امروزه جمعیت مردمی که در مناطق شهری زندگی می کنند از تمام ادوار تاریخ انسان بیشتر است. روند شهرنشینی غیر قابل بازگشت است (مصطفی قدمی و همکاران، 1391). تخمین زده شده است که جمعیت شهری دنیا تا سال 2025 دو برابر شده و به بیش از 5 میلیارد نفر خواهد رسید که بیش از 90 درصد این رشد در کشور های در حال توسعه خواهد بود (برنامه اسکان سازمان ملل[1]، 2003). از سوی دیگر جهان امروز با چالش هایی مواجه است که ناشی از دگرگونی های حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیاز های جدید سازمانی و اجتماعی است. در جهان متحول امروز، دولت ها به تنهایی قادر به پاسخگویی به نیازهای جدید نخواهند بود. این مهم نیازمند الگوی جدیدی است که بتوان از همه ظرفیت های جامعه در بخش های دولتی، خصوصی و مدنی استفاده نمود تا تولید و ارئه خدمات عمومی را حداکثر ساخت (رفیعیان و همکاران، 1390). در سیستم مدیریت شهری نوین برای رفع این مشکلات و چالش ها در زندگی شهری، الگوهای متعددی ارائه شده است. یکی از این الگوها که مدل غالب در مدیریت شهری[2] محسوب می شود، الگوی حکمرانی شهری است[3] (زیاری و همکاران، 1390). حکمرانی موضوعی است که بر نحوه تعامل دولت ها و سایر سازمان های اجتماعی با یکدیگر، نحوه ارتباط با شهروندان و نحوه اتخاذ تصمیمات در جهانی پیچیده تمرکز داشته و فرایندی است که از طریق جوامع و سازمان ها تصمیمات خود را اتخاذ و بواسطه آن مشخص می کنند که چه کسانی در این فرایند درگیر و چگونه وظایف خود را به انجام برسانند (نوبری و همکاران، 1389). محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع مستلزم ظرفیت بالای مدیریت است که حکمرانی خوب شهری[4] قابلیت فراهم کردن آن را دارد (صالحی، 1392). از سوی دیگر گردشگری شهری ترکیب پیچیده ای از فعالیت ها ی مختلف می باشد که از به هم پیوستن ویژگی های محیطی و میزان توانمندی و کشش شهر در جذب بازدیدکنندگان و ارائه خدمات تشکیل شده است. نخستین شرط موفقیت هر شهر در توسعه گردشگری، وجود زیرساخت های مناسب شهری، یکپارچه گی همه سازمان های ذیربط و مدیریت عاقلانه و مدبرانه در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. از طرف دیگر تنسیق و آمایش جاذبه های شهر، استفاده پایدار از منابع گردشگری، ایجاد منابع و تسهیلاتی که دسترسی به جاذبه ها را تسهیل می کند، رضایت خاطر بازدیدکنندگان و کنترل محلی دومین شرط لازم در توسعه گردشگری است (دیناری، 1384). در راستای تحقق گردشگری، مدیریت شهری که از سازمان دهی عوامل، نیروها و منابع برای اداره امور و پاسخگویی نیازهای ساکنین شهر شکل گرفته، مهمترین ابزار است (رضویان، 1381).
استنباط سازمان ها و نهاد های بین المللی از حکمرانی خوب شهری مطابق با تجزیه عملکردی برنامه اسکان در دو دهه اخیر است. این تجربه
بر این نکته تاکید دارد که در اداره امور شهرها نه سرمایه، نه تکنولوژی و نه حتی تخصص، کافی نیست. بلکه مدیریت مطلوب وجه ممیزه یک شهر برون گرا با مدیریت مطلوب در مقابل یک شهر با مدیریت نامطلوب یا شهر منزوی است بر این اساس حرکت اصلی در جهت حکمرانی خوب شهری، رسیدن به یک شهر برونگرا خواهد بود. در شهر برونگرا هر فرد بدون توجه به ثروت، جنسیت، مذهب، نژاد و سن، شایسته مشارکت سازنده و مثبت در فرصت های موجود در شهر است (نازک نوبری و همکاران ، 1389(. از طریق حکمروایی خوب شهری نوعی از توسعه پدید می آید که در آن فقرا حق تقدم دارند، امور زنان بهبود میابد، محیط زیست پایدار ایجاد می شود و فرصت های اشتغال و عوامل رفاهی پدید می آیند. به این ترتیب مفهوم حکمروایی خوب و توسعه پایدار انسانی جدایی ناپذیر است (محمد موئدی، 1392). هدف از شاخصهای حکمرانی خوب شهری[5] سنجش اندازه گیری و کیفیت اداره امور شهری است. با توجه به این شاخص ها هر شهر می تواند به مقایسه های منطقه ای و جهانی بر اساس کیفیت حکمرانی شهری خودش دست بزند و به طور یقین فرایند سنجش در سرعت بخشیدن به بهبود کیفیت حکمرانی محلی، نقش قابل توجه ایفا می کند. در سطح محلی نیز شاخص تسریع اقدام محلی مورد انتظار برای بهبود کیفیت حکمرانی شهری را در بر می گیرد (نازک نوبری و همکاران ، 1389).
با توجه به بررسی مفهوم حکمروایی خوب شهری میتوان مهمترین اهداف کلان آن را اینگونه بیان کرد:
حال با توجه به اینکه شهرهای ایران خصوصا در سالهای اخیر رشد شتابان و ناموزونی را تجربه کرده اند و با توجه به این رشد شتابان شهرنشینی و هم چنین عدم وجود سیستم مدیریتی کارامد چه در گذشته و چه در حال به نظر می رسد وجود سیستم مدیریتی جدید که نگرش پویاتر به شهر و شهروندان داشته باشد لازم است. با توجه به اینکه مدیریت شهرهای ایران در سطح پایینی است (مصطفی قدمی و همکاران، 1391) به نظر می رسد که شهرهای با مقصد گردشگری[7] (به عنوان نمونه شهرهای ساحلی استان مازندران) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیازمند سیستم جدید و پویاتری می باشند تا بتوانند به توسعه پایدار دست یابند. از سوی دیگر با توجه به اینکه اقتصاد شهرهای مقصد گردشگری به ویژه شهرهای ساحلی استان مازندران وابستگی شدیدی به برنامه ریزی و مدیریت صحیح در راستای ارتقای زیرساخت های صنعت گردشگری شهری دارند و تمام شهروندان آنها به عنوان عضو فعال در این صنعت مشغول به فعالیت می باشند و خیلی از مشاغل شکل گرفته در شهرهای مقصد گردشگری در راستای همین صنعت ایجاد شده است، در این شهرها ضرورت تحقق حکمرانی خوب شهری با توجه به ویژگی مشارکتی[8] بودن آن امری انکار ناپذیر است.
[1] UN-HABITAT
[2] Urban Management
[3] Urban Governance
[4] Good Urban Governance
[5] Good Urban Governance Index
[6] United Nations Development Program
[7] Tourist destination cities
[8] Participation
همانطور که می دانیم نقش کارآفرینان در این رشد اقتصادی- اجتماعی و اشتغالزایی انکارناپذیر است. کارآفرینان با فعالیت های خود اقتصاد جهانی را تغییر داده اند و کسب و کارهای جدید و در حال ظهور بسیاری از فعالیت های نوآورانه را تولید كرده اند که شیوه های زندگی مارا تغییر داده اند.از این رو در این دنیای در حال تغییر که رقابت ها بصورت بین المللی می باشد توجه به مقوله کارآفرینی یکی از دغدغه های مهم دانشگاه و موسسات آموزش عالی است. دانشگاه ها بایستی ضمن همکاری با دنیای کار نیازهای جامعه را مورد توجه قرار دهند و با توسعه ظرفیت های کارآفرینی توان و امکان اشتغال افراد را فراهم کنند.
آموزش کارآفرینی در نقاط مختلف جهان به سرعت در دانشگاه ها و کالج ها در حال رشد است کتز[1] و همکاران2005 دولت ها به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق سرمایه گذاریهای عمده در کارفرمایان احتمالی آینده و کسب و کارهای کوچک موجود در حال رشد می باشند. این روند با تایید این نکته که کارآفرینی می تواند نقشی مهم (حتی حیاتی) در رشد اقتصادی و اشتغال و ادعای این که آموزش کارآفرینی می تواند نقشی حیاتی در توسعه کارآفرینان بیشتر یا توانمندتر بازی کند، تقویت می شود.
آموزش کارآفرینی مهم ترین تلاشی است که بستر لازم برای فراگیری دانش و مهارتهای ضروری رابرای افراد علاقمند مخصوصا دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهی که جویای مشاغل ارضاکننده و چالش انگیز هستند فراهم می کند. این مسئولیت کلا بر عهده دانشگاه ها به ویژه دانشکده ها و گروه های علمی، تخصصی است که با توجه به مقتضیات کنونی و آتی کشور در جهت ایجاد سیستم های مطالعاتی و تدوین برنامه های آموزشی مناسب آموزش کارآفرینی را در سطح دانشگاه ها نهادینه کنند.
آمادگی ورود به کسب و کار را شاید بتوان مهمترین ثمره آموزش های کارآفرینی دانست. دوره های آموزش کارآفرینی باید به گونه ای طراحی و اجرا شوند که فارغ التحصیلان این دوره ها بتوانند با بهره مندی از حس استقلال طلبی و اعتماد به نفس کافی وارد بازار کارشده و با شناخت کامل از محیط و قوانین کسب و کار، فرصت های بازار را شناسایی کرده و با بهره گیری از خلاقیت و ریسک پذیری، دانش مدیریتی خود را برای تشکیل یک تیم کاری مورد استفاده قرار داده و کسب و کار مناسبی را راه اندازی نمایند. از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر آموزش های کارآفرینی بر میزان آمادگی افراد برای ورود به کسب و کار می باشد. در این فصل، پس از تبیین ضرورت و اهمیت موضوع، به بیان مسئله پرداخته و سپس اهداف، سوالات و فرضیات پژوهش را برخواهیم شمرد. در ادامه، کاربرد ها و قلمرو پژوهش را بیان نموده و پس از تعریف واژگان کلیدی پژوهش ، سازمانده ی پژوهش و چگونگی ارتباط مباحث را تشریح می کنیم.
1-2 اهمیت و ضروریت انجام پژوهش
دولت ها و نظام های سیاسی در کشور های مختلف در تلاش برای رشد اقتصادی و توانمندی بومی اقتصاد ملی خود می باشند و از آنجاییکه پس از روی دادن تحولات بزرگ سیاسی و اقتصادی در دهه 90 میلادی که منجر به فروپاشی عقاید کمونیستی و جهانشمول شدن نظریه های مبتنی بر بازار و سرمایه داری شده است.در نظامات سیاسی و اقتصادی معمول در عصر حاضر، عمده فعالیت های اقتصادی بر عهده کنشگران خصوصی و کارآفرینان بخش خصوصی می باشد.
از آنجاییکه کنترل اقتصاد بطور عمده در اختیار فعالان اقتصادی بخش خصوصی می باشد و لذا با توانمند سازی ایشان از طریق آموزش های کارآفرینی می تواند بر خروجی کلی اقتصاد و ابتکارات و فعالیت های کارآفرینی اثر جدی گذاشت .
با توجه به موارد بالا، با اهتمام ویژه دولتها بر توانمند سازی نیروی انسانی، آموزش کارآفرینی در نقاط مختلف جهان به سرعت در دانشگاه ها و کالج ها در حال رشد است و تلاش دولتها به طور مستقیم و غیرمستقیم جهت سرمایه گذاریهای عمده بر کارفرمایان احتمالی آینده و کسب و کارهای کوچک موجود در حال رشد می باشد. این روند با تایید این نکته تقویت می شود که کارآفرینی می تواند نقشی مهم (حتی حیاتی) در رشد اقتصادی و اشتغال در آینده بازی کند و ادعا می گردد که آموزش کارآفرینی می تواند نقشی حیاتی در توسعه کارآفرینان بیشتر یا توانمندتر بازی کند ایفا نماید. متاسفانه، همانطور که محقان متعددی ذکرنموده اند شواهد اندکی برای تایید این ادعاها وجود دارد.
کارآفرینی بعنوان سنبل و نماد تلاش و موفقیت در امور تجاری بوده و کارآفرینان پیشگامان موفقیتهای تجاری در جامعه هستند. توانایی آنها در بهره گیری از فرصتها، نیروی آنها در نوآوری و ظرفیت آنها در قبال موفقیت، بعنوان معیارهایی هستند که کارآفرینی نوین بوسیله آنها سنجیده می شود. کارآفرینان از نظر رهبری، مدیریت، نوآوری، کارایی، ایجاد شغل، رقابت، بهره وری و تشکیل شرکتهای جدید سهم مهمی در رشد اقتصادی دارند. بنابر اعتقادی، در جوامع لازم است كه جهت توسعه همه جانبه انقلاب کارآفرینی رخ دهد. این انقلاب در قرن حاضر، اهمیتی به مراتب بیشتر از انقلاب صنعتی دارد. کارآفرینی یا همان فرایند کشف فرصتها بیان می کند که چگونه افراد بصورت مستقل و یا در داخل سازمانها، مسائل و چالشهای ناشناخته را می بینند و چارچوبی جدید از ابزارها و اهداف ایجاد می کنند تا از آنها استفاده کنند. البته کارآفرین فقط مواردی را می بیند و برای استفاده از آن برنامه ریزی می کند که ارزش لازم را داشته باشند. در راستای استفادهاز فرصتها، کارآفرین کالاها یا خدماتی را به جامعه عرضه می کنند که مشتری پسند بوده و بازار یا محیط خواهان آنهاست. بنابراین لازم است کارآفرین اطلاعات کاملی از بازار و محیط داشته باشند. فرایند مبادله و تعامل با محیط می تواند این اطلاعات را فراهم کند.
در سالهای اخیر تقویت و توسعه کارآفرینی از مهم ترین مسائلی است که در سیاست های کلان یک کشور به آن پرداخته می شود. این مسئله به دلیل نقش و اهمیت قابل توجه کارآفرینان در رشد و پیشرفت اقتصادی کشور می باشد. در وضعیتی که نقش کارآفرینی در اشتغال زایی و رشد اقتصادی، اجتماعی تمام کشورها بالاخص کشورهای توسعه یافته در دهه های اخیر ثابت شده است، آموزش و تعلیم کارآفرینی بین افراد جامعه به مسئله روز کشورهای فرا صنعتی تبدیل شده است. کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطرابهای اجتماعی و بهره وری از منابع ملی می شود. صاحبنظران بر این عقیده هستند که فرایند و برنامه های آموزشی ویژه می تواند با تغییر بینش و فرهنگ افراد و تجهیز آنها به دانش و مهارتهای خاص راهی را که آنها احتمالا زمان طولانی به آن می رسند بسیار کوتاه نموده و به سرعت یک کارآفرین بالقوه را به یک کارآفرین بالفعل تبدیل می کند. به همین منظور در جند سال گذشته دولتها بطور جدی به تشویق کارآفرینی پرداخته اند. یکی از مهمترین راهکار های توسعه کارآفرینی در میان دانشجویان، توسعه و ارتقا رفتار کارآفرینانه افراد از طریق ترویج، آموزش، حمایت و شناخت مستعدان کارآفرینی است. بدین منظور برای ارتقا قابلیت های کارآفرینی باید برنامه های آموزشی خاصی برای افراد مستعد تدوین شود تا از این طریق بجای این که فارغ التحصیلان دانشگاه ها بدنبال استخدام و جستجوی کار باشند خودشان کسب و کار جدید ایجاد کنند.از اینرو ترویج فرهنگ کارآفرینی مستلزم درک اهمیت آن توسط سیاست گذاران و برنامه ریزی جامع و حمایت همه جانبه مقامات و کارگزاران دولتی است
طبق نتایج پژوهش های انجام شده چرخه یادگیری کارآفرینانه، صلاحیت های کارآفرینی را تقویت کرده و از آن حمایت می کند. پژوهش های ((هی وارد[2])) نیز نشان داده است که دوره های کارآفرینی نه تنها دانش و مهارت های مفید به دانشجویان ارائه می دهد، بلکه موجب آگاهی بیشتر ایشان نسبت به مسایلی که در آن آگاهی نداشتند نیز می شود و آنها را به سمت جستجوی اطلاعات بیشتر در این زمینه رهنمون می کند. بر اساس پژوهش (یوچان[3]) برخی دانشگاه ها و دانشکده های مالزی کارآفرینی را بعنوان یکی از موضوع های مهم درسی در نظر گرفته اند و با آموزش رسمی به افراد توانسته اند آنها را کارآفرین نمایند. از سوی دیگر برخی پژوهش های داخلی نشان میدهند که آموزش های کارآفرینی فعلی دانشگاه های ایران برای ترویج کارآفرینی نامناسب است. لذا میزان کارآیی و اثربخشی برگذاری دوره های آموزش کارآفرینی در دانشگاه های کشور وابستگی مستقیم به میزان توجه به این نکته دارد که ((آموزش کارآفرینی به خودی خود هدف نیست)) بلکه آنچه که از ابتدای طراحی دوره های آموزش کارآفرینی باید مورد نظر باشد این است که (( آموزش های کارآفرینی)) چگونه می تواند(( تعداد کارآفرینان)) و همچنین (( میزان کارآفرینی)) آنها را افزایش دهد. اقتصاد کشور در صورتی پویایی و روند رو به رشد مستمر خواهد داشت که خروجی دانشگاه های کشور یعنی فارغ التحصیلان دانشگاه ها بتوانند پاسخگوی نیاز بازار کار باشند. در واقع تعادل عرضه و تقاضای نیروی کار در شرایطی به وقوع خواهد پیوست که (( طرف عرضه)) بتواند با افزایش توانمندی خود نیازهای ((طرف تقاضا)) را پوشش دهد و این مهم پژوهش نخواهد یافت مگر با افزایش آمادگی ورود به کسب و کار افراد. در این میان آموزش های کارآفرینی می توانند نقشی بی دلیل در افزایش این آمادگی ایفا نموده و تاثیری بسزا در برقراری تعادل مذکور داشته باشند. لذا بررسی کیفیت دوره های آموزش کارآفرینی و همچنین پژوهش در زمینه وضعیت فعلی میزان تاثیر این آموزش ها بر آمادگی ورود به کسب و کار افراد برای دستیابی به وضعیت مطلوب بسیار ضروری به نظر می رسد. نتایج پژوهش حاضر که برآوردی از میزان تاثیر آموزش های کارآفرینی بر آمادگی افراد برای ورود به کسب و کار را به دست می دهد می تواند مبنایی بر طراحی دوره های رسمی و غیر رسمی آموزش کارآفرینی باشد.
[1] Katz
[2] Hivard
[3]Youchan
مدیریت مالی جدید، با بررسی تئوری بازار کارا، بیقاعدگیهای تقویمی مانند اثر روزهای معاملاتی هفته، اثر آخر هفته، اثر آخر سال و نیز اثر تعطیلات را در بازارهای مالی شناسایی و مورد تأکید قرار داده است و از این طریق کارایی بازار مالی را به چالش کشیده است. در بازار کارا اطلاعات مربوط به بازار و یکایک سهام در دسترس همه است. از اینرو کسی نمیتواند بهطور مرتب بازده اضافی کسب کند. اثرات تقویمی موجب ایجاد بازدهیهایی میشوند که متناسب با ریسک نیستند. این تحقیق بر آن است وجود اثر تعطیلات را بهعنوان یکی از اثرات تقویمی شناخته شده در دنیا، در بازار سهام تهران بررسی کند.
1-2 تبیین موضوع تحقیق
شواهد تجربی فراوانی در نقاط مختلف دنیا، حکایت از وجود الگوهای تکرارپذیر در طول زمان دارد. این امر با مفاهیم بازار کارا و تئوریهای مرتبط با آن سازگار نیست. اساس و بنیان مفهوم کارایی بازار و تئوریهای نوین مالی، بر غیرقابل پیشبینی بودن رفتار بازار در بلندمدت بنا نهاده شده است. جمع کثیری از محققین در سالهای اخیر، ریشهی این پدیدهها را در مباحث مالی رفتاری[1] جستوجو میکنند. یکی از معروفترین این روندها بینظمیهای دورهای[2] است که توجه خود را به کشف روندهای دورهای موجود در بازار معطوف میسازد. در بین این بینظمیهای دورهای که مورد بررسی قرار گرفتهاند، اثرات تقویمی[3] جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دادهاند. اثرات تقویمی توجه خود را به بررسی رفتار بازار در اوقات مختلف سال (از جمله اثر ابتدای سال[4] (اوقات مختلف ماه (شامل اثر گردش ماه[5]) اوقات مختلف هفته (اثر روزهای هفته[6] و اثر آخر هفته[7] ( و روزهای قبل و بعد از تعطیلات رسمی (اثر تعطیلات[8]( معطوف میسازد. (حساب تعطیلات رسمی از تعطیلات آخر هفته جدا است.)
یكی از پایههای اساسی نظریه مدرن مالی، طی سالهای دهه 50 نظریه بازار كاراست. یكی از مباحث و آزمونهایی كه در سطح ضعیف كارایی بازار صورت میگیرد، بررسی وجود یا عدم وجود الگوهای فصلی و تقویمی است كه بر اساس اطلاعات تاریخی، شناسایی شده و مورد توجه تحلیلگران جهت پیشبینی آینده قرار میگیرد. الگوهای تقویمی با بررسی تاریخی، بازده اوراق بهادار و یا حجم معاملات در مقاطع زمانی مشخص، شناسایی میشود و در صورت معنادار بودن چنین الگویی، اطلاعات تاریخی مبنایی جهت تصمیمگیری آینده سهامداران میشود. براساس فرضیه كارا، الگوی فصلی نباید دارای اثرات معنادار باشد. بعضی از آزمونهای تجربی نشان دادهاند كه استفاده از الگوهای خاص معامله، بر اساس اوقات مختلف روز، ماه یا سال، میتواند منجربه ایجاد بازده اضافی گردد. كسب بازده اضافی، كارایی بازار را به چالش میكشاند. بنابراین اثرات تقویمی یا دورهای، میتواند بهعنوان یكی از فاكتورهای پیشبینیكننده رفتار آتی سهام مطرح باشد. الگوهای فصلی با بررسی تاریخی بازده اوراق بهادار و یا حجم معاملات در مقاطع زمانی مشخص، شناسایی میشود و در صورت معنادار بودن چنین الگویی، اطلاعات تاریخی، مبنایی جهت تصمیمگیری آینده سهامداران میشود. بسیاری از مطالعات انجام گرفته با بررسی اثر پایان سال، اثر روزهای هفته، اثر ماه های خاص سال و مانند آن به الگوی خاصی در رفتار بازار پی بردند. (راعی و شیرزادی، 1387). مطالعات زیادی در کشورهای مختلف انجام شده که در آن شواهدی دال بر وجود بازدههای غیرعادی بالا در روزهای قبل از تعطیلات رسمی یاد میشود. مطالعات زیادی بازده غیرعادی روز قبل از تعطیلی را نه تنها برای تعطیلات سال نو و کریسمس، بلکه برای سایر تعطیلات نیز یافتند. اثرات تعطیلی یکی از مهمترین بیقاعدگیهای تقویمی شناسایی شده در بازارهای مالی هستند. تعطیلات بازارهای مالی معمولاً در روزهای ملی، اولین روزهای سال نو، تعطیلات مذهبی و غیره هستند. دو دسته از اثرات تعطیلی شناسایی شدهاند: (Dumitriu et al., 2011)
این دو اثر تعطیلی در بسیاری از کشورها شناسایی شدهاند. اگرچه مطالعات زیادی وجود بازده غیرعادی در روزهای قبل از تعطیلات را تأیید کردهاند، اما تعداد کمی از آنها سعی در توضیح اینکه چرا این اثر وجود دارد، کردهاند. (Tangjitprom, 2010)
بررسی اثر تعطیلات، به عنوان زیرمجموعه اثرات تقویمی (شاخهای از مالی رفتاری)، بر بازده قیمت در روز قبل و بعد از تعطیلات رسمی توجه میكند و به دنبال این است تا ببیند آیا تفاوت معنیداری بین بازده روز قبل از تعطیلات با بازده سایر روزها (مطابق آنچه در بسیار ی از بازارهای نقاط مختلف دنیا دیده شده) و نیز بین بازده پس از تعطیلات با بازده سایر روزها وجود دارد یا خیر؟
مطالعات زیادی در كشورهای مختلف انجام شده كه در آن شواهدی دال بر وجود بازدههای غیرعادی بالا در روزهای قبل از تعطیلات رسمی،
به دلیل افزایش فعالیت در چنین روزهایی و کمتر بودن آن در روزهای پس از تعطیلات میباشد. در بسیاری از مطالعات، رفتار فصلی بازده روزانه بازار سهام در روزهای قبل از تعطیلی، نشان داده شده است. مطالعات زیادی در بازار سهام ایالات متحده، حاکی از وجود بازده غیرمعمول اضافی در روزهای قبل از تعطیلات هم در شرکتهای بزرگ و هم در شرکتهای کوچک است. در مطالعاتی بازده روزهای قبل از تعطیلات در ایتالیا را بررسی شد و بازده اضافی در روزهای قبل از تعطیلات مهم عمومی ایتالیا، تأیید شد. در مطالعات دیگری نیز اثر روز قبل از تعطیلی در کشورهایی مانند کانادا، ژاپن، استرالیا و هنگ کنگ تأیید شد.
1-3 اهمیت و ضرورت اجرای تحقیق
امروزه بازار سرمایه از بخشهای حیاتی اقتصاد هر کشوری است که با رشد و توسعه اقتصاد، جایگاه گستردهتر و مهمتری یافته است. این بازار با هدایت سرمایه و پسانداز مردم، راه توسعه و ایجاد شغل و افزایش سطح رفاه عمومی را هموار میکند. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی، شکلگیری پسانداز و تجهیز آن به سمت سرمایهگذاری است. بازار سرمایه از سه بخش اصلی تشکیل شده است: بخش اول سهامداران و سرمایهگذارانند که وجوه اضافی خود را مصروف سرمایهگذاری کردهاند. بخش دوم، بازار اوراق بهادار است که محیطی را برای معامله بین خریدار و فروشنده فراهم میآورد. بخش سوم نیز شرکتهای پذیرفته شده در بورس یا سرمایهپذیرانند که در ازای دریافت اندوختههای سرمایهگذاران، اوراق بهادار را به آنها واگذار میکنند. در صورت عدم وجود هریک از عناصر فوق، بازار سرمایه تشکیل نخواهد شد.
بدون شک از دید یک سرمایهگذار، هیچ چیز شیرینتر از کشف روندهای موجود در بازار و کسب بازده نیست. جدای از جذابیتهای عملی و پرسود شناسایی اینگونه روندها برای سرمایهگذاران فعال در بازار، شناخت چنین روندهایی از دید محققان و پژوهشگران علاقمند در زمینه مسائل اقتصادی، بسیار پراهمیت است.
یک بازار با توجه به مجموعهای از اطلاعات خاص، در صورتی کارا است که کسب سودهای غیرنرمال (به غیر از آنهایی که بهطور شانسی به دست میآیند) از طریق استفاده از این مجموعه اطلاعات برای قاعدهمندسازی تصمیمات خرید فروش، امکانپذیر نباشد. (شارپ و همکاران، 1391)
در بازارهای غیرکارا، سرمایهگذاران میتوانند با خرید و فروش اوراق بهادار، انتظار بازده غیرعادی بالا را داشته باشند. بسیاری از مطالعات صورت گرفته در بورس اوراق بهادار تهران، کارایی بازار سهام تهران را حتی در سطح ضعیف به چالش کشیدهاند. یکی از عواملی که میتواند سرمایهگذاران را در بهدست آوردن سود اضافی یاری رساند، شناسایی الگوهای فصلی یا همان بیقاعدگیهای تقویمی است. یکی از مهمترین آنها اثر تعطیلی است که در بسیاری از کشورهای دنیا شناسایی شده است. به رغم فقدان سوابق داخلی پیرامون اثر تعطیلات، تحقیقات خارجی زیادی در بازارهای مختلف دنیا پیرامون این موضوع صورت گرفته است. از آنجا که دانش مالی رفتاری از زمینههای کاملاً جدید دانش مالی است، اهمیت دارد که تحقیقات آتی به سوی این مباحث جدید سوق داده شوند و قابلیت کاربرد و اجرای آن در بازارهای در حال توسعهای چون ایران بررسی شود.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف اصلی
هدف اصلی این تحقیق بررسی وجود الگوی تقویمی در روزهای قبل و بعد از تعطیلات در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین این تحقیق به دنبال آن است تا اثر تعطیلات رسمی را از سایر اثرات تقویمی مذکور جداسازی كند.
1-4-2 اهداف فرعی
1-5 سؤالات تحقیق
هر تحقیق فرایندی علمی و روشمند است که طی آن، پژوهشگر تلاش میکند تا برای یک مسأله پاسخی نظری پیدا کند و یا برای حل یک مشکل واقعی در دنیای عمل راهکاری بیابد. (خاکی، 1388) لذا سؤالات ذیل را بهعنوان مسأله تحقیق حاضر بیان میکنیم که شامل یک سؤال اصلی و سؤالات فرعی مستخرج از سؤال اصلی میباشد.
1-5-1 سؤال اصلی
آیا اثر تعطیلی در بازار بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
1-5-2 سؤالات فرعی
[1]. Behavioral Finance
[2]. Seasonal anomaly
[3]. Calender Effect
[4]. January Effect
[5]. Turn of the Month Effect
[6]. Day of the week Effect
[7]. weekend Effect
[8]. Holiday Effect
انگلیسی.. 127
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (2- 1) نشانه های توانمند سازی.. 41
جدول (2-2) مقایسه رویکردهای چهارگانه اثربخشی.. 59
جدول (2-3) عوامل موثر بر اثر بخشی سازمان. 72
جدول (2-4) شاخصهای اثر بخشی.. 75
جدول(3-1) مقادیر آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مولفه ها و شماره سوالات مربوطه. 88
جدول( 4-1) توزیع فراوانی مربوط به جنسیت پاسخ دهندگان. 90
جدول( 4-2) توزیع فراوانی مربوط به سن پاسخ دهندگان. 91
جدول( 4-3) توزیع فراوانی مربوط به سابقه کاری پاسخ دهندگان. 91
جدول( 4-4) توزیع فراوانی مربوط به تحصیلات پاسخ دهندگان. 92
جدول (4-5) آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بیان نرمال بودن شاخص ها 92
جدول (4-6) مدل خلاصه برای فرضیه اول. 93
جدول (4-7) تحلیل واریانس برای فرضیه اول. 94
جدول (4-8) محاسبه ضریب همبستگی برای فرضیه اول. 95
جدول (4-9) ضرایب رگرسیون برای فرضیه اول. 95
جدول (4-10) مدل خلاصه برای فرضیه دوم 96
جدول (4-11) تحلیل واریانس برای فرضیه دوم 97
جدول (4-12) محاسبه ضریب همبستگی برای فرضیه دوم 97
جدول (4-13) ضرایب رگرسیون برای فرضیه دوم 98
جدول (4-14) مدل خلاصه برای فرضیه سوم 99
جدول (4-15) تحلیل واریانس برای فرضیه سوم 100
جدول (4-16) محاسبه ضریب همبستگی برای فرضیه سوم 100
جدول (4-17) ضرایب رگرسیون برای فرضیه سوم 101
جدول (4-18) مدل خلاصه برای فرضیه چهارم 102
جدول (4-19) تحلیل واریانس برای فرضیه چهارم 103
جدول (4-20) محاسبه ضریب همبستگی برای فرضیه چهارم 103
جدول (4-21) ضرایب رگرسیون برای فرضیه چهارم 104
جدول (4-22) مدل خلاصه برای فرضیه پنجم. 105
جدول (4-23) تحلیل واریانس برای فرضیه پنجم. 106
جدول (4-24) محاسبه ضریب همبستگی برای فرضیه پنجم. 106
جدول (4-25) ضرایب رگرسیون برای فرضیه پنجم. 107
جدول (4-26) نتایج آزمون فریدمن مربوط به شاخص های توانمندسازی.. 108
جدول (4-27) میانگین رتبه و اولویت بندی شاخص های توانمندسازی.. 108
جدول (ب-1) آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بیان نرمال بودن شاخص ها 125
جدول (ب-2) شاخص های آماری.. 125
جدول (ب-3) ضرایب همبستگی پیرسون. 126
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل (1-1) مدل مفهومی تحقیق، مدل توانمند سازی اسپریتزر و میشرا 6
شکل (2-1) پیش نیازها و سلسله مراتب برنامه های توانمندسازی.. 27
شکل (2-2) مدل توانمند سازی ساختاری كانتر. 42
شکل (2-3) مدل توانمند سازی اسپریتزر. 43
شکل (2-4) مدل توانمند سازی بیل هارلی.. 44
شکل (2-5) مدل توانمند سازی مگ لاگان ونل.. 45
شکل (2-6) مدل توانمند سازی كانگر و كانگو. 46
شکل (2-7) مدل توانمند سازی رابینز و همکاران. 47
شکل (2-8) مدل توانمند سازی رایلی، بنتلی و لین.. 48
شکل (2-9) مدل توانمند سازی آولیو. 49
شکل (2-10) مدل توانمند سازی گائو. 51
شکل (2-11) روش های سنتی برای سنجش اثربخشی.. 63
مهمترین و حیاتى ترین دارایى هر سازمان، نیروى انسانى آن سازمان، و كیفیت و توانمندى نیروى انسانى، مهمترین عامل بقا و حیات سازمان است. نیروى انسانى توانمند است كه سازمان توانمند را به وجود مى آورد و رشد هر سازمانى درگرو توانمندكردن كاركنان آن است. توانمندسازى كاركنان، محوریترین تلاش مدیران در نوآفرینى، تمركززدایى و حذف دیوانسالارى در سازمان ها است؛ با این حال به دلیل نگرش های شخصی برخی مدیران، ضعف ساختاری و یا روابط نادرست سازمانی، توانایی های بالقوه كاركنان ناشناخته باقی می ماند و بستر لازم برای بهره وری بیشتر سازمانی فراهم نمی شود. هر چند توانمندسازى در سطوح مختلف سازمانى و به روش های مختلفی صورت مى گیرد در این پژوهش، ما به دنبال بررسى الزامات سازمانى براى توانمندسازى مدیران و کارمندان سازمان هستیم. در واقع مدیران توانمند می توانند كاركنان توانمند را به وجود آورند و از توانایی های كاركنان استفاده بهینه كنند و ظرفیت بالقوه آنان را به كار گیرند.
امروزه مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند نه بکارگیری فناوری جدید، بلکه در بالا بودن اعتماد به نفس و میزان تعهد کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است. از سویی دیگر با تخصصی تر و حرفه ای تر شدن روز به روز وظایف در سازمانها وضع به شکلی در آمده که همه چیز در حال تغییر و توسعه است و مدیران با افکار گذشته خود و تمرکز همه چیز در حیطه کاری خود قادر به اداره امور سازمان نیستند، و اگر بخواهند زیر مجموعه خود را از نظر تخصصی اداره نمایند باید در جهت آموزش و پرورش، سازمان، اختیارات، مسئولیت ها، خط مش و سیستم ها محیط مساعدی را فراهم آورند (طاهری،1387).
توانمندسازى ظرفیتهای بالقوه ای را برای بهره برداری از سرچشمه توانایی انسانی که از آن استفاده کامل نمی شود، در اختیار سازمان ها می گذارد. هرگاه سازمان ها بخواهند در دنیای پیچیده و پویای امروزی ادامه حیات دهند به این نیروی بالقوه نیازمندند و بایستی آن را مورد استفاده قرار دهند. از این رو، وجود تغییرات سریع ، پیشرفتهای تکنولوژیک و رقابتهای آشکار و پنهان در دنیا،اهمیت و ضرورت توانا سازی را بیش از پیش آشکار ساخته است. فرایند توانا سازی کارکنان نیز نیاز به مدیریت و رهبری دارد .به مدیریتی با ویژگیهای تسهیل گری ، حامی ، مربی و راهنما نیاز دارد (انصاری،1386).
در این تحقیق برآنیم تا به بررسی اثر توانمند سازی بر اثر بخشی سازمان فاتح صنعت کیمیا بپردازیم.
تعیین اثر توانمند سازی کارکنان بر اثربخشی سازمان فاتح صنعت کیمیا.
بی شك توجه ویژه به عوامل موثر بر توانمند سازی كاركنان می تواند به عنوان مهمترین فاكتور پویایی و اثربخشی هرچه بیشتر سازمان مورد توجه قرار گیرد. توانمند سازى احساس تملك كارمند را نسبت به كارش افزایش مى دهد به نحوی كه او نسبت به كارش احساس غرور مى كند و انجام وظایف را با میل و رغبت بر عهده مى گیرد، در غیر این صورت یک نگاه خالی از احساس نسبت به كارش خواهد داشت. كاركنانی كه توانمند تر هستند تعهد و رضایت بیشتر و فشار هاى شغلی كمتری دارند، احتمالاً همكاری و مشاركت كاری بیشتری دارند. توانمندسازی كاركنان یكی از ابزارهای موثر برای افزایش بهره وری كاركنان و استفاده بهینه از ظرفیت ها و توانایی های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است.توانمندسازی فرایندی است كه در آن از طریق توسعه و گسترش نفوذ و قابلیت افراد و تیم ها به بهبود و بهسازی مستمر عملكرد كمك می شود. به عبارت دیگر توانمندسازی یک راهبرد توسعه و شكوفایی سازمانی است. پس از سال ها تجربه، دنیا به این نتیجه رسیده است كه اگر سازمانی بخواهد در اقتصاد و امور كاری خود پیشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند. باید از نیروی انسانی متخصص، خلاق و با انگیزه بالا برخوردار باشد. منابع انسانی اساس ثروت واقعی یک سازمان را تشكیل می دهند. بین سرمایه انسانی و بهره وری در سازمان ها رابطه ای مستقیم وجود دارد. از دغدغه های مهم بنگاه های اقتصادی موفق جهان، گردآوری سرمایه انسانی فرهیخته و خردورزی است كه قادر به ایجاد تحول در سازمانی كه به آن متعلق هستند باشند (اسکندری،1381).
امروزه موفقیت و سودآوری سازمانها در گرو استفاده اثربخش از نیروی انسانی است. آزمون واقعی بهعنوان یک رهبر و سرپرست، میزان مهارت شما در ایجاد و حفظ سازمان های انسانی است.
دنیای امروز دنیای سازمانهاست و نیروی انسانی بعنوان با ارزشترین منابع سازمانی به متولیان آن محسوب می شوند. افراد به مثابه اجزایی هستند که در حال زندگی کردن،تفکر و احساس کردن می باشد واین اجزا برای رسیدن به هدفهای خود در یک سازمان کار می کنند. باید به خاطر داشته باشیم این سازمانها هستند که به سازمان معنا و مفهوم می بخشند و زمینه های تحقق اهداف سازمانی را فراهم می سازند (سعادت، 1381).
امروز ، پیش از هر انسانی است و نقش کلیدی منابع انسانی باعث شده برای جذب نیروهای انسانی شایسته بین سازمانه رقابت شدیدی صورت گیرد. توجه به توانایی های ذهنی کارکنان و خلاقیت آنان می تواند مدیریت را در کسب هدفهای سازمانی و تحقق اثربخشی بالا موفق گرداند.
امروزه موفقیت و سودآوری سازمانها در گرو استفاده اثربخش از نیروی انسانی است. آزمون واقعی بهعنوان یک رهبر و سرپرست، میزان مهارت شما در ایجاد و حفظ سازمان های انسانی است (پیكر[1] ، 2007).
[1]- Picker
50
3-1 مواد و تجهیزات آزمایشگاهی و دستگاهی 51
3-1-1 تجهیزات 51
3-1-2 مواد شیمیایی 51
3-2 انتخاب طول موج ماکسیمم جذبی در ناحیه UV داروی پنتوپرازول 52
3-3 مشخصه یابی نانو ذرات اکسیدآهن 53
3-3-1 تصاویر SEM نانو ذرات مغناطیسی Fe3O4 54
3-3-2 پراش پرتوX (XRD) 57
3-4 روش کار 59
3-4-1 اثرpH 60
3-4-2 اثر مقدار سورفکتانت (CTAB) 60
3-4-3 اثر زمان استخراج 61
3-4-4 اثر مقدار جاذب 61
3-4-5 اثر نوع حلال 62
3-4-6 اثر مقدار حلال 62
3-4-7 اثر زمان واجذب 63
3-4-8 اثر حجم محلول 63
3-4-9 نمونه های حقیقی 64
3-4-9-1 نمونه های آب 64
3-4-9-2 نمونه ی پلاسما انسان 64
فصل چهارم:بحث و نتیجه گیری
4-1 منحنی کالیبراسیون 67
4-2 بهینه سازی 68
4-2-1 بررسی pH 68
4-2-2 بررسی اثر مقدارسورفکتانت 71
4-2-3 بررسی زمان استخراج 73
4-2-4 بررسی اثر مقدار نانو ذرات Fe3O4 75
4-2-5 بررسی نوع حلال 76
4-2-6 بررسی حجم حلال 78
4-2-7 بررسی زمان واجذبی 79
4-2-8 بررسی حجم محلول نمونه 81
4-3 شرایط بهینه استخراج داروی پنتوپرازول 82
4-4 محاسبات آماری 83
4-4-1 محاسبه شیب خط 83
4-4-1 محاسبه ضریب همبستگی(r2) 84
4-4-3 محاسبه حد تشخیص (LOD) و حد اندازه گیری کمی (LOQ) 84
4-4-4 محاسبه انحراف استاندارد نسبی 85
4-5 انالیز نمونه های حقیقی 87
نتیجه گیری 89
پیشنهادات 90
مراجع 91
فهرست جداول
عنوان صفحه
2-1 اختلاف بین نوع نمک آمین و نوع نمک آمونیوم چهار جزئی 23
2-2 طبقه بندی سورفکتانت های آنیونی 24
2-3 طبیعت محلول آبی سورفکتانت های آنیونی و کاتیونی 25
2-4 طبقه بندی سورفکتانت های آمفوتریک 26
2-5 ساختار و فرمول شیمیایی ستیل تری متیل آمونیوم برماید 29
2-6 عنوان مقالات کار شده با Fe3O4 40
3-1 خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ستیل تری متیل آمونیوم برماید 51
3-2 خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نانو ذرات Fe3O4 52
3-3 سایر مواد شیمیایی مورد استفاده در این تحقیق 52
4-1 منحنی کالیبراسیون 67
4-2 اثر pH 69
4-3 اثر مقدار CTAB 71
4-4 اثر زمان استخراج 73
4-5 اثر مقدار جاذب 75
4-6 اثر نوع حلال واجذبی 77
4-7 اثر حجم حلال 78
4-8 اثر زمان واجذبی 80
4-9 اثر حجم محلول 81
4-10 دقت در روز برای غلظت µgmL-1 1 داروی پنتوپرازول 86
4-11 دقت بین روز برای غلظت µgmL-1 1 داروی پنتوپرازول 86
4-12 خلاصه محاسبات آماری داروی پنتوپرازول 87
4-13 اندازه گیری داروی پنتوپرازول توسط روش پیشنهادی در پلاسما انسان 87
4-14 اندازه گیری داروی پنتوپرازول توسط روش پیشنهادی در نمونه های آب 88
فهرست اشکال
عنوان صفحه
2-1 مدلی برای تشریح خاصیت دوگانه سورفکتانت ها 21
2-2 اثر میدان مغناطیسی بر ذرات مغناطیسی 30
2-3 تصویر میکروسکوپ الکترونی رویشی 37
2-4 شماتیک دستگاه SEM 38
2-5 مراحل استخراج با فاز جامد 46
2-6 انواع قالب بندی های رایج جاذب برای استخراج فاز جامد 48
3-1 طیف UV-vis محلول آبی µgmL-1 1 داروی پنتوپرازول سسکو هیدرات سدیم 53
3-2 تصویر SEM مربوط به نانو ذرات مغناطیسی Fe3O4 خالص 54
با بزرگنمایی 20000 برابر
3-3 تصویر SEM مربوط به نانو ذرات مغناطیسی Fe3O4 بهبود یافته 55
با CTAB با بزرگنمایی 20000 برابر
3-4 تصویر SEM مربوط به نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن خالص 55
با بزرگنمایی 40000 برابر
3-5 تصویر SEM مربوط به نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن بهبود یافته 56
با CTAB با بزرگنمایی 40000 برابر
3-6 تصویر SEM مربوط به نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن خالص 56
با اندازه ذرات مارک دار شده
3-7 تصویر SEM مربوط به نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن بهبود یافته 57
با CTAB با اندازه ذرات مارک دار شده
3-8 طیف XRD مربوط به نانو ذرات اکسید آهن خالص 58
3-9 طیف XRD مربوط به نانو ذرات اکسید آهن بهبود یافته با CTAB 58
4-1 جذب محلول 1 ppm دارو پنتوپرازول بعد از بهینه سازی 83
فهرست نمودار ها
عنوان صفحه
4-1 منحنی کالیبراسیون 68
4-2 تغییرات جذب محلول دارو بر حسب pH 69
4-3 تغییرات جذب محلول مقدار بهینه CTAB 72
4-4 تغییرات جذب محلول دارو بر حسب زمان استخراج 74
4-5 تغییرات جذب دارو بر حسب مقدار جاذب 76
4-6 تغییرات جذب محلول دارو بر حسب نوع حلال واجذبی 77
4-7 تغییرات جذب محلول دارو بر حسب حجم حلال 79
4-8 تغییرات جذب محلول دارو بر حسب زمان واجذبی 80
4-9 تغییرات جذب محلول دارو بر حسب حجم محلول 82
استخراج فاز جامد یک تکنیک آماده سازی نمونه پرکاربرد، سریع، ساده است. در این تحقیق کارایی نانوذرات اصلاح شده (Fe3O4) با سورفکتانت کاتیونی ستیل تری متیل امونیوم برماید(CTAB) به عنوان جاذب برای استخراج داروی پنتوپرازول از نمونه های حقیقی مورد ارزیابی قرار گرفت. پارامترهای مؤثر بر فرایند استخراج بررسی و بهینه شدند سپس داروی مورد نظر با بهره گرفتن از تکنیک اسپکتروفتومتری UV-visible تعیین مقدار شد. پارامترهای مؤثر بر روی بازده استخراج از قبیل pH محلول، مقدار سورفکتانت CTAB، زمان استخراج، مقدار جاذب (Fe3O4)، نوع و حجم شوینده(حلال)، زمان واجذبی، مورد بررسی و بهینه سازی قرار گرفت. تحت شرایط بهینه منحنی کالیبراسیون درگستره 2/1-1/0 میکروگرم بر لیتر خطی بود.روش پیشنهادی برای اندازه گیری داروی پنتوپرازول از نمونه های آبی وپلاسما انسان به کار گرفته شد که نتایج رضایت بخشی حاصل شد. تمام مراحل نشان داد که این روش برای استخراج پنتوپرازول از نمونه های حقیقی، سریع و کارآمد است.
پنتو پرازول [1]با نام تجاری پروتونیکس[2] در گروهی از دارو ها به نام مهار کننده های پمپ پروتون قرار می گیرد این دارو مقدار اسید تولید شده در معده را کاهش می دهد. پنتو پرازول برای درمان زخم معده، زخم اثنی عشر،ازوفاژیت فرسایشی(اسیب به مری از اسید معده)، سندرم زولینگر[3] استفاده می شود. [1].
1-2داروهای مهار کننده پمپ پروتون
مهار کننده های پمپ پروتون گروهی از دارو های هستند که وظیفه اصلی شان در بدن کاهش پایدار اسید معده است. اختراع این گونه از داروها در اوایل 1970 میلادی و با کشف وجود پروتئین های غشائی حامل پروتون در دیواره معده و تاثیر آنها بر ترشح اسید در معده حاصل شد. تحقیقات اخیر نشان داده افراد سالمندی که از دارو های متداول برای کنترل سوء هاضمه و سوزش سر دل استفاده می کنند در معرض شکستگی های استخوانی هستند مصرف طولانی مدت مهار کننده پمپ پروتون باعث افزایش 35 تا 50 درصد خطر شکستگی می شود. از جمله از دارو های مهار کننده پمپ پروتون می توان به امپرازول و پنتو پرازول اشاره کرد.