امروزه مبحث پایداری شیب یکی از پارامترهای اصلی و تعیینکننده در اقتصاد و ایمنی معادن روباز است. اختصاص یک شیب برای کل دیوارههای معدن در بیشتر معادن درست نیست چرا که دیوارههای معدن معمولاً از مصالح مختلف و با شرایط ساختاری متفاوتی تشکیلشدهاند و بنابراین، باید طراحی شیب پس از تعیین پارامترهای ژئوتکنیکی، سنگشناسی مختلف و مشخصشدن محدودههای ژئوتکنیکی تعیین شود.
مطالعات پایداری دیوارههای معادن، پس از وقوع چند ریزش، به طور جدی مورد توجه قرار گرفت. از جملۀ این موارد میتوان به ریزش دیوارۀ معدن چوکیکاماتا[1] در کشور شیلی اشاره کرد. ارتفاع این دیواره در زمان ریزش ۲۸۴ متر و زاویۀ آن ۴۳ درجه بوده است. علت اصلی این ریزش، لرزشهای ناشی از زمینلرزه تشخیص دادهشده است. [1]
از طرف دیگر کسب حداکثر سود ممکن حاصل از استخراج مادۀ معدنی تحت شرایط ایمن یکی از اهداف اصلی معدنکاری در طول تاریخ بوده است. اگر چه در ظاهر ایمنی و سود دو هدفی هستند در خلاف جهت یکدیگر (بدین معنی که با افزایش یکی، دیگری کاهش مییابد) اما تجربه نشان داده که افزایش ایمنی تا یک حد قابلقبول در معادن باعث عدم وقوع حوادث ناگواری شده که این به نوبۀ خود به طور غیرمستقیم باعث افزایش سود قابل وصول برای معدنکار می شود؛ بنابراین یکی از جلوههای اثر متقابل ایمنی و سود، بحث پایداری شیب در معادن روباز است. افزایش شیب سرتاسری معادن روباز از یک طرف باعث کاهش نسبت باطله برداری و به تبع آن افزایش عایدی معدن شده و از طرف دیگر افزایش شیب، احتمال ناپایداری را در شیروانی افزایش میدهد. لذا در اولین مرحله از طراحی معدن باید مطالعات ژئوتکنیکی، زمینشناسی ساختمانی و زمین آبشناسی کاملی از معدن انجام پذیرد تا بر اساس این مطالعات و همچنین شناخت کافی از نوع ریزش احتمالی در بخشهای مختلف معدن، در مرحله دوم حداکثر زاویة شیب ایمن برای معدن به دست آید. مسلماً در این مراحل تأثیر روشهای مختلف پایدارسازی نظیر آبکشی روی زاویة شیب ایمن و همچنین هزینههای تحمیلی آن ها به معدنکار باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
روش استخراج روباز یکی از روشهای معدنکاری با هزینۀ استخراج به نسبت پایین است که در آن قابلیت مکانیزاسیون و مقدار تولید میتواند خیلی زیاد باشد. لذا استخراج کانیهایی با عیار خیلی کم که استخراج آن ها با روشهای زیرزمینی غیراقتصادی است، امکانپذیر است. در چند دهة اخیر عمق معادن روباز افزایش یافته و عمقهای بیشتر از 500 متر، دیگر غیرمعمول نیستند. از آنجایی که روش استخراج زیرزمینی هنوز پرهزینهتر از روش استخراج روباز است، استخراج یک چنین کانسارهایی با روش زیرزمینی و چشمپوشی از استخراج روباز در آینده غیر محتمل است. لذا انتظار میرود که عمق معادن روباز در آینده افزایش یابد، البته به شرط اینکه هزینة تولید کاهش و قیمت فلز ثابت بماند. یک پیچیدگی مهم که با افزایش عمق به وجود میآید، خطر ناپایداری بزرگمقیاس است. شکست
بزرگمقیاس به طور بالقوه در کل ارتفاع شیروانی و آن هم در محدودة نهایی معدن اتفاق میافتد. لذا پر شیب نگاهداشتن دیوارة معدن تا آنجا که ممکن است در کاهش نسبت باطلهبرداری که به نوبة خود با هزینة معدنکاری رابطة تنگاتنگ دارد، بسیار حیاتی است. پس در این حالت طراحی محدودة نهایی فقط به توزیع عیار و هزینة تولید بستگی ندارد بلکه به مقاومت کلی تودهسنگ و پایداری نیز وابسته است. در هر معدن باید پتانسیل ریزش، ارزیابیشده و آن را با طرح پیت نهایی هماهنگ ساخت.
برای یک معدن روباز چندین زاویۀ شیب وجود دارد. زاویة شیب دیوارة پله، زاویة دیوارة بین رمپی و زاویة دیوارة سرتاسری باید بر اساس ارزیابی پایداری در هر واحد به طور جداگانه تعیین شوند. به طور کلی ناپایداریهای ایجادشده در پلۀ معادن روباز به نسبت معمول است و تأثیر چندانی در طرح پیت ندارد. پلههای منفرد و دیوارههای بین رمپی در یک معدن روباز میتوانند همزمان پایدار باشند درحالیکه ممکن است دیوارة سرتاسری پایدار نباشد ]2[.
روشهای پیشنهادی برای بررسی پایداری شیروانیها به دو گروه تقسیم میشوند:
الف- روشهای مبتنی بر تعادل حدی.
ب- روشهای مبتنی بر تحلیل عددی.
یکی از پرکاربردترین روشهای تحلیل پایداری شیروانیها روش تعادل حدی است. دلیل کاربرد وسیع این روش، سهولت فرضیات و سابقة ایجاد آن است. این روش برای اولین بار توسط کولمب در اواخر قرن هجدهم در مسائل مکانیک خاک بهکار برده شد. در این روش با فرض یک سطح لغزش اختیاری، صلب بودن بخش گسیخته شده و استفاده از معیار گسیختگی موهر-کولمب، ضریب اطمینان به صورت مقایسة مقاومت برشی موجود با مقاومت برشی مورد نیاز برای تعادل تعریف میگردد. در این روش هرگاه ضریب اطمینان بزرگتر از 1 باشد، تودهسنگ پایدار و اگر کوچکتر از 1 باشد، ناپایدار است. در حالتی که ضریب اطمینان برابر 1 باشد، حالت بحرانی یا حدی (آغاز گسیختگی) خواهد بود.
اگر سطح لغزش مشخص نباشد، سطوح مختلفی به عنوان سطح لغزش فرض میشوند و ضریب اطمینان آن ها محاسبه می شود. در نهایت سطحی که کمترین ضریب پایداری را دارا است، به عنوان محتملترین سطح لغزش در نظر گرفته خواهد شد.
باید توجه داشت که روشهای مبتنی بر تعادل حدی هرچند به طور گسترده برای تحلیل مسائل پایداری شیب به کار میروند، اما چندین نقطهضعف در این روشها وجود دارد که مهمترین آن، منظور نکردن رابطه تنش-کرنش مصالح در تحلیلها است. همچنین به دلیل عدم رعایت قوانین مکانیک محیطهای پیوسته، جایگاه پاسخ مسایل نسبت به جواب واقعی در این روش مشخص نیست [3]. از معایب دیگر این روشها این است که این روشها در نظر نمیگیرند که شیروانی آیا یک خاکریز یا یک شیب طبیعی است یا یک شیروانی حفاری شده است و از اثرات نمو ساخت، تنش اولیه، رفتار تنش- کرنش و غیره صرفنظر میکنند و احتمالاً در این روشها پایداری شیب به طور محتاطانهای پیشبینی میشود [4].
یکی از دیگر از روشهای بررسی پایداری شیروانیها، مدلسازی عددی است. استفاده از مدلسازی عددی، به دلیل مزایای زیادی که دارد روزبهروز گسترش بیشتری پیدا کرده است. مبنای روشهای عددی، مدلسازی معادلۀ حاکم بر رفتار پدیده و حل این معادله بر اساس دادههای شرایط مرزی است. در نتیجه، دقت نتایج مدلسازی به عواملی همچون درک مناسب معادله حاکم بر پدیده، انتخاب روش مدلسازی متناسب با مشخصات معادله حاکم، دقت حل معادلات، دقت در تعریف شرایط مرزی و در نهایت میزان دقت و صحت شرایط مرزی بستگی دارد.
با پیشرفت رایانههای شخصی، روشهای عددی به طور روزافزونی در تحلیل پایداری شیروانیها استفاده میشود. مزایای روشهای عددی مثل اجزای محدود، تفاضل محدود، اجزای مرزی و غیره برای تحلیل پایداری شیب نسبت به روشهای متداول تعادل حدی به صورت زیر خلاصه میشود:
- در روشهای عددی هیچ فرضی در مورد شکل یا محل سطح گسیختگی به کار نمیرود. گسیختگی به صورت طبیعی در آن قسمت از مصالح که مقاومت برشی قادر به تحمل تنشهای برشی اعمالشده نیست، روی میدهد.
- در روشهای عددی در مورد نیروهای بین باریکهها و امتداد آن ها فرضی در نظر گرفته نمیشود، چرا که اصولاً در این روش، باریکه مفهومی ندارد. روش اجزای محدود تا زمانی که گسیختگی روی دهد، تعادل کلی را حفظ میکند [5].
- روشهای عددی میتوانند به شیبهایی با شکل پیچیده و نهشتههای خاکی در دو یا سه بعد برای مدل کردن واقعی تمام انواع مکانیسمها اعمال شود.
- در روشهای عددی مدلهای عمومی مصالح، شامل مدل موهر-کولمب و تعداد بیشماری مدلهای دیگر میتوانند به کار روند.
- در این روشها تنشهای تعادل، کرنشها و مقاومتهای برشی مربوطه به صورت صحیح محاسبه میشوند.
- در روشهای عددی مکانیسم گسیختگی میتواند به صورت نامحدودی آزاد و عمومی باشد؛ یعنی فرض محدودکنندة یک سطح گسیختگی دایرهای یا لگاریتمی در این جا ضرورت ندارد.
- در تحلیلهای مبتنی بر روشهای عددی، در نظر گرفتن عواملی چون رفتار ترد مصالح و خواص متغیر مصالح مقدور است و نیز میتوان وجود عوامل اضافی در محیط مصالح مانند زهکشی و وسایل نگهدارنده را در محاسبات منظور نمود [6].
در سالهای اخیر مؤلفان مقایسههای عددی مختلفی از ضریب اطمینان شیروانیها بین روشهای عددی و روش تعادل حدی تحت شرایط دو بعدی انجام دادهاند و نتیجه گرفتهاند که روش اجزای محدود با یک مدل مشخصة الاستو-پلاستیک (موهر-کولمب) یک روش معتبر و نیرومند برای محاسبة ضریب اطمینان شیروانیها است [7].
[1] Chuquicamata
فرم در حال بارگذاری ...