“
سؤال اول، رابطه بین میزان امکانات آموزشی کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشجویان را مورد بررسی قرارمیدهد. بررسی وضعیت شاخصهای مربوط به میزان امکانات کلاس که در فرم مشاهده(جدول شماره ۴) ثبت گردیدهاست، نشان میدهد ۲۰/۸ درصد ازلحاظ تختهسیاه در وضعیت مطلوب، ۶۶/۷ درصد در حد متوسط و ۱۲/۵ درصد نامطلوب بوده است. ۳۴/۷ درصد صندلیهای کلاسها مطلوب، ۵۹/۷ درصد متوسط و ۵/۶ درصد نامطلوب ثبت شدهاست. طرز نشستن دانشجویان ازنظر داشتن جای مناسب و راحت ۹/۳۸ درصد مطلوب، ۵۸/۳ درصد متوسط و ۲/۸ درصد نامطلوب بوده است. درمجموع، رابطه بین میانگین وزنی این شاخصها و پیشرفت تحصیلی دانشجویان در ۷۲ کلاس نمونه تحقیق، ازنظر آماری معنادار نبودهاست.
سؤال دوم، رابطه بین جاذببودن محیط فیزیکی کلاس درس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان را بررسی میکند. نتایج ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه، رابطه معناداری بین جاذببودن کلاس درس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان نشان ندادهاست، ولی روش تحلیل مسیر نشان میدهد که جاذببودن کلاس درس، به طور غیر مستقیم بر پیشرفت دانشجویان تأثیر دارد.
نتایج فرم مشاهده(جدول شماره ۴) شاخصهای مربوط به میزان جاذببودن کلاس درس را که در مقدمه ذکر گردید، بررسی نمودهاست. مطلوبترین شاخص مربوط به کف کلاس با ۸۱/۹ درصد، سپس درب کلاس با ۵۰ درصد، حرارت و تهویه با ۴۸/۶ درصد، بدون سروصدا بودن محل کلاس با ۴۰/۳ درصد، نور کلاس با ۳۴/۷ درصد و دیوار کلاس با ۳۰/۶ درصد در جایگاههای بعدی قرارداشتهاند.
به منظور کسب دیدگاههای استادان کلاسهای مورد مطالعه، در پایان پرسشنامه استاد یک سؤال باز پاسخ نیز مطرح گردید که طی آن از پاسخدهندگان خواستهشد اگر در زمینهی امکانات آموزشی، فضای فیزیکی و تراکم دانشجویی در کلاس درس و تأثیر این موارد بر کیفیت آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان،نکته ی مهمی بهنظرشان میرسد، ذکر نمایند.
موارد اساسی مطرح شده بهترتیب اهمیت به شرح زیر است:
-
- امکانات آموزشی و عوامل محیطی بر روحیه دانشجویان تأثیر مستقیم دارد.
-
- امکانات آموزشی کلاس بر روحیه استادان و میزان رغبت آن ها به تدریس مؤثر است.
-
- تفاوت سطح امکانات بین دانشگاهها و نابرابریهای آموزشی موجب دلسردی استادان میشود.
-
- وجود میز و صندلیهای فرسوده و مستعمل موجب آزار دانشجویان و کاهش کیفیت یادگیری است.
- عدم وجود امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی در دانشگاهها موجب کاهش کیفیت آموزش میشود.
نتایج به دستآمده از شاخصهای مربوط به امکانات آموزشی (وایتبورد، نیمکت یا صندلی، وضع نشستن دانشجو، وسایل کمک آموزشی) نشان میدهد که این امکانات اکثراً در حد متوسط و مطلوب ارزیابی شده و رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دانشجو نداشتهاست، ولی بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان امکانات آموزشی کلاس درس به طور غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانشجو تأثیر داشتهاست. علت عدم رابطه معنادار بین این دو متغیر شاید به این دلیل باشد که عواملی انسانی از قبیل نگرش استاد و روشها و الگوهای تدریس، علاقهمندی دانشجو به کلاس درس و استاد و نگرش آنان نسبت به توانمندیهای خویش، میتواند شرایط دشوار حاصل از کمبود امکانات آموزشی را جبران نماید.
ازطرف دیگر، میتوان چنین ادعا نمود که وجود یا عدم وجود امکاناتی از قبیل رسانه های آموزشی نمیتواند ضرورتاً دلیل توفیق دانشجویان یا شکست آنان باشد، بلکه استفاده بهینه از این امکانات مهم است. البته به طور کلی، وجود امکانات کافی میتواند موجب دلگرمی استاد و دانشجو باشد؛ به گونهای که از حضور در کلاس احساس آرامش و رضایت داشتهباشند و نگرش آنان را نیز تحتتأثیر قراردهد. برعکس، فضای سنتی با نیمکتهای ثابت و امکانات آموزشی محدود، دانشجویان را به سوی تابعیت سوق میدهد نه خلاقیت، چرا که دانشجویان قدرت تحرک و فعالیت ندارند.
بههمین دلیل پیشنهاد میشود از کلاسهای با خصوصیات ویژه هر درس استفاده شود، برای مثال کلاسهای مخصوص زبان، هنر و کلاسهای چند منظوره.
بررسی نتایج سؤال دوم نشان داد که در آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه، رابطه معناداری بین جاذببودن کلاس درس و پیشرفت تحصیلی مشاهده نشدهاست، ولی روش تحلیل مسیر، تأثیر جاذببودن کلاس درس را بر پیشرفت تحصیلی به صورت غیرمستقیم نشان دادهاست؛ به اینصورت که نگرش استاد را تحتتأثیر قرارداده و نگرش استاد بر پیشرفت تحصیلی تأثیر گذاردهاست. شاید این نتایج بدینخاطر به دستامده که معلم توانمند قادر است با اعمال روشهای مناسب در سختترین شرایط فیزیکی، محیط یادگیری را درنظر دانشجویان مطلوب جلوه دهد. بهعلاوه، عدم وجود رابطه معنادار آماری بدین معنا نیست که هیچ رابطه مثبتی بین این دو متغیر وجود نداشتهاست. درهر حال، به منظور حفظ سلامتی، امنیت روانی و آرامش دانشجویان و استادان لازم است متغیرهای فیزیکی مورد توجه قرارگیرد و موارد مربوطه در ساختوساز فضاهای آموزشی جدید رعایت شود.
دانشگاهی که کلاسهای آن فاقد نور کافی باشد، موجب خستگی زودرس چشم و درنهایت بیتوجهی دانشجو نسبت به درس میگردد. نور نامناسب باعث خستگی و کمشدن میزان دید، کاهش قدرت تشخیص رنگها و درنهایت، کاهش ظرفیت و توان یادیگری میشود. همچنین نامتعادل بودن دما و تهویه نیز در رفتار دانشجویان موؤثر است(خالصی، ۱۳۷۶، ص۱۴). رسیدن به آرامش و دسترسی به آن، زمانی میسر است که ساختمانهای آموزشی با ویژگیهای روانی و فکری انسان سازگار باشد. بنابرین، در طراحی و اجرای مکانهای آموزشی باید طوری عمل شود که شرایط و عوامل نامطلوب اقلیمی به حداقل ممکن تقلیل یابد و شرایط زیستی مثل نور، تهویه، رطوبت، تشعشع و مخصوصاً درجه حرارت، درحد مطلوب فراگیران نگهداشتهشود. نتیجه این تحقیق با یافته های خانم فردوسی(۱۳۷۲، ص ۴۱-۳۱) همخوانی دارد. وی زیادبودن تعداد دانشجویان و کوچک بودن کلاس درس، نامناسب بودن نور و صحبت اطرافیان را عامل مؤثری در بیتوجهی دانشجویان به مطالب درسی در دانشگاه تهران است، ولی رابطه معناداری بین عوامل فیزیکی و معدل دانشجویان به دست نیامدهاست.
“
فرم در حال بارگذاری ...