زبان ابزار بیان مفاهیم و ارتباط میان انسانهاست.نخستین و اساسیترین نقش زبان نیز همین میباشد زیرا بشر ناگزیر است که در ارتباط با دیگران در اجتماع تجربهاش را منتقل کند و تجربه دیگران را دریابد.بنابراین در مطالعه و توصیف آن باید صور و اشکال زبانی مرتبط با این نقش زبان را مورد بررسی قرار داد.شاخهای در زبانشناسی با عنوان سخنکاوی در این رابطه و جهت بررسی کاربرد زبان بوجود آمده است.
تحلیلکلام به بررسی روابط برونجملهای و ارتباط بین زبان و بافتهایی که در آن بکار برده می شود می پردازد.متن صورت مذاکرات کلام است و متن یک واحد منسجمی را تشکیل میدهد.آنچه که متن را از غیرمتن متمایز میسازد متنیت[1] است و یکی از عوامل بوجود آورنده متنیت، انسجام است. انسجام زمانی در متن حاصل می شود که تفسیر عنصری در متن به تفسیر عنصری دیگر وابسته باشد.هلیدی و حسن (1976) ابزارهای انسجام در متن را در زبان انگلیسی به سه دسته اصلی تقسیم کرده اند که عبارتند از :
1.دستوری: عوامل دستوری که دارای سه زیرمجموعه ارجاع، جانشینی و حذف میباشد.
- واژگانی: عوامل واژگانی که در برگیرنده تکرار و با همآیی است.
3.پیوندی: عوامل پیوندی که شامل عناصر اضافی، سببی، تقابلی و زمانی است.
آنچه در این پژوهش انجام شد بررسی زبان شاهنامه از دیدگاه انسجام واژگانی میباشد و تلاش بر آن بود تا طبق نظریه هلیدی و حسن، انسجام واژگانی در این اثر ماندگار قرن چهارم هجری بررسی شود.
1–2 اهمیت موضوع
لطفیپورساعدی(1374) اینگونه مطرح می کند که نقش ارتباطی زبان مهمترین عامل و انگیزه پیدایش توسعه و تکامل آن است.در ایفای این نقش ارتباطی،زبان به عنوان یک کل عمل می کند.این تحقیق به بررسی شاخهای از زبان به عنوان گفتمانکاوی خواهد پرداخت که در مطالعات زبان و زبانشناسی بسیار حائز اهمیت است.صحبت از تحلیل کلام یا گفتمانشناسی توجه به متن را در پی دارد و متن دارای ویژگیهای خاصی است که یکی از آنها انسجام متنی میباشد.انسجام متن و شناخت عوامل مؤثر در آن بسیار مهم است چرا که کوچکترین تغییر در این عناصر به تغییر در انسجام متن میانجامد و تغییر در انسجام متن باعث تغییر در بافتار و در نتیجه در سراسر متن می- گردد که درک نادرستی از آن را به خواننده یا شنونده القا می کند.لذا اهمیت این تحقیق به این دلیل است که عوامل انسجام در متن نقش مهمی را ایفا می کنند.
1–3 بیان مسئله
در تحلیل کلام مطالعه زبان در رابطه با نقش ارتباطی آن و چگونگی کاربرد آن توسط گوینده/ نویسنده انجام می شود و آن با بررسی متن آغاز میگردد و طبق نظر هلیدی وحسن ” آنچه متن را از غیرمتن متمایز میسازد متنیت است وانسجام یکی ازعوامل ایجاد متنیت میباشد”(4:1976). از آنجایی که انسجام یک رابطه معنایی است فرض بر آن است که در زبان فارسی هم مانند انگلیسی به سه گروه دستوری، واژگانی و پیوندی طبقه بندی می شود.این تحقیق برمبنای عوامل و ابزار انسجام واژگانی از میان دیگر عوامل انسجام قرار دارد و تلاش بر آن است تا ادعای هلیدی و حسن در زبان انگلیسی رادر اشعار فردوسی بیازماید وتأثیرمؤلفه های انسجام واژگانی را مورد مطالعه قرار دهد و در پی آن باشد که آیا فردوسی از این عوامل استفاده کرده است یا نه.
فرم در حال بارگذاری ...