:
فرار دختران از خانه اگرچه در نگاه اول پدیده ای فردی است اما با توجه به پیامدهای سوء آن که در نظم اجتماعی اختلال وآشفتگی ایجاد می کند منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی وانحرافی می شود ونه تنها آنان را در معرض آسیب های جدی روانی وجسمی قرار می دهد بلکه در صورت عدم انجام اقدامات موثر برای حل آن بخشی از نیروی کار وتولید جامعه وسلامت جسم وروان تعداد قابل توجهی از مادران فردای جامعه از دست خواهد رفت .
حال سوال این است که آیا این پدیده نشانگر وجود اختلال در کارکرد نهاد خانواده ویا سایر نهاد های جامعه است ؟
محیط خانواده اولین محیطی است که زمینه اجتماعی شدن فرد را فراهم می کند ومهمترین عامل تربیتی کودک محسوب می شود . کودک از آغاز تولد چیزی از دنیای اطراف خود نمی داند ومحیط اطراف است که کودک در آن رشد یافته وآماده برای ورود به اجتماع می شود لذا خوب یا بد شدن کج روی یا پیروی ازراه راست همه رابطه مستقیم با کسب تربیت والدین دارد .
خانواده از هم پاشیده نمی تواند محیط مناسب وآرامی را برای تکامل شخصیت کودک خود فراهم سازد واین خانواده اساس کج روی های اجتماعی را پایه گذاری می کند .تعارض در خانواده از جمله عوامل آسیب زا جهت انواع انحرافات اجتماعی محسوب می شود .
پژوهشهای انجام شده در خصوص آسیب های اجتماعی نشان می دهد که 2 دسته عوامل بیرونی یا اجتماعی وعوامل درونی یا روانی در بروز این هنجارها تاثیر گذار است . از انجا که دوره ی نوجوانی یکی از پر مخاطره ترین دورانها در زندگی فرد است که با تغییرات فراوان جسمی وروانی توام است در بسیاری از منابع از این دوران به عنوان بحران بلوغ یاد شده است واگر نوجوانی در خانئاده خوب هدایت شود می تواند به آسانی خود را در مقابل تغییرات روانی وعاطفی ناشی از بحران بلوغ حفظ نموده واز اسیب های احجتماعی دور بماند .
به درستی هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر آن که از خانواده سالمی برخوردار باشد .ولی وقتی خانواده ای به هر نهادی شبیه است غیر از خانواده ، وقتی چارچوب خانه ای نه کانون امن وعاطفی است ونه حریم حرمت های انسانی ترک کردن این خانه وجدا شدن از خانواده اولین طنابی است که فرزندان به آن چنگ می زنند تا از ترس واضطراب وناامیدی رهایی یابند غافل از اینکه فرار از خانه هزار درد بر دردهایشان می افزاید .حال با وجود این معضل ومشکلی که روز به روز در حال افزایش می باشد با استفاده وبهره گیری از دانشهای گوناگون مانند جامعه شناسی – اسیب شناسی اجتماعی – مدد کاری اجتماعی – روانشناسی رفتاری – روانشناسی محیط – معماری وشهر سازی می توان به بررسی ریشه ی این مشکل پرداخت وراهکارهای مطلوبی را جهت بهبود اوضاع وضع کرد.
فصل اول: دختران فراری
1-1- نام موضوع
هویت یابی در امتداد بی راهه ها ( نیلوفرانی که در مرداب می رویند )
مرکز نگهداری – آموزشی – درمانی دختران فراری
1-1-1- بیان موضوع
2-1-1- سوال اصلی تحقیق
آیا این مسئله یک معضل روانشناختی است ودرمان پذیر است ؟ چگونه می توان ریشه ی این درد را شناخت وبا بهره گرفتن از اصول ومبانی معماری آن را به سمت بهبود وضع هدایت کنیم ؟
چرا اکثر این دختران با وجود اینکه پس از فرار در ساختمانهای متروکه – پارک ها شب را به صبح می رسانند اما حاضر به مراجعه به صورت خود معرف بهخانه های سلامت وبهزیستی نیستند ؟
مراکز نگهداری از این افراد آسیب دیده بر مبنای کدام شاخص در شهر مکان یابی می شوند ؟
این پژوهش در جست وجوی تحلیل وارزیابی تحلیل وارزیابی این معضل اجتماعی وبدست آوردن نتیجه ای برای طراحی مکانی امن وعاری از خشونت برای پناه دختران ناامید از زندگی که برای تحقق آرزوهایشان تصمیم گرفته اند که این گونه سرنوشتشان را رقم بزنند باشد .
3-1-1- ریز سوالات
1 – دختر فراری کیست ؟
2 – نوجوانان چرا خانه های خود را ترک می کنند ؟
3 – سرنوشت این دختران بعد از فرار چیست ؟
4 – هزینه های زندگی خود را چگونه تامین می کنند ؟
5 – چه رابطه ای بین محیط اقامت وانحراف وجود دارد ؟
6 – چرا نوجوانی که فرار می کند دیگر به خانه وخانواده باز نمی گردد ؟
7 – آیا به دختران فراری باید به چشم یک مجرم نگاه کرد ؟
8 – سیاست های جاری کشور جهت تعامل با موضوع دختران فراری چیست ؟
9- آیا می شود با بهره گرفتن از راهکارهای معماری وطراحی یک مکان باعث جذب ودرمان وبهبودا این افراد شد ؟
10– معماری تا چه حد بر افراد وانسانها تاثیر می گذارد ؟
4-1-1- طرح مسئله
طراحی یک اثر معماری که ممکن است به خودی خود هیچ ویژگی خاصی در معماری یا ظاهرش نداشته باشد وتنها از جهت ارتباطی که افراد با آن برقرار می کنند اهمیت می یابد .
مکانی که از داخل آن بتوان زمین را لمس کرد –اسمان را دید وجایی که در اندیشه آنها اهمیت والایی داشته باشد وفرصت مناسبی را برای خلوت گزینی ایجاد کند حسی که زائیده فضاهای معماری است.
فرم در حال بارگذاری ...