:
صرع، یکی ازشایع ترین اختلالات عصبی بعد از سکتهی مغزی است که به وسیله حملات تشنجی وتخلیه بیش از حدوموقت نورون ها یا فعالیت الکتریکی غیر طبیعی مغز تشخیص داده می شود. (Lucindo J. et al, 2010,Xian-Yu Sun et al ,2010) تشنج یکی از نشانه های بیماری صرع است ولی نخستین حمله نمی تواند بیانگر بیماری صرع باشد، بلکه این بیماری به وسیله حملات متناوب،ناگهانی،زودگذروعودکننده همراه است که معمولا”سطح هوشیاری رانیزدچاراختلال می کند ،باتوجه به مطالعات اپیدمیولوژیک بیش از50-60میلیون نفردرجهان دچار صرع هستند(كاتزونگ، ب. ،فتحاللهی، ع. ،1380 ، كاپلان، ه. ، رفیعی، ح. ، 1379، ارضی،ا. ،گله دار،ف.،1370، Lucindo J. et al, 2010,Xian-Yu Sun et al ,2010).حملات صرعی ممکن است درهمه ی سنین،همه ی نژادهاوهر دوجنس بروزکند(ارضی.ا و گله دار.ف،1370). میزان وقوع حملات صرعی در سالهای اولیه زندگی بیش از هر زمان دیگری است. تقریباً در 80 درصد از بیماران،شروع حملات قبل از سن 20 سالگی است(ارضی.ا و گله دار.ف،1370). اگر چه با درمان استاندارد در 80 درصد موارد میتوان حملات تشنج را کنترل کرد,میلیونها نفر (500 هزار نفر در ایالات متحده) صرع کنترل نشده دارند. (كاتزونگ، ب. ،فتحاللهی، ع. ،1380) علل زیادی برای بیماریهای صرعی وجود دارد که با توجه به گوناگونی انواع آن، ممكن است مكانیسم ایجاد كننده هر کدام متفاوت باشد، از جمله آن علل میتوان به بیماریهای عصبی گوناگون، عفونت، تومور، ضربه فیزیكی، بیماریهای مادرزادی، تب، عوامل سمی و عوامل متابولیک اشاره كرد.( Holtman L. et al, 2009) در مواردی كه علل مشخص برای حملات صرعی پیدا نكنیم، واژه صرع ایدیوپاتیک (Idiopatic) یا اولیه را به كار میبریم. (سلطان زاده ا.، 1383) سیكلواكسیژنازها (آنزیم سنتز کننده پروستاگلاندینها) به دلیل ایفای نقش مهم در اختلالات و بیماریهای عصبی، ممكن است نقش ویژهای در بیماریزایی صرع داشته باشند. نوروترانسمیترهای مختلفی، بویژه GABA و گلوتامات نقشی كلیدی در پاتولوژی صرع دارند. (Hille, B.,1992)
باوجودگسترش درزمینه داروهای ضدتشنج جدید هنوز بیماری صرع به طور کامل درمان نشده است(Lucindo J. et al, 2010)تقریبا95درصدازداروهای رایج وقابل دسترس جهت درمان صرع قبل از1985موردآزمایش قرارگرفت ودر60-70درصدازبیماران تشنج به طوررضایت بخشی کنترل شد(Xian-Yu Sun et al,2010)ولی درحال حاضرحدود3/1ازبیماران پاسخ خوبی به درمان های رایج فعلی نمی دهند،حتی اگرچندین دارو به طورمکمل استفاده شود.علاوه براین بیش از50درضد ازبیماران مبتلا به صرع عوارض جانبی نامطلوبی درحین درمان باداروهای ضدصرع ازخودنشان می دهندکه زندگی آن هاراتهدید می کند(Lucindo J. Quintans-Júnior et al, 2010)این عوارض عبارتند از خواب آلودگی، آتاکسی (ناهماهنگی حرکتی)، اختلال دستگاه معدی- رودهای، سمیت کبدی و مگالوبلاستیک(بزرگ شدن غیر طبیعی گلبولهای قرمز خون) و آنمی یا کم خونی.
به همین جهت هنوز برای دسترسی به داروهای ضد صرع موثرتر وباعوارض جانبی کمترتحقیقات دراین زمینه ادامه دارد.طب سنتی وگیاهان دارویی به عنوان منبع مناسبی جهت دستیابی به داروهای بهتر مورد توجه می باشند. (پور غلامی م. وهمکارانش، 1376 Schwabe K. et al,2004, ، Cilani A.H. et al 2000,). گیاهان دارویی نعمت طبیعی هستند که به بشر داده شده تا از بیماری رها شده وزندگی سالمی داشته باشد.آن ها نقش اساسی برای حفظ تندرستی ما بازی می کنندوبه نظر می رسدکه دردرمان بیماری های مختلف بسیارمطمئن تر باشند(Bora KS, Sharma A., 2011). البته باید دقت داشت که گیاهان دارویی این پتانسیل را دارد که تولید داروهای مضر کند استفاده از گیاهان دارویی به دلیل انتشار وسیعی که دارند و بهراحتی در دسترس میباشند پتانسیل عوارض جانبی را در جمعیت افراد مبتلا به صرع افزایش میدهد. پس گیاهان آرامبخش ممکن است که پتانسیل داروهای ضد تشنج را داشته باشند و موجب افزایش اثرات تسکین دهندگی و روانی شوند ولی آنها نباید به جای داروهای ضد تشنج استفاده شود چون اثر بخشی و سودمندی آنها ثابت نشده است .(Marcello Spinella, Ph.D.,2001)
همچنین با توجه به این که برخی ازعصاره های گیاهی داخل آب یا سالین به عنوان یک ترکیب بی ضرر حل نمی شوندوجهت بررسی اثر آن ها باید از کمک حلال ها ی بی اثر استفاده کردوازطرفی این کمک حلال ها در داروسازی وصنایع غذایی نیز کاربرد دارندوممکن است استفاده از آن هادر دوز های خاص سبب ایجاد اثرات جانبی گردد.بنابراین تحقیق درجهت شناخت اثرات این حامل ها بررفتار و یافتن غلظت بی ضرر این ترکیبات، انتخاب غلظت کمک حلال ها(vehicle)رابرای استفاده درترکیب باداروها یاعصاره های مورد آزمایش یافاکتورهای تستی دیگرمشخص می کند.( Carl A. Castro et al,1995)
لذااین پژوهش به منظور بررسی اثرعصاره الکلی درمنه کوهی برتشنج ناشی ازپنتیلن تترازول به انجام رسیده است.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- تعریف واژه ها
Convulsion ( تشنج) :
تشنج به حملاتی اطلاق میگردد كه معمولاً با حركات بدنی شدید به صورت تونیک یا كلونیک یا هر دو همراه است و ممكن است در یک اندام (focal) یا همه اعضا (generalized) دیده شود كه بهترین نمونه آن صرع بزرگ (گرندمال) میباشد.
Seizure یا حمله :
Seizure یک واژه كلی است كه به وقوع حمله ناگهانی یک بیماری گفته می شود ولی در نورولوژی برای هر گونه حمله صرعی با تشنج یا بدون تشنج بكار میرود، ممكن است هوشیاری بیمار طبیعی یا مختل باشد.
صرع epilepsy :
یعنی بروز دشارژهای الكتریكی غیرطبیعی و گاهگاهی (paroxysmal) از نورونها (یاختههای مغز) كه به یكی یا آمیزهای از حالات بالینی منجر میگردد.
از دست دادن هوشیاری، حركات تشنجی اندامها، مات شدن، اختلالات دستگاه خودكار، ادراك حسی غیرطبیعی، رفتار غیرعادی و نشانه های گوناگون دیگر.
پیدایش هر یک از علائم بالا به كانون آسیب در مغز و جای تخلیه امواج صرعی بستگی دارد.
در اصطلاح نورولوژی صرع به حملات تكرار شوندهای گفته می شود كه از دیدگاه بالینی نماهای گوناگونی پیدا میكنند. (سلطان زاده ا.، 1383)
تونیک tonic :
حالت تونیک یعنی اندامها در یک وضعیت كشیده وسخت قرار گیرند( extension rigidity) ومعمولاً كمتر از یكی دو دقیقه در آن موقعیت باقی بمانند. بروز صرع ممكن است تنها به شكل تونیک باشد. (سلطان زاده ا.، 1383 Fauci AS.,1998, )
كلونیک clonic :
در تشنج كلونیک یكی یا همه اندامها دچار حركات لرزشی پیدرپی و غیر ارادی می شود و بیمار مرتباً دست و پا میزند. ( مانند گوسفند سربریده) در موش این حمله میتواند همراه با حالتی مرسوم به «دویدن وحشیانه» باشد (Gower AJ, Noyer MV, Gobert J, Walfert E.,1995)
پرشهای میوكلونیک (myoclonic jerks ) :
پرشهای سریع ناگهانی و غیرطبیعی اندامها میباشند كه به دلیل انقباض سریع عضلات بویژه ماهیچههای خم كننده بروز مینمایند. علت آن دشارژهای صرعی است كه از قشر یا ساقه مغز صادر می شود.
پیش درآمد (Aura) :
Aura به نشانه های عصبی میگویند كه بیمار معمولاً چند ثانیه پیش از پیدایش حمله تشنج احساس می كند. Aura یک نوع صرع focal بهشمار می آید كه در حقیقت برای مشخص نمودن كانون صرعی در مغز اهمیت دارد. پیش درآمد (Aura) به اشكال گوناگونی مثل سرگیجه، احساس بوی بد در دهان یا بینی و احساس چشایی نامطبوع بیان میگردد.( سلطان زاده ا.، 1383)
نشانه های اخطار دهنده (premonitory symptoms) :
برخی بیماران مبتلا به صرع چند روز پیش از حمله، حالات ویژهای دارند كه هشدار دهنده بروز صرع در آنها میباشد. این نشانهها ممكن است به صورت عصبی شدن، احساس خوشی، خستگی و یا میل به خوردن غذایی خاص باشد. تفاوت این حالات با پیش درآمد ( Aura) در طولانی بودن آنهاست.
دوره پس از حمله postictal phase :
این دوره به دنبال پایان یافتن حمله صرعی آغاز می شود و طی آن بیمار ممكن است حالت سرگیجه و
منگی داشته باشد و نوار مغز او كندی (Slowing) نشان دهد. اگر بیمار حمله گرندمال كرده باشد، در این دوره از سردرد و كوفتگی اندامها شاكی خواهد بود.
مرحله بین حملات (interictal phase) :
فاصله زمانی بین دو حمله پی در پی را كه ممكن است از چند ساعت تا چندین روز باشد، مرحله interictal میگویند. هر چه این دوره كوتاهتر باشد، پیش آگاهی بدتر و نشانه كنترل نامناسب صرع است.
فلج پس از حمله todd’s paralysis :
اگر كانون صرعی در قشر حركتی مخ باشد، گاهی پس از پایان حمله اندامی كه حركات تشنجی داشته است به مدت كمتر از 24 ساعت فلج موقتی بنام « فلج تاد» پیدا میكند.( سلطان زاده ا.، 1383)
صرع كانونی (partial or focal epilepsy) :
چنانچه با شواهد بالینی یا نوار مغز، كانونی كه حمله صرع از آن منشأ میگیرد مشخص گردد، به آن صرع كانونی یا focal گفته می شود؛ مانند صرع لب گیجگاهی. در این حالت اگر حمله موضعی باقی بماند، واژه كانونی ساده ( Simple focal seizure) و چنانچه به دنبال آن اختلال هوشیاری نیز بروز كند اصطلاح كانونی مركب (Complex focal seizure) به كار میرود.
صرع فراگیر اولیه ((Primery Generalized Epilepsy :
در این گونه صرع بدون هیچ علامت قبلی و بدون شواهدی از كانونی بودن، بیمار به طور ناگهانی هوشیاری خود را از دست میدهد یا لحظهای مات می شود ( Petit mal) یا به صرع بزرگ (گرندمال) دچار میگردد و یا حركات پرشی سریع و قرینه در اندامهای او پدید میآید.( myoclonic jerks )
اتوماتیسم (Automatism) :
اتوماتیسم حركاتی كم و بیش هماهنگ است كه بیمار به صورت غیرارادی و خودكار آنها را انجام می دهد؛ مثلاً پیاپی لبهایش را زبان میزند و یا ملچ ملچ میكند. بیمار هنگام اتوماتیسم به آنچه انجام می دهد آگاه نیست. پس از آن نیز چیزی از كار انجام شده به یاد نمیآورد.( سلطان زاده ا.، 1383)
:
به منظور مطالعات بیواستراتیگرافی و لیتواستراتیگرافی سازند داریان در شرق و غرب گسل کازرون، دو برش چینه شناسی كوزه كوه و فهلیان انتخاب و 240 نمونه از آنها برداشت گردید.
در این مطالعات سازند داریان با 225 و 171 متر ضخامت به ترتیب در برش های کوزه کوه و فهلیان به سه بخش داریان زیرین، داریان میانی و داریان بالایی تقسیم شده است.
مرز زیرین سازند داریان در هر دو برش مورد مطالعه با سازند گدوان همشیب و پیوسته و مرز بالایی آن با سازند كژدمی همشیب و همراه با گسستگی لیتولوژی است.
در مطالعات بایواستراتیگرافی سازند داریان در دو برش مورد مطالعه، ضمن تشخیص37 گونه متعلق به 16 جنس از فرامینیفرها سه بایوزون معرفی شده است.
بر اساس فرامینیفرهای شناسایی شده و بایوزون های معرفی شده سن سازند داریان در هر دو برش آپسین پیشین تا آلبین میانی تعیین شده است.
بررسی رخساره های میکروسکوپی سازند داریان منجر به تشخیص 12 میکروفاسیس متعلق به 3 كمربند رخساره ای دریای باز کم عمق(A)،شیب قاره (B) ودریای باز عمیق © شده است.
حرکات تکتونیکی به وقوع پیوسته در حد فاصل آپسین – آلبین که در بعضی از مناطق زاگرس منجر به نبود چینه شناسی و ایجاد ناپیوستگی در راس سازند داریان شده است، در این ناحیه از تاثیر چندانی برخوردار نبوده و فقط منجر به تغییرات رخساره ای شده است.
فصل اول: کلیات
1-1- موقعیت و خصوصیات جغرافیایی منطقه مورد مطالعه
شهرستان ممسنی یکی از شهرستانهای استان فارس است که در میان رشته کوههای بخش جنوبی زاگرس واقع شده است. این شهرستان دارای دو شهر به نام نورآباد و مصیری و چهار بخش شامل دشمن زیاری، رستم، ماهورمیلاتی و بخش مركزی است. بخش دشمن زیاری شامل دهستانهای دشمن زیاری و مشایخ، بخش رستم شامل دهستانهای رستم 1، رستم 2، رستم 3 و پشتكوه رستم، بخش ماهورمیلاتی شامل دهستانهای ماهور و میشان و بخش مركزی شامل دهستانهای بكش 1، بكش 2، جاوید ماهوری، جوزار و فهلیان است. واژه ممسنی از طایفهای به نام محمد حسنی گرفته شده است. مركز این شهرستان شهر نورآباد است که در شمال باختر استان فارس و در جنوب باختری ایران واقع شده است و مسافت آن تا شهر شیراز 150 كیلومتر است. در گذشته مركزیت شهرستان ممسنی، فهلیان بوده است.مالكی كه نام روستایی در منطقه بكش بوده، در اثر گسترش در طی 30 سال گذشته به نورآباد ممسنی تغییر یافته است.
بنابر گزارش مركز آمار ایران، جمعیت شهرستان ممسنی بر اساس سرشماری سال 1385، برابر با 166308 نفر و جمعیت بخش مركزی شهرستان ممسنی 98417 نفر بوده است.
ممسنی از سمت شمال به شهرهای رستم و سپیدان، از جنوب به كازرون، دشتستان و بندر گناوه، از سمت خاور به شهرهای سپیدان و شیراز و از باختر به شهرهای رستم و گچساران محدود میشود (شکل 1-1).
مسیرهای ارتباطی این شهرستان با مناطق اطراف عبارتاند از:
– راه نورآباد – دو گنبدان به سوی شمال باختری به طول ۱۲۰ کیلومتر. این راه در ۲۰ کیلومتری شمال نورآباد از یک راه به سوی شمال نورآباد به یاسوج متصل میشود.
– راه نورآباد – شیراز به سوی جنوب خاوری به طول ۱۸۰ کیلومتر.
– راه نورآباد- بندر گناوه به طول ۲۴۵ کیلومتر.
شهرستان ممسنی به طور عمده دارای مورفولوژی كوهستانی بوده و روند ارتفاعات همان جهت عمومی کوههای زاگرس یعنی شمال باختر – جنوب خاور است. در شهرستان ممسنی به سمت باختر و جنوب باختری از ارتفاعات كاسته و بر وسعت اراضی کوهپایهای و دشتها افزوده میشود.
شهرستان ممسنی دارای بافت سنتی و طایفهای است و دارای چهار طایفه بزرگ لر شامل بكش، جاوید، دشمن زیاری و رستم است و دو طایفه بزرگ از ایل قشقایی شامل كشكولی و دره شولی كه در بخش ماهور میلاتی سكونت قشلاقی دارند نیز در این شهرستان زندگی میکنند.
اقتصاد مردم در این شهرستان به طور عمده بر پایه كشاورزی، دام داری و قالیبافی است. صنایع کارخانهای نیز در این منطقه از رونق نسبی برخوردار است. کارخانههای قند و تلمبه خانه شرکت نفت و شرکت تولیدی شن و ماسه فهلیان در این شهرستان وجود دارد. به طور کلی از محصولات این شهرستان مقداری برنج، جو، مرکبات و گوشت به نواحی مجاور به خصوص جنوب صادر میشود.
جاذبههای متعدد طبیعی به همراه بناهای کهن تاریخی، مهمترین مکانهای دیدنی شهرستان ممسنی را تشکیل میدهند. رودخانهها و کوههای متعدد به همراه گردشگاههای زیبا، از جمله جاذبههای طبیعی شهرستان ممسنی به شمار میآیند. بنای تاریخی لیدوما، در روستای جنجان که از دوره هخامنشیان بر جای مانده و از مهمترین آثار تاریخی این شهرستان به حساب میآید گردشگاه دیمه میل باغستان بسیار زیبا و دلانگیزی است که اطراف آن پر از گلها و گیاهان معطر و چشمههای پرآب است. قلعه سفید قلعه معروفی است که قدمت آن به پیش از عهد عیلامیها میرسد، قلعه شاه جهان احمد که به احتمال قوی به دوران هخامنشی یا اشکانی تعلق دارد و دیمه میل یا میل اژدها که قدمت تاریخی آن به دوره سلوکیان یا پارتیان میرسد، برخی از مکانهای دیدنی این شهرستان را تشکیل میدهند. مکانهای دیدنی و تاریخی این شهرستان عبارتاند از: امامزاده در آهنین، امامزاده شاه زاده علاءالدین، بنای عمارت، بنای کل لوله، شهر قدیمی چشمه سردو، قلعه سفید، قلعه شاه جهان احمد، قلعه چرو، قلعه ککا، دیمه میل) میل آزاد یا میل اژدها)، کتیبههای کورنگون (کرنگون)، نقش بهرام و پل فهلیان.
اهالی این شهرستان از نژاد آریایی بوده و به زبان فارسی با گویش لری سخن میگویند. مردم شهرستان ممسنی مسلمان و شیعه مذهب هستند.
2-1- آب و هوا و جغرافیای طبیعی ناحیه
شهرستان ممسنی دارای تنوع آب و هوایی است، به طوری كه ارتفاعات شمال باختری این شهرستان دارای آب و هوایی بسیار سرد و شهر نورآباد دارای آب و هوای معتدل و ماهور میلاتی هم كه در جنوب باختری ممسنی در فاصله 40 كیلومتری خلیجفارس قرار دارد، دارای آب و هوای بیابانی است. حداكثر دما در مردادماه 5/41 درجه سانتی گراد و حداقل دما در دی ماه 5 /4 درجه سانتی گراد بوده و میانگین بارندگی شهرستان 550 میلیمتر در سال است.
شهرستان ممسنی به طور كلی از نظر اقلیمی دارای سه اقلیم به شرح زیر است:
– اقلیم گرم و خشك: این اقلیم در محدودهای از شهرستان كه در مجاورت شهرستانهای گچساران و گناوه قرار دارد، مشاهده میشود.
– اقلیم معتدل و مرطوب: این اقلیم محدودهای از شهرستان را در بر میگیرد كه هم جوار شهرستان كازرون و استان کهکیلویه و بویراحمد قرار دارد. در این اقلیم دشتهای حاصل خیز مصیری، نورآباد، فهلیان و دهنو واقع شده است.
– اقلیم سردسیری: این اقلیم در بخش دشمن زیاری كه هم جوار با شهرستان سپیدان است، دیده میشود.
مهمترین رودخانههای ممسنی شامل رودخانه فهلیان، رودخانه كتی، رودخانه تنگ شیو و رودخانه سرآب سیاه است و همچنین تالابهای برم شور در باختر بابامنیر و هفت برم در بخش دشمن زیاری از منابع آبی این ناحیه هستند.بلندترین ارتفاعات شهرستان كوه رنج، كوه زرآور و كوه تاسك میباشد. به دلیل آب و هوا و بارش به نسبت مناسب در سه فصل پاییز، زمستان و بهار و وجود بیش از شش حوضه آب خیز بزرگ كه رودخانههای كتی، شكستان، شور و شیرین، فهلیان، تنگ شیو و كره سیاه از آن ها منشعب میشود، اقتصاد مردم این منطقه به طور عمده بر پایه كشاورزی (گندم، جو، برنج، گلزا و مركبات و نیز خرما) استوار است.
بخش قابلتوجهی از ناحیه مورد مطالعه، كوهستانی است. در نواحی كوهستانی، مورفولوژی متنوعی به دلیل وضعیت زمینشناسی ساختمانی و نیز سنگشناسی متفاوت و اختلاف در میزان هوازدگی و فرسایش در سازندهای رخنمون یافته ایجاد شده است.
نقاط مرتفع در ناحیه مورد مطالعه به طور عمده از سنگهای كربناته گروه خامی و سازندهای سروك و آسماری تشكیل شده است و دشتهای بین تاقدیسها از تخریب سازندهای شیلی و مارنی به ویژه سازندهای گچساران، پابده، گورپی و گاه كژدمی تشكیل و به صورت آبرفت پوشیده شده است. این نواحی، دشتهای كشاورزی را ایجاد کردهاند. به طور كلی نیمه شمالی این ناحیه به صورت كوهستانی با تاقدیسهای مرتفع و نیمه جنوبی آن از تاقدیسهای كم ارتفاع تر تشكیل شده است.
3-1- موقعیت جغرافیایی برشهای مورد مطالعه و راههای دسترسی به آن ها (شکلهای 1-2 و 1-3)
1- برش كوزه كوه: این برش با مختصات جغرافیایی”1,25 ‘ 36 °51 طول خاوری و” 6,7 ‘ 12 °30 عرض شمالی (مختصات قاعده مقطع) در تاقدیس كوزه كوه در 158 كیلومتری شمال باختری شیراز، در شمال خاوری نورآباد ممسنی واقع شده است. جهت دسترسی به این برش چینه شناسی پس از طی مسافت 10 کیلومتر به سمت شمال به سه راهی پل فهلیان خواهیم رسید. در این محل جاده آسفالته درجه 2 به سمت شرق وجود دارد که پس از طی مسافت حدود 7 کیلومتر در این جاده، به روستای گاو پیازی آب پخشان خواهیم رسید. برش مورد مطالعه در تنگ دوپر در 2 کیلومتری شمال روستا واقع شده است.
2- برش فهلیان: این برش با مختصات جغرافیایی ” 8,24 ‘ 27 °51 طول خاوری و “8, 30 ’10° 30 عرض شمالی در تاقدیس فهلیان در 166 كیلومتری شمال باختری شیراز، در شمال باختری نورآباد ممسنی واقع شده است. جهت دسترسی به این برش چینه شناسی از شهر نورآباد ممسنی پس از طی مسافت 12 کیلومتر در مسیر آسفالت به سمت شمال غرب به روستای فهلیان خواهیم رسید. از این روستا به سمت جنوب غرب در مسیر جاده خاکی پس از طی مسافت 4 کیلومتر به محل برش دسترسی خواهیم داشت. این برش در تنگ بلبلک واقع شده است.
علم بیوتکنولوژی، مجموعه ای از متون و روشها است که برای تولید، تغییر و اصلاح فرآورده ها، به نژادی گیاهان و جانوران و تولید میکروارگانیسمها برای کاربردهای ویژه از ارگانیسمهای زنده استفاده می شود. کاربرد بیوتکنولوژی در پزشکی به وسعت علم پزشکی بوده و حتی این علم با سرعت روز افزون به وسعت و دامنه علم پزشکی میافزاید. از مهمترین کاربردهای بیوتکنولوژی در پزشکی میتوان به موارد تأثیر دگرگون بخش در امر درمان بیماریهای عفونی، ژنتیکی، سوء تغذیه و متابولیسم و نازائی، پزشکی قانونی و تأثیر دگرگون بخش در پزشکی زیبایی اشاره کرد (ملک زاده 1380، 75).
باکتری های پیگمان دار از جمله باکتری هایی هستند که قادر به سنتز پیگمان بعنوان یک متابولیت ثانویه میباشند. در مقایسه با سویههای بدون پیگمان خود، تفاوتهایی را از نظر مقاومت نسبت به عوامل فیزیکی و شیمیایی از خود نشان میدهند. بسیاری از رنگدانه هایی که امروزه در روند تولید مواد غذایی، مواد رنگی، آرایشی بکار می- روند، گرایشی جهانی نسبت به تولید رنگدانه از منابع طبیعی ایجاد شده است. رنگدانه های طبیعی از دو منبع مهم گیاهان و میکروارگانیسمها حاصل میشوند. تولید رنگدانه توسط میکروارگانیسمها نسبت به منابع دیگر بسیار اهمیت دارد زیرا میکروارگانیسمها با رشد سریع، بازدهی بالاتر و استخراج راحتتر، عدم وابستگی به شرایط جوی و گستردگی تنوع رنگ بیشتر نسبت به سایر منابع زیستی دارای مزایای بیشتری است. در این تحقیق اثرجذب اشعه ماورای بنفش پیگمانهای میکروارگانیسمها که می توانند در فرآورده های ضدآفتاب کاربرد داشته باشد مورد بررسی قرار گرفته است (Joshi 2003, 1302-1306).
فرآورده های ضد آفتاب حاوی ترکیباتی هستند که از پوست در برابر اشعه مضر آفتاب (بعنوان مثال اشعه UV) حفاظت می کند.
سه نوع تابش UV خورشید وجود دارد:
الف-UVA: تابش اشعهی فرابنفش با طول موج nm400-320 که شامل 2 نوع میباشد: UVA1 (nm 400تا340) و UVA2 (nm 340 تا 320) که از سطح فوقانی پوست (تا سطح درم) نفوذ می کند و نتیجه آن آسیب رساندن به لایه های زیرین پوست میباشد. این تابش سبب پیری زودرس پوست، زبر شدن، لکه دار شدن، فرو رفتگی، چین و چروک پوست شده و در پیشرفت سرطان پوست سهیم است.
ب- UVB: تابش اشعه ماورای بنفش با طول موج nm 320 تا 290 که تنها تا قسمت اپیدرم نفوذ می کند و سبب سوختگی و سرطان پوست میگردد و پیک آن از بخش پایانی صبح تا اواسط بعد از ظهر میباشد. تابش UVB مانع از فعالیت RNA , DNA و سنتز پروتئین می
گردد و موجب ظهور آثاری از قبیل التهاب، قرمز شدن و سوختگی پوست می شود. از طول موجهای بالاتر از nm 310 باعث تیره شدن رنگدانهها میگردد.
ج- UVC: تابش فرابنفش در محدوده طول موج nm 290 تا 200 که توسط لایه ازون بلوکه می شود و به سطح زمین نمیرسد. این بخش از تابش UVمورد توجه سازندگان فرآورده های ضد آفتاب نمی باشد (Burmeister and Brooks 1996, 49-53)،(Francis, Mark et al. 1998, 243-256)،(Holloway 1992, 229-234; Hemminki and Dong 2000, 647-651; Jansen 2001, 1012-1023; Robinson 2005, 1541-1543; Hader and Kumar et al. 2007, 267–285; Narayanan and Rao et al. 2010, 978-986).
تنها پرتوهای UVB , UVAهستند که به استراتوسفر ازون نفوذ می کنند و به سطح زمین میرسند. بیش از 95% از این پرتوها در ردیف UVA قرار دارند، هدف اغلب ضد آفتابها این پرتوها هستند.
با وجود این پرتوهای UVBبیشترین سرطان زایی را بر سلولهای پوستی دارند. میزان مواجهه با UVA سالنها و تختها برنزه سازی بیشتر از مقداری است که از نور طبیعی خورشید ساطع می شود. شیشههای معمولی مانع ورود UVB می شود ولی تنها 50% از تابش UVA را غربال می کند. پوشش ابر، تنها به میزان 40% – 20% حفاظت در مقابل تابش UV ایجاد می کند به همین دلیل است که توصیه می شود حتی در روزهای ابری در خارج از منزل از ضد آفتاب استفاده شود. اشعه UVB در 65% از همه سرطانهای پوست نقش دارد(Beasley and Meyer 2010, 413-421) (Arora and Attwood 2009, 703-712; Narayanan, Rao et al. 2010, 978-986)
هر سال حدود یک میلیون نفر تشخیص داده شده که مبتلا به سرطان پوست هستند و حدود 10.000 نفر ملانوم بدخیم پوستی دارند. بیشترین سرطان پوست در نقاط مختلف بدن در اثر مواجهه با آفتاب مانند به صورت، گردن، سر و پشت دستها میباشد. اثرات مضر تابش خورشیدی عمدتاً از منطقه اشعه ماورای بنفش (UV) میباشد (SAX 2000, 48-50; Hawk, Young et al. 2004).
محافظت از آفتاب در هر سنی خطر کراتوز اکتینیک و سرطان سلول سنگ فرشی و پیشرفت تغییرات سنی مرتبط با نور را کاهش میدهد (Stulberg 2003, 1955-1960)، (Stern 2004, 1526-1534) و(Mcintyre 2007, 667-671).
در کانادا نور خورشید آنقدر قوی است که باعث تشدید پیری زودرس در پوست و ایجاد سرطان پوست می شود. پرتوهای ماورای بنفش میتوانند از ابرها، مه، گرد و غبار عبور کنند. آب و شن و ماسه، سیمان و مخصوصاً برف میتوانند پرتوهای سوزاننده آفتاب را منعکس کنند و حتی افزایش دهند. این بدان معنی است که در زمستان هم نیاز به محافظت در برابر آفتاب داریم.
امروزه احتمال ابتلا به سرطان پوست بسیار بیشتر از آن چیزی است که 20 سال پیش بود. دلیل اصلی نحوه زندگی ما در خارج از خانه و صرف زمان بیشتر در بیرون میباشد. امروزه در معرض پرتوهای ماورای بنفش نسبتاً قویتر قرار داریم چون لایه محافظتی اوزون که گرداگرد زمین را فرا گرفته است بخاطر اثرات آلایندهها و مواد شیمیایی نازک ترشده است. تعداد مبتلایان به سرطان پوست رو به افزایش است. این تعداد از سال 1990 تاکنون حدود 66% افزایش داشته است. لازم به ذکر است که محدودهUVC با توجه به تخریب لایه اوزون در برخی مناطق نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است(Hawk, Young et al. 2004)، (Narayanan Rao et al. 2010, 978-986) ، (Arora and Attwood 2009, 703-712) و (SAX 2000, 48-50).
2-1- هدف از انجام این تحقیق
– غربالگری میکروبهای هوازی مزوفیل (هتروتروف) مولد پیگمان از نمونههای مختلف محیطی و غذایی.
– استخراج پیگمانهای میکروبی با حلالهای مختلف.
– ارزیابی جذب نور ماوراء بنفش (با تمرکز روی UVB , UVA)
– تعیین SPFپیگمانهای مورد نظر با روش برون تنی
از فناوریهای نوینی که اخیرا وارد عرصه ی گیاهی و به طبع آن کشاورزی شده است، استفاده از فناوری نانو می باشد. نانوتکنولوژی دستكاری یا مجتمع كردن اتمهای منفرد، مولكولها یا توده های مولكولی به ساختارهایی با ویژگیها و صفات جدید بسیار متفاوت است. این بین استفاده از نانو ذرات نقره و دی اكسید تیتانیوم گسترش زیادی پیدا نموده است.
2-1- نانوذرات
در سالهای اخیر کاربردهای نانوتکنولوژی در شاخه های علوم زیست شناسی و پزشکی مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف استفاده از ذرات نانو رساندن مواد دارای ویژگیهای خاص برای درمان بیماریهای گیاهی است. اخیرا اندازه ی ذرات نانو به زیر100 نانومتر رسیده است که در رشته های علوم زیستی و پزشکی کاربرد داشته و کابردهای تجاری، اقتصادی و… آن کاملا مشهود است (میشرا و همکاران[1]، 2009 کوریدور و همکاران[2]، 2009).گیاهان عالی به شدت با اتمسفر و محیط زیست خود در تقابل هستند، مطالعه روی سمیت نانو مواد هنوز ضروری است و به نظر می رسد اثرات منفی روی رشد و نمو گیاهان داشته باشند(مونیکا و همکاران[3]، 2009). نانوبیوتکنولوژی از ترکیب دو علم بیوتکنولوژی و نانو بوجود آمده است. نانوذرات به صورت تجمعی از اتمها یا مولکولها با حداقل اندازه ی بین 1و100نانومتر می باشند(موهانراج و همکاران[4] ، 2006و مونیکا و همکاران، 2009). اینکه ذرات نانو را بتوان کاملا از مواد مختلف ساخت و اینکه آنها بتوانند فعالیتهای وابسته به ترکیبات شیمیایی و اندازه یا شکل ذرات را توضیح دهند، چندان ارزشمند نیست. گیاهان عالی، دارای اثرات متقابلی بین محیط خاکی و اتمسفر خود می باشند و انتظار می رود که توسط ذرات نانو نتایج بیشتری از این اثرات بدست آید. مطالعه روی سمیت مواد نانو و به طور اساسی مدارکی دال بر اثرات منفی آنها روی رشد و نمو گیاهان هنوز ضروری است( مونیکا و همکاران، 2009).
ذرات نانو می تواند از مواد مختلف مثل پروتئینها، پلی ساکاریدها و پلیمرهای سنتز شده تهیه شوند. انتخاب این مواد وابسته به فاکتورهای زیر است:1)اندازه ی ذرات نانوی مورد نیاز2)برنامه های ذاتی داروها مثل حلالیت و ثبات آبی آنها3) ویژگیهای سطحی آنها مثل بار و نفوذپذیری4)درجه ی گرادیان زیستی، مطابقت زیستی و سمیت5) میل به آزاد شدن دارو و6) آنتی جنیسیتی[5] محصول پایانی.
ذرات نانو از 3طریق بدست می آید.1)انتشار پلی مرهای تشکیل شده2)پلی مریزاسیون مونومرها و3)انعقاد یونی یا توده سازی پلی مرهای هیدروفیل. اگرچه روش های دیگری هم مثل تکنولوژی سیالات و انعکاس ذرات در قالبهای ضد آب(پرینت) هم به عنوان روش هایی برای تولید ذرات نانو به کار می رود(موهانراج و همکاران، 2006)
نانوذرات به صورت های مختلفی وجود دارند مثل آهن و آهن اکسیداز که به صورت فلزی می باشند. نانوذرات از مواد آهن دار و یا مواد فری مغناطیسی با اندازه ی کوچک (معمولا 10 تا20 نانومتر) بدست می آیند که می توانند نوع خاصی از مغناطیسم به نام سوپرمغناطیسم را ایجاد کنند. نانوذرات مغناطیسی Fe از لحاظ کاربردهای دیگر در زمینه ی ترکیبات الکتریکی اهمیت دارند(مثل ترنسفرمرها) و در سنسورها وترنسفرماتورها هم کاربرد دارند (کالوزا و همکاران[6]، 2008) چندین روش استفاده شده برای کشف ذرات نانوفلزی در نمونه های بافتی بزرگ یا بافتهای زنده بدست آمده، كه باعث رشد تشخیص و درمان بیماریها در سیستم عصبی مرکزی شده است(کوریدور و همکاران، 2009). یکی از نانوذراتی که امروزه به میزان زیادی کاربرد دارد نانو ذره ی تیتانیوم دی اکسید است(نوروزی و همکاران، 1390). از دید سم شناسی نانوذره ی تیتانیوم دی اکسید بسیار در مطالعات اكسیدهای فلزی مورد بررسی قرار گرفته است. یكی از دلایلی كه این نانوذره توجه زیادی را به خود جلب كرده تنوع استفاده از آن در صنعت است. نانوذره ی تیتانیوم دی اکسید اولین
نانوذره ای بود كه باعث ایجاد تحولاتی در عرصه ی صنعت و تحقیقات شد. این نانوذره معمولا به صورت معدنی و به سه فرم كریستالی با عناوین روتیل، آناتاز و بروكیت؛ و غیر كریستالی وجود دارد. نانوذره ی تیتانیوم دی اکسید در پوشش دهی سطوح، لامپهای الكترونی دوقطبی، اتاقك های نوری، اسپری های ضدعفونی كننده، كالاهای ورزشی و كرم های ضد آفتاب كاربرد دارد. از پیش نیز می دانستیم كه نانوذره ی تیتانیوم دی اکسید روی سیستم زیستی اثر دارد. نانوذره ی تیتانیوم با اثر بر روی سیستم ردوكس واكنشهای مختلف اكسیژنی(ROS) را در حضور اشعه ی UV راه می اندازد.(کیم و همکاران[7]، 2010).
نانوذرات در ابتدا توسط صنعتگران بین النهرین برای ساخت ظروف درخشان به کار رفت. نانوذرات در سال 1857 توسط آزمایش فارادی تحت عنوان” آزمایش ارتباط بین طلا (و دیگر عناصر) با نور” اثبات شد. ثابت شده است که موجودات محتلف هم می توانند نانوذرات را سنتز کنند. ازجمله: گیاهان، قارچ ها و باکتریها (ویتیا و همکاران[8]، 2011). در واقع نانوتکنولوژی یک صنعت رو به پیشرفت است که تاثیر آن بر روی اقتصاد، جامعه و محیط مشهود است. مهندسین علم نانو، آن را به 4 گروه تقسیم می کنند: (1): مواد با پایه ی کربنی، معمولا شامل فلورسنس، نانوتیوب های کربنی تک دیواره(SWCNT) و نانوتیوب های کربنی چند دیواره(MWCNT). (2): مواد با پایه ی فلزی مثل نقاط کوانتومی، نانوطلا، نانوروی، نانوآلومینیوم، و نانوذرات بر پایه ی اکسیدهای فلزی مثل تیتانیوم دی اکسید ، روی اکسید و آلومینیویم اکسید. (3): دندریمرز: که پلی مرهای با مقیاس نانو هستند که از اتصال واحدهای مستعد برنامه ریزی برای انجام عملکرد های شیمیایی ساخته می شوند. و (4): ترکیبی: که ترکیب نانوذرات با دیگر نانوذرات یا مواد بزرگترهستند که مواد جدیدی می سازند. مطالعات محدودی روی اثرات مثبت و منفی نانوذرات روی گیاهان انجام گرفته است(لین و همکاران[9]، 2007). مخلوطی از نانوذره ی روی اکسید و تیتانیوم دی اکسید بر روی افزایش نیترات ردوکتاز سویا[10]انجام گرفت که در طی آن توانایی جذب و استفاده ی آب و کود، تحریک سیستم آنتی اکسیدانی و جوانه زنی و رشد افزایش داشت(لو و همکاران[11]، 2002). گزارش ها حاکی از آن بود که نانوذره ی تیتانیوم دی اکسید، متابولیسم نیتروژن و فتوسنتز را افزایش داد و باعث بهبود رشد اسفناج شد(لین و همکاران، 2007).
1-2-1- انواع نانوذرات
با وجود اینکه نانوذرات و علم آن جدید می باشد و واژه های آن تنها مدتی است که در بین عموم، رواج یافته است، اما شناخت انواع آن و کاربردهای مختلف آن روز به روز بیشتر و پیشرفته تر می شود. چنانکه از انواع مختلف آن می توان به نانوذرات طلا، نقره، فلورسنس، تیتانیوم دی اکسید و… اشاره کرد. ذرات فلورسنس C60، نانوموادی کربنی و هیدروفوب با خاصیت حل شوندگی بالا در ترکیبات مختلف آلی و غیر آلی مثل، ویتامین ها، آمینواسیدها و مواد معدنی موجود در خاک هستند.
نانوذرات طلا(GNPs) دارای چندین خاصیت است که از جمله می توان به کاربرد آن در ساخت داروها و درمان بیماریها اشاره کرد. مقاومت سطحی طلا باعث شده است تا یکی از مهمترین مواد مورد استفاده در علم نانوتکنولوژی باشد. نانوکریستالهای طلا و آلیاژهای آن درون سلولهای باکتریهای لاکتیک اسید سنتز می شود. در مطالعات دیگری که انجام شده، باکتریها، اکتینومیستها، آرک ها[1] و قارچها با اتصال ذرات طلا، رسوب می کنند. مثلا PGP باسیلوس سوبتیلیس[2] و سودوموناس آئروژینوزا[3] ذرات کلوئیدی طلای درون سلولی و خارج سلولی را در حضور محلول AuCl 4- را رسوب می دهند. نانوذرات نقره(SNPs)؛ قدرت ضد باکتری بالایی حتی در غلظت های کم دارند. در مطالعات انجام شده بر روی نقره، نشان داد که حتی در بزرگترین اندازه وکمترین غلظت خاصیت مهارکنندگی رشد میکروبها را دارند. هرچند مکانیسم واقعی مهار رشد باکتریها توسط آن، هنوز مشخص نشده است(میشرا و همکاران، 2009).
2-2-1- 1نانوذره ی تیتانیوم دی اکسید[1](TiO2)
پیشرفت فناوری نانو و كاربردهای وسیع نانو ذرات در صنایع مختلف باعث شده است كه بررسی اثرات مخرب نانو مواد برروی موجودات اهمیت زیادی داشته باشد.امروزه از اكسید تیتانیوم بخاطر واكنش پذیری بالا و پایداری شیمیایی در برابر نور فرابنفش در خالص سازی آب، گندزدایی سطوح و پاكسازی هوا، ساخت سلولهای خورشیدی و حسگرهای پایه نیمه هادی و فوتوکاتالیست ها[1] استفاده میشود و كاربرد زیادی نیز در صنایع رنگ سازی و مواد آرایشی دارد.اکسید تیتانیوم در طبیعت به سه شكل روتایل، آناتاز و بروكیت یافت میشود كه روتایل پایدارترین شكل آن است. دو فاز آناتاز و بروكیت به ترتیب در حدود دمای 915 و 750 درجه ی سانتیگراد به روتایل تبدیل میشوند. (رضایی زارچی، 1390؛ ملک فر و همکاران، 1389)
[1] Photocatalyst
[1] Titanium Dioxide Nanoparticle
[1] archaea
[2] Basilus subitilis
[3] Psodomonas aeruginosa
[1] Mishra et al
[2] Coreedor et al
[3] Monica et al
[4] Mohanraj et al
[5] Anti Genisity
[6] Kaluza et al
[7] Kim et al
[8] Vithiya et al
[9] Lin et al
[10] Glycin max
[11] Lu et al
: سرطان معده شایع ترین سرطان در کشورهای آسیایی محسوب میشود و در ایران نیز به عنوان شایع ترین و اولین علت مرگ و میر به دلیل سرطان در میان مردان و دومین علت مرگ و میر در میان زنان است. یکی از عواملی که با سرطان معده ارتباط دارد، تغییر در ترکیب موکوس معده است که سطح اپیتلیال معده را پوشانده است. هدف: یکی از فراوان ترین پروتئینهای موجود در موکوس معده گاستروکین 1 است که توسط ژن GKN1 در انسان کد میشود. این پروتئین در عملکرد طبیعی معده مثل تمایز طبیعی سلولهای اپیتلیال معده، یکپارچگی مخاط و ترمیم سلولهای اپیتلیال معده پس از آسیب نقش مهمی ایفا می کند. بیان ژن GKN1 در سرطان معده کاهش می یابد و از این ژن به عنوان ژن سرکوب کننده تومور در معده نام برده می شود.
مواد و روش ها: با توجه به نقش مهم گاستروکین 1 در اپیتلیوم معده و کاهش بیان ژن GKN1 در سرطان معده و نقش تنظیمی پروموتر در بیان ژن ها، در این مطالعه 52 بیمار مبتلا به سرطان معده و 52 فرد سالم انتخاب شده و پلی مورفیسمهای تک نوکلئوتیدی قرار گرفته در ناحیه پروموتری ژن GKN1 با بهره گرفتن از توالی یابی و تکنیک Tetra-primer ARMS PCR بررسی گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی rs 4575760 با خطر ابتلا به سرطان معده ارتباط دارد (032/0=P , 1=df ,9/0-1/0 =%95CI ,42/0=OR). اما پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs 4072127 با خطر ابتلا به سرطان معده ارتباط ندارد ( 13/0 =P , 1 =df , 52/4 – 8/0=%95CI , 919/1 =OR).
فصل اول: کلیات
1-1- اپیدمیولوژی سرطان معده
سرطان معده چهارمین سرطان شایع در جهان است (1 و 2) و به عنوان اولین علت مرگ و میر به دلیل سرطان در مردان و دومین علت مرگ و میر در زنان شناخته شده است. با توجه به برآوردهای جهانی٬ سالیانه بیش از 930000 نفر به این بیماری مبتلا میشوند و حداقل 700000 نفر جان خود را از دست میدهند (3).
شیوع این سرطان در کشورهای مختلف تنوع گستردهای دارد به طوری که کشورهای ژاپن٬ کره٬ چین٬ شیلی٬ کاستاریکا و برزیل با میزان شیوع بیش از 20 نفر به ازای هر 100 هزار نفر نواحی پرخطر٬ بیشترین شیوع سرطان معده را دارند (3). نواحی با خطر متوسط کشورهایی هستند که بین 20-10 نفر مبتلا در هر 100 هزار نفر دارند که شامل کشورهای ایتالیا٬ انگلستان٬ آلمان٬ هلند و ترکیه میشود (3) و در نهایت، نواحی با خطر کم کشورهایی هستند که کمتر از 10 نفر مبتلا در هر 100 هزار نفر را دارند و آمریکا٬ کانادا٬ سوئد٬ دانمارک٬ مصر٬ هند و استرالیا را شامل میشود (3).
بر اساس مطالعات انجام گرفته، بروز سرطان در ایران 1/49 نفر در مردان و 9/25 نفر در زنان در هر 100 هزار نفر گزارش شده است;بنابراین ایران جزء کشورهای پرخطر محسوب میشود (3). اگرچه شیوع جهانی سرطان معده در سالهای اخیر به طور چشمگیری کاهش یافته است٬ اما شایع ترین سرطان در ایران به ویژه در شمال و شمال غرب ایران شناخته شده است (3 و 4).
میزان بروز این سرطان حتی در نواحی مختلف ایران نیز متفاوت است٬ در اردبیل بالاترین میزان شیوع سرطان معده را دارد و بعد از آن شهرهای سمنان، گلستان، شرق آذربایجان و تهران به ترتیب دارای بالاترین آمار ابتلا به سرطان معده در مردان و زنان در ایران هستند، در حالی که کمترین شیوع در کرمان (2/10 برای مردان و 1/5 برای زنان) گزارش شده است (3 و 4).
2-1- معده
دستگاه گوارش وظیفه هضم، جذب غذا و مواد مورد نیاز بدن و تبدیل آن به انرژی را بر عهده دارد. معده قسمتی از لوله گوارش است که بین روده کوچک و مری قرار دارد و وظیفه اصلی آن هضم غذا است. غذا پس از ورود به معده چند ساعت توقف کرده و در این مدت دچار هضم شیمیایی و فیزیکی میشود (5). معده از نظر آناتومی به چهار قسمت تقسیم میشود: کاردیا، فوندوس یا طاق معده، تنه (بدنه) و پیلور (شکل 1-1). هر یک از این بخش ها، سلول ها و عملکردهای مختلف دارند (6). ابتدا و انتهای معده با دو دریچه محدود شده است، دریچهای که مری را به معده وصل میکند، کاردیا، و دریچه ای که معده را به روده کوچک متصل میکند، پیلور نامیده میشود (5).
1-2-1- کاردیا
کاردیا یک نوار حلقوی باریک به عرض 3-5/1 سانتی متر و در محل اتصال مری به معده است. مخاط این ناحیه دارای غدد لوله ای ساده و شاخه دار است. قسمت انتهای این غدد اغلب چین خورده است و مجرای بزرگی دارد. اکثر سلول ها در این ناحیه لیزوزوم و موکوس ترشح میکنند و تعداد کمی نیز تولید کننده اسید میباشند (7).
2-2-1- طاق و تنه
فوندس (طاق) و تنه معده پر از غدد لوله ای معدی است که 7-3 غده لوله ای شاخه دار به داخل آن ها باز میشوند. پراکندگی سلولهای اپیتلیال در غدد معدی یکنواخت نیست. گردن این غدد از سلولهای بنیادی ، سلولهای موکوسی و جداری تشکیل شده است (7).
3-2-1- پیلور
پیلور دارای حفرههای معدی عمیقی است که غدد لوله ای شاخه دار به داخل آن ها باز میشوند. در مقایسه با غدد موجود در ناحیه کاردیا، غدد پیلوری دارای حفرههای عمیق تر و بخشهای ترشحی پیچیده کوتاه تری میباشد. این غدد، موکوس و همچنین مقادیر قابل توجهی از آنزیمهای لیزوزومی ترشح می کنند. سلولهای G که گاسترین، ترشح میکنند در بین سلولهای موکوسی غدد پیلوری قرار میگیرند. گاسترین، ترشح اسید توسط سلولهای جداری را تحریک میکند و رشد سلولهای زیر مخاط معده را تحریک میکند (7).
3-1- سلولهای موجود در غدد معده
سلولهای موجود در غدد معده از انواع مختلف سلول ها از جمله: سلولهای گردن مخاط، سلولهای جداری، سلولهای اصلی و سلولهای غدد درون ریز تشکیل شده است (6).
1-3-1- سلولهای گردن مخاط
سلولهایی هستند با شکل نامنظم که در حد فاصل سلولهای جداری یا مرز نشین فشرده شدهاند و با رنگآمیزی به سختی از سلولهای اصلی قابل تشخیص هستند. موکوس مترشحه از این سلولها اسیدی است و از موکوس مترشحه از سلولهای سطحی که خنثی میباشد، متفاوت است (6).
2-3-1- سلولهای تمایز نیافته
این سلولها به عنوان سلولهای بنیادی، با تکثیر و تمایز، همه سلولهای پوششی معده شامل سلولهای موکوسی، جداری، انترو اندوکرین و اصلی را جایگزین میکند. فعالیت این سلولها در هنگام آسیبهای اپیتلیال افزایش یافته و به التیام سریع زخم کمک میکند. در شرایط عادی سلولهای پوششی معده هر 4 – 3 روز تجدید میگردند (6).
3-3-1- سلول های اصلی
این سلول ها در تنه و قاعده غدد یافت میشوند. این سلولها دارای سیتوپلاسم و شبکه آندوپلاسمی زبر هستند که مشخصه سلولهای پروتئین ساز است. این سلولها، آنزیمهای پپسین برای تجزیه پروتئینها، لیپاز برای تجزیه چربیها و رنین برای انعقاد شیر را سنتز و ترشح میکنند (5).
4-3-1- سلولهای کناری یا جداری
سلولهای کناری، سلولهای اسیدوفیل هستند که در تمام قسمتهای غدد معدی یافت میشوند. این سلولها حاوی تعداد زیادی میتوکندری هستند. سطح سلولها دارای فرورفتگی عمیق و حاوی میکرویلیهای بلند هستند. سلولهای کناری مسئول ترشح اسید معده هستند. ترشح اسید معده توسط اعصاب کولینرژیک، هورمون گاسترین و هیستامین تحریک میگردد. این سلولها فاکتور داخلی معده را ترشح میکنند که باعث جذب ویتامین B12 میشود. در صورت عدم ترشح این فاکتور، جذب ویتامین B12 مختل شده و سنتز هموگلوبین صورت نمیگیرد و یک نوع کم خونی به وجود میآید (6).
5-3-1- سلولهای غدد درون ریز
ترشحات این سلولها از سطح قاعدهای به رگهای خونی منتقل میشود. این سلولها در فوندوس معده باعث ترشح سروتونین (برای تحریک عضلات جدار معده و روده) و در پیلور باعث ترشح گاسترین شده و باعث تحریک سلولهای کناری میشوند (5).