و اهداف
امروزه اکثر مردم با مقادیر بسیار زیادی از مواد شیمیایی و سموم مختلف به طور مستقیم و غیر مستقیم در تماس هستند (Devlin, 2002). کبد بعنوان یک عضو مهم علاوه بر اعمال متابولیک و ترشحی، در خنثی کردن سموم نیز نقش دارد. عمل سم زدایی در کبد توسط سیستم سیتوکروم P450 موجود در شبکه اندوپلاسمی انجام می شود. به همین علت سلولهای کبدی بیشتر در خطر این سموم میباشد (Lupp et al., 2001; Singh and Handa, 1995). برخی دارو ها نیز دارای آثار مخربی هستند. این سمیتها به علت مجموعه ای از توالیهای خاص در ویژگی های عروقی، ترشحی و سوخت و سازی مربوط به کبد می باشد. حدود %75 خون کبدی مستقیمأ از گردش خون گوارش و طحال، توسط ورید پورت وارد کبد می شود. خون پورت، دارو ها و مواد سمی جذب شده را مستقیماً پس از جذب از دستگاه گوارش، به شکل تغلیظ شده به کبد میآورد (Hartmut, 2002).
آهن فراوانترین ماده معدنی بدن میباشد و یک عنصر مهم در سیستمهای زیستی محسوب می شود اما مقادیر زیاد آهن منجر به سمیت در سلولها می شود. بیش از %25 آهن در بدن به فرم فریک(Fe3+) میباشد که در هموسیدرین، فریتین و ترانسفرین در کبد، طحال و مغزاستخوان میباشد. از دلایل ایجاد مسمومیت آهن داروهایی مثل مولتی ویتامینهای محتوی آهن هستند. بسیاری از ترکیبات محتوی آهن بصورت نمک هستند مانند فریک هیدروکسید و فروس سولفات. در دوزهای بالای مصرف آهن، وقتی پروتئینهای متصل شونده به آهن اشباع شدند، یون آهن آزاد وارد گردش خون عمومی شده، وارد سلولهای کبد، قلب و مغز می شود و در سطح سلولی منجر به پراکسیداسیون لیپید و آسیب غشای میتوکندری، میکروزوم و دیگر اندامک ها میگردد. کبد جایگاه اصلی ذخیره آهن در بدن است و این
آهن اضافی را در سلولهای کوپفر و هپاتوسیتها ذخیره می کند که منجر به مرگ برنامه ریزی شده در سلول میگردد (Albretsen et al., 2006). آهن منجر به تسریع آسیب اکسیداتیو می شود که احتمالاً مسئول ایجاد فیبروژنز کبدی و تولید سرطان است. مکانیسمی که طی آن آهن اثر سمی خود را اعمال می کند شامل افزایش تولید رادیکالهای آزاد و پراکسیداسیون لیپید در غشای اندامکها می باشد. گزارش شده است که اشکال مختلف آهن منجر به پراکسیداسیون لیپید در سلولهای کبدی شده و می تواند تولید گونه های واکنشگر اکسیژن را تسریع نمایند. آهن معدنی از طریق واکنش فنتون[1] منجر به تولید گونه های واکنش گر اکسیژن (ROS[2]) و مرگ سلول اندوتلیال میگردد (Allameh et al., 2008). طبق مطالعاتی که در سالهای اخیر انجام شده مشاهده گردیده است که ROS ، در ایجاد التهاب در انواع آسیبهای کبدی مؤثر است (Hartmut, 2011). همچنین مطالعات نشان داده اند که فروس سولفات در دوزهای بالا باعث سمیت کبدی میگردد که با افزایش میزان آنزیم های ALT[3]،AST[4] ، ALP[5] و ACP[6] (اسید فسفاتاز) و نیز افزایش میزان بیلیروبین همراه است در حالیکه سطح پروتئینهای سرم کاهش پیدا می کند. همچنین، مطالعات هیستولوژیک کبد، نکروز، تغییرات چربی و التهاب پورت را نشان داده اند (Pawar et al., 2012; Selvi, 2012).
برای حفاظت از سلول های کبدی از داروهای شیمیایی مختلفی استفاده می شود که به نوبه خود عملکرد کبد را تحت تأثیر قرار می دهند ولی استفاده از ترکیبات آنتی اکسیدان و نیز گیاهان حاوی ترکیبات فنلی همچون زنجبیل، مفید بوده و بدون اثرات جانبی تأثیر حفاظتی ایفا مینماید (Vinson and Dabbagh,1998). زنجبیل، یک گیاه دارویی است که از ساقه زیر زمینی (ریزوم) آن از دوران باستان به طور گسترده در چین، هند و یونان، جهت درمان نفخ معده، زخم معده، بهبود گردش خون، جنون، گلو درد، کاهش قند خون در دیابت، درمان دردهای رماتیسمی و نیز بعنوان داروی ضد تومور استفاده میشده است (Badreldin et al., 2008; Sanwal et al., 2010). خاصیت آنتی اکسیدانی زنجبیل به دلیل وجود ترکیبات پلی فنول، ویتامین c، بتا- کاروتن، فلاوونوئید ها و تانن ها میباشد (Adel and Prakash, 2010). ریشه این گیاه حاوی ترکیبات پلی فنول فراوانی نظیر جینجرول و شوگائول است که دارای فعالیت آنتی اکسیدانی قوی میباشند (Motawi et al., 2011). با توجه به مطالعات قبلی مشخص شده که زنجبیل دارای اثر ضد التهابی و آنتی اکسیدانی می باشد و همچنین نقش حفاظت کبدی دارد. از آنجا که تاکنون گزارشی مبنی بر بررسی تأثیر عصاره هیدرو الکلی زنجبیل بر روی اختلالات کارکردی و بافتی کبدی ناشی از فروس سولفات منتشر نشده است، در این تحقیق، این موضوع مورد مطالعه قرار میگیرد.
فرم در حال بارگذاری ...