یكی از عوامل موثر در تصمیم گیری، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است. در صورتی كه اطلاعات مورد نیاز به صورت نامتقارن بین افراد توزیع شود، (انتقال اطلاعات به صورت نابرابر بین مردم صورت گیرد) میتواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود. بنابراین، قبل از اینكه خود اطلاعات برای فرد تصمیم گیرنده مهم باشد، این كیفیت توزیع اطلاعات است كه باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
سرمایه گذاران آگاه (مدیران، تحلیلگران و موسسات) افرادی هستند عمدتا اشخاص دارای اطلاعات محرمانه که از آنها اطلاعات دریافت میشود. سرمایه گذاران آگاه با برخورداری از اطلاعات محرمانه ای که در قیمتها منعکس نشده اند، اقدام به معامله میکنند. سرمایه گذاران ناآگاه مردم عادی هستند که تنها راه دستیابی به اطلاعات، گزارشهای منتشر شده از جانب شرکتها میباشد. این گونه سرمایه گذاران معامله گران نقد نامیده میشوند که تنها به دلیل نقدینگی به انجام معامله اقدام میکنند.
زمانی كه عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شركت افزایش یابد، ارزش ذاتی آن با ارزشی متفاوت خواهد بود كه سرمایه گذاران در بازار سرمایه برای سهام مورد نظر قائل میشوند. درنتیجه، ارزش واقعی سهام شركتها با ارزش مورد انتظار سهامداران تفاوت خواهد داشت (دیاموند و ورچیا، 1991). لذا عدم تقارن اطلاعاتی باعث به مخاطره انداختن سرمایه افراد عادی خواهد شد که، شرکتها باید سعی در اطلاعات منتشر شده برای سرمایهگذاران نمایند که این خود باعث کاهش مزیت برخی سرمایهگذاران و در نتیجه کاهش اثر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه میگردد.
1-2) بیان مسئله
اطلاعات حسابداری برای سرمایه گذاران زمینه ای ایجاد میکند که بتوانند به ارزیابی سودها و توان رشد و همچنین ریسک در سیاست سرمایه گذاری شرکت بپردازند. اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا برای سرمایه گذارا مفید خواهد بود که بر روی قیمت سهام یا حجم معامله اثر گذار باشد. با توجه به فرضیه بازار کارآمد، قیمتهای سهام همه اطلاعات موجود را بکار میگیرند و بنابراین بر روی اطلاعات حسابداری موثر هستند. با این وجود چندین مسئله وجود دارد که این فرضیه را با چالش مواجه میکند و باعث ایجاد این طرز تفکر میشود که اعداد حسابداری ممکن است محتوای اطلاعاتی ضعیفی داشته باشند و اطلاعات حسابداری ممکن است وبرای سرمایه گذاران مفید نباشد. فراتر از خطاهای ارزیابی به دلیل روش شناسیهای غیر مناسب و گروهبندیهای حسابداری که بصورت بالقوه توسط فرصت طلبان مدیریتی سوء هدایت شده اند، برخی از تحقیقها حاکی از تفاوت و عدم یکنواختی در تفاسیر سرمایه گذاران و عدم تقارن اطلاعات هستند. این عدم تقارن به دلیل بی قاعدگی و بی نظمی در جمع آوری و پردازش اطلاعات و در نتیجه روشها و مهارتهای مختلف بکار گرفته شده است(اسکات، 128، 2003).
مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی، به این معنی است که طرفین معامله اطلاعات یکسانی ندارند. در دهه 1970 میلادی سه دانشمند به نامهای اسپنس، اكرلوف و استیلیتز (برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال 2004) در زمینه اقتصاد اطلاعات، نظریه ای را پایه گذاری كردند كه به نظریه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم گردید. اكرلوف نشان داد كه عدم تقارن اطلاعاتی میتواند موجب افزایش گزینش نامناسب در بازارها شود كه این امر قبل از وقوع معامله برای افراد بوجود میآید. اسپنس خاطر نشان میكند كه واسطههای مطلع، میتوانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطههای كم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر كنند. اكرلوف نوعی بازار را به تصویر میكشد كه در آن، به اصطلاح رایج، فروشنده نسبت به خریدار اطلاعات بیشتری را در اختیار دارد. البته حسابداران برای كاهش مشكل گزینش نامناسب، سیاست افشای كامل را پذیرفته اند تا میزان اطلاعات در اختیار عموم افزایش یابد.
کمبود اطلاعات، یا وجود اطلاعات گمراهکننده باعث تصمیم گیری های اقتصادی نامطلوب، اتلاف منابع اقتصادی، اختلال در بازارهای سرمایه، فقر اقتصادی و کاهش سطح رفاه عمومی جامعه به خاطر عدم تخصیص بهینه منابع کمیاب خواهد شد. یکی از پیش شرطهای بنیادی برای جلب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در جهت فعالیتهای سازنده اقتصادی و سرانجام بالندگی اقتصادی، وجود اطلاعات مالی به منظور تصمیم گیری درباره خرید، نگهداری، یا فروش سهام، ارزیابی عملکرد مدیران است (اصول پذیرفته شده حسابداری، 1974، 71)
فرم در حال بارگذاری ...