مكانیابی تسهیلات، واژهای شناختهشده در حوزه مطالعات كاربردی تحقیق در عملیات است. تعداد بسیار زیاد مقالهها و تحقیقهای منتشرشده، گواه بر این ادعا است. با این حال، كاربرد مدلهای مكانیابی همواره مورد پرسش قرار دارند. البته سودمندی و كاربردی بودن مكانیابی به ویژه در لجستیك، هیچگاه مورد تردید قرار نگرفته است. قابلتوجهترین موارد لجستیک در این حوزه، مدیریت زنجیره تأمین است. در واقع، توسعهی مدیریت زنجیره تأمین به طور مستقل از تحقیق در عملیات انجامگرفته و تحقیق در عملیات گام به گام وارد مباحث زنجیره تأمین شد. در نتیجه، مدلهای مكانیابی تسهیلات، به تدریج وارد متون زنجیره تأمینشده و حوزهای بسیار جذاب و مفید به وجود آمد.
در روند این توسعه، به طور طبیعی سؤالاتی متعدد به وجود میآیند كه برخی از آن ها عبارتاند از:
- مدل مكانیابی تسهیلات باید دارای چه ویژگیهایی باشد تا در حوزه تأمین پذیرفته شود؟
- آیا مدلهایی از مكانیابی تسهیلات وجود دارند كه قبلاً در حوزه زنجیره تأمین كارایی داشتهاند؟
- آیا اصولاً مدیریت زنجیره تأمین به مكانیابی تسهیلات نیازی دارد؟
یكی از مسائل مكانیابی تسهیلات، شناخت مجموعهای از مشتریان با فواصل فیزیكی متفاوت و مجموعهای از تسهیلات برای برآورده سازی تقاضای آن هاست. فاصلهها، زمانها و هزینههای مشتریان و تسهیلات، میبایستی با سنجهای خاص اندازهگیری شود. سؤالات نیازمند به پاسخ شامل موارد ذیل میشوند:
- كدام یک از تسهیلات باید مورد استفاده قرار گیرد (به لحاظ موقعیت مكانی)؟
- كدام مشتری باید از كدام تسهیلات خدمات دریافت كند تا هزینه به حداقل برسد؟
مدلهای تعیین محل تسهیلات، نقش مهمی در طراحی و برنامهریزی زنجیره تأمین دارند. اصولاً در طراحی و برنامهریزی زنجیره تأمین 3 سطح بر اساس افق زمانی شامل استراتژیك، تاكتیكی و عملیاتی وجود دارد. سطح استراتژی با تصمیماتی ارتباط دارد كه اثراتی بلندمدت بر سازمان شما میگذارد. این موارد، شامل تصمیماتی در خصوص: تعداد، محل، ظرفیت انبار، ظرفیت تولید یا جریان مواد اولیه در شبكه لجستیک است. مکانیابی تسهیلات حوزههای بسیار دیگری را نیز در بر میگیرد. یکی از جدیدترین و پرکاربردترین آن ها مکانیابی محور است. محورها تسهیلاتی هستند که در راستای خدماترسانی به مردم، برآورده کردن تقاضاها، گردش اطلاعات و کالاهای مصرفی میان زوجهای مبدأ و مقصد مورد نظر، به وجود آمدهاند. از محورها برای کاهش تعداد اتصالات حملونقل بین گرههای مبدأ و مقصد استفاده میشود (Zanjirani Farahani et al., 2013).
پس از مقالههای اولیهی O’Kelly (1986, 1987) تحقیقات زیادی در این حوزه صورت گرفته است. مخصوصاً، مسائلی با اهداف و ویژگیهای متفاوت، که بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. مسئلهی p-محور میانه و مسائل مکانیابی محور ظرفیت محدود و ظرفیت نامحدود از جمله موضوعاتی هستند که بیشترین تکرار را در مقالههای منتشرشده دارند. در مسئلهی p-محور میانه هدف حداقل سازی هزینههای عملیاتی شبکه (هزینههای مسیریابی تقاضا) است، از طرفی دیگر در مسائل مکانیابی محور ظرفیت محدود و نامحدود هزینههای ثابت راهاندازی محورها نیز در تابع هدف در نظر گرفته میشود (Alumur et al., 2012).
در مسائل مکانیابی محور معمولاً تعدادی گره با میزان تقاضاهای متناظر وجود دارد که جریان بین این گرهها در حال انتقال است. در مدل تخصیص سادهی مکانیابی محور تعدادی از گرهها به عنوان محور انتخاب میشوند و گرههای دیگر یعنی گرههای غیر محور (میله) هر کدام تنها به یک محور متصل میباشند. در این مدل هیچگونه ارتباط مستقیمی بین گرههای غیر محور وجود ندارد و جریان تنها از طریق محورهای مواصلاتی انتقال مییابد و از طریق اتصال محورها به همدیگر جریان در سراسر شبکه توزیع میگردد. در مدل تخصیص چندگانه نیز همانند حالت تخصیص ساده بین گرههای غیر محور اتصالی برقرار نیست و جریان گرههای غیر محور از طریق محورها انتقال مییابد اما با این تفاوت که در اینجا گرههای غیر محور مجازند تا با بیش از یک محور در ارتباط باشند و از طریق آن ها جریان را به گرههای دیگر شبکه برسانند.
در این پایاننامه مدلهای خاصی از تخصیص ساده و چندگانهی مسائل مکانیابی محور ارائه میشود. مسائلی که در آن ها ظرفیت هر مرکز سرویسدهی یا خدماترسانی محدود است. با وجود اینکه هدف نهایی این نوع مسائل کمینه کردن هزینههای شبکه و تخصیص بهینهی گرهها به محورهای ایجادشده است، به دلیل محدود بودن ظرفیت محورها در هنگام تخصیص گرههای غیر محور، امکان دارد که سیاست تخصیص هر گره به نزدیکترین محور در دسترس دچار اختلال شود و گرهها به دلیل برآورده نشدن تقاضای مورد نیازشان از جانب محوری خاص، تقاضای خود را به دیگر محورهای موجود در شبکه ارسال کنند. معمولاً مسائل دنیای واقعی با فرض غیرقابل تغییر بودن پارامترهای ورودی، مورد تحلیل قرار میگیرند. با این حال در عمل، غالباً دادههای ورودی با مفروضات مدلهای ریاضی متفاوت است. لذا، این مفروضات منجر به جوابهایی میشود که از بهینگی و حتی شدنی بودن در دنیای واقعی، به دور است. تقاضا، انواع هزینهها، ظرفیتها و … مواردی هستند که در طی زمان در مسائل مکانیابی تسهیلات طراحی شبکه تغییر مینمایند. در نتیجه بررسی و توسعه مدل ظرفیت محدود مکانیابی تسهیلات طراحی شبکه در حالت عدم قطعیت یکی از شکافهای تحقیقاتی موجود در این زمینه تلقی میشود که سعی خواهد شد این خلأ مورد بررسی قرار گیرد. بهینهسازی تحت عدم قطعیت نوعاً از دو دیدگاه بررسی میشود. (1) برنامهریزی تصادفی و (2) بهینهسازی استوار. در برنامهریزی تصادفی، پارامترهای نامعین توسط تابع توزیع احتمالی تحت کنترل بوده و مدل به دنبال ارائه راهحلی است که هزینهی انتظاری تابع هدف را کمینه سازد. اما در بهینهسازی استوار احتمالات نامعین بوده و پارامترهای تصادفی از طریق سناریوهای گسسته یا فواصل بازهای تخمین زده میشوند. در حالت گسسته، برای هر پارامتر بر اساس تجارب گذشته و مطالعات و امکانسنجیهای صورت گرفته چندین عدد مختلف پیشنهاد میشود که به هر یک از آن ها عنوان سناریو اطلاق شده و در حالت پیوسته هر پارامتر غیرقطعی با یک بازهی مشخص تعیین میگردد. در مسائل بهینهسازی استوار هدف نهایی کمینه ساختن بدترین هزینه یا میزان تأسف است که در این تحقیق نیز از همین مدل استفاده شده است.
در این تحقیق ابتدا مدلهای تخصیص ساده و چندگانهی ظرفیت محدود مسئلهی مکانیابی محور در نظر گرفته میشوند. سپس مدل توسعه دادهشده را بر روی مجموعه دادههای IAD که توسط Karmi and Bashiri (2011) تهیه و تنظیم شده است، آزمایش میکنیم و مکانهای انتخابی حالت قطعی ظرفیت محدود این مدلها را با نرمافزار GAMS ver.24[3] به دست میآوریم. سپس با توجه به حساسیت جوابهای مدل نسبت به پارامترهای هزینهی ثابت راهاندازی و ظرفیت هر محور از روش بهینهسازی استوار استفاده کرده و مدلهای تخصیص ساده و چندگانهی ظرفیت محدود را با نرمافزار GAMS حل کرده و مکانهای انتخابی و هزینههای به وجود آمده را تجزیه و تحلیل میکنیم. در دنیای واقعی به ویژه در مورد مطالعهای این تحقیق که بر روی 37 فرودگاه عمدهی ایران انجام شده است، فرودگاههای شهرهای مختلف هر کدام دارای ظرفیتهای محدودی هستند، بسته به جمعیت و وسعت شهرها، ترافیک جریان هوایی، امکانات رفاهی حال مسافران، بودجهی تخصیص دادهشده به آن ها، وضعیت ناوگان حملونقل، فرسودگی هواپیماها و… وضعیت متفاوت است. به عنوان مثال در شهرستانهای خیلی کوچکی (در قیاس با دیگر شهرهای مجموعهی IAD) مانند ایلام، رامسر، یاسوج، خارک و … نمیتوان همواره محور ایجاد کرد و جوابگوی تقاضاهای ورودی به آن ها نخواهیم بود.
ادامهی موضوعات این تحقیق به این صورت است که ابتدا در فصل اول کلیات تحقیق که شامل تعاریف کلی از حوزهی مورد بررسی، اهداف، ضرورت و کاربردهای تحقیق است، آورده میشود سپس در فصل دوم مرور ادبیات تحقیق بررسی میشود و در فصل سوم مدل پیشنهادی به خوبی تشریح شده و در فصل چهارم نتایج محاسباتی به دست آمده به صورت کامل توضیح داده خواهند شد و در نهایت در فصل پنجم جمعبندی کلی نتایج به دست آمده به همراه نوآوریها و پیشنهاد برای تحقیقات آینده نیز ارائه میگردد.
فرم در حال بارگذاری ...