بی هیچ شبهه ای حجاب از مسلّمات شریعت و از واجبات قطعی و ضروری آن است ولااقل فقهای امامیه در این زمینه تردیدی ندارند . وظیفه پوشش كه اسلام براى زنان مقرر كرده است بدین معنى نیست كه از خانه بیرون نروند. زندانى كردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست.پوشش زن در اسلام این است كه زن در معاشرت خود بامردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایى نپردازد.آیات مربوطه همین معنی را ذكر مىكند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفادهاز قرآن ومنابع سنت ذكر خواهیم كرد.
نشانه بودن «حجاب» برای «عفاف» گریزناپذیر است. پوشش، نشان عفاف است. عفت و حیا، خصلتی انسانی است كه تاریخ بر نمی تابد و مورد پذیرش تمامی انسانها بوده و هست. و انسانهای بزرگ و ادیان آسمانی نیز بدان توصیه كرده اند. در شریعت اسلامی نیز بر آن تأكید فراوان شده است. همین خصلت انسانی یكی از فلسفه های اصلی پوشش آدمی بوده است.
حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شكل و قالب و نوع و چگونگی پوشش بر می گردد. تفاوت باطن و ظاهر یا روح و جسد و یا گوهر و صدف را می توان به عنوان تمثیل دراین زمینه به كاربرد.
پوشش اسلامی و حجاب یکی از آموزههای دین اسلام است که بسیاری از زنان مسلمان به عنوان تکلیف دینی به آن عمل میکنند.
بر اساس موازین حقوق بشر نیز هر انسانی از حق آزادی فکر، وجدان و دین برخوردار است. این حق شامل اظهار عقیده و ایمان، تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی به نحو فردی یا جمعی، خصوصی یا عمومیخواهد بود (ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر).
علیرغم بحثهای فراوان، برخی كشورهای اروپایی با گذراندن قانون خاص، استفاده از پوشش اسلامی را در مدارس ابتدایی و راهنمایی ممنوع كردند؛ در نتیجه، محدودیتهایی برای زنان و دختران مسلمان ایجاد شده است
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1-بیان مساله
پوشش و حجاب یکی از موضوعات دینی مورد توجه در عصر کنونی در چوامع اسلامی است که چرایی آن از ابعاد مختلف مورد کنکاش و بازخوانی قرار می گیرد ، گاه به لحاظ تاثیر آن در امنیت اجتماعی زنان ، گاه از جهت حق یا حکم بودن آن ، گاه در میزان دخالت حکومت در امر
پوشش …و گاه تبیین جایگاه این امر در چینش قانونگذاری ضروری می نماید و ارتباط آن با سایر احکام درعرض و از طرفی رابطه طولی آن با اصول و ضوابط و قواعد و مقاصد کلان شرعی، لازم می گردد. از طرفی طراحان نظام بین المللی که اهداف و مقاصد شومی را در پشت پرده مقابله با عفاف و عزت دینی دنبال می کنند و دختران و زنان را در جهت اهداف ابزار گرایانه و سلطه مدارانه خود به سویی سوق می دهند که در طریق تأمین اصالت لذت و اصالت قدرت و منفعت خود از جایگاه ابزاری برخوردار گردند؛ از این رو به جاست که در حریم دفاع از ارزشهای معنوی و برملاسازی دستهای ناپیدای معاندین تلاشهای لازم صورت گیرد و ضوابط و معادلات و منطق دین نسبت به این حکم ارزشگذار روشن گردد.
در این پایان نامه اهتمام بر آن است که پشتوانه های حکم حجاب در سیستم قانونگذاری اسلامی مورد بررسی قرار گیرد و نقش مقاصد کلان شرعی و اصول و قواعد حاکم بر اسلوب قانونگذاری مورد تحلیل و بازخوانی واقع شود و گستره اصل عفاف درتعاملات اجتماعی و تاثیر این اصل در شیوه تقنین و امر حجاب مورد بررسی قرار گیرد . و سپس ضرورت و جایگاه حکم پوشش با نگاه عقلانی و وحیانی در هرم قانونگذاری که در طول این نوشتار مستندا ارائه می گردد روشن گردد.
از آن جهت که فصل مقوم و خمیر مایه حیات انسان سیرت درونی و روح « نفخت فیه مِن روحی » اوست ، لذا صورت بیرونی او بایستی به تناسب حقیقت وجودیش سامان پذیرد و جسم و جان، ماده و معنا ، وجود و ماهیت او نیازمند تعامل همسو و به موازنه ای به تناسب حقیقت و طبیعت خود نیازمند است .
حال این توازن چگونه میسر است ؟! سوالی است که تاریخ زندگی بشر را پیوسته به خود مشغول داشته ، لیکن قدر متیقن برای اهل بصیرت آن است که بنابر اصل « تاثیر و تاثر سیرت و صورت » هرچه بطن حیات بشر هدفدارتر و به واقع گرایی نزدیکتر باشد متن آن از صفا و طراوت و طهارت و قانونمندی بیشتری برخوردار است .
از طرفی حقیقت دین و بطن شریعت همان تنظیم قوانین برای متن طبیعت است و اصل « موازنه میان طریقیت و فطرت و طبیعت » از اصول مسلم نزد متفکرین علوم دینی است . اینجاست که اصول و مستندات عقلانی پایه های استدلال آیات وحیانی می گردد و قواعدی چون ملازمات عقلی در تثبیث حکم شرع بکار گرفته می شوند و در پس هر حکمی علتی و در پس هر علتی حکمتی و در پس هر حکمتی مصلحت و غایتی و در غایت اینکه قوام دین بر مقاصدی کلان و عالی استوار است که بر اساس آن در نظام جهان بینی توحیدی و بدنه قانونگذاری الهی، نه جای زیادت در قوانین و احکام است و نه زمینه ای برای حذف و نقصان . لذا بدعت و انحراف، کتمان و التباس ،تحریف و انفکاک همگی مذموم و محکوم به بطلان و گمراهی است .
بر همین اساس اجزاء قانونگذاری اسلامی چونان حلقات زنجیره ای پیوسته و بهم مرتبطند در عین آنکه هر جزء از حکمت و مصلحت و غایت ویژه برخوردار است و به منزله و مجموعه معناداری است که جداسازی یک حکم اختلال در سیستم را بدنبال دارد و اصل وحدت حاکم بر نظام عالم بر شاکله قانونگذاری به صورتی دقیق و معناداری سایه افکنده .وضرورت توجه و تحقق « إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ …ِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَالأمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ » [1]روشن میگردد. یعنی پروردگاری که گستره هستی از او تحقق یافت و آفرینش تو با ربوبیت او شکل گرفت ، همو قانونگذار شریعت است و خلق و امر به دست اوست .لذا برکات عالم وجودوکمال موجودات بویژه انسان، در سایه یکتایی امر خلقت وحکم شریعت است.
مقاصد شرعی وحجاب ،توطئه های جهانی وحجاب
برهمین اساس حکمی چون ستر و حجاب مسبوق به اهداف و غایات و حلقاتی از اصول، چون اصل طهارت ، اصل کرامت ، اصل عفت و …است و هر یک از این اصول بعنوان مقومات قانونگذاری اسلامی در لایه های زیرین و عمیق قانونگذاری به گونه ای نهادینه شده که چتر حمایتی هر یک بر کل سیستم سایه افکنده .لذا فلسفه حجاب و ستر به فلسفه پوشش و نفی عریانی و شیوه لباس پوشیدن و اسلوب لباس پوشیدن به حفظ عفاف و حفظ عفت به حفظ تمامیت ویژگیهای انسانی است .
حفظ نفس، حفظ عقل ، حفظ نسل،حفظ دین و… ، از مقاصد کلانی هستند که پشتوانه احکام شرعی در اندیشه متفکران اسلامی معرفی می گردند وکتب متعددی به تناسب مباحث وموضوعاتی چون مقاصد شرعی، فلسفه احکام،فلسفه حقوق و… دراین زمینه به رشته تحریر در امده است.
لذا بجاست که در تبیین موضوعات شرعی و ترسیم جایگاه آن به پشتوانه های احکام و فلسفه آن و اصول و قواعد حاکم هم عنایتی ویژه بشود . بویژه آنکه یکی از ابزارهای نفی دیانت در عرصه تبلیغات جهانی نفی عقلانیت و منطق و استدلال از پیکره قانونگذاری دینی است .
هدف از نگارش این پایان نامه ترسیم جایگاه حکم حجاب و پوشش با نگاه تبیین جایگاه مقاصدو اصول حاکم بر آن در سیستم کلان قانونگذاری و تاثیر آن در ثبات و سلامت جامعه و تاریخ انسانی است.
فرم در حال بارگذاری ...