:
واژه سینمای دینی خصوصا در این سه دهه اخیر واکنشها و برداشتهای متفاوتی را در ذهن اهالی هنر، سینماگرها، فیلمسازها، متفکران سینمایی و حتی مردم عادی جهان ایجاد کرده است تا جایی که با مروری بر کتب، نشریات، مقالات و انواع نوشته های سینمایی و غیر سینمایی درباره این مفهوم با انواع تعاریف متنوع روبرو می شویم که توسط انواع متفکران دینی، سینمایی، سیاسی و … بیان شده است. بحث مربوط به این سینما مانند بسیاری دیگر از بحث هایی این چنینی طرفداران و منتقدان متفاوتی دارد تا جایی که بسیاری از فیلمسازان، منتقدان و متفکران سینما ترکیب این دو کلمه را به کل خارج از چارچوب قواعد درست در سینما می دانند.
جای دادن کلمه دین در “هنر صنعت رسانه” نوظهور سینما از دیرباز تاکنون به صورتهای گوناگونی صورت پذیرفته است من در این رساله قصد آن نداشتم تا به این مهم در دل تاریخ هنر هفتم بپردازیم اما در متن حداقل اشاره هایی به این مهم نموده ایم. نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره شود بیان علنی و لفظی این واژه همان طوری که در بالا اشاره شد در این چند دهه اخیر است و گره زدن آن با جامعه ای دینی چون جامعه ما. این ویژگی بحث را نه آسان بلکه بسیار پیچیده تر خواهد کرد زیرا بدلیل شرایط و ویژگی های خاص این جامعه که مهمترینش متفکران و دانشمندان دینی است، سختی کار دو چندان خواهد شد. تا آنجایی که همه ما در سالهای اخیر شاهد دخالت مراکز دینی در رد و تایید انواع فیلم در خارج و داخل شده اند و بدین صورت علنا فیلمهایی را بدلیل غیر دینی بودن یا ضد دینی بودن و البته مسائل دیگر ریز و درشت سیاسی و … زیر سوال می برند و یا برعکس فیلمی را زیر پر و بال خود می گیرند و همه گونه امکاناتی برای دیده شدنش در نظر می گیرند.
هدف از ارائه این پایان نامه همان گونه که در فصل اول به آن اشاره خواهد شد، بیان سینمای دینی و مولفه های سینمای دینی و تحلیلی بر آنهاست. زیرا همان طوری که اشاره کردیم فرضیه ها و نوع نگاه پژوهشی موجود در سینمای ما و انواع متفکران، رابطه حداقلی وجود دین در سینما است.
از طرفی سینما و در نگاهی کلان تر، تلویزیون که در این روزها سینما را به دل خانه ها آورده است، چنان اند که نه فقط ما و جامعه ما بلکه هر جامعه ای با هر چارچوب فکری عقیدتی سیاسی ای نمی تواند خود را از تاثیر شگرف و چند گانه این رسانه های جمعی و گروهی مصون و بر حذر بدارد و همان گونه ای که همه ما واقف بر تاثیرات مثبت و منفی این رسانه در هر جامعه هستیم، لذا نمی توانیم به راحتی از این موقعیت فعلی ای که سینما به آن دچار است به سادگی بگذریم و از تاثیرهایی که این رسانه عامل و باعث آن در این صد سالگی اولش شده چشم ببندیم.
لذا ما نیز با نگاه به این مسائل، در این رساله با توجه به شیوه رساله نویسی دانشگاه محترم از پنج فصل مد نظر، در فصل اول کل پروژه
پایان نامه را شرح داده ایم سپس در فصل دوم ابتدا به تعاریفی از دین، سینما و سینمای دینی می پردازیم و در عین حال به آرا و نظر متفکران موافق با این ترکیب سینمایی اشاره کرده ایم. فصل سوم را به روش تحقیق اختصاص داده ایم و در فصل چهارم به تاریخچه ای مختصر از سینمای دینی خواهیم پرداخت، در ادامه این فصل منتخبی از فیلمهای دینی را معرفی خواهیم کرد، پس از این معرفی با توجه به مولفه های هنر دینی و متعهد به مولفه های سینمای دینی می رسیم و با نقدی تحلیلی محتوایی از این فیلمها به بازشناسی و بیان این مولفه ها می پردازیم. نکته دیگری که در صدد ارائه آن بر می آییم بحث گونه های سینمایی یا ژانرها است و در انتهای این فصل به بررسی فیلمهای دو فیلمساز که هر دو فیلم دینی می سازند اما با دو نگرش متفاوت خواهیم پرداخت. فصل آخر نیز به نتیجه گیری رساله اختصاص داده شده است.
فصل اول
1-1: طرح مسئله
خداوند عزوجل در آیه 39 سوره احزاب می فرماید:
الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفى بِاللَّهِ حَسیباً
کسانی که پیامهای خدا را می رسانند و از او می ترسند و از هیچ کس جز او نمی ترسند، خدا برای حساب کردن اعمالشان کافی ست.
در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی، روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی، در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را بر عهده گرفته اند به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نامیده اند. انسان امروزی برای ادامه زندگی در جامعه نوین ، نیازهای تازه ای پیدا کرده است و ناچار است خود را با شرایط جدید زمان خویش منطبق سازد. اکنون زندگی هیچ کس بدون تفاهم اجتماعی که خود بر معلومات عمومی و آشنایی به مسائل جاری متکی است، میسر نمی باشد. بدون تردید انسان معاصر تنها با آموزش نظری در مدارس نمی تواند وارد جامعه شود، بلکه باید به موازات آن از طریق وسایل ارتباطات جمعی، اخبار، اطلاعات و امکانات تفریحی سالم نیز در اختیار او باشد. (زارعیان 1382 : 9 )
بیش از یک قرن است که سینما چشم به این جهان گشوده و در همین زمان اندک همه کشورها، ملت و ملیتها واقف به جایگاه سینما شده اند و این امر در کشور ما نیز نتوانسته استثنا باشد. از آغاز پیدایش انقلاب اسلامی فیلمهای موفق زیادی در این دیار ساخته شده اند که خصوصا در دهه هشتاد هجری شمسی حایز جوایزی در جشنواره های شرق و غرب جهان بوده اند. جای آن دارد تا ببینیم که می توان این فیلمها را به عنوان سینمایی به نام سینمای دینی برشمرد و آیا چنین سینمایی نمود خارجی دارد و اگر جواب آری است، آیا می توان مولفه هایی برای این سینما در نظر گرفت و آنها را شمرد و بیاد آورد. و در بسط این رساله در بیان سوالی دیگر آیا می توان نمونه این مولفه ها را در دیگر فیلمهای غیر ایرانی که دینی، انسانی و یا اخلاقی اند نیز یافت و نام برد. (اگر چه این پایان نامه به فیلمهای غیر ایرانی نمی پردازد اما در جایی که دیگر گریزی از آن نیست مثالهای اندکی از آنها خواهیم آورد)
2-1: اهمیت و ضرورت تحقیق
سینمای دینی از جمله موضوع هایی است که بحث های بسیار ریز و درشت و گسترده ای درباره آن صورت گرفته و ایجاد مناقشه هایی در سینمای معاصر داخل و خارج نموده است به گونه ای که همواره از طرف همه خصوصا فیلمسازان، صاحب نظران، هنرمندان، اصحاب سینما و منتقدین و نیز برخی از تماشاگران و به اصطلاح سینماروها، تعاریف و تلقیها و دیدگاه های مختلفی از این مفهوم ارائه کرده اند که هر یک به فراخور تخصص و دیدگاه حرفه ای خود، به این مهم اشاره نموده اند. ما سعی داریم تا در این پایان نامه اختصاصا به این سینما(سینمای دینی) بپردازیم ، به تعریفی از آن برسیم و مولفه هایش را برشمریم.
فرم در حال بارگذاری ...