امروزه افزایش رقابت در مقیاس جهانی به افزایش تعداد شرکتهایی منجر شده است که فرصتها را در بازارهای بین المللی جستجو می کنند تا به اهدافشان نائل آیند و جایگاه بازار و بقایشان را حفظ نمایند (دعایی و حسینی رباط، 1389، ص 62). جهانی شدن، فرایند گام به گام توسعه تجارت بین الملل است که به موجب آن یک شرکت به طور افزایشی، درگیر عملیات تجارت بین المللی، از طریق محصولات خاص در بازارهای منتخب می شود (کالافسکی[1]، 2009، ص 48). در این میان، صادرات را میتوان نقطهی شروعی برای جهانی شدن پنداشت (رحیم نیا و صادقیان، 1390، ص 121). صادرات به صورت ارتباط و کارکردن با بازارهای حرفه ای و حرفه ای های بازار در آن سوی مرزها تعریف میگردد (کالافسکی، 2009، ص 48) و در طول دو دهه پیش، همگام با رشد اقتصاد جهانی به عنوان یکی از فعالیتهای اقتصادی که نسبت به دیگر فعالیتها رشد بیشتری دارد، مورد توجه قرار گرفته است. در حقیقت صادرات به عنوان یک فعالیت تجاری ضروری برای اقتصاد ملی به شمار میرود. صادرات در سطح شرکت نیز به عنوان امکانی برای فروش بیشتر، سودآوری بیشتر، استفاده از اقتصاد مقیاس برای کاهش هزینه های توسعه محصول، افزایش استاندارد زندگی برای مشتریان و بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان تلقی می شود (لی و هبته-جورجیس[2]، 2004، ص 101). صادرات باعث می شود که سطوح استخدام، توسعه صنعتی و رفاه ملی افزایش یابد. همچنین موجب بهبود عملکرد شرکتها، افزایش سودآوری، افزایش حجم فروش و گسترش سهم بازار برای آنها می شود (کوکسال[3]، 2008، ص 417).
روابط بازرگانی بین الملل ابعاد مختلفی را دربرمیگیرد که اثربخشی شرکتها را در بازار بین المللی به ویژه بازار صادرات تحت تأثیر قرار می دهد .با توجه به شرایط بازار پیچیده و دستخوش تغییرات مداوم و پی در پی، کسب سریع اطلاعات درخصوص بازار و مشتریان اغلب رمز موفقیت در بازارهای بین المللی است. تحت شرایط متلاطم، احتمال بیشتری وجود دارد که محصولات شرکت متناسب با نیازهای مشتریان و محصولات رقبا نباشد و درنتیجه اثربخشی اقدامات شرکت کاهش مییابد (دعایی و حسینی رباط، 1389، ص 62). تحقیقات نشان می دهند كه امروزه دغدغة اصلی شركتهای بین المللی بهبود عملكرد صادراتی میباشد (قاسمی و همکاران، 1388، ص 76).
1-2) بیان مساله
در طول دو دهه گذشته، صادرات به عنوان یکی از فعالیتهایی که رشد اقتصادی را تسریع میبخشند، شناخته شده است. صادرات نقش یک عامل کلیدی را در دستیابی به مزیت رقابتی در بازار پرتلاطم امروزی، برای شرکتها ایفا می کند و این برتریها در نتیجه بهبود موقعیت مالی، افزایش بهره گیری از ظرفیتهای تولیدی، استفاده از تکنولوژیهای برتر و دستیابی به عملکرد مطلوب و مورد انتظار، ایجاد می- گردد (اورال[4]، 2009، ص 140).
انگیزهها یا منافع صادرات همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. نظریهی استوارت میل درخصوص منافع صادرات، با وجودی که در
قرن 19 میلادی عنوان شد، هنوز هم تازگی خود را حفظ نموده است. استوارت میل با نقل قول از ریکاردو عنوان می کند که یک کشور از طریق صادرات می تواند کالاهایی را وارد نماید که خود قادر به تولید آنها نیست. منابع و امکانات در مکانها و بخشهایی بهکار گرفته میشوند که از کارآیی و بهره وری بیشتری برخوردار باشند، روشهای تولیدی مناسبتری بهکار گرفته شوند و بهره وری افزایش یابد و درنتیجه تولید جهانی به میزان حداکثر خود توسعه مییابد. بنابراین، صادرات موجب افزایش درآمد و اشتغال شده و با فراهم سازی امکان بهره گیری از صرفه جوییهای مقیاس، بهره گیری از تکنولوژیهای پیشرفته، امکان تخصیص بهینه منابع و افزایش رقابت در تولید محصولات، می تواند موجبات افزایش بهرهوری را فراهم سازد. در حقیقت صادرات امکان استفاده از امکانات جهانی برای رشد تولیدات داخلی را مهیا کرده و از این طریق، از محدودیتهای بازار داخلی رهایی یافته و با توسعه مقیاس تولید به منظور صادرات بیشتر به بازارهای خارجی، زمینه دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی را فراهم میآورد. (طیبی و همکاران، 1387، ص 87)
با توجه به اهمیت فزاینده صادرات در دنیای متلاطم امروزی، اکثر شرکتها به فکر صادر نمودن کالاهای خویش به خارج از بازارهای داخلی افتادهاند و همچنین ارتباط بین فعالیتهای صادراتی و عملکرد به موضوع بسیار پراهمیتی در تدوین و اجرای استراتژیها و نیز عرصه تجارت بین المللی برای شرکتها مبدل شده است. (اورال، 2009، ص 146) در واقع درجه یا مقیاسی که شرکت به اهداف صادراتی خود نایل آمده است را عملکرد صادراتی آن مینامند که این مقیاس شامل: میزان و حجم فروش، سود حاصل از صادرات، رشد فروش و ورود به بازارهای جدید میباشد (وظیفه دوست و زرین نگار، 1387، ص 8).
از طرف دیگر ازجمله عواملی که عملکرد صادرات شرکتها را تحت تاثیر قرار میدهد، ارتباط میان شرکتها با مشتریان خارجی خویش میباشد. ادغام فلسفهی ارتباطات و بازاریابی در نگرش بازاریابی مدرن، اهمیت فزایندهی ارتباطات را در فرایند بازاریابی به روشنی مشخص مینماید. به منظور دستیابی به تجارت و بازاریابی موفق، مدیریت، توسعه و ارزیابی ارتباطات امری بسیار ضروری مینماید. در ادبیات مربوط به ارتباطات، تقابل و دوطرفه بودن انگیزش برای ارتباط، یکی از پراهمیتترین عوامل موثر بر چگونگی ارتباط میباشد (کراسبی[5] و همکاران، 1990، ص 68) و کیفیت این ارتباطات نشان دهنده نوعی ارزیابی از شدت و نوع رابطه، نیازها و انتظارات طرفین درگیر در ارتباط از یکدیگر میباشد که ارزیابی مذکور براساس برخوردها و وقایع موفق و ناموفق پیشین انجام خواهد گرفت (لارسون و لاجرز[6]، 1998، ص 2). مبحث کیفیت ارتباطات جایگاهی بسیار پراهمیت را دارای می باشد، به دلیل اینکه تعیین کننده شدت و استحکام یک رابطه است. برخلاف ارتباطات در یک بازار داخلی، توسعه روابط در بازارهای خارجی تحت تاثیر عوامل بسیاری از جمله: فرهنگ ناهمگون، عوامل اقتصادی متفاوت و دیگر عوامل عمدهی محیطی قرار میگیرد. تعیین رابطه میان صادرکنندگان و خریداران خارجی ایشان، بسیار ضروری می باشد زیرا فعالیتهای تجاری با برقراری ارتباط بین دو طرف معامله ایجاد می شود (اورال، 2009، ص 146).
این مطالعه درصدد نشان دادن این مهم است که افراد درگیر در رابطه بازرگانی (صادرکنندگان و شرکتهای خریدار خارجی) در ارتباطات فی مابین چگونه عمل می کنند. در نتیجه پرسش اساسی مطالعه حاضر این است که:
“آیا کیفیت روابط میان صادرکنندگان و خریداران خارجی ایشان بر عملکرد صادرات شرکت تاثیر می گذارد؟”
[1] Kalafsky
[2] Lee and Habte-Giorgis
[3] Koksal
[4] Ural
[5] Crosby
[6] Larson and Rogers
فرم در حال بارگذاری ...