با گسترش فنآوری و لزوم روزآمدی دانش در جوامع کنونی، سازمانها و نهادهای موجود در هرجامعهای باید به دنبال نوآوری و به روزرسانی خود باشند که در این راستا برخی سازمانها به دلائلی از جمله مسائل اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیکی و غیره با مسائل و مشکلاتی مواجه خواهند شد، که باید این مسائل شناسایی شده و اقداماتی در جهت حل آنها صورت پذیرد. در واقع سازمانها همین مسائل و مشکلات به وجود آمده را در قالب پروژههای تحقیقاتی شناسایی کرده و برای انجام در اختیار واحدهای مربوط قرار میدهند. یکی واحد مهم در هر سازمان که میتواند سازمان را در دستیابی به اهداف استراتژیک خود یاری رساند و در جهت حل مشکلات ذکر شده اقدام نماید، واحد تحقیقاتی در سازمان است. به طور معمول پروژههای مختلفی در واحدهای تحقیقاتی بر اساس نیاز سازمان به طور همزمان در حال اجرا هستند که ارزیابی عملکرد این پروژهها برای مدیران سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است )توکلی و همکاران، 1389).
اصولا اندازهگیری عملکرد نقش مهمی را در حصول اطمینان از موفقیت یک پروژه ایفا میکند. ارزیابی عملکرد، فرایندی است که به سنجش، اندازهگیری، ارزش گذاری و قضاوت درباره ی عملکرد طی دوره های معین می پردازد. در صورتی که ارزیابی عملکرد با دیدگاه فرایندی و به صورت مستمر ایجاد شود، موجب ارتقای عمکرد و بهبود در هر واحد سازمانی میشود )صالح زاده وهمکاران,1390).
تا کنون سیستم های ارزیابی عملکرد متفاوتی توسعه داده شده اند ولی مسئله قابل تامل این است که این سیستم از جامعیت لازم برخوردار باشد و توانایی سنجش عملکرد واقعی پروژهها را داشته باشد. در این پژوهش سعی بر این است تا با تلفیق تکنیکهای متفاوت و گوناگونی تصمیم گیری چند معیاره[1] ، روش دلفی و مجموعه فازی به ارائه ی رویکردی نوین، کارا و جامع جهت ارزیابی عملکرد پروژههای تحقیقاتی پرداخته شود. در این فصل نیز به شرح خلاصه ای از کلیات تحقیق صورت گرفته پرداخته میشود.
1-2- بیان مسئله یا موضوع تحقیق(تعریف مسأله، هدف از اجراء و کاربرد نتایج تحقیق):
پشرفتهای فنآوری و توسعه اقتصادی هر کشور ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با فعالیت های پژوهشی آن کشور دارد بطوریکه بین تولید ناخالص ملی، صادرات و و هزینههای پژوهش در کشورهای توسعه یافته همبستگی خوبی وجود دارد که بیانگر نقش مهم فعالیتهای
پژوهشی در ارائه فنآوری، رشد اقتصادی و توانایی آن کشور ها دارد. شاخص های عمومی فعالیت های پژوهشی در دنیا نشان می دهد که سرمایه گذاری در بخش پژوهش، متوسطی حدود 28/2 درصد تولید ناخالص جهان را داراست(شاخصهای توسعه جهانی[2]، 2007). همچنین بررسی نسبت سرمایه گذاری پژوهشی به تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف، بخوبی ارتباط مستقیم و معنیداری را بین وضعیت اقتصادی و سرمایهگذاری در بخش پژوهش نشان میدهد (بر اساس گزارش سال 2008-2007 بانک جهانی).
در کشور ما برای بهبود و ارتقا وضعیت پژوهش، هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به متوسط شاخصهای جهانی وجود دارد. شاخصهای سرمایهگذاری در بخش پژوهش اکنون در حدود 67/0 درصد تولید ناخلص داخلی است که بطور طبیعی بر روی شاخصهای کلان اقتصادی ما تاثیر خود را برجای گذاشته و این در حالی است که ما برای تحقق اهداف کلی برنامههای بلند مدت توسعه و دستیابی به میانگین نرخ کشورهای در حال توسعه، به سهمی حداقل یک درصد نیاز داریم (بر اساس گزارش سال 2008-2007 بانک جهانی).
امروزه در کشورهای پیشرفته صنعتی، سهم عمدهای از هزینههای تحقیقاتی به فعالیتهای پژوهشی که به افزایش بهرهوری، بهبود کیفیت محصول و روشهای ساخت و در نهایت کاهش هزینه، کاهش ضایعات و بهبود رضایت مشتری منجر میشود، اختصاص مییابد.
در کشور ما در سالهای گذشته علیرغم وجود ضعفهای پژوهشی ناشی از کمبود محقق و کمی بودجههای پژوهشی، زنجیره ای از واحدهای پزوهش در بسیاری از بخشهای تولیدی و صنعتی شکل گرفته بطوریکه در حال حاضر بیش از 1000 مجموعه فقط در وزارت صنایع و معادن دارای واحدهای پژوهشی رسمی هستند، ولی متاسفانه در بسیاری از شرکتها بخش پژوهش در متن فعالیت های جاری قرار نداشته و نقش آن ها در اثربخشی فعالیتهای پزوهشی کمرنگ و حاشیهای است. بعبارت دیگر بسیاری از واحدهای پؤوهشی موجود در کشور جزئی از زنجیره تولید نمیباشند و متاسفانه تا زمانی که این جز در زنجیره تولید قرار نگیرد امکان نهادینه کردن فرایند پژوهش و در نتیجه زایش آن در کشور وجود نخواهد داشت (انجمن تحقیق و توسعه صنایع و معادن).
برای گسترش اثربخشی فعالیتهای پژوهشی، واحدهای مرتبط از یک طرف نیازمند تجدید در ساختار اجرایی و از طرف دیگر نیازمند بهینه کردن سرمایه گذاریهای هزینههای پژوهشی هستند. مطالعات و بررسی های انجام شده، نشان می دهد که عدم اثربخشی فعالیتهای پژوهشی موجود در کشور ناشی از تنگناها و معضلاتی است که برخی از آنها به شرح زیر میباشد:
- عدم وجود ساختار اجرایی و سازماندهی مناسب
- سنگین بودن هزینههای پژوهشی
- عدم توجه به بازار و نیازهای مشتری
- عدم وجود امکانات و تجهیزات مورد نیاز پژوهش در برخی واحدهای پژوهشی
- عدم وجود ارتباط و هماهنگی بین واحد های پژوهشی جهت استفاده از تجربیات محققان و امکانات ئ تجهیزات پژوهشی موجود.
نظر به اهمیت و نقش پژوهش در توسعه اقتصادی هر کشور، ارزیابی و سنجش اثربخشی طرحهای پژوهشی و تعیین میزان موفقیت آنها در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، ابزاری ارزشمند جهت توسعه و شکوفایی به شمار میآید که نتایج آن میتواند اطلاعات مناسبی را جهت بهبود عملکرد طرحها و واحدهای پژوهشی فراهم سازد.
ارزیابی اثربخشی بر این دلالت دارد که آیا نتایج حاصل از اهداف تصریح شده در طرح محقق شده است یا خیر. بطور خلاصه ارزیابیهای اثربخشی جهت تعیین میزان تحقق اهداف مورد نظر، هزینه نیل به نتایج مطلوب، میزان نتایج مطلوب مرتبط با برنامهها و میزان نتایج ناخواسته مخالف دستیابی به اهداف، استفاده میشود.
با توجه به ضرورت و نیاز ارزیابی طرحهای پژوهشی و سنجش اثربخشی فعالیتهای انجام شده در این خصوص، همچنین برنامه ریزی جهت تخصیص اعتبار و سرمایهگذاریهای آتی جهت توسعه فعالیتهای پژوهشی اقدام به طراحی مدل ارزیابی و سنجش اثربخشی طرحهای پزوهشی کاربردی شده است.
در این طرح ابتدا با بررسی ادبیات تحقیق ، شاخص ها و مولفه های موثر بر اثربخشی پروژههای تحقیقاتی را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس بررسی مدلها و چارچوبهای معتبر موجود در این مقوله می پردازیم، همچنین براساس نظرات و دیدگاههای صاحبنظران و اساتید و ناظران و مسئولین اداره برق منطقه ایی یزد در این حوزه، مدل کاربردی اثربخشی طرحهای پژوهشی با توجه به شرایط ویژه کشور توسعه مییابد.
[1] Multiple Criteria Decision Making(MCDM)
[2] world development indicators
فرم در حال بارگذاری ...