بیتردید تغییرات مثبت و ضروری در سازمان باعث رشد، موفقیت، بالندگی و شکوفایی سازمان میشود. یکی از مهمترین مسائلی که امروزه سازمانها به دلیل پیشرفت سریع جوامع با آن روبرو هستند، تغییرات سازمانی و همگام و همسو شدن با این پیشرفتهاست.
در عصر حاضر سازمانها بهصورت فزایندهای با محیطهای پویا و در حال تغییر مواجهاند و بهمنظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار نمایند. تغییر اجتنابناپذیر است و باید بهمنظور ایجاد تحولات سازنده و مؤثر در سازمانها، طراحی و مدیریت شود و لذا در عصر حاضر سازمانهایی موفق و کارآمد محسوب میشوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونیها در آینده را نیز پیشبینی کرده و قادر باشند این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر برای سازمان، هدایت کنند (تافلر[1]، 1374، ص500). همانگونه که ثبات نقش به سزایی در زندگی ما دارد، به همان صورت تغییر، جزئی جداییناپذیر از این روند بهحساب میآید و در رابطه باثبات و تغییر باید توجه داشت هرچند روشهای زندگی تغییر میکند ولی اصل زندگی کردن همواره ثابت است و وجود تغییر بهگونهای مستمر خود نشانهی ثبات است (جف و اسکات[2]، 1377، ص 129). ما در عصری زندگی میکنیم که شتابان در حال تغییر و دگرگونی است و در این میان نهاد آموزشوپرورش بهعنوان یکی از سازمانهای اجتماعی که با جامعه در ارتباط متقابل است و از یکدیگر تأثیر میپذیرند و درعینحال رسالت اصلی تغییر و سازگاری را بر عهده دارد، باید خود را با تغییرات همگام سازد و درواقع اگر ما بخواهیم در جهان پویای امروز که مداوم در حال تغییر و تحول است، همگام با تغییرات جلو برویم، باید روزبهروز بر دانش و آگاهی خود بیفزاییم و چون مسئله تغییر نقشی حیاتی در سازمان دارد و با توجه به اینکه سازمان آموزشوپرورش سازمانی پویاست و نه ایستا، امروزه توجه ویژهای نسبت به تغییر در آموزشوپرورش وجود دارد. نگرش فکری حاکم بر یک مجموعه تحت تأثیر فلسفه فکری مدیران آن است و ازآنجاییکه بهطور طبیعی، مسئولیت و اختیارات در دست مدیران است، آن ها با رفتار، عملکرد و سیاستگذاریهای خود، سازمان را به سمتی سوق میدهند که منطبق بر رویکرد فکری خودشان باشد (هاتفی، 1382، ص 45)؛ و لذا مدیران میتوانند زمینهساز تغییرات و دگرگونیهای سازمانی را با استفادهی بهجا و مناسب از انواع سبکهای تفکر مدیریت، فراهم آورند و رشد، شکوفایی، بهسازی و بالندگی سازمانی را منجر شوند. از ویژگیهای بارز انسان و محور اساسی حیات او قدرت اندیشه است، تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسان درگرو اندیشه بارور، پویا و مؤثر است. شناخت و درک مدلهای مرتبط با سبک تفکر یکی از پیشرفتهای اساسی علم روانشناسی است (اتکینسون[3] و همکاران، 1998). در عصر حاضر این امر پذیرفتهشده است که جوامع پیشرو و موفق جوامعی هستند که مردم آن ها بهتر فکر میکنند. اصطلاح تفکر ازجمله اصطلاحاتی است که در میان همه افراد کمابیش رواج دارد و به کار میرود (فیشر[4]، 1385).
با توجه به اینکه مدیران عاملان تغییر در سازمانها هستند و لذا میتوانند با اتخاذ سبک تفکر مؤثر در موقعیت مقتضی موجبات پذیرش تغییرات سازمانی را، از طرف کارکنان فراهم سازند. ازاینرو محقق در این پژوهش به بررسی سبکهای تفکر مدیران و پذیرش تغییر کارکنان پرداخته است.
1- 2. بیان مسئله
در عصر حاضر سازمانها بهصورت فزایندهای با محیطهای پویا و در حال تغییر مواجهاند و بنابراین بهمنظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. بر همین اساس سازمانهایی موفق و کارآمد میشوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونیها را نیز در آینده پیشبینی کرده و قادر باشند این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر هدایت کنند (آقایی فیشنانی،1377). بهزعم پیتر دراکر[5]، تغییر، تنها اصل ثابت و اجتنابناپذیر در جهان است. در مواجهه با تغییرات اگر سازمانی آمادگی لازم را نداشته باشد به سمت اضمحلال میرود (ساکا[6]،2002). تغییر در سازمان عبارت است از حرکت سازمان از حالت موجود در جهت حالت مطلوب بهمنظور افزایش اثربخشی (لانن برگ[7]،2010). در برابر اکثر برنامههای تغییر، مقاومت کارکنان اجتنابناپذیر است زیرا تغییر شرایط به نفع یا ضرر عدهای از کارکنان در سازمان خواهد شد (بوی و وین هده[8]،2001). ممکن است مقاومت در برابر تغییرات بهصورت آشکار یا پنهان باشد، معمولاً مقاومت و مخالفت آشکار از مقاومتهای پنهانی بهتر است، زیرا قابلمشاهده و پیگیری است و لذا آگاهی مدیران از مقاومت کارکنان در طول فرایند تغییر، ضروری است چراکه میتواند به شکست برنامههای تغییر منتج گردد (راینیر[9]، 2009). برای تغییر علل زیادی معرفیشده است که همهی آن ها ناشی از تفکری است که سازمان باید به جلو برود خود را بهبود سازد (لانن برگ،2010). در شرایطی که سازمانها دستخوش تغییرات مداوم هستند، مدیران نمیتوانند با اتکا به مفروضات و شیوههای سنتی مدیریت، از عهدهی ایجاد، مهار، همگامی و بهرهوری از تغییرات برآیند. مدیران برای بقا و توسعهی سازمانهای خود نیازمند تغییرات هستند یکی از عوامل مؤثر بر این تغییرات سبکهای تفکر مدیران در سازمانها میباشد (استرنبرگ[10]،2003). نگرش فکری حاکم بر یک مجموعه تحت تأثیر فلسفه فکری مدیران آن است و ازآنجاییکه بهطور طبیعی، مسئولیتها و اختیارات در دست مدیران است آن ها با رفتار، عملکرد و سیاستگذاریهای خود، سازمان را به سمتی سوق میدهند که منطبق بر رویکرد فکری خودشان باشد و این موضوعی غیرقابلانکار است (هاتفی،1382). افراد با سبکهای تفکر متفاوت، مایلاند از تواناییهایشان به شیوههای مختلف استفاده بکنند و متناسب با نوع تفکرشان واکنشهای متفاوت ارائه دهند. افرادی که سبک تفکرشان در موقعیتهای خاص متناسب با انتظارات جامعه است بهعنوان افرادی با سطوح بالای توانایی مورد قضاوت قرار میگیرند (استرنبرگ، 1381). تفکر، عبارت است از توانایی به کار بردن قوای استنباط، تصور و تشخیص بهمنظور دستیابی به یک نتیجه. تفکر جریانی است که در آن فرد کوشش میکند مشکلی که با آن روبرو شده مشخص سازد و با تجربیات قبلی خودش به حل آن اقدام نماید (وان فانژه[11]،1364، ص 19). تفکر عبارت است از فعالیتهای جهتدار ذهن، برای حل مسئله (شعبانی، 1378). در جریان تفکر برای تغییر، معمولاً فرد میخواهد مشکل یا مسئلهای را که مانع رسیدن به هدف است از میان بردارد و خود را به هدف نزدیک کند. محرک اساسی فرد در جریان تفکر هدف مشخصی است که میخواهد به آن برسد (شریعتمداری،1377). سبک شیوهای برای تفکر است، اصطلاح سبک مترادف با توانایی نیست بلکه شیوهای برای بهکارگیری تواناییهای بالقوه است. توانایی به این اشاره دارد که یک فرد چقدر خوب میتواند کاری را انجام دهد، اما سبک به این امر اشاره دارد که فرد دوست دارد کار را چگونه انجام دهد (استرنبرگ،1381).
مدیریت از ارکان هر سازمان و جامعه است، بر همین اساس مدیریت آموزشی نیز جایگاه مهمی در بهسازی و شکوفایی جامعه دارد، از طرف دیگر اگر مدیران آموزشی دارای سبکهای تفکر مناسب باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از بهرهوری بالایی برخوردار خواهد بود. بهعبارتدیگر اعمال سبک تفکر مناسب در موقعیت مقتضی توسط مدیر باعث تغییرات مطلوب و شکوفایی سازمان میشود.
[1]- Toffler
[2]- Jeff & Scott
[3]- Atkinson
[4]- Fisher
[5]- Peter Draker
[6]- Saka
[7]- Lunenburg
[8]- Bovey & Wayne Hedeh
[9]- Raineri
[10]- Sternberg
[11]- Wan Fanzheh
فرم در حال بارگذاری ...