشد در اصطلاح حقوقی ؛ ضابطین ؛ بازوی اجرایی دادسرا و دادگاه ها در راستای انجام وظایفشان می باشند . قانونگذار در قوانین مختلف حسب مورد از زمان کشف جرم تا مرحله اجرای مجازات تکالیفی بر عهده ضابطین قرار داده است . ماده 15 ق.ا.د.ک مصوب 1378 ضابطین دادگستری را اینگونه تعریف کرده است « ضابطین دادگستری مامورانی هستندکه تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی در کشف جرم و بازجویی مقدماتی وحفظ آثارودلایل جرم وجلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم و ابلاغ و اجرای تصمیمات قضایی به موجب قانون اقدام می نمایند . ریاست و نظارت بر ضابطین دادگستری از حیث وظایفی که بعنوان ضابط به عهده دارند طبق ماده 17 این قانون با رئیس حوزه قضایی ( در حال حاضر دادستان ) است .
مطابق بند ی ماده 3 ق.ا.ق.ت.د.ع.ا مصوب 1381 ( ضابطین ؛ مقامات رسمی و ادارات باید درخواست دادستان و بازپرس را فوراً اجرا نمایند بازپرس می تواند به تحقیقات ضابطین دادگستری رسیدگی نموده و هرگاه تغییری در اقدامات آنان یا تکمیلی در تحقیقات لازم باشد به عمل آورد .
مبحث سوم – تعریف ضابط در قوانین موضوعه ایران :
بند اول – تعریف ضابط در قانون سال 1290 :
در مورد ضابطان قضایی می توان گفت : کسانی اند که علی رغم ابلاغ و پایه قضایی وظایف و اختیارات ضابطین دادگستری را دارا بوده به عنوان مثال در قانون آ.د.ک مصوب 1290 دادستان و بازپرس جزو ضابطین دادگستری بوده اند که خود این برگرفته از مقررات قانون تحقیقات جنایی قدیم فرانسه صورت گرفته بود .
بند دوم – تعریف ضابط در قانون سال 1330 :
قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1330 در ماده 19 خود می گوید ؛ ضابطان عدلیه عبارتند از مامورین که مکلفند به تفتیش و کشف جرائم ( خلاف و جنحه و جنایت ) و با اقداماتی که برای جلوگیری مرتکب از فرار یا مخفی شدن موافق مقررات قانون باید بعمل آید .
بند سوم – تعریف ضابط در قانون سال 1378 :
در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378 در ماده 15 خود می گوید ؛ ضابطین دادگستری مامورانی هستندکه تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی در کشف جرم و بازجویی مقدماتی وحفظ آثارودلایل جرم وجلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم و ابلاغ و اجرای تصمیمات قضایی به موجب قانون اقدام می نمایند و عبارتند از :
1- نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران .
2- روسا و معاونین زندان نسبت به امور مربوط به زندانیان .
3- مامورین نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به موجب قوانین خاص و در محدوده وظایف محوله ضابط دادگستری محسوب می شوند .
4- سایر نیروهای مسلح در مواردی که شورای عالی امنیت ملی تمام یا برخی از وظایف ضابط بودن نیروی انتظامی را به آنان محول کند .
5- مقامات و مامورینی که به موجب قوانین خاص در حدود وظایف محوله ضابط دادگستری محسوب می شوند .
تبصره : گزارش ضابطین در صورتی معتبر است که موثق و مورد اعتماد قاضی باشد .
بند چهارم – تعریف ضابط در لایحه سال 1390 :
در لایحه جدید قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1390 در ماده 28 خود می گوید : ضابطان دادگستری مأمورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات مقام قضائی در کشف جرم، حفظ آثار و علائم و جمع آوری ادله وقوع جرم، شناسایی، یافتن و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم، تحقیقات مقدماتی، ابلاغ اوراق و اجرای تصمیمات قضائی، به موجب قانون اقدام میکنند .