وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه ارشد : بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی

بررسی امثال و مثل نماهای یک شاعر یا نویسنده، بیانگر میزان نفوذ این شخص در جامعه است. هدف پژوهش حاضر بررسی امثال و مثل‌نماهای گلستان و بوستان سعدی است. شناخت امثال و مثل نماهای برساخته‌ی سعدی در گلستان و بوستان، شناخت بهتر سعدی در بین عامّه‌ی مردم، کمک به درک بهتر استفاده‌ی هنری سعدی از امثال، و درک بهتر سروده‌های سعدی از اهداف پژوهش حاضر محسوب می‌شود. روش پژوهش کیفی است و داده‌ها با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه‌ی کتابخانه‌ای و سندکاوی بررسی شده است.نتیجه نشان می‌دهد که سعدی به خاطر مردمی بودن و اطّلاع از فرهنگ عوام و آداب و رسوم و آلام و آرزوهای مردم زمان خود و مطالعه‌ی آثارگذشتگان، و نیز توانایی و قدرت بسیار در بیان و ارائه‌ آن‌ ها، بسیاری از ابیات او حکم مثل را پیدا کرده، توانسته است بر زبان و بیان مردم عصر خود و پس از آن مسلّط شود و بسیاری از سخنان او را تمثّل نمایند، پس از فردوسی بیشترین تأثیر را بر ادبیات فارسی و مردم فارس زبان داشته باشد که بیشترین نمود آن را در کتاب گلستان می‌توان دید.

 

  واژه‌های کلیدی: امثال، مثل نماها، سعدی شیرازی، فرهنگ عامه.

 

 

 

عنوان صفحه

 

فصل اوّل(کلّیّات)  ………………………………………………………………………………………………………..1

 

  • بیان مسأله………………………………………………………………………………………………………1

1-1-1-معانی مثل……………………………………………………………………………………………………9

 

1-1-1-1-معانی لغوی ………………………………………………………………………………………….9

 

1-1-1-2-معانی اصطلاحی ……………………………………………………………………………………9

 

1-1-2- حکمت ……………………………………………………………………………………………………10

 

1-2- ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………………………………….12

 

1-3- اهداف پژوهش…………………………………………………………………………………………………….13

 

1-3-1- اهداف نظری………………………………………………………………………………………………13

 

1-3-2- اهداف کاربردی ………………………………………………………………………………………….14

 

1-4- سؤالات نحقیق ……………………………………………………………………………………………………..14

 

1-5- محدودیّت‌های تحقیق ……………………………………………………………………………………………14

 

1-5-1- کمبود منابع ……………………………………………………………………………………………………14

 

1-5-2- عدم تطابق امثال و حکم دهخدا با کتاب‌های تصحیح شده و معتبر امروزی……………14

 

1-5-3- مشوّش بودن شماره‌ی ابیات ……………………………………………………………………………15

http://tinoz.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d9%85%d8%ab%d8%a7%d9%84-%d9%88-%d8%ad%da%a9%d9%85-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d9%88/

 

 

1-5-4- آوردن مصراع دوّم یا بخشی از مصراع اول بیت به عنوان مثل ……………………………..15

 

1-5-5- تکرار …………………………………………………………………………………………………………..15

 

1-5-6- وجود ابیات در دو اثر متفاوت از سعدی……………………………………………………………16

 

1-6- روش‌ تحقیق ………………………………………………………………………………………………………..16

 

1-7- اجزای پایان‌نامه ……………………………………………………………………………………………………17

 

فصل دوّم(پیشینه‌تحقیق) ……………………………………………………………………………………………18

 

فصل سوّم(تجزیه و تحلیل) …………………………………………………………………………………………..20

 

3-1- تأثیر قرآن و حدیث بر سعدی …………………………………………………………………………..20

 

3-2- تأثیر پذیر ازامثال و حکم عربی …………………………………………………………………………32

 

3-3- تأثیر پذیری از خوّاص……………………………………………………………………………………..34

 

3-4- امثال تأثیر پذیر از عوّام ……………………………………………………………………………………44

 

3-5- تأثیر سعدی بر دیگران …………………………………………………………………………………….55

 

3-6- موضوع بندی………………………………………………………………………………………………….77

 

فصل چهارم(نتیجه گیری و پیشنهادها) …………………………………………………………………………150

 

4-1-  نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………150

 

4-2- پیشنهادها ……………………………………………………………………………………………………..153

 

منابع …………………………………………………………………………………………………………………………..157

 

-1- بیانمسأله

 

از زمانی که انسان‌ها توانستند با هم ارتباط برقرار کنند، زندگی اجتماعی را آغاز کردند وبرای بهره‎مندی از فکر و اندیشه‌ی دیگران و نیز، برای پیشبرد زندگی و درک بهتر اطرافیان و دوری از تنش‌ها و در نهایت داشتن زندگی بهتر وسالم‌تر، ناچار به رعایت دیگران و ایجاد قوانین  شدند و برای خود، طرح‌ها افکندند و آداب و رسومی گذاشتند، که مجموعه‌ی این قوانین و آداب و رسوم و باورها و اندیشه‌ها، در واژه‌ی « فرهنگ » متجلّی می‌شود. «با در نظر گرفتن تعریف‌هایی که صاحب‌نظران از فرهنگ کرده‌اند، می‌توان گفت: فرهنگ، به محتوای رفتاری جامعه، شامل تمامی میراث‌ها، اندیشه‌ها، رفتارها و تجربه‌های انسانی اطلاق می‌شود؛ و به معنی میراث غیرِ مادّی جامعه است که حدّاقل از دو ویژگی دوام، و مقبولیّت عام برخوردار است.»(عباسیان، 16:1387)

 

برای آشنایی با فرهنگ و طرز فکر و شیوه‌ی زندگی پیشینیان، چه سیاسی، چه اقتصادی، چه فرهنگی و … ، آگاهی و اطلاع از آداب و رسوم و سنّت‌ها و قصّه‌ها و امثال و حکم و داستان‌ها و … امری ضروری می کند چه «مطالعه‌ی آداب و سنّت‌ها و آیین‌ها، جشن‌های مذهبی و ملّی، عقاید و عادات، قصّه‌ها و افسانه‌ها، امثال و ترانه‌ها و اشعار و لالایی‌های آن‌ ها، ما را به احوال و افکار و ذوق و هنر و روحیّات آن مردم آشنا می‌سازد و در لابه‌لای فرهنگ مردم، ما به بسیاری از نکات دقیق ادبی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و دقایق اوضاع زمان و طرز زندگی و عادات و رسوم و تخیّلات و نوع اندیشه‌های آن‌ ها آگاه می‌شویم.(میرنیا،9:1369)

 

فرهنگ جوامع و انسان‌ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد: فرهنگی که حاصل نوع بینش و تفکّر است و خود را در خلّاقیت‌های هنری، علمی وفلسفی نشان می‌دهد و دیگر، فرهنگی که نشأت گرفته از تجارب و رفتارهای آنان است که در انواع علوم و فنون نمایان می‌شوند.«تکاپوی فرهنگی انسان‌ها، دو جهت دارد: یکی از طریق ذهن و تفکّر است که خود را در خلّاقیّت‌های هنری و علمی و فلسفی نشان می‌دهد(فرهنگ معنوی و غیر مادی). و دیگری یک سلسله اعمال مادی، برای گسترش زندگی مادی از انواع علوم و فنون است که توانسته‌اند، جنبه‌های فرهنگی پیدا کنند(فرهنگ عینی یا مادی). فرهنگ غیرِ مادّی را باتوجّه به دسته بندیِ « سن تو»، به فرهنگ رسمی( فرهنگ خوّاص) و فرهنگ غیر رسمی( فرهنگ عوام) تقسیم می‌کنند، و هر یک را در رشته‌ای از دانش‌ها و هنرها، بخش‌بندی می‌نمایند « فرهنگ عامّه»(فولکلور)، به بخشی از عناصر و مواد فرهنگ اطلاق می‌شود که شفاهاً انتقال می‌یابد.»(همان:26) لذا؛ « برای شناخت هر قوم و قبیله‌، و ایل و طایفه‌ای، باید فرهنگ عامه یا فولکلور محلّی آن‌ ها را مورد بررسی قرار داد.»(میرنیا،9:1369)

 

برای مطالعه‌ی هر موضوعی شناخت پیشینه‌ و داشتن تعریفی جامع و منسجم لازم است ،  «واژه‌ی فولکلور را برای نخستین بار، و.ج تامز در سال 1846میلادی وضع نمود»(وکیلیان،3:1382) و پس از آن « شخصی به نام آمبر آزمورتن نظریه‌ی او را دنبال کرد و از آن پس، فولکلور را جامع‌ترین مبین فرهنگ عوام دانستند.»(شریفی گلپایگانی، 8:1376) و آن را » مجموعه‌ی آداب و رسوم و افسانه‌ها، ضرب‌المثل‌ها، ترانه‌ها چیستان‌ها، سحر و جادو، طبّ عامیانه، باورها و سنّت‌ها، پیش‌گویی‌ها، رقص‌ها و مانند آن است که در جوامع گوناگون به گونه‌ی شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و در دوره‌های مختلف نمونه‌هایی هرچند اندک به صورت مکتوب، تنظیم و نگهداری می‌گردد.(آیدنلو، 1379: 16)

 

 

پایان نامه ارشد: تبیین جامعه شناختی رابطه ی بین سبک زندگی و مدیریت بدن در میان زنان

متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد

 

عنوان : تبیین جامعه شناختی رابطه ی بین سبک  زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج

 

 

 

عنوان:

 

 تبیین جامعه­ شناختی رابطه­ ی بین سبک ­زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج

 

 

 

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

 

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 

فصل اول: کلیات تحقیق

 

 

 

1-1 طرح مسأله

 

در وضعیت کنونیِ موسوم به مدرنیته­ی متأخر که خطوط و مرزهای تمایزهای اجتماعی به فراخور سبک­های زندگی و مصرف فرهنگی شکل می­گیرد، ابعاد، سطوح، کیفیات و شیوه ­های مدیریت بدن[1] بسیار پیچیده و حایز اهمیت گشته است. به طور کلی، در این دوران که جهان به پدیده­ای چندفرهنگی[2] تبدیل شده است، فناوری پیشرفته، انسان­ها را از کارخانه­های تولید صنعتی بیرون رانده، زمان و فضا به واسطه ارتباطات و سیستم­های حمل و نقل پرسرعت به میزان قابل­توجهی تغییرکرده است و مرزهای میان ملل، انسان­ها و فرهنگ­ها نفوذپذیر شده ­اند، می­توانیم به چرخش نامحسوس اما حقیقی کانون­توجه اندیشه اجتماعی به مسائل مربوط به بدن، شهروندی، نظام اطلاعات، جهانی­شدن [3] و جهان­های سیبرنتیک اشاره کنیم ( سیدمن، 357:1386). امروزه بدن جزیی از مفهوم «خود» و عوامل کارکردی و ساختاری است و تعامل با محیط و دیگر مردم را امکان­ پذیر می­سازد (لی­مون،1991: 127).

 

جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در این دوران استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل­دهنده روابط افراد محسوب می­ شود، به طوری که مدیریت بدن واجد اهمیت و دلالت مضاعف گشته است و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن­سازی، رژیم­های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت از بدن پدیدار شده است (رضایی و دیگران،1389: 142). داشتن بدن زیبا در وضعیت کنونی نشانه­ی ارزش­های اجتماعی و تا حدودی سازوکار قدرت و کنترل اجتماعی است. مطالعه زیبایی ظاهری و بدن انسانی از مسائل مهم جامعه امروزی است. سرچشمه این تحول از آنجاست که در جوامع پیشامدرن فرد در جمع مستحیل بود و انتخاب و تغییر شرایط موجود به مانند جوامع مدرن امروزی زمینه­ای برای ظهور پیدا نمی­کرد (خواجه نوری و دیگران،1390: 22).

 

در دوران مدرن، نوع مدیریت کردن ظاهر بدن به منزله یک معرف هویتی، در برداشت افراد از خویشتن خود و قضاوت­های دیگران در مورد نمای ظاهری آنان نقشی کلیدی پیدا کرده است (ابراهیمی و ضیاءپور،1391: 126). ممکن است اعضای یک گروه اجتماعی به واسطه­ قضاوت، پاداش­دهی و تنبیه افرادِ دارای اندازه، شکل، وزن و عضله متفاوت، همدیگر را متقاعد کنند که بدن­هایی به لحاظ اجتماعی مقبول و شبیه بسازند (جونز و هی­یس،2009: 7). این حساسیت در میان زنان و دختران جوان بیش از مردان است (هوانگ و همکاران،2007: 7). بسیاری از زنان از ظاهر فیزیکی و بدن خود رضایت ندارند (اسپیتزر و همکاران،1999: 547). برای زنان، تصویر بدن و باریک اندامی با جذابیت، کنترل بر نفس، مهارت اجتماعی، موفقیت شغلی، و جوانی تداعی می­ شود (گروگن،2000: 356). از منظری جامعه­شناسانه مبرهن است که کنترل و نظارتی که بر بدن زنان اعمال می­ شود در خدمت تقویت و بازتولید نظم اجتماعی است؛ به تعبیر فوکو بدن زنان به عنوان سرمایه­ای اجتماعی تحت­تأثیر الزام اجتماعی­ای که ارزش و فرم آن را تعیین می­ کند تغییر شکل می­دهد و این تغییر شکل به تغییر منزلت یا وضع اجتماعی آنان کمکی شایان­توجه می­ کند (مهدوی و عباسی اسفجیر،1389: 132). به طورکلی بدن پدیده­ای است که به صورت اجتماعی برساخته می­ شود (کریگر و اسمیت،2004: 941). بر این اساس، نظر به اهمیت فزاینده­ی بدن و شیوه ­های مدیریت آن در دوران مدرن، از یک سو، و برجسته­شدن روزافزون این پدیده در جامعه­ ما و تعارض آشکار ابعاد و مؤلفه­ های آن، همچون آرایش دختران و زنان و استفاده از لباس­های چسبان و کوتاه و بدن­نما، با آموزه­های دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی (فاتحی و اخلاصی،1387: 10)، تحقیق حاضر در پی تبیین رابطه­ مدیریت بدن با یکی از عمده­ترین متغیرهای تأثیرگذار در برساخت مرزبندی­های اجتماعی، یعنی سبک زندگی، و به طور کلی در پی تبیین سازوکار برساخت بدن در متن وضعیت عینیِ روابط و مناسبات اجتماعی می­باشد.

 

در چند دهه اخیر در ایران مدیریت بدن و تناسب اندام به عنوان معیار زیبایی و کنش فرهنگی مورد توجه زنان و دختران قرارگرفته است و اقدام برای رعایت رژیم غذایی و فعالیت­های مرتبط با مدیریت بدن به یکی از دغدغه­های شمار بسیاری از دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است (احمدنیا،25:1385). حجم بالای پژوهش­های مرتبط با بدن در سال­های اخیر نیز مؤید این قضیه است که بدن به مسئله­ای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است که هر روز بر دامنه توجه به آن و تأثیرات آن افزوده می­ شود. مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگی­های ظاهری و مرئی بدن است. این مفهوم به کمک معرف­هایی همچون­کنترل وزن از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو، دست­کاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و میزان اهمیت دادن به مراقبت­های بهداشتی و آرایشی و استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت، استفاده از ادکلن و انواع خوش­بوکننده، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانم­ها، به یک شاخص تجمعی تبدیل شده

http://1zz.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%aa%d8%a8%db%8c%db%8c%d9%86-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d8%b1%d8%a7%d8%a8/

 است که متغیری است با سه درجه نظارت سطح پایین، نظارت متوسط و نظارت سطح بالا. بدن و جذابیت جسمانی از موضوعاتی است که بر نحوه­ رفتار افراد وگروه­ها تأثیرات مستقیمی دارد، به گونه­ ای که مدیریت بدن به عنوان پدیده­ای که دارای تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاص خود است به امری شایع و پراهمیت تبدیل شده است. افزایش تأکید بر بدن با چند عامل در ارتباط است که عبارتند از: «سیاسی­شدن بدن، عوامل جمعیتی، تغییر ماهیت بیماری، افزایش فرهنگ مصرفی، توسعه تکنولوژی­های جدید مرتبط با بدن، دگرگونی­های جدیدِ مرتبط با حرکت از مدرنیته­ به مدرنیته­ی متأخر، و در نظر گرفتن بدن به عنوان یک پروژه یا به مثابه یک پدیده­ اجتماعی و بیولوژیکی ناتمام که در حال تغییر است» (موحد ودیگران،80:1389).

 

انسان­ها در برخوردهای روزمره­ای که با هم دارند از طریق به نمایش گذاشتن بدن­هایشان به عرضه­ی خود می­پردازند. تصور از بدن می ­تواند تأثیرات عمیقی بر چگونگی تفکر و احساس افراد داشته باشد و حالتی از اطمینان و عزت نفس را جهت رویارویی با جهان اجتماعی به افراد اعطا کند. بدن همواره منبع لذت، سلامتی، زیبایی و جوانی بوده است. اما در عین حال به صورت بالقوه به عنوان جایگاه آلودگی، بیماری، اختلال و بی­نظمی، آشفتگی و ناخشنودی، خطرناک و رعب­آفرین به شمار رفته است که این امر لزوم توجه به نگه­داری نظام­مند از بدن و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن­سازی، رژیم­های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت و مدیریت بدن را لازم و ضروری می­سازد. از ­طرف­ دیگر، رسانه ­ها و وسایل ارتباط جمعی به ارایه­ی الگوهایی ایده­آل از بدن و وضعیت جسمانی می­پردازند؛ برنامه ­های ترویج سلامتی انباشته از تصاویری از بدن­های زیبا، جوان، جذاب، دارای تناسب و لاغر هستند که تمامی افراد آرزوی داشتن آنها را در سر می­پرورانند. بدن­ها به محملی برای کسب هویت­های جدید و همچنین وسیله­ای برای کسب منزلت، پرستیژ، تمایز و مشارکت تبدیل شده است. در این میان، زنان همواره در مقایسه با مردان توجه بیشتری به بدن و ظاهر فیزیکی خود داشته اند. زنان نارضایتی بیشتری از بدن را تجربه می­ کنند و نگرانی نسبت به بدن به یکی از مهمترین نگرانی­ها و دل­مشغولی­ها در زندگی آنان تبدیل شده است. از همین رو زنان پول، زمان و انرژی زیادی را معطوف فعالیت­های مرتبط با مدیریت بدن می­سازند تا ظاهرشان را به شکل آرمانی در آورند.

 

نحوه نگرش نسبت به بدن، مدیریت و کنترل آن از سبک­های زندگی تأثیر می­پذیرد. مفهوم سبک­زندگی پس از آن که ابتدا به ترتیب در آثار وبر، زیمل و وبلن پرورانده شد برای مدتی از رونق افتاد و سال­ها در جامعه ­شناسی مسکوت باقی ماند و در این سال­ها بیشتر در پژوهش­های بازار مورد استفاده قرار گرفت. اما در سال­های نخست دهه­1990، سبک زندگی با آثار­ نظریه­پردازان­ اجتماعی و فرهنگی معاصر مانند بوردیو[4]، فدرستون[5]، شیلدز[6]، رایمر[7]و چَینی دوباره وارد مباحث جامعه ­شناسی شد ( بنت،100:1386). سبک­های ­زندگی نتیجه­ همه­ی انتخاب­ها و گزینش­هایی هستند که­ شخص نسبت به زندگی خود انجام می­دهد (گیبنیز و بوریمر،103:1384). «سبک­های زندگی برنامه ­های خلاقی هستند که بر پایه نمایش توان و شایستگی مصرف ­کننده استوارند و نشانگر تأمل فزاینده قلمداد می­شوند که افراد در عمل و دادوستدهای روزمره به نمایش می­گذارند» (چَینی، 97:1996). سبک­های زندگی شکل مهمی از توانمندی و قدرت­یابی فردی در متن مدرنیته­­ی متأخراست؛ این قدرت­یابی به سازماندهی خلاقانه­ی فضا مربوط می­ شود. سبک­های زندگی بسیاری از رفتارهای متمایز و خاص­گرایانه را بر­ می­انگیزند و سبب تفاوت در بسیاری از کنش­های افراد و گروه­های انسانی می­شوند. اندی ­بنت اهمیت سبک زندگی در مدرنیته­ی متأخر را این­گونه متذکر می­ شود: «سخن گفتن از سبک زندگی مدرن اخیر، به معنای سخن گفتن درباره شیوه­ای از بودن است که در آن جنبه­ های مختلف امور محلی – فضایل و معرفت­ها و آداب محلی –  به صورت تأملی اداره می­شوند و به صورت خلاقانه با مجموعه ­ای از منابع ­فرهنگی[8] اقتباسی ترکیب می­شوند تا هویتی برساخته شود ( بنت، 103:1386). سبک­های زندگی نقش مهمی را در شکل­ گیری کنش­ها و رفتارهای فرهنگی- اجتماعی افراد و گروه­ها دارد و شکل­هایی از ارائه خود و برساخته شدن هویت­های مدرن و متمایز را نشان می­دهند.

 

پژوهش حاضر در صدد است که به تبیین جامعه­شناختی رابطه­ بین سبک ­زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج بپردازد و تأثیر سبک زندگی بر نحوه­ مدیریت بدن را نشان دهد. شهر سنندج به دلیل ویژگی­های خاص فرهنگی و همراهی با پدیده­های نوین هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ کنشی – رفتاری از شهرهایی است که همواره پذیرای تغییرات و گشودگی­های فرهنگی بوده است و در این میان زنان نیز به واسطه تغییر در الگوهای نقشی و تولید و بازتولید هویت­های جدید زنانه به عنوان کنشگرانی خلاق در عرصه ­های عمومی اجتماع حضور داشته اند. در این میان مدیریت بدن به منزله کنشی اجتماعی/ فرهنگی و ذی­نقش در شکل­دهی به هویت جایگاهی کانونی در زندگی روزمره­ی بسیاری از زنان این شهر پیدا کرده است و همین امر انجام پژوهش­ آکادمیک در این حوزه را ضروری ساخته است.

 

 

 

1- 2 اهمیت و ضرورت تحقیق

 

مطالعات نشان داده­اند که انسان­ها از گذشته تا به حال بدن­های­شان را به لحاظ فرهنگی به روش­های گوناگون شکل داده­اند. این روش­ها دامنه­ای وسیع از راه­های سنتی همچون کنترل غذا و یا کشیدن گردن تا راه­های جدیدتر همچون استفاده از جراحی­های زیبایی را در بر می­گیرند. مسئله­ زیبایی در جوامع گوناگون از مسائل جدی بوده و در فرایند انتخاب­های مردم نقشی مهم داشته است. پژوهش­ها حاکی از آنند که از جوامع بدوی تا جوامع مدرن صنعت زیبایی همواره مطرح بوده (مالسون، 2008) و انسان­ها با بهره گرفتن از وسایل گوناگون سعی نموده ­اند خود را زیباتر نشان دهند. اگرچه زیبایی امری بسیار ذهنی است، اما همچنان که ریچر و کو اشاره می­ کنند، آن را نمی­توان به سادگی موضوع علم زیبایی­شناسی و یا ذائقه تلقی کرد، بلکه ایده­های فرهنگی زیبایی شاخص و بیانی از ارزش­ها و باورهای اجتماعی هستند(ریچر و کو، 2004).

 

با گسترش فناوری­های ارتباطی و پدیده­هایی نظیر ماهواره و اینترنت، فرهنگ مدرن در جهان گسترش یافت و با فرایند جهانی­شدن، شبکه­ های ارتباطی با این­که فرایند یکسان­سازی فرهنگ جهانی را دنبال می­کردند، امکان خلق تمایزات گوناگون فراهم آمد. این امر با مصرف ( کالاهای مادی و معنوی ) نمود عینی­تری به خود گرفت و ادبیات جدیدی با عنوان سبک زندگی وارد عرصه جامعه ­شناسی شد (اباذری و چاوشیان،1381). در واقع انتخاب نوع ویژه­ای از سبک زندگی منجر به شکل دادن حوزه فردی و عمومی هر فردی می­ شود. این مفهوم شامل مدیریت بدن و اصلاح بدن در حوزه فردی تا عضویت در گروه­های گوناگون اجتماعی، کسب موفقیت، سرمایه اجتماعی و … در عرصه­ عمومی می­گردد (خواجه نوری،1389). سبک­های زندگی رفتارهای افراد را تغییر داده و افراد پیوسته بر اثر آن بر بدن­شان نظارت می­ کنند و حتی آن­ را تغییر می­دهند.

 

حساسیت در میان زنان نسبت به بدن در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است. این امر حتی موجب شده تا بیشتر پژوهش­های 30 ساله اخیر در حوزه نگرش نسبت به بدن در مورد این گروه انجام شود (تیگمن، 2001). نگرانی زنان نسبت به بدن­شان مشکلات زیادی را برای آن­ها ایجاد کرده است ( جراحی­های زیبایی، تاتو، لایپوساکشن و…) و همچنین آن­ها را به رژیم­های غذایی سخت­گیرانه و بدون نظارت پزشک سوق داده­اند(جانگ و لی، 2009). اگرچه در جامعه­ای مانند ایران آمارها بیشتر بر پایه­ برآوردهای ژورنالیستی بوده و دقیق نمی­باشند، آن­چه به صورت گسترده مورد قبول قرار گرفته این است که مدیریت بدن در حال افزایش است. لذا درک و فهم این­گونه رفتارهای فرهنگی در جامعه می ­تواند نشان­دهنده تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه باشد و روشن سازد که چگونه امر فرهنگیِ برساخت و مدیریت بدن در کانون زندگی قشرهای مختلف جامعه ما از جمله زنان قرار گرفته است. بررسی علمی و آکادمیک مدیریت بدن می ­تواند ما را در خوانش رفتارها و مصارف فرهنگی یاری دهد و آشکار سازد که مسائل و پدیده­های نوظهوری در جامعه ما سر بر آورده­اند که نادیده گرفتن و انکار آنها صرفاً پاک کردن یا تغییر صورت مسئله است.

 

[1] -body management

 

[2]-   multicultural

 

[3]-   globalization

 

[4] – Bourdieu

 

[5]  -Fetherston

 

[6] – Shields

 

[7] – Reimer

 

[8] – cultural resources

پایان نامه ارشد: تجربه محلی درعرصه جهانی شدن نگرش دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی نسبت به پدیده ی جهانی شدن

سیر تحولات و تغییرات مختلف  و پیجیده  فرهنگی ،سیاسی  و اقتصادی که در جند دهه ی اخیر و به تبع پیشرفت روز افزون فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی رخ نمودند ،افراد و ملل مختلف را از سراسر جهان به هم پیوند داده و شکل جدیدی از زندگی با همه ی ابعاد و شئونات اش را پدید آورده  است.

 

واژه جهانی شدن در سال های اخیر یکی از پر کاربرد ترین واژ ه های  عرصه ی سیاست گذاری اقتصادی ،فرهنگی و سیاسی داخلی و بین المللی کشورها و نیز موضوع بحث های آکا دمیک و ژورنالیستی بوده است. و رغم کاربرد گسترده ای که واژه ی جهانی شدن (Globalization ) در بیش از یک دهه ی گذشته پیدا کرده ، هنوز معنا و مفهوم آن همچنان مناقشه آمیز است و بسته به اینکه از چه زاویه و با چه نگرشی به آن نگریسته شود معنا و مفهوم متفاوت پیدا خواهد کرد آن چه که مسلم است این است که این فرایند دارای ابعاد گوناگون (فرهنگی ،سیاسی، اجتماعی ،اقتصادی ،ارتباطی…) است که در عرصه های مختلف زندگی تحول جدی ایجاد کرده است.

 

گروهی از افراد و جوامع با نگاه کاملا مثبت به پدیده جهانی شدن می نگرند و آن را یک فرایند     می دانند که در بردارنده  فرصت های زیادی برای جوامع است گروهی دیگر از افراد و جوامع این پدیده را یک امر منفی تلقی میکنند وان را پروژه ای می دانند که ار سوی صاحبان

http://fumi.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%aa%d8%ac%d8%b1%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%ad%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%b1%d8%b9%d8%b1%d8%b5%d9%87-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86/

 قدرت در جهان

 

در جهت  منافشان  طراحی شده است که طرفداران این دیدگاه در مقابله با جهانی شدن  از جنبش مخالفان جهانی شدن که طیف متنوعی از افراد و گروه ها را در خود دارد حمایت می کنند البته در بین این دو دیدگاه یک دیدگاه بینابینی هم بر این باور است که جهانی شدن همچون هر پدیده دیگر در ذات خود فرصت و چالش هایی  دارد و کشورها و جوامع باید با شناخت دقیق آن از فرصت ها به نفع خویش سود جویند و از چالشهای احتمالی آن بدور مانند.

 

ما در این پژوهش در پی بررسی نگرش  و دیدگاه دانشجویان نسبت به این پدیده و ابعاد آن  می پردازیم.

 

 

 

2-1- بیان مساله

 

جهانی شدن  فرایندی  گریز ناپذیر است که پیامدهای گسترده آن ابعاد مختلف سیاسی، اقتصاد ،اجتماعی و فرهنگی جوامع ازجمله ایران را تحت تاثیر قرار می دهد. روند بی وقفه جهانی شدن تقریبا همه عناصر خرد و کلان جامعه بشری را در سطوح گوناگون در معرض تغییر قرار داده است ما در پیرامون خود با چندین صورت اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از جامعه روبرو هستیم که از یک طرف در موقعیت خاصی که نام آن فرهنگ ایرانی است  حسر و نشر می کنیم و از سوی دیگر ، شرایط پیرامون زندگی ما حکایت از حضور نظام فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی و سیاسی جهانی است هر واقعیت  بستر سازنده زندگی و حیات اجتماعی  و فرهنگی ماست (آزادارمکی1386) امروزه دانشجویان در استانه ورود به خانواده بزرگ جهانی و درحال خروج از فرد گرایی و انزوا با انبوهی از اطلاعات ،دنیایی متغیر ،ارزشها و هنجارهای گروهی ،تعارض بین نسلی و…. روبرو شده اند ، باید برای دگرگونی آماده شویم و این امر نیازمند آگاهی  از ابعاد و حوزه های مختلف جهانی شدن در تعامل با آن شناخت نکات مثبت و منفی و ضعف و قوت این فرایند تا نکات مثبت آن را جذب و با نکات منفی آن برخورد صحیح شود.

 

حال با توجه به نقش سازنده دانشجویان در آینده ی کشور و تصمیمات برنامه ریزان تبین نگرش دانشجویان نسبت به جهانی شدن (Globalzation) از اهمیت  و ضرورت ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان مساله مورد نظر این پژوهش ،مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی اندیشه­های کلامی در دیوان جامی

نورالدّین عبدالرّحمن جامی ( شاعر و عارف بزرگ قرن نهم هجری ) از سرامدان زبان و ادب فارسی است. وی درزمینۀ  زبان و ادب فارسی و عربی دارای تألیفاتی به نظم و نثر است. در زمان جامی مباحث و مسائل کلامی در بین اندیشمندان رواج داشت و به سبب اهمیّت این علم در شناخت دین و دفاع از آراء و عقاید دینی هرکدام از آنان که دارای تألیفاتی بودند به طرق مختلف به بیان این اندیشه­ها می­پرداختند تا باعث رواج و تحکیم عقاید خود در بین مردم شوند. جامی نیز بنا به دلایل مختلف در آثار خود به بیان اندیشه­ های کلامی پرداخته است. در این تحقیق آرای کلامی جامی با تکیه ‌بر دیوان وی موردبررسی قرارگرفته است. به دلیل اینکه این اثر وی سه دورۀ زندگی این شاعر یعنی دوران جوانی، میان‌سالی و پیری شاعر را در برمی‌گیرد بهتر می­توان عقاید این شاعر را در باب مسائل کلامی روشن ساخت. طبق بررسی­های صورت گرفته باید گفت که جامی در دیوان خود بیشتر به مباحث توحید و انواع آن، و مباحثی چون جبر و اختیار، قضا و قدر، توکّل، شفاعت، توبه، ذات خدا، جوهر و عرض، نبوّت، امامت و مسائل مربوط به آخرت پرداخته است. جامی در بیشتر اعتقادات خود بر مسلک اشاعره و ماتریدیه است چه این دو مسلک ازنظر اعتقادی بسیار به هم نزدیک­اند. وی در مسائلی چون شفاعت و وعد و وعید دیدگاهی مانند امامیّه و اشاعره دارد. در مسألۀ لطف و عینیّت ذات و صفات دیدگاه جامی چون امامیّه و عرفا است ولی در این مورد نمی­توان به‌طور حتم گفت که جامی نظر امامیّه را پذیرفته است زیرا جامی شاعری است عارف و شاید دیدگاه عرفانی وی در این زمینه غالب بوده است.

 

 کلمات کلیدی: شعر فارسی، قرن نهم هجری، عبدالرّحمن جامی، دیوان جامی، علم کلام.

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                                                     صفحه

 

پیشگفتار ‌ز

 

فصل اول:  مبادی تحقیق

 

1-1-تعریف موضوع. 2

 

1-2- پیشینۀ تحقیق.. 3

 

1-3- سؤالات پژوهشی.. 6

 

1-4- روش تحقیق.. 6

 

فصل دوم:  بررسی زندگی و احوال جامی

 

2-1- زندگانی جامی.. 8

 

2-2- تحصیلات جامی.. 9

 

2-3- ویژگی‌های اخلاقی جامی.. 10

 

2-4- سفرهای جامی.. 12

 

2-5- ازدواج جامی.. 13

 

2-6- فرزندان جامی.. 13

 

2-7- محیط جامی.. 14

 

2-8- اوضاع سیاسی زمان جامی.. 15

 

2-9- مذهب در دوران جامی.. 17

 

2-10- مذهب و تصوّف جامی.. 18

 

2-11- معرفی آثار جامی.. 20

 

2-12- سبک‌شناسی جامی.. 30

 

2-13- جایگاه ادبی جامی.. 31

 

فصل سوم:بررسی علم کلام و معرفی فرقه های کلامی

 

3-1- علم کلام. 34

 

3-1-1- تعریف علم کلام. 37

 

3-1-2- موضوع علم کلام. 39

 

3-1-3- تاریخچۀ علم کلام. 41

 

3-1-4- فواید و اهداف علم کلام. 43

 

3-1-5- کلام و فلسفه. 44

 

3-2- مکتب‌های کلامی.. 46

 

3-2-1- قَدَریِه. 47

 

3-2-2- جَهْمیَه. 48

 

3-2-3- مُرْجِئَه. 49

 

3-2-4- جَبْریَه. 51

 

3-2-5-خَوارِج. 52

 

3-2-6- مُعْتَزَلَه. 53

 

3-2-7- اَشاعَرَه 55

 

3-2-8- ماتُریدیَه. 57

 

3-2-9- شیعه. 58

 

3-2-9-1- وجه‌تسمیه و تاریخ پیدایش… 59

 

3-2-9-2- فرقه های شیعه. 59

 

3-2-9-2-1- زیدیّه. 60

 

3-2-9-2-2- اسماعیلیّه. 60

 

3-2-9-2-3- امامیّه اثنا عشری.. 61

 

فصل چهارم:  بررسی اندیشه‌های کلامی در دیوان جامی

 

4-1- توحید. 64

 

4-1-1- مراحل توحید. 66

 

4-1-2- توحید در علم کلام. 69

 

4-1-3- توحید در نگاه عرفا 69

 

4-1-4- توحید در دیوان جامی.. 70

 

4-1-4-1- جامی و توحید در ذات.. 71

 

4-1-4-2- جامی و توحید عملی.. 74

 

4-1-4-3- جامی و توحید افعالی.. 76

 

4-2- جبر و اختیار 79

 

4-2-1- دیدگاه متکلّمان در باب جبر و اختیار 81

 

4-2-2- دیدگاه جامی در باب جبر و اختیار 82

 

4-3- صفات خداوند. 88

 

4-3-1- تعریف صفت.. 88

 

4-3-2- تقسیم‌بندی صفات.. 89

 

4-3-3- صفات الهی از دیدگاه متکلّمان. 89

 

4-3-3-1- دیدگاه معتزله. 90

 

4-3-3-2- دیدگاه اشاعره 90

 

4-3-3-3- دیدگاه ماتریدیان. 90

 

4-3-3-4- دیدگاه شیعه امامیه. 91

 

4-3-3-5- دیدگاه عرفا 91

 

4-3-4- جامی و صفات باری‌تعالی.. 92

 

4-3-4-1- صفات ثبوتیه. 94

 

4-4- حادث و قدیم. 95

 

4-4-1- حادث و  قدیم در لغت و اصطلاح. 96

 

4-4-2- جامی و مسألۀ حادث و قدیم. 97

 

4-5- صفات سلبیه. 102

 

4-5-1- رؤیت.. 103

 

4-5-1-1- رؤیت در لغت (کلام) 103

 

4-5-1-2- رؤیت در قرآن. 104

 

4-5-1-3- اشاعره 105

 

4-5-1-4-  معتزله. 106

 

4-5-1-5- ماتریدیه. 106

 

4-5-1-6- مرجئه. 106

 

4-5-1-7- شیعه. 107

 

4-5-1-8- رؤیت در دیدگاه عرفا 107

 

4-5-1-9- رؤیت از دیدگاه جامی.. 107

 

4-6- جوهر و عرض… 111

 

4-6-1- جوهر و عرض در لغت.. 111

 

4-6-2- جوهر و عرض از دیدگاه فلاسفه. 111

 

4-6-3- جوهر و عرض از دیدگاه متکلّمان. 112

 

4-6-4-  جوهر و عرض در نگاه عرفا 113

 

4-6-5- دیدگاه جامی در باب جوهر و عرض بودن خداوند. 114

 

4-7- لطف الهی.. 116

 

4-8-  اسم. 119

 

4-8-1- دیدگاه متکلّمان در باب توقیفیت اسماء الهی.. 120

 

4-8-2- دیدگاه جامی در باب اسماء الهی.. 121

 

4-9-  شناخت ذات خدا 123

 

4-9-1- راه های شناخت خداوند. 124

 

4-9-2- شناخت خدا از دیدگاه متکلّمان. 125

 

4-9-3- جامی و شناخت خداوند. 125

 

4-10- شفاعت.. 129

 

4-10-1- شفاعت در قرآن. 129

 

4-10-2- شفاعت از دیدگاه فرق کلامی.. 130

 

4-10-3- دیدگاه جامی در باب شفاعت.. 131

 

4-11- توکّل. 135

 

4-11-1- توکّل در قرآن. 135

 

4-11-2- فرق کلامی و مسألۀ توکّل. 136

 

4-11-3- نگرش جامی در باب توکّل. 137

 

4-12- قضا و قدر 141

 

4-12-1- قضا و قدر در قرآن. 141

 

4-12-2- قضا و قدر در دیدگاه فرق کلامی.. 142

 

4-12-3- دیدگاه جامی در باب قضا و قدر 143

 

4-13- توبه. 148

 

4-13-1- توبه در دیوان جامی.. 150

 

4-14- وعد و وعید. 154

 

4-14-1- وعد و وعید در قرآن. 155

 

4-14-2- وعد و وعید از دیدگاه فرق کلامی.. 155

 

4-14-3- دیدگاه جامی در باب وعد و وعید. 157

 

4-15- نبوّت.. 161

 

4-15-1- دیدگاه متکلّمان در باب نبوّت.. 163

 

4-15-2- جامی و مسألۀ نبوّت.. 164

 

4-16- امامت.. 175

 

4-17- معاد. 178

 

4-17-1- جامی و مسألۀ معاد. 180

 

فصل پنجم:  نتیجه گیری

 

پیوست.. 200

 

منابع و مآخذ. 222

http://azarim.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87%d9%87-2/

 

 

پیشگفتار

 

سپاس خدایی را که اوّل و آخِر وجود است، بی آنکه اوّلی بر او پیشی بگیرد یا آخری پس از او باشد؛ خدایی که دست هر چشمی از دامن دیدارش کوتاه است و فهم هر کبوتر توصیفگری از پرواز در آسمان وصفش عاجز؛ خدایی که ید قدرت بی‌منتهایش دریای آفرینش را جاری کرد و به اراده ازلی­اش همۀ خلق را صورت بخشید؛ هر کس را در سایه اراده­اش به راهی راهرو گردانید و آتش عشق خود را در وجودشان برانگیخت. بر هر زنده­ای، جامی معلوم از قسمت و بهره­ای معین از روزی است. نه آنکه را روزی وافر دارد، توان کاستن است و نه آن که را روزی اندک دارد توان افزودن. بر زندگی هر زنده­ای، انجامی معلوم و پایانی معین مقرر فرمود، تا پا به پای ایام به سوی آن قدم بردارد و هر سال که می­گذرد به آن نزدیک‌تر شود؛ و چون پایانی­ترین گام بر زمین نقش بندد و جام زندگی با حسابی معلوم پر گردد، جان او را به سوی آنچه بدان فراخوانده ـ از نعمت ثواب یا نقمت عذاب ـ بازمی‌ستاند، تا بدکاران را به دلیل بدکاریشان به وادی قهر و نکوکاران را به علت نکوکاریشان به وادی رحمت درآورد، و بدین‌سان آینه عدلش را می­نمایاند و نشان عدالت بر خلقت می‌زند.

 

نورالدّین عبدالرّحمن جامی شاعر و عارف بزرگ قرن نهم هجری است. داشتن آثار فراوان وی در زمینه‌ی­ ادب فارسی و عربی به این شاعر وجهه­ای برون‌مرزی داده است و  جایگاه بالایی در سراسر ممالک اسلامی  به خود اختصاص داده است. ازآنجایی‌که این شاعر فرهیخته از عارفان و مردان بزرگ زمان خود بود، ازاین‌جهت بررسی آثار و اندیشه­ها وی درخور اهمیّت است و با بررسی آثار وی می­توان به شناخت اعتقادات وی و همچنین  اندیشه­ های حاکم بر آن زمان  آگاهی یافت.

 

در نخستین گام­ها که به دنبال یافتن موضوع برای پایان‌نامه بودم و از ابتدا قصد داشتم موضوعی را برای پایان‌نامه برگزینم که مرا به شناخت خداوند رهنمون شود باشد ماحصل آموختنم به هدف آفرینش بینجامد با مراجعه به آقای دکتر خدادادی و راهنمایی­های ایشان سرانجام موضوع بررسی اندیشه­ های کلامی در دیوان جامی برای بنده در گروه ادبیات فارسی به تصویب رسید.

 

این پایان نامه شامل پنج فصل است:

 

فصل اول شامل مبادی تحقیق، پیشینه­ی تحقیق، سؤالات پژوهشی و روش تحقیق است.

 

فصل دوم به بررسی زندگی و احوال جامی پرداخته ‌شده است. در این فصل اطلاعاتی چون سالروز تولّد، وفات، تحصیلات جامی، ویژگی­های اخلاقی، سفرهای جامی، ازدواج، فرزندان، محیط جامی، اوضاع سیاسی و بررسی مذهب در این دوران و مذهب جامی، آثار جامی در سه زمینه­ ادبیّات، علوم عقلی و علوم نقلی و جایگاه ادبی شاعر بیان شده است.

 

فصل سوم شامل توضیحاتی در باب علم کلام و معرفی فرقه­های کلامی است. در این فصل علم کلام در لغت و اصطلاح موردبررسی قرارگرفته است. دیدگاه ­های مختلف در باب موضوع این علم، همچنین بیان تاریخچه، فواید و اهداف این علم از دیگر موارد مطرح‌شده است. درنهایت  به بررسی فرقه­ها و چگونگی پیدایش و بیان آراء و عقاید آنان به‌طور مختصر پرداخته شده است.

 

در فصل چهارم اشعار جامی در دیوانش از نظرگاه علم کلام موردبررسی قرار گرفته است. در این فصل مباحثی چون توحید ذات، توحید افعالی، توقیفیّت اسمای­الهی، صفات خداوند، حدوث و قدم، جوهر و عرض، رؤیت حق­تعالی، جبر و اختیار، لطف الهی، شفاعت، قضا و قدر، توکّل، توبه، وعد و وعید، نبوّت، امامت و معاد مورد بررسی قرار گرفته است. مباحث مطرح شده با دیدگاه ­های نحله­های کلامی مورد سنجش و در نهایت با توجّه به این دیدگاه ­ها گرایش کلامی جامی با توجّه به اشعاری که در دیوان سروده است مشخّص شده است. فصل پنجم نتیجه ­گیری مباحث را در بر می­گیرد.

 

این پژوهش از نوع بنیادی و به روش کتابخانه­ای و با بهره گرفتن از شیوه­ تحلیلی توصیفی انجام شده است. پس از انتخاب موضوع به منظور آشنایی با علم کلام به مطالعۀ کتب کلامی پرداختم. ناگهان خود را با دریایی ژرف و پهناور رویاروی یافتم و به‌خوبی دریافتم که ورود به آن سخت و خروج از آن سخت تراست و اگر راهنمایی­های ارزنده آقای دکتر محمّد خدادادی و صبر و حوصله­ و سعۀ ­صدر آن بزرگوار و همچنین مشاوره­های ارزشمند  آقای دکتر مهدی ملک ثابت که دلسوزانه راه گشای بنده در طی این مسیر بودند،  نبود پیمودن این راه برایم دشوار  چه‌بسا غیرممکن بود. گاه این مباحث آنقدر پیچیده و مشکل می­نمودند که برای ادامه­ کار دچار تردید می­شدم ولی همیشه با مراجعه به آقای دکتر خدادادی  و استفاده از راهنمایی­های ارزنده ایشان و بیان ساده و روان این مطالب از زبان ایشان باز به ادامه کار راغب می­شدم. در راستای انجام مراحل پایان نامه نه تنها ایشان از نظر علمی راهگشای بنده بودند بلکه به لحاظ اخلاقی در محضر ایشان درس­ها آموختم. گشاده­رویی، صبر و سعه­ی صدر، تواضع، بزرگ منشی که همگی این­ها اندکی است از بسیار. در این مدّت سستی­ها و خطاهایی مرتکب شدم و ایشان در کمال ناباوری من بزرگوارانه از خطایم گذشتند. امیدوارم به سبب این الطاف که در حق بنده کردند مورد لطف الهی قرار گیرند.

 

بعد از اتمام پایان نامه و آشنایی با دیدگاه ­های نحله­ها در باب خداوند، نتیجه­ای زیباتر از کلام مولا علی (ع) نیافتم. ایشان در خطبه­ی 49 نهج البلاغه می­فرمایند: «ستایش مخصوص خداوندى است كه از اسرار پنهانی ها آگاه است و نشانه‏ هاى واضح‏ و روشن، بر هستى او دلالت مى‏ كنند، هرگز در برابر چشم بینایان آشكار نمى‏­شود، ولى نه‏ چشم كسى كه وى را ندیده انكارش تواند كرد و نه قلب كسى كه او را نشناخته مشاهده‏ اش‏ تواند نمود. در علو رتبه بر همه پیشى گرفته، پس، از او برتر چیزى نتواند بود و آن چنان نزدیک است كه چیزى از او نزدیكتر نیست‏. مرتبه بلندش او را از مخلوقاتش دور نكرده و نزدیكیش با خلق او را با آنها مساوى‏ قرار نداده است. عقول را بر كنه صفات خویش آگاه نساخته اما آنها را از معرفت و شناسائى خود بازنداشته است، هم اوست كه گواهى نشانه‏­هاى هستى، دلهاى منكران را بر اقرار به وجودش‏ وا داشته و بسیار برتر است از گفتار آنان كه وى را به مخلوقات تشبیه كنند و یا انكارش نمایند».

 

درنهایت  از زحمات بی­دریغ پدر و مادر عزیزم که گام‌به‌گام در زندگی یار و مددکارم بوده ­اند و از خواهر و برادرانم که وجودشان مایه آرامش و شادی‌بخش وجودم بوده ­اند نهایت قدردانی و سپاسگزاری را دارم.

 

در اینجا بر خود لازم می­دانم از استاد فرزانه جناب آقای دکتر محمّدرضا نجاریان مدیر محترم گروه زبان و ادبیات فارسی و سایر استادان بزرگوار و فرهیختۀ گروه زبان و ادبیات فارسی، جناب آقای دکتر الهام‌بخش، آقای دکتر پهلوان حسینی، آقای دکتر دهقانی، آقای دکتر پویان، خانم دکتر نصری که از محضر پر فیض تدریسشان ، بهره­ها برده­ام  نهایت سپاس و قدردانی را به عمل‌آورم؛ و نیز از همۀ دوستان به ویژه خانم­ها ناهید عابدینی، سارا کاظمی طباطبایی، فیروزه نصیری، حمیده سادات آرسته، معصومه وطن پرست، فرزانه مردانی و کلیه­ کسانی که در طول این مدّت یار و پشتیبانم بوده ­اند سپاسگزارم.

 

-1-تعریف موضوع

 

نورالدّین عبدالرّحمن جامی (817-898) از شاعران و نویسندگان بزرگ قرن نهم هجری است. عبدالرّحمن جامی در زبان و ادب فارسی و عربی دارای تألیفات بسیاری به نظم و نثر است و به سبب بهره‌مندی از علم و دانش فراوان در زمینه‌های مختلف در زمان خود، شهرت زیادی داشته است. بنا بر مطالبی که در مورد جامی ذکر کرده‌اند وی را در شمار صوفیان و عارفان زمان خود آورده‌اند. جامی پیرو سلسلۀ نقشبندیه و از شاگردان امام ابی‌حنیفه نعمان بن ثابت فارسی و شارح مکتب فکری ابن عربی است. از عبدالرّحمن جامی آثار بسیاری به نظم و نثر برجا مانده است که مهم‌ترین آن‌ ها عبارت‌اند از: اعتقاد­نامه، شواهدالنبوة، لوایح، لوامع فی الشرح الخمریه، اشعة­اللمعات، نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص، نفحات الانس من حضرات القدس، بهارستان، منشآت، مثنوی هفت‌اورنگ و دیوان اشعار که شامل قصاید، غزلیات و رباعیات اوست.

 

علم کلام علمی است که دربارة اعتقادات دینی به شیوه استدلال، بحث و گفت‌وگو می‌کند و به‌طور کلّی، کلام علمی است در باب اصول دین و رفع شبهات دینی. ازآنجاکه عرفان و کلام از موضوعات مهم علوم اسلامی هستند و به دلیل نزدیکی علم کلام و عرفان، عرفای بزرگ که صاحب آثاری به نظم و نثر هستند نیز در آثار خود، علاوه بر عرفان به علم کلام هم توجّه داشته‌­اند و مباحث کلامی را در آثار خود بیان نموده‌اند. عبدالرّحمن جامی نیز از این امر مستثنی نبود و در آثار خود ازجمله در دیوان اشعار، اشاراتی در باب علم کلام آورده‌ است.

 

در این پژوهش، کوشش می­ شود، ابتدا مباحث علم کلام موردمطالعه قرارگیرد، سپس دیوان اشعار جامی بررسی می­ شود و ابیاتی که با مباحث علم کلام مانند ذات خدا، صفات خدا، جبر و اختیار، قضا و قدر، رؤیت، نبوّت، خلافت و امامت، معاد و مسائل دیگر کلامی منطبق است، استخراج می­گردد. آنگاه، این ابیات را بر اساس موضوع طبقه ­بندی کرده و درنهایت، به تحلیل و بررسی این مفاهیم پرداخته می­ شود.

 

هدف این پژوهش آن است که ابتدا زندگی، آثار و اندیشه­­های عبدالرّحمن جامی را موردبررسی قرار دهد. هدف دیگر این پژوهش آن است که موضوعات کلامی‌ را که جامی در دیوان خود به‌صورت پراکنده بیان کرده، احصا و موردبررسی قرار دهد. به همین منظور، امّهات اندیشه‌های کلامی جامی که در دیوان او وجود دارند، نقد و بررسی خواهد شد. تعیین مشرب کلامی جامی در دیوانش، واپسین هدف انجام این پژوهش است.

 

با انجام این پژوهش، محقّقان و پژوهشگران ادب فارسی برای دانستن آراء و اندیشه­ های کلامی جامی، ضمن مراجعه به این اثر به‌راحتی می­توانند به اندیشه­ های کلامی جامی دسترسی پیدا کنند و علاوه بر آن، با شرح و تحلیل این عقاید نیز آشنا خواهند شد. با مراجعه به این پژوهش، پژوهشگران عرفان و علمای علم کلام به‌راحتی می­توانند به اندیشه­ های طبقه‌بندی‌شده کلامی جامی در دیوان او دست یابند. علاوه بر این، این پژوهش کمک شایان توجهی به شناخت بهتر اندیشه­ های جامی و بررسی علمی اندیشه­ های او می­نماید.

دانلود پایان نامه: تحلیل گفتمان جنگ و رابطه آن با سینما در سه دهه بعد از انقلاب ایران

:

هدف اصلی این پژوهش بررسی زمینه ­های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جنگ و رابطه آن با سینما در سه دهه بعد از انقلاب است. نگارنده در این رساله، سه دوره­ اصلی در بازنمایی فیلم جنگ را درطول سه دهه از یکدیگر متمایز کرده­است. هر یک از این سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های  بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد. محور اصلی در این پایان نامه توجه به دال­های مرکزی جنگ و بازنمایی آن در سینمای جنگ در طول سه دهه گذشته است. این رساله از نظر روش تحقیق و مبانی نظری مبتنی بر مطالعات فرهنگی و تحلیل­گفتمان-دیدگاه لاکلائو وموفه-می­باشد. بواقع رویکرد مطالعات فرهنگی نقشی شناختی برای هنر قائل است و از توجه صرف به مقوله زیبا شناختی فراتر می­رود و آن را در ارتباط با فهم ما از جهان هستی قرار می­دهد. در این پایان نامه تنها یک گفتمان جنگ شناسایی می­ شود که این گفتمان در طول سه دوره تغییر و تحول می­یابد. به زبانی دیگر سه گفتمان جنگ که هر یک خود را در تقابل با دیگری تعریف کند و جود ندارد، بلکه یک گفتمان مورد توجه قرار می­گیرد که چگونه در طول سه دهه تغییر می­یابد. نگارنده سه دوره­ اصلی در گفتمان جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کرده است. هریک از سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد. بر همین اساس  در این تحقیق فیلم­های حاتمی­کیا انتخاب شده ­اند. حاتمی­کیا را می­توان سینماگر جنگ شناخت که در هر سه دوره­ ذکر شده حضور داشته است. در ادامه فصل بندی رساله را به شکل خلاصه شرح می­دهم.

 

در ابتدا سعی شد تا در هر دوره فیلم­های انتخاب شود که بتوان بر اساس آنها مفاهیم و دال­های اصلی این گفتمان مشخص شود. در دهه اول سه فیلم”دیده بان”،”مهاجر”و”هویت” مورد تحلیل قرارگرفته است. اکثر این فیلم­ها از سال 1365 به بعد ساخته شده بودند و به واقع این تاخیر چند ساله مهمترین عامل برای ظهور و شکل­ گیری این گفتمان بود. این امر به این معنا نیست که این گفتمان تا سال 1365ساخت فیلم­های سینمایی شکل نگرفته بود، بلکه به این دلیل است که سینما به عنوان یک حوزه هنری، لوازم و ابزارهای خاص خود را دارد و این گفتمان چند سال طول کشید تا بتواند به این لوازم دست پیدا کند و از سینما به عنوان یک حوزه برای بازنمایی گفتمانی استفاده کند. گفتمان­های پیش از آن که درباره جنگ، فیلم ساخته بودند، عمدتا یا گفتمان­های ملی­گرایانه و میهن پرستانه­اند (مانند فیلم عقاب­ها) و یا از نظر ژانری بسیار شبیه به فیلم­های هالیوودی هستند که عمدتا اکشن هستند. اما گفتمان رسمی به خوبی توانست مرز مشخصی بین خود و سایر گفتمان­هایی که به نوعی به بازنمایی جنگ می­پرداختند، ترسیم کند.

 

اما در دهه دوم گفتمان جنگ تا حدود زیادی دچار تغییر و تحول می­ شود. دهه اول که با پایان جنگ همراه است و گفتمان جنگ رسوب یافته است، در فیلمی مثل از “کرخه تا راین” ساخته می­ شود که به نوع دیگری خود را در یک کشور اروپایی مثل آلمان می­یابد. این گفتمان به گمان حذف سایر رقبا در داخل، در خاج از کشور به دنبال نگاه خیره دیگری است و هویت خود را از طریق ساختن جعلی این نگاه بازسازی می­ کند. اما در اویل این دهه است که با ورود سایر گفتمان­ها در عرصه بازنمایی ، و قدرت گرفتن گفتمان­های رقیب، این گفتمان هم دچار بحران می­ شود. رویه قالب در این گفتمان دیگر نه طرد و انکار دیگری، بلکه تقابل با دیگری است. این امر متضمن حداقل بازنمایی دیگری است، هر چند این بازنمایی به شکل نابرابری صورت می­گیرد و در اغلب موارد این گفتمان خودی است که به جای گفتمان­های دیگری سخن می­گوید. با این وجود این گفتمان همانطور که در فیلم” آژانس شیشه ­ایی” نشان داده­اند، دچار بحران می­ شود و عمدتا سعی می­ کند با استراتژی حذف موارد ناخالص از خود، گفتمان خود را تبرئه سازد. اما این شکل از تطهیر تا آنجا پیش می­رود که دیگر چیزی از این گفتمان باقی نمی­ماند. به همین دلیل مواجهه این گفتمان با به حاشیه راندن خودش به شکل مرثیه و در نهایت به صورت مالیخولیا خود را نشان می­دهد. به طور مثال در فیلم “آژانس شیشه ­ای” عباس به ابژه­ایی تبدیل می­ شود که در حال از دست رفتن است و نماد ارزش­هایی می­ شود که در حال از دست رفتن است، ارزش­هایی که حتی وجود آنها نیز محل تردید است. این نوع نگاه به ابژه از دست رفته، با آرمانی کردن گذشته و پالودن تمام ناخالصی­ها از آن صورت می­گیرد. شیوه بازنمایی بدن در این دوره نیز با نوعی تناقض همراه است. از یک طرف بدن به نمادی برای مظلومیت و ازدست رفتن ارزش­ها تبدیل شده است و به مهمترین دال مورد ارجاع برای گفتمان رسمی تبدیل می­ شود که تاکیدی بر بعد جسمانی بدن است و از طرف دیگر و همانطور که در دهه اول نیز نشان داده شد، بایستی بر بعد روحانی یا همان متا فیزیک رزمنده اشاره کند. به همین دلیل در این فیلم بدن رزمنده به شکلی زیبا شناختی بازنمایی می­ شود.

 

در دهه سوم اما همه چیز تغییر می­ کند و تقابل و تخاصم گفتمان به شکل تفاوت گفتمانی و درک دیگری همراه می­ شود. فیلم دهه سوم که به” نام پدر” است بیش از هر چیز مربوط می­ شود با رویارویی گفتمان کسانی که به جنگ رفته­اند و گفتمان نسل سوم جنگ. اما همانطور

http://jemo.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%86%da%af-%d9%88-%d8%b1/

 که گفته شد، گفتمان رسمی جنگ تا حدود زیادی دچار استحاله شده است و همه چیز در یک تفاوت فرهنگی و درک متقابل پیش می­رود. در گفتمان این دهه، بازنمایی بدن، وجه کاملا متقابلی با دهه اول پیدا می­ کند و بر خلاف دهه اول که از بدن رزمنده بدن زدایی شده بود، بدن و سویه جسمانی آن به نمادی برای مقاومت تبدیل شده است. به همین خاطر بدن زخمی شده یک دانشجوی دختر به نمادی برای مخالفت و مقاومت در برابر جنگی تبدیل می­ شود که به نظر می رسد بیش از حد طولانی شده است و انتظار می­رود که به فراموشی سپرده شود.

 

مفهوم دیگری که در ادامه به بحث گذاشته می­ شود “استحاله”است. استحاله در این جا به معنای تغییر بنیادین در یک گفتمان نیست، بلکه تغییر تدریجی در مفاهیم و دال­های مرکزی است، به حدی که بتوان گفتمان دهه هفتاد را همان گفتمان دهه شصت دانست و گفتمان دهه هفتاد را نیز همان گفتمان دهه هشتاد. اگر این گفتمان را در روند تاریخی آن بازشناسی کنیم ممکن است گفتمان دهه هشتاد را گفتمانی متفاوت و یا حتی متقابل در برابر گفتمان دهه شصت دانست. از همین رو است که به عقیده من اتخاذ رویکردی تبارشناسانه برای تحلیل هر گفتمانی مشخص است. اینکه سر حد یک گفتمان چیست و یا به عبارت دیگر آیا می­توان منشاء خاصی برای یک گفتمان قائل شد و آن را شناسایی کرد­، اما می­توان به شناسایی این امر پرداخت که یک گفتمان از چه زمانی توانسته است هژمونی خود را تا حدی مسلط کند. از این رو گفتمان رسمی جنگ، بدون شک ریشه در دهه­های پیش از انقلاب نیز دارد، اما آنچه اهمیت دارد این موضع است که این گفتمان در دهه شصت تو انسته است با دستیابی به یک حوزه گفتمانی، یعنی سینما، گفتمان خود را به عنوان گفتمان مسلط در دهه اول- معرفی کند. موضوع مهم دیگر به گفتمان رسمی کشور در طول این سه دهه بازمی­گردد. به واقع هدف من از انتخاب ‏سینمای جنگ، پیگیری گفتمان­های مسلط جمهوری اسلامی در طول این سه دهه بوده است. نتیجه به دست آمده حرکت تاریخی گفتمان در مواجهه با سایر گفتمان ها از یک رویکرد تخاصمی به سمت تفاوت فرهنگی است.

 

در ادامه کمال تشکر از خانم دکتر مهری بهار  را دارم که اگر نبود راهنمایی ایشان انجام این رساله ممکن نبود.نظریاتشان چون چراغی راه دشوار این رساله را روشن و بار سنگین آن را سبک کرد.وهمچنین ازآاقای دکتر تقی آزاد ارمکی و آقای دکترمحمودشارع پور سپاسگزارم.

 

 

 

 

 

       فصل اول

 

کلیات

 

 

 

 

 

 

 

1-1-  بیان مسأله:

 

سینمای جنگ در ایران که عموما با نام سینمای “دفاع مقدس”شناخته می­ شود،­ به علت محور قرار گرفتن در
ایدئولوژی رسمی حاکمیت نتوانست در دوره­ های مختلف –سه دهه اخیرـ به نحو باز و آزادی مورد ارزیابی و نقادی قرار گیرد. تفکرات انتقادی در این دوره به علت تابو شدن شدید این سوژه  اکنون اجتماعی شده  که هنوز هم بسیار مورد ارجاع تفکر حاکم قرار می­گیرد و سعی در حفظ “تقدس گونگی” آن می­ شود، تنها توانست در حوزه­ ادبیات و هنر به صورت عام و سینما به صورت خاص پرداخت آزاد گونه­تر و رهاتری به آن داده شود. چون حوزه­ هنرگفتمانی است که به شکل نمادین و غیر مستقیم فهم ما از چیزها را قوام می­دهد . این حوزه می ­تواند به شکلی نمادین برخی از جنبه­ های نهی شده آن را در خود بازنمایاند. با این وجود فهم ما از وقایع جنگ تنها به بازنمایی­های روایی در فیلم­ها محدود نمی­ شود و نیاز به واکاوی فیلم و کنار هم قرار دادن تکه­های این پازل دارد. من سه دوره­ اصلی در بازنمایی فیلم جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کرده­ام. هر یک از این سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های  بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد.

 

“جغد مینوروا شباهنگام بال و پر می­گستراند”.­­­ از نظر هگل، تاریخ در حرکت مومنتال خود در حال آشکارشدگی است. یعنی هر دوره­ای از تاریخ که به پایان می­رسد، اندیشه به بازاندیشی و بازسازی آن دوره می ­پردازد. برای نمونه می­توان شاهنامه­ی فردوسی و ایلیاد و ادیسه­ی هومر را نام برد که در پایان اعصار طلایی ایران و یونان نگاشته می­ شود. همانطور که ریکور عنوان می­ کند “تفسیرهای رویدادهای متاخر نسبت به رویدادهای  نزدیک­تر  روشن­تر می­باشند”(steph.2006:36). این جمله ریکور یاد آور فاصله گرفتن تاریخی سوژه گفتمانی برای فهم بهتر آن دارد.

 

از نظر هگل هیچ تفکری نمی ­تواند از دوره­ خود جدا فرض شود و نمی ­تواند غیر از گذشته چیزی بگوید. با این بیان هیچ تفکری و نشانه­ های آن (ادبیات، فلسفه وهنر) از زمانه­ی خود فراتر نمی­رود. بنا براین هر اندیشه­ای لوازم خود را از دوره­ خود می­گیرد. هر اندیشه­ای در عین نگاشتن اکنون خود، سرشار از گذشته و آبستن آینده است. مگر هنگامی که مومنت تاریخی به پایان می­رسد. آنگاه است که تاریخ دوباره حرکت خویش را از نو از سر می­گیرد. با الهام از این الگوی هگل، ما سعی در بررسی گفتمان جنگ و رابطه­ آن با سینما در سه دهه بعد از انقلاب ایران  با تاکید بر آثار ابراهیم حاتمی­کیا داریم. دوران آغازی که در آن حاتمی­کیا متولد می­ شود، به اوج می­رسد و سپس پایان می­یابد. محور اصلی در این پایان نامه توجه به دال­های مرکزی جنگ و بازنمایی آن در سینمای جنگ در طول سه دهه گذشته است. این رساله مبتنی بر مطالعات فرهنگی و تحلیل­گفتمان می­باشد. بواقع رویکرد مطالعات فرهنگی نقشی شناختی برای هنر قائل است و از توجه صرف به مقوله زیبا شناختی فراتر می­رود و آن را در ارتباط با فهم ما از جهان هستی قرار می­دهد. به واقع در این پایان نامه تنها یک گفتمان جنگ شناسایی می­ شود که این گفتمان در طول سه دوره تغییر و تحول می­یابد به زبانی دیگر سه گفتمان جنگ که هر یک خود را در تقابل با دیگری تعریف کند و جود ندارد، بلکه یک گفتمان مورد توجه قرار می­گیرد که چگونه در طول سه دهه تغییر می­یابد. من سه دوره­ اصلی در گفتمان جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کرده­ام. هریک از سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد. بر همین اساس  در این تحقیق فیلم­های حاتمی­کیا را انتخاب کرده­ام. حاتمی­کیا را می­توان سینماگر جنگ شناخت که در هر سه دوره­ ذکر شده حضور داشته است.

 

فیلمهای مورد بررسی:

 

مهاجر، دیده بان،هویت، از کرخه تا راین، آژانس شیشه ای، به نام پدر.

 
مداحی های محرم