یکی از تمایلات ذاتی انسان ها که از نظر ماهوی با سایر موجودات حالت تقریباً مشابهی دارد ، علاقه به غیر هم جنس است ، این امر در اسلام در قالب ازدواج مطرح و مورد تشویق قرار گرفته است .
زن و مرد در اثر ازدواج در کنار یکدیگر احساس آرامش می کنند که این خود یکی از بهترین نعمت های خداوند متعال برای بشر است .
جدای از ارضاء مشروع میل جنسی ، یکی دیگر از اهداف این پیوند ، موضوع ایجاد نسل بشر و تربیت فرزندان است که در کنار امر او ل، موضوعی در خور اهمیت ، تلقی می شود ، داشتن فرزند ، موجب تحکیم پیوندهای بین زن و مرد شده و نداشتن آن خانواده را با لرزش و تهدید مواجه می سازد .
بعضی از افراد جامعه اعم از زن و مرد، دچار بیماری یا مشکلاتی هستند که امکان ازدیاد نسل را از آنها سلب می کند ، این امر خود یکی از دلایل عمده وقوع طلاق در میان جوامع بشری است ، لذا شناخت مشکلات سر راه مقوله ی توالد در واقع کمک مهمی به تحکیم روابط درون خانوادگی و ریشه دار کردن پیوند زن و مرد ، خواهد کرد .
در کشور ما که عموم مردم سعی در تطبیق رفتارهای خود با شریعت اسلامی دارند ، حل این مشکل در چارچوب دین اسلام و مطابق با فتاوای علمای اسلامی ، اهمیت زیادی پیدا می کند و چون موضوع ازدواج نزد خانواده ها موضوعی قابل تقدیس و تکریم است ، با تدابیر اندیشیده شده و حل مسئله توسط فقهای آزاد اندیش اسلام صورت گرفته و ضمن اینکه خانواده ها از موهبت فرزند برخوردار می شوند ، در این مسیر اقدام خلاف شرعی نیز صورت نمی گیرد .
«در اسلام خداوند به وسیله ی پیامبرش، قوانینی فرستاد که انسان از عظمت آنها به شگفت در می آید ، برای همه امور قانون و آداب آورده است .
برای انسان پیش از آن که نطفه اش منعقد شود تا پس از آن که به گور می رود ، قانون وضع کرده است .
همانطور که برای وظایف عبادی قانون دارد، برای امور اجتماعی و حکومتی قانون و راه و رسم دارد ، حقوق اسلام یک حقوق مترقی و متکامل و جامع است » .[1]
حال یکی از سوالات مهمی که همواره برای نسل امروزه به ویژه روشنفکران و جوانان مطرح می باشد «تطور و تبدیل احکام» است .
بدین معنا که از یک سو چون مکتب اسلام به عنوان دین خاتم ، احکام و قوانینش جنبه ی جاودانگی و همیشگی دارد ، یعنی به همانگونه که آغاز بوده است باید تا پایان نیز به همان صورت باقی بماند ، بنابراین دینی ، ثابت و غیر متغیر است و از سوی دیگر هنگامی که «زمان»
اقتضای دگرگونی و نوآوری دارد و هر روزه ، اوضاع و شرایط جدیدی مغایر با گذشته را به وجود می آورد ، پس چگونه ممکن است دین اسلام و احکام و قوانین الهی که در ذات خود ثابت و غیر متغیرند با «زمان» که ذاتاً در حال تغییر و تحول و حرکت است توافق و هماهنگی و همراهی داشته باشند؟
اسلام به صورت خود به خود و با مکانیسم مخصوصی که از مختصات قانونگذاری آن است ، دارای قابلیت انعطاف است و باتوجه به همین قابلیت است که قدرت شگرف جوابگویی فقه به مسائل جدید در هر دوره ای موجب اعجاب جهانیان می گردد .
حدوث مسائل جدید از ویژگی های عصر ما نیست بلکه از آغاز ظهور اسلام تاکنون مسائل مستحدثه وجود داشته است و فقه اسلامی نیز وظیفه ی پاسخگویی به نیازهای زمان را انجام داده است .
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- بیان مسئله
پیشرفت علوم پزشکی باعث شد تا پاره ای از مباحث با بحث های فقهی درآمیزد ، فقیهان آگاه و هوشیار شیعه ، گاهی جلوتر از پیشرفت های علمی بحث های فقهی را مطرح و بررسی کردند ، بسیاری از مسائلی که شاید در چند سال اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته ، فقیهان از دهها سال قبل به استقبال آن رفته و درباره ی احکام آن سخن گفته اند تلقیح مصنوعی نیز از همین مسائل است که به آن پرداخته اند .
تلقیح در اصطلاح ، عبارت است از : جایگزین کردن نطفه در رحم به وسیله آلات پزشکی یا هر وسیله دیگری باشد . دانشمندان علوم جدید درباره ی گونه های آن به تحقیقات آزمایشگاهی پرداختند و فقیهان درباره ی احکام آن به کندوکاو مشغول شدند . در این پژوهش فرض مسئله این است که اگر تخمک به خود صاحب تخمک انتقال پیدا کند و در آنجا شروع به رشد نماید ، چه مسائلی اعم از شرعی، قانونی، ژنتیکی، مالی و … را به همراه دارد . داشتن فرزند موجب تحکیم پیوند بین زن و مرد شده و نداشتن فرزند آن را با لرزش و تهدید مواجه می سازد . بعضی از افراد جامعه اعم از زن و مرد ، دچار بیماری یا مشکلاتی هستند که امکان ازدیاد نسل را از آنها سلب می کند ، این امر خود یکی از دلایل عمده وقوع طلاق درمیان جوامع بشری است ، لذا شناخت مشکلات سر راه مقوله ی توالد در واقع کمک مهمی به تحکیم روابط درون خانوادگی و ریشه دار کردن پیوند زن و مرد ، خواهد کرد .
غرض از لقاح این می باشد که زن و شوهر از نظر بیولوژیکی و ژنتیکی قادرند صاحب فرزند شوند ، یعنی بدن مرد قادر است اسپرم بسازد و بدن زن نیز توانایی تولید تخمک را دارد ولی زن به علت نقص ارگانیک نمی تواند جنین را در رحم پرورش دهد مثلاً مبتلا به نوعی دیابت ، تالاسمی ، یا امراض دیگری است که از شوهر خود حامله می شود ولی حمل بعد از مدتی و قبل از تکمیل ساقط می گردد ، یا کودک در حالت جنینی بعد از مدتی از امراض مادر متاثر شده و ناقص رشد می کند و ناقص نیز متولد می گردد و موارد دیگری که وجود دارد ، باعث می شود که خانواده ها از موهبت فرزند محروم باشند ، با توجه به پیشرفت علم پزشکی و تکنولوژی مربوط به بیولوژی ، راه چاره وجود دارد و انسان های علاقه مند به داشتن فرزند ، از این موهبت محروم نخواهند بود و از این طریق می توانند مشکل را برطرف کنند .این پدیده که زاییده ی دانش امروز بشری است ، مسائل جدید را به دنبال دارد و مطالب تازه ای را در ذهن و فکر اندیشمندان به وجود می آورد از جمله : جواز یا حرمت انتقال جنین به رحم زن بیگانه از جهت قانونی و شرعی ، آثار مالی کودک ناشی از رحم اجاره ای ، آثار غیر مالی مربوط به این کودک و …
در این نوشتار علاوه بر روشن کردن این مسئله و مسائل دیگری که در همین راستا وجود دارد ، ثابت خواهیم کرد فقه شیعه پا به پای مسائل روز حرکت می کند و دین اسلام ، این توانایی و قدرت را دارد که انسان ها را به سمت و سویی سوق دهد که سعادت آنها را تضمین کند و مشکلات آنها را به نحو احسن بر طرف کند .
در لقاح مصنوعی نیز اسلام راه را برای ادامه نسل کسانی که در این زمینه با مشکلاتی مواجه اند، بازگذارده است .
فرم در حال بارگذاری ...