:
هدف از انجام این پژوهش بررسی علل بی اعتمادی در روابط بین ایران و روسیه از سال 2000 تا کنون میباشد. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی بهره برده شده است که با بهره گرفتن از مکتب رئالیسم به توضیح و تحلیل مطالب پرداخته شده است. یافتهها حاکی از آن است که ایران نمیتواند به کمک روسیه به لغو تحریمها و دستیابی به شکوفایی اقتصادی دست یابد. اختلافات کهنه بین سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران از بُعد تاریخی و همچنین تفاوت در برداشتهای نظامی، سیاسی و اقتصادی بین این دو کشور همواره باعث گردیده است تا روابط این دو کشور در طول تاریخ با بی اعتمادی همراه باشد. هرچند در طی چند سال گذشته این رابطه به طور چشمگیری افزایش یافته، اما نمیتوان محافظهکاریهای دو جانبه از طرف این دو کشور را نادیده گرفت. در این پژوهش با بررسی علل تاریخی بی اعتمادی در بین دو کشور از گذشته تا کنون به بررسی بی اعتمادیهای جدید در روابط حاصله در چند سال اخیر پرداخته میشود.
کلید واژه ها: سیاست خارجی، روابط خارجی، بیاعتمادی (روابط ایران و روسیه)
-1- بیان مسأله
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، جمهوری اسلامی ایران و روسیه در فضای جدیدی قرار گرفتند و بر همین اساس دو کشور مناسباتشان را در ترتیبات بینالمللی و منطقهای تنظیم نمودند. روابط دوجانبه دو کشور ایران و روسیه قدمت بسیاری داشته و در سطوح مختلف دو جانبه، منطقهای و بین المللی بوده است. در سطح دو جانبه، دو کشور به مبادلات اقتصادی و همکاری نظامی و هستهای روی آوردهاند؛ در سطح منطقهای در خصوص حل و فصل بحرانها و نزاع منطقهای، نظیر بحران تاجیکستان و افغانستان با همدیگر همکاری نمودند، همین طور در مورد بهره برداری از منابع انرژی حوزه دریای خزر دو کشور رویهی همکاری در ارتباط با تثبیت یک رژیم حقوقی مورد قبول کشورهای ساحل این دریاچه و مقابله با نفوذ قدرتهای فرا منطقهای اتخاذ نمودند و در سطح بینالملل هر دو کشور نارضایتی خود را از نظام تک قطبی و سیاستهای یک جانبه گرایان آمریکا اعلام کردهاند. با این وجود، روابط دو کشور همواره با فراز و نشیبهایی همراه بوده است؛ به شکلی که گاهی زمانها دو کشور به گونهای به هم نزدیک شدهاند که صحبت از مشارکت راهبردی آنها به میان آمده و گاهی نیز چنان از هم فاصله گرفتهاند که به مرز تیرگی در روابط رسیده اند. به هرحال واقعیتهای موجود بیانگر آن است که نشانههایی از بیاعتمادی و ابهام در روابط دو کشور وجود دارد و دلیل این امر را میتوان در اختلافات مبانی و زیربنایی فکری، سیاسی و ایدئولوژیکی بین دو کشور دانست، زیرا نظام روسیه که ملهم از نظام کمونیست و در واقع ادامهی سیاستهای توسعهطلبانه تزاری حکومتهای سابق اتحاد جماهیر شوروی است بنا به رویکرد سیاست خارجی خود که دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس است همواره و در طول تاریخ، ایران را به عنوان مانعی در راه دستیابی به این هدف خود دانسته است در مقابل ایران نیز که با تغییرات ایدئولوژیک شکل گرفته در دهه 60 هجری همواره به دنبال سیاست نه شرقی و نه غربی بوده است با نفی هرگونه سلطهپذیری، مانع از هر نوع حضور سلطه جویانه روسیه در ایران شده است. در چنین وضعیتی، روابط ایران و روسیه تحت تأثیر وقایع مهم تاریخی قرار گرفته است.
میتوان گفت روابط ایران و روسیه آن گونه که تصور میشود از استحکام و انسجام برخوردار نبوده و در شرایط شکنندهای قرار دارد. در افکار عمومی ایرانیان صحنههای ویژه تاریخی و سیاسی ریشه دوانده و مانع از اتخاذ رویکردی اعتماد آمیز با روسیه میشود، بر اساس نظرسنجیهای صورت گرفته بیش از 90 درصد ایرانیان نسبت به روسیه بیاعتماد هستند و بسیاری از ایرانیان هنوز از روسیه تصور شوروی سابق را در ذهن دارند (فصلنامه روابط خارجی، شماره اول 1390).
مقامات روسیه همواره از قدرتیابی ایران بیمناک بودهاند. آنان شکل گیری ایران قدرتمند نظامی، سیاسی و استراتژیک را نمادی از تهدید علیه خود میدانند. بنابراین، طبیعی است که با قدرتیابی ایران مخالفت نمایند. این مسأله در دورانهای گذشته وجود داشته و بعد از جنگ سرد نیز تداوم یافته است.
الگوی رفتاری روسیه در مواجهه با ایران را باید تلاش سامان یافته برای محدودسازی ایران دانست. طبعاً رویکرد کشورهای غربی به ایران نیز فضای مناسبی را برای روسیه در زمینهی مشارکت بیشتر با جهان غرب به منظور محدودسازی ایران فراهم کرده است. این الگو در
دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشدید گردید. سیر فوق نشان میدهد محدودیتها و فشارهای روسیه عامل شکلگیری شرایط جنگ سرد در روابط دو کشور است.
مرزهای مشترک جغرافیایی و تاریخ سیاسی گذشته نشان میدهد که دو کشور به گونهای گریزناپذیر نیازمند همکاری و مشارکت با یکدیگرند به رغم چنین ضرورتهایی شواهد و فرایندهای شکل گرفته بیانگر آن است که روابط دو کشور مبتنی بر همکاری و حسن نیت نبوده است. مسأله مورد بررسی این است که چه موانع و مشکلاتی در روابط ایران و روسیه سبب شده که این دو کشور هیچ گاه نتوانند از ظرفیتهای واقعی یکدیگر برای توسعه روابط دو جانبه بهره گیرند.
در واقع سوالی که ذهن محقق را به خود مشغول ساخته این است که چرا علی رغم اتحاد و همراهی کنونی ایران و روسیه، نوعی بی اعتمادی در روابط دو کشور وجود دارد؟
1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش
ایران موفق شده است انزوای بین المللی را که رژیم تحریمهای فلج کننده غربی برای آن فراهم کرده بود، هر چند فقط تا حدی معینی و به طور ناکامل، بشکند. با این وجود، سرعت توسعه روابط روسی- ایرانی تا کنون به سطح شراکت راهبردی نرسیده است. چه چیزی برخورد محتاطانه طرف ایرانی را سبب میشود؟ چه چیزی مانع از آن میشود که تهران، مسکو را شریک مطمئن سیاسی و اقتصادی خود به حساب آورد؟ پاسخ به این سؤالات و بسیاری پرسشهای دیگر، دلایل اهمیت انجام این پژوهش را دو چندان نموده است.
با وجود اینکه دو کشور ایران و روسیه به دلیل نزدیکی جغرافیایی و قرار گرفتن در یک منطقه استراتژیک میتوانند نیازهای اقتصاد داخلی و منطقهای همدیگر را تأمین نمایند و هم میتوانند الگویی از این نوع همکاریها برای دیگر کشورهای جهان باشند ولی در سطح کلان و مقاطع مختلف تاریخی ما شاهد بروز بیاعتمادی و تزلزل در روابط بین دو کشور هستیم. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این ضرورت است که چرا دو کشور علی رغم وجود جنبههای مشترک دارای حس بیاعتمادی روز افزون نسبت به یکدیگر هستند.
-3- پیشینه پژوهش
برای بررسی بهتر هر موضوع نیاز به فراهم سازی یک پایهی علمی در خصوص موضوع مورد بحث داریم، به علاوه گردآوری اطلاعات مرتبط با موضوع و بیان پیشینهتحقیق نشانهی تسلط محقق بر موضوع مورد بحث است. در زمینه روابط ایران و روسیه کتابها و مقالات مختلفی به رشته تحریر در آمده است که میتوان به صورت گذرا به موارد ذیل اشاره کرد.
متقی و همکاران (1393) در پژوهش خود با عنوان “عملگرایی راهبردی در روابط جمهوری اسلامی ایران و روسیه” بیان نمود روسیه از جمله بازیگران سیاست بین الملل است که در شکل بندیهای قدرت نظام جهانی به عنوان نیروی تأثیرگذار تأثیرپذیر ایفای نقش می کند. درک روابط ج. ا. ایران و روسیه در چارچوب همکاریهای راهبردی، نیازمند شناخت نگرش جهانی و منطقهای بازیگران است. ج. ا. ایران مانند روسیه با الگوی توزیع قدرت در سیاست جهانی مخالفت دارد. در چنین شرایطی این پرسش را میتوان مطرح کرد که همکاریهای ایران و روسیه دارای چه ویژگیهایی میباشد؟ به نظر نگارندگان، عملگرایی راهبردی به عنوان محور اصلی روابط ج. ا. ایران و روسیه در حوزههای مختلف جغرافیایی تحلیل میگردد. تحقق این امر، نیازمند «ائتلافسازی»، «بیطرف سازی راهبردی»، «همکاریهای راهکنشی» و «موازنه سازی ساختاری» با بازیگرانی مانند روسیه میباشد که دارای رویکرد ژئوپلیتیکی در الگوهای کنش همکاری جویانه و یا رقابتی در سطح بین المللی میباشند.
سلطانینژاد و شاپوری (1392) پژوهشی با عنوان “روسیه و مناقشه هستهای ایران” انجام دادهاند. این مقاله به بررسی سیاست روسیه در رابطه با مناقشه هستهای ایران و عوامل تأثیرگذار بر آن میپردازد. استدلال اصلی مقاله بر آن است که روسیه در چارچوب ملاحظات امنیتی خویش، مسأله هستهای ایران را با برخی از مهمترین مسائل امنیتی پیرامونی خود از جمله بحث گسترش ناتو به شرق، طرح سپر دفاع موشکی امریکا و ناتو در شرق اروپا، امنیت انرژی و اقتصاد خویش و همچنین موضوعات مربوط به امنیت منطقه گره زده است. منظور این است که مسکو به مناقشه هستهای ایران به عنوان یک موضوع مستقل در سیاست خارجی خود نگاه نمیکند، بلکه آن را با برخی از ملاحظات و مناسبات امنیتی مهم خود با طرفین اصلی این مناقشه یعنی ایران و غرب – مخصوصا امریکا – پیوند زده است. با این اقدام، کرملین تلاش میکند با انجام یک بازی ظریف سیاسی در تحولات مربوط به این مناقشه منافع خود را برآورده کند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در چنین شرایطی استمرار مناقشه هستهای ایران تا جایی که منجر به برخورد سخت بین طرفین اصلی آن نگردد در جهت منافع مسکو است. در واقع استمرار این مناقشه، قدرت چانه زنی کرملین را در رابطه با ایران و غرب -به خصوص امریکا- پیرامون مسائل و مناسبات مختلف منطقهای و بین المللی بالا میبرد.
جعفری و ذوالفقاری (1392) در پژوهشی با عنوان “روابط ایران و روسیه، همگرایی یا واگرایی؟” بیان نمودند روسیه و ایران یکی از تباری اروپایی و نژادی اسلاو و دیگری از تباری آسیایی و نژادی غیراسلاو هستند. متناسب با نوع برداشت از ظرفیتها و تواناییهای خود، به ایفای نقش در نظم سازیهای منطقهای و بینالمللی میپردازند. تغییرهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک و تفاوت رویکردهای اعلامی و اعمالی، تغییرهای تاریخ سازی را در عرصههای تقابل یا تعامل میان دو کشور ایجاد کرده، به گونهای که چگونگی و چرایی ناپایداری این رابطه را، در مقام پرسش این پژوهش نشانده است. در بیان چگونگی شکنندگی رابطه بین ایران و روسیه، باید به تفاوت سطح و تقابل ادراک دو کشور اشاره کرد؛ بدین معنا که نگاه روسیه به ایران، تاکتیکی و ابزاری و در سطح مسایل منطقهای و دوجانبه است، در حالی که نگاه ایران به روسیه، آرمانی و مبتنی بر عقلانیت ایدئولوژیک و در سطح مسایل کلان است. اما در پاسخ به چرایی موضوع، باید به برتری نگاه ژئوپلیتیک بر ژئواکونومیک اشاره کرد. بدین ترتیب که، ماهیت سیاسی روابط ایران و روسیه، بر ماهیت اقتصادی آن سایه افکنده است.
فرم در حال بارگذاری ...