در سالهای آغازین قرن بیست و یکم بیشک، ثروت ملی و توان اقتصادی یکی از بارزترین عوامل برتری و سرآمدی کشورها در این مسئله است و ثروت آفرینی از مسیر عافیتطلبی نمیگذرد. پس باید قرن جدید را قرن رقابت ملتها و کشورها دانست و در این میدان، پیروزی با هوشمندترینها و پرتلاشترینها است.
از آنجائی که کنج گاههای اقتصادی و سازمانهای بخش خصوصی و دولتی، موتور محرک اقتصاد ملی هستند، شاید اصلیترین سؤال پیش روی ملتها این است که چگونه میتوان راه را برای رشد و سرآمدی سازمانها گشود. بهنحویکه بتوانند در عرصه رقابت جهانی پیروز شوند؟ کدام دانش و آگاهی میتواند زمینهساز تحول سازمانی و بهتبع آن تحولی ملی باشد؟ سؤالی که لسترتارو اقتصاددان بزرگ آن را اینگونه مطرح میکند: ملتها، چگونه باید ساختار و سازمان خود را عوض کنند تا فضا و محیطی ایجاد شود که بذر دانش در آن بروید و ببالد و راه را برای افزایش ثروت ملی بگشاید؟ به همین دلیل چنین به نظر میرسد که جستجوی سرآمدی سازمانی، یکی از اصلیترین چالشهای درخور و کلان اقتصادی است.
مدلهای سرآمدی یا تعالی کسبوکار، پاسخی است به این سؤال که سازمان برتر چگونه سازمانی است، چه اهداف و مفاهیمی را دنبال میکند و معیارهایی که بر رفتارهای آن حاکم است چیست. امروزه اکثر کشورهای دنیا، با تکیهبر این مدل جوایزی را در سطح ملی و منطقهای ایجاد کردهاند که محرک سازمانها و کسبوکارها در تعالی، رشد و ثروت آفرینی است. جایزه دمینگ در ژاپن، جایزه بالدریج[3] در ایالاتمتحده آمریکا و جایزه اروپایی کیفیت که توسط بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ایجادشده و به مدل EFQM معروف است در سه قطب اقتصادی بزرگ سده اخیر یعنی ژاپن، آمریکا و اروپا اصلیترین نمونه از این جوایز هستند. در بین این مدلها، مدل EFQM عمومیت و استقبال بیشتری در سطح جهان یافته است و الگویی برای بسیاری کشورهای دیگر در طراحی این جوایز بوده است. از سویی تعداد کشورهای اروپایی که این مدل را پذیرفتهاند و سازمانهایی که در شرایط مختلف اقتصادی و اجتماعی در این کشورها، با بهرهگیری از این مدلها به موفقیت دستیافتهاند، موجب میگردد که جذابیت این مدل برای الگوبرداری توسط شرکتها و سازمانهای ایرانی بیشتر شود (دلقوی, 1386).
در این فصل به بیان مسئله پژوهش، ضرورت انجام، اهداف و فرضیات آن، قلمرو تحقیق و تعریف موضوع خواهیم پرداخت و در انتهای فصل مدل تحلیلی پژوهش و ساختار پایاننامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1-2 بیان مسئله
استفاده از علوم و فنهای روز دنیا یکی از ابزارها و اصول بدیهی رشد و توسعه هر کشور است. این امر در داخل کشور نیز صادق بوده و روزبهروز استفاده از این علوم رواج بیشتری مییابد. EFQM نیز از این مقوله مستثنا نبوده و استفاده از آن نیز، سرلوحه فعالیتهای بسیاری از مؤسسات و نهادها است لکن آنچه به چشم میآید عدم اقبال به این مقوله مهم در نهادهای عمومی و خدماتی غیردولتی (همچون شهرداری) است.
معیارهای سنتی، عمدتاً گذشتهنگر بوده و توان خوبی برای ارائه یک چشمانداز مطلوب سازمانی را ندارند با توجه به مزایای فراوانی که مدل تعالی EFQM دارد؛ سعی در آزمون امکانسنجی اجرای آن در شهرداریها گردید تا این مؤسسات (که ماهیت عمومی غیردولتی دارند) بتوانند به طرز صحیح استراتژیهای خود را تدوین، اجرا و ارزیابی و اصلاح نمایند. یکی از مهمترین علتهای این گزینش این است که شهرداریها موظفاند خدمات بسیار متنوعی را به استناد ماده 55 قانون شهرداریها بهصورت جامع و کامل در زمینههای توسعه و عمران، بهداشتی، خدمات شهری و … به مشتریان خود ارائه دهند. به همین منظور شهرداریها بایستی از محل درآمدهای اخذشده از شهروندان به آنان خدمات ارائه نمایند.
در چنین شرایطی؛ ایجاد یک ساختار دقیق برنامهریزیشده که بتواند تمامی فعالیتها را پایش نموده و نقاط ضعف آن را به اطلاع تصمیم گیران و مسئولین مربوطه برساند ناگزیر خواهد بود. ایجاد یک داشبورد مدیریتی و اطلاع ازآنچه در فرایند انجام کارها صورت میگیرد مدیران را قادر خواهد ساخت در مرحله برنامهریزی استراتژیک و اجرای آن ضریب دقت خود را افزایش داده و تا حد امکان از وقوع خطاهای فاحش و تأثیرگذار جلوگیری نمایند و عملاً همانگونه که فلسفه EFQM است بتوانند به اهداف خود دست یابند یعنی کارکنان راضی و انگیزهمند، رشد میکنند و اگر فرایندهای داخلی نیز بهخوبی طراحی شوند مجموع این عوامل باعث رضایت مشتری (شهروند) شده و این رضایت افزایش درآمدهای ملموس و ناملموس را به دنبال خواهد داشت.
آنچه به نظر میرسد این است که شهرداریها ناچارند با برنامهریزی دقیق از دریای متلاطم تهدیدها، فرصتهای گرانبها را صید نمایند و این میسر نخواهد شد مگر با برنامه استراتژیکی که با دقت عملیاتی شده و مرحلهبهمرحله همانند یک مسابقه دوی امدادی انجام شود. با درک این موضوع مهم و حیاتی اجرای این تحقیق میتواند زمینهای مناسب برای جلبتوجه شهرداریها بهسوی اجرای اهداف اصلی و سرآمدی EFQM باشد زیرا بهجرئت میتوان مدعی شد هیچ موسسهای تا این حد در تمام شئون و امور روزمره شهروندان دخیل نبوده و تأثیر اساسی ندارد بنابراین کوچکترین تغییر مثبت یا منفی در نحوه ارائه خدمات این موسسه، اثر عمیق و قابلتوجهی بر زندگی شهروندان دارد.
با توجه به موارد پیشگفته؛ در این پژوهش محقق بر آن است تا یکی از نهادهای عمومی غیردولتی یعنی شهرداری همدان را با شاخص های EFQM ارزیابی کند، در واقع شهرداری را از دیدگاه EFQM ارزیابی خواهد کرد و به رصد اینکه؛ شهرداری در این شاخص ها به چهمیزان توانسته است اثربخش باشد می پردازد و میزان وجود اثربخشی سازمانی را باتوجه به معیارهای EFQM در شهرداری همدان بررسی مینماید و میتوان گفت: هدف از انجام این کار، شناسایی نقاط قوّت و ضعف موجود و ارائه راهکارهای عملی در جهت افزایش اثربخشی سازمانی در شهرداری همدان است.
[1] Lester Thurow
[2] Business Excellence Models
[3] Baldrige
[4] European Quality Award “EQA”
[5] European Foundation For Quality Management “EFQM”
فرم در حال بارگذاری ...