و طرح تحقیق
اهمیت صیانت از حقوق بشر در قرن معاصر کانون توجه پژوهشگران بوده است و از آنجایی که قسمت عمده پژوهش های مربوط به حقوق بشر در دنیای غرب انجام شده بر پژوهشگر ایرانی واجب است تا با نهادها، ابزارها، اسناد و حرکتهایی که در این راستا صورت گرفته، آشنا شوند.
اتحادیه اروپا از درون جامعه زغال و فولاد اروپا، جامعه انرژی اتمی اروپا و جامعه اروپا برخاسته است. جامعه اروپا میتواند قوانینی تصویب كند كه به اندازه قوانین هریک از كشورها اعتبار دارد. در رابطه با سیر تكوین اتحادیه اروپا باید گفت كه ابتدا معاهدة تأسیس جامعه زغال و فولاد اروپا[1] به وسیله شش كشور مؤسس (بلژیک ، آلمان، فرانسه، ایتالیا، لوكزامبورگ و هلند) در 18 آوریل 1951 در پاریس (معاهده پاریس ) منعقد و در بیست و سوم ژوئیه 1952 به اجرا گذاشته شد. چند سال بعد، معاهدات رم ( بیست و پنجم مارس 1957) منجر به تشکیل جامعه اقتصادی اروپا[2] و جامعه انرژی اتمی اروپا [3]شد. با به اجرا گذاشته شدن معاهدات مذكور در اول ژانویه 1958، این دو سازمان كار خود را شروع كردند. تأسیس اتحادیه اروپا به وسیله معاهدة ماستریخت گام دیگری برای تحقق وحدت سیاسی در اروپا بود. این معاهده در هفتم فوریه 1992 در ماستریخت امضا و در اول نوامبر 1993 لازم الاجرا شد.
قبل از آن شورای اروپا در پنجم می 1949 تشکیل شد و اولین و مهمترین هدف خود را مقوله حقوق بشر قرار داد. لذا از همان آغاز فعالیت شورای اروپا، مساعی زیادی در این راستا انجام گرفت که در نهایت به تصویب پیمان اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی منجر شد. پیمان مذکور در چهارم نوامبر 1950 جهت امضاء کشورهای اروپایی در رم افتتاح گردید و پس از تسلیم دهمین سند تصویب در سپتامبر 1953 لازم الاجرا شد. هدف تنظیم کنندگان پیمان، اتخاذ اقدامات اولیه در جهت اجرای جمعی حقوق ویژه مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد ( 1948) بود.
باید دانست که پیمان اروپایی حقوق بشر از همه حقوق احصاء شده توسط اعلامیه جهانی، حمایت نمی کند بلکه تنها از آن دسته از حقوقی که امکان اعمال مستقیم دارند، حمایت می کند؛ بنابراین حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در پیمان درج نشده اند. این دسته از حقوق بعدها در قالب یک اعلامیه دیگر تحت عنوان منشور اجتماعی اروپا در آمد که در هجدهم اکتبر 1961 در تورین ایتالیا امضاء شد و از بیست و ششم فوریه 1965 لازم الاجرا شد. این منشور ملزم به تامین حمایت اقتصادی و اجتماعی از اعضاست که بنابر شیوه ملل متحد، موضوع قرارداد مستقلی از قراردادهایی است که موضوع آن حمیات از حقوق مدنی و سیاسی اعضاست.
پیمان اروپایی حقوق بشر برای اولین بار برای حمایت از حقوق بشر (یا حداقل برخی از مصادیق حقوق بشر) یک سازوکار اجرایی، پیش بینی می نمود که بعدها به موفق ترین و کارآمدترین سیستم حمایتی در این زمینه بدل شد. امروزه پیمان اروپایی حقوق بشر دارای شهرت و اعتبار خاصی بوده که در قلمرو جغرافیایی خود بدست آورده است. این اعتبار و شهرت به تاسیس اولین دادگاه اروپایی حقوق بشر به
وسیله این پیمان مربوط می شود که در نوع خود اقدامی بیسابقه در طول تاریخ است. سیستم انعکس یافته در پیمان بعدها از سوی دول آمریکایی و آفریقایی مورد تقلید قرار گرفت. همانگونه که از عنوان پایان نامه بر می آید در نگارش متن تلاش شده تا حد امکان سازوکار اروپایی حفظ و حمایت حقوق بشر معرفی گردد.
آنچه در این پایان نامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت، سازوکار اروپایی حمایت از حقوق بشر است، این موضوع فاقد پیشینه پژوهشی بوده؛ اما به دلایل متعددی انجام این تحقیق ضروری بهنظر میرسد.
بهعنوان مثال پایان نامههای که پیش از این در این خصوص ارائه شده هر یک از یک جنبه خاص به مساله توجه داشته و در واقع به یک بعد تخصصصی از موضوع پرداختهاند. یکی از نگارندگان موضوع پژوهش خود را بررسی نظام شکایت فردی در پیمان اروپایی حقوق بشر قرار داده و دیگری آن را در رابطه با امور کیفری بررسی کرده و تعدادی دیگر آراء آن را در امور کیفری تجزیه و تحلیل نموده اند. اما این پایان نامه بر آن است که سازوکار حمایتی حقوق بشر در اروپا را از لحاظ تعامل اتحادیه اروپا و پیمان اروپایی حقوق بشر بهعنوان یکی از ارگانهای شورای اروپا مورد بررسی قرار دهد.
هدف از نوشتن این تحقیق این است که با توجه به این که در زمینه حقوق بشر پژوهش گسترده و مناسبی در ایران نشده است؛ فلذا استفاده از تجربیات اروپا در احترام و رعایت حقوق بشر می تواند راهگشا باشد. ازسوی دیگر با شناسایی نقاط قوت سیستم اروپایی حقوق بشر و شناسایی نقاط ضعف و عدم اعمال استانداردهای بین المللی حقوق بشر زمینه دستیابی به استانداردهای بین المللی و پیشرفت های حمایتی و نظارتی حقوق بشر فراهم می شود.
در حوزه علوم انسانی بیشتر تحقیقها به صورت کتابخانهای انجام میگیرد. تحقیق کتابخانهای تحقیقی است که در آن نگارنده با رجوع به منابع معتبر اعم از کتاب، مقاله، پایان نامه، سایتهای معتبر اینترنتی به انجام تحقیق می پردازد. بهتر است گفته شود که کتابخانه روش تحقیق نیست و در واقع کتابخانه محیط تحقیق و کتب، مقاله، پایان نامه و … ابزارهای گردآوری تحقیق میباشند. در این رساله نیز نگارنده با بهره گرفتن از همین روش به منابع مختلف رجوع و با یادداشت مطالب و فیشبرداری به جمعآوری و در نهایت یکسان سازی و تحلیل آن پرداخته است. از حیث ماهیت روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است برخی از مفاهیم در ابتدای هر تحقیق نیاز به توصیف و بازشناساندن به خواننده را دارند. ممکن است هر خواننده نسبتاً حرفهای آشنایی نسبی با موضوع داشته باشد اما توصیف جامع مفاهیم لازم است در این پایان نامه برخی از مفاهیم نیاز به توصیف دارند.
اما سوالاتی که در این پایان نامه در صدد پاسخ به آنها هستیم عبارتند از اینکه:
1 ـ چه راهکارها و سازوکارهایی برای حمایت از حقوق بشر و نظارت بر حسن اجرای آن در قوانین اتحادیه اروپایی پیش بینی شده است؟
2 ـ مهمترین سازوکارهایی حمایتی و نظارتی حقوق بشر در اروپا کدامند؟
3 ـ مهمترین چالش های موجود در زمینه حقوق بشر در اروپا کدامند؟
[1] . ECSC
[2] . EEC
[3] . Erratum
– کلیات
فصل اول-نقد مبانی شرعی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران
مبحث اول-حدود
مبحث دوم-قصاص
مبحث سوم-دیات
مبحث چهارم- تعزیرات
فصل دوم-نقد مبانی اخلاقی فلسفه اخلاق
مبحث اول-نقد مبانی اخلاقی جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی
مبحث دوم-نقد مبانی اخلاقی جرایم علیه تکالیف خانوادگی
فصل سوم-نقد حفظ مصلحت عامه به عنوان یکی از مبانی جرم انگاری
مبحث اول-نقد مبانی حفظ مصلحت عامه در جرایم تعزیری (غیر شرعی)
مبحث دوم-نقد مبانی حفظ مصلحت عامه در جرایم بازدارنده
مبحث سوم- نقد مبانی حفظ مصلحت عامه در جرایم پراکنده کیفری
نقد مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران
1-بیان مسئله
طرح مقوله مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران و تشریح آن در حدود و ثغور لازم مسئله ای است که در این تحقیق بدان پرداخته ایم .در واقع در این رساله برآنیم که این مسئله را روشن و شفاف سازیم که آیا مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران با واقعیات موجود و آنچه در جامعه اتفاق می افتد مطابقت دارد یا خیر؟آیا انتظارات واقعی از دستگاه قضایی و سیستم عدالت کیفری برآورده می شود؟تعیین چگونگی ماهیت کیفری جرم انگاری در حقوق کیفری ایران از جمله دیگر مباحث است.فی الواقع تشخیص رابطه ای که کشف روند جرم انگاری بر شیوه قانون نویسی و قانون گذاری دارد نیز دارای اهمیت می باشد.
2-سوالات تحقیق
تحقیق پیش رو در ابتدا با طرح سوالاتی در طرح مقدماتی روبرو بوده است که به ذکر آن می پردازیم.
-1سوال اصلی تحقیق آن است که مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران به خصوص در جرایم تعزیری و بازدارنده کدام اند؟در واقع با بررسی ماهیت و علت وجودی و توجه به فلسفه جرم دانستن مواردی که مطرح می کنیم در حد بضاعت نگارنده به سوال مذکور در جای جای تحقیق پاسخ داده می شود.
-2اما باید توجه نمود که پرسش مذکور لاجرم پرسش های دیگری را نیز در پی خواهد داشت.از جمله آنکه دستگاه قانونگذاری یا پارلمان کشور تا چه حد به مبانی و اصول جرم انگاری در وضع قانون خود را مقید و پای بند می داند؟
-3سوال دیگر آنکه به فرض تشخیصی درست جرم انگاری آیا اقدام مقنن در فرایندهای دیگر جرم انگاری،مثلا در تعیین نوع و مقدار مجازات اقدام صحیحی است یا خیر؟
پاسخ به سوالات مذکور و از این دست سوالات در این رساله مد نظر قرار گرفته و به تناسب موضوع در هر مبحث بدان پاسخ گفته ایم.
3-فرضیه های اصلی تحقیق
در درجه اول اعتقادات مذهبی و پس از آن حفظ نظم عمومی مهمترین مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران می باشند.در واقع فرضیه اصلی تحقیق مورد مذکور است.در ثانی مقنن در برخی از جرم انگاریها به خصوص در قلمرو جرایم تعزیری و بازدارنده از حدود مبانی پیش گفته عدول کرده است.به عبارت دیگر در این موارد جرم انگاریها نه در قلمرو مذهب قابل توجیه است و نه در قلمرو مصلحت و حفظ نظم جامعه.
از آن جا که مبانی جرم انگاری یکی از عمده مسائل مورد بحث می باشد باید دانست که در جرایم تعزیری و بازدارنده قانونگذار مبنایی را مد نظر داشته که بر آن اساس آن مبانی اقدام به جرم انگاری نموده است.مورد دیگر بررسی عملکرد قانونگذار با توجه به روند جرم انگاری می باشد.مبنایی که قانونگذار نیز برای جرم انگاری در بحث های مختلف مد نظر قرار داشته بررسی خواهند شد.
4-پیشینه تحقیق
در خصوص جرم انگاری و مبانی آن به صورت پرآکنده در کتب حقوق کیفری به تناسب بحث سخن گفته اند،اما کمتر مجموعه مدونی حداقل به صورت کتاب یا مقاله پایان نامه و… موجود بوده و به صورت یک مجموعه مدون اختصاصی دردست می باشد.مقالات و کتب و متون علمی که در این زمینه وجود دارند بیشتر به تئوریها و بحث های نظری پرداخته و هیچ یک به نقد مبانی و علل وجودی نپرداخته اند.از این رو به نظر می رسد تحقیق حاضر اولین متنی باشد که به صورت مستقل و مجزا مبانی جرم انگاری را در حقوق کیفری ایران به نقد و چالش کشیده باشد و هم از این روست که رساله جدید بوده و دارای جنبه نوآوری می باشد.
5-ضرورت انجام تحقیق
از آن جا که پیشتر نیز بدان اشاره گشت تا به حال تحقیق مستقلی در این زمینه به شرح و نقد مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران نپرداخته است،ضروری دانستیم تا در این زمینه تحقیق مستقلی را ارائه کنیم.در واقع کمبود منبع مستقلی در این زمینه ما را بر آن داشت که دست به چنین کاری،هر چند کوچک و در حد بضاعت نویسنده بزنیم.
اهمیت این اثر در آنجا آشکار می شود که بدانیم قانونگذار در مقام انصاف و عدالت به قانونگذاری پرداخته یا در مقام رعب و وحشت و ایجاد سیطره حکومتی بوده است،لذا فعالیت در این زمینه شجاعت و شهامت می طلبد که در راستای اعتلای فرهنگ و سیستم حقوقی کشور گام برداریم.
6-اهداف تحقیق
تحقیق حاضر از دو جهت علمی و تئوری و آکادمیک و هم از جهت عملی حائز اهمیت است و می تواند مورد استفاده اهل علم و دانشجویان از جهت تئوریک و هم مورد استفاده قضات و وکلاء و قانونگذاران مانند کمسیونهای حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی و اعضاء محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجموعه دستگاه قانونگذاری کشور با توجه به این که عملا قانونگذار واحد در کشور وجود ندارد و… از جنبه عملی قضیه قرار گیرد.
7-روش تحقیق
در این رساله از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بهره برده ایم که در آن علاوه بر توصیف عین واقعی و تنظیم خصوصیات یک موقعیت و یا یک موضوع به بررسی امکان روابط علی و معلولی از طریق مطالعه و تحلیل داده ها می پردازیم.از آن جا که قسمت اعظم و مهم کار توصیف مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران است با مراجعه به کتب و پایان نامه ها و مقالات حقوقی و همچنین سایتهای اینترنتی به تبیین و تشریح موضوع خواهیم پرداخت.بنابراین روش تحقیق با گردآوری داده ها و در نهایت رسیدن به استقراء و نتیجه نهایی صورت خواهد گرفت.
بنابراین به طور کلی باید گفت در این تحقیق پس از بیان موضوعات از نقطه نظر علمی به بررسی تمام داده ها و اظهارات ارائه شده توسط دانشمندان پرداخته،و حسب مورد عقاید آنان را با یکدیگر مقایسه کرده و به این نتیجه خواهیم رسید که آیا مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران فاقد ایرادات و اشکالات ماهوی است یا خیر؟
8-توجیه پلان
رساله ای که پیش رو دارید از سه فصل اصلی تشکیل شده است که فصل اول آن به نقد مبانی شرعی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران اختصاص دارد.در این فصل در چهار مبحث مستقل در حدود،قصاص،دیات و تعزیرات شرعی مبانی شرعی جرم انگاری را نقد و بررسی خواهیم کرد.اما در دومین فصل به شرح و توضیح و نقد مبانی اخلاقی جرم انگاری خواهیم رسید.در این فصل در دو مبحث ابتدا نقد مبانی اخلاقی جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی را بررسی کرده و سپس مبانی اخلاقی جرایم علیه تکالیف خانوادگی را نقد خواهیم کرد.فصل سوم رساله به نقد حفظ مصلحت عامه به عنوان یکی از مبانی جرم انگاری اختصاص دارد.این فصل دارای سه مبحث خواهد بود که به ترتیب نقد مبانی حفظ مصلحت عامه در جرایم تعزیری(غیر شرعی)،نقد مبانی حفظ مصلحت عامه در جرایم بازدارنده و نهایتا نقد مبانی حفظ مصلحت عامه در سایر جرایم پراکنده کیفری اختصاص دارد.
به طور کلی بازاریابی علمی، در میان بانک های ایران واژه جدیدی است. چرا که بازاریابی زمانی ضرورت پیدا می کند که سازمان با محیطی رقابتی مواجه گردد، صنعت بانکداری ایران در دهه اخیر با تغییرات و تحولاتی در عرصه مقررات زدایی، شروع فعالیت موسسات اعتباری و بانک های خصوصی، تکنولوژی های ارائه خدمت و تعیین اهداف رشد از جانب بانک هایی که غالبا دولتی هستند، رفته رفته به سوی رقابتی شدن پیش می رود. به نظر می رسد رویکرد بانک ها از بانک مداری و شعبه مداری در حال تغییر به سمت رویکرد مشتری مداری است. در چند سال اخیر اکثر بانک های کشور اقدام به دایر کردن واحدهای بازاریابی و تحقیقات بازار کردند که این خود دلیلی روشن بر حرکت این صنعت به سوی رقابتی شدن است، بدون تردید در آینده نزدیک شاهد شدت یافتن آن نیز خواهیم بود. دراین تحقیق به منظورشناسایی موثرترین عامل در جذب سپرده ها دربانک حکمت ایرانیان ازدیدگاه مشتریان یک سری پرسشنامه که بااستفاده ازروش دلفی ازمتخصصین وصاحبنظران استفاده ومواردتکمیل گردیدکه محتوای 21سوال که هر سه سوال مربوط به یک فرضیه می باشند.
پرسشنامه مشتریان در بانک مذکور مورد تحقیق بین 385نفربطور تصادفی توزیع وبه سوالات مزبور پاسخ دادنددراین پژوهش برای اعتبار سنجی پرسشنامه از ملاك x2كارل پیرسن استفاده شده كه یكبار كل پرسشنامه مربوط به مشتریان به وسیله این آزمون مورد بررسی قرارگرفت وباردیگرتك تكفرضیه هابوسیله آزمون ذكرشده مورد بررسی قرارگرفته است كه درنتیجه فرضیه h1موردقبول واقع شده نشان دادكل پرسشنامه مربوط به مشتریان ونیزتك تك فرضیه هادارای اعتبار كافی می باشد. برای اولویت بندی مولفه های تاثیرگذار در فروضات ونیز اولویت خود فرضیات ومقایسه آنهابایکدیگر از آزمون فریدمن استفاده شده است .
باتوجه به داده های بدست آمده درباره عوامل موثربرجذب سپرده هادربانک حکمت ایرانیان از طرف پاسخ دهندگان اولویت بندی شاخص ها توسط آزمون فریدمن ، بدین ترتیب بدست آمد:
فرضیه چهارم (مهارت کارکنان در ارئه خدمات بانکی در جذب سپرده ها) با رتبه 47/5مهمترین فرضیه است وپس از آن ، به ترتیب ، فرضیه اول(محل یا موقعیت شعب ) با رتبه 37/4 ،فرضیه سوم (قیمت یاسودبانکی )بارتبه 69/3، فرضیه های پنجم وهفتم (خدمات وارائه فرایندهای نوین ) بارتبه 83/3 ، ودرنهایت فرضیه ششم (ابزار وامکانات فیزیکی ) بارتبه 40/3 ،قراردارند .
1-1 بیان مساله
به طور کلی بازاریابی علمی، در میان بانک های ایران واژه جدیدی است. چرا که بازاریابی زمانی ضرورت پیدا می کند که سازمان با محیطی رقابتی مواجه گردد، صنعت بانکداری ایران در دهه اخیر با تغییراتوتحولاتیدرعرصه مقرارت زدایی، شروع فعالیت موسسات اعتباری و بانکهای خصوصی، تکنولوژی های ارائه خدمت و تعیین اهداف رشداز جانب بانک هایی که غالبا دولتی هستند، رفته رفته به سوی رقابتی شدن پیش می رود. به نظر میرسد رویکرد بانک ها ازبانک مداری و شعبه مداری در حال تغییر به سمت رویکرد مشتری مداری است. در چند سال اخیر اکثر بانک های کشور اقدام به دایر کردن واحدهای بازاریابی و تحقیقات بازار کردند که این خوددلیلیروشن بر حرکت این صنعت به سوی رقابتی شدن است، بدون تردید در آینده نزدیک شاهد شدت یافتن آن نیز خواهیم بود.
درسالهایاخیر، صنعتبانکداریشاهدرقابتشدیدتوامبافرصتهاوتهدیدهایزیادیبوده است.به طورمسلم هیچبانکینمیتواندارائهدهندهتمامیخدماتممکنباشدودرزمینهخدماتیکهارائهمیدهد،بهترینباشد. بانکهامیتوانندبابررسینقاطقوتخویشوفرصتهایموجوددربازار،استراتژی هاییراپیشبگیرندکهبه یک جایگاهرقابتیمناسبدربازاردستیابند.اینتحقیق بعضی از مباحث مرتبط با جایگاه یابی بانک را مورد بررسیقرارمیدهد.شیوه هاییکهبتوانازطریقآنهابهموقعیتهایمتمایزینسبتبهرقبادست یافت. بانکداری، ورودی ها و خروجیهای گوناگونی دارد. بانکها با انجام عملیات بانکداری، ورودی هایاین سیستمرا بهخروجیهایآنتبدیلمی کنند.بانکهااعمازدولتییاخصوصیدررقابتیتنگاتنگبایکدیگرهستند.واقعیتآناستکهدراینرقابت،پیروزیبابانکهاییاستکهسهمبیشتریازبازارراباکمترینهزینهبهخوداختصاصدهند.اینامرمستلزمطراحیواجرای راهبردهای خوب بازاریابی است. شناخت ارتباطات و تعامل بین سیستم بازاریابی و سایر سیستم ها در بانکداری ،نقش مهمی دراین زمینه دارد.
بازاریابی در هر بانک، یک سیستم فرعی محسوب می شود که با تمامی سیستم های فرعی بانک و در نتیجه با سیستم اصلی که تمامیت بانک محسوب می شود، در تعامل است. ارتقای سیستم بازاریابی، باعث ارتقای سایر سیستمها و در نتیجه ارتقای کل بانک می شود و از سوی دیگر ارتقای سایر سیستمها نیز بر سیستم بازاریابی مؤثر است .
نظام بانکی در اقتصاد مبتنی بر بازار مسئولیت بسیار سنگینی دارد و یکی از مهمترین اجزای اقتصاد کشور است. رشد و شکوفایی و رکود ساختار اقتصادی کشورها با طرز کار مؤسسات بانکی ارتباط نزدیک دارد. فعالیت بهینه بانکها و استفاده مؤثر از ابزار بازاریابی برای تحقق اهدافشاناز جمله بهره برداری از سرمایه و تجهیز آن بر فعالیتهای مختلف اقتصادی و وضع کلی اقتصاد کشور بسیار مؤثر است. از دهه ۱۹۶۰ تاکنون بسیاری از بانکهای ایرانی به طور محدود درصدد پیادهکردن اصول بازاریابی برآمدهاند. این در حالی است که با در نظر گرفتن سود نسبتاً ناچیز سیسـتم بانکی در ایران و عدم کارآیی و اثر بخشی شعب بانکها در زمینه بازاریابی و روابط با مشتریان، بانکهای ایرانی شدیداً به بازاریابی نیازمندند و سیستم بانکی ایران مستلزم تحولی در این زمینه است.
بازاریابی پیرامون ما را احاطه کرده و برماست که درباره آن آگاهیهای لازم را کسب کنیم. بازاریابی نه فقط مورد استفاده شرکتهای تولیدی، عمدهفروشان و خردهفروشان قرار میگیرد، بلکه دیگر مؤسسات و بانکها نیز از آن سود میجویند. بانک ها اغلب برای موفقیت در ارائه خدمات خود، اقدام به بازاریابی می کنند. ولی متاسفانه به دلیل عدمآشنایی با بازاریابی بانکی، تنها از روندهای سنتی بازاریابی به صورت کاملاً پراکنده و بی ارتباط با هدف اصلی بانک، استفاده می کنند. رسالت واقعی بازاریابان درک نیاز و خواسته های مشتریان و ارائه راهکارهایی است که رضایت مشتریان را در پی داشته باشد و همچنین دعوت ازکلیه کارکنان سازمان برای اینکه به مشتری فکرکنند و به او خدمت رسانند.
تمام کارکنان بانک ها باید درباره تعیین و تقسیم یک بازار و کیفیت وارائه خدمات به مشتریان که به عنوان هدف انتخاب شده اند، شناخت لازم راکسب کنند.کارکنان باید برای هرچه جذابتر و اقتصادیتر کردن قسمت فروش، شیوه های قیمت گذاری را به خوبی بدانند. امـروزه به این حقیقت پی برده اند کهکـسب سود فقط از طریق جلب توجه مشتریان و سهم بازار بیشتر امکـان پذیر است.
نتیجه آنکه بانک ها باید ” تصور ذهنی مثبت ” خود را توسعه دهند. با آموزش و ایجاد انگیزه و پرورش کارکنان خود همان کوشش راکه برای درک نیازهای مشتریان خود بکار میبرند، برای ارزیابی تصویر ذهنی مشتریان نیز به کار برند.
بانک هاییکه تحت مفهوم بازاریابی عمل می کنند، برای موفقیت باید خدماتیرا به مشتریان ارائه کنند که بهترازرقبا نیازهای وی را برآوردهسازند. بنابراینخطمشی بازاریابی باید، نه فقط نیازهای مشتریان هدف، بلکه خط مشی رقبا را مد نظر داشته باشد و همچنین بانکها باید اهداف، نقاط ضعف و قوت، خط مشی و الگوهای واکنشی خود را مورد ارزیابی قرار دهند.
هر پژوهش در واقع با قصد پاسخگویی و راه حل یابی برای یک مساله اصلی كه درقالبیكپرسش ظهور كرده است آغاز می شود .در این پژوهش قصد بر آن است كه به یک سئوال پاسخ داده شودكه: آیا تبلیغات، كیفیت ارائه خدمات ، محل و موقعیت شعب ، و برخورد با مشتری، مکان، فرایند، مردم و … در جذب سپرده ها موثر است؟
با توجه به رقابتی شدن محیط و افزایش جذب سپردهها در جهت كارآمدی بانكها و به تبع آن فراهم نمودن امكان رقابت از جمله مسائلی است كه بانكهای تجاری با آن مواجهند .بانك حکمت ایرانیان نیز از جمله بانكهایی است كه از این مقوله مستثنی نیست و یكی از مسائل اساسی فراروی این بانك مشابه سایر بانكها افزایش جذب سپردههاست .
(1-1-1)پایگاه نظری (چارچوب نظری)
با توجه به نقش موثر و حادی كه امروزه پول ، بانك وبانكداری در رشد اقتصادی و اجتماعی جوامع ایفاء می نماید شبكه بانكی كشور در زمینه رسیدن به هدفهای كشور، وظیفه بسیار بزرگی را بر عهده دارد و باید بكوشد كه به نحوی موثر و ثمر بخش در تحقق آرمانهای جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش سهیم باشد. اعطای مجوز ایجاد بانكها و موسساتاعتباریخصوصی ، بانكهای تجاری موجودكه ساختاری دولتی دارند را با چالشی جدید مواجه نموده است لذاطراحیراهكارهای مناسب فعالیت های بانكها در محیط رقابتی ضرورت دارد كه بر اهمیت انجام چنین پژوهشهایی صحه بگذارد.
جامعه امروز از شبكه بانكی كشور توقع دارد ضمن كوشش در جلب وجذب پس اندازها، سالمترین روش تخصیص اعتبارات به بخشهای مختلف اقتصادی را انتخاب نماید.
به عبارت دیگر از ابزار پولی كه پس انداز كنندگاندراختیاراوقرارمی دهند به نفع كشور استفاده نماید.
فعالیت در زمینه جلب و جذب سپردهها موجب می شود كه مدیریت بانك با بكارگرفتن منابعی كه در اختیار میگیرد از طریق اعطای وام و انجام سرمایه گذاری در زمینه های مختلف ایجاد درآمدكند.
از اینرو سپرده ها به عنوان اصلیترین عامل تجهیز منابع و تشكیل سرمایه بهحسابمی آیند.سیاست گذاران اقتصادی زمانی در اجرای برنامه های خود موفق خواهند بود كه برنامه ریزی دقیقی در جهت جذب هر چه بیشتر سپردهها به عملآورند .
خط مشیهاییكه مدیریت بانکها در مورد سپردهها تنظیم میكنند در مقایسه با وظایف جهت سلامت عملیات بانك در حال حاضر و رشد و توسعه بانك درآینده از جمله حیاتی ترین وظایف محسوب می شوند .
سپردهها بهخودیخود درحالت ركود نهتنها ارزشی برای بانكندارند، بلكه خدماتی كه لازمه نگهداری این حسابهاست هزینه قابل توجهی را به بانك تحمیل میكنند. بنابراین سپردهها هنگامی برای بانك معنا و مفهوم پیدا میكنند كه به دارایی مولد درآمد تبدیل گردند. درآمد حاصل از جمعآوری سپردهها درآمدی است كه از پرداخت تسهیلات و سرمایه گذاریها به دست میآید. از اینرو اگر بانكداری نتواند محل سودآوری برای به كارگرفتن وجوه پیدا كند لزوم پذیرش سپردهها قابل تردید خواهد بود.
در جهان تجارت بانك یک متولی، وام دهنده و واسطه انتقال پول بین صاحبان سپرده عمل مینماید. پرواضح است كه بانك پس از جذب سپردهها می تواند به سایر وظایف خود جامه عمل بپوشاند.
(1-1-2)جایگاه بانك در بازار سرمایه
واحدهای اقتصادی برای تأمین مالی عملیات خود، نیازمند مبالغ متنابهی سرمایه هستندكه این سرمایه می تواند به كاربرد فوق صرف رشد و توسعه آنها شود.
بازارهایی مالی به واحد های اقتصادی این امكان را می دهند كه تا بافروش اوراق بهادار، وجوه مورد نیاز خود را تامین كنند . همزمان با تامین مالی واحدهای اقتصادی، سرمایه گذاران نیزوجوه مازادخود را سرمایه گذاری میكنندوبازدهی مناسبی راازاین طریقكسبمینمایند بازارهای مالی یک مسیر ارتباطیرا بین سرمایه گذاران و قرضكنندگان ایجاد میكنند. افزون بر این بازارهای مالی با واریزكردن وجوه بطرف كسانیكه استفاده بهتری از وجوه به عمل میآورند در واقع یكی از وظایف اصلی خود را در جهت تخصیص بهینه منابع انجام می دهند ( برازنده تر ، 1389 ص 13)
مهمترین وظایف موسسه تامین سرمایه با بانكهای سرمایه گذاری را می توان مشاهده ، تضمین فروش اوراق بهادار و بازاریابی دانست . این موسسه ها بدلیل سابقه در فروش اوراق بهادار، می توانند به مشتریان خود ، درهنگام برنامه ریزی برای انتشار اوراق بهادار جدید خدمات مشاورهای ارائهدهند .این مشاوره شامل اطلاعات دربارهنوع اوراق بهاداریكه باید فروخته شود ، نحوه عرضه آن ، قیمت و زمان فروش می باشد .
وظیفه تضمین فروشاوراق بهادار شامل خرید اوراق بهادار توسطموسسه تامین سرمایه در بانك سرمایه گذاری و قبول خطر فروش مجدد آن به سرمایه است . بانك سرمایه گذاری تا زمان فروش اوراق بهادار مالك آن است و با تضمیین فروش اوراق بهادار، در واقع متحمل خطر شده است .
وظیفهدیگر بانكهای سرمایه گذاری بازاریابی است اوراق بهادار معمولاً بوسیله یک گروه بفروش میرود كه شامل بخش فروش سندیكای تضمینكننده فروش و كارگزاریهای انتخاب شده می باشد.
ابتدا صادركننده اوراق بهادار،بهكمك بانك سرمایه گذاری نخستین، كار طراحی جزئیات خاص فروش را آغاز میكنند . تمام مدارك ، طبق قوانین و مقررات دولتی تهیه می شود و صادركننده اوراق بهادار یک آگهی پذیره نویس منتشر مینمایدكه شامل اطلاعات جامعی درباره شركت و اوراق بهادار منتشر شده بوده و نزد مقامات قانونی ذیربط ثبت شده است.
در مرحله بعد شركت با بانك سرمایه گذاری مد نظر كه تضمین كننده فروش اوراق بهادار است وارد معامله می شود و نخستین قرارداد را با شركت امضاء می كند.
وظیفه دیگر بانك های سرمایه گذاری تعیین قیمت سهام منتشر شده است كه باید قیمت آنقدرمناسب و معقول باشد تا افراد راجلب نماید.
(1-1-3)نقش بانك.
در یک ساختار مالی مطلوب، بازار پول و بازار سرمایه هر دو باید فعال باشند اما اغلب ساخت مالی كشورها متكی به بانك یا متكی به اوراق بهادار میباشد.
در ساختار مالی متكی به بانك، بازار پول نسبت به بازار سرمایه نقش عمدهتری را در بازار مالی بازی میكند و فعالتر است بدین معنی كه بانك ها وامهای كوتاه مدت و بلند مدت را در اختیار مشتریان قرار می دهند و خدمات بانكی را به صورت بانكداری تجاری، سرمایه گذاری و تخصصی به عموم عرضه میكنند ( كشتكار 1378 ص:58)
بانكها از مهمترین موسسات مالی بازار پول در هر كشور محسوب میشوند. وظیفه اصلی آنها جمعآوری وجوه پساندازكنندگان و اعطای تسهیلات مالی به اشخاصیاست كه نیازمند امكانات مالی جهت كسب وكار هستند در این رهگذر بانكها علاوه بر نقش فعال و سازندهای كه در فعالیتهای اقتصادی دارند از محل اختلاف نرخهای سود دریافتی و پرداختی منتفع میشوند( دلقندی 1389 ص: 61)
(1-1-4)نقش سپردههادرتداوم بانكها
جمعآوری، جلب و جذب انواع سپردهها و تخصیص آن برای تامین نیازهای مالی فعالیتهای گوناگون اقتصادی از مهمترین عملیات بانكی به شمار میرود به عبارت دیگر بانك ها واسطه بین سپردهگذاران و متقاضیان تسهیلات هستند و با بهره گرفتن از منابع خودو سپردههای مردم مبادرت به اعطای تسهیلات مورد نیاز متقاضیان میكنند.
(1-1-5)تاثیر جذب سپرده ها در بخش عملكرد بانكها:
یكی از مهمترین وظایف بانكهارا میتوان جذب و دراختیار گرفتن وجوه نزد مردم در قالب انواع سپرده ها و حساب ها و بكارگیری اینسپردهها در فرایند اقتصادی دانسته و از طرف دیگر در سیستم بانكداری اسلامی سپردهگذاران عموماً به عنوان شركای بانك مطرح میشوند و لاجرم رابطه بین سپردهگذاران و بانك های عامل می تواند از حساسیت ویژهای برخوردار باشند چرا كه در سیستمهای كلاسیک بانكداری اسلامی به علت اینكه سپردهگذاران بعنوان شریک بانك در منابع ناشی از معاملات مطرح میشوند چگونگی عملكرد بانكمیتواندنقش موثری در جذب سپردهگذاری داشته باشد(بختیاری 79 ص:196)
(1-1-6)عوامل موثر بر جذب سپرده ها:
عوامل متعددی درجذب منابع بانكی تاثیرگذار می باشدكه میتوان ازآنها به عنوان انگیزه های اساسی پس اندازنام برد.
دركشورهای درحال توسعه بویژه باتغییراتی كه درساختاراجتماعی فرهنگیواقتصادیآنها بوجود آمده است شباهت هایی باانگیزه پس اندازدركشورصنعتی وجود دارد این عوامل عبارتنداز:
كیفیت ارائه خدمات – محل یا موقعیت شعب– قیمت خدمات وتبلیغات نیرویانسانیفرایند وتجهیزات می باشدكه تحت عنوان: 7p of service marketing مطرح شده اند.
(1-2)آمیخته بازاریابی:[1]
از جمله مهمترین و اصلیترین بخش در فرایند بازاریابی بانکی به شمار میرود . تصمیم گیری در مورد ویژگی های این برنامه واجزاآن در اختیار بانکبودهوازاینجهتتحتعنوانمتغیرهایقابلکنترلدربازاریابیازآنهایادمیشود
ایناجزاعبارتنداز:
(1-2-1) خدمت( محصول) [2]
ارائه خدمت یکی از اجزا اصلی برنامه های بازاریابی بانکی است.ارائه خدمات جدید بایستی براساس نیازها و خواسته های مشتریان باشد و بتواند راحتی وآسایش بیشتری را برای آنها فراهم نماید.بهره گیری از ابزارها و تکنولوژی پیشرفته امکان ارائه خدمات جدید بانکی را امروزه فراهم آورده است.در عینحالبایداقداماتلازمجهتارتقاکیفیتخدماتموجودهمبهعملآید.
در این بخش میباید در مورد ویژگی خاص خدمت، مارک، فرایند و ویژگیهای ملموس، بستهبندی و کیفیتخدمتتصمیمگیریشودضمن اینکه هر خدمت می تواند یک هسته اصلی نیز داشته باشد این هسته اصلی بیانگر مهمترین ویژگی خدمت از دید مشتری است . مثلا کسب سود و تسهیل خدمات مالی و اقتصادی می تواند هسته اصلی خدمات بانکی باشد .
(1-2-2)قیمت[3]
قیمت معادل ریالی ( یا هر واحد پولی ) است که برای استفاده از یک کالا یا خدمت میپردازیم. در ارتباط با خدمات بانکی، کارمزدهای دریافتی بانک و یا نرخ بهره تسهیلات بانکی و در این بخش قرار می گیرند.قیمت به لحاظ درآمدزائی که در مقایسه با دیگر اجزا آمیزه بازاریابی ( که همگی هزینه زا هستند ) اهمیت بیشتری را دارد . در تعیین قیمت می باید ضمن تلاش برای کسب درآمد و سودآوری، به جبران هزینه ها ، حفظ سهم بازار و سیستمهای قیمت گذاری رقبا نیز توجه کافی داشته باشیم .
(1-2-3)تبلیغات [4]
فعالیتهای تبلیغاتی مجموعه فعالیتهایی را در بر میگیرد که منجر به افزایش تقاضا میگردد و میزان استفاده از خدمات بانکی را افزایش میدهد. فعالیتهای پیشبردی هزینه_های زیادی را برای سازمانها ایجاد می کنند اما منطق حاکم بر این نوع فعالیتها و جبران این هزینهها با افزایش درآمد ناشی از افزایش فروش مصرف این هزینهها را جبران می کند. فعالیتهای پیشبردی شامل بخشهای مختلفی به شرح زیر است که به آنها آمیخته تبلیغات گفته می شود: 1-تبلیغات 2- فروش شخصی 3- پیشبرد فروش 4- روابط عمومی 5- کسب شهرت و محبوبیت 6- بازاریابی مستقیم
(1-2-4)مکان[5]
منظور از مکان ساده بودن دسترسی مشتریان به خدمات است. در این بخش علاوه بر تصمیم گیری در مورد تعداد محلهای ارائه خدمات بانکی (شعبه) اعم از مجازی یا غیرمجازی در مورد مکان دقیق آنها باید تصمیم گیری شود به گونه ای که هم رضایت مشتریان از بابت دسترسی آسان حاصل آید و هم اینکه مکانهای انتخابی اقتصادی باشند. در این بخش در خصوص ویژگیهای ظاهری شعب، امکانات و تجهیزات داخلی و … نیز تصمیم گیری می شود.
MIX 1- Marketing
2-product
3-price
4-promotion
1-place
:
جهان کنونی جهانی پر از تغییرات شتابان است. دگرگونیهای بسیاری در ارکان جامعه صورت گرفته و پیشرفتهای سریع علوم و تکنولوژی انسان را با وضعیتی روبرو ساخته که کمتر شباهتی با گذشته دارد.
یکی از علومی که تحولات بسیاری داشته علم مدیریت است که پا به عرصه نوینی از حیات خود گذاشته و در پاسخ به چالشهای محیطی به جستجوی روش های تازه پرداخته است. یکی از تحولات اساسی که در مدیریت ایجاد شده تحول در نحوه نگرش به سازمان است.
تا چند دهه گذشته سازمانها به عنوان ابزارهایی برای ایجاد هماهنگی بین افراد و کنترل افراد در راستای دستیابی به اهداف بودند ولی امروزه سازمانها با نگرش وسیعتر درنظرگرفته میشوند و به مفاهیمی چون فرهنگ و ارتباطات سازمانی توجه ویژه ای میشود. تقریبا در دو دهه گذشته بسیاری از دانشمندان و محققان مدیریت به بررسی نقش فرهنگ و ارتباطات در عملکرد سازمانها پرداخته و تحقیقات و مطالعات فراوانی نیز در این زمینه انجام گرفته است. ارتباطات سازمانی یک موضوع پیچیده و نقش آن در عملکرد سازمان بسیار حائز اهمیت است. توجه به فرهنگ و ارتباطات سازمانی منحصر به مراکز علمی نیست، بلکه سازمان های تجاری و تولیدی نیز از آن بعنوان کلید موفقیت یاد نمودهاند .
ارتباط برای هماهنگی فعالیتهای گروهی، اجرای وظایف رهبری و انجام وظایف مدیریتی لازم است، بنابراین مدیرانی که مدیریت خود را با توجه به مفاهیم ارتباطات سازمانی اعمال نمایند به وضوح از موفقیت بیشتری برخوردار خواهند گردید. در مدیریت اموری چون ارتباطات انسانی، عوامل موثر بر ارتباطات، گروه های رسمی و غیررسمی، روش های بهبود ارتباطات و رفع موانع ارتباطی در سازمان حائز اهمیت است.
1-1- بیان مسئله :
سازمان به عنوان یک نهاد اجتماعی نیازمند ارتباطات است. مدیران دریافته اند كه ارتباطات مؤثربا كاركنان و درك انگیزه های ارتباطی آنان در توفیق مدیران در دستیابی به اهداف طراحی شدۀ سازمان عامل مؤثری است. ارتباطات مؤثر را قلب مدیریت می دانند. ارتباطات مؤثر، هدف به حساب نمی آید بلكه باید وسیله ای برای كسب هدف تلقی شود ارتباطات ذاتی نیست بلكه اكتسابی است و ارتباطات سازمانی فرایندی است که می توان بوسیله آن سیستمی را برای گرفتن اطلاعات و تبادل معانی با افراد و سازمان های فراوان داخل و خارج سازمان برقرار کرد (رضاییان ،1382). ارتباطات سازمانی تاثیر خود را زمانی نشان می دهد که مرتبط با مدیریت دانش یعنی ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم ها و اقدامات سازمان و افراد باشد. (ابطحی وصلواتی،1385 ).لذا پژوهش هایی که اثر ارتباطات سازمانی برمدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دهند اندک هستند و وجود پژوهشی منسجم در این زمینه به چشم نمی خورد.
سازمان های آینده، سازمان هایی دانش محور خواهند بود و به طور کلی شامل متخصصینی هستند که مسیر و قواعد کار خود را از مجرای بازخوردهای دریافت شده از همکاران، مشتریان و رؤسایشان تنظیم می کنند لذا این موضوع می تواند کارا باشد و بر این مبنا، مرکز ثقل به کارگیری نیروی کار ازکارکنان ساده و فیزیکی به کارکنان دانشی تغییر خواهد کردکه در برابر رویکرد های رفتاری که فضای کسب و کار، بیش از صد سال پیش از محیط های نظامی گرفته بود، مقاومت خواهند کرد و تحولی در عرصه های فعالیت سازمانی پدید خواهند
آورد)دراکر[1]، 2000).
چنانچه مدیران شرکت مخابرات استان استان کردستان از یافته های این پژوهش در تصمیم گیری
سازمان خود استفاده نمایند قادر خواهند بود اثر ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش را در سازمان مطبوع خود شناسایی نمایند.
لذا با توجه به مواردی که مطرح شد این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال اصلی است که تا چه اندازه ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش در شرکت مخابرات استان کردستان تاثیر گذار میباشد؟
1-2- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش :
با توجه به ارتباطات مختلف سازمانی و نحوه تعامل بین کارکنان و مدیران هرواحد با همدیگر و واحدهای دیگر در بخش های مختلف که تاثیری مستقیم بر خود کارکنان و سازمان خواهد داشت ، بنظر میرسد مدیریت دانش را که شامل فرایندهای لازم برای شناسایی ، جذب داده، اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان و انتقال آنها به تصمیم ها و اقدامات سازمان در جهت حفظ دانش است به گونه ای مورد تاثیر قرار خواهد داد که بازخور آنرا میتوان بطوری واضح و آشکار در سازمان مشاهده نمود.
فرایند ارتباطات در سازمانها پیچیده است و این پیچیدگی بدان سبب است که افراد دارای ویژگی های خاص، یکسونگری ها و توانایی های متفاوت هستند. از سوی دیگر ویژگی های سازمانی، مثل سلسله مراتب اختیارات یا تخصص اعضای سازمان بر این پیچیدگی می افزاید. با وجود این ارتباطات در درون سازمان محور فرایند هایی چون قدرت ، رهبری و تصمیم گیری قرار می گیرد. ساختار سازمانی شکل ارتباطات را تعیین می کند و سپس ارتباطات شکل ساختار را دگرگون می سازد (پارسائیان و اعرابی،1385).
با بررسی در زمینه عوامل تاثیرگذار برمدیریت دانش از طریق واحدآموزش شرکت مخابرات در سال 1392مشخص گردید پژوهش هایی به بررسی اثر متغیر های گوناگون بر مدیریت دانش در شرکت مخابرات پرداخته اند که از این بین می توان به فرهنگ سازمانی با 75% ، سرمایه اجتماعی با 84% ، رضایت شغلی با 68% ، مهارتهای مدیریتی با 85% و اخلاق حرفه ایی با 80% اشاره نمود. لذا در این بین پژوهشی که تاثیر ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش را مورد بررسی قرار دهد وجود ندارد و با توجه به بحث ارتباطات سازمانی در سازمانها و تاثیر به سزای آن در بهروری سازمانها ضروری می نمود که تاثیر ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش نیز مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد تا درصد تاثیر این مقوله نیز تعین گردد و بتوان پس از پژوهش نتایج حاصله را جهت کاربردی کردن در اختیار شرکت مخابرات و دیگر ذینفعان آن قرار داد (واحد آموزش مخابرات، 1392).
همجنین در سازمان عدم توجه به ارتباطات یک طرفه و دو طرفه ، ارتباطات رسمی و غیررسمی و مسیر طی پیام موجب پیچیدگی ارتباطات می شود و در نتیجه سوء تعبیر و تفسیر را در سازمان افزایش می دهد (فخیمی ، 1379). لذا درک صحیح از ارتباطات در سازمان و حذف موانع ارتباطی سبب ارتباطات مفید در سازمان خواهد شد (فخیمی ، 1379).
برخی از صاحبنظران معتقدند که در بررسی فرایند ها و الگوهای ارتباطی در سازمانها همواره باید محتوی، جهت مسیر و سبک ارتباطات سازمانی را مشخص کرد( میلر کاترین[2]، 1994). هر کدام از این معیار ها در مکاتب و رویکرد های مختلف سازمان و مدیریت تعریف و جایگاه خاصی دارند. آنجه که نظریه های منابع انسانی به رویکرد های روابط انسانی اضافه می کنند، تاکید بر مشارکتی است که کارکنان از طریق آراء و نظراتشان اعمال می کنند. رویکرد منابع انسانی از بسیاری از جهات با رویکرد کلاسیک متفاوت است بویژه در اینکه کارگران را نه فقط عامل کار جسمی بلکه کار فکری نیز می داند. این رویکرد از این جهت که کارگران سرمایه هایی تلقی می شوند که با نظرات خود برای بهتر کردن وظایف کاری می توانند موجب تحقق اهداف سازمانی شوند با رویکرد روابط انسانی متفاوت است (میلر ،1994).
1-3- اهداف پژوهش :
1-3-1- هدف اصلی پژوهش :
بررسی تاثیر ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش در شرکت مخابرات استان کردستان .
1-3-2- اهداف فرعی :
1- بررسی تاثیر بازخورد ارتباطات بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان .
2- بررسی تاثیر مسیری طی پیام بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان .
3- بررسی تاثیر ارتباطات رسمی بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان .
4- بررسی تاثیر ارتباطات غیر رسمی بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان .
1-4- سوالات پژوهش :
1-4-1 مسئله اصلی پژوهش :
تا چه اندازه ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش در شرکت مخابرات استان کردستان تاثیر گذار میباشد؟
1-4-1 پرسش های فرعی پژوهش :
1- تا چه اندازه بازخورد ارتباطات بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان تاثیر گذار است؟
2- تا چه اندازه مسیری که پیام طی میکند بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان تاثیر گذار است؟
3- تا چه اندازه ارتباطات رسمی بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان تاثیر گذار است؟
4- تا چه اندازه ارتباطات غیر رسمی بر مدیریت دانش درشرکت مخابرات استان کردستان تاثیر گذار است؟
[1] Drucker , Peter
[2] Miller, Katherine
سازمانهای دولتی معمولا به منظور اجرای وظایف قانونی در جهت نیل به اهداف دولت، اجرای برنامههای مصوب و ارائه خدمات به مردم تشکیل میشوند و به فعالیت میپردازند. با توجه به سازمانهای دولتی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. لذا تلاش در جهت بهبود عملکرد سازمانهای دولتی ضروری به نظر میرسد. در سازمانهای دولتی مهمترین و حساسترین نقشها را مدیران بر عهده دارند (الوانی و داناییفرد، 1380). محیطهای کسب وکار امروزی به محیطهای پر تغییر، پر شتاب، پر رقابت و پر از ابهام تبدیل شدهاند که بیش از پیش محیط دریایی طوفانی را ترسیم کرده و نقش ناخدا و رهبر و تصمیمات وی برای اداره سازمان را با اهمیتتر جلوه میدهند. رهبری یکی از مفاهیم اصلی در علوماجتماعی است که اندیشمندان زیادی از علوم مختلفی بدان پرداختهاند (قراییپور، 1387). سازمانها به دلیل آن که در دنیای پر شتاب عصر حاضر از قافله عقب نیفتند توجه خود را معطوف به رهبران سازمانی کردهاند و سعی در ایجاد تغییرات بنیادی دردرون سازمان دارند (نرگسیان، 1386). تئوریهای سنتی رهبری مبتنی بر سلسله مراتبی بودهاند که قدرتی در بالای سازمان وجود داشته که دستورات را از بالا به پایین سازمان دیکته میکردند و پیروان در سطوح پایینتر به عنوان یک عضو سازمان، ملزم به پیروی از این دستورات بودهاند. بعضی از این تئوریها و مدلهای رهبری عبارتند از: رهبری کاریزماتیک، تعاملی، تحول آفرین، معنوی و رهبری خدمتگزار (قلیپور و همکاران ، 1388). در سازمانها مدیران زیادی وجود دارند، اما موضوع اصلی محدود بودن تعداد افرادی است که نقشهای رهبری را بپذیرند و کار خود را به طور موثر انجام دهند. مدیرانی که بتوانند سبک رهبری خود را برای رسیدن به اهداف سازمانی با توجه به شرایط هماهنگ نمایند (نکویی مقدم و همکاران، 1386). در فصل نخست تحقیق بعد از بیان مساله ، به ضرورت واهمیت تحقیق پرداخته خواهد شد.سپس به سوالات واهداف تحقیق به همراه چهارچوب نظری تحقیق اشاره شده ودر نهایت با تعریف مفهومی وعملیاتی متغیرها وبیان قلمروتحقیق فصل به پایان خواهد رسید.
1-2) بیان مسئله
در سازمانهای دولتی مهمترین و حساسترین نقشها را مدیران و رهبران سازمان ها برعهده دارند. رابینز[1] (2004)، رهبری را عبارت از توانایی در اِعمال نفوذ یا اثرگذاری بر یک گروه، در جهت تامین هدف ها تعریف می کند. لاک واگنر[2] (2001)، رهبری را فرایند برانگیختن دیگران به کنش در جهت هدفی مشترک می داند (شیرزاد و شعبانی، 1390). سبک های رهبری، الگوهای رفتاری هستند که توسط رهبر برای حل مسائل، هدایت و تدوین چشم اندازهای سازمانی بکار گرفته می شود Mahmood ,2010)&( Awan. اگر مدیران سازمانهای دولتی بتوانند شرایطی فراهم آورند که نیروهای بالقوه کارکنان را بالفعل کنند، مسلماّ عملکرد این سازمانها بهبود خواهد یافت، از این رو توانمندسازی کارکنان ضرورت مییابد. همچنین به منظور اینکه مدیران سازمانهای دولتی بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیتهای محوله خود بپردازند بایستی کارکنان این احساس را داشته باشند که مدیرانشان قابل اعتمادند و این در حالی است که اعتماد در سازمانهای دولتی کشور ما در سطح پایینی قرار دارد. حال با توجه به بیتفاوتی کارکنان دولت و عدم اعتماد در سازمانهای دولتی و نظر به این که اعتماد و توانمندسازی از ویژگیهای موثر در رهبری خدمتگزار به شمار میروند و تاکید زیادی بر آن ها شده است، به نظر میرسد که توسعه الگوی رهبری خدمتگزار میتواند راهحل مناسبی برای رفع این دو معضل اساسی در سازمانهای دولتی محسوب گردد (قلی پور و همکاران، 1388). رهبری خدمتگزار فرایندی است که با نفوذ درافراد، آنان رابه طور داوطلبانه وخود خواسته در راستای وصول به اهداف گروهی به تلاش وا می دارد رهبری گفته می شود.رهبری فرایند تغییر هدف دارای است.که از طریق مقصود مشترک به هم می پیوندند وحرکت به سوی چشم انداز را آغاز می کنند (نصراصفهانی،1390). در 15 سال گذشته نیز اعتماد به منزله عنصری حیاتی در موفقیت چشمگیر تحقیقات در زمینه اعتماد را میتوان به این واقعیت نسبت داد که سازمانها از کمبود اعتماد در بین مدیران و کارکنان خود رنج میبرند (قلی پور و همکاران،1388) وجود جو اعتماد موجب تقسیم اطلاعات، تعهد نسبت به تصمیمات، رفتار شهروندی سازمانی، بهبود روحیه کارکنان و افزایش نوآوری میشود و به مدیریت اثربخش سازمانها کمک میکند، از این رو اندیشمندان مدیریت اعتماد را عامل مهمی در همکاری و تعارض، سبکهای رهبری، پیشفرضهای مدیریت نسبت به کارکنان، تغییر و بالندگی سازمان، مشارکت، ارتباطات و قراردادهای اجتماعی میدانند.اعتماد عبارت است از مجموعه ای از عقاید دربارۀ طرف مقابل ، که منجر به این می شود که شخص (اعتماد کننده) باور داشته باشد که اعتماد پیامدهای مثبتی برای اعتماد کننده به همراه دارد(Zahidul Islam, et al.,2011). لذا بایستی راه حل هایی به منظور رفع این مشکل ارائه کرد، مشکلی که اگر به آن توجهی نشود، در آینده ممکن است زمینه بسیاری مشکلات
را در سازمانها فراهم آورد زیرا سازمانها برای پاسخگویی به تغییرات محیطی، به کارکنانی توانمندتر نیاز دارند. توانمندسازی کارکنان یکی از راهبردهای مهم تطابق بهتر با تغییرات خارجی است. توانمند سازی بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت دارد (Chiang and Hsieh, 2012). «فرد ریسکون» معتقد است که مشکل واقعی اداره عمومی، گسیختگی و گسستگی بین سازمانها و کارکنانش است. در نتیجه آن چه که بایستی مورد توجه قرار گیرد آن است که چگونه این سیستمها میتوانند به صورت ارگانیزمی برای توسعه گروه از طریق همکاری، خادمیت و توازن بین افراد و سیستم عمل کنند. سپس میتوان رهبری خدمتگزار را به عنوان الگویی ویژه برای مدیران سازمانهای عمومی در نظر گرفت. رهبران ایدهآل رهبرانی هستند که همواره به خدمترسانی به پیروان و احترام به شان و مقام آن ها متمایل بوده و به رشد و پیشرفت سازمان و حداکثرسازی ظرفیت کارکنان خود اهمیت میدهند. رویکردهای سنتی به رهبری باعث ایجاد موانعی در پرورش کارکنان مولد در سازمان ها میشوند و این در حالی است که در رویکردهای جدید به رهبری، به خصوص خدمتگزار، توانمندسازی عاملی محوری و اساسی به شمار میرود مقاله حاضر بر آن است که ضمن معرفی نظریه رهبری خدمتگزار، تاثیر آن را بر دو متغیر اعتماد سازمانی و توانمندسازی مورد بررسی قرار دهد.
1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش
ضرورت، اهمیت جایگاه و نقش رهبری در سازمان بر کسی پوشیده نیست. رهبری یکی از ضرورت های اصلی برای انجام فعالیت های بسیاری از سازمان های امروزی است. سازمان های موفق مشخصۀ عمده ای دارند که به وسیله آن از سازمان ها ی ناموفق متمایز می شوند؛ این مشخصه، رهبر ی پویا و اثربخش است (قربانبان و همکاران، 1389). یکی از اشکال رهبری که در زاویه ارائه خدمت، رشد، توسعه و توانمندسازی یه رابطه بین رهبر و پیروان توجه دارد، رهبری خدمتگزار است. رهبری خدمتگزار، توان و پتانسیل زیادی در جهت بهبود رهبری سازمان داراست. رهبر خدمتگزار، دارای انگیزه بالایی برای تمرکز بر نیازهای پیروان است و خدمت کردن به آنان را در هسته و مرکز امور خود قرار میدهد. رهبران خدمتگزار همواره دغدغه تعالی و رشد انسانها دارند. آنان پیروان را به داشتن تعهد، فداکاری، نظم و انضباط، تعالی و بهترین بودن تشویق میکنند و ارزشهای خوب را فراتر از حرف و شعار از طریق نشان دادن در عمل و تکرار خود در فرهنگ سازمانی تزریق میکنند (قرایی پور، 1387).چالشهای محیطی در عصر حاضر سازمانها را وادار نموده که همواره در جستجوی راههایی به منظور حفظ و بقای خود باشند. در این میان استفاده از تواناییهای بالقوه منابع انسانی و بالفعل درآوردن این نیروها و استعدادهای شگرف برای هر سازمان مزیتی بزرگ به شمار میرود. سازمانها نیز به منظور پاسخ به تغییرات محیطی به کارکنانی توانمندتر از گذشته نیاز دارند. لذا میتوان گفت که توانمندسازی کارکنان به عنوان یکی از راهبردهای مهم به منظور تطابق با تغییرات خارجی به موضوعی مهم در مدیریت و رهبری سازمانها تبدیل شده است (حضرتی، 1387).اسکات و ژافه درمورد این که چرا کارکنان را توانمند سازیم مینویسد: سازمان هم از درون و هم برون مورد هجوم قرار میگیرد. از جنبهی بیرونی رقابت شدید در سطح جهانی، تغییرات سریع باور نکردنی، تقاضای جدید برای کیفیت و خدمات و محدودیت منابع، پاسخگویی سریع را از سازمان میطلبند. از جنبه درونی کارکنان احساس میکنند که با آنان صادقانه برخورد نمیشود و مایوس و سرخورده میشوند. سازمان نیز پیوسته توقع بیشتری دارد و مرتبا قواعد بازی را تغییر میدهد.اعتماد موضوعی بین رشتهای میباشد و از رشتههایی مانند روانشناسی و جامعهشناسی نشات میگیرد واز اهمیت زیادی نیز در علوم سیاسی، حقوق و رفتار سازمانی برخوردار میباشد. اعتماد عنصری کلیدی در سازمانها محسوب میشود، زیرا مشارکت اثربخش را در سازمان ممکن میسازد. اعتماد موجب تقسیم اطلاعات، تعهد به تصمیمات، رفتار شهروندی سازمانی، رضایت شغلی، بهبود روحیه کارکنان، افزایش نوآوری و مدیریت اثربخش سازمان کمک زیادی میکند.در سازمانهای توانمند کارکنان با احساس مالکیت، افتخار و مسئولیت افکار خود را خلاقانه پیاده میکنند. توانمندسازی مهمترین ابزاری است که در آن کارکنان و سازمان لازم و ملزوم یکدیگرند و شیوهای است برای ایجاد روحیه مشارکت در کارکنان از طریق فرایند دخالت و واگذاری مسئولیت، این شیوه کارکنان را تشویق میکند در مورد کارهای خویش، خودشان تصمیم بگیرند و امکان کنترل بیشتری بر کار داشته باشند. در افراد یک حس اعتماد، انرژی، تعهد، مسئولیت و غرور به کارشان ایجاد میکند که از آن به عنوان یک اصل حیاتی سازمانهای امروزی میتوان نام برد. توانمندسازی راه جدید اداره کردن سازمانهای مستعد با آیندهی پیچیدهتر و رقابتیتر است و به عنوان عاملی نجاتبخش به یکی از داغترین مباحث روز مدیریت بدل گشته است و می تواند موفقیت سازمانها را تضمین کند (منوریان و نیازی، 1385).رابطه میان رهبری خدمتگزار و اعتماد از ارزش و اهمیت بسیاری برخوردار میباشد. بدین علت که اعتماد جزیی از فرهنگ سازمان به شمار میرود و رهبران خدمتگزار در شکلدهی به اعتماد نقشی اساسی ایفا می کنند. رابرت گرین لیف[3] معتقد است که اعتماد جزو موارد کلیدی و محوری برای رهبران خدمتگزار به شمار میرود لذا میتوان اعتماد را جزو جدایی ناپذیر در رهبری خدمتگزار به شمار آورد. توماس و دلتون[4] معتقدند که محیط سازمان میتواند تاثیر شگرفی در شناخت و ادراک کارکنان در توانمندسازی کارکنان داشته باشد. فلسفه اساسی که در پشت این رویکرد قرار دارد این است که رویکردهای سنتی به سازمان باعث ایجاد موانعی در پرورش کارکنان مولد در سازمانها میگردد و رهبران سنتی به دلیل نگرشهای مستبدانه خود هرگز قادر به توانمندسازی خود نخواهد بود و این در حالی است که در رویکردهای جدید به رهبری تاکید زیادی بر توانمندسازی شده و توانمندسازی عامل محوری در رهبری عالی به خصوص رهبری خدمتگزار به شمار میرود (Petterson, 2003).
[1] Robbins
[2] Lockwagner
[3] Robert Green Leaf
[4] Tomas and Delton