، بیان مسأله، ضرورت و هدف تحقیق، پیشینه تحقیق و…. است بیان شده است.
فصل دوم بنیاد نظری پژوهش است و در آن به بیان مسائلی چون ادبیات و زبان، متن و رابطه متن با متون دیگر، بینامتنیت، پیشینه و تعاریف آن، ژرار ژنت و نظریه بینامتنیت او و… پرداخته شده است.
در فصل سوم مباحثی چون مولوی، زندگی افکار و آثارش، مثنوی، قرآن کریم و ارتباط مثنوی با قرآن مطرح میشود.
فصل چهارم، به تحلیل وبررسی روابط بینامتنی قرآن و مثنوی از دیدگاه نظریه ژنت میپردازد و انواع بینامتنیت صریح، غیرصریح و ضمنی را در سه دفتر اول مثنوی بررسی میکند.
فصل پنجم فصل پایانی این نوشتار است و نتایج حاصل از این پژوهش بیان میشود. در پایان نیز منابع و مآخذ مورد استفاده در این پژوهش بیان میشود.
- بیان مسأله
مولوی کتاب خود را مثنوی نامیده است. مثنوی نام یکی از قالبهای شعری است. مولوی در آغاز دفتر اول، دوم، سوم و چهارم و در ابیات آغازین دفتر ششم، کتاب خود را به همین نام خوانده است:
پـیـش کــش مـیآرمــت ای معـنـوی قســم سادس در تـمــام مثنــوی
شش جهت را نور ده زین شش صحف کَی یَطـوف حَـولـه مَــن لم یطُف
(6/3-4)
مثنوی امروزه با ترجمهها و اقتباسهای انجام شده، یکی از اسطوره متنهای مهم ادبیات فارسی محسوب میشود. موضوع پیوستگی و ارتباط متنی و بینامتنی در مورد مثنوی نیز همچون دیگر آثار بزرگ همواره مورد توجه محققان بوده و نظریههای گوناگون را در این زمینه در پی داشته است.
ارتباط بینامتنی مثنوی با قرآن کریم، که قرآن پارسی نامیده میشود، برای فهم آن لازم و ضروری است.
منظور از ارتباط بینامتنیت مثنوی با قرآن ارجاعات قرآنی است که مولانا به طور مستقیم و غیرمستقیم در متن مثنوی به بیان آن ها میپردازد. ژرار ژنت در بحث خود از روابط متنی به یک مجموعه از تقسیمبندی ها اشاره میکند از جمله: بینامتنیت، ترامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت که هر کدام گونهای از ارتباط متون با هم را تعریف میکند.
ما با توجه به نظریه بینامتنیت ژنت به دنبال تعیین جایگاه و توصیف اهمیت قرآن در شکلگیری مثنوی معنوی مولوی و جایگاه معرفت شناختی و حیاتی آن هستیم. ما برآنیم که نشان دهیم اهمیت یک متن همچون مثنوی معنوی میتواند با توصیف واحدهای بنیادی که آن متن و روابطش را با متنهای دیگر شکل میدهد کاملاً توضیح داده شود.
فرم در حال بارگذاری ...