: کنترل اجتماعی در همة جوامع و گروه ها اعمال می شود، اما چگونگی و نحوه اعمال آن در فرهنگهای مختلف متفاوت است. طبق نظریة شرمساری بازپذیرکننده، جامعه باید محیطی فراهم بیاورد که در آن پذیرش متخلف و برگشت او به جامعه، به عنوان هدف اصلی دنبال گردد. نظریة شرمساری بازپذیرکننده، رهیافتی نئودورکهایمی است که بر نقش نیروهای ساختاری و فرهنگی در انسجام اجتماعی و جرم تأکید میگذارد. این نظریة، عدسیهای جدیدی پیش روی جامعه قرار میدهد و پیشنهادات و راهکارهای متفاوتی را در حوزه های گوناگون نهادی از جمله خانواده، مدرسه، محله، پلیس، دادگاه و … عرضه میدارد.
اهداف: اهداف تحقیق حاضر عبارتند از: آزمون تجربی و بررسی تأییدپذیری هر کدام از ابعاد نظریة شرمساری بازپذیرکننده، ساخت ابزارهای (مقیاسهای) اندازه گیری، بررسی رابطة ابعاد شرمساری بازپذیرکننده با ابعاد بزهکاری، استفاده از متغیرهای میانگر، بررسی کاربستپذیری نظریة شرمساری بازپذیرکننده، بررسی و آزمون مدلهای مختلف تحلیلی، بسط نظریة شرمساری و بررسی دلالتهای سیاستی نظریة شرمساری بازپذیرکننده.
چهارچوب نظری: در تحقیق حاضر برای تییین بزهکاری از نظریة تلفیقی شرمساری بازپذیرکننده بریث ویت استفاده شده است. طبق نظریة شرمساری بازپذیرکننده، قویترین راهکار جرم حاوی دو عنصر اساسی است: شرمساری و بازپذیری. مطابق نظریه شرمساری بازپذیرکننده، جوامع در صورتی جرم کمتری خواهند داشت که شرم را به نحو موثری در زمینة جرم به کار ببندند. میزان خشونت در جامعه زیاد خواهد بود اگر رفتار خشونتآمیز شرمآور نباشد؛ نرخ تجاوز به عنف بالا خواهد بود اگر مردها بر آن افتخار و مباهات بورزند؛ جرایم یقهسفید رایج خواهد بود اگر قانونشکنی نه شرمآور، که زرنگی محسوب شود.
روش: این تحقیق، به روش پیمایش و متغیرمحور انجام یافته است. تمامی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی سال سوم مشغول به تحصیل در شهر تبریز در نیمه اول سال تحصیلی 94-1393 جمعیت تحقیق این پژوهش را تشکیل میدهند. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقهای چندمرحلهای استفاده شده است. اندازه نمونه جمعاً برابر با 835 نفر تعیین گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از ضرایب همبستگی، آزمون تحلیل واریانس و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است.
یافته ها و نتایج: یافته های این تحقیق نشان میدهد که میانگین بزهکاری دانش آموزان در سطح دبیرستانهای شهر تبریز، در یک طیف 5 درجهای 04/2 بوده است. نتایج نشان داد که شرمساری و انگزنی اثر مستقیم بر بزهکاری ندارند، ولی دارای اثر غیرمستقیم بر بزهکاری میباشند. بازپذیری نه دارای اثر مستقیم و نه دارای اثر غیرمستقیم بوده است. بههمپیوستگی خانوادگی دارای اثر مستقیم و منفی، ولی فاقد اثر غیرمستقیم بوده است. همالان بزهکار هم دارای اثر مستقیم و هم دارای اثر غیرمستقیم بر بزهکاری بوده است. فشار دارای اثر مستقیم بر بزهکاری، ولی فاقد اثر مشروطکننده بر بزهکاری بوده است. در مجموع، متغیر همالان بزهکار و ارزشهای اخلاقی، بیشترین ضریب تأثیر را بر بزهکاری، در مدل معادلات ساختاری نشان دادهاند.
دلالتهای سیاستی: سیاست «جنبشهای اجتماعی» در سطح کلان و «عدالت ترمیمی» در سطح خرد از جمله مهمترین دلالتهای سیاستی تحقیق حاضر به شمار میروند. در سطح مدارس، در کشورهای گوناگون از مدلهای برنامهای عدالت ترمیمی استفاده شده است که سه مورد از آنها عبارتند از: حلقهها، میانجیگری دوستان و هیئت منصفه همسالان. در این رهیافت، به جای اینکه قواعد رفتاری توسط معلم تجویز یا تحمیل شود، به دانش آموزان فرصت داده می شود تا خود چگونگی خلق و ایجاد اجتماع مثبت را کشف نمایند. جلسات کلاسی روزانه به دانش آموزان امکان میدهد تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند، در مورد مسائل کلاسی بحث نمایند و یاد بگیرند که چگونه مسائل خود را در یک فضای اخلاقی و دموکراتیکتر حل و فصل نمایند. مدل عدالتِ ترمیمیِ انضباط در مدارس، نویدبخش امکانات بیشتری برای کاهش بینظمی، قلدری و خشونت است.
فصل اول: طرح موضوع
1-1- بیان موضوع
نوجوانی برههای از زندگی است که نوجوان در معرض خطر ورود به رفتارهای پرخطر و مسألهآمیز از جمله بزهکاری[1]، مصرف مواد و رفتارهای جنسی واقع می شود. ورود به این نوع رفتارها، الگوهای سالم سازگاری و رشد را با وقفه و رکود روبرو میسازد. این نوع علایم و نشانه های ناکارآمدی رفتاری در نوجوانی ممکن است پیشدرآمد ناسازگاری و تعادل ضعیف در طول بزرگسالی باشد. از این رو، مطالعه و شناخت پیشزمینهها و مقدمات کجروی نوجوانان، محور علایق روانشناسان و جامعهشناسان بوده است (اریکسون[2]،396:2000). در بررسی های به عمل آمده در بیشتر کشورهای جهان، آمار جرایم و بزهکاری متوجه جوانان، همچنان رو به افزایش بوده است. در آمریکا، سالانه بیش از دو میلیون فرد زیر 17 سال بازداشت می شود (گرین[3]،323:2008). مطابق آمار دیگری در این کشور 700000 دانش آموز از دبیرستان ترک تحصیل می کنند، چهارده میلیون کودک در خانوادههای تک والد زندگی می کنند، 200000 کودک سالانه در معرض نوعی سوء رفتار و سوءاستفاده هستند، 3000000 دانش آموز و معلم سالیانه قربانی جرم واقع میشوند و سالانه 500000 مورد سرقت، زورگویی، حمله و تجاوز در مدارس به وقوع میپیوندد (گروس[4] و دیگران،5:2000). در سال 2005، وکیل سابق دادگستری جان اشکرافت اظهار داشت که به رغم صرف میلیونها دلار هزینه در برنامهها برای کاهش و حل و فصل بزهکاری و جوانان در معرض خطر، حکومت فدرال در کاهش خشونت جوانان ناموفق بوده است. اشکروفت بعدها اظهار داشت که جوانان در قبال رفتار خشونتآمیز خود مسئولیتپذیر و پاسخگو بار نیامده و از این رو، جوانانی که در قرن 21 مرتکب جرم میشوند متفاوت از پیشینیان خود میباشند (استونس[5]،295:2011).
بیشک نوجوانان و جوانان، بخش مهم و پایهای سرمایة انسانی هر جامعه به شمار میآیند که در عین حال، بیش از سایر گروه های جامعه در معرض بزهکاری و بزهدیدگی قرار دارند. در آخرین سرشماری ملی در ایران که در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت جمعیت کشور بالغ بر ۷۵،۱۴۹،۶۶۹ تن بوده است (مرکز آمار ایران،1392). بر اساس برآوردهای مرکز آمار ایران هم اکنون نزدیک 24168821 نفر از جمعیت ایران یعنی 32 درصد آن، از نظر سنی زیر 18 سال هستند. جمعیت دانش آموزی کشور نیز در سال تحصیلی ۹۳ـ۹۲ بالغ بر ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر با احتساب سه مقطع دبستانی، راهنمایی و دبیرستانی بوده است که حدود ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار دانشآموز در دورههای متوسطه شامل دوره اول متوسطه (راهنمایی سابق) و دوره دوم متوسطه تحصیل خواهند کرد (مرکز آمار ایران،1392). آمار مزبور از یک سو نشانگر ظرفیتهای بالقوه آموزشی و سرمایه انسانی در جامعه ایرانی است، و از سوی دیگر، در صورت عدم توجه کافی و برنامه ریزی دقیق، می تواند به عنوان یک آسیب و یا تهدید قلمداد شود.
در داخل کشور نیز با توجه به آمارهای منتشر شده میتوان نتیجه گفت که میزان وقوع جرایم بر حسب سن، جوانتر شده و بزهکاری و جرم از جوانان به نوجوانان به شدت در حال گسترش است (رجبی،131:1388). بویژه اینکه با توجه به تحولات پدید آمده در حوزه رسانه ها و فناوری ارتباطات، آسیبهای نوپدیدی نیز ظهور یافته است که زندگی و سلامت کودکان و نوجوانان را با خطرات جدی مواجه ساخته است. اعتیاد و مصرف مواد از جمله آسیبهایی است که به مدارس نفوذ کرده و وضعیت بهداشت و سلامت دانش آموزان را روز به روز با شدت بیشتری مورد تهدید و حمله قرار میدهد. گزارش سال 2008 سازمان ملل میگوید که ایران بیشترین مصرف سرانه مواد مخدر در جهان را داراست. گزارشهای دیگری وجود دارد که پایینترین سن آغاز اعتیاد را نیز ویژه ایران میداند. نتایج یک تحقیق علمی در زمینه مبارزه با مواد مخدر نشان میدهد که مدارس راهنمایی و دبیرستان، یکی از محیطهای اصلی برای شروع استفاده از مواد مخدر است. آن طور که مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر اذعان دارند، رواج مواد مخدر در بین دانشآموزان مدارس به ویژه در حاشیه شهر، به وضعیت نگرانکنندهای رسیده است. طاها طاهری جانشین دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر در این خصوص میگوید: بر اساس بررسیهای صورت گرفته، در برخی مدارس حاشیهای نقاط آسیبپذیر، دانشآموزان به مصرفکننده مواد مخدر تبدیل شدهاند. با توجه به شرایط یاد شده، زنگهای خطر در خصوص رواج مواد مخدر در میان دانشآموزان مدارس این مناطق به صدا در آمده است (خبرگزاری تحلیلی ایران،1388).
شیوع بزه و رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و جوانان در سالهای اخیر به یک مسألة عمدة اجتماعی تبدیل گشته است. نتایج و یافته های حاصل از پیمایشها و تحقیقات تجربی به قوت بر مدعای فوق مهر تأیید میزنند. پوراصل[6]و دیگران (2007) در پژوهشی میان 1785 دانش آموز از شهر تبریز دریافتند که 226 نفر (7/12 درصد) تجربة مصرف الکل و 36 نفر (2 درصد) تجربه مصرف مواد مخدر داشته اند. کلیشادی[7] و دیگران (2006) در پژوهشی در میان دانش آموزان دریافتند که میزان شیوع مصرف سیگار در بین پسران 5/18 درصد و در بین دختران 1/10 درصد میباشد. میانگین سنی اولین اقدام برای مصرف سیگار 2/13 سال بوده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مصرف سیگار در میان نوجوانان به عنوان یک تهدید محسوب می شود. آیتاللهی[8] و دیگران (2005) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که 9/16 درصد دانش آموزان مصرف سیگار را تجربه کرده و 5/2 درصد مرتباً مصرف سیگار داشته اند. همچنین 35 درصد از دانش آموزان الکل را تجربه کرده و 1/2 درصد از آنها به طور مرتب مصرف الکل داشته اند. در پژوهش دیگری که توسط امیری[9] و دیگران (2011) در میان 3958 دانشجوی دانشگاه در شمال ایران انجام شده دیده شد که مصرف اکستازی، تریاک و شاهدانه به ترتیب 3/4، 7/2 و 4/2 درصد در میان دانشجویان رواج دارد.
یافته های تحقیقات پیمایشی که به برخی از آنها اشاره شد، نشانگر شدت زیاد آسیبها و تهدیداتی است که امروزه نسل جوان و نوجوان را شدیداً تهدید می کند. راهکارها و برنامه های ارائه شده در سطوح مختلف ملی و فراملی نیز آنگونه که باید نتوانسته اند سودمند و راهگشا باشند. تا جایی که طی 36 سال گذشته، جمعیت کشور دو برابر، اما جمعیت کیفری هفت برابر شده است. شیوع رفتارهای پرخطر در سنین پایین، پیدایش آسیبهای نوپدید، عدم مسئولیت پذیری، ضعف کنترلهای خانوادگی و اجتماعی، تربیت ناقص و ناکارا و نیز سستی پایه های اخلاقی کودکان و نوجوانان از جمله مواردی است که وضعیت عصر حاضر را با گذشته متمایز ساخته است. با توجه به ظهور و بروز شرایط نوین و تحول و دگرگونی بنیادین در نهادهای مرسوم اجتماعی، روشن است که راهکارها و اقدامات پیشین نمیتوانند پاسخگوی مسائل نو باشند و به طور کامل موثر واقع شوند. در چنین شرایطی که از یک سو با آسیبها و تهدیدات نو مواجهیم و از سوی دیگر اقدامات و راهکارهای پیشین چندان قرین توفیق نبوده اند، رویکردها و نظریات جدیدتری پا به عرصه نهادهاند. نظریة شرمساری بازپذیرکننده[10] بریث ویت[11] از جملة این نظریهها به شمار میرود. نظریة شرمساری بازپذیرکننده عدسیهای جدیدی پیشروی جامعه قرار میدهد و پیشنهادات و راهکارهای متفاوتی را در حوزه های مختلف نهادی از جمله خانواده، مدرسه، محله، پلیس، دادگاه و غیره عرضه میدارد.
تحقیق حاضر در پی تحلیل و تبیین آثار شرمساری بازپذیرکننده بر بزهکاری دانش آموزان در بستر خانواده است. در نظریه جرم شناسی، خانواده نقشی بنیادین در ایجاد همنوایی در بین دختران و پسران بویژه در سنین آغازین آنها بازی می کند. عمدة ادبیات جرم شناسی در این حوزه، نشان از این دارد که نظارت بر رفتار کودک، بکارگیری انضباط منسجم و یکپارچه، و رشد و بالندگی دلبستگیهای والد-فرزند به طور عام کودک را به سمت همنوایی با معیارها و استانداردهای رایج و مرسوم اجتماعی تشویق می کند (لیبر[12]،79:2009؛کوتاروبلس[13]،375:2006؛لی[14]،193:2005). مثلاً طبق ادعای هیرشی و گاتفردسون، والدینی که بر رفتار فرزندان خود نظارت داشته، انتظارات روشنی در باب مذموم بودن بزهکاری بعمل آورده و به تمکین پاداش می دهند (و نافرمانی را مجازات می کنند)، احتمال تخلف کودکان را کاهش می دهند (از طریق تقویت خودکنترلی در کودکان) (فاگان[15]،151:2011).
در این تحقیق، تاکید عمده بر تحلیل و تبیین آثار شرمساری خانوادگی و فرایند بازپذیری[16] بر بزهکاری[17] است. در توضیح بزهکاری باید گفت که جرایم نوجوانان توسط پارهای عناوین و برچسبها بررسی می شود. رایجترین برچسب برای رفتار مجرمانه نوجوانان، بزهکاری است. بزهکاری شامل مجموعه ای از رفتارهای قانونشکنانه است که برای بزرگسالان و صغار بکار میرود. رفتارهایی که بزرگسالان در خصوص آنها به لحاظ کیفری پاسخگو هستند نظیر مصرف مواد و تخلفات خشونتبار علیه سایر اشخاص (مثل حمله و هجوم)، اموال و دارایی (مثل خرابکاری و ایجاد حریق) و نظم عمومی. علاوه بر تخلفات مجرمانه، صغار در قبال تخلفات منزلتی[18] (مثل پرسهزنی، نقض آداب و رسوم، فرار از منزل) نیز پاسخگو محسوب میشوند. در مجموع، بزهکاری به آن دسته از رفتارها اطلاق می شود که توسط اشخاص زیر سن بزرگسالی انجام میگیرد و نقض قانون تلقی شده و واکنش قانونی جامعه را برمیانگیزد (مارته[19]،2:2008). پس بزهکاری علاوه بر جرایم، شامل رفتارهای غیرمجرمانه نیز هست. فرار از منزل، گریز از مدرسه، سرپیچی از دستورات قانونی والدین یا مراجع اقتدار مصادیق دیگری از بزهکاری تلقی می شود. این نوع اعمال اغلب به عنوان تخلفات منزلتی مطرح است که به شرایط سنی شخص هنگام ارتکاب تخلف اشاره دارد. حداکثر سن برای حوزة قضایی دادگاه جوانان به طور معمول 18 سال است، ولی برخی دولتها حدود سنی را کاهش دادهاند (شومیکر[20]،3:2009).
نظریة شرمساری بازپذیرکننده بریث ویت، از جمله نافذترین و اثرگذارترین نظریه های جدید جرم شناختی در سالهای اخیر به شمار میرود. طبق رأی و نظر ایکرز[21] (1990)، نظریة شرمساری بازپذیرکننده در اصل تلاشی است مجدد برای ترکیب عناصری از نظریه های متعدد موجود، ولی با اجتناب از پارهای خطاها و اشتباهاتی که تلاش های قبلی دچار شده اند و نیز برخورداری از عنصری جذاب و نو در تمایزبخشی مابین انگزنی و شرمساری بازپذیرکننده که در تلاشهای پیشین مربوط به ترکیب نظری دیده نمی شود. هر که بخواهد نسبت به نظریه های جرم و انحراف اطلاع و وقوف کامل بیابد حتماً لازم است این کتاب را در قفسة کتابخانه خود داشته باشد. (علیوردی نیا و دیگران،120:1393).
بیتردید نظریات جرمشناختی حائز اهمیتاند، زیرا عمدة آنچه در نظام عدالت کیفری به اجرا درمیآید، مبتنی بر نظریات جرمشناختی هستند (صابر[22]،1:2006). در واقع، بخشی از شهرت فزایندة نظریة شرمساری بازپذیرکننده، عدم توفیق نظریه های پیشین جرمشناختی در تبیین جرم و راه حلهای پیشنهادی برای جرم بوده است. طبق نظریه های پیشین جرم، رفتارهای مجرمانه محصول یادگیری، برچسب منفی و یا عاملان انگیزه مند عقلانی است. این نوع مجازات یا سیاست توانبخشی در دهههای گذشته بکار رفته است، ولی به نظر نمی رسد تأثیر مثبتی بر پیشگیری از اقدامات مجرمانه و اصلاح خلافکاران مجرم داشته باشد (ساکیاما[23]،7:2008). یکی از دلایل علاقمندی به احساسات به عنوان یک موضوع مرتبط با جرم شناسی همین مورد است. این گونه علاقه برخاسته از نارضایتی از نظریه های عمدة جرم – مثل نظریة کنترل[24]، نظریة فعالیتهای روزمره[25]، و خصوصاً نظریة انتخاب عقلانی[26]- بوده است که انگیزة متخلف را مفروض انگاشته و آن را بدیهی و مسلم پنداشته اند؛ نظریه هایی که از دقت لازم و باریکبینی فکری و کفایت مفهومی برای درک و شناخت چرایی و چگونگی تحریکشدن افراد در ارتکاب جرم و توجه کافی به آن برخوردار نیستند (هان،244:2002).
بریث ویت افقها و روزنههای جدیدی فراروی نظریة برچسبزنی بازگشوده است و پیشرفتهای چشمگیری در ترکیب (و نه بر هم آمیختن ناشیانه) نظریه های عمومی موجود در زمینه جرم و انحراف به ارمغان آورده است. مدل وی هم دارای ابعاد خرد و هم دارای ابعاد کلان بوده و اجزائی از نظریة کنترل، نظریة فرصتهای افتراقی[28]، نظریة یادگیری اجتماعی[29] و نیز نظریة برچسبزنی[30] را تلفیق کرده و در کنار هم نشانده است. کلید افقهای نوین برای برچسبزنی و ترکیب نظریة جرم شناسی، مفهوم «شرمساری بازپذیرکننده» است. بواقع همچنانکه بریث ویت اذعان می کند، شرمساری بازپذیرکننده تنها عنصر و مولفة اصیل در این نظریه به شمار می آید (ایکرز،722:1990).
به نظر هونگ لیو[31]، گرچه نظریة شرمساری بازپذیرکننده، تلفیقی از نظریه های جرمشناختی غربی است، ولی سه خصلت عمده و کلیدی در نظریة شرمساری بازپذیرکننده وجود دارد که آن را از نظریه های جرمشناختی غربی متمایز میسازد.
اولاً نظریة شرمساری بازپذیرکننده، به کنترل اجتماعی صبغة اخلاقی میبخشد و لذا، عنان کنترل را به دست عموم مردم و خانواده و اجتماع آنها بازمیگرداند. نظریة بریث ویت به وجدان افراد، اخلاق و احساس شرم آنها متوسل می شود. این درست نقطة مقابل سایر سنتهای جرمشناختی است که از حرفهای شدن[34]، نظاممند شدن[35]، علمی شدن[36] و اجتماعزدایی[37] از عدالت طرفداری می کنند. دومی ممکن است به اعضای اجتماع چنان تلقین کند که آنها ایمان بیاورند که کارشناسان میتوانند راهکارهایی علمی برای مسائل جرم ارائه دهند و از این رو، از توجه به راهکارهایی محلی منصرف می کنند (لیو[38]،54:1998). به زعم بریث ویت، تا زمانی که اجتماع اصولاً بر این نظر است که متخصصان میتوانند از طرق علمی به راه حلهای مشکل بزهکاری دست بیابند، این خطر وجود دارد که شهروندان از مشارکت در برنامه ها و اقدامات پیشگیرانهای که توسط خود آنها انجام شدنی است سر باز زنند. با این تلقی، وقتی من شاهد ارتکاب جرمی هستم یا میبینم که همسایه کنار من در حال نقض قانون است، من فقط باید به کار خود برسم زیرا افراد دیگری هستند که به عنوان پلیس وظیفة برخورد با این مشکل را دارند. او پیشنهاد می کند: جرم زمانی بهتر کنترل می شود که اعضای اجتماع از طریق مشارکت در تقبیح بزهکار و ایجاد شرمساری در وی با تشریک مساعی منجسم و در ضمن بازپذیری بزهکار در اجتماع جهت تبدیل وی به شهروندی مطیع قانون، اولین نقش را ایفا کنند. در جوامعی نرخ بزهکاری اندک است که مردم، فقط در اندیشه شغل و حرفه خود نیستند و انعطاف در مقابل انحرافات، محدودهای تعریف شده دارد و اجتماع تلاش می کند تا مشکل بزهکاری خود را به دست خود حل کند، نه به دست پلیس و مراجع حرفهای. (غلامی،1391؛زهر،37:1383).
جرم زمانی بهتر کنترل می شود که اعضای اجتماع از طریق مشارکت فعال در شرمساری متخلفان، اولین کنترلکنندگان باشند و آنها را از طریق مشارکت همسو با روش بازگشت متخلف به اجتماع شهروندان مطیع قانون شرمسار نمایند (گاد[39]،165:2006). همساز با نظریة شرمساری بازپذیرکننده، الگو و مدل کنترل اجتماعی چینی بر تربیت اخلاقی و درونیشدن «اخلاقیات خوب» در افراد تاکید میگذارد. این مدل برای مواجهه با مناقشات و مسائل، استفاده از ابزارهای غیررسمی را تشویق می کند و اقدامات و عملکردهای افراد و اجتماعات بومی را به عنوان ابزاری برای حل و فصل مشکلات به جای کارشناسان حرفهای پرورش میدهد. (لیو،54:1998). مطابق نظر بریث ویت، خصوصیزدایی[40] از قانون همگانی و استفادة مشترک از شرمساری عمومی، کارایی و اثربخشی اجرای قوانین کیفری را بهبود میبخشد، به این دلیل ساده که می تواند به ایجاد مفهوم مشترک اخلاقی از نظم کمک کند. وی بعدتر استدلال کرد که گره زدن شرم و مجازات، به نظمِ قانونیِ کاراتر و استوارتری میانجامد (جالی[41]،55:2004).
دوم اینکه، برخلاف سایر جوامع غربی که بیانی انفعالی از رفتار مجرمانه بدست میدهند، گویی که توسط متغیرهای زیستی، روانشناختی و ساختاری اجتماعی بدون اینکه مجرمان بر آنها کنترلی داشته باشند، تعین مییابد، نظریة شرمساری بازپذیرکننده مفهومی فعال از مجرم را میپذیرد. مجرم در این نظریه، انتخابکننده ای است – ارتکاب جرم، پیوستن به خرده فرهنگ، اتخاذ یک خودانگاره انحرافی، بازپذیری خود، پاسخ به رفتارهای بازپذیری دیگران – که علیه فشارات اجتماعی از طریق شرمساری واکنش نشان میدهد (لیو،54:1998). مسئولیت پذیری فعال در برابر مسئولیت پذیری منفعل، هدف و غایت شرمساری بازپذیرکننده است. اثر بلندمدت این نوع شرمساری، تغییر ذهنیت متخلف و نگرش او به قانون و همنوایی او از طریق آموزش و انگیزش عاطفی است (توسونی[42]،2:2004).
سوم اینکه نظریة مزبور، به صورتبندی فرایندی از کنترل اجتماعی می پردازد که متکی بر مکانیزم های شرمساری و بازپذیری است و مشروط به اجتماعگرایی[43] و بههمپیوستگی[44] در بافت غربی است. بههمپیوستگی و اجتماعگرایی، معمولاً شرایط اجتماعی کشورهای در حال توسعه، به استثنای ژاپن است. (لیو،54:1998).
یکی از موضوعات یا مسائل مهم و اساسی هنوز در نظریة بریث ویت حلنشده باقی مانده است. تا به حال معلوم نشده که آیا نظریة شرمساری بازپذیرکننده توانسته افقهای جدیدی فراروی مطالعات جرمشناختی باز کند یا نه. به عبارتی به دلیل محدودیت تحقیقات تجربی و فقدان شواهد و یافته های کافی، هنوز نتیجة شفاف و روشنی در این باب حاصل نشده که آیا نظریة شرمساری بازپذیرکننده، تکرار و واگوئی نظریه های پیشین در قالبهای مفهومی جدید است و یا اینکه، توانسته تبیینی جامعتر و کاملتر نسبت به آنها عرضه نماید (بنت[45]،1:1996؛لوسونز[46]،161:2007).
بنابراین از جمله اهداف تحقیق حاضر، آزمون تجربی سازهها و گزارههای اصلی نظریة شرمساری بازپذیرکننده، طراحی و تدوین شاخص های کمی برای مفاهیم اصلی نظریه شرمساری و بالاخره کشف و بررسی و تطبیق و مقایسة برازش و کفایت مدل علّی برگرفته از نظریة بریث ویت و مدلهای بدیل و جایگزین است. نظریة شرمساری بازپذیرکننده هنوز در حال توسعه و تحول است و شواهد تجربی در حمایت و پشتیبانی از پیشبینهای آن ناهمساز و مغشوش[47] است. توافق و اجماع نظر کمی در بین آزمونهای مستقیم، در باب نحوة عملیاتی کردن مفاهیم نظری از قبیل شرمساری بازپذیرکننده، شرمساری جداکننده[48]، بههمپیوستگی و اجتماع گرایی وجود دارد (رای[49]،28:2012). بوچکوار[50] و تایتل[51] (2005) به تفصیل در بارة دشواریهای نظریة شرمساری بازپذیرکننده بحث کرده اند. ابهام در تعریف مفاهیم، عدم صراحت در امکان خنثی بودن شرم، ترتیب و توالی شرمساری بازپذیرکننده، و دفعات لازم شرمساری بازپذیرکننده برای اثربخش بودن از جمله مواردی است که توسط این محققان مورد بحث و فحص قرار گرفته است (بوچکوار و تایتل،2005).
هر چند شأن، اعتبار و اهمیت ادغام نظریهها قابلانکار نیست، اما یکی از طرق عمدة کسب اطمینان از این نوع نظریهها، تحقیق و مداقة تجربی است. اگر قرار باشد نظریه های جدید به جای آشوب و سردرگمی و ایجاد ابهام در باب علل جرم، به بصیرتافزایی درباره آنها کمک کنند، آزمون عینی آنها ضرورت مییابد. چنین تحقیقاتی به استثنای معدودی (مانند نظریة خودکنترلی هیرشی و گاتفردسون[52] و نظریة فشار عمومی اگنو[53]) انجام نیافتهاند (های[54]،133:2001). فقدان نسبی آزمون نظریة شرمساری بازپذیرکننده به دلایلی می تواند مسئلهساز باشد. طرح و ارائة نظریه های جدید، بدون آزمون، به دانش ما در خصوص علل و عوامل جرم نخواهد افزود. هم اکنون تنوع و تکثر نظریهها ممکن است عرصه ای مشوش و پرآشوب در جرم شناسی به بار بیاورد. از جمله دلایل عمده و مهم آزمون نظریة شرمساری بازپذیرکننده به طور اخص این است که بهرغم فقدان آزمونهای تجربی، پیشاپیش به انحای مختلف و به طرق گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است (بوچکوار،401:2005). حتی با وجود عدم تأیید تجربی، مددکاران، محققان، وکلا و دانشگاهیان همزمان به استفاده از این نظریه مشغولاند. برای مثال، نظریة شرمساری بازپذیرکننده از جمله چهارچوبهای نظری است که بنمایههای توسعه و ترویج برنامه های عدالت ترمیمی[55] را در سالهای اخیر از جمله میانجی قربانی-بزهکار و نشست گروهی خانواده تشکیل داده است. علاوه بر این، نظریة شرمساری بازپذیرکننده به عنوان مبنا و پایهای برای استفاده وسیع از مجازات های اجتماعمحور نوجوانان و خلافکاران بزرگسال بکار رفته است (های،136:2001).
با تلاش پژوهشگرانی همچون بریث ویت و شرمن، برخی از نظامهای کلان عدالت کیفری، روزنة وسیعی به روی استفاده از تاکتیکها و فنون عدالت ترمیمی بازگشودهاند. (میلر[56]،9:2009). برنامه های «عدالت ترمیمی» در ایالات متحده و جوامع دیگر، دقیقاً بازتاب تذکار بریث ویت برای همراه کردن شرمساری با عنصر بازپذیرکنندگی بوده است (کالن[57]،318:2006). این برنامهها در نظام عدالت جوانان در ایالات متحده آمریکا با عنوان «برنامه های میانجی قربانی-بزهکار[58]» و در استرالیا و نیوزلند با نام «نشستهای گروهی خانوادگی[59]» برای خلافکاران جوان شناخته میشوند (های،420:1998).
سمپسون و لاب[60] (1994) در وصف محیط خانوادهای که مستعد کنترل اجتماعی غیررسمی است، به اصول نظریة شرمساری بازپذیرکننده اشاره داشته اند. طبق مشاهدات آنها تأدیب خشن و قهرآمیز، نظارت اندک، و دلبستگی ضعیف والدین-کودک واسط و میانگر اثرات فقر و دیگر عوامل ساختاری بر بزهکاری است (سمپسون و دیگران،1994). نظریة شرمساری بازپذیرکننده در مطالعات کنترل اجتماعی هم عموماً بکار رفته است. مثلاً هیمر و استفن[61] در واحد مراقبتی نوزادان، این نظریه را در تصمیمات مراقبان بهداشتی در زمینة «برچسب زنی» والدین بر کودکان بکار بستهاند. بدون آزمون تجربی، کاربست نظریة شرمساری بازپذیرکننده توجیهپذیر نخواهد بود. هر چه نظریة شرمساری بازپذیرکننده فاقد قدرت تبیینی باشد، سست و بیپایه خواهد بود. اما اگر نظریة شرمساری بازپذیرکننده
قویاً پیشبینکنندة جرم باشد، بکارگیری گستردة این نظریه موجه و پذیرفتنی خواهد بود. در هر دو حالت، آزمون عینی این نظریه لازم و ضروری است (های،136:2001؛420:1998).
[1]. Delinquency
[2]. Erickson
[3]. Green
[4]. Gross
[5]. Stevens
[6]. Poorasl
[7]. Kelishadi
[8]. Ayatollahi
[9]. Amiri
[10]. Reintegrative Shaming Theory
[11]. Braithwaite
[12]. Leiber
[13]. Cota-Robles
[14]. Le
[15]. Fagan
[16]. Reintegration
[17]. Delinquency
[18]. Status Offenses
[19]. Marte
[20]. Shoemaker
[21]. Ronald L. Akers
[22]. Saber
[23]. Sakiyama
[24]. Control Theory
[25]. Routine Activities Theory
[26]. Rational Choice
[27]. Animated
[28]. Differential Opportunity Theory
[29]. Social Learning
[30]. Labeling Theory
[31]. Hong Lu
[32]. Conscience
[33]. Shame
[34]. Professionalizing
[35]. Systematizing
[36]. Scientizing
[37]. De-Communitizing
[38]. Lu
[39]. Gadd
[40]. De-Privatization
[41]. Julie
[42]. Tosouni
[43]. Communitariansim
[44]. Interdependency
[45]. Bennett
[46]. Losoncz
[47]. Mixed
[48]. Disintegrative Shaming
[49]. Ray
[50]. Botchkovar
[51]. Tittle
[52]. Gottfredson and Hirschi Self.Control Teory
[53]. Agnew General Strain Theory
[54]. Hay
[55]. Restorative Justice
[56]. Miller
[57]. Cullen
[58]. Victim-Offender Mediation Programs
[59]. Family Group Conferences
[60]. Sampson and Laub
[61]. Heimer and Staffen
، بیان مسئله، اهداف و پرسشهای مربوط به آن و اهمیت تحقیق اختصاص یافته است.
در فصل دوم، به خصوصیات جغرافیایی و اقلیمی منطقه پرداخته شده است.
فصل سوم به بیان تحولات شهر طی دورههای مختلف، با بهره گرفتن از منابع موجود، پرداخته است.
در فصل چهارم به مشاغل و شیوة معیشت ساکنین منطقه اشاره شده است.
فصل پنجم به خصوصیات اجتماعی و خانوادههای کهن شهر اختصاص دارد.
در فصل ششم ویژگیهای فرهنگی شهر در ابعاد گوناگون بیان شده است.
در فصل هفتم، به بیان ویژگیهای معماری و سیمای شهر پرداخته شده است.
فصل آخر نیز به جمع بندی مطالب و یادداشتهای هر فصل و منابع مورد استفاده در متن اختصاص دارد.
2-1- بیان مسأله
شهر پژوهی یکی از مهمترین موضوعات پژوهشی در علوم انسانی و بهویژه یک پژوهش بین رشته ای محسوب میشود که بنیاد ایرانشناسی در اقدامات بسیار ارزندهای از طریق دانشنامه شهرهای ایران و همچنین مجموعه ایرانشناسی در دوره کارشناسی ارشد آن را به انجام میرساند.
کاربرد شهر پژوهی در برنامه ریزی همه جانبه و پایدار از این روش با کشف قوانین و دانش بومی در مدیریت شهر میتواند الگوهای مدیریت سرزمین بهخصوص شهرها را مورد توجه قرار دهد.
پژوهش حاضر توانسته است مجموعه ارزشمندی را درباره شهر نایین بهوجود آورد. این شهر آینه تمام نمایی از یکی از شهرهای نواحی
خشک ایران بهشمار میرود که گذشتگان با توجه به همزیستی با بیابان شرایط زیست و سکونت در آن را فراهم آوردهاند.
با توجه به آنچه در منابع آمده است تاریخ نایین به تاریخ دو شهر کهن یزد و اصفهان گره خورده و بیشترین تأثیر را از تاریخ و فرهنگ یزد گرفته است. شهر نایین بر كنارة كویر مرکزی، در مسیر اصفهان به یزد، واقع شده است. این شهر دارای آب و هوایی خشک و کویری و از شهرهای کهن دورة پیش از اسلام است (سلطانزاده، 1374:26). وجود آثار تاریخی و در مواردی باستانی، از رونق و آبادانی این شهر در روزگاران گذشته حکایت میکند. از نشانههای قدمت این شهر میتوان به نارنجقلعه، كه به احتمال زیاد پیش از دوران اسلامی ساخته شده و مسجدجامع نایین، که از نظر قدمت دومین مسجد پابرجا در ایران است، اشاره کرد.
مطالعات انجام شده نشان میدهد قرارگرفتن نایین در حاشیة کویر مرکزی و اقلیم خشک، مردم و ساکنین آن را سختکوش و سازگار با شرایط کویر تربیت کرده است؛ به گونهای که همواره از کمترین شرایط موجود در محیط اطراف بهترین استفاده را میکنند. رشد و رونق صنایع دستی مانند عبابافی و کوزهگری از مواردی هستند که در آن میتوان بهرهمندی مردم نایین از مظاهر طبیعتی کویر را بهخوبی نظارهگر بود.
نویسنده با توجه به پیشینة فرهنگی و تاریخی نایین به عنوان شهری که هنوز زنده است و از آن به شهر هزارههای تاریخی یاد می شود، بر آن است این شهر را از مناظر جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و بافت اجتماعی شهر و نیز سیمای شهر با اتکا به منابع موجود بررسی کند. لازمة انجام این پژوهش مروری بر تحقیقات انجامشده و استفاده از منابع آن هاست. با انجام مطالعات اولیه بهنظر میرسد بررسی وضعیت صنایعی که در گذشته رونق داشتهاند ولی به دلایل گوناگون یا به بوتة فراموشی سپرده شدهاند و یا در خطر نابودی هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
اگرچه در مورد شهر نایین مطالعات موضوعی و پراکنده صورت گرفته است، ولی در بین آن ها، مطالعهای منسجم و علمی در باره بسیاری از موضوعات مانند مشاغل و فرهنگ مردم یافت نشد. از این جهت، ضروری بهنظر میرسید که این شهر از ابعاد گوناگون بررسی شود تا اهل تحقیق و علاقهمندان بتوانند از اطلاعات یافتهشده بهرهمند شوند. از سوی دیگر ضرورت تاریخ محلی نیز لزوم اجرای این تحقیق را آشکار میکند.
4-1- اهداف تحقیق
نشاندادن ساختارهای گوناگون شهر نایین .
در این زمینه لازم است شهر از جنبههای مختلف مورد مطالعه قرار گیرد و بر مبنای اطلاعات بهدست آمده خصوصیات آن گرد آوری شود. هر گاه ویژگیهای یک شهر در کنار یکدیگر مورد مطالعه قرار گیرند، مانند پازل یک مجموعه واحدی را ایجاد میکنند که همه به هم پیوستگی دارند. بنابر این لازم است ساختارهای تشکیل دهنده شهر، شناخته شده و در کنار هم مجموعه ای از یک شهر کویری به نام نایین را معرفی نمایند.
تمدن و پیشرفت روزافزون فناوری های مدرن،پدیده ای به نام ((فقر حرکتی))را با خود به همراه آورد.در نتیجه کم تحرکی و فقر حرکتی نارسایی هایی را موجب شده است که جنبه های مختلف جسمی،روانی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است.برون رفت از وضع موجود نیازمند ابزارهای در خور و شایسته ای،از جمله فعالیت های ورزشی به عنوان یک ابزار چند بعدی با تاثیرات گسترده بهداشتی،اقتصادی،اجتماعی،کمک به اوقات فراغت سالم و ایجاد نشاط و شادابی است (قره ،1384) .نداشتن فعالیت ورزشی مهمترین علت مرگ ،بیماری و ناتوانی است.اطلاعات مقدماتی از سازمان جهانی بهداشت در مورد عوامل خطر آفرین نشان می دهد که شیوه زندگی بدون تحرک ورزشی یکی از ده دلیل عمده مرگ و ناتوانی است . بیش از دو میلیون مرگ در سال ناشی از بی تحرکی است. در میان کشورهای جهان 60%تا80%بزرگسالان آنقدر فعال نیستند که برای سلامتی شان مفید باشد(نیک نژاد،1375).دختران و زنان در سنین مختلف به حرکات ورزشی نیازمندند.کودکان روزانه به چهار تا شش ساعت ،نوجوانان به دو تا چهار ساعت و بزرگسالان به یک تا دو ساعت فعالیت بدنی نیاز دارند،هر چند در بعضی از کارهای خانه تا حدودی این فعالیت های بدنی تامین می شود . از نقطه نظر فیزیولوژیکی،زنان می توانند نیازهای حرکتی روزانه خویش را به شیوه های مختلفی چون کار بدنی مانند راه رفتن،جارو کردن،پله شستن و …برآورده سازند اما برای داشتن بدنی سالم و روحیه خوب به انجام فعالیتهایی بیشتر از این ها نیاز است .در تحقیقات رابطه علت و معمولی بین فعالیت بدنی و سلامت فرد به اثبات رسیده است (بادامی،1385). افراد فعال زندگی پربارتری دارند.آن ها با بنیه ترند،اندام متناسبی دارند و مقاومتشان نیز در برابر بیماری ها بیشتر است. افراد فعال همچنین اعتماد به نفس بیشتری دارند،کم تر افسرده می شوند و اغلب حتی در سنین بالا، با توان و نیرو روی طرح های تازه کار می کنند .در سال های اخیر پژوهش های پزشکی نشان داده که تعداد زیادی از بیماری ها مستقیما به فقدان فعالیت بدنی مربوط می شود. بنابر این دلیل علاقه و اشتیاق کنونی نسبت به حرکت هوس نیست. بلکه تنها راه جلوگیری از ابتلا به بیماری های عدم تحرک، فعال باقی ماندن ، نه برای یکماه یا یکسال بلکه برای تمام عمر است(بادامی،1385). تحقیقات زیلمن”جانسون”و”دیم “حاکی از این
بود که زمان بهبود افراد برخوردار از آمادگی جسمانی سریعتر از افراد نا آماده می باشد (محرم زاده،1374).
اگر انسان از حقوق خاصی بر خوردار است که بسیاری از موجودات از آن بی بهره اند ، ریشه اش طبیعت ، خلقت و آفرینش است. و اگر انسان ها همه در حقوق طبیعت مساوی هستند و همه باید آزاده زیست کنند ، فرمانی است که در متن خلقت صادر شده است و دلیلی غیر از آن ندارد . در پرتو پیشرفت های علمی ، زیستی و روانی تفاوت های دو جنسیت مستدل تر گشت . زن از آن جهت که انسان است مانند هر انسان دیگر آزاده آفریده شده است و از حقوقی مساوی بهره مند است ، ولی زن انسانی است با چگونگی های خاص خود و مرد انسانی است با چگونگی های دیگر . زن و مرد در انسانیت”برابرند”ولی دو گونه انسانند . به قول الکسیس کارل 4در هر سلول انسان نشانی از جنسیت او هست . در نهضت تساوی و آزادی عمدا یا سهوا ، تساوی به جای تشابه به کار رفت و برابری با همانندی یکی شمرده شد. کیفیت تحت الشعاع کمیت قرار گرفت و ” انسان” بودن موجب فراموشی ” زن ” بودن وی گردید (سعیدی،1390). امروزه نقش زن به عنوان نیمی از منابع انسانی نه تنها از موضوعات و دیگر اهداف اساسی توسعه اجتماعی و اقتصادی هر کشور به شمار می رود ، بلکه ابزاری موثر در تحقق دیگر اهداف توسعه نیز محسوب می شود . از این رو یکی از شاخص های درجه توسعه یافتگی یک کشور میزان مشارکت و نقشی است که زنان در آن کشور دارا هستند (مطهری،1374) . بررسی ها نشان میدهد که شیوه زندگی بی تحرک ، از مهمترین علل مرگ و میر و بیماری و ناتوانی در جهان شمرده شده است . تحقیقات سازمان جهانی بهداشت (2002) آماربالایی (60-85درصد) از وجود جمعیت دارای زندگی بی تحرک گزارش کرده است (ژاگلین،1381) .درحقیقت امروزه انگیزه مردم دنیا از شرکت در فعالیت ورزشی،رسیدن به درجات بالا ودست یابی به شعارالمپیک(سریعتر، بالاتروقویتر ) نیست ، بلکه کسب سلامت ، تندرستی ، نشاط، روابط اجتماعی ودوری از بیماری ها ، علل مهم شرکت در ورزش است ، به همین دلیل امروزه درفرانسه 15 میلیون نفردرفعالیت های ورزشی سازمان یافته شرکت می کنند که تعداد افراد 6تا 14 ساله آنها6 میلیون نفراست ، توجه مردم آلمان به ورزش موجب شده است تعداد افرادی که درسال 1952 به ورزش می پرداختند ، یعنی 7/6درصدکل جمعیت این کشور به 5/28، درسال 2000 برسد (رابرت،2002) .
پژوهش حاضر با هدف تهیه ابزاری برای شناسایی موانع و دلایل عدم مشارکت زنان سالمند در فعالیت های ورزشی اوقات فراغت بوده تا به نحوی بتواند بدینوسیله راه کاری برای شناسایی علل عدم حضور آنان در ورزش باز کند و انجام پژوهش های آتی را در این زمینه میسرتر نماید.امید است این پژوهش باعث ارائه راهکارهای مناسب در جهت رفع موانع و توسعه و پیشرفت ورزش سالمندان کشور واقع شود.
در سالهای اخیر هنگام با بروز تحولات بنیادین و همه جانبه در جامعه و گسترش فناوری و ماشینی شدن زندگی، چاقی و بیماری هایی نظیر بیماری های قلبی عروقی که عموماً ناشی از کم تحرکی می باشد شیوع پیدا کرده است. با توجه به اینکه تا سال 2050 جمعیت سالمندان از جمعیت زیر 14 سال پیشی خواهد گرفت و حدود 80% می رسد، این امر نشان دهنده افزایش روز افزون توجه به این قشر می باشد. اکنون فعالیت جسمانی و ورزش و توجه به اثرات سود بخش آن برسلامتی ونشاط به ویژه در سالمندان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است .با وجود آنکه فعال بودن از سنین پایین از بسیاری بیماریها جلوگیری می کند فعالیت منظم در سنین بالا نیز به کاهش درد و ناتوانی نظیر آرتریت، استئو پروز کمک می کند. زندگی به شیوه سالم در همه مراحل زندگی می بایست مورد نظر باشد. بویژه در بزرگسالی و سالمندی بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که سالمندان با توجه به شرایط ویژه جسمانی از تحرک کمتری برخوردارند و با اینکه در بیشتر مواقع شرایط و موقعیت پرداختن به فعالیت های ورزشی برای آنان وجود دارد ولی متاسفانه به علل مختلف رغبتی برای ورزش کردن ازخود نشان نمی دهند و به همین دلیل بیشتر در معرض بیماری های حاصل از کم تحرکی قرار دارند. از سوی دیگر امروزه ورزش، به حدی از گسترش و توسعه رسیده است که از طرف کارشناسان به عنوان « جهان کوچک در جامعه» قلمداد می شود. به اعتقاد صاحب نظران، ورزش: ارزش ها، ساختار و نیروی محرکه جامعه را نشان می دهد و ویژگی های اجتماعی را منعکس می سازد (عبدلی، 1386)
زنان و مردان در فرایند جامعه پذیری از طریق ورزش با نوعی دنیای مردانه و زنانه در این زمینه مواجه میشوند (هولند و اوگلزبی ،2008)
همچنین از طریق ورزش می توان درباره سطح پیشرفت اجتماعی و اقتصادی یا جامعه قضاوت کرد، زیرا پیشرفت و توسعه ی ورزش به عوامل اجتماعی – فرهنگی حاکم بر جامعه وابسته است(عبدلی، 1386). زندگی بی تحرک یک مشکل جهانی برای سلامت جامعه است. بی تحرکی علت عمده مرگ و میر، بیماری و ناتوانی می باشد. حدود دو میلیون مرگ هر سال به علت کمبود فعالیت بدنی اتفاق می افتد و یافته های اولیه از پژوهش سازمان بهداشت جهانی حاکی از آن است که زندگی بی تحرک یکی از 15 علت عمده مرگ و میر در جهان می باشد (چاوو و همکاران ، 2006) در سطح جهانی بیماریهای ناشناخته ای بیشر را درگیر خود کرده است. یکی از مهمترین نوع این بیماریهای عجیب و خطرناک سرطان است و تعداد بیماران مبتلا به انواع مختلف سرطان روز به روز رو به افزایش هستند. این بیماری به شکلهای گوناگون و با علل ناشناخته ای بشر را در دام مشکلات متعدد و هزینه های بسیار سنگین درمانی می اندازد. امروزه با بررسیهای پزشکی دقیق و بطور باور نکردنی مشخص شده است که تعداد زیادی از انواع سرطانها نیاز به داروهای بسیار گران قیمت و پیچیده ندارد و با افزایش فعالیت های ورزشی در فرد بیمار نشانه های بیماری رو به کاهش می روند و بهبودی و مهاربیماری روی میدهد. بهبود سرطان روده و مقعد در افراد سالمند( چاوو و همکاران، 2006) و بهبود سرطان پروستات در بین مردان سالمندان( پاتل و همکاران، 2007) نمونه هایی از این نتایج قابل توجه و اهمیت شرکت در فعالیت های ورزشی در افراد جامعه و حفظ و افزایش سلامتی در آنهاست. به هر حال چنین به نظر می رسد که در بین افراد جامعه نقش فعالیت های ورزشی برای سالمندان بسیار حائز اهمیت است. و سالمندان با بهره گرفتن از فعالیت های جسمانی برنامه ریزی شده و منظم در طول زندگی، سبب می شوند تا سطح فعالیت بدنی و سلامت جسمانی و روانی آنها افزایش پیدا کند.
محققی در تحقیق به بررسی موانع مشارکت در فعالیت های بدنی در شهر مانتیویا کانادا پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت اقتصادی نامناسب، بالا بودن هزینه های فعالیت های بدنی، کمبود امکانات و تجهیزات ورزشی، عدم آگاهی و تعهدات خانوادگی مهمترین موانع شرکت آنها در فعالیت های ورزشی بوده است( ران و همکاران، 2004). محققی در تحقیقی به بررسی اثرات فعالیتهای بدنی روی افراد سالمند، جوانان، کودک پرداخت. نتایج نشان داد که فوائد فعالیت های بدنی افراد سالمند بیشتر از جوانان و کودکان می باشد. این نتیجه شاید به این دلیل باشد که سطح اولیه آمادگی جسمانی و فعالیت های بدنی در افراد سالمند در سطح پایین تری نسبت به جوانان و کودک بوده است ( شفارد، 2007). محققی در تحقیق به بررسی وضعیت فعالیت روزمره زندگی سالمندان ساکن در سرای سالمندان صادقیه اصفهان پرداخت. در این پژوهش وضعیت فعالیت فیزیکی مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. به طور همزمان مشخصات فردی و ارزیابی سلامت شخصی و بیماریهای محدود کننده حرکت بررسی شد. نتایج بررسیها نشان داد که اکثریت سالمندان ساکن در سرای سالمندان بی سواد و اقامت دائم داشته و دارای نگرشی متوسط تا ضعیف به سلامت خودشان داشته اند و بین مدت اقامت و نگرش نسبت به سلامتی و فعالیت روزمره ارتباط معنی داری وجود داشت(عالی پور، 1386). محققی در تحقیقی به بررسی موانع مشارکت سالمندان 65 تا 84 ساله شهر داندی اسکاتلند در فعالیت های بدنی پرداخت. نتایج حاکی از این بود که کوتاهی نفس، درد مفصل، بی علاقگی، از دست دادن انرژی و عدم تعلق به یک گروه از مهمترین موانع مشارکت سالمندان شهر داندی در فعالیتهای بدنی بوده است( آلیسون و همکاران، 2006). محققی در تحقیق خود به بررسی موانع فرهنگی – اجتماعی مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی پرداخت. نتایج نشانگر پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر، میزان سرمایه فرهنگی، تمایل فردی و حمایت اجتماعی بیشتر از زنان ورزش کار نسبت به زنان غیر ورزشکار است. نگرش خانواده زنان ورزشکار، بیشتر و میزان پذیرش باورهای قالبی به طور معنی داری کمتر از زنان غیر ورزشکار است. اما از نظر سودمندی ادراک شده تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون لجستید نشان داد که متغیرهای سرمایه فرهنگی و تمایل فردی دو متغیر تاثیر گذار بر احتمال مشارکت ورزشی است.حال به عنایت به مطالب گفته شده و با توجه به این مسئله که فعالیت های ورزشی نقش مهمی در سلامت بدنی و روانی و به خصوص در سالمندان دارد. کاهش و به تاخیر انداختن ناتوانی مربوط به سالمندی یک مسئله عمده جامعه است و فعالیت بدنی می تواند نقش مهمی را در ایجاد و حفظ سلامت سالمندان داشته باشد. در این راستا در پژوهش حاضر تلاش بر این است.
1- وضعیت کنونی مشارکت ورزشی در بین زنان سالمند شهر یزد چگونه است. 2- عواملی که مانع مشارکت زنان سالمند شهر یزد در فعالیتهای جسمانی و ورزشی می شود را بررسی کرده تا با از بین بردن آنها بتوانیم علاقه زنان سالمند را به فعالیت های جسمانی ورزشی افزایش دهیم.
1-3ضرورت و اهمیت پژوهش
با توجه بهاین که زنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل می دهند از جهات مختلف دارای اهمیت بوده ودر برنامه ریزی های گوناگون جامعه باید در نظر گرفته شوند .به گزارش ایونا ، یکی ازاموری که برای زنان مطرح است ورزش می باشد ، امروزه زنان زیادی در سطح جهان به ورزشهای مختلف اشتغال دارند . همان طور که می دانیم زندگی فعالیت است و مبنای به اصطلاحمواد درونی موجودات زنده نیز فعالیت است . صاحب نظران امروزه بر این عقیده اند کهتمرین های حرکتی و ورزشی برای اکثریت مردم اعم از زن و مرد دارای ارزش بسیار است .دختران و زنان در سنین مختلف به حرکات مختلف ورزشی نیاز دارند هر چند در بعضی ازکارهای خانه تا حدودی این فعالیت های بدنی تامین می شود . در سنین بالا به خصوص در جامعه ایرانی، میزان اندک ورزش و تحرک زنان، بسیار مهم و حتی میشود گفت خطرناک است. زنان، به خصوص در سنین بعد از یائسگی، به طور جهشی، در معرض خطر بیماریهای قلبی و عروقی، پوکی استخوان و عوارض ناشی از آنها هستند.(احسانی،1382)
تحقیقات جدید نشان می دهد که تمرینات بدنی باعث افزایش توانائی های مغز نیز شده و به انسان در معالجه بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب نیز یاری میرساند . در مقاله ای اشاره شده بود که تمرینات بدنی مداوم و روزمره تاثیر بسیاری در معالجه افسردگی افراد دارد. (توماس،1370)
نقش فعالیت ورزشی در سنین بالا
1- تقویت سیستم اسکلتی و پیشگیری از ابتلا به بیماری پوکی استخوان(امیرخانی،1391)
مشخص شده است که تقویت سیستم اسکلتی بدن و متراکم بودن آن ارتباط مستقیمی با میزان فعالیت بدنی و فشارهای مکانیکی دارد.
2- به تأخیر انداختن پدیدهی سالمندی یا پیر شدن(امیرخانی،1391)
با افزایش سن، مصرف انرژی پایه کاهش مییابد. به ازای هر 10 سال افزایش سن در بزرگسالی، میزان مصرف انرژی پایه حدود 2 تا 3 درصد کاهش مییابد، که گفته میشود به دلیل از دست دادن تودهی عضلانی بدن و افزایش بافت چربی است.
این تغییرات در ترکیب بدن را میتوان با ورزش کاهش داد. ورزش سبب حفظ تودهی عضلانی بدن و افزایش مصرف انرژی پایه میگردد. همچنین از یبوست و بیماریهای قلبی- عروقی جلوگیری می کند که بعداً به آن اشاره خواهد شد و بدین ترتیب پدیدهی سالمندی را به تأخیر میاندازد.
3- مصرف بیواسطه و مستقیم اسیدهای چرب(عزیز زاده مقدم،1391)
برای ورود گلوکز به درون سلول و مصرف آن، وجود هورمون انسولین ضروری است. انسولین هورمونی است که از افزایش قند خون جلوگیری میکند. این هورمون از آب شدن چربی بدن و آزاد شدن اسیدهای چرب از بافت چربی جلوگیری می کند. حتی در صورت مصرف زیاد غذا، به ذخیره شدن انرژی به صورت چربی نیز کمک میکند. اما عضلات در حال فعالیت از این امر مستثنی هستند و میتوانند بدون نیاز به انسولین، انرژی خود را علاوه بر گلوکز از اسیدهای چرب نیز تأمین کنند .
4- تأثیر مثبت در بیماران دیابتی و کاهش مقاومت به انسولین(عزیز زاده مقدم،1391)
مشخص شده است که بافت چربی، گیرندهی عمدهای برای انسولین ندارد و به طور بارزی باعث مقاومت به اثرات انسولین و در نتیجه بالا رفتن قند خون و عوارض ناشی از آن میشود.
ورزش با کاهش بافت چربی و افزایش میزان سوخت و ساز بدن، مقاومت به انسولین را کاهش داده و باعث بهبود عملکرد گیرندههای انسولین شده و سطح گلوکز خون را کاهش میدهد.
5- کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی- عروقی و سکتههای مغزی(رمضان پور،1391)
ورزش باعث کاهش اسیدهای چرب آزاد خون و افزایش کلسترول خون میشود. بدین طریق پدیدهی آترواسکلروز یا تنگ شدن عروق بدن از جمله عروق قلبی و مغزی به تأخیر میافتد و هیچگاه به حد بحرانی و انسداد (که در این صورت شاهد سکتههای مغزی یا قلبی خواهیم بود) نمیرسد.
6- افزایش حجم گردش خون موثر بدن و جلوگیری از ترومبوز (لخته شدن خون) در سیاهرگ عمقی پا(رمضان پور،1391)
7- تقویت سیستم قلبی- عروقی، دستگاه تنفسی و سیستم ایمنی(رمضان پور،1391)
8- اثرات مثبت بر سیستم گوارشی(خلیلی،1390)
9-تاثیر ورزش در خانواده(عبدلی،1384)
سلامت هر یک از اعضای خانواده به ویژه زن مستقیما برتصویر کلی سلامت خانواده تاثیر می گذارد .
نگرش کلی زن نسبت به جسم و عملکردفیزیکی بدنش در نگرش های کلی او تاثیر مستقیم دارد زیرا سلامت جسم و روان او ،روابط اجتماعی وی با دیگران را شکل می دهد . امنیت عاطفی او بر امنیت کلی خانــوادهمی افزاید و بهترین نشانه رشد و پختگی عاطفی او بر هوش و توانایی سازگاری با موفقیتهای جدید ، و هنگام مواجه با فشارها و ناراحتی ها با حداقل آسیب پذیری فرد و گروهیاست .تامین بهداشت جسم و روان برای زنان که در دوره ها و مراحل مختلف زندگی برمسئولیت خویش مراحلی چون بارداری ، زایمان و از همه مهمتر پرورش و تربیت فرزندان راپشت سر می گذارد از اهمیتی والا برخوردار است .شخصیت کودک با نگرش های مادر دردوران باداری آغاز و از آن پس در آغوش و در کنار او از نظر جسمانی ، روانی ، اخلاقی، اجتماعی و معنوی رشد و تکامل می یابد بدون شک مادر سالم و با نشاط بهتر از انجاماین مسوولیــــت بر می آید و خود نیز الگوی عملی و طبیعی سالمتری برای فرزندان خویشخواهد بود .زنان بـا ورزش کــردن می توانند خصوصیات رفتاری ، اخلاقی و شخصیتی مطلوببرای یک زندگی سالم و شاداب را کسب کنند . که به سادگی با ورزش قابل پیشگیری هستند.
5-.ZELMAN
5-.JOHNSON
5-DIEM
اهمیت فعالیت فیزیکی در حفظ و ارتقا سلامت به اثبات رسیده است. کاهش چاقی، افزایش آمادگی قلبی – عروقی و افزایش توان عضلانی از تاثیرات ورزش در ارتقا سلامت می باشد ولی تاثیر فعالیت فیزیکی بر تست های تنفسی بدرستی شناخته نشده است برخی مطالعات نشان داده اند فعالیت فیزیکی مستمر می تواند عملکرد سیستم تنفسی را بهبود بخشد (1) از طرف دیگر فعالیت فیزیکی به عنوان یک عامل ایجاد کننده برونکواسپاسم [1]مطرح می باشد (2) به طوری که درصد قابل توجهی از ورزشکاران بدون این که هیچ سابقه ای از آسم داشته باشند در حین فعالیت ورزشی و یا پس از آن دچار برونکواسپاسم می شوند که درصدی از این افراد علامت دار می شوند این حالت پس از 10 دقیقه فعالیت ورزشی تا 30 دقیقه پس از توقف ورزش اتفاق می افتد ولی حداکثر آن بین 5 تا 10 دقیقه پس از توقف ورزش می باشد(3) این برونکواسپاسم حتی در بسیاری از ورزشکاران حرفه ای نیز دیده شده است به عنوان مثال، 11 % از اعضای تیم ملی آمریکا (67 نفر از 597 ورزشکار) در المپیک سال 1984 و همچنین 23 % ورزشکاران آمریکایی شرکت کننده در المپیک زمستانی 1998 به آسم یا آسم ورزشی مبتلا بوده اند علی رغم مطالعات متعدد انجام شده هنوز این موضوع که ورزش و نوع فعالیت فیزیکی باعث اسپاسم برونش ها می شود و یا ورزش زمینه ساز تاثیر عوامل محرک بر سیستم تنفسی می گردد مورد بحث است (4) در هوای سرد ورزش سبب افزایش تماس راه های هوایی با هوای خشک و سرد و در هوای گرم باعث تماس با گرده های گیاهان و مواد آلاینده حرفه ای شده و همین موضوع سبب ایجاد اسپاسم و انقباض راه های هوائی می شود (5) با توجه به اینکه در حین ورزش، نیاز به اکسیژن و تنفس افزایش می یابد و گردش هوا در مجاری هوایی بیشتر است، از یک سو فرصت گرم و مرطوب شدن هوا کمتر بوده و از سوی دیگر تماس با مواد آلرژن افزایش می یابد و به این ترتیب احتمال ایجاد برونکواسپاسم در حین ورزش تشدید می شود (6و7) وقتی میزان اسپاسم ایجاد شده به حدی باشد که سبب کاهش FEV1 به میزان 10 % یا بیشتر نسبت به قبل از ورزش شود و یا تغییری به میزان 10 تا 25 % در [2]PEFR ایجاد نماید اصطلاح آسم ورزشی به کار می رود و برخی مطالعات نیز کا هش حداقل 5/6 % را به عنوان برونکواسپاسم خفیف تفسیر نموده اند. که بر حسب نوع ورزش و شرایط محیطی آن بین 10 تا 15 % در افراد بدون سابقه آسم و آلرژی گزارش شده است ولی قطعا میزان اسپاسم به میزان کمتر که باعث کاهش کمتری در ظرفیت هوایی گردد بیشتر می باشد(2و8). هر نوع فعالیت فیزیکی می تواند باعث تغییراتی در تست های تنفسی گردد ولی در برخی ورزشها که با حرکات سریع و شروع انفجاری همراه هستند، مصرف اکسیژن در ورزشکار طی ورزش بیشتر و در نیتجه نیاز به فعالیت بیشتر سیستم تنفسی می باشد و به طور منطقی باید تاثیر ورزش بر این سیستم نیز بیشتر باشد (9) مطالعات مختلفی بر روی انواع ورزش ها و برونکواسپاسم ناشی از آنها انجام شده است و بر این اساس ورزش ها به دو دسته تقسیم می شوند دسته اول ورزش هایی هستند که احتمال ایجاد برونکواسپاسم در آنها زیاد است این ورزش ها عموما ورزش هایی هستند که یا در هوای سرد و خشک انجام می شود مانند اسکی و هاکی روی یخ و یا ورزش هایی هستند که به حجم تهویه ای بالایی نیاز دارند مانند بسکتبال و فوتبال آمریکایی، تنیس ، بدمینتون ،دوچرخه و دو استقامت. دسته دوم ورزش هایی که ورزش مدت کوتاهی به طول می انجامد مانند وزنه برداری و ورزش های رزمی و یا از شدت بالایی برخوردار نیستند مانند گلف، والیبال و شنا (10و11) مطالعات کمی بر روی تاثیر سریع ورزش بر تست های تنفسی ورزشکاران در سایر کشورها انجام شده است. ودر مطالعات انجام شده توجه بسیار کمی به ورزشکاران نوجوان و همچنین سیستم تنفسی آنها شده است .از این رو هدف این مطالعه بررسی تاثیرات تمرینات مداوم منظم بدمینتون و
شنا برروی سیستم تنفسی دختران و مقایسه آن با تاثیر عدم فعالیت ورزشی منظم بر سیستم تنفسی دختران 10_15ساله می باشد .
1-1-1 رابطه ورزش با دستگاه تنفس
ارتباط حرکت با دستگاه تنفس بسیار روشن و آشکار است . ماشین های موتوری برای حرکت های تند بنزین زیادتری لازم دارند . بدن انسان نیز برای حرکت تند احتیاج به نیرو و انرژی بیشتری دارد. این انرژی با سوخت و ساز مواد غذائی در مقابل اکسیژن یعنی اکسیداسیون به دست می آید . زندگی سلولهای بدن و فعالیت آنها به اکسیژن بستگی دارد . شما اگر روی پایتان طوری بنشینید که روی شریان پا فشار بیفتد در چند دقیقه پایتان کرخت می شود و گز گز می کند .(12) این همان کندی جریان خون و کمبود اکسیژن است ،همانطور روی شریان های نقاط دیگر بدن اگر فشار بیاورید یا مانعی مجرای رگ ها را مسدود نماید ( مانند آمپولی در شریان قلب ) جریان خون و اکسیژن قطع و عضو با ورود ناراحتی از کار خواهد افتاد . تحمل اعضا ء بدن در مقابل کمبود اکسیژن متفاوت است. دست و پا و اطراف بدن تا 1-2 ساعت به قطع جریان خون تحمل دارند ولی از همه بیشتر مغز و قلب به اکسیژن احتیاج دارند . پس از قطع جریان اکسیژن ( قطع تنفس) مغز در یکی دو دقیقه و قلب نیز در 2-3 دقیقه از کار می افتد . خوشبختانه اکسیژن به مقدار فراوان و مفت و مجانی در هوای آزاد وجود دارد و 21% ترکیب هوا اکسیژن است. در سطح دریا غلظت آن بیشتر و در ارتفا عات هر چه بالا تر برود مقدار آن کمتر می شود . فشار آتمسفر تا ارتفاع 3000 متر هر 10 متر یک آتمسفر کمتر می شود . از 3000 متر به بالا هر 20 متر یک آتمسفر کمتر می شود .در هر ارتفاعی نسبت اکسیژن با گازهای دیگر ترکیب هوا ثابت و 21% می باشد . (13و 14)
اگر کسی سوار هواپیما و یا هلیکوپتر شود و در ارتفاع 14700 متر پیاده شود گرفتار مشکلات تنفس و کمبود اکسیژن بوده به تنگ نفس ، سر گیجه و تهوع و بیحالی گرفتار خواهد شد و از 8000 متر به بالا قادر به تنفس و زندگی نخواهد شد . ولی با صعود چند مرحله و اقامت چند روزه در فواصل ارتفاعات مکانیزم اتوماتیک بدن با تحولات و تغییرات هوشیارانه و اعجاب انگیز در ترکیبات خون کمبود اکسیژن را جبران خواهد کرد . در استراحت چند روزه در ارتفاعات با مکانیزم اسرار آمیزی طبیعت هشیار بدن به نسبت کم شدن غلظت اکسیژن در هوای بلندی ها تعداد گلبول های قرمز (اکسیژن آور) خون را بالا می برد تا گلبول های زیاد از غلظت کم هوا اکسیژن کافی را فراهم کرده آفتی از کمبود اکسیژن در سلول های بدن عارض نشود . این اختلاف در تعداد گلبول های قرمز خون به طور طبیعی در خون ساکنین کنار دریا و یا ارتفاعات وجود دارد. (15)
ساکنین همسطح دریا در یک میلیمتر مکعب خون در حدود 4 میلیون گلبول قرمز دارند ، در حالیکه ساکنین فلاتهای بلند مانند تبت ، هیمالیا ، جبال آند در آمریکای جنوبی در هر میلیمتر مکعب خون 6 میلیون گلبول قرمز دارند.(11)
موقع فعالیت بدنی هنگام صعود در ارتفاعات با توجه به کمبود غلظت اکسیژن و نیاز مبرم بدن به اکسیژن بیشتر در موقع فعالیت بدنی ، قلب و دستگاه تنفس همزمان فعالیت فوق العاده ای را از خود نشان می دهند . تعداد تنفس از 16 به 40-50 بار در دقیقه و ضربان قلب از 72 به 140-180 بار در دقیقه بالا می رود . این افزایش فوق العاده ضربان های قلب و شمار تنفس های عمیق احتیاجات اکسیژن بدن از فعالیت زیاد را از فشار کم اکسیژن هوا فراهم و از بروز عوارض کمبود آن جلوگیری می نماید . رابطه حرکت و ورزش با دستگاه تنفس در اخذ و جذب و استفاده صحیح از اکسیژن خلاصه می شود. (16)
ریه ورزشکاران در حکم ماشین سیار و آماده به کار است . ورود هوا با فشارهای مکرر در نفس های عمیق هنگام فعالیت بدنی ، هجوم امواج هوا به داخل ریه ها برونشها را بازتر ، عضلات آنها را ورزیده تر و امواج تارهای کرکی داخل برونشها را زنده تر و شاداب تر نگه می دارد و در آنها تمام حبابهای ریه ها در حال فعالیت می باشند و جریان سریع خون در جدار حبابها رشد شان را کاملتر و جذب اکسیژن را سهل تر و فراوان تر می نماید. (17)
[1] Bronchospasm
[2]- peak expiratory flow Rate
تمرین و فعالیت بدنی منظم در تمامی دوره های زندگی به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی، نقش مهمی در تعیین تندرستی و سبک زندگی آتی افراد دارد. از آنجایی که شناخت استعدادها و توانایی های بدنی در این دوره شکل گرفته و طی زندگی آتی فرد تکمیل می شود، آموزش و پرورش به عنوان یکی از ارگان های اساسی نقش مهمی در سلامت افراد جامعه و رشد و پیشرفت آن ایفا می کند. می توان با گسترش فعالیت های تربیت بدنی و ورزش در مدارس سطح توانایی های جسمانی، روانی و قوای عقلانی دانش آموزان را افزایش و تنش های روانی و جسمانی آن ها را کاهش داد (عبدلی و همکاران، 1389). شرکت در تمرینات و مسابقات ورزشی علاوه بر پیامدهای تندرستی، به دانش آموزان کمک می کند تا توانایی های روانی – حرکتی خود را بهتر شناخته و به باوری برسند که بتوانند با دستیابی به موفقیت های ورزشی، فعالیت بدنی و ورزش را در طول زندگی آتی شان حفظ کنند. زی وال توسکی[1] و همکارانش (2009) نشان دادند کودکانی که از فرصت های فعالیت های بدنی پس از مدرسه ادراک عالی تری داشتند، اطمینان بالاتری برای انجام فعالیت بدنی داشته و مطمئن تر بودند که می توانند به منظور فراهم کردن فرصت های فعالیت بدنی بر والدینشان و کارکنان مدرسه تأثیر بگذارند.
مفهوم خودکارآمدی، از مفاهیم مهم روانشناختی در اجرای مؤثر فعالیت های ورزشی است (ریان[2]، 2008). باندورا (1997 ،1986) نظریه خودکارآمدی را در قالب الگوی شناختی – اجتماعی مطرح نمود. این نظریه پیشنهاد می کند میانجی گرهایی که نهایتا رفتارهای فعالیت بدنی را افزایش می دهند (مانند راهبردهای مداخله ای خودکارآمدی)، در داخل یک مجموعه پیچیده از متغیرهای فردی، محیطی و رفتاری عمل می کنند که توسط یک سطح فردی پایگاه انسانی کنترل می شود. باندورا[3] (1977) خودکارآمدی را احساس اطمینان در توانایی فردی برای اجرای یک رفتار معین در شرایط گوناگون تعریف نمود. صرف نظر از تعامل بین عوامل مختلف در بروز یک رفتار ویژه، احتمالا مهم ترین عامل باور فرد در مورد توانایی انجام دادن آن رفتار است (وینبرگ و گولد[4]، 2003). نگرش فرد در مورد اینکه می تواند رفتاری را به صورت موفقیت آمیز به انجام رساند، امکان در پیش گرفتن آن رفتار را افزایش می دهد.
«کارآمدی ادراک شده» نقش کلیدی در اعمال انسانی ایفا می کند، چرا که نه تنها مستقیما بر رفتار اثرگذار است، بلکه بر دیگر تعیین کننده های رفتار هم چون اهداف و آمال، تجارب پیامد، تمایلات اثرگذار و موانع و فرصت های ادراک شده در محیط اجتماعی تأثیر می گذارد (باندورا، 1997 ،1995). خودکارآمدی ادراک شده باید از دیگر مؤلفه ها هم چون تصور از خود، جایگاه کنترل و تجارب پیامد متمایز شود. در حقیقت کارآمدی ادراک شده قضاوتی از توانایی فرد است. از این رو خودکارآمدی را شکل ویژه اعتماد به نفس نیز می دانند (فلتز[5]، 1988). باندورا (1997) خودکارآمدی را توسط رویکرد تأثیر بر فعالیت های انتخاب شده فردی، تلاشی که آن ها در چنین فعالیت هایی صرف می کنند و مقدار آمادگی که آن ها در مواجهه با شکست یا احساس آزار دهنده نشان می دهند، نظریه پردازی کرد.
باندورا (1986) برای تکمیل نظریه خودکارآمدی و به منظور تشریح اختیارات، تلاش و پایداری در گروه مفهوم کارآمدی گروهی را مطرح نمود. وی (1997.p.447) کارآمدی گروهی ادراک شده را تحت عنوان باور مشترک گروه در توانایی شان برای سازماندهی و اجرای اعمال خواسته شده به منظور دستیابی به سطوح خاصی از پیشرفت (موفقیت) تعریف نمود. از دیدگاه او کارآمدی گروهی، رویدادی معین در سطح گروه است که در سطح فردی ارزیابی می شود. همچنین زاکارو[6] و همکارانش (1995) تعریف دیگری از کارآمدی گروهی تنظیم کردند؛ تحت این عنوان که کارآمدی گروهی احساس شایستگی تقسیم شده در میان اعضاء گروه است که پاسخ شان تحت عنوان یک منبع
منسجم به اقتضای موقعیتی خاص، هماهنگ و تکمیل می شود. از این رو برای به انجام رساندن تکالیف گروهی، کارآمدی گروهی به سطح بالایی از تعامل، همبستگی و همکاری نیاز داشته و در یک مجموعه ورزشی، به عنوان «کارآمدی تیمی یا اطمینان تیمی» در نظر گرفته می شود (شرت، سالیوان و فلتز[7]، 2005). یک بسکتبالیست ممکن است اطمینان اندکی در مورد اجرای موفقیت آمیز تکلیف فردی پرتاب شوت داشته باشد، اما باور دارد که تیمش در تکالیف گروهی مرتبط با یکدیگر به طور موفقیت آمیزی عمل می کند (مارتینز[8] و همکاران، 2011). علاوه بر چهار منبع اساسی عنوان شده توسط باندورا، والی[9] و همکارانش (1998) منابع دیگری از اطمینان مانند آمادگی ذهنی و بدنی متشکل از حمایت اجتماعی و هدایت از سوی مربی را شناسایی کردند که می تواند به این معنی باشد؛ منابع دیگری از اطلاعات در سطح گروهی وجود دارند. ما نیز در تحقیق کنونی برآن شدیم تا به بررسی عامل خودکارآمدی و کارآمدی گروهی در رشته های انفرادی و تیمی بپردازیم.
پژوهش ها نشان داده اند که رابطه معناداری میان سطوح بالاتر خودکارآمدی تمرین و اجرای بهتر فردی و تیمی برقرار است (مریتز[10]، 2000 ، بشارت 2011). همچنین می توان با شناسایی میانجی گرهای اثرگذار بر این رابطه، سطح اجرای ورزشکاران را بالا برده تا بتوان از تأثیرات عوامل مخل که اجرای ورزشکاران را تخریب می کند (مانند اضطراب و استرس)، پیشگیری کرد. در میان انواع سنجش های خودکارآمدی، سنجش های تکلیف – ویژه بالاترین همبستگی را با اجرا داشته است، با این حال مطالعات کمی در داخل کشور به بررسی رابطه میان خودکارآمدی و اجرای ورزشکاران پرداخته اند.
دکتر عبدلی و همکارانش (1389) نشان دادند که می توان با گسترش فعالیت های تربیت بدنی و ورزش در مدارس سطح توانایی های جسمانی، روانی و قوای عقلانی دانش آموزان را افزایش و تنش های روانی و جسمانی آن ها را کاهش داد. بررسی سابقه ورزشی کودکان و موفقیت هایی که آن ها در مسابقات کسب کرده اند، نقش مهمی در فهم میزان خودکارآمدی تمرین افراد دارد. تحقیقات پیرامون مسئله باورهای کارآمدی در ورزش آموزش و پرورش علی رغم اهمیت بالایی که دارد، روی دانش آموزان ابتدایی محدود بوده و ما سعی کردیم تا با مقایسه خودکارآمدی تمرین کودکان، بیش از پیش نقش متغیرهای مؤثر در باورهای کارآمدی افراد را بشناسیم. با توجه به نقش مهم خودکارآمدی تمرین در شناخت توانایی های جسمانی کودکان و نوجوانان، مسئله حائز اهمیت شناخت میانجی گرهایی است که ممکن است بر ارتباط میان خودکارآمدی و اجرا تأثیر گذارد و سطح خودکارآمدی و اجرا را تحت تأثیر قرار دهد. عواملی چون سن، جنسیت، تجربه ورزشی، تعداد موفقیت های ورزشی از میانجی گرهای تأثیرگذار در باورهای کارآمدی افراد هستند.
مطابق گفته باندورا (1986) مفاهیم خودکارآمدی و کارآمدی گروهی در حد واسطه گری با هم تفاوت دارند، بدین معنی که در کارآمدی گروهی علاوه بر چهار منبع اساسی، منابع دیگری در سطح گروهی وجود دارند. با توجه به نگرشی که افراد در مورد توانایی های تیم شان دارند و اهمیتی که این نگرش در تلاش برای کسب موفقیت دارد، باورهای گروهی به عوامل مختلفی مانند انسجام گروهی، سابقه تیم، حمایت مربی و وضعیت حریف های مقابل بستگی دارد که ما در این تحقیق به برخی از آن ها اشاره می کنیم. با مقایسه باورهای کارآمدی افراد در ورزش های انفرادی و تیمی، نیز به این سؤال پاسخ می دهیم که آیا خودکارآمدی تمرین در رشته های مختلف یکسان است یا صرفا متغیری است که با رشته های ورزشی گوناگون مرتبط نبوده و از فردی به فرد دیگر با توجه به سطوح درون فردی و بین فردی متفاوت است (باندورا، 1990).
[1] .Dzewaltowski
[2] .Ryan
[3] .Bandura
[4] .Weinberg & Gold
[5] .Feltz
[6] .Zaccaro
[7] . Short, Sullivan, & Feltz
[8] . Martínez
[9] . Vealey
[10] . Moritz