هدف از انجام این تحقیق شبیهسازی جریان جابجایی طبیعی نانوسیال است. بر این اساس و به منظور آشنایی بیشتر با ویژگیهای این تحقیق، نیاز به درک بهتر مفاهیم مطرح شده مثل جابجایی طبیعی، خواص نانوسیال و جریان نانوسیال است. این فصل هر یک از مفاهیم فوق را به طور جداگانه معرفی کرده و ویژگیها و پیچیدگیهای آنها را به شکل اجمالی مطرح مینماید.
1-1- جابجایی طبیعی
یکی از مسایل بسیار مهم در مکانیک سیالات حرکت سیالات در طبیعت و صنعت است که مهندسان همه روزه با آن سروکار دارند. برخی از جریانات حاصل از جابجایی طبیعی[1] ناشی از نیروی ارشمیدس است. در مبحث انتقال حرارت صفت “طبیعی“، به جریانهایی اختصاص مییابد که نتیجه اختلاف چگالی جرمی هستند، درحالیکه وقتی جریان در اثر گرادیان فشار و یا شرایط مرزی سرعت اتفاق میافتد، جابجایی اجباری[2] اصطلاح مناسبتری است. بعضی از نویسندگان و محققین، بین جابجایی طبیعی داخلی (در محوطه بسته) و خارجی (اطراف اشیا) دچار اشتباه میگردند. الگوهای رفتاری این دو متفاوت از هم بوده و دومی جابجایی آزاد[3] نیز نامیده می شود. اختلاف چگالی در اثر اختلاف فاز، اختلاف غلظت و یا دما ایجاد می شود. حبابهای بخار در آب نمونه ای از حالت اول هستند. قانون ارشمیدس بیان می کند که نیروی خالص به طرف بالا که به حباب وارد می شود، برابر است با شتاب جاذبه ضرب در اختلاف بین جرم جابجا شده از آب و جرم بخار حباب، که این نیروی شناوری باعث بالا رفتن حباب می شود. حرکتهای نفوذی نمونه ای از حالت دوم هستند که در آن، طبیعت سعی می کند غلظت محلول را در جهت ماکزیمم کردن آنتروپی یکسان کند. مسألهای که در پیش روست، مثالی برای حالت سوم است که از این به بعد به بررسی آن پرداخته می شود. به عنوان بخشی از کاربردهای صنعتی و مهندسی و نمونههای عملی این جریان، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جابجایی هوا و تهویه در داخل بناها و ساختمانها، تانکرهای ذخیره مایعات، ساختار سلولهای خورشیدی، خنک کاری تجهیزات الکترونیکی، انتقال حرارت طی رشد کریستالها و جریان بین دیواره های رآکتور هستهای.
میدانیم وقتی قسمتی از سیال نسبت به قسمت دیگر گرمتر باشد، منبسط شده و چگالی آن کم می شود. به همین دلیل است که گردابههای حرارتی در اتمسفر و اقیانوسها ایجاد میگردند و یا بالنهایی که با هوای گرم پر میشوند، بالا میروند. جابجاییهای طبیعی به دو دسته تقسیم میگردند که هر کدام با الگوهای رفتاری خاصی مشخص میشوند. اولین دسته که “گرمایش از سطح زیرین”[4] نام دارد، در اثر حرارت دادن یک صفحه زیرین که سیال سردتری در روی آن در جریان است، ایجاد میگردد. مشخصه اصلی این دسته، وجود ساختارهای بزرگ و منسجم در سیال مانند پلومها[5]، سلولهای حرارتی[6] و سلولهای رایلی-بنارد[7] است. دومین دسته به “گرمایش
از کنارهها”[8] معروفند که صفحه عمودی گرم سادهترین مثال این دسته به شمار میرود. مشخصه اصلی این دسته هم گرادیانهای شدید دما و سرعت در لایه های مرزی است.
امروزه، تحقیقات مکانیک سیالات در این خصوص به دو زمینه مطالعاتی محدود می شود. زمینه مطالعاتی اول اندازه گیری تجربی داده های جریان و دیگری، شبیه سازی عددی معادلات ریاضی حاکم بر جریان است. مطالعه در هر کدام از این زمینهها مشکلات مخصوص به خود را دارد. کار تجربی از نااطمینانیهایی که در شرایط مرزی وجود دارد و همچنین مشکل اندازه واقعی مدل رنج میبرد و معمولا پر هزینهتر از روش عددی است. هر چند برای اثبات درستی روش عددی و بدست آوردن فرضیات و ثوابت تجربی، روش تجربی همواره لازم است. اما اگر یک مدل عددی برای حالت خاصی به کمک داده های تجربی تأیید شود، نتایج آن مدل برای حالتهای مشابه نیز قابل استناد است، بدون اینکه برای آن حالتها نیاز به هزینه کار تجربی باشد و این نقطه قوت شبیه سازی عددی است.
2-1- نانوسیال
گرمایش و سرمایش یک سیستم توسط سیال در بسیاری از صنایع مانند صنایع الکترونیک، نیروگاهها، دستگاههای نوری ،آهنرباهای ابر رسانا، کامپیوترهای فوق سریع، موتورهای ماشین و بسیاری از کارخانجات از اهمیت زیادی برخوردار است. تمامی سیستمهای خنک کننده وگرمایشی بر پایه انتقال حرارت طراحــی میشوند. با توجه به این امر توسعه تکنیکهای موثر انتقال حرارت با توجه به محدودیت منابع طبیعی و تمایل به کاهش هزینهها بسیار ضروری میباشد. بطور معمول سیستمهای خنک کننده با هوا بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و قابل اطمینانتر هستند. اما زمانیکه نیاز به شار حرارتی[1] بالا و انتقال حرارت سریع وجود دارد، از مایعاتی مانند آب، اتیلن گلیکول و مایعات مناسب دیگر استفاده می شود که محدودیت حرارتی دارند. سیالات معمول مورد استفاده برای انتقال حرارت دارای ضریب رسانش حرارتی پایین میباشند، در حالی که فلزات دارای رسانش حرارتی بالاتر از سه برابر اینگونه سیالات میباشند. بنابراین استفاده از ذرات جامد فلزی و ترکیب آنها با اینگونه سیالات برای افزایش ضریب رسانش حرارتی و در نتیجه افزایش راندمان حرارتی بسیار مطلوب به نظر میرسد.
ماکسول در سال 1881[2] [1] برای اولین بار بحث افزایش ذرات جامد به سیال را مطرح کرد و رابطهای برای ضریب رسانش حرارتی مخلوط سیال خالص و ذرات جامد ارائه نمود. سالها استفاده از سوسپانسیون سیال و ذرات جامد بسیار کوچک در ابعاد میکرو مورد توجه محققین بوده است. اما این سیالات با ذرات جامد معلق در حد میکرومتر[3] مشکلات فراوانی مانند رسوب گذاری، ناخالصی، خوردگی و افزایش افت فشار و… داشته اند تا اینکه ابتدا ماسودا و همکاران [2] و سپس چویی [3] ایده نانوسیال[4] را برای اولین بار مطرح نمودند و انقلاب بزرگی در زمینه انتقال حرارت در سیالات پدید آوردند. همچنین به مقدار زیادی خوردگی، ناخالصی و مشکلات افت فشار به دلیل کوچک بودن ذرات کاهش پیدا کرد و از طرفی پایداری برخی سیالات در مقابل رسوبگذاری بطور چشمگیری بهبود یافت. نانوتکنولوژی بطور کلی معرف روش جابجایی تکتک اتمها و آرایش آنها به صورت دلخواه میباشد. به همین سبب اندازه و ابعاد کاری این مجموعه بسیار کوچکاند که البته پیشوند نانو بیانگر حدود این فناوری است. نانوسیال عبارت است از ذرات بسیار ریز جامد در ابعاد بین 1 تا 100 نانومتر[5] معلق در یک سیال پایه. بطور معمول نانوذرات از جنس فلزاتی مانند مس، آلومینیوم، پتاسیم، سیلیسم و اکسیدهای آنها و سیالات پایه نیز عمدتا از سیالات با رسانایی پایین مانند آب، اتیلن گلیکول و سیالاتی از این دسته که در صنعت به عنوان هادی انتقال حرارت مورد استفاده قرار میگیرند، میباشند. در سالهای اخیر افزایش ذرات جامد به سیال به دلیل افزایش خواص حرارتی سیال و در نتیجه افزایش انتقال حرارت مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. تحقیقات محققین نشان میدهد که ضریب رسانش حرارتی در نانوسیال حدود 15 تا 40 درصد و راندمان حرارتی حدود 40 درصد نسبت به سیال پایه افزایش می یابد [4].
[1] Heat Flux
[2] Nano Fluid
[3] Micrometer
[4] Nano Fluid
[5] Nanometer
[1] Natural Convection
[2] Forced Convection
[3] Free Convection
[4] Heating-from-below
[5] Plumes
[6] Thermal Cells
[7] Rayleigh-Benard
[8] Heating-from-the-side
فرم در حال بارگذاری ...