وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد: نقد و بررسی دیدگاه عامه در فضیلت خلفا بر اساس آیۀ 100 سورۀ توبه

 
تاریخ: 05-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

:

 

یکی از مهم‌ترین مسائل اختلافی میان مذهب تشیع و اهل‌سنت در بخش اعتقادات، مسئلۀ خلافت و جانشینی پیامبر خداˆ است. شیعه و سنی در بحث امامت و جانشینی پیامبرˆ هم از نظر مفهوم (شأن و جایگاه امام) و هم از نظر مصداق با یكدیگر اختلاف بنیادین دارند. به‌طور کلی، پس از رحلت پیامبر اکرمˆ مسلمانان برسر جانشینی آن حضرت دچار اختلاف شدند و دو مکتب در عرصه‌های دینی و اجتماعی به وجود آمد:

 

  • مکتب خلافت: از نظر این مکتب، بین امامت و خلافت هیچ تفاوتی وجود ندارد و در حقیقت خلافت، همان امامت بعد از رسول خداˆ می‌باشد.[1]

بر این اساس، بنابر عقیدۀ امامیه، مقام امامت و جانشینی پیامبر مقامی الهی است و باید توسط خدا منصوب شود و یکی از لوازم اصلی آن عصمت است.

 

مرحوم علامۀ عسگری در این‌باره می‌نویسد:

 

امامت، عهد و پیمان الهی است که خداوند پیامبرش را از آن آگاه می‌کند و این عهد به ستمکار نمی‏رسد. بنابراین امامت عهد و تعیین ازسوی خداست که رسول خدا تنها آن را تبلیغ می‌کند و لازمۀ آن عصمت است.[3]

 

در مقابل، از دیدگاه اهل سنت، امامت و خلافت یک منصب غیرالهی است. اهل سنت، امامت و خلافت را از فروع دین می‌دانند و نه اصول دین. بر اساس این دیدگاه امام و جانشین پیامبر لازم نیست که از خطا و لغزش مصون و معصوم باشد.

 

محقق تفتازانی از علمای بزرگ اهل‌سنت در این باره می‌گوید:

 

هرگز لازم نیست که امام از لغزش و گناه پیراسته باشد و یا برترین امت شمرده شود و هرگز نافرمانی امام و عدم آشنایی او به احکام الهی مایۀ برکناری و عزل او نمی‌شود.[4]

 

با این توضیح، اختلافات موجود در دو مذهب و اهمیت و جایگاه این موضوع در شکل‌گیری اعتقادات این دو مذهب به‌روشنی قابل ترسیم است. تا آنجا که هریک مدعی آن است که بر مدار حق است و جبهۀ مقابل، باطل. و این جدال از نخستین ساعات ارتحال خاتم النبیین تاکنون ادامه داشته است.

 

از سوی دیگر قرآن کریم به عنوان کتاب جاویدان هدایت بشر و نسخۀ تغییرناپذیر کلام الهی در طول تاریخ نقش هدایتگری خود را ایفا کرده و می‌کند ولی به دلیل مساعد بودن این کتاب در جهت سوء استفاده، همواره مسند فِرق مختلف برای اثبات اعتقادات مختلف صحیح و ناصحیح قرار گرفته است و هر فرقه‌ای برای اثبات باورهای خود به این کتاب استناد کرده است که قطعاً قسمت عظیمی از این باورها و استنادات ناصحیح می‌باشد.

 

اهل سنت و شیعه به عنوان دو فرقۀ مهم و اصلی مسلمانان بیشترین آمار استفاده از کتاب خدا در جهت اثبات باورهای خود را دارند و تفاسیر فریقین مملو از این گونه استنادات است.

 

شیعه با استناد به آیاتی چند از قرآن کریم و تفسیر آن بر معنای موافق عقیده‌اش همواده سعی کرده است از باورهای اصلی خود همانند امامت و رجعت و … دفاع کند، همچنین اهل‌سنت با تأویل آیات قرآن بر معنای مراد خود سعی داشته است در جهت حقانیت این باورها دلایل قرآنی فراهم کند.

 

اگر به تفاسیر مراجعه کنید، خواهید دید که در بسیاری از آیاتی که بنا بر اعتقاد شیعه در حق علی† و یا اهل‌بیت‰ نازل شده است، عبارت «نزلت فی ابی‌بکر، نزلت فی عمر» و مانند آن وجود دارد.[5]

 

یکی از باورهای مهم اهل‌سنت که می‌توان گفت یکی از ستون‌های اصلی حقانیت این فرقه است، اثبات حقانیت خلافت ابوبکر است و علمای این فرقه همواره با هر وسیله‌ای از جمله آیات متعدد قرآنی به دفاع از این عقیده پرداخته‌اند.

 

در میان آیاتی که در این جهت مورد استفاده قرار گرفته است آیۀ «السابقون الاولون» بیشتر به چشم می‌خورد و می‌توان گفت در رأس ادلۀ قرآنی این گروه قرار دارد.

 

آیۀ مذکور در چند جهت مورد استعمال قرار گرفته است که می‌توان مهم‌ترین آنها را این‌گونه برشمرد:

 

الف: اثبات عدالت صحابه، ب: اثبات فضیلت صحابه، ج: اثبات حقانیت خلافت ابوبکر.

 

نوشتار حاضر در جهت شفاف‌سازی این نوع استنادات قرآنی، سعی دارد استنادات و ادلۀ اهل‌سنت در مورد آیۀ مذکور را به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار دهد و در نتیجه میزان دلالت آیه بر این باورها را روشن کند.

 

در این راستا بسیاری از تفاسیر اهل‌سنت بررسی شده است و استنادات مفسران همراه با ادلۀ آنان مورد بررسی علمی قرار گرفته است و

دانلود مقاله و پایان نامه

 نتیجۀ آن طی این نوشتار در اختیار خوانندگان گرامی قرار گرفته است.

 

از ویژگی‌های این تحقیق، کاربردی بودن آن است به این معنا که در ضمن بحث از دلالت آیه، معیارهایی در اختیار خواننده قرار می‌دهد که می‌توان آنها را در آیات دیگر نیز به کاربرد.

 

در پایان ضمن سپاس از جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای دکتر خلیلی به عنوان استاد راهنما و نیز راهنمایی‌های ارزشمند ایشان، امیدوارم این سیاهه، گره‌هایی از تفسیر این آیه و آیات مشابه را باز کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

 

 

 

کلیات

 

 

 

 

1- فصل اول: کلیات

 

 

 

آن‌چه در این فصل مورد ارزیابی قرار می‌گیرد کلیاتی دربارۀ موضوع بحث، نقد و بررسی فضیلت صحابه و خلفا بر اساس آیۀ 100 سورۀ توبه از منظر اهل‌سنت و علمای عامه می‌باشد. عناوین مطرح در این فصل عبارت‌اند از:

 

    1. بیان مسئلۀ تحقیق؛

 

    1. بیان اهمیت و ضرورت مسئلۀ تحقیق؛

 

    1. پیشینۀ تحقیق؛

 

    1. سوالات تحقیق؛

 

    1. فرضیۀ تحقیق؛

 

    1. روش تحقیق؛

 

  1. تعریف مصطلحات

1-1- بیان مسئلۀ تحقیق

 

می‌دانیم که پس از وفات پیامبر اکرمˆ بر سر جانشینی آن حضرت دو طرز تفکر عمده بین مسلمانان پدید آمد: مکتب امامت و مکتب خلافت. دیدگاه نخست که ریشه در آیات قرآن و احادیث صحیح پیامبرˆ مانند حدیث غدیر، ثقلین و منزلت داشت، امامت را امری انتصابی می‌دانست که به فرمان الهی شکل گرفته و پیامبر اکرمˆ تنها وظیفۀ ابلاغ را برعهده داشته است. دیدگاه دوم بیانگر انتخابی بودن خلافت با رأی مردم بود. بر اساس اندیشۀ دوم، سقیفه شکل گرفت؛ گرچه خود بنیانگذاران آن تصریح به شتابزدگی نمودند.

 

از آنجا که دیگر قرآن کریم معتبرترین منبع معارف دین اسلام می‌باشد، لذا هر صاحب اعتقادی دوست دارد برای اثبات اعتقاد خود دلایلی را از این کتاب ارائه کند.

 

فرقه‌های امامیه و اهل‌سنت با تمام شعب خود همواره برای اثبات دیدگاه‌های خود به این کتاب تکیه کرده و می‌کنند.

 

یکی از موضوعاتی که فرقۀ اهل‌سنت با بهره گرفتن از این کتاب درصدد اثبات آن است، اثبات حقانیت دیدگاه‌های مثبت در مورد صحابه است مانند خلافت خلفا، عدالت و فضیلت صحابه

 

در این راستا به آیاتی چند تکیه شده است که یکی از مهم‌ترین آنها آیۀ «السابقون الاولون» (سورۀ توبه، آیۀ 100) می‌باشد.

 

آنچه از ظاهر آیه به دست می‌آید این است که مهاجرین و انصار نخستین در این آیه مورد مدح الهی قرار گرفته‌اند و همچنان که مورد رضوان الهی قرار گرفته‌اند خبر از بهشتی بودن آنان داده شده است.

 

مفسران اهل‌سنت با استناد به این آیه سعی کرده‌اند، نظر خود در مورد عدالت و فضیلت صحابه و یا حقانیت خلافت ابوبکر را اثبات کنند و برای این امر از داخل و خارج آیه، ادله‌‌ای را ارائه کرده‌اند.

 

موضوع اصلی این تحقیق بررسی مفهوم آیه به همراه بررسی اقوال مختلف مفسران فریقین در مورد این آیه می‌باشد.

 

در این راستا تمام مستنبطات مفسران فریقین از آیۀ مذکور به همراه ادلۀ آنها مطرح و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

 

[1]. ماوردی، علی‌بن‌محمد، الاحکام السلطانیة، چاپ اول، دارالفکر، بیروت؛ قاهره، 1386ق، ص28.

 

[2]. بحرانی، سیدهاشم، کشف المهم فی طریق خبر غدیرخم، چاپ اول، همای غدیر، قم، 1389، ص‌۲۶؛ میلانی، علی، الامامة فی اهم الکتب الکلامیة، بی‌چا، مطبعة مهر، قم ، 1413ق، ص۹۱ ببعد.

 

[3]. عسکری، سیدمرتضی، ترجمۀ معالم المدرستین، دان‍ش‍ک‍دۀ‌ اص‍ول ‌دی‍ن، ق‍م‌‏‫، ۱۳۷۹، ج۲-۱، ص۲۸۳.

 

[4]. تفتازانی، مسعودبن‌عمر، شرح مقاصد الطالبین فی اصول الدین، ال‍ش‍ری‍ف‌ ال‍رض‍ی‌، ق‍م‌، ۱۴۰۹ق‌، ج2، ص271.

 

[5]. به عنوان نمونه رک: تفاسیر اهل‌سنت ذیل آیات ﴿الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلَانِیةً ….﴾ (بقره: 274)؛ ﴿إِنَّمَا وَلِیکمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا …﴾ (مائده، آیۀ55)؛ ﴿قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلَى وَالِدَی…﴾ (احقاف، آیۀ 15)؛ ﴿وَمَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْناً…﴾ (شوری، آیۀ 23)؛ ﴿وَسَیجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِی یؤْتِی مَالَهُ یتَزَکى﴾ (لیل، آیۀ 17-18)؛ ﴿قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا…﴾ (فصلت، آیۀ 30)؛ ﴿وَإِنْ جَاهَدَاک عَلَى أَنْ تُشْرِک بِی مَا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا…﴾ (لقمان، آیۀ 15)؛ ﴿یوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یسْعَى نُورُهُمْ بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِمْ…﴾ (حدید، آیۀ 12)؛ ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ…﴾ (مائده، آیۀ 9)؛ ﴿وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ…﴾ (حجر، آیۀ 47)؛ ﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ﴾ (رحمن، آیۀ 46)؛ ﴿…وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ﴾ (حج، آیۀ 34)؛ ﴿ لَا یسْتَوِی مِنْکمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ…﴾ (حدید، آیۀ 10)؛ ﴿… إِنَّمَا یخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ﴾ (فاطر، آیۀ 29)؛ ﴿أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیلِ سَاجِداً وَقَائِماً…﴾ (زمر، آیۀ 9).


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود پایان نامه ارشد: مهارت های زندگی در سیره علویپایان نامه ارشد: نقد و بررسی فضیلت ابوبکر بر اساس آیه هفده سوره مبارکه لیل از منظر اهل سنت »