در عصرحاضر به دلیل پیچیدگی های عدیدهی موجود در زندگی انسان ، حركت به سوی تخصصی شدن كارها روند فزاینده ای یافته است. همین امر منجر به اقداماتی توسط فرهیختگان و اندیشمندان جوامع مختلف گردیده است، تا انسان امروزی را از مسایل فراروی خویش سربلند بیرون آورند. حل این مسایل در هر جامعه ای از طریق به وجود آمدن سازمان های پویا، نیرومند و بالنده امكانپذیر است تا بتواند ضمن تفكیک كاركردهای اجتماعی در جهت اهداف خاصی در راستای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی گام های مؤثری را بردارد و هر كجا كه سخن از سازمان و گروه های كاری در قالب رسمی و غیر رسمی برای تحقق نیازهای اجتماعی به میان می آید، مدیریت و رهبری محور فعالیت های آن قرار میگیرد، زیرا تا نیروی انسانی متخصص و مدیران لایق و كارآمد وجود نداشته باشند از منابع مادی، انسانی و مالی استفاده مناسب به عمل نمیآید (قرایی مقدم، 1385،11).در بین این منابع، نیروی انسانی مهمترین عاملی است كه در بقای سازمانها بسیار مؤثر است و همواره مدنظر مسئولین و مدیران سازمانها قرار می گیرد . مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول صنعتی نشان می دهد كه نیروی انسانی ماهر، متعهد ودارای رضایت شغلی بالا در فرایند تحول جامعه سنتی به صنعتی تأثیر انكارناپذیری داشته است ، به نحوی كه نیروی انسانی را مهمترین و اصلیترین عامل توسعه جوامع و سازمان قلمداد نموده اند . (رضائیان ، 1381،25 )
ازآنجا که نیروی انسانی علاوه برنقش برجسته بعنوان بدنه اصلی سازمان های امروزی ، بعنوان مهمترین منبع کسب مزیت رقابتی پایدارنیز محسوب می گردد، لزوم توجه به مسایل مربوط به آن جزو مقوله های کلیدی ومهم سازمانی است. بیشک کارکنان متعهد میتوانند موفقیت های آتی سازمانی را رقم بزنند. این نیروها با تکیه بر تعهد قلبی نسبت به حرکت در جهت اهداف استراتژیک سازمانی همت گمارده ومسیر رشد وتعالی سازمانی را هموار می سازند. امروزه محققین بسیاری در پی یافتن عناصر تاثیر گذار بر پدیده ی تعهد سازمانی اند اما این پژوهش در جستجوی چگونگی تاثیرگذاری ابعاد مختلف رضایت شغلی کارکنان بر پدیده ی تعهد سازمان های در عصر حاضراست.
از آنجا كه منابع انسانی باارزش ترین عامل تولید و مهمترین سرمایه و منبع اصلی مزیت رقابتی و ایجاد كننده قابلیتهای اساسی هر سازمانی به شمار میآید، یكی از مؤثرترین راه های دستیابی به مزیت رقابتی در شرایط فعلی، افزایش سطح رضایت وتعهد كاركنان سازمانها است(تقی پور،1387،12).
در دنیای سازمانی امروز که پدیده هایی همچون رقابت شدید، جو ناپایدار وریسک فراوان حیات بلند مدت سازمانها را تحت الشعاع قرار داده است، لزوم توجه به مسایل مهم وتاثیر گذار برسازمان برای همه ی مدیران کاملا آشکار است(احمدی، 1389،22).وزارت صنعت ، معدن وتجارت نیز باتوجه به نقش مهم وکلیدیی که در بدنه ی دولت جمهوری اسلامی ایران برعهده دارد، برآنست تا به حل علمی وریشه ای مسایل موجود سازمانی همت گمارد تا بتواند فارغ از مشکلات در جهت اهداف والای سازمانی وسند چشم انداز بیست ساله قدم بردارد.از مسایل مهم امروز این سازمان، کمبود تعهد کاری کارکنان این سازمان است . علارغم تلاشهای بسیاری که در جهت کشف علل وحل ریشه ای این مساله برداشته شده است، همچنان سطح پایین بهره وری پرسنل این ارگان نشانگر ناکارآمدی راهکارهای بکار رفته است. با ریشه یابی علل این مساله پایین بودن سطح رضایت شغلی کارکنان این سازمان رخ می نمایاند.
شواهدی همچون استفاده از مرخصی های استعلاجی پیاپی، بهره گیری از اموال اداری برای استفاده های شخصی، اظهار بی علاقگی به سازمان
ومشاغل مربوطه درمحاورات بین پرسنل،همه وهمه نشانگر عدم دلبستگی وبی علاقگی کارکنان این سازمان برای حرکت در مسیر استراتژی های این وزارت اند. باید توجه داشت که تعهد سازمانی معرف گرایش و حالت وفاداری کارکنان به سازمان است که منجر به تمایل قوی برای انجام خدمت اثربخش در راستای هدف سازمان و بقای عضو در آن می باشد. میتوان نقصان در برخی متغیر ها را موجب کم شدن این گرایش و وفاداری نسبت به سازمان معرفی نمود. در واقع میتوان گفت عوامل بسیاری موجب کم شدن تعهد پرسنل این سازمان شده است؛ در میان عوامل میتوان ریشه های نارضایتی شغلی را آشکارا دید.به نظر می رسد از آنجاکه پرسنل این وزارت رضایت کافی از مشاغل مربوطه را ندارند، نسبت به سازمان تاحدی تعهد خود را نسبت به سازمان از دست داده اند، از آنجا که صحت یا نادرستی این مدعا نیازمندی بهره گیری از روش های اثبات گرایانه ی علمی است، این پژوهش در جستجوی یافتن تاثیرات رضایت کارمندان بر تعهد آنان است، به همین دلیل سوال اساسی پیش روی این تحقیق، چگونگی تأثیر رضایت شغلی پرسنل بر تعهد آنان است.
نظر به اینكه افراد دارای نیازها ، انتظارات ، انگیزه ها ، توقعات ، نگرشها و اهداف متفاوتی می باشند و سازمانها نیز بر حسب اهداف و وظایف و فعالیتهای جاری خود ، نیازها ، انتظارات ، و توقعات خاصی را ارضاء می نمایند ، لذا هر چه سازگاری عوامل فوق با شغل افراد بیشتر باشد رضایت شغلی و وفاداری بیشتری را نسبت به سازمان در پی خواهد داشت (ایران نژاد پاریزی،1382،6).
هر سازمانی به منظور بقاء و کسب موفقیت باید دارای یک رشته اصول منطقی باشد که مبنای تمام سیاستها و اقدامات آن قرار گیرد. امّا مهمتر از آن، وفاداری و تعهد صادقانه نسبت به اصول است. زیرا نیروی انسانی متعهد خود را متعلق به سازمان خود دانسته و در جهت تحقق آنها از هیچ تلاش و کوششی مضایقه نخواهد کرد، نسبت به سازمان خود وابسته شده و از این طریق سازمان به مأموریت و فلسفه وجودی خود نزدیکتر میشود.
افراد متعهد منبع انرژی و توان هستند که با قدرت به سمت هدف خویش میروند و به قوانین و ساختارهای موجود تکیه نکرده و خود را در چارچوب آن محدود نمیکنند. اگر قانون یا ساختاری را در مقابل هدف خود ببینند سعی در تغییر آن و رفع موانع موجود میکنند.
گروهی از انسانهای متعهد میتوانند نیرویی خلق کنند که هر ناممکن را ممکن سازد. بنابراین سازمان به کارکنانی نیازمند است که فراتر از شرح وظایف تعیین شده و معمولی خود به کار و فعالیت بپردازند، کارکنانی که مایل باشند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دستیابی به اهداف سازمانی به انجام وظیفه بپردازند.
وجود چنین نیرویی در هر اداره و سازمان ضمن کاهش جابجایی و غیبت باعث افزایش چشمگیر عملکرد سازمان، نشاط روحی کارکنان و تجلی هر چه بهتر اهداف فرد و سازمان خواهد شد. لذا تعهد و پایبندی دو طرز تلقی (نگرش) نزدیک به هم هستند که بر رفتارهای مهمی مانند جابجایی و غیبت و بر نگرشهایی خاص چون رضایت شغلی تأثیر میگذارند.
کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت بیشتری در سازمان مانده و کار میکنند و کارایی بیشتری نیز دارند. علاوه بر این تعهد سازمانی نیاز به هزینههای هنگفت جهت ایجاد سیستمهای نظارت کنترل دقیق و پیچیده را کاهش میدهد و میتواند باعث کاهش جایگزینی نیروها، شکایات و اعتراضات، فشارهای روحی ـ روانی، دزدی و سرقت گردیده و باعث افزایش پایبندی به سازمان گردد. بنابراین مدیران باید بتوانند روشهای مختلف تعهد و پایبندی کارکنان را بیشتر کنند و از راههای گوناگون آن را حفظ نمایند.
علاوه بر این برای این که کارکنان بتوانند کارایی بیشتر و تمایل قویتری برای ماندن در شغل خود داشته باشند باید علاوه بر رضایت بالا از شغل خود، از دلبستگی شغلی نیز برخودار باشند و احساس تعهد بالایی به انجام وظایف خود نمایند. این کار خود موجب احساس مسئولیت، درک عمیق از شغل و از خود گذشتگی میشود.
تعهد را میتوان احساس وفاداری،داشتن هویت و احساس مسئولیت فردی و شغلی وسازمانی تعریف نمود.مشخص است که وجود این عوامل میتواند با عوامل و شاخصهای اداری و ساختاری یک رابطه متقابل داشته باشد.این عوامل باعث افزایش کارائی و اثربخشیسازمان میشود که بنوبه خود در مراحل بعدی افزایش تعهد را بهمراه دارد.
از انجا که در تحقیق حاضر رضایت شغلی بعنون یکی از عوامل موثر بر تعهد کارکنان مورد توجه قرار گرفته است،براین اساس میتوان با کشف راهکارهایی که موجب ایجاد رضایت هرچه بیشتر در پرسنل می گردد، موجبات ایجاد تعهد را برای کارکنان فراهم نمود.بیگمان اهمیت وضرورت این پژوهش از آنجا نشات می گیرد که بدون وجود تعهد کافی، بهره وری پرسنل بشدت کاهش یافته وسازمان محکوم به شکست خواهد بود؛ بنابراین کشف چگونگی تاثیرعواملی مثل رضایت شغلی که میتوانند موجبات افزایش تعهد کارکنان گردند، کاملا ضروری بنظر می رسد.
بهمنظور کاهش هزینه حملونقل، بهویژه هزینههای جابهجایی کالا در بنادر و همچنین با توجه به اقتصاد مقیاس، یکپارچه کردن جریان حمل کالا بخصوص از طرق کانتینریزه کردن اهمیت ویژهای یافته است. به همین جهت یکپارچهسازی فعالیتهای حملونقل و استفاده از لجستیک حمل کالا از مبدأ تا مقصد ضرورت حملونقل چندوجهی مطرح میشود. بنا به تعریف اجلاس توسعه تجارت سازمان ملل (آنکتاد) حملونقل چندوجهی[1] عبارت است از: حملونقل کالا با بهره گرفتن از حداقل دو شیوه مختلف حملونقل از یک مبدأ تا یک مقصد و از طریق یک یا چند مسیر بینابینی تحت شرایط یک بارنامه که مسئولیت کل جریان تحت اختیار یک نفر یا یک شرکت حملونقل میباشد. در بحث ورود به این سیستم اپراتورهای حملونقل جهت ادغام با یکدیگر وارد فعالیت میشوند که بر اساس تعریف آنکتاد اپراتورهای حملونقل چندوجهی کسی است که از طرف خود و یا بهعنوان نماینده دیگری قرارداد حملونقل چندوجهی را بهعنوان یک کارفرما امضا میکند و از طریق افرادی که در حملونقل فعالیت دارند اقدام به حمل کالا میکند و تمام مسئولیت این قرارداد از مبدأ تا مقصد را بر عهده دارد.
شکل اولیه ترکیب حالتهای مختلف حملونقل به دوران رم باستان باز میگردد جایی که در آن اسبها و حملکنندههای بار، شکلی اولیه از حالتهای تغییر پذیر حملونقل محسوب می شدند. تلاش برای معرفی یک چهارچوب قانونی مناسب جهت عملیات حملونقل چندوجهی در سال 1910 با اصطلاح بینالمللی حمل کنندههای کالا آغاز شد، در طول این مدت، حملونقل بهعنوان یک صنعت که بر اساس عملیات تک وجهی و قراردادی اداره میشد، در نظر گرفته شده است؛ اما معرفی این نوع سیستم تا به وجود آمدن مقیاسی بزرگتر همچون کانتینرازسیون در سال 1970 پابرجا ماند که در آن موقع حملونقل چندوجهی جایگاه مهمی را در صنعت حملونقل به دست آورد. با توجه به اهمیت موضوع مورد بحث و اهمیت یافتن سیستم حملونقل چندوجهی در جهان، کشورهای توسعه یافته و بنادر بزرگ جهان جهت بقا در بازار رقابتی عرضه و تقاضا پذیرای این سیستم بودهاند در نتیجه این بنادر همراه با رشد تجارت کانتینری خود را منطبق با این سیستم کردهاند.
یکی از اهداف مهم بنادر و سیستم حملونقل، حرکت آن ها به سمت کاهش هزینههای بندری، ورود به بازار رقابتی بینالمللی و بهبود در عملکردهای بندری میباشند که در این صورت ضرورت سیستمهای نوین لجستیکی مانند حملونقل چندوجهی اهمیت مییابد. با توجه به فواید ذاتی این سیستم، بهوضوح میتوان دانست که سیستم حملونقل چندوجهی این پتانسیل را دارا میباشد که بتواند فواید تجاری بسیاری را برای کشتیرانیها و متصدیان حملونقل فراهم کند. این سیستم یکپارچه حملونقل باعث به وجود آمدن رقابت، انعطاف پذیری، کنترل هزینه و خدمات یک مرحلهای میشود.
عملکرد بنادر را میتوان در دو بعد مالی و عملیاتی مورد سنجش قرار داد. در مجموعه شاخصهای عملکرد بندری دو موضوع همیشه
مورد توجه بنادر کشتیرانی میباشد: در اول دادههایی که برای تعیین وضعیت بندر استفاده میکنند و دوم دادههای که برای برنامه ریزی و استراتژیهای خود در آینده مورد استفاده خود قرار میدهند. پس میبایست انتظار رود بنادر جهت ارتقا عملکرد خود پذیرای این نوع سیستم حملونقل لجستیکی باشد.
در حال حاضر اصلیترین بندر ترانزیتی جمهوری اسلامی ایران، بندر شهید رجایی از این نوع سیستم بیبهره مانده است و باعث میشود سالیانه از ترانزیت میلیونها کانتینر بیبهره بماند. این بندر با قرار گیری در موقعیت جغرافیایی ممتاز و قرار گیری در مسیر تردد کشتیهای قاره پیما و با دارا بودن تجهیزات تخلیه و بارگیری کانتینری، وجود راه آهن در آن میتواند بهترین گزینه جهت ورود حملونقل چندوجهی به آن باشد. در حال حاضر میتوان گفت تمامی حملونقل کالا در این بندر بهوسیله حملونقل سنتی صورت میگیرد و پایانههای ریلی در آن جهت حمل کالا توسعه نیافتند و بیشترین حمل کالا بهوسیله جاده صورت میگیرد در حالی که در سیستم حملونقل چندوجهی اصلیترین شیوه بعد از دریا بر اساس حملونقل ریلی میباشد. در نتیجه یکی از فواید ورود این سیستم در این بندر باعث ارتقا زیر ساختارهای بندری میشود.
سیستم حملونقل چندوجهی در اکثر کشورهای پیشرفته در حال توسعه و تجهیز میباشند تا با بالا بردن انعطافپذیری سیستم حملونقل پاسخگوی نیازهای حملونقل زمینی و دریایی باشد بدین منظور بنادر مستلزم ساخت زیربناها و سرمایه گذاریهای عظیم و پذیرای سیستمهای نوین حملونقل جهانی باشد. کشورهای در حال توسعه، در حال حاضر عمدتاً از سیستم حملونقل سنتی پیروی میکنند و این خود باعث عدم هماهنگی در برنامههای حملونقل کالا و باعث افزایش هزینه میشود.
عوامل متعددی باعث شده که حملونقل چندوجهی در کشور آن طور که شایسته است، شکل نگیرد. در این خصوص کافی است به رتبه بندی کشورها بر اساس عملکرد شاخصهای لجستیکی[2] نگاهی انداخته شود، این شاخص نشان دهنده میزان سهولت مبادلات کالا در میان کشور میباشد. ایران در سال 2010 دارای رتبه 103 بوده است و این رتبه در سال 2012 تغییر یافته است (The World Bank, 2014) و حکایت از وضعیتی نامطلوب در بین کشورهای جهان دارد. در چنین شرایطی حملونقل چندوجهی نتوانسته جایگاه خود را به دست آورد. زیر ساختهای ریلی کشور در وضعیت نامساعدی قرار دارد منجر شده است نظم اقتصاد در بین شیوههای مختلف حملونقل برهم زده شود، بهگونهای که در مسافتهای طولانی که بایستی ریل حرف اول را بزند، همچنان جاده در اولویت اول است.
اما این سؤال مطرح میشود که چه چیز باعث بروز این مسئله شده؟ در کشورهای در حال توسعه بیشتر سرمایه گذاریها متمرکز بر فعالیتهای بندر بوده است اما نیاز به سرمایه فراتر از احتیاجات کنونی میرود و در کلیه شیوههای حملونقل داخلی طرح میشود. به علت اینکه این کشورها در جریان حملونقل فعالیت محدودی دارند، فاقد کنترل جریان حملونقل میباشند. علت پایین بودن نیاز به حملونقل چندوجهی کانتینری به کیفیت ساخت زیربنایی و تجهیزات وسیله حمل کننده مربوط میشود. شبکههای جادهای و راه آهن کشورهای در حال توسعه اغلب توانایی لازم برای تحمل بارهای محوری وسایل نقلیهای را که حامل کانتینرهایی با محموله زیاد میباشند را ندارند. از این رو آیا بنادر کشتیرانی ما آمادگی پذیرش سیستم حملونقل چندوجهی را دارا میباشد؟ چه مشکلاتی برای ورود این سیستم در بنادر وجود دارد؟ چگونه این سیستم را میبایست در بندر پیاده سازی کرد؟ مسئله اصلی تحقیق حاضر، تأثیر سیستم حملونقل چندوجهی در عملکرد بندر شهید رجایی میباشد که در واقع یک سیستم بسیار مهم و ضروری جهت تسهیل و بهبود نظام حملونقل با بکار گیری از بیشترین ظرفیت بندر است که بیشتر بنادر دنیا در حال حاضر از این سیستم بهره گرفتهاند. سپس شناسایی عوامل مؤثر در این سیستم و ارزیابی تأثیر آن ها در بهبود یک سیستم مؤثر حمل و چندوجهی است زیرا یا ورود یک سیستم حملونقل چندوجهی کارا و مؤثر در بندر باعث افزایش رقابت تجاری در منطقه میشود و این باعث رشد ترانزیتی و به طبع آن رشد بنادر همگام با فنّاوری دنیا میشود و بهمنظور کاهش هزینه حملونقل بهویژه هزینههای جابهجایی کالا در بنادر و همچنین با توجه به اقتصاد مقیاس یکپارچه کردن جریان حمل کالا به خصوص از طریق کانتینریزه کردن اهمیت ویژهای یافته است.
حال این سؤال پیش میآید چرا در بین بنادر موجود در کشور پهناور ایران، بندر شهید رجایی مورد مطالعه قرار گرفته است؟ در جواب این پرسش، مجتمع بندری شهید رجایی، با برخورداری از موقعیت منحصربهفرد جغرافیایی در نزدیکترین نقطه به تنگه هرمز و دهانه ورودی خلیجفارس مهمترین دروازه واردات و صادرات جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
از طرف دیگر با بررسیهای انجام دادهشده در پیشینه تحقیقی مبحث حملونقل چندوجهی در منابع داخلی، تعداد کمی از پژوهشگران به خصوص در داخل کشور، به بررسی عوامل اثرگذار حملونقل چندوجهی در بنادر پرداختهاند؛ بنابراین، ایجاب میکند که این پژوهش جهت استفاده از این سیستم در بنادر مهم تجاری کشور انجام شود.
لذا این مطالعه به دنبال این است که با توجه به رشد سریع حملونقل چندوجهی در دنیا، بندر شهید رجایی در سیستم حملونقل چندوجهی در چه جایگاهی قرار دارد و آیا با بهبود نظام و توسعه این سیستم میتوان تسهیل جریان را در این بندر افزایش داد. به همین خاطر و نظر به اهمیت این موضوع ضروری است تا مدلی با توجه به ماهیت بندر مورد مطالعه برای دستیابی به سیستم حملونقل چندوجهی مورد بررسی قرار گیرد؛ لذا با توجه به فقدان این سیستم در بندر شهید رجایی، مطالعه اصلی این تحقیق بررسی نظام سیستم حملونقل چندوجهی و تأثیرگذاری آن بر عملکرد بندر مورد مطالعه میباشد و همچنین تأثیر گذاری هر یک از مؤلفهها بر روی سیستم حملونقل چندوجهی سنجیده میشود. سپس این مسائل با بیان فرضیاتی، در قالب الگویی جامع و با روشی نظاممند مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
[1] Intermodalism
[2] Logistics Performance Index
با توجه به کاربردخواص نوری غیر خطی (NLO) در فن آوری هایی مانند لیزر، ارتباط از راه دور، سلول های فتوولتائیک،پردازش اطلاعات و هولوگرافیو تنوع معدنی این مواد، پژوهشی را در این زمینه آغاز کردیم و بر روی رنگسازهای دارای بورازین متمرکز شدیم.
هدف اصلی ما دراین پژوهش دستیابی به استفاده از بخش بورازین برای طراحی رنگسازهای مولکولی NLO و برای به دست آوردن روابط عملکرد- ساختار درون این سیستم است.
بدین جهت اثرات مختلف استخلاف های پذیرنده و دهنده(H, F, Cl, Br, Me, NH2, OH, COOH, CHO, CN, NO2) در پایداری، گشتاور دو قطبی، قطبش، اوربیتالجبهه ای، ساختار، شدیدترین جهش الکترونی و فوق قطبش پذیری را مطالعه کردیم. همچنین روابط خطی خوبی بین بعضی از خواص مطالعه شده به دست آمد.
مطالعه با بهره گرفتن از روش محاسبه نظریه تابع چگالی (DFT) بر روی خواص نوری غیر خطی رنگ سازی های دارای بورازین انجام شد.
دو ایزومر B و N را مورد مطالعه قرار دادیم . همه مولکولهای مورد مطالعه غیر مسطح هستند.
مطالعات تئوری نشان داد استخلاف های پذیرنده باعث افزایش مقادیر اولین فوق قطبش پذیری در ایزومر N نسبت به ایزومر B می باشد والبته این مقادیر در ایزومر N کمتر از ایزومر B باوجود استخلافات دهنده است.
واژگان کلیدی : مواد نوری غیرخطی،رنگسازهای دارای بورازین
بنزن نمونه نخستین[1]مولكولی است كه دارای خواص فیزیكی قابل ملاحظه ای ناشی از عدم استقرار الكترونهای p است. از نظر تاریخی شیمیدانان پژوهشهای زیادی روی دیگر مولكولهای مشابه بنزن نموده اند. بورازین (B3N3H6) ، بوروكسین (B3O3H3) و بورتین (B3S3H3) نمونه هایی از این تركیبها هستند. این تركیبها ساختاری مشابه بنزن دارند و توپولوژی اوربیتالهای مولكولی پای آنها مشابه است. این پرسش كه آیا الكترونهای پای آنها همانند بنزن نامستقرند (رزونانس بین ساختارهای ككوله) چندان واضح نیست.
1-2آروماتیستی
از معرفی آروماتیستی به وسیله ی August Kekule در 1865 تاكنون به طور پیوسته قلمروهای[2]نوینی در شیمی را تسخیر[3] شده است. در ابتدا آروماتیسیتی برای تركیبهای آلی زیر گسترش یافت:
تركیبهای دارای اتمهای فلزی نیز آروماتیک می توانند باشند. در 1979 Thorn و Hoffmann پیش بینی نمودند كه برخی متالوسیكلهای فرضی باید خصلت پیوندی نامستقر و مقداری خصلت آروماتیک را نشان دهند. در سالیان بعد از آن حدود 25 متالوبنزن جداسازی و شناسایی شد.نخستین مثال از یک متالوبنزن پایدار و قابل جداسازی اسمابنزن بود كه در سال 1982 گزارش شد. خانواده بزرگی از متالوبنزنها (ایریدابنزن) نیز بعدها تهیهشدند در حالی كه یک سری از دی متالوبنزنها با دو اتم فلز در حلقه بنزن نیز گزارش شدند.
واژه “متالوآروماتیسیتی” در 1979 نخستین بار برای توصیف كمپلكسهای فلزی سیكلوبوتادی ان پیشنهاد شد. نخستین تركیب آلی فلزی دارای یک حلقه آروماتیك تشكیل شده از اتمهای فلز در 1995 تهیه شد. Na2[(Mes2C6H3)Ga]3 كه شامل حلقه آروماتیک سه گوش كه دارای دو الكترون p است. نخستین تركیب آلی فلزی آروماتیك تشكیل شده از چهار اتم گالیم كه دارای ساختار مربعی بود K2[Ga4(C6H3-2,6-Trip2)2] .
ذات زندگی اجتماعی، زیستن در کنار دیگران و معاشرت با مردم است. آنچه زندگی آدمی را شکل میدهد روابط میان انسانها است، از اعضای یک خانواده کوچک بگیرید تا اعضای جامعه جهانی این رابطه را تجربه می کنند(فتحی، ۱۳۸۴: 7). زندگی امروزی بشر روز به روز پیچیدهتر می شود و خطرات متعددی تندرستی و زندگی انسانها را تهدید می کند. رفتارها، عادات و روش زندگی از اهمیت بسیاری برخوردار است. شکی نیست که اکثر بیماریها علاوه بر علل بیولوژیکی، دارای علل اقتصادی، اجتماعی و رفتاری نیز میباشند. از این رو، نقش مهارت های فردی و ارتباطی، به همراه مهارت های خلاقیت و گفتگو در زندگی و در عصر حاضر بیشتراحساس می شود(فولادی، 1383: 24).
همانگونه که هیچ انسانی را نمیتوان بدون«شخصیت» محسوب کرد، به همان ترتیب هیچ انسانی را بدون عزتنفس یا حرمت خود[1] نمیتوان در نظر گرفت(سولیوان[2]، 1953). جامعهای که افراد آن از عزتنفس بالاتر برخوردارند، در مقابل انواع مشکلات و مسائل زندگی، تنیدگیهای روانشناختی، تهدیدها و حوادث ناگوار طبیعی و بیمارهای روانی مقاوم و پایدار خواهد بود و این امر شکوفایی استعدادهای نهفته، خلاقیت و پیشرفتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. اکثر صاحب نظران برخورداری از عزتنفس را عامل مرکزی و اساسی سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد میدانند(حسنزاده، 1378: 93). مککی و فانینگ[3](2000)، عزتنفس را به عنوان یک امر لازم هیجانی، مؤلفهای که برای بقای روانی ضروری است، توصیف کرده اند. آنان اظهار میدارند که بدون مقداری ارزش خود و به دنبال آن بسیاری از نیازهای اساسی که برآورده نمیشوند، زندگی ممکن است بسیار دردناک باشد(به نقل از صاحب الزمانی، 1388).
اضطراب اجتماعی(هراس اجتماعی[4])، یکی از انواع اختلالات اضطرابی است و امروزه توجه بسیاری از کارشناسان را به عنوان یک اختلال
گسترده و قابل درمان، به خود جلب کرده است. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی طی تعاملات اجتماعیشان، تصورات منفی از خودشان دارند که به خاطر این تصورات، به طور ضعیفی عمل کرده و نشانه های اضطرابی را تجربه می کنند. این تصورات تحریف شده منفی از خود باعث کاهش کیفیت روابط و تجربه اضطراب در آنها می شود و با میزان تجارب اجتماعی ناراحت کننده در ارتباط است(طهماسبی، 1384).
انسان دنیای امروز، به لحاظ پیچیدگیهای زندگی، وسعت و سرعت تغییرات با چالشهای فراوانی رو بهروست. از چالشها و بحرانهای مطرح میتوان به مواردی همچون چالش بین جهانی شدن و بومی ماندن، بحران جمعیت، بحران سلامتی و تغذیه، دگرگونیهای فناوری و شرایط حرفهای، اثرات فناوری نوین ارتباطی بر مهارت های اجتماعی و اخلاقیات، مشکلات خانوادگی، اشتغال والدین در بیرون از منزل و… اشاره کرد، هریک از این بحرانها مشکلاتی را بر چگونگی زندگی افراد و رفتارهای اجتماعی و فردی آنها تحمیل میکند. بنابراین چگونگی رویارویی با مسائلی همچون مسائل فوق، و نیز تربیت انسانهای متعهد به خواستها، ارزشها، و آرمانهای جامعه، پیشبینیها و برنامه ریزیهای خاصی را میطلبد. در این راستا برنامه آموزش مهارت های زندگی جزئی از یک برنامه گسترده جهانی است که برای بهبود وضعیت سلامت، بهداشت مدارس و بالا بردن قابلیتها و ظرفیتهای روانی- اجتماعی افراد برای مقابله با چالشها و مسائل روزمره زندگی با حمایت سازمانهای بین المللی نظیر یونیسف و سازمان جهانی بهداشت طراحی گردیده و در نظامهای تربیتی اکثر کشورهای جهان به اجرا درآمده است(خسروی و همکاران، 1388). متخصصان علوم رفتاری معتقدند، یکی از مؤثرترین برنامه هایی که به افراد کمک می کند تا زندگی بهتر و سالمتری داشته باشند، برنامه آموزش مهارت های زندگی است(فلاح زاده، 1388).
به منظور توسعه، گسترش بهداشت جسمی و روانی و مقابله با برخی از مشکلات بهداشتی، طرح رابطان بهداشت با هدف جلب مشارکت مردمی و رفع مشکلات بهداشتی مناطق شهری و روستایی، بخصوص نواحی حاشیه شهرها در سطح کشور به اجرا درآمده و گامهای نخستین این رویکرد نتایج رضایت بخشی به همراه داشته است. اجرای این برنامه نه تنها وسیلهای برای دستیابی به اهداف بهداشتی است، بلکه زمینه ساز رسیدن به توسعه مداوم و پایدار در جوامع بشری است و به همین دلیل باید طرح رابطان را در چارچوبی گستردهتر از یک برنامه بهداشتی دید(فاتحی، 1388: 1).
تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارت جرأتورزی بر اضطراب اجتماعی و عزتنفس رابطان بهداشتی می پردازد. بنابراین با توجه به نقش مهم رابطان بهداشت در توسعه بهداشت جسمی و روانی، توجه به این گروه و آموزش مهارت های زندگی به آنان ضروری به نظر میرسد.
1 – self-esteem
[2] – Sullivan
[3] – Mackay & Faning
4 -Social Phobia
همان گونه که می دانیم نخستین گام در تحقیق عبارت است از آگاهی بر زمینه های مشکل آفرین در سازمان و شناسایی روشن و مشخص مشکلی که به بررسی و اصلاح نیاز دارد. هنگامی که مشکل یا مشکلات مهم مشخص شد می توان گام های بعدی را برای گردآوری اطلاعات، تحلیل داده ها و نمایش عواملی که با مشکل ما پیوند دارند پیمود.آن گاه با اقدامات اصلاحی مشکل حل خواهد شد. (صائبی و شیرازی،1390)
بنابراین این فصل شامل بیان مسئله، ضرورت انجام تحقیق، اهداف و فرضیه ، تعریف متغیر ها و پیش فرض های پژوهش، جامعه و نمونه آماری، روش تحقیق و نحوه جمع آوری داده ها و تعریف اصطلاحات است.این تحقیق قصد دارد با نگرش مبتنی بر ارزش شاخص هایی را با دید کاربردی در بازار سرمایه توضیح دهد و به همین جهت در این فصل چرایی استفاده از شاخص های ارزش محور را بررسی می کنیم و فرضیه های تحقیق به گونه ای طراحی شده اند که تایید و یا عدم تایید آن ها راهگشای کاربردی و یا غیر کاربردی بودن آنها خواهد بود.
2-1- بیان مساله
مسئله کمیابی دارای نزدیکترین معنی به کلمه “محدود” یا “اقتصاد” است که در مقابل کلمه “نامحدود” و یا “آزاد” به کار می رود. کمیابی مسئله محوری و اساسی هر جامعه ای است. (سبحانی،1381)
سازمان ها و شرکت ها در راستای انجام وظایف خود از این منابع محدود بهره می برند و هدف اصلی آنها ایجاد سود آوری برای مالکان آن است و مقصود از سودآوری همان ایجاد ثروت است.اما گاهی سودآوری و ایجاد ثروت با هم همسو نیستند و ایجاد سودآوری ممکن است سبب از بین رفتن ارزش شرکت در بلند مدت شود.از این رو ذی نفعان سازمان به خصوص سهام داران به ابزارهایی نیاز دارند تا عملکرد مدیریت شرکت را ارزیابی نمایند. از سویی دیگر هدف صورت های مالی عبارت از ارائه اطلاعاتی تلخیص شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیف گسترده از استفاده کنندگان صورت های مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. صورت های مالی همچنین نتایج وظیفه مباشرت مدیریت یا حسابدهی آنها را در قبال منابعی که در اختیارشان قرار گرفته منعکس می کند. (نوروش و مهرانی، 1385)
در اصل این صورت های مالی هستند که اطلاعات و ابزارهای مورد نیاز تجزیه و تحلیل را در اختیار قرار می دهد. برای ارزیابی عملکرد شرکت ها رویکردهای متفاوتی وجوددارد منجمله رویکرد حسابداری که در آن همه معیارها به نوعی با سود حسابداری در ارتباطند. رویکرد مدیریت مالی به مقایسه بازده سرمایه گذاری ها و نرخ بازده مورد انتظار سهام داران می پردازد. رویکرد تلفیقی با ترکیب داده های حسابداری با اطلاعات بازار سعی در ارزیابی عملکرد شرکت دارد و اما رویکرد اقتصادی با تعدیل اطلاعات حسابداری و تبدیل آنها به اطلاعات اقتصادی به ارزیابی می پردازد.
اتخاذ هر یک از این رویکردها ممکن است منجر به نتایج متفاوتی در تصمیم گیری سهام داران شود. این تحقیق بر مبنای تحقیقات پیشین که غالبا مدعی بودند معیارهای اقتصادی قدرت توضیح بیشتری نسبت به سایر معیارها دارند قصد دارد به ارزیابی رابطه دو معیار EVA و SVA با معیار MVA بپردازد که هر سه، معیارهایی اقتصادی هستند.اثبات وجود ارتباط میان این معیارها بدین معنی است: شرکتی که تصمیمات ارزش آفرین اخذ کرده، ارزش بازار بیشتری را بدست آورده است و از منابع محدود خود به صورت کاراتری استفاده نموده است.