عرفان طریقه و شیوة ویژهای است برای دستیابی به حقیقت که بر شهود و اشراق تکیه دارد. امروزه با توسعة ابعاد زندگی مادی بشر و صنعتی شدن، نه تنها گرایش به مباحث عرفانی و معنویت کاسته نشده، بلکه نیاز انسان به این موارد روز به روز افزایش یافته است. با این افزایش عرفاننماهای فراوانی برای پاسخ دادن به این نیاز ظهور کرده اند و از این تمایل برای رسیدن به اهداف و غرضهای خاص خود سوء استفاده نموده، با انجام دادن کارها و رواج اندیشه و عقاید باطل مکتبهایی را در سطح جهانی با نامهای مختلف شیوع و گسترش دادهاند. اما نتوانسته اند به این عطش و نیاز معنوی بشر پاسخ مناسبی دهند و بر عکس بر آلام روحی بشر افزودهاند.
این فرقههای نوظهور با بهره گرفتن از روشهای مختلف و بهره گیری از امکانات روز دنیا در رقابت با ادیان سنتی، گوی سبقت را از رقبای خود ربوده و پیروان این ادیان را به سوی خود جذب کرده اند.
در واقع این فرقههای کاذب که از معنای دینی خالی هستند و پایه و بنیان درستی ندارند، از طریق انواع رسانه ها مانند ماهواره، اینترنت، فیلم، کتاب، موسیقی و … وارد کشورهای مختلف جهان شده، طرفداران زیادی را به خود جلب می کنند.
بنابراین با توجه به رواج گستردة انواع فرقههای مدعی عرفان و گرایش افراد به این فرقهها، لازم است اقداماتی در جهت شناخت صحیح و شناسایی دقیق عواملی که سبب گرایش به اینگونه فرقهها می شود، صورت گیرد.
آن چه در این رساله بدان پرداخته شده، بررسی علل گرایش افراد به این نوع عرفانها میباشد؛ تا از طریق ریشهیابی این گرایشات و شناسایی عوامل گرایش، جلوی نفوذ این مکاتب و در نتیجه آسیبهای آنها گرفته شود.
در تحقیق حاضر تمامی مجموعه موضوعات در شش فصل بیان شده است:
- فصل اول به بحث کلیات تحقیق اعم از بیان مسأله، اهداف تحقیق، اهمیت موضوع، سوالات اصلی و فرعی، فرضیه ها، پیشینه و تعریف مفاهیم می پردازد.
- فصل دوم به معرفی عرفان و عارفان حقیقی پرداخته و شاخصههای آنها را بیان می کند.
- فصل سوم به معرفی عرفان و عارفان کاذب پرداخته و شاخصههای آنها را بیان می کند.
- فصل چهارم مهمترین عوامل درونی گرایش مانند انحراف فطرت، ضعف معرفت، میل به بیبندباری و … را بررسی می کند.
- فصل پنجم مهمترین عوامل بیرونی گرایش مانند عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را بررسی می کند.
- فصل ششم راهکارهای پیشگیری و درمان همراه با نتیجه گیری را بیان می کند.
- فصل اول
کلیات
1ـ1. بیان مسأله
عرفان یعنی شناخت شهودی خداوند متعال و اسماء، صفات و افعال او، که ریشه در فطرت انسان دارد. ولی گاهی این شناخت در روشهای خود در رسیدن به معرفت واقعی، مسیر درستی را طی نمی کند و به انحراف کشیده می شود.
در حال حاضر بسیاری از عرفانهای موجود، کاذب و ساختگی و خارج از چارچوب دین هستند. و اصلاً به کار بردن واژة عرفان برای این قبیل فرقهها اشتباه میباشد. زیرا دستیابی به عرفان واقعی از راه دستورات دینی و مبتنی بر وحی است. در واقع این مکاتب نوعی شبه عرفان هستند که بر خواسته از اومانیسم بوده و فاقد معنویت دینی میباشند؛ چرا که اومانیسم به سمت انسانگرایی پیش میرود و خداگرایی را مورد هدف قرار میدهد.
عرفانهای کاذب مصداق بارز جنگ نرم دشمنان اسلام است که هویت فرد را به خطر میاندازد. و ارزشهای اجتماعی افراد را کمرنگ کرده، بحرانهای روانی به وجود میآورند. و با هدف قرار دادن باورها و اعتقادات مردم به ویژه جوانان قصد فروپاشی و متزلزل کردن خانوادهها را دارند.
شاید بتوان عوامل درونی(فطری) و عوامل بیرونی(فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی) که باعث گرایش به اینگونه عرفانها میشوند را به این صورت بیان کرد: فطری بودن میل به معنویت، ضعف تبلیغات دینی، ارائه جذاب عرفانهای کاذب، جهل به عرفان حقیقی، ضربه زدن به مذهب و امنیت ملی، شریعتگریزی و فرار از تکالیف اسلامی، آزادی رابطة دختر و پسر، میل به متفاوت بودن در جوانان، میل به لذتهای زود گذر و … .
این تحقیق به بررسی عواملی که موجب می شود که افراد به سمت عرفانهای کاذب کشیده شوند، می پردازد. تا با معرفی این عوامل و بررسی پیامدهای گرایش به این عرفانها، جلوی نفوذ و گسترش این مکاتب و اثرات منفی آنها گرفته شود.
فرم در حال بارگذاری ...