عرصه فعالیت فروشگاه های مدرن خرده فروشی (یک فروشگاه با چندین بخش مختلف) و فروشگاه های زنجیره ای (یک فروشگاه با واحدهای گوناگون در نقاط مختلف) از نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز شد. رشد سریع و موفقیت اولیه این مفاهیم ناشی از انقلاب صنعتی و توسعه راه آهن بود که امکان تولید انبوه کالا و توزیع گسترده آنها را فراهم ساخته بود. در این عرصه تبلیغات گسترده، حساب های گوناگون بانکی و سیاست های رسمی سودآوری نیز معرفی شدند.
خرده فروشی یک موضوع ذاتاً بومی تلقی می شد، زیرا همواره نیازمند شناخت نیازها و عادات گروه های خاصی از مشتریان بود. خرده
فروشی کاری دشوار بر مبنای منطقه ای و جهانی بود و شکست بسیاری از افراد که برای خرده فروشی تلاش کرده بودند، شاهد این مدعا است. از اوایل دهه 1990، رشد فزاینده تجارت جهانی، معرفی اصول اقتصادی بازار، بهبود استانداردهای زندگی در سراسر جهان، جهانی شدن فرهنگ رایج در عرصه کسب و کار و پیشرفتهای جدید در حوزه فن آوری، امکان جهانی شدن خرده فروشی را فراهم کرد. امروزه، نه تنها خرده فروشان بزرگ تر شده اند بلکه بزرگ تر هم عمل می کنند، این امر باعث افزایش سطح رقابت شده و در عین حال موجب خواهد شد که تنها قوی ترین آنها در میدان باقی بمانند.
از این رو، تمامی فعالیت های خرده فروشان توسط مشتریان رصد شده و کوچکترین اشتباه آنان باعث از دست دادن شمار زیادی از مشتریان خواهد شد. بنابراین، مقتضی است هنگام با تغییرات محیط بازار و رقابتی شدن آن، خرده فروشان مجهز به مفاهیم نوین بازاریابی بوده و آنها را در اجرای هر چه بهتر خدمت به مشتریان بکار برند.
مفاهیمی همچون شخصیت خرده فروش، از مهم ترین متغیرهای اثر گذار بر رفتار مشتریان هستند که خرده فروشان می بایست با آن آشنا بوده و در مراودات خود با مشتریان تمامی جنبه های آن را رعایت کنند. از این رو، در تحقیق حاضر به بررسی نقش شخصیت خرده فروش بر کیفیت ادراک شده از خرده فروش، تمایل به خرید مجدد از خرده فروش پرداخته خواهد شد. و در نهایت اثرات آنان بر وفاداری مشتری به خرده فروش مورد سنجش قرار گرفته است.
فرم در حال بارگذاری ...