حماسه یکی از انواع ادبی و در اصطلاح روایتی است داستانی از تاریخ تخیلی یک ملت که با قهرمانیها و اعمال و حوادث خارقالعاده درمیآمیزد. در حماسه رویدادهای غیر طبیعی و خلاف عادت فراوان دیده می شود و همین رویدادهاست که می تواند آرمانها و آرزوهای بزرگ ملتی را در زمینه های مذهبی، اخلاقی و نظام اجتماعی نشان دهد و عقاید کلی آن ملت را درباره مسایل اصلی انسانی مانند آفرینش، زندگی، مرگ و جز آن بیان کند.
شاعران سبک خراسانی در اشعار خویش که غالبا”مدح و ستایش پادشاهان بوده است از عناصر حماسی استفاده کرده اند. بیشترین عناصر حماسی که در قصاید این سبک به کار برده شده اند شخصیتهای حماسی، واژگان و ابزارهای جنگی است. تحلیل و بررسی میزان حضور این عناصر در شعر همهی شاعران کاری بس دشوار است.
در این پژوهش سعی خواهیم کرد تا با بررسی مجموعه ای از قصاید شاعران شاخص سبک خراسانی به بررسی و تحلیل این عناصر بپردازیم. آنچه در این پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت؛ شخصیتهای حماسی، اساطیری، دینی، تاریخی، ابزارهای جنگی، واژگان حماسی و … در قصاید رودکی، عنصری، فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی است و منابعی که نگارنده در آوردن شواهد از آنها استفاده کرده است؛ دیوان رودکی به تصحیح سعید نفیسی و دیوانهای منوچهری دامغانی، فرخی سیستانی و عنصری به کوشش دکتر محمد دبیر سیاقی است.
اعدادی که زیر ابیات آمده، از چپ به راست بیانگرشماره ی صفحه و شماره بیت است وعلامت های اختصاری، اولین حرف از فامیلی شاعران می باشد بدین ترتیب که منظور ازف: فرخی، ر: رودکی، ع:عنصری، م: منوچهری است.
این پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده است که به ترتیب عبارتند از:
فصل اول: حماسه و سبک خراسانی
در این فصل به تعریف حماسه، انواع حماسه و تاریخچهی آن و نیز سبک خراسانی و توضیح درباره شاعران شاخص این سبک پرداخته شده
است.
فصل دوم: شخصیتهای اساطیری، حماسی، دینی و تاریخی
در این فصل به تحلیل و بررسی شخصیتهای حماسی و اساطیری، دینی و تاریخی پرداخته شده است.
فصل سوم: ابزارهای جنگی و واژگان حماسی در قصاید سبک خراسانی
در این فصل عناصر حماسی از قبیل ابزارهای جنگی و واژگان حماسی بررسی و تحلیل شده است.
فصل چهارم: موجودات و لحن حماسی در قصاید سبک خراسانی
این فصل به بررسی موجودات حماسی که در شعر شاعران این دوره آمده است و قسمتی نیز به لحن حماسی موجود در ابیات این دوره پرداخته شده است.
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهاد
در این فصل نتیجه کلی از آنچه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته آورده شده و به پیشنهاد پژوهشی نگارنده نیز اشاره شده است.
پیشینه تحقیق
در مورد این موضوع به طور اختصاصی کتابی نوشته نشده است اما به طور پراکنده مطالبی آمده است که به ذکر چند مورد اکتفا می شود:
رزمجو، حسین، 1381، قلمرو ادبیات حماسی ایرا ن، پژوهشگاه علوم انسانی، تهران.
در این کتاب شعر حماسی یکی از جالبترین و ارزشمندترین انواع سخن منظوم به حساب آمده است. زیرا به منزله ی آیینهای است که تصویر بزرگیها و پایبندی اخلاقی ملتها را میتوان در آ ن مشاهده کرد.
شمیسا، سیروس، 1374، سبکشناسی شعر، انتشارات فردوس، تهران.
نویسنده در این کتاب به دو محتوای اصلی شعر سبک خراسانی- شادی و حماسه- اشاره کرده است.
صفا، ذبیحالله، 1363، حماسهسرایی در ایران، امیرکبیر، تهران.
نویسنده، اواخر عهد سامانی را دوره به کمال رسیدن روایات حماسی میداند او مینویسد: «شعر فارسی در عهد سامانی در خراسان و دیگر نواحی مشرق ایران راه تکامل پیمود» (صفا، 1363: 19).
اهداف تحقیق
اهداف علمی: پژوهشگر در نظر دارد با انجام این کار تحقیقی مشخص سازد که شاعران سبک خراسانی در اشعار خویش از درونمایهی حماسی استفاده کرده اند.
اهداف کاربردی: از این پژوهش در حوزه های سبکشناسی و ادبیات حماسی میتوان استفاده کرد.
روش کار روش کار در این پژوهش تحلیلی است. بدین صورت که پژوهشگر پس از مطالعه آثار منظوم و شاخص سبک خراسانی از مواردی که با موضوع در ارتباط بوده فیشبرداری کرده، پس فیشها را به صورت موضوعی طبقه بندی کرده، آنگاه با تحلیل فیشها پایان نامه ی خود را نوشته و در پایان نیز نتیجه گیری کرده است.
پیوند بین انسان و طبیعت ارتباطی جاودانی و ناگسستنی است؛ این ارتباط سبب شده تا شاعران نیز بیش از هر چیز دیگر از آن الهام گرفته و سرودههای خود را به تصویرهای رنگارنگ طبیعت مزیّن و مخاطبانِ اشعارِ خود را به گشت و گذار در این تصاویر زیبا دعوت کنند. نگاهی هرچند گذرا به اشعار شاعران پارسی زبان در نخستین ادوار شعر فارسی، بیانگر میزان توجه این گویندگان به طبیعت است. البته این امر چیزی نیست که محدود به آن دوره باشد و آثار آن را در همهی دوران حیات ادبی این سرزمین به خوبی میتوان شاهد بود چنانکه در تمام قالبهای شعریِ شعرای قرن ششم با انواع مضامین دیده می شود. نظامی نیز یکی از شاعرانی است که از وصف های طبیعت برای هرچه زیباتر شدن کلامش و انتقال معنا به مخاطب بهرهی فراوانی برده است و با آوردن مظاهر گوناگون آن همچون گلها، درختان و انواع میوه ها و حیوانات و… تصاویر بکر و زیبا را پیش روی خوانندهی آثار خود قرار میدهد که با گذر زمان هیچ گاه دچار کهنگی و فرسودگی نخواهد شد. در این پایان نامه ابتدا عناصر طبیعت از دو منظومهی خسرو و شیرین و لیلی و مجنون استخراج شده و پس از تقسیم بندی به کاربردهای این عناصر توسط نظامی پرداخته شده است.شایان ذکر است که عناصر طبیعی این دو منظومه در کنار هم مورد بررسی قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه نشده است؛ این پایان نامه در پنج فصل به شرح زیر تدوین گردیده است:
فصل اول : با عنوان کلیات تحقیق و فصل دوم : دربارۀ بنیاد نظری پایان نامه که شامل تعاریف مباحث اساسی و بنیادی است. فصل سوم : معرفی احوال، آثار و سبک نظامی و فصل چهارم : در این فصل عناصر و تصاویر موجود در دو اثر (خسرو وشیرین و لیلی و مجنون) که نظامی به طور کلی از طبیعت گرفته است استخراج و کاربرد شاعر از طبیعت و عناصر آن که برای القاء مفاهیم و مقاصد خود و همچنین تصویر آفرینی استفاده کرده ، مورد بررسی و تحلیل و تجزیه قرار گرفته است. فصل پنجم : این فصل شامل نتیجه گیری، جداول و نمودارهاست.
در این پایان نامه از کتاب خسرو وشیرین و لیلی و مجنون به تصحیح حسن وحید دستگردی استفاده شده است. تعدادی از ابیات به عنوان شاهد مثال آورده شده و بقیهی آنها برای پرهیز از حجیم شدن پایاننامه در آخر هر بخش ارجاع داده خواهد شد و در قسمت ارجاعات به جای خسرو و شیرین از حرف اختصاری (خ) و به جای لیلی و مجنون از حرف اختصاری (ل) استفاده شده است.در قسمت ارجاع تشبیهات ، چون بیشتر تشبیهات از نوع گسترده هستند برای کوتاه شدن ارجاعات این نوع تشبیه بدون ذکر نام و ففط مشبه به آنها ذکر شده و تشبیهات مرکّب، بلیغ اضافی، مضمر و تفضیل با ذکر نام و مشبه به ذکر شده است.
طبیعت از گذشته تا به حال مورد توجه هنرمندان از جمله شاعران بوده است، زیرا اولین چیزی که هرانسان در زندگی خود درک کرده و
خود را در آن میبیند طبیعت است.البته نگاه هر شخص به طبیعت نسبت به شخص دیگر متفاوت است،چه بسا افراد عادی هر روزه از کنار عناصر طبیعت میگذرند اما به آن توجه نمی کنند اما یک هنرمند یا شاعر به هرکدام از این عناصر با دیدی هنرمندانه مینگرد و از آنها تصاویری بکر و زیبا خلق می کند.یکی از این هنرمندان نظامی گنجوی است، که وصف طبیعت یکی از ویژگیهای شعر اوست. این پایان نامه سعی بر آن دارد که انواع عناصر طبیعت مورد استفادۀ نظامی در دو اثر خسرو و شیرین و لیلی و مجنون را بررسی کند و پر بسامدترینِ این عناصر را در این دو منظومه نشان دهد، و نقش عناصر طبیعت در صور خیالِ شاعر را و پرکاربردترین آن را مشخص نماید.
روش گردآوری اطلاعات پایان نامه ، کتابخانهای و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. روش تجزیه و تحلیل بدین صورت است، ابتدا تمام ابیاتی که در برگیرندهی عناصر طبیعت در دو منظومه است استخراج شده ، سپس با توجه به سؤالات مطرح شده، هر یک از ابیات، مورد بررسی قرار گرفته است.
پرسش اصلی این تحقیق آن است که :
طبیعت در مثنویهای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون چه نقشی ایفا می کند؟
و پرسشهای دیگر تحقیق عبارتند از :
1- نظامی در خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از چه عناصر طبیعی استفاده کرده است؟
2- پرکاربردترین عناصر طبیعت در دو مثنوی نظامی کدامند؟
3- شاعر از عناصر طبیعت در کدام ساخت صورخیال بهرۀ بیشتری برده است؟
با توجه به اینکه تا کنون تحقیق جامع و کاملی که تمام عناصر طبیعت را در دو مثنوی خسرو وشیرین و لیلی و مجنون مورد بررسی قرار نداده است؛ این پایان نامه و نتایجی که به دست خواهد آمد، مورد توجه خواهد بود.
کتابها و مقالات مطالعه شده نشان میدهد که دربارۀ عناصر طبیعت در خمسۀ نظامی صورت گرفته است.که میتوان به این آثار اشاره کرد:
1 -آقای دكتر مظاهر نیكخواه در فصلنامة ادبیات فارسی (علمی-پژوهشی) پاییز و زمستان 1388 به تحریر مقاله ای تحت عنوان تناسب تصاویر طلوع و غروب با موضوع حكایت در آثار نظامی گنجوی پرداخته است كه در آن به تصویرسازی هایی كه نظامی درباره طلوع و غروب كرده است با آوردن شواهدی از آنها اشاره می كند.
2-تصاویر خیال در خسرو و شیرین نظامی نوشتة دکتر محمد جاویدی صبّاغیان که در کتاب مجموعه مقالات همایش نظامی توسط دکتر ثروت آورده شده است ، با بیانی اجمالی به بررسی انواع تصاویر خیال در منظومة خسرو وشیرین نظامی پرداخته که یکی از آن ها تصویر مظاهر طبیعت است.
3- دكتر بهروز ثروتیان نیز در كتاب اندیشه های نظامی گنجوی به توصیفات و تصویرسازی در اشعار نظامی پرداخته است.
1– مشخص کردن مهارت نظامی در استفاده از عناصر دنیای واقعی برای بیان مفاهیم و مقاصدش و همچنین زیبایی آفرینی
2- آشکار کردن عناصر مهم تشکیل دهندۀ صور خیالِ شاعر
1- نظامی از طبیعت برای زیباسازی اشعارش و القاء معنا و مفهوم به مخاطب استفاده کرده است.
2– نظامی به طور چشمگیری در سرودن مثنوی های خود ازهمۀ عناصر طبیعت بهره گرفته است.
3-پرکاربردترین عنصر طبیعت در توصیفات نظامی گلها و درختان هستند.
4- تشبیه پر کاربردترین صنعت توصیف شاعر در تصویرگرایی است.
حدود و قلمرو این تحقیق، بررسی عناصر طبیعت در دو منظومۀ خسرو وشیرین و لیلی و مجنون نظامی است.
ادبیات به هر اثر ادبی شکوهمندی که در آن عامل تخیل دخیل باشد، گفته میشود و با جهان واقع ارتباط معناداری نیز دارد. به عبارتی به مجموعه تظاهرات هنری هر قوم که در قالب کلام ریخته شده باشد، ادبیات آن قوم یا ملّت به شمار میآید و رد واقع ادبیات هر قوم الزاماً به تار و پود گذشته و حال آن قوم وابسته است، به همین سبب تا حد زیادی به فرهنگی که آفرینندهی آن است، اختصاص دارد. بنابراین ادبیات منعکسکننده افکار، عقاید و مسائل قومی است که خالق آن است.
ادبیات داستانی شامل قصه، رمانس، رمان، داستان کوتاه و آثار وابسته به آنهاست. به آثاری که در آنها تأکید بر حوادث خارقالعاده بیشتر از تحول و پرورش آدمها و شخصیتهاست. به عبارتی بافتی ساده دارند و حوادث، علت و معلولی نیستند، قصه میگویند و داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص بهگونهای که سبب انتظار و صمیمیت باشد و خصلت بارز آن این است که بتواند ما را وادار کند بخواهیم بدانیم بعد چه اتفاقی میافتد.
اما هر آنچه داستان را بازگو میکند یا نمایش میدهد روایت نام دارد و داستانها دربارهی حوادثی هستند که در تعریف برای مردم، حیوانات و هرچیز دیگری اتفاق افتادهاند یا اتفاق میافتند. روایت نه تنها در داستان و قصه بلکه در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ، کتاب مصور، خبر، نقاشی و … حضور دارد.
ملک الشعرا خواجه جمالالدین سلمان بن خواجه علاءالدیم محمد ساوجی معروف به «سلمان ساوجی» از شعرای بزرگ، خاصه از قصیده سرایان ممتاز ادب فارسی است که یکی از مهمترین آثار او که در نوع روایتی قرار میگیرد مثنوی «جمشید و خورشید»او است.
عناصر داستان و قصه در این نثر بررسی شده و میزان نزدیکی این اثر به داستان و قصه سنجیده شده است و همچنین شخصیتهای این اثر براساس نظریه خویشکاری پراپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
پراپ در کتاب قصههای پریان به توصیف قصهها براساس اجزای سازندهی آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است. پراپ پس از تجزیه و تحلیل صد قصه از قصههای روسی به سی و یک خویشکاری دست یافته است. او معتقد است میتوان قصههای عامیانه و حتی رمانسها را نیز با این الگو تجزیه و تحلیل کرد.
و از قصه پریان پراپ تنها عناصر خویشکاری او را در این پژوهش مورد استفاده قرار دادیم.
تدوین این پایان نامه در 5 فصل، به شرح ذیل است:
فصل اول با عنوان کلیات تحقیق، فصل دوم که در آن مبانی نظری تحقیق شرح و توصیف شد. فصل سوم، شرح احوال و آثار سلمان ساوجی، سبک و اندیشهی او که بیش از همه در مورد مثنوی جمشید و خورشید مورد بررسی قرار میگیرد. فصل چهارم به بررسی عناصر قصه و داستان در مثنوی جمشید و خورشید سلمان ساوجی پرداخته شده است. فصل پنجم که نتیجهگیری، پیشنهاد و منابع را تشکیل میدهد.
متون اصلی تحقیق در این پایان نامه عبارتند از: کتاب کلیات سلمان ساوجی براساس نظریه «ریخت شناسی قصههای پریان» از ولادیمیر پراپ بررسی شده است.
1-1. بیان مسأله
ملک الشعرا خواجه جمال الدین سلمان بن خواجه علاء الدین محمد ساوجی معروف به «سلمان ساوجی» از شعرای بزرگ، خاصه از قصیدهسرایان ممتاز ادب فارسی است که ولادت وی در اوایل قرن هشتم در حدود سال (709 ه) در شهر ساوه اتفاق افتاده است. کلیات دیوان، فراقنامه، قصیده بدیعالاسرار و مثنوی جمشید و خورشید از آثار او میباشد. سلمان در مثنوی گویی نیز چیره و تواناست و شاهد بر این مدعا دو اثر وی در این زمینه یعنی «فراقنامه» و «جمشید و خورشید» است. وی در مثنوی گویا میخواسته طرحی نو دراندازد و در مثنوی «جمشید و خورشید» با وارد کردن قالبهای غزل و قطعه و رباعی و دو بیتی در ضمن و لابهلای این مثنوی تا حدودی به هدف خود دست یافته است. سلمان این مثنوی را در جمادی الثانی سال (763 ه) به نام اویس ایلکانی (757 -776 ه) ساخته است؛ چنانکه خود شاعر در پایان داستان بدین امر اشاره میکند و میگوید:
به رسم حضرت سلیمان عهد شیخ اویس | که عهد سلطنتش باد متصل به دوام | |
شد این ربیع معانی جمادی الثانی | سنه ثلاث و ستین و سبعمائه تمام | |
(سلمان،1389: 75 ) |
در چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایت شناسان تلاش کردهاند به الگوهای روایتی مشخصی دست یابند تا بتوانند تمام ساختارهای روایتی، چه قصههای قدیمی و چه رمانهای امروزی را با این الگوها تجزیه و تحلیل کنند. در این زمینه نیز تلاشهای فراوانی توسط محققان انجام شده است، اما کار ولادیمیر پراپ تا زمان خود از دیگران پرثمرتر بوده و نظریه او به رقم کاستیهایش، تحول عظیمی در علم روایتشناسی به وجود آورده است. پراپ در کتاب قصههای پریان به توصیف قصهها براساس اجزای سازنده آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است. پراپ پس از تجزیه و تحلیل صد قصه از قصههای روسی به سیو یک خویشکاری دست یافته است.
او معتقد است میتوان قصهای عامیانه و حتی رمانسها را نیز با این الگو تجزیه و تحلیل کرد. در این تحقیق سعی بر این است که مثنوی جمشید و خورشید براساس عناصر قصه و الگوی پراپ از قصهای پریان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
نگاهی از بام تیره وهوس آلودسده بیستم به گذشته ، جهان را پهنه دگرگونی های بی شمار نشان میدهد؛دگرگونیهایی كه گاه نابودی و نامرادی ، وزمانی ، امید و كامروایی به ارمغان آورده وپرونده زندگی انسان را از لحظه های زشت و زیبا آكنده است. بررسی فراز ونشیب های تاریخ،بشررابدین حقیقت رهنمون میكند كه پدیده های خوب و بد جوامع انسانی ، چیزی جز بازتاب فرهنگها نیست. به عبارت دیگر،فرهنگ،خاستگاه همه پیشرفتها،نوآوریها یا همه عقب ماندگی ها به شمارمی آید.فرهنگ و ادبیات عامه میراث ماندگار گذشتگان ماست که امروز نسل جوان ونوجوان کشور بایستی در ابعاد گوناگون آن را شناسایی و حفظ نمایند .با توجه به این که شناخت آداب و رسوم وباورهای عامیانه هر روستا نشان از هویت فرهنگی آن روستا می باشد . روستای دشتاب از قدمت فرهنگی بسیار طولانی برخوردار می باشد. و هنوز در این روستا شاهد آن هستیم که ارزشها وباورها توسط پدران و گذشتگان نسل به نسل انتقال یافته و با توجه به مدرن شدن جامعه امروزی هنوز شاهد برجای ماندن بسیاری از اداب رسوم واصلاحات گذشته در میان نسل جوان هستیم ما در این پژوهش سعی داریم . با بررسی وشناخت اصلاحات و اداب و رسوم منطقه دشتاب به نوعی انتقال دهنده این ارزشها و باورها به نسل جدید باشیم زیرا لازم است فرهنگ عامیانه هر منطقه حفظ شود . چرا که به عنوان شناسنامه آن منطقه محسوب می گردد.این پژوهش به بررسی فرهنگ و آداب ورسوم منطقه دشتاب می پردازد. بیان مسأله از آنجا كه شناخت و هویت یک قوم ریشه در فرهنگ، آداب ورسوم وسنن مختلف آن قوم دارد برای شناسایی ومعرفی هر گروه می بایست به سراغ فرهنگ آن گروه رفت. به گواهی وشهادت شیوه زندگی وپیروی كردن انسان از طبیعت و وضعیت اقلیمی و آب وهوایی وتحمل سختیها و خشونت های طبیعت ودر عین حال دسترسی به منابع طبیعی واقلیمی یكی از شیوه های متداول زندگی اجتماعی انسان در نقاط مختلف جهان از جمله كشور ایران می باشد. انسان قبل از اینكه سكونتگاه مناسبی برای ادامه حیات خویش بر گزیند به حركت در اقصی نقاط زمین پرداخته تا بهتربتواند نیازهای مختلف خود را برآورده سازد. وبا پیشرفت های علمی وصنعتی ودر نتیجه چیرگی انسان بر طبیعت كم كم در یک نقطه مناسب به زندگی یكجانشینی پرداخته وتلاش می كنند تغییرات لازم را درطبیعت به نفع خویش برای برآورده شدن نیازهای خود ایجاد نماید وبه این ترتیب روستاها وشهرها ومراكز مختلف اجتماعی پدید آمده وگسترش میابند.در استان كرمان به دلیل پهناوری استان واقلیم آب وهوایی متفاوت، مردم زیادی در روستاها زندگی می كنند كه متأسفانه تا به حال كمتر مورد مطالعه وشناخت قرار گرفته اند، از جمله این روستاها روستای دشتاب است ابادی های زیادی دارد كه در این زمینه تاكنون هیچ گونه تحقیقی انجام نگرفته است. شناخت، مطالعه و بررسی قصهها، افسانهها و باورهای عامیانه مبحث بسیار مهمی برای جامعه شناسان و مردم شناسان به حساب میآید زیرا بسیاری از روحیات و رفتارها و هنجارهای جوامع امروزی ریشه در باورها و اعتقاداتی دارند كه در طول زمان تاریخی شكل گرفتهاند. بنابراین تعمق در باورها و سنن و آنچه كه امروزه از سوی جامعه شناسان فرهنگ عامیانه با فولكور نامیده میشود، ما را به منشأ بسیاری از هنجارها و نابهنجاری اجتماعی رهنمون میشوند. شناسایی باورها و عقاید و رفتارهای اجتماعی مردمانی كه در گذشته میزیستند و نسل به نسل، سینه به سینه از اعماق تاریخ آنها را به نسلهای امروزی انتقال دادهاند نه تنها ضروری است بلكه یكی از محورهای مهم علومی مانند جامعه شناسی، مردم شناسی و تاریخ محسوب میشود.شاید باورها و عقاید عامیانه در نگاه اول به نظر ما كه امروزه در عصر تعقل و الكترونیک و سرعت در اطلاع رسانی بسر میبریم، خیال پردازی و دور از واقعیت جلوه كند. اما از نظر اندیشمندان و پژوهشگران علوم اجتماعی و مردم شناسان پیدایش آنها براساس بینش و فلسفه خاصی صورت گرفته و بیانگر نگرش انسانهای ابتدایی به جهان هستی بوده و در زمان خود عقلانی تلقی میگردیده است. باورهای عامیانه اعم از واقعیات، خرافات، مراسم، قصهها، متلها و هر آنچه كه در این مقوله میگنجد و از این جهت كه مورخین و باستان شناسان نتوانستهاند بیان كنند و برای پژوهشگران تبیین مینمایند، حائز اهمیت و مورد توجهاند. به همین دلیل محققین از زوایای مختلف به فرهنگ عامیانه مینگرند و به تجزیه و تحلیل آنها میپردازند. مقولهای را كه تحت عنوان فرهنگ عامه یا فولكور میشناسیم میتوانیم دستهبندی نموده و آنها را به خرافات و اوهام ـ تجربیات شخصی و جمعی ـ تخیلات و آرمانگراییها ـ باورهای منطبق با واقعیات تقسیم كنیم. بعضی میپندارند كه منظور از فرهنگ عامیانه مطالبی است كه امروزه آنها را تحت عنوان خرافات و موهومات میشناسیم، اما حقیقت این است كه بخشهای زیادی از مبحث فولكور با واقعیتهای زندگی فردی و اجتماعی انسانها و تجربیات آنان و شیوههای برخورد با معضلات و مشكلات زندگی و كشف راهكارهای متناسب با آنها میباشد و در زمان خود از عقلانیت برخوردار بوده و علیرغم اینكه امروزه بوی كهنگی میدهند و به نظر غیرقابل قبول و فاقد جاذبهاند، اما باید بپذیریم كه همه آنها مواریث تاریخی نیاكان ما بوده و پارههایی از هویت ملی ما را تشكیل دادهاند. چنانكه در جنبههای مختلف زندگی اجتماعی و ملی ما تأثیرات مثبت یا منفی بطور محسوس یا نامحسوس بجای گذاشتهاند و موجب تمایز مردم ما از سایر كشورها گردیده است.در این پژوهش از مطالب مربوط به فرهنگ و تاریخ گذشتگان لازم دیدیم كه بخشی از باورهای عامیانه مردم دشتاب در زمینههای آداب و رسوم، خرافات، دانش بومی، جشنها و سوگواریها، امثال و حكم و ادبیات بكار گرفته شده در موارد مختلف معیشت را به نگارش درآورده و بشناسانیم و البته قصد و هدف ما ارزشگذاری و قضاوت در خوب و بد بودن و یا صحت و سقم و یا بعبارتی تجزیه و تحلیل علمی آنها نیست . بلکه تصویری از گذشته به جوانان امروز می باشد.( برگرفته از كتاب نگین كرمان، ولی الله نگینی،ص.34).یكی از ابزارهای تاثیرگذار در این راستا؛ انجام مطالعات هدفمند میدانی میباشد، كه این پژوهش سعی دارد به دلیل محدودیت پژوهشی در حد توان به معرفی روستای دشتاب پرداخته شود. امید است، نتایج آن در راستای برنامه ریزی مدیران و مسئولین مرتبط با حوزه فرهنگ عامیانه قرار گیرد.
رشید یاسمی و به اهتمام پرویز بابایی گردآوری شده که به بیان سنت و باور اشاره شده است، آورده می شود.
1-2- بیان مسأله
گروهی از باورها ذهنی اند و صورت بندی ساختاری و انسجام آنها در ذهن و خیال بوده است، برخی بر اساس تجربیات، واقعیت ها و شواهد بیرونی شکل گرفته و برخی زمینه ساز علوم شده اند.
در دوران کهن، انسان همة باورها، چه حسی و چه شهودی را که سبب شگفتی، حیرت و ترس می شدند، به نیرویی مرموز نسبت می داد. «شناخت انسان محدود بود و هر جا که شناخت درست دست نمی داد، خیال بافیِ جادویی پیش می آمد. هنگامی که نیای ابتدایی ما، در برابر عاملی ناشناخته، احساس زبونی و نابودی می کرد، به وجود نیرویی مرموز و جادویی معتقد می شد» (سگال، 1351: 164) «قبیله
ابتدایی، تسلط روز افزونش را بر طبیعت ناشی از سعی و کوشش خود نمی دانست، بلکه آن را به حساب ارواح نیاکان و نیروهای طبیعت می گذاشت.» (همان: 166) از این روی، انسان بر اساس نیاز و احساس شگفتی خود از جهان پیرامون، برای دنیای بیرونی و واقعی و رویاهای خویش، به پاسخ هایی دست یافت و به هستی خود معنا داد. (ولاهوس، 1357: 188)
فرهنگ عامه (فولکلور) را بیشتر در بررسی تودههای عامی مردم میجوید معمولاً در میان اقوام قدیمی بجز قبایل وحشی نمونههایی از فولکلور یافت میشود. واژه فولکلور را برای اولین بار ویلیام تامز عتیقهشناس انگلیسی در مقالهای که موضوع آن بحث دربارهٔ دانش عامیانه و آداب و رسوم سنتی بود بیان داشت این اصطلاح از نیم قرن پیش نیز در ایران و ادبیات آن راه یافتهاست و بهتدریج این اصطلاح بهمعنی دانش عامیانه و دانستنیهای تودة مردم رواج یافت و «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه»، «فرهنگ توده» و «فرهنگ مردم» نامیده شد
آنچه به عنوان فرهنگ مردم تلقی میشود، دقیقاً بیانگر زندگی تودة مردم است. و بررسی و شناخت آن برای تدوین تاریخ و جامعهشناسی ما ضرورت کامل دارد. ارزش بخشیدن به فرهنگ مردم در واقع ارج نهادن به خود مردم است، به خاطر اینکه مردم از فرهنگشان جدا نیستند و این، فرهنگ است که آنها را میسازد و به آنها ارزش و اعتبار میبخشد.
مسعود بن سعد بن سلمان شاعر نامی نیمهٔ دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. اصل او از همدان بوده و بین سالهای ۴۳۸ تا ۴۴۰ در لاهور زاده شده است. منصوب بودن در مشاغل دیوانی موجب دو بار و مجموعاً ۱۸سال زندانی شدن وی شد. بعد از رهایی از دومین دورهٔ اسارت به سمت کتابداری سلطان مسعود و بعد از او عضدالدوله شیرزاد بن مسعود و ملک ارسلان بن مسعود و بهرامشاه بن مسعود مشغول شد و تا زمان وفاتش در سال ۵۱۵ هجری قمری نزد ایشان تقرب داشت. دیوان وی مکرر به طبع رسیده و حدود ۱۶۰۰۰ بیت دارد. به غیر از دیوان فارسی، دو دیوان تازی و هندی را نیز به او نسبت دادهاند. حبسیههای وی معروف است. قصایدش که اغلب در مدح سلاطین غزنوی است ساده و روان است و چنین می کند که به فلسفه و ریاضیات آشنا بودهاست. در اشعارش برخی کلمات هندی دیده میشود. کمالالدین اسمعیل، معزی و ظهیرالدین نیشابوری از سبکش تقلید کردهاند. سنایی او را در شعر «پیشوای کیهان» و رشیدی «تاج شاعران» دانستهاند.