اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند متعال، امری است فطری؛ که خدا آن را در درون همة انسانها، حتّی فرزندان مشرکان نیز قرار داده است امّا بعد از تولّد انسان این فطرت الهی فراموش میشود، که خداوند با قرار دادن عقل و فرستادن اولیای خویش، نزد مردم او را نسبت به این امر آگاه میسازد.
خداوند متعال هدف از خلقت بشر را رسیدن به کمال معرفی نموده است که همان اعتقاد خالص نسبت به توحید و یگانگی خداوند بلند مرتبه و قبول نبوت رسولان الهی و ایمان به روز رستاخیز و قرار گرفتن در مسیر عبودیت پروردگار میباشد، و تا زمینة این مهم فراهم نگردد هیچ انسانی خودش در این مسیر قدم نخواهد گذاشت. او نیاز به یک مربّیای دارد که خود متربّی مهد توحیدی باشد، معصوم باشد و چه بهتر که خداوند او را اسوه خطاب کرده باشد؛ آن هم برای انسانی که در هر مرحله از زندگیاش به دنبال الگو میگردد تا از او تبعیت کند .
قرآن کریم متضمن کلیّات زندگی بشر است، که به عنوان آخرین کتاب آسمانی بر پیامبرمان نازل شد.
در آیات قرآن داستانهای بسیاری در مورد پیامبران بیان شده است، که ایشان دعوت به توحید و یکتاپرستی میکردند و سعی در هدایت قومشان داشتند، اما از این تعداد تنها دو نفر آنها؛ حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)؛ به عنوان اسوه معرفی شدهاند.
سعی ما نیز در این رساله، بررسی روشهای تربیتی بود که این دو پیامبر گرامی پیش گرفتند تا بتوانند مسئله توحید را به مردم متذکّر شوند.
- بیان مسئله
علم کلام علمی است که دربارة اصول دین بحث میکند. توحید نیز یکی از ارکان اصول دین در کنار نبوّت و معاد است که متکلّمین اسلامی در کتاب های کلامی پیرامون آن به تفصیل پرداختهاند .
در مسیر توحید از جنبههای گوناگون بحث هایی شده؛ مثلاً: خدایابی یا هستی خداوند و خداشناسی که همان، شناخت خداوند متعال است. یکی از راههای اثبات وجود خداوند یا همان خدایابی، راه فطری است؛ یعنی احساس وجود خدا در انسان هست، همان گونه که در قرآن میفرماید:
)فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطرالناس علیها (
البته در آیات دیگری هم بحث توحید را فطری میداند مثلاً آیه 172 سوره مبارکه اعراف (در آنجا که مردم هنوز در اصلاب آبا خود بودند، آنها را بر نفس خودشان گواه گرفته و از آنها پرسش کرد: )ألَستُ بِربِّکُم(؛ آیا من پروردگار شما نیستم؟
البته اصل کلّیتر در قرآن، این است که در تمام موجودات تمایل به حق وجود دارد:
)أفَغَیرَ دینِ اللهِ یَبغوُن وَ لَهُ أسلَم مَن فِی السَّمَوَاتِ وَالأَرض (
شهید مرتضی مطهری در کتاب توحید خود آورده است:
«مسئله توحید، مسئله سهل و ممتنع است و اگر کسی به نحو صحیحی این مسئله را طرح کند در تصدیق آن تردید نمیکند. آنها که در توحید شک و تردید دارند؛ وقتی وارد بحثشان میشوید، میبینید یک چیزی را پیش خودشان فرض و تصور کردهاند و اسم “خدا” روی آن گذاشته اند و بعد همه شک ها و شبهه ها را روی آن مفروض خودشان بنا کرده اند.»
عقیده به توحید اصل و سرآمد همه اعتقادات است و اعتقادات نیز منشأ رفتار و زیر بنای بحث تربیت است، لذا باور توحید در تربیت انسان بسیار نقش آفرین است.
پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به عنوان آخرین فرستاده خدا در زمین و حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام)؛ خودشان تربیت یافته مهد ربوبی بودند و در قرآن نیز به عنوان پیامبران اسوه از آنها یاد شده است. ایشان بهترین نظام تربیتی را برای تربیت توحیدی انسانها آوردهاند. هرچند نظام تربیتی اسلام به صورت امروزی و به سبک جدید تنظیم نشده، ولی در باب تعلیم و تربیت، اندیشه های ناب و عمیقی در آیات و روایات وجود دارند که با استخراج و تجزیه و تحلیل آنها، میتوان به روشهای تربیتی ویژه ای دست یافت. قرآن کریم در آیات متعدد، تعلیم و تربیت را از اهداف مهم بعثت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) میشمارد:
«خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک گرداند و کتاب و حکمت بیاموزد.»
اگر به قرآن و سنّت نبوی مراجعه کنیم و با دقّت در آن بیندیشیم، به این نکته اذعان خواهیم کرد که تمام تعلیمات و فعالیت های تربیتی این دو پیامبر بر مسئله توحید مبتنی بوده است; چرا که پیامبران فطرت انسانی را پرورش می دهند، مردم را به توحید دعوت میکردند، انسان را با اهداف آفرینش و هدف خلقت خودش آشنا میساختند، با هر فرد به اندازه قدرتِ درک و فهمش سخن میگفتند و راه رسیدن به سعادت ابدی را برایش روشن مینمودند تا با اراده و اختیار خود، آن راه را برگزیند; خداوند نیز میفرماید:
)إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً ([1] ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس.
[1] – انسان/3
فرم در حال بارگذاری ...