در فرایند تاریخی تحولات مربوط به توسعة روستایی، در دهه های ابتدایی پس از جنگ جهانی دوم، تغییر از نگرش رشدبه سوی توسعة اجتماعی و توسعة انسانی، دربردارندة این پیام بود كه عامل اقتصادی و برنامه ریزی متمركز به تنهایی نمی تواند معادلة توسعه را تبیین کند. در این دهه ها، بسیار از كشورهای در حال توسعه به منظور دستیابی به توسعةاجتماعی و اقتصادی به ویژه در نواحی روستایی روش هایی را تحت عنوان راهبردهای توسعه آزمودند(مطیعی لنگرودی و نجفی كانی،1385،ص147). توسعه در ابتدا به سازمان های مشارکتی و ساختار نهادی توسعه مربوط است که ظرفیت و توانایی مردم را در کنترل زندگی واداره مشکلات جامعه افزایش می دهد ( Michael,2002,P5) .موضوع مشارکت(درمعناومفهوم چند بعدی آن) از موضوعات بسیار پراهمیت در توسعه وپیشرفت محسوب می گردد(simpson,B.Cala,C.,2001,P1) .امروزه بیشتر صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که دستیابی به توسعه ی پایدار بدون مشارکت آحاد مردم ممکن نیست و بدون تردید با مشارکت مردم دوره گذار توسعه تسهیل ، تسریع و کم هزینه تر می شود. تجربة تاریخی كشور ما ضمن تأكید بر اعمال راهبرد بالا به پایین در توسعه، از شكست آن در فرایند توسعةروستایی حكایت داد. بنابراین، برمبنای این تجربه و افزایش حوزة معرفتی و دانش علمی، لازم است كه جامعه، توجه به توسعة روستایی را با محوریت مشاركت مردمی، سرلوحة برنامه ها و تدابیر خود قرار دهد.توسعة خودجوش و درون زا حكم می كند كه در تمامی مراحل توسعه و در شرایط مختلف، مبنای كار برجلب مشاركت مردم محلی در جهت بسیج منابع و نهادینه سازی مشاركت های محلی با تأكید بر توانمندسازی و ظرفیت سازی قرار گیرد. مشاركت مردم باعث می شود تا مردم با برنامه ها و عناصر جدید احساس بیگانگی نكنند و از سوی دیگر درطول طراحی و پس از آن در انجام و نگهداری طرح ها سهیم باشند، طرح و محصول به دست آمده را از آن خود بدانند ودر نگهداری و پویایی آن بیشترین همكاری را داشته باشند.در مقولة توسعة روستایی، مشاركت و توانمندسازی مردم محلی دارای اهمیت فراوانی است. در گذشته، بر گزینه ی کار برای مردم روستایی تأكید می گردید، ولی امروزه و ازدیدگاه مشاركتی بر گزینه ی كار به وسیله مردم روستایی تأکید می شود.لذاتوانمندسازی مردم روستا كمك مؤثری به آنان برای تشخیص، تجزیه و تحلیل مسائل و رویدادها ودرنتیجه تصمیم مقتضی در
مواجهه با شرایط پیش بینی نشده و متغیر می نماید (حیاتی ،1386،ص176).ولی متأسفانه گاهی مشاهده می شود که در یک منطقه طرح های آبادانی اجرا می شود، بدون اینکه روستائیان آن منطقه در جریان امور قرار گیرند. پس از اتمام برنامه ها و پروژه ها، به دلیل عدم مشارکت دادن روستائیان در جریان تصمیم گیری،برنامه ریزی واجرا استقبالی در استفاده وبهره برداری از آن به عمل نمی آید(نجفی کانی،1391،ص120). لذا برای اینکه برنامه ها و هزینه های صورت گرفته در روستاها به توسعه منجر گردد باید نیازها و خواسته های روستائیان را شناسایی کردوآنها را در انجام امور مشارکت داد. زیرا که از یک سو مشارکت روستائیان موجب تقویت مؤسسات روستایی و سازمان های اجتماعی که فرایند توسعه را تسهیل می کنند منجر خواهد شدواز سویی موجب به کار گیری توانایی و استعداد های روستائیان در جهت توسعه ملی و نگه داشت جمعیت روستاها و کاستن نابرابری های منطقه ای خواهد گردید(سرور وموسوی،1390،ص119). ولی متأسفانه گاهی مشاهده می شود که در یک منطقه طرح های آبادانی اجرا می شود، بدون این که روستاییان آن منطقه در جریان امور قرار گیرند. پس از اتمام برنامه ها و پروژه ها، به دلیل عدم مشارکت دادن روستاییان در جریان تصمیم گیری، برنامه ریزی واجرا، استقبالی در استفاده وبهره برداری از آن به عمل نمی آید. برای اینکه چنین مشکلی بروز نکند، باید هنگام تصمیم گیری وبرنامه ریزی، روستاییان مشارکت داشته باشند حتی از آنها خواسته شود که در مرحله اجرا،نگهداری وارزیابی نیز به صورت فعال شرکت کنند(نجفی کانی،1391،ص120).
برای بررسی ارتباط بین مشارکت و همیاری مردم و سطح توسعه یافتگی روستاهای بخش خشکبیجارپایان نامه حاضر در پنج فصل به شرح زیر تدوین شده است :
فصل اول ) طرح تحقیق :در این فصل ضمن بیان مسئله و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق را عنوان نموده و پس از تدوین فرضیه ها وچگونگی روش تحقیق، مفاهیم و واژه های تحقیق بیان شده است.
فصل دوم )مبانی نظری، روش شناسی و تکنیک های تحقیق :در این فصل به بیان تعاریف و مفاهیم مشارکت و موضوعات مرتبط با مشارکت و بیان دیدگاه های صاحب نظران پرداخته شده است.
فصل سوم )ویژکی های جغرافیایی محدوده مورد مطالعه:در این فصل به بیان ویژگی های طبیعی و انسانی و اقتصادی محدوده مورد مطالعه پرداخته می شود. از نظر ویژگیهای طبیعی، بخش خشکبیجاریکی از شش بخش شهرستان رشت می باشد که در شمال شرقی آن واقع شده است واز نظر ویژگی های انسانی براساس نتایج حاصل از سرشماری عمومی نفوس ومسکن 1390، محدوده مورد مطالعه دارای 37 روستا، 20116 نفر جمعیت و 6566 خانوار می باشدودر حال حاضر نرخ باسوادی در محدوده مورد مطالعه 76.29درصد می باشد. از نظر اقتصادی، مهمترین منبع درآمدی روستاهای محدوده مورد مطالعه بر محور زراعت و عمدتاً کشت برنج استواراست و میزان تولید برنج بستگی به عوامل طبیعی، خصوصاً آب وهوا و میزان بارش در زمان مناسب دارد.
فصل چهارم)یافته های تحقیق :در این فصل به تجزیه وتحلیل یافته ها در غالب جداول حاصل از پاسخ روستاییان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مشارکت دادن روستائیان در طرحها و پروژه های توسعه روستایی و توجه به خواست ها و نیازهای روستائیان در تهیه طرح های توسعه رو ستایی امری ضروری می باشد برای تحقق این امر مهم برنامه ریزان باید مشکلات درآمدی روستائیان محدوده مورد مطالعه را در اولویت برنامه های خود قرار دهند واز ظرفیتها و پتانسیلهای موجوداز جمله توسعه کشاورزی و گردشگری روستایی که منبعی برای اشتغال و درآمد و ابزار مهمی برای توسعه اقتصادی- اجتماعی در محدوده مورد مطالعه می باشد استفاده کنند.
فصل پنجم)آزمون فرضیه ها، نتایج وپیشنهادها:در این فصل به آزمون چهار فرضیه این تحقیق وبیان نتایج و ارائه پیشنهادات پرداخته می شود.
فرم در حال بارگذاری ...