بحث تجارت و آثاری که برای اقتصاد میزبان به همراه میآورد، همواره یکی از مباحثی است که پژوهشگران و اقتصاددانان آن را مورد توجه قرار دادهاند. کشورها برای بهرهمندی از مزایای تجارت اقدام به برقراری و گسترش روابط تجاری خود با دیگر کشورها می کنند. در سالهای اخیر کشور چین با اعلام سیاست درهای باز اقتصادی و بهرهمندی از پتانسیلهای ویژه خود، توانسته است حلقه روابط تجاری خود را گسترش داده و بسیاری از موازنههای دنیای بینالملل را متأثر سازد. جایگاه ویژهای که هماکنون چین در معادلات جهانی پیدا کرده است، بر مناسبات خارجی کشورمان نیز اثرگذار بوده است و این کشور اکنون به عنوان یکی از شرکای مهم تجاری ایران مطرح شده است. به دنبال پیامدهای گوناگونی که برقراری روابط تجاری با دیگر کشورها به همراه میآورد، هدف این پژوهش آن است تا گوشه ای از آثار روابط تجاری ایران و چین را روشن سازد. بنابراین در این فصل کلیاتی از پژوهش شامل بیان مسأله، سؤال تحقیق، اهداف و فرضیه بیان شده و در ادامه به معرفی روش انجام تحقیق میپردازیم که به وسیله آن تلاش می شود فرضیه عنوان شده مورد بررسی قرار گیرد.
1-2) تعریف مسأله و بیان نکات اصلی تحقیق
مهمترین بینش در اقتصاد بینالملل آن است که تجارت، منافع رفاهی (سود اجتماعی) را با خود به همراه میآورد (جانیاک، 2006). وقتی مبادله وجود ندارد، منحنی امکانات تولید یک کشور در عین حال نشاندهنده حد مصرف آن نیز میباشد. در صورت مبادله هر کشور
قادر است در تولید کالایی که در آن مزیت نسبی دارد، تخصص یابد و بخشی از آن را با کالاهایی که در تولید آن مزیت نسبی ندارد، مبادله کند و نهایتاً از هر دو کالا بیش از وقتی که مبادلهای صورت نمیگرفت، مصرف نماید (سالواتوره، 1368: 39).
تجارت با گسترش بازار، امکان تقسیم نیروی کار و صرفه جوییهای مقیاس و استفاده از منابع بیکار داخلی را فراهم میآورد. تجارت بینالملل وسیلهای برای انتقال ایدههای جدید، تکنولوژی جدید، روش اداره جدید و سایر مهارت ها میباشد. تجارت باعث تشویق و تسهیل جریان بین المللی سرمایه از سوی کشورهای خارجی توسعه یافته به کشورهای درحال توسعه می شود و یک اسلحه کارامد بر علیه انحصار به شمار میرود (شون، 1371: 72).
کشورها میتوانند از طریق صادرات، منابع لازم را برای وارد کردن کالاهای مورد نیاز خود که نمیتوان در داخل تولید کرد یا با کارایی کمتری تولید می شود، بهدست آورند. وارد کردن کالاهای مورد نیاز از دیگر کشورها، با هدف بالا بردن سطح استاندارد زندگی صورت میگیرد. اگر بتوان در داخل کالایی را با کارایی بیشتری نسبت به کالاهای مشابه خارجی تولید کرد، در این صورت از مبادله این کالاها بیشترین سود و منفعت نصیب کشور شده و استاندارد زندگی افزایش مییابد (سالواتوره، 1376: 27).
هابرلر معتقد است تجارت باعث بهره برداری کامل از منابع بیکار داخلی می شود. از طریق تجارت، یک کشور در حال توسعه می تواند از یک نقطه تولیدی غیرکارا در داخل منحنی امکانات تولید و عدم بهره برداری کامل از منابع به علت تقاضای ناکافی داخلی به نقطهای روی منحنی امکانات تولید برسد.
گروهی از اقتصاددانان بر این باورند که آزادسازی تجاری به عملکرد کلان اقتصادی بهتر و رشد اقتصادی سریعتر میانجامد. نهادهای بینالملی همانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نیز بر مبنای همین باور رابطه مثبتی بین آزادسازی تجاری و رشد ترسیم می کنند (گرینوی، مورگان و رایت، 2002). تئوری جدید رشد بیان می کند که تجارت باعث می شود تولیدکنندگان به بازارهای بزرگتر دسترسی پیدا کنند و کالاهای سرمایهای و واسطهای در اختیار تولیدکنندگان در کشورهای درحالتوسعه قرار بگیرد. دسترسی به نهادههای جدید می تواند عامل محرکی برای رشد اقتصادی باشد (گرجی و علیپوریان: 1385). همچنین تجارت بر بازار کار، اشتغال، دستمزد، رفاه، توزیع درآمد، مصرف، و موقعیت کاری نیروی کار کشورها اثرگذار است (دادگر و ندیری، 1384: 18).
فرم در حال بارگذاری ...