همه سازمان ها برای رشد و بقای خود نیازمند اندیشه های نو و بدیع می باشند. افكار و نظریات جدید خون تازه ای به كالبد سازمان تزریق كرده و آن را از فنا و نابودی می رهاند. حیات جهان بسیار متغیر و پرتلاطم امروز ما نیازمند نوآوری و خلاقیت می باشد. دراین عرصه، اهمیت نیروی انسانی به وضوح قابل مشاهده است. زیرا اگر این نیرو كه در واقع منبع اصلی مولد انرژی در سازمان است با بی توجهی روبرو شده و یا سركوب شود، سازمان هر روز ضعیف تر شده و چرخ های آن یكی پس از دیگری از حركت بازخواهد ایستاد. بنابراین عامل كلیدی و آن چه كه هم اكنون درجهان در كانون توجه سازمان و جوامع بشری قرار دارد، این منبع عظیم نیروی انسانی است و مهارت مدیران در
شناسایی رفتار و شخصیت افراد و برخورد مناسب با آن، كه همان مهارت انسانی و ارتباطی محسوب می شود، در ایجاد فضای مناسب ظهور خلاقیت و پرورش نیروی انسانی خلاق، دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد. ( شریعت، جلالی جواران، 1388، 42 )
با توجه به اهمیت روز افزون نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه با ارزش سازمانی و لزوم كسب توانمندی های لازم برای بهتر انجام دادن شیوه های عملكرد در سازمان، لازم است كه در جهت بروز استعداد های بالقوه خود در سازمان شرایطی را فراهم كرد تا شیوه های تازه و بدیع بیافرینند و روش های كاراتر با بهره وری بیشتر ایجاد كنند. پایداری و تداوم فعالیت سازمان ها درگرو ایجاد مزیت رقابتی قرار گرفته است. برای دستیابی به این مزیت نسبی باید در مقایسه با رقبا بتوان محصولات وخدمات با كیفیت را با قیمت های قابل رقابت تولید و ارائه نمود و با خلاقیت و نوآوری به دامنه محصولات و خدمات افزود تا رضایتمندی مشتریان حاصل شود. بر پایه این فرض اساسی اعتقاد بر این است كه خلاقیت زمانی تحقق خواهد یافت كه سازمان ها از نیروی انسانی با دانش و با انگیزه و در یک كلام توانمند برخوردار باشند. ( ابطحی،1377)
دراین فصل پس از بیان مسئله تحقیق، اهمیت موضوع را مورد بررسی قرار داده و فرضیه های تحقیق را مطرح می نماییم. در چهارچوب نظری با معرفی متغیر های تحقیق و روابط بین آنها و با نگاهی گذرا بر پیشینه تحقیق سعی می كنیم مبنای منطقی لازم برای تدوین فرضیه های آزمون پذیر را فراهم و درنهایت متغیرهای مورد نظر را تعریف و قلمرو تحقیق را مشخص می نماییم.
فرم در حال بارگذاری ...