:
با افزایش جمعیت و به تبع آن رشد تقاضای سفر، مدیران حمل ونقل با چالش فرایند انتقال ایمن و کارآمد انسان و کالا با توجه به محدودیتهای تملک اراضی و بودجه مواجه میباشند،که بویژه درآزادراهها و راههای پرتراکم واقع در نواحی شهری و برونشهری که امکان افزایش ظرفیت راه وجود ندارد، ایجاد ازدحام سبب افزایش زمان سفر و کاهش ایمنی و در نتیجه شرایط غیرقابل تحمل برای راننده می شود. در سالهای اخیر تبدیل تقاطعهای همسطح به غیرهمسطح به عنوان یک راه حل امید بخش در مدیریت مؤثر تقاطعها با توجه به زیرساختهای موجود مورد توجه قرار گرفته است که کاربرد این تبدیل منافع بالقوهای مانند بهبود زمانهای سفر،کاهش آلایندههای زیست محیطی، ذخیرهی سرمایه در بلند مدت و کاهش در مصرف سوخت را فراهم می کند. در سال 1972 میلادی واتلورث[1] و اینگرام[2] برای ارزیابی ترافیکی هر یک از گزینه ها، ظرفیت ساعت اوج آنها را با بهره گرفتن از یک مدل خطی محاسبه کرده اند. عضوی از تقاطع که تحت تأثیر حجم ماکزیمم بوده و شرایط بحرانیتری دارد شناسایی شده و در مرحله بعدی افزایش ظرفیت می یابد تا مدل مناسب نتیجه شود. در سال 1973 مولینازی[3] و ساترلی[4] مقایسه تقاطع های غیر همسطح را از طریق سطح سرویس، ایمنی، انعطافپذیری طول و تعداد خطوط مناطق همگذری ،زمان سفر، و فاکتورهای اجتماعی بر روی تقاطعهای غیرهمسطح انجام دادهاند. در سال 1977 اسمیت[5] و گاربر[6] بر اساس پارامتر ایمنی دو تقاطع غیرهمسطح لوزی و تکنقطهای را با هم مقایسه کردند.
تعریف مسأله:
یکی از راهکارهایی که جهت بهبودبخشی وضعیت تقاطع موجود مد نظر مهندسین قرار میگیرد اصلاح طرح هندسی، اعمال محدودیتهای ترافیکی و غیره میباشد که در ردیف راه حلهای کم هزینه قرار میگیرند. در صورتی که اینگونه راهکارها نتواند مشکل ترافیکی تقاطع را حل نماید راه حل دیگری که همان تبدیل تقاطع همسطح به تقاطع غیرهمسطح میباشد مد نظر قرار میگیرد. با توجه به تنوع زیاد انواع تقاطعهای غیرهمسطح و حوزه عملکرد هریک از آنها و نیز هزینه های متفاوت اقتصادی آنها گزینه های متفاوتی برای انتخاب نوع تقاطع غیرهمسطح وجود دارد. در کشور ما نیز هنگامیکه یک تقاطع همسطح به یک تقاطع غیرهمسطح تبدیل می شود هیچگونه معیاری برای انتخاب بهینه تقاطع غیرهمسطح وجود ندارد . وجود مدلی که بتواند عواملی همچون عوامل ترافیکی ، اقتصادی ، زیست محیطی را در یک چارچوب کلی برای انتخاب بهینه نوع تقاطع غیرهمسطح ارائه کند از نیازهای اصلی و اساسی جامعه مهندسان میباشد. در نتیجه ضروری است به منظور ایجاد یکنواختی روشها و ضوابط طراحی و اجرائی و مدیریتی این مدل تدوین شود تا بتواند به عنوان یک قضاوت کارشناسی و نیز یک راهنما مورد استفاده قرار گیرد.
در پژوهش پیشرو،با بهره گرفتن از داده های ترافیکی و نرمافزار شبیهسازی،پنج نمونه از تقاطعهای غیرهمسطح شبیهسازی شدند و تحت بارهای ترافیکی مختلف قرار گرفتند و در نهایت از خروجیهای نرمافزار شبیهسازی،معادلات مربوط به پارامترهای مورد نظر که عبارتند از زمان سفر،میزان آلایندههای زیست محیطی و میزان مصرف سوخت بودند،حاصل گشت.سپس با بهره گرفتن از این معادلات و الگوریتم بهینهسازی انبوه ذرات به حل مساله پرداخته شده است.
[1] Watteleworth
[2] Ingram
[3] Mullinazzi
[4] Satterly
[5] Smith
[6] Garber
فرم در حال بارگذاری ...