الکتروشیمی شاخهای از شیمی است که به بررسی واکنشهای شیمیایی میپردازد که در اثر عبور جریان الکتریکی انجام میشوند و یا انجام یافتن آنها سبب ایجاد جریان الکتریکی می شود. فنون الکتروشیمیایی تجزیه، تاثیر متقابل شیمی و الکتریسیته، یعنی اندازه گیری کمیتهای الکتریکی، مانند جریان، پتانسیل و بار و ارتباط آنها با پارامترهای شیمیایی را شامل میشوند. چنین استفادهای از اندازه گیریهای الکتریکی برای اهداف تجزیهای، گسترهی وسیعی از کاربردها را به وجود میآورد که بررسیهای زیست محیطی، کنترل کیفیت صنعتی، یا تجزیههای زیست پزشکی را در بر میگیرد. فرایندهای الکتروشیمیایی بر خلاف بسیاری از اندازه گیریهای شیمیایی که در درون محلولهای همگن انجام میگیرند، در حد فاصل الکترود- محلول قرار دارند [1].
الکتروشیمی تجزیهای در سالهای اخیر، به عنوان شاخهای با دو ویژگی بنیادی و کاربردی از شیمی رشد سریع و چشمگیری داشته است، این امر از یک سو به ماهیت تلفیق پذیری الکتروشیمی با دیگر علوم و فناوری مانند زیست شناسی، پزشکی و الکترونیک مربوط است و از سوی دیگر ویژگیهای خاص الکتروشیمی در مقایسه با برخی روشهای تجزیهای بر کاربرد آنها میافزاید. روشهای الکتروشیمیایی کاربرد زیادی در بررسی فرایندهای انتقال الکترونی بسیاری از مولکولها و زیست مولکولها و مکانیسم واکنشهای احیا در زمینه های مختلف دارند. این روشها دارای مزایای زیادی از قبیل حساسیت زیاد، حد تشخیص کم، محدوده خطی وسیع، تشخیص سریع، سادگی روشها و دستگاههای مورد نیاز و کمهزینه بودن آنالیزها هستند [2].
حسگرها و زیستحسگرهای الکتروشیمیایی به دلیل حساسیت زیاد، انتخابگری بالا، زمان پاسخدهی سریع، قیمت مناسب و قابل حمل بودن بسیار مورد توجه قرار دارند. از طرف دیگر حسگرهای الکتروشیمیایی دارای محدودیتهایی نیز هستند، که از جمله آنها می توان به پایداری کم در مدت زمانهای طولانی، تداخلات با سایر گونه ها در نمونههای حقیقی و همچنین به مشکلات انتقال بار در سطح الکترود در برخی موارد اشاره کرد. اخیرا به کارگیری نانوساختارها تاثیر قابل توجهی در توسعه حسگرهای شیمیایی و زیستحسگرها و افزایش کاربردهای محیط زیستی، کلینیکی و صنعتی داشته است.
نانومواد با توجه به خواص منحصر به فرد خود دارای طیف گستردهای از کاربردها در زمینه انرژی، محیط زیست و فنآوریهای پزشکی
هستند که این خواص را در درجه اول اندازه آن، سپس ترکیب و ساختار تعیین می کند که به علت این خواص شگفتانگیز مورد علاقه بسیاری از دانشمندان قرار گرفتهاند [6-3]. از میان انواع نانوساختارها، اکسیدهای فلزی و نانولولههای کربنی کاربردهای ویژه ای در الکتروشیمی و الکتروآنالیز گونه ها دارند. از طرف دیگر روش ساخت نانوذرات فلزات و اکسیدهای فلزی تاثیر قابل توجهی بر خواص فیزیکی، شیمیایی و الکتروشیمیایی آنها دارند. از میان روشهای متنوع ساخت نانوذرات اکسیدهای فلزی، انباشت الکتروشیمیایی به دلیل سادگی روش، سازگار بودن با محیط و انجامپذیری در دمای پایین، بسیار مورد توجه بوده است. انباشت الکتروشیمیایی به فرایندی گفته می شود که با اعمال پتانسیل مناسب و کنترل سایر عوامل لایهای از فلز در سطح الکترود رسوب کرده و منجر به به بهبود خواص آن می شود. با اعمال شرایط مناسب، با بهره گرفتن از این روش میتوان نانوساختارهای فلزی را در سطح الکترود سنتز نموده و الکترود را اصلاح کرد [7].
2-1- انواع الكترودهای مورد استفاده در شیمی تجزیه
انواع مختلفی از الكترودها با ساختارهای متفاوت در شیمی تجزیه كاربرد دارند كه می توان آنها را از دیدگاه های مختلفی مورد بحث و بررسی قرار داد. برای یک الكترود دارا بودن هدایت الكتریكی در یک محدوده پتانسیل شیمیایی حلال مورد استفاده و پایداری فیزیكی و شیمیایی مناسب ازاهمیت خاصی برخوردار است. الكترودها بر اساس حالت فیزیكی به دو دسته تقسیم می شوند:
1-2-1- الکترودهای جامد: که شامل الكترودهای فلزی، الكترودهای نیمه هادی، پلیمرهای هادی و الكترودهای كربنی است
2-2-1- الکترودهای مایع(Hg ): که شامل الکترود قطره جیوه چکنده و الکترود قطره جیوه آویزان است.
1-1-2-1- الکترودهای فلزی:
در حالی که انتخای گستردهای از فلزات نجیب امکان پذیر است اما از مهمترین این الکترودها میتوان به طلا، پلاتین، نقره، ایریدیم، تنگستن و آلومینیوم اشاره کرد. این الکترودها عمدتا از یک فلز بیاثر (نسبت به حلال مورد استفاده) تشکیل شده اند، امکان استفاده از این الکترودها شدیدا تابع حلال مورد استفاده و محدوده پتانسیل شیمیایی است. این الکترودها معمولا دارای پتانسیل مازاد کمتری بوده و اکسیداسیون و احیای این ترکیبات الکتروفعال در سطح آنها بهراحتی انجام میگیرد و در پیلهای الکتروشیمیایی معمولا بهعنوان الکترود مخالف بهکار میروند و استفاده از آنها بهعنوان الکترود کار بعد از اصلاح سطح آنها امکان پذیر است. اصول حاکم بر رفتار این الکترودها از توزیع انرژی فرمی دیراک و تئوری نوار تعیین می شود [3-1].
2-1-2-1- الکترودهای نیمه هادی:
قسمت اصلی این الکترودها یک نیمه هادی می باشد که از تک کریستال آن در مطالعات اسپکتروشیمیایی و از آرایههای آنها در شناسایی همزمان چندین آنالیت استفاده می شود. از مهمترین نیمههادیها میتوان به گرافیت، سیلیسیم، ژرمانیم، اکسید قلع و اکسید ایندیم اشاره کرد که معمولا لایهی نازکی از آن بر روی یک بستر فلزی نشانده می شود [4].
3-1-2-1- پلیمرهای هادی:
این پلیمرها به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) پلیمرهای ذاتا هادی که بهواسطه داشتن الکترون مازاد و یا کمبود الکترون ذاتا دارای هدایت الکتریکی هستند مانند پلی آنیلین یا پلی پیرول.
ب) پلیمرهای هادی عارضی که با افزودن مواد با هدایت الکتریکی بالا مثل پودر نیکل، نقره، مس و یا گرافیت به پلیمرهای دارای هدایت الکتریکی پایین مثل پلی وینیل کربن یا پلی اتیلن تهیه میشوند. میزان مقاومت این پلیمرها در حدود 108 اهم بر سانتیمتر است که با افزودن این ترکیبات مقاومت آنها تا 1-10 –106 اهم بر سانتیمتر پایین می آید. دوده کربن از شایعترین پرکنندههاست که با افزودن آن به این پلیمرها (حداکثر تا میزان 25% وزن پلیمر) هدایت افزایش مییابد.
در بعضی از پلیمرهای آبکاری شده نیز بهعنوان الکترود استفاده شده است که در آنها یک فلز نجیب همانند طلا یا پلاتین به طریق شیمیایی بر روی بستر پلیمری رسوب داده می شود.
Electroless plating1
فرم در حال بارگذاری ...