وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه ارشد: تحلیل پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی منطقه 22 تهران

مسکن یکی از نیازهای اساسی انسان است که موقعیت اجتماعی، کیفیت زندگی و رفاه و جایگاه او را در جامعه تعیین می کند. خانه ها مکانی هستند که باید خوب طراحی و خوب ساخته شوند و به طور مطلوب در ارتباط یا عوامل محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار گیرد. در واقع می توان گفت مسکن بر روی زندگی روزمره انسان، سلامت و امنیت و رفاه او تاثیر می گذارد در واقع به عنوان یک عنصر کالبدی می تواند ارتباط دهنده بین جامعه و محیط زیست باشد (Golubchikov & Badyina, 2012:9). بیش از نیم قرن از آغاز آپارتمان سازی در کشور می گذرد. دلایلی زیاد و متفاوتی برای این موضوع بیان شده است؛ از جمله زیاد شدن جمعیت، کمبود زمین برای احداث خانه های تک واحدی، امنیت بیشتر در مجتمع های مسکونی، توان مالی شهروندان و بسیاری دلایل دیگر که بر افزایش آپارتمان سازی و توسعه ی آپارتمان نشینی تاثیر می گذارند. هر چند تمامی دلایل بیان شده به طور مستقیم و غیر مستقیم با این موضوع ارتباط دارند. اما مجتمع های به عنوان پیچیده ترین و اساسی ترین عملکرد در عرصه معماری دو قرن اخیر به حساب آمده و می توانند تاثیرات بسیار زیادی بر رفتار ساکنین و روابط آنها داشته باشند. این مجتمع ها ترکیب فضاهای باز و بسته متعددی هستند که به هم مرتبط بوده و در هم تنیده اند. فضای باز به عنوان بخش جدایی ناپذیر مجتمع های مسکونی، هم از نظر روابط اجتماعی و هم از نظر ساختار و منظر شهری حائز اهمیت هستند. در واقع فضاهای باز مسکونی به نوعی تبلور ماهیت زندگی جمعی هستند و موجب فرآهم آمدن موقعیت هایی برای رشد خلاقیت، زمینه معاشرت تقابل و تعامل اجتماعی ساکنین می شوند (یزدانی و تیموری، 1391: 86). توانایی یک جامعه در دنبال کردن ابعاد پایداری، تا حدود زیادی به توانایی اجتماع یعنی مردم، نهادها و اوضاع جغرافیایی و بوم شناختی آن جامعه بستگی دارد. ایجاد توانایی شامل قابلیت های انسانی، علمی، فناورانه، سازمانی، نهادی و منابع جامعه می شود. یکی از اهداف اصلی در ایجاد توانایی، افزایش قدرت ارزیابی و شناخت مسائل مربوط به انتخاب خط مشی و شیوه هایی اجرای طرق مختلف توسعه است که به درک مردم جامعه مورد نظر از محدودیت ها، قوت ها و الزامات زیست محیطی بستگی دارد. به طور مسلم، هدف پایداری بقاء انسانهاست که افزون بر ابعاد بوم شناختی و اقتصادی، دارای بعد اجتماعی نیز هست. در بعد اجتماعی پایداری هدف ایجاد فرایند توسعه ای است که تداوم آن منوط به گسترش روز افزون همبستگی و یکپارچگی اجتماعی است. در حقیقت، مهم ترین اهداف در این بعد، خلق تمدن انسانی با توزیع عادلانه درآمدها به منظور کاهش فاصله بین اغنیا و فقرا است. در این بعد، باید نقش همبستگی، هماهنگی در عمل و مشارکت بین بخش ها و افراد را ایفا کند. برای این نوع توسعه به واقعیت جهانی و منطقه ای تبدیل شود همکاری و تفاهم بین المللی ضروری است (ساسان پور، 1390: 140). پایداری اجتماعی در عملکرد توسعه نقش مهمی را ایفا می کند و سطح تمرکز در توسعه پایدار برای دستیابی به پایداری اجتماعی به عوامل تاثیرگذار در توسعه و برنامه ریزی توسعه برای حال و آینده بستگی دارد. از منظر جهت گیری اجتماعی برای بهینه سازی ظرفیت مداوم توسعه به عنوان یک موقعیت مکانی طولانی مدت برای روابط انسانی و توسعه فرهنگی مناسب می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی شاخص های پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی میزان پایدار بودن آن را از جهت حس تعلق، مشارکت، برابری، همبستگی اجتماعی، دسترسی و… بررسی کند و نتایج آن را در جهت اجرای بودن در برنامه های و پروژه ها در مورد مجتمع مسکونی قرار دهد.

 

2-1- طرح مسأله

 

در نیمه دوم قرن بیستم، بخصوص در سه دهه آخر آن، شهرها با سرعت زیادی گسترش یافته و کشورها با سرعت بیشتری به شهرنشینی و افزایش شهرها و جمعیت شهری خود دست زده اند. رویکرد صرف شهرسازی به ابعاد کالبدی- کارکردی شهر بدون توجه به ارزشها و

پایان نامه

 اهداف اجتماعی و اقتصادی مترتب بر آن، فلسفه وجودی شهرها، به عنوان محلی برای زندگی را با تردیدهای جدی مواجه کرد، به گونه ای که عمده انتقادات علیه این نوع برنامه ریزی، متوجه اهداف و ارزش های اجتماعی و کیفی و به عبارتی «قابل زیست بودن شهر»  متمرکز شده بود (مهدیزاده، 1381: 292- 291). این امر خارج از ادامه روند تکاملی و تحول اجتماعی صد ساله اخیرایران، نتیجه سرعت گرفتن سرمایه داری در چهارچوب یک اقتصاد تک محصولی متکی بر صادرات نفت و کاهش اهمیت بخش کشاورزی و در نتیجه ایجاد روند مهاجرت از روستا به شهرها می باشد. بروز بحران آسیب زای مسکن و ضرورت آپارتمان نشینی در کل دنیا، اساسا” بازتاب انتقال از جوامع مبتنی بر کشاورزی، نظام ایلاتی و طایفه ای خانواده های پدر سالار و گسترده به نوع دیگری از جوامع مبتنی بر صنعت و خدمات با نظام استقرار شهری و بروز فرهنگ نو ظهور فردگرایی با خانواده های هسته ای می باشد. رشد و گسترش ابعاد فیزیکی و اجتماعی شهرها، ناشی از افزایش جمعیت شهری، تاثیرات قابل توجه و در عین حال اجتناب ناپذیری را بر زندگی شهری گذاشته است. این تاثیرات طیف وسیعی از معضلات و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و نابسامانی های کالبدی- فیزیکی را شامل می شود. ضمن اینکه هر یک از ابعاد مذکور در ارتباط متقابل، یکدیگر را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. آپارتمان نشینی به عنوان پدیده ای نوین در جوامع شهری، چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته سبک زندگی مردم را تغییر داده است. نیاز فوری و مبرم اکثریت مردم شهرنشین به مسکن و ناهماهنگی تهیه آن با رشد جمعیت بویژه در شهرهای بزرگ موجب شده که بیش از هر امر دیگر به کمبود مسکن توجه شود و  در این راستا بیش از آنکه مسائل روانی و اجتماعی خانواده در تامین مسکن مورد توجه قرار گیرد عامل کمی متاثر از عوامل اقتصادی سایر عوامل را تحت الشعاع قرار می دهد. امروزه به علت جبر زندگی و تک بعدی نگری و اصل قرار گرفتن اقتصاد، بسیاری از ارزشهای انسانی، اجتماعی، و فرهنگی نادیده گرفته می شود (ضرغامی، 1389 :2). روند آپارتمان سازی در کلان شهرها کشور به دلایل گوناگون از جمله: افزایش جمعیت، کمبود زمین و گرانی مسکن، با سرعت و ضرب آهنگ بالایی شروع شد و به مرور به شهرهای دیگر سرایت کرد. ساخت مجتمع های آپارتمانی در نقاط گوناگون شهرها و اسکان افراد دارای فرهنگ های خاص، تنوع فرهنگی و نداشتن شناخت کافی از دیگران که به اصطلاح همسایه هم، به شمار می روند، مشکلاتی را برای ساکنان به وجود می آورد. در این زمینه دولت ها نیز معمولا” در تولید مسکن بیشترین توجهات خود را معطوف به تولیدانبوه، سرعت بخشیدن به اجرا، پاسخگویی به کمبود مسکن و کنترل بازار مسکن معطوف می نمایند و در چنین شرایطی موضوعات اقتصادی و فنی اصلی ترین نقش را ایفا می کنند زیرا اقدامات عجولانه و سریع در تولید و انبوه سازی، در بسیاری از مواقع سبب توجه به کمیت و غفلت از کیفیت شده است این در حالی است که علل ایجاد مجتمع های مسکونی عواملی چون برقراری امنیت، بهره گیری از امکانات بیشتر و بهتر، کاهش هزینه ها، همگرائی اجتماعی، حس تعلق به مکان که زیر مجموعه پایداری اجتماعی است، می باشند. طی دهه های اخیر آپارتمان نشینی در کشورمان به شدت افزایش یافته است. در بسیاری از شهرهای بزرگ، خانه ها و جنگل ها تخریب شده اند و ساختمان های مرتفع و مجتمع های مسکونی جای آنها را گرفته است. تجاری شدن  مجتمع های مسکونی و انتشار دیدگاه منفی نسبت به آنها به  عنوان مراکز ناهنجاریهای اجتماعی این فضاها را نه تنها به تعامل اجتماعی و گروهی میان شهروندان تبدیل نکرده است بلکه این امر منجر به انزوا و بیگانگی، عدم حس همسایگی و تعلق به مکان شده است. با توجه به نابسامانی ها و نظر به وجود مجتمع های مسکونی و بلند مرتبه سازی های صورت گرفته در منطقه 22 تهران، این تحقیق بر آن است با مطالعات و انجام تحقیقاتی جامع در راستای پایداری اجتماعی، چارچوبی مناسب برای برنامه ریزی مجتمع های مسکونی جهت ارتقای تعلقات اجتماعی و کیفیت سکونت و دستیابی به شاخصهای توسعه پایدار اجتماعی را پیشنهاد کند.

 

3-1- سوالات تحقیق

 

1- چه عواملی در شکل گیری و گسترش مجتمع های مسکونی در منطقه 22 تهران تاثیر گذار می باشد؟

 

2- پیامدهای مثبت و منفی اجتماعی حاصل از شکل گیری مجتمع های مسکونی در منطقه 22 چیست؟

 

4-1- فرضیات تحقیق

 

فرضیه، توجیه و تبیین های حدسی معینی را درباره واقعیات عرضه می کند و پژوهشگران را در بررسی این واقعیات و تجارب کمک و هدایت می کند. فرضیه یک پیشنهاد توجیهی و به زبان دیگر راه حل مسئله است که هم به یافتن نظم و ترتیب در بین واقعیات کمک می کند و هم باعث استنتاج می شود (حافظ نیا، 1392: 133). فرضیه های این تحقیق پاسخی فرضی به سوالاتی است که پس از گرداوری داده ها و تجزیه وتحلیل آنها، این فرضیه ها مورد  آزمون قرار خواهد گرفت تا درستی و نادرستی آن اثبات گردد. این فرضیه ها عبارتنداز:

 

فرضیه اول : دسترسی به زمین قابل سکونت در منطقه 22 موجب هدایت سازمان ها و ارگانهای و نهادهای دولتی و غیر دولتی به سرمایه گذاری در ساخت و ساز مجتمع های مسکونی شده است.

 

فرضیه دوم : سکونت در مجتمع های مسکونی ضمن افزایش امنیت، کاهش هزینه های زندگی و غیره… موجب بروز مشکلاتی چون کاهش حس تعلق، انزوا و بیگانگی و غیره … گردیده است.

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی نقش تعهد سازمانی برعملكرد كاركنان در شركتهای بیمه

سازمان ها امروزه به سبب توسعه و گسترش فعالیت های اقتصادی و خدماتی ناگریز از تدارک ، حفظ و اداره نیروی انسانی پرتوان در مقیاسی بزرگ و متنوع هستند. امروزه منابع انسانی نقش مهمی در رشد و توسعه اهداف سازمان ها دارند. سازمان های امروزی دریافته اند که اگرنتوانند پاسخگوی نیاز های مردم باشند به ناچار باید از چرخه حیات خارج شوند. این حقیقتی انکارناپذیراست که دریک سازمان برآیند تمام متغیرها درنهایت منجربه عملکرد سازمانی می شود که عملکرد سازمانی خود برآیند عملکرد کارکنان است. عملکرد از آن جهت پر اهمیت است که نقشی عمده در بهبود و پیشرفت سازمانها دارد.  اکثر نظریه پردازان عملکرد سازمانی در تلاش برای پاسخ به چنین پرسشهایی به تبیین نظریه ی عملکرد و عوامل سازنده ی آن پرداخته اند. (فقیهی فرهمند، 1388: 181-169).

 

در واقع یکی از مسائل اساسی که امروزه مدیران با آن مواجه هستند، بهبود عملکرد کارکنان و در نتیجه افزایش بهره وری سازمان می باشد. به عبارتی می توان گفت که تمام تلاشهای مدیریتی افراد در راستای افزایش عملکرد کارکنان معطوف است(Kandula & Srinivas R.

پایان نامه

 ,2007:306). به بیانی دیگر، در شرایط متغیر کنونی، سازمان ها برای دستیابی به کارایی و اثربخشی بیشتر و در نهایت حصول اهداف از پیش تعیین شده، ناگزیرند که توجه کافی به منابع انسانی خویش داشته و عملکرد آنها را در سازمان بررسی و ارزیابی نمایند(حقیقی، احمدی و رامین مهر، 1388: 101-79). در بررسی عملکرد کارکنان به عنوان یک متغیر وابسته در علم مدیریت و سازمان متغیرهای مختلفی شناسایی شده اند که این متغیر(عملکرد کارکنان) را تحت تاثیر قرار می دهند یکی از این متغیر ها ی بسیار مهم تعهد سازمانی می باشد. می توان گفت که تعهد سازمانی یک ملاك مهم برای اثر بخشی سازمان است .علاقه به این مفهوم مدیریتی همچنین با این امر توجیه می‌ شود كه شاخص بسیار مناسب برای سنجش سعی و تلاش افراد و وفاداری ایشان به سازمان می‌ باشد .به طور خاص، تعهد سازمانی با ثبات نیروی كار، سعی و تلاش كاركنان، عملكرد شغلی، كیفیت خدمات و رفتارهای هماهنگ مرتبط است (قمری، 1390: 119-101). امروزه مدیران سازمان ها به خوبی دریافته اند که مهمترین عامل کسب مزیت رقابتی، منابع انسانی سازمان هاست، از این رو توجه به مقوله تعهد و وفاداری منابع انسانی به سازمان وانجام هر چه بهتر نقش های اختصاص یافته به آن ها و حتی وظایف فرانقشی منابع انسانی ، یکی از دغدغه های جدی مدیران سازمان هاست. نبود تعهد سازمانی در میان كاركنان از جمله معضلات و مسائل مهم سازمانی در غالب سازمان های امروز است. بهبود عملكرد كاركنان موجب تامین مزیت رقابتی سازمان در حفظ سودآوری و بقای آن در جهان پر رقابت امروز منجر می شود كه مستلزم همسوئی اهداف فرد با اهداف سازمان، تامین رضایت شغلی و بهبود نگرش افراد به نتایج تلاش آنها در سازمان است. بنابراین بررسی تاثیر تعهد سازمانی بر عملكرد كاركنان و بررسی در مولفه های شكل گیری تعهد سازمانی می‌تواند به یافتن و ارائه راهكارهای موثری بیانجامد كه مدیران سازمان ها با توسل به آن، به بهبود عملكرد كاركنان خود و نهایتاً به پیشبرد اهداف سازمان توفیق یابند (حقیقت منفرد،حضرتی و میرزازاده، 1389: 89). در این مطالعه ضمن بررسی ادبیات و پیشینه موضوع، بویژه در زمینه های نگرش، اجزا و نحوه، شكل گیری آن و تبیین نگرش های مهم در رفتار سازمانی كاركنان، پیش شرط ها و پیامدهای مهم تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است تا بر اساس آن مدل مفهومی و فرضیات لازم برای بررسی اثرات تعهد سازمانی بر عملكرد كاركنان شركت های بیمه( ایران – دانا- آسیا) در استان گیلان فراهم آید.

 

فصل اول تحقیق حاضر شامل  بیان مساله، اهمیت و ضرورت تحقیق، چهارچوب نظری، فرضیه های تحقیق به همراه تعاریف نظری و عملیاتی و قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی است.

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر روی دستکاری اقلام تعهدی اختیاری و فعالیت های واقعی


مدیران با توجه به اختیاری که به خصوص در به‌کارگیری اقلام معوق دارند، به دنبال آگاهی از نحوه تاثیر این عوامل بر ثروت خود می‌باشند تا با به‌کارگیری آن­ها در جهت منافع خود، ثروت‌ خود را تا حد ممکن افزایش دهند. بنابراین مدیران بنگاه‌های اقتصادی از انگیزه لازم برای دستکاری سود با هدف حداکثرسازی ثروت خود برخوردارند. البته در بعضی مواقع منافع مدیران موقعی تضمین خواهد بود که منافع سهام­داران تضمین شده باشد. در نتیجه مدیران انگیزه قوی برای افزایش ثروت سهام­داران دارند، چون منافع خود را در گرو افزایش رفاه سهام­داران می‌بینند. بنابراین مدیران اقدام به مدیریت سود و افزایش ثروت سهام­داران می‌کنند؛ نه به خاطر این موضوع که ثروت سهام­داران زیاد شود، بلکه به این خاطر که منافع خود آن­ها تضمین شود. مخصوصا زمانی این رویداد رخ می‌دهد که حقوق و مزایای مدیران تابعی از افزایش ثروت سهام­داران باشد. در این حالت مدیران با انگیزه بیشتری اقدام به مدیریت سود خواهند کرد. از سوی دیگر، مالکان واحدهای تجاری نیز ممکن است در جهت منافع خود، محرک مدیران به منظور اعمال مدیریت سود باشند(بهارمقدم، 1385 ، ص 45).
گزارش­های مالی، منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم گیری­های اقتصادی به شمار می­روند که مدیران، سرمایه­گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده­کنندگان برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود از آنها استفاده می­ کنند. از آنجایی که اطلاعات به صورت یکسان در اختیار استفاده­کنندگان قرار نمی­گیرد، بین مدیران و سرمایه ­گذاران عدم­تقارن اطلاعاتی ایجاد می­ شود. عدم­تقارن اطلاعاتی، وضعیتی است که مدیران در مقایسه با سرمایه­گذاران، دارای اطلاعات افشا نشده بیشتری در مورد عملیات و جوانب مختلف شرکت در آینده می­باشند. همین امر سبب می­ شود که مدیران انگیزه و فرصت مدیریت سود را داشته باشند(ابراهیمی­کردلر و حسنی آذرداریانی، 1385، ص 488-500).
 1-2 بیان مسئله
اطلاعات در بازار سرمایه، پایه اولیه­ی معاملات، تلقی می­گردد به طوری كه قیمت اوراق بهادار، رابطه­ایی مستقیم با اطلاعات در اختیار سرمایه­گذاران­، دارند. در دهه­ 1970­ میلادی، سه دانشمند به نام­های مایكل اسپنس، جورج آكرلروف و جوزف استیلیتز در زمینه­ اقتصاد اطلاعات نظریه­ای را پایه­گذاری كردند كه به نظریه­ی عدم­تقارن اطلاعاتی ­موسوم شد. عدم­تقارن اطلاعاتی به وضعیتی اطلاق می­ شود كه در آن، یكی از دو طرف مبادله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار داشته باشد. این امر به علل مختلف از جمله وجود معاملات و اطلاعات محرمانه، به وقوع می­پیوندد. اسكات در كتاب ایتالیک حسابداری مالی خود، عدم­تقارن اطلاعاتی مزیت اطلاعاتی برخی از طرف­های معامله نسبت به دیگران در یک داد و ستد بازرگانی تعریف می­كند. مقاله آكرلوف[5](1970) به عنوان “بازار سرمایه” تحقیقی با اهمیت در ادبیات اقتصاد اطلاعات محسوب می­ شود و توجه صاحب­نظران حوزه های مختلف اقتصادی را به مسأله­ عدم­تقارن اطلاعاتی و تبعات آن جلب نموده است. ریشه و پایه­ نظریه­ی مذكور بر این اصل استوار است كه در یک معامله، چنان­چه یكی از دو طرف از شرایط واقعی كالاهای مورد نظر آگاهی نداشته باشد، طرف دوم می ­تواند سود بیشتری حاصل نماید. در چنین شرایطی، گونه­ای از نبود اطمینان و عدم قطعیت بر فضای معامله حاكم خواهد بود كه در نهایت، به تضعیف جریان بازار و به عبارت دیگر، شكست بازار می­انجامد(آکرلوف، 1970، ص 488-500).
مداخله هدفمند در فرایند گزارشگری مالی خارجی كه به قصد كسب منافع شخصی صورت می­گیرد را “مدیریت سود” گویند. مدیریت سود زمانی واقع می­ شود كه مدیر ارقام متفاوتی از سودهای واقعی را به سهام­داران گزارش نماید. در واقع مدیریت سود، اقدامی آگاهانه

دانلود مقاله و پایان نامه

 و عامدانه جهت كاهش نوسان­های سود گزارش شده در طول دوره­ های متوالی در حول سطحی از سود، كه سطح عادی (نرمال) سود شركت نامیده می­ شود، تعریف شده است. به طور کلی مدیریت سود از دو طریق انجام می­ شود:1) دستکاری در اقلام تعهدی اختیاری و یا 2)دستکاری در فعالیت­های واقعی(ملانظری و کریمی­فرد، 1386، ص 85).

جونز (1991) تفاوت سود و وجوه نقد حاصل از عملیات را به عنوان اقلام تعهدی تعریف می­كند و آن ­را به دو قسمت اقلام تعهدی اختیاری و اقلام تعهدی غیراختیاری تقسیم می­كند كه در برخی از پژوهش­های مرتبط با اقلام تعهدی(مانند دچو[7]، 1994. نوروش و همكاران، 1385. مدرس و عباس­زاده، 1387 و كانگ و همكاران، 2006) از این تقسیم ­بندی استفاده شده است. در این تحقیق بر اقلام تعهدی اختیاری به عنوان منشاء اولیه­ی مدیریت سود تمركز شده است. زیرا تغییر در روش­های حسابداری و یا زمان­بندی تصمیمات مالی و یا سرمایه ­گذاری، روش­های مفیدی برای جلوگیری از دعاوی حقوقی نبوده و باعث می­شوند كه به شدت مشهود بوده و احتمالا خیلی سریع توسط سرمایه ­گذاران شناسایی می­شوند(گارسیالارا و همكاران[9]، 2008، ص 16).
دستکاری فعالیت­های واقعی شرکت زمانی روی می­دهد که مدیران فعالیت­هایی انجام می­ دهند که آن­ها را از بهترین عملکرد منحرف کند تا بتواند سودهای بالاتری گزارش کند(ولی­زاده­لاریجانی، 1385، ص 2). روی­چودهری[10](2006)به منظور شناسایی در فعالیت­های واقعی، الگوهای فروش غیرعادی، هزینه­ های اختیاری و هزینه­ های تولید را برای شرکت­ها مورد بررسی قرار داد. در این تحقیق مشابه تحقیقات انجام شده اخیر، جریان­های نقدی غیرعادی، تولید غیرعادی و هزینه­ های اختیاری غیرعادی به عنوان معیارهای مدیریت سود مبتنی بر فعالیت­های واقعی در نظر گرفته می­ شود.
مدل­های تحلیلی متعددی روشن ساخته­اند كه میزان مدیریت سود فرصت طلبانه به تناسب سطح عدم­تقارن اطلاعاتی افزایش می­یابد. برای مثال دی و همكاران به صورت تحلیلی نشان دادند كه وجود عدم­تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سها­م­داران یک شرط اساسی برای مدیریت سود است. دی فرض كرد كه بین گروه­های سهام­داران هم­پوشانی وجود دارد. سهام­داران فروشنده به مدیریت اجازه می­ دهند كه به منظور القای یک تصویر مناسب به گروه خریداران، از یک سیاست مشخص مدیریت سود پیروی نماید. در این مدل، مدیر از یک مزیت اطلاعاتی نسبت به سهام­داران برخوردار است. در نتیجه عدم­تقارن اطلاعاتی یک شرط ضروری برای مدیریت سود در این وضعیت است. همچنین ریچاردسون[12](1998) شواهدی تجری را مطابق با این استدلال­ها فراهم ساخته است. او دریافت كه میزان عدم­تقارن اطلاعاتی كه از طریق دامنه خرید و فروش و پراكندگی پیش­بینی­های تحلیل­گران اندازه ­گیری شده، با درجه مدیریت سود رابطه مثبت دارد، یعنی با افزایش میزان عدم­تقارن اطلاعات، مدیریت سود هم افزایش و با کاهش عدم­تقارن ، مدیران کمتر یه مدیریت سود می­پردازند. و یا ایمهوف و توماس(1997) شواهدی را فراهم كردند كه نشان می­دهد ارزیابی تحلیل­گران از كیفیت افشا با سطح محافظه­كارانه­ بودن برآوردها و روش­های حسابداری و میزان افشای جزئیات اساسی ارقام گزارش شده ارتباط مثبت دارد. كاربرد یافته­ های آن­ها این است كه شركت­های دارای برآوردها و روش­های محافظه­كارانه (شركت­هایی كه كمتر به مدیریت سود مبادرت می­نمایند)، اطلاعات بیشتری را افشا می­نمایند. بر اساس این تحقیق، اگر شركت­هایی كه در گزارشگری محافظه­كارترند، كمتر به مدیریت سود مبادرت نمایند، می­توان نتیجه گرفت كه بین افشای شركتی و مدیریت سود رابطه منفی وجود دارد. به عبارت دیگر، شركت­هایی كه كمتر به مدیریت سود مبادرت می­ورزند، اطلاعات بیشتری را افشا می­كنند و شركت­هایی كه اطلاعات بیشتری را افشا می­نمایند، كمتر به مدیریت سود اقدام می­كنند و یا دمسکی وفریمور[14](1999) در تحقیق خود به این نتجه رسیدند که که مدیران موقعی به هموارسازی سود می­پردازند که:
الف) مدیران در شرایطی تضعیف شده و در معرض لغزش­های اخلاقی قرار گرفته­اند و
ب) عدم­تقارن اطلاعاتی بین سهام­داران و مدیران وجود داشته باشد(حسینی،1390، ص 7-8).
بنابراین در این تحقیق بر اساس تحقیقات انجام شده، شواهدی در ارتباط با چهار موضوع مهم در بورس اوراق تهران ارائه خواهد شد که توسط سایر تحقیق­ها با چنین جزئیاتی مورد بررسی قرار نگرفته است. ابتدا تاثیر عدم­تقارن اطلاعات بر روی دستکاری اقلام تعهدی اختیاری، دوم تاثیر عدم­تقارن اطلاعاتی بر روی دستکاری فروش، سوم تاثیر عدم­تقارن اطلاعاتی بر روی دستکاری تولید و چهارم تاثیر عدم­تقارن اطلاعاتی بر روی دستکاری هزینه­ های اختیاری که توسط مدیران انجام می­ شود، مورد بررسی قرار می­گیرد و در نهایت میزان این نوع دستکاری­ها را در دو سطح بالا و پایین از عدم­تقارن اطلاعاتی مقایسه کرده­ایم.

دانلود پایان نامه ارشد رشته علوم تربیتی : بررسی تاثیر هوش معنوی بركیفیت مراقبت پرستاری بیمارستانهای آموزشی و درمانی شهر بندرعباس

 

 

كیفیت ارائه خدمات و تولیدات همواره مورد توجه انسانها بوده است . شاید توسعه نوآوری و صنعت نیز ، برمبنای این اصل استوار باشد كه انسان هیچگاه نسبت به وضع موجود خود راضی نیست و همواره سعی در بهبود آن داشته است .اهمیت كیفیت در بخش صنعت در دهه های 1950-۱۹۴۰ مورد توجه قرار گرفت و در علوم پزشكی از سا ل ۱۹۸۰ مطرح شد(رجبی پور میبدی و همكاران، 1388)

 

یكی از مشاغل كلیدی و مهم در محیط های بهداشتی درمانی پرستاری است(موصلی و همكاران، 1389) و پرستاران بیش از 70 درصد افراد تیم بهداشتی درمانی را تشكیل می دهند(هكاری و همكاران، 1389). در مراقبت نیز، به عنوان بخش مهم پرستاری، مورد قبول بیشتر پرستاران و محققان پرستاری بوده و مترادف اقدامات پرستاری است. این مفهوم، نمونه بارز احساس، فكر و عمل است كه با خود راحتی جسمانی و روانی را فراهم می كند(بالجانی و همكاران، 1391).

 

علاوه بر موارد ذكر شده، اخیراً مطالعات زیادی در زمینه تأثیر معنویت در سازمانها و بهبود عملكرد افراد

 

انجام شده است كه آن را به عنوان نیروی قدرتمندی جهت سازگاری و تطابق بهتر افراد در مواجهه با مشكلات معرفی كرده است. ورود معنویت به حرفه ها و مشاغل پدیده نوپایی است كه می تواند تأثیر مثبتی در بهبود عملكرد و صلاحیت افراد و ارتقاء سازمان ها داشته باشد. هوش معنوی نیز سازهای جدید است كه به معنای مجموعه ای از قابلیت‌های فرد در ارتباط با منابع معنوی است كه دربردارنده نوع مؤثری از سازگاری و رفتارحل مسأله است و بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی، بین فردی و … شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش و دستیابی به یكپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید.حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی، بین فردی و … شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش و دستیابی به یكپارچگی درونی و بیرونی یاری مینماید  این هوش به فرد دید كلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویدادها میدهد و او را قادر به استفاده از ظرفیتها و منابع معنوى براى تصمیم گیرى هاى مهم و حل مسائل روزانه می كند(كریمی مونقی و همكاران، 1390).

 

پژوهش حاضر قصد دارد، علاوه بر سنجش میزان هوش معنوی و كیفیت مراقبت های پرستاری در بین پرستاران بیمارستانهای آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان، تاثیر هوش معنوی بر كیفیت ارائه مراقبت های پرستاری در بیمارستان های مذكور را نیز بررسی نماید.

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

 

 

١-٢- بیان مسئله

 

 

 

هوش، از جمله هوش معنوی بیانگر مجموعه مهارت ها و توانایی های مختلف است كه هر كدام به اشكال متفاوت در بافتهای اجتماعی و تاریخی ظاهر می شوند .والترز وگاردنر[1] عقیده دارند هوش مجموعه ای از توانایی هاست كه فرد را در حل مشكلاتش توانا نموده و این راه حل ها را دریک فرهنگ خاص جای می دهد(باب الحوائجی و همكاران، 1390). معنویت نیز به عنوان یكی از ابعاد انسانیت شامل آگاهی وخودشناسی می شود. بیلوتا معتقد است معنویت، نیاز فراتر رفتن از خود در زندگی روزمره و یكپارچه شدن با كسی غیر از خودمان است، این آگاهی ممكن است منجر به تجربه ای شود كه فراتر از خودمان است (غباری و همكاران، 1389). هوش معنوی تركیبی از عناصر هوش ومعنویت است (باب الحوائجی و همكاران، 1390). یانگ در تعریفی بیان می دارد “هوش معنوی ظرفیت انسان است برای جستجو و پرسیدن سئوالات غایی درباره معنای زندگی و به طور همزمان تجربه پیوند یكپارچه بین هریک از ما و جهانی است كه در آن زندگی می كنیم. با هوش معنوی به حل مشكلات با توجه به جایگاه معنا و ارزش آن مشكلات می پردازیم. هوشی كه قادریم توسط آن به كارها و فعالیتهایمان معنا و مفهوم بخشیده و با بهره گرفتن از آن برمعنای عملكردمان آگاه شویم و دریابیم كه كدامیک از اعمالمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و كدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم”(یانگ و ماو[2]، 2007). هوش معنوی سازه های معنویت و هوش را درون یک سازه جدید تركیب می كند و به عنوان ظرفیت انسان برای پرسیدن سئوالات نهایی درباره معنای زندگی و تجربیات همزمان و ارتباط یكپارچه بین ما و دنیایی كه در آن زندگی می كنیم تعریف شده است.آن یكی از هوش های چندگانه است و روش های متعددی را در برمی گیرد و می تواند زندگی درونی و روح را با زندگی بیرونی و كار در دنیا، یكپارچه و هماهنگ سازد . (باقری وهمكاران، 1390). هوش معنوى قادر است كه هشیارى یا احساس پیوند با یک قدرت برتر یا یک وجود مقدس را تسهیل كند یا افزایش دهد.(معصومی و همكاران، 1388) درباره اجزاى تشكیل دهنده ى هوش معنوی (مولفه ها) نظرات مختلفى ارائه شده است.  ویگلسورث[3]( 2004)، هوش معنوی را به عنوان توانایی برای رفتار كردن همراه با دلسوزی و مهربانی و عقل و خرد با حفظ آرامش درونی و بیرونی بدون توجه به شرایط می داند.(سهرابی، 1387) نوبل و وگان[4] نیز هشت مؤلفه را برای هوش معنوی در نظر گرفتند كه نشان دهنده رشد هوش معنوی است. این مؤلفه ها عبارتند از درستی و صراحت، تمامیت، تواضع، مهربانی، سخاوت، تحمل، مقاومت و پایداری و تمایل به برطرف كردن نیازهای دیگران(نوبل، 2000). همچنین ابعاد هوش معنوی از نظر كینگ[5] ، مجموعه ای از توانایی ها و قابلیت های ذهنی است ، كه شامل : الف ) تفكر انتقادی وجودی ب) ایجاد معنای شخصی ج) آگاهی متعالی د) توسعه هوشیاری (صریحی و همكاران، 1390).درواقع این هوش بیشتر مربوط به پرسیدن است تا پاسخ دادن، بدین معنا كه فرد سئوالات بیشتری را در مورد خود و زندگی و جهان پیرامون خود مطرح می كند.(مك مولن[6]، 2003). بحث هوش معنوی نه تنها در حوزه های فردی بلكه در حوزه های سازمانی نیزمورد توجه است و علاوه بر حوزه های روان شناختی، وارد سایر حوزه های علوم انسانی از جمله مدیریت شده و به جرات می توان گفت كه شاید علت تحقیقات فزاینده در حوزه معنویت مشاهده تاثیر چشمگیر آن در بعد بهبود عملكرد فردی و سازمانی بوده (ساغروانی، 1389) و از طرفی سازمان هایی كه به سطح بالاتری از كیفیت خدمات دست یابند، مزیت رقابتی پایدار خواهند داشت و با نظر به تاثیر انكار ناپذیر كیفیت در حوزه خدمات بهداشت و درمان (رجبی پورمیبدی و همكاران، 1388) و نقش پرستاران ، كه به عنوان بزرگترین گروه در میان كاركنان بهداشتی درمانی بوده و از دیدگاه قانونی و اخلاقی، پاسخگوی كیفیت مراقبتهای ارائه شده می باشند(بازارگادی و همكاران، 1386)، ارائه مراقبت ها و خدمات با كیفیت مناسب به عنوان یک اولویت در نظام خدمات بهداشتی درمانی به ویژه در زمینه خدمات پرستاری مطرح شده است ، به طوری كه در اغلب كشورها درجه بندی و اعتبار بخشی بیمارستان ها، تحت تاثیر مراقبت های پرستاری و كیفیت آن است (نیشابوری و همكاران، 1389). لذا با توجه به مطالب پیشگفت و باتوجه به مطالعات اندكی كه دراین زمینه انجام پذیرفته پژوهشگر بر آن شد، به این سوال اصلی پاسخ دهد كه، آیا هوش معنوی بركیفیت ارائه مراقبت ها توسط پرستاران، در بیمارستان های آموزشی و درمانی شهرستان بندرعباس تاثیر دارد ؟

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تآثیر یادگیری مشارکتی و یادگیری انفرادی بر یادسپاری اطلاعات علمی درس علوم تجربی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرپیرانشهر

با ورود به هزاره سوم میلادی دانش تجربی نو و پیشرفت های فناوری، این امکان را فراهم ساخته است که بازنمایی ذهنی از کره زمین به « دهکده جهانی » و بزرگراه های اطلاعاتی بهبود یافته و ضرورت چاره جویی در مسائل حاد اجتماعی – اقتصادی – فرهنگی و در مجموع بهرمندی از کیفیت بهزیستی و با هم زیستی بیش از پیش احساس گردد(مشایخ، 1381،ص1).

 

بدیهی است متناسب با فرایند جهانی شدن نوع نگاه به آموزش و پرورش با آنچه در تفکر سنتی غالب است تفاوت دارد.آموزش و پرورش باید به فراگیران در ارتقای خود پرورشی از طریق خلاقیت توانایی تصمیم گیری سریع- عادات آموزشی و خود آگاهی یاری رساند(قربانی و همکاران ،1382،ص2).

 

از انجایی که آموزش وپرورش در شکل دهی سرمایه انسانی و اجتماعی نقش تعیین کننده ای داشته و انتظار می رود نسل امروز را برای زندگی در جامعه امروز آماده سازد و با توجه به اهمیت علوم پایه آگاه بودن از وضعیت و ماهیت دانش علمی ، چگونگی خلق آن و وابستگی به آن نه تنها برای دانشمندان بلکه برای همه ما بخش عمده ای از آموزش را تشکیل میدهد(به نقل از وین هارلن ،ترجمه سعیدی ،1375،ص16).

 

معلمان کارآمد دارای کلاسهای مطلوب، سازمان یافته و پربارند. برعکس، معلمان ناموفق برای فراهم آوردن شرایطی که به رفتار هماهنگ و پربار منتهی شود مشکل دارند. شاید مهمترین تفاوت آنها، توانایی معلم کارآمد است معلمان کارآمد نسبت به آنچه در کلاس ایشان اتفاق می افتد بسیار حساس هستند و قادرند مشکلات را رفع کنند. امروزه دربیشتر مدارس ما تدریس به معنای انتقال معلومات از ذهن معلم به ذهن شاگرد است با این روش کم کم ذهن دانش آموزان انباشته از مطالبی می شود که با نیاز و فکرشان متناسب نیست این امرباعث می شود آنها انچه آموخته اند طوطی وار تکرار کنند و بتدریج از یادگیری احساس کسالت نمایند و چنین یادگیری نه تنها در سازندگی آنها نقش موثری را ایجاد نمی کند، بلکه زمینه رکود علمی و دلزدگی از فعالیتهای علمی را فراهم می کند(گال،1370).

 

ایجاد تغییرات بنیادی در نظام آموزش و پرورش یکی از ضروریات یک جامعه پویای در حال رشد است. در نظام آموزشی کشورهای پیشرفته شاهد تغییرات بی وقفه در زمینه برنامه های درسی، روشها و غیره هستیم. البته تمام این موارد زمانی نقش واقعی خود را ایفا می کند که این تغییرات بر اساس پژوهش و مبتنی بر شواهد و دلایل باشند. در کشور ما نیز با بهره گرفتن از نظرات کارشناسان آموزشی از سال 1376 در رابطه با تغییر روش های تدریس، اقداماتی آغاز شد. از تغییرات اساس در این زمینه بکار گیری روش های فعال تدریس در فرایند یاددهی – یادگیری می باشد(پاک سرشت، 1383).

 

به اعتقاد کارشناسان تعلیم و تربیت دانش آموزانی که از طریق یادگیری فعال به یادگیری می پردازند نه تنها بهتر فرا می گیرند، بلکه از یادگیری لذت بیشتری می برند، زیرا به جای اینکه فقط شنونده باشند فعالانه در جریان یادگیری  مشارکت می کنند و خود را مسؤول یادگیری خویش می دانند(کرامتی، 1382).

 

1-2بیان مسئله

 

امروزه استقرار پویا و تداوم مطلوب نظام آموزشی و پرورش شدیداً متاثر از چگونگی کیفیت برنامه ریزی و کاربرد اصول و فنون برنامه‌درسی است(میرزابیگی،1380،ص 9).

 

موفقیت تحصیلی از نقطه نظر علمی و کاربردی دارای اهمیت است. یکی از عوامل مهم مقبولیت و پذیرش در کلاس درس است و برای به دست آوردن مشاغل مختلف مهم می باشد، لذا هر سال حجم وسیعی از مطالعات را به خود اختصاص می‌دهد، با توجه به اهمیت پیشرفت تحصیلی و تأثیر آن در زندگی باید متغیرهایی را نیز که با این مفهوم در ارتباط می باشند شناسایی و مورد بررسی قرار گیرند. که جمله آنها عبارتند از: استعداد توانمندی های ذهنی، محیط خانوادگی، متغیرهای شخصیتی و … (عرفانی ،1388،ص 2).

 

عوامل مختلفی باعث می گردند برنامه‌های درسی مقبولیت خود را بتدریج از دست بدهند. برای جلوگیری از این زوال برنامه  لازم است عناصر آن به طور مرتب مورد ارزیابی قرار گیرد و عوامل تهدید كننده آن شناخته شده و برنامه اصلاح گردد(ملكی، 1382،ص 240).

 

در پروژه ملی آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی نیاز است اهداف،‌ محتوا، روش‌های تدریس و روش های ارزیابی  مورد پژوهش قرار گیرند تا نارسائیهای آن شناخته و به اصلاح آن پرداخته شود. گر چه پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر عواملی از قبیل هوش، انگیزه، نحوه ارزشیابی و خانواده قرار می‌گیرد، از جهت دیگر یادگیری دانش آموزان و شیوه تدریس مهم است. در اكثر مدارس روش سخنرانی و انفرادی مورد استفاده قرار می‌گیرد و كمتر به روش های فعال و گروهی توجه می شود. در روش هاس سنتی که امروزه از آنها به عنوان روش های غیر فعال یاد می شود، معلم نقش فعالی در جریان تدریس داشته و مطالب را به طور شفاهی در کلاس بیان نموده و دانش آموزان فقط به صحبت های او گوش داده و مطالب را حفظ می کنند(کرامتی، 1381،ص 214).

 

در چنین شرایطی زمینه‌های لازم برای رشد اجتماعی شاگردان فراهم نمی‌شود و حتی پیشرفت تحصیلی و رشد فكری شاگردان نیز از

پایان نامه

 تاثیرات نامطلوب این شرایط بی‌نصیب نمی‌ماند. این روشها و راهبرد یاددهی سنتی در عصر حاضر جوابگوی نیاز جامعه نبوده و هر ساله تعداد قابل توجهی از دانش آموزان و دانشجویان كشور به دلیل ارائه شیوه‌های نامناسب‌ تدریس با افت تحصیلی مواجه شده و خسارت‌های زیادی بر جامعه تحمیل می‌‌گردد(‌علی عسگری، 1382).

 

در این زمینه گولد ، 1984، سراتنیک (1981) معتقدند نامطلوب‌ بودن این روشها به حدی است كه صاحب نظران علوم تربیتی معتقدند كه فقر تفكر دانش آموزان نتیجه حاكمیت روش های تدریس سنتی و عدم به كارگیری روش های فعال در مدارس است. همچنین شواهد تحقیقی دیگر نشان داده اند بیشتر مشکلاتی که در روش های سنتی و غیر فعال به چشم می خورند در رویکرد یادگیری مشارکتی به حداقل  می رسد و این روش در نقطه مقابل روش های سنتی قرار دارد(کارن ، 2006 ).

 

شعاری نژاد (1374) می‌گوید : اگر بخواهیم معلم یا كلاس خوب را با یک عبارت معرفی و توصیف كنیم باید گفت : معلمی خوب است كه دانش آموزان را به كنجكاوی و پرسش بیشتر برانگیزد(شعاری نژاد، 1374، ص 68).

 

با توجه به این که روش های سنتی رویکرد های رقابتی و انفرادی) اغلب معلم محورند)، بنابراین دانش آموزان در آنها غیرفعال هستند و بحث و کار گروهی جایگاهی چندانی در این رویکرد ها ندارند و احتمالاً زمینه های لازم برای رشد شخصیت اجتماعی و فکری شاگردان فراهم نمی شود(ویچر و همکاران، 1997).

 

طرفداران یادگیری انفرادی معتقدند که این رویکرد میزان موفقیت فرد در رسیدن به هدف را افزایش می دهد، درگیری دانش آموزان در کلاس را کمتر  می کند، شخصیت فرد از طریق فعالیت انفرادی و مستقل توسعه و تقویت می شود و در نهایت مشکلات ناشی از بی انضباطی در کلاس را کمتر می کند(گرینسکی، 1996).

 

بر اساس نظر جانسون و جانسون (200) در رویکرد یادگیری انفرادی هر دانش آموز به تنهایی تلاش می کند و موفقیت افراد دیگر را مانع از موفقیت فردی خود نمی داند. در این رویکرد هدف هر دانش آموز مستقل از سایر اعضاء کلاس است و در نتیجه موفقیت فردی ارزشمند تلقی می شود و عملاً در جمع بودن و لذت از فعالیتهای گروهی در آن تجربه نمی شود(جانسون، 2000)از جمله روش های فعالی که امروزه توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده و جایگزین مناسبی برای افزایش کیفیت آموزش می باشد، رویکرد یادگیری مشارکتی است(آن ویبژ، 2002).

 

استفاده از روش یادگیری مشاركتی بعنوان زیر بنای اصلی و بنیادی كه می تواند پایه ای استوار برای دیگر روش های فعال در درس علوم باشد، حائز اهمیت فراوان خواهد بود. یادگیری مشاركتی زمانی موجب بهبود پیشرفت دانش آموزان می شود كه معلم آنها را در گروه های كوچك قرار دهد و هدفی مشخص برای آنان بیان كند و به این هدف زمانی دست یابند كه همة اعضای گروه با هم به محتوای آموزشی تسلط یابند. به عبارت دیگر اگر این امكان وجود داشته باشد كه یک یا چند نفر در گروه پاسخ را به دست آورند و در اختیار دیگران قرار دهند یا بخش فكری تكلیف گروهی را انجام دهند و دیگران فقط تماشاگر باشند، در این صورت یادگیری مشارکتی رخ نداده است(اسلاوین ، 2004).

 

حال با توجه به نقش موثر یادگیری مشاركتی در فرایند یادسپاری درس علوم ، در اینكه چه روشی باعث یادسپاری  اطلاعات علمی بیشتر و دراز مدت در دانش آموزان می شود و آنها را وادار به فكر كردن می كند ، این تحقیق درصدد است تا بداند میزان یادسپاری اطلاعات علمی دانش آموزان در درس علوم در وضعیت فعلی چگونه است و اینکه روش های یادگیری به روش انفرادی و روش مشارکتی تاثیر معنی داری بر میزان یادسپاری دانش آموزان دارند؟ و اینکه کدامیک از روش های مذکور تاثیر بیشتری بر میزان یادسپاری درس علوم در دانش آموزان دوره ابتدایی پایه ششم شهر پیرانشهر دارد؟

 

 

 

1 – 3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

با توجه به اینكه هر ساله وقت و هزینه‌های زیادی توسط وزارت آموزش و پرورش و خانواده‌ها در جهت یادگیری دانش آموزان صرف می‌شود ولی مشاهده شده كه یادگیری ضعیف در نتیجه افت تحصیلی در دروس متفاوت و مقاطع مختلف وجود دارد. این موضوع به عنوان یک مشكل، توجه متخصصین تعلیم و تربیت و والدین و برنامه ریزان آموزشی جامعه را به خود معطوف داشته و نظرات گوناگونی در رابطه با علل آن وجود دارد(شعبانی، 1382).

 

چون وظیفه اصلی و اساسی معلم در تدریس راهنمایی دانش آموزان برای یادگیری است. لذا او باید با بهره گرفتن از شیوه‌های گوناگون در موقعیت‌های مختلف، دانش آموزان را فعالانه با مطالب مورد مطالعه و موقعیت‌های یادگیری درگیر نماید. مشاركت دانش آموزان در فرایند یادگیری آنقدر مهم است كه بعضی از متخصصین تعلیم و تربیت میزان مشاركت دانش آموزان در فعالیتهای یادگیری را به عنوان ملاكی برای ارزیابی معلمین مطرح نموده‌اند.

 

فلاول (1976) می‌‌‌گوید: امروزه یكی از مشكلات دانش آموزان ما این است كه نمی‌دانند یک حقیقت را یاد گرفته‌اند یا  نه؟ نمی‌دانند كه آیا یک مهارت را كسب كرده‌اند یا فاقد آن مهارت هستند. دانش آموزان آغازگر و مبتكر فرایند یادگیری نیستند و روش های سنتی به گونه‌ای آنها را پرورش داده است كه فاقد این توانایی‌ هستند كه در فرایند یادگیری قسمت اعظم مسئولیت یادگیری را برای دستاوردهایشان به عهده بگیرند اهمیت وضرورت انجام پژوهش حاضر این است كه با روش یادگیری مشارکتی و روش یادگیری انفرادی مشخص شود كه یادسپاری در كدام روش ها بیشتر است، كدام روش ها به آستانه تحریک دانش آموزان در یادسپاری  پاسخ  می دهد، نیازمندیهای فراگیران را مد نظر دارد، به محتوای كتاب درسی و اهداف آن توجه دارد، كدام الگو می تواند منابعی را در اختیار معلمان قرار دهد، كه اهداف پایانی به شایستگی ها و قابلیت ها و صفات انسانی فراگیران معطوف گردد. و به جای عادت دادن دانش آموزان به اندوختن دانش در حافظه خویش بتوانند مهارت های آموختن، اندیشیدن، كاوشگری و خلاقیت را به آنان بیاموزد.آموزش علوم تجربی همواره، به عنوان یكی از حوزه های مهم آموزشی در نظامهای تعلیم و تربیت قلمداد شده است(هرندی به نقل ازمهرمحمدی، 1379، ص 147).

 

آموزش علوم، شیوه كسب اطلاعات و به روز كردن و پردازش آن ها است. به عبارت دیگر علاوه بر این كه اطلاعات، فعالیتهای علمی ،ارزشها و فرهنگ اجتماعی را شامل است، راه به دست آوردن اطلاعات، ارزشها و فرهنگ اجتماعی را از طریق انواع فعالیتهای علمی توسط فرد یا با كمك دیگران و با بهره گرفتن از یافته های دیگران و سپس آزمایش مجدد برای دستیابی به آن یافته ها شامل می شود. لذا، آموزش علوم علاوه بر علم راه به دست آوردن علم را نیز شامل می شود(هارلن، 1388، ص 147).

 

اهمیت تجارب یادگیری مشاركتی فراتر از بهبود آموزش، افزایش پیشرفت دانش آموزان و مولدتر كردن كار معلمان است، اگر چه این فعالیتها نیز در جای خود بسیار ارزشمند هستند .همكاری برای انسانها همان قدر اهمیت دارد كه نفس كشیدن. توانایی مشاركت با دیگران، سنگ بنای خانواده های پایدار، موفقیت شغلی، عضویت موفق در گروه ها، ارزشها و عقاید مهم، دوستی ها و انجام وظیفه كردن در برابر جامعه است. اگر دانش آموزی نتواند دانش و مهارتهای خود را در تعامل با دیگران به كار برد، دانش و مهارتش برای او هیچ فاید ه ای نخواهند داشت. اگر یک مهندس، منشی، حسابدار معلم یا مكانیک از مهارتهای مشاركتی لازم برای كاربرد دانش و مهارتهای فنی خود در ارتباط با همكاران، خانواده و جامعه و دوستان نتواند بهره مند شوند، تربیت چنین فردی بیهوده خواهد بود. منطقی ترین روش برای تأكید بر كاربرد مهارتهای مشاركتی در موقعیتهای كاری، سازمان دهی بخش اساسی موقعیتهای یادگیری تحصیلی به طور مشاركتی است. در این صورت دانش آموزان با بهره گیری از كار مشاركتی با همكلاسان خود خواهند توانست مهارتها و دانش فنی لازم را در موقعیتهای عملی آتی بیاموزند. هیچ چیز برای یک فرد مهم تر از آموختن به كارگیری دانش خود در تعاملات مشاركتی با دیگران نیست(جانسون و جانسون،1980).

 

آنچه که تحقیق حاضر و تحقیق های مشابه را در مدارس ابتدایی و بویژه پایه ششم ابتدایی که دوسال از آن می گذرد را ضروری می نمایاند آموختن علوم تجربی همچون سوادآموزی و حساب كردن امری اساسی و ضروری است كه با زندگی روزمره ی ما در ارتباط است و با پیشرفت تكنولوژی اهمیت آن بیشتر شده است. در بین روش های مختلف آموزش و یادگیری كه توسط متخصصین پیشنهاد گردیده روش یادگیری مشاركتی كه در نیم قرن اخیر مطرح شده موثر تر از سایر روشها به نظر می‌رسد و از حمایت تحقیقاتی بالایی برخوردار است(‌ اسلاوین، 1995).

 
مداحی های محرم