: 117
1 . 3 . 5. پیشنهادی های کاربردی.. 125
2 . 3 . 5. پیشنهاد های پژوهشی.. 126
4 . 5 . محدودیت های پژوهش: 127
پیشگفتار:
اینترنت به عنوان یکی از مهم ترین ابداعات بشر در قرن اخیر، با قابلیت ها و کارکردهای متعدد و گسترده اش، بخش های مختلف زندگی انسانی را تحت تاثیرات مثبت و منفی خود قرار داده است. مبنا و هدف اصلی اینترنت، برداشتن فاصله جغرافیایی میان انسان های سراسر دنیا و ایجاد تحول در عرصه ارتباطات و تبادل اطلاعات است.
اینترنت، کار خود را به عنوان ابزار ارتباط دانشمندان و خصوصا جهت تبادل داده ها و منابع تحقیقاتی، یا به عبارتی جهت خلق اجتماعی علمی شروع کرد و به مرور زمان توانست خود را تا سطح برقراری ارتباط بین افراد از طریق پست الکترونیکی ارتقا بخشد. پس از مدتی، اینترنت به منزله فضایی جدید جهت بسط فعالیتهای تجاری در امور نقل و انتقالات مالی، بازاریابی و همچنین ابزار پیگیری برای مصرف کنندگان، مورد توجه واقع شد. وبلاگ ها و وب سایت ها، نرم افزارهای گفتگوی آنلاین، سرویس های پست الکترونیک و … امکانات جدیدی بودند که در پرتو اینترنت و شبکه جهانی وب، در اختیار کاربران قرار گرفتند.
در حالی که هنوز هیچ کس تصور نمی کرد که روزی جنبه اجتماعی اینترنت، به صورت کاربرد اصلی آن درآید، شبکه های اجتماعی اینترنتی پای به عرصه وجود گذاشتند. این موضوع در بین کاربران اینترنت چنان مورد استقبال قرار گرفت که به جرات می توان گفت یکی از تاثیرگذارترین سرویس های ارائه شده در اینترنت و وب که در سالهای اخیر تحول شگرفی در نظام اجتماعی کشورهای مختلف به وجود آورده، شبکه های اجتماعی بوده است. شبکه های اجتماعی، نسل جدیدی از پایگاه هایی هستند که این روزها در کانون توجه کاربران شبکه های اینترنت قرار گرفته اند. این گونه پایگاه ها بر مبنای تشکیلات آنلاین فعالیت می کنند و هر کدام دسته ای از کاربران اینترنت با ویژگی خاص را گرد هم می آورند.
شبکه های اجتماعی را گونه ای از رسانه ها می دانند که امکان دستیابی به شکل جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراک گذاری محتوا در اینترنت را فراهم آورده اند.
جهان انسانی به موازات پیشرفت و بهره مندی از فن آوری نوین ارتباطات و اطلاعات و شکل گیری شبکه های اجتماعی مجازی، با سرعت و
شتاب، در حال گذار از یک جامعه شبکه ای است.
شبکه های اجتماعی به مثابه پدیده ای نوین از نسل جدید وب، توانسته است با بهره گیری ازفن آوری های نوین ارتباطی، آرمان های انسان ها را در همه حوزه ها گسترش دهند به طوری که با توجه به برخورداری از ظرفیت های مناسب، شرایط را برای توسعه در تمامی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ایجاد می کنند. در راستای تغییر و تحولاتی که شبکه های مجازی در تمام زندگی بشر بوجود آوردند دین نیز وارد این تغییر و تحولات شد. واقعیت مجازی شدن دین، منعکس کننده ظهور دین در جهان جدیدی است که از آن می توان به جهان مجازی و یا جهان واقعی مجازی و یا جهان مجازی واقعی تعبیر شود.
صنعت مربوط به این جهان که می توان از آن به جهان جایگزین یا جهان دوم نیز تعبیر کرد، می کوشد تا تمامی حس دینی اعم از اعتقادات دینی، مراسم و شعائر دینی و مبارزات دینی را به فضای واقعی مجازی منتقل کند.
1 .1. طرح مسئله
بر اثر تحولات شتابان جهان مجازی”عرصه دین و دین باوری” به شدت دچار تحول شده است. این تحولات ممکن است آسیب زا و بحران آفرین باشد و امنیت دینی را به خطر اندازد و یا فرصت هایی را ایجاد کند. در گذشته دست کم در ایران، نظام دینی تا اندازه بسیاری، در مکانهایی همچون حوزه های علمیه فعالیت داشت و یا در دست کسانی همچون عرفا بود که در حاشیه ی حوزه فعالیت داشتند و همچنین ساختارهایی همچون مسجدکه واعظان و سخنرانان آنجا را اداره می کردند یا در ساختارهای فرعی همچون خانقاه عرضه می شد. خود همین ساختارها که مثلثی و تا اندازه بسیاری، در عرصه دیجیتالی به چالش دچار شده اند. نه تنها از درون مرزهای ملی تکثر در عرصه دین در حال شکل گیری است، بلکه از ورای این مرزها نیز تفسیرها و رویکردهای گوناگونی در حال عرضه است؛ مثلاً در اسلام، شاخه های گوناگون مذاهب تشیع و تسنن، همچنین برخی بدعت آفرینان وجود داشته اند؛ در هر حال این دین در طول تاریخ اولاً همواره در جغرافیای خود زیسته و چندان با مخالفت برخورد نداشته، دوم این که شبهات و بدعت ها در طول سالیان درازی به وجود آمده اند؛ بنابراین یک نسل با موارد معدودی از شبهات یا اندیشه های متفاوت برخورد داشت.
اکنون در عصر اینترنت، همه شبهات، رویکردها و اندیشه های انباشته شده ی تاریخ درباره اسلام،همانند شیطان پرستی، شامانیسم، بت پرستی، هیچ پرستی، همه پرستی و … در حال عرضه است؛ یعنی انسان با سواد دینی سنتی به جهانی ورود می یابد که شبهات هزار ساله و هزار خرقه ای همزمان، به او عرضه می شود؛ بدون آنکه از ابزار و لوازم کافی شبهه و داوری در مورد داشته ها و باورهای خویش برخوردار باشد.
این پدیده می تواند فرصتی برای تفکر، تعقل، بازاندیشی عمیق تر و پالایش مناسک، آیین ها و احساسات دینی باشدو به یک نسل کمک کند تا انسانها بتوانند متکثرتر با یک تجربه بشری،جغرافیایی و تاریخی، مفهوم دین را تعریف کنند؛ مفهومی که این چنین خدشه دار نباشد.
اما در صورتی که این فرایند مدیریت نشود، ممکن است بزرگترین چالش تلقی شود و همین اتفاقاتی رخ دهد که آمارهایی در مورد شیطان پرستی وجود دارد، سالی چند پیغمبر و خدا ظهور می کند و…..( منتظرقائم،1390 :44،45)
حجم بالای کاربران شبکه های مجازی در ایران و زندگی در این فضا این موضوع را امری مهم برای تحقیق می سازد. نگرشهای متفاوت از سوی مخاطبان، سیاستگزاران و دولتمردان به مقوله شبکه های اجتماعی و سعی در مسدود کردن و محدود کردن این شبکه ها و از سوی دیگر اشتیاق کاربران اینترنت، مخصوصا جوانان برای پیوستن به این شبکه ها این سوال را مطرح می کند که آیا شبکه های اجتماعی(فیس بوک) می توانند به خدمت دین درآیند؟
0102 اهمیت و ضرورت تحقیق
رابطه دین و رسانه قدمتی حداقل از زمان اختراع چاپ دارد. از آن زمان تا به حال، ایجاد ارتباط صحیح و موثر بین دین و رسانه و تنظیم ساز و کار و ارائه همکاری هایی که به برقراری ارتباط موثر بین آن ها کمک کند همواره مورد توجه بوده است( جوادی یگانه و عبداللهیان،1388: 115).
امروزه شبکه های اجتماعی با در نوردیدن مرز های جغرافیایی، به خواستگاه و محل پیدایش تفکرات مختلف و گسترده و ماندگاری برای عرصه ایده ها و اندیشه ها تبدیل شده است به همین دلیل شبکه های اجتماعی باید در حوزه های مختلف مورد توجه قرار گیرد. در عرصه تعاملات دینی این فضا و ظرفیت های آن، می تواند فرصت مناسبی برای طرح اندیشه های دینی به حساب بیاید. امروزه ارتباطات دینی به عنوان یک علم میان رشته ای و البته علم جدید و گسترده، نیازمند مطالعه و تحقیق است.
به نظر می رسد مهم ترین پیامد منفی که ترویج و گسترش این شبکه اجتماعی می تواند در جامعه امروز داشته باشد تبلیغات ضد دینی و القای شبهات به منظور تخریب باورها و اعتقادات در این رسانه است که مسئولان و دست اندرکاران جامعه با توجه و شناخت کامل این شبکه اجتماعی محبوب جوانان (فیس بوک)وآگاهی از فرصت ها و تهدید های این فضا که با تحقیق و پژوهش مشخص می شود زمینه را برای برنامه ریزی های هوشمندانه و متناسب با ظرفیت های جامعه انجام دهند و به جای پاک کردن صورت مسئله و اعمال فیلترینگ به استفاده از فرصت های این فضا بپردازند.
از آنجا که جوانان ساعات زیادی را صرف گذراندن در شبکه اجتماعی فیس بوک می کنند فضای مناسبی است که مسئولان و افرادی که دغدغه پرداختن به مسائل دینی را دارند با انجام پژوهش ها و شناخت آن و هماهنگ کردن این فضا با شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه گام مثبتی در جهت تقویت باورهای دینی جوانان بردارد. از ضرورت و اهمیت این تحقیق این است که امکان شناخت صحیح تر و بهتر صفحات دینی فیس بوک را فراهم می آورد.
:
واژه سینمای دینی خصوصا در این سه دهه اخیر واکنشها و برداشتهای متفاوتی را در ذهن اهالی هنر، سینماگرها، فیلمسازها، متفکران سینمایی و حتی مردم عادی جهان ایجاد کرده است تا جایی که با مروری بر کتب، نشریات، مقالات و انواع نوشته های سینمایی و غیر سینمایی درباره این مفهوم با انواع تعاریف متنوع روبرو می شویم که توسط انواع متفکران دینی، سینمایی، سیاسی و … بیان شده است. بحث مربوط به این سینما مانند بسیاری دیگر از بحث هایی این چنینی طرفداران و منتقدان متفاوتی دارد تا جایی که بسیاری از فیلمسازان، منتقدان و متفکران سینما ترکیب این دو کلمه را به کل خارج از چارچوب قواعد درست در سینما می دانند.
جای دادن کلمه دین در “هنر صنعت رسانه” نوظهور سینما از دیرباز تاکنون به صورتهای گوناگونی صورت پذیرفته است من در این رساله قصد آن نداشتم تا به این مهم در دل تاریخ هنر هفتم بپردازیم اما در متن حداقل اشاره هایی به این مهم نموده ایم. نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره شود بیان علنی و لفظی این واژه همان طوری که در بالا اشاره شد در این چند دهه اخیر است و گره زدن آن با جامعه ای دینی چون جامعه ما. این ویژگی بحث را نه آسان بلکه بسیار پیچیده تر خواهد کرد زیرا بدلیل شرایط و ویژگی های خاص این جامعه که مهمترینش متفکران و دانشمندان دینی است، سختی کار دو چندان خواهد شد. تا آنجایی که همه ما در سالهای اخیر شاهد دخالت مراکز دینی در رد و تایید انواع فیلم در خارج و داخل شده اند و بدین صورت علنا فیلمهایی را بدلیل غیر دینی بودن یا ضد دینی بودن و البته مسائل دیگر ریز و درشت سیاسی و … زیر سوال می برند و یا برعکس فیلمی را زیر پر و بال خود می گیرند و همه گونه امکاناتی برای دیده شدنش در نظر می گیرند.
هدف از ارائه این پایان نامه همان گونه که در فصل اول به آن اشاره خواهد شد، بیان سینمای دینی و مولفه های سینمای دینی و تحلیلی بر آنهاست. زیرا همان طوری که اشاره کردیم فرضیه ها و نوع نگاه پژوهشی موجود در سینمای ما و انواع متفکران، رابطه حداقلی وجود دین در سینما است.
از طرفی سینما و در نگاهی کلان تر، تلویزیون که در این روزها سینما را به دل خانه ها آورده است، چنان اند که نه فقط ما و جامعه ما بلکه هر جامعه ای با هر چارچوب فکری عقیدتی سیاسی ای نمی تواند خود را از تاثیر شگرف و چند گانه این رسانه های جمعی و گروهی مصون و بر حذر بدارد و همان گونه ای که همه ما واقف بر تاثیرات مثبت و منفی این رسانه در هر جامعه هستیم، لذا نمی توانیم به راحتی از این موقعیت فعلی ای که سینما به آن دچار است به سادگی بگذریم و از تاثیرهایی که این رسانه عامل و باعث آن در این صد سالگی اولش شده چشم ببندیم.
لذا ما نیز با نگاه به این مسائل، در این رساله با توجه به شیوه رساله نویسی دانشگاه محترم از پنج فصل مد نظر، در فصل اول کل پروژه
پایان نامه را شرح داده ایم سپس در فصل دوم ابتدا به تعاریفی از دین، سینما و سینمای دینی می پردازیم و در عین حال به آرا و نظر متفکران موافق با این ترکیب سینمایی اشاره کرده ایم. فصل سوم را به روش تحقیق اختصاص داده ایم و در فصل چهارم به تاریخچه ای مختصر از سینمای دینی خواهیم پرداخت، در ادامه این فصل منتخبی از فیلمهای دینی را معرفی خواهیم کرد، پس از این معرفی با توجه به مولفه های هنر دینی و متعهد به مولفه های سینمای دینی می رسیم و با نقدی تحلیلی محتوایی از این فیلمها به بازشناسی و بیان این مولفه ها می پردازیم. نکته دیگری که در صدد ارائه آن بر می آییم بحث گونه های سینمایی یا ژانرها است و در انتهای این فصل به بررسی فیلمهای دو فیلمساز که هر دو فیلم دینی می سازند اما با دو نگرش متفاوت خواهیم پرداخت. فصل آخر نیز به نتیجه گیری رساله اختصاص داده شده است.
فصل اول
1-1: طرح مسئله
خداوند عزوجل در آیه 39 سوره احزاب می فرماید:
الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفى بِاللَّهِ حَسیباً
کسانی که پیامهای خدا را می رسانند و از او می ترسند و از هیچ کس جز او نمی ترسند، خدا برای حساب کردن اعمالشان کافی ست.
در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی، روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی، در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را بر عهده گرفته اند به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نامیده اند. انسان امروزی برای ادامه زندگی در جامعه نوین ، نیازهای تازه ای پیدا کرده است و ناچار است خود را با شرایط جدید زمان خویش منطبق سازد. اکنون زندگی هیچ کس بدون تفاهم اجتماعی که خود بر معلومات عمومی و آشنایی به مسائل جاری متکی است، میسر نمی باشد. بدون تردید انسان معاصر تنها با آموزش نظری در مدارس نمی تواند وارد جامعه شود، بلکه باید به موازات آن از طریق وسایل ارتباطات جمعی، اخبار، اطلاعات و امکانات تفریحی سالم نیز در اختیار او باشد. (زارعیان 1382 : 9 )
بیش از یک قرن است که سینما چشم به این جهان گشوده و در همین زمان اندک همه کشورها، ملت و ملیتها واقف به جایگاه سینما شده اند و این امر در کشور ما نیز نتوانسته استثنا باشد. از آغاز پیدایش انقلاب اسلامی فیلمهای موفق زیادی در این دیار ساخته شده اند که خصوصا در دهه هشتاد هجری شمسی حایز جوایزی در جشنواره های شرق و غرب جهان بوده اند. جای آن دارد تا ببینیم که می توان این فیلمها را به عنوان سینمایی به نام سینمای دینی برشمرد و آیا چنین سینمایی نمود خارجی دارد و اگر جواب آری است، آیا می توان مولفه هایی برای این سینما در نظر گرفت و آنها را شمرد و بیاد آورد. و در بسط این رساله در بیان سوالی دیگر آیا می توان نمونه این مولفه ها را در دیگر فیلمهای غیر ایرانی که دینی، انسانی و یا اخلاقی اند نیز یافت و نام برد. (اگر چه این پایان نامه به فیلمهای غیر ایرانی نمی پردازد اما در جایی که دیگر گریزی از آن نیست مثالهای اندکی از آنها خواهیم آورد)
2-1: اهمیت و ضرورت تحقیق
سینمای دینی از جمله موضوع هایی است که بحث های بسیار ریز و درشت و گسترده ای درباره آن صورت گرفته و ایجاد مناقشه هایی در سینمای معاصر داخل و خارج نموده است به گونه ای که همواره از طرف همه خصوصا فیلمسازان، صاحب نظران، هنرمندان، اصحاب سینما و منتقدین و نیز برخی از تماشاگران و به اصطلاح سینماروها، تعاریف و تلقیها و دیدگاه های مختلفی از این مفهوم ارائه کرده اند که هر یک به فراخور تخصص و دیدگاه حرفه ای خود، به این مهم اشاره نموده اند. ما سعی داریم تا در این پایان نامه اختصاصا به این سینما(سینمای دینی) بپردازیم ، به تعریفی از آن برسیم و مولفه هایش را برشمریم.
7
2-2- نشانه و معنا در گذر از نشانهشناسی ساختارگرا به نشانه-معناشناسی گفتمانی
8
2-2-1- نشانه نزد سوسور
2-2-2- نشانه از نظر یلمسلف
2-2-3- نشانه از نظر پیرس
2-2-4- نشانه از نظر گرمس
2-2-5- مربع نشانهشناسی گرماس
2-2-6- نشانه در نگاه گفتمانی
2-3- تعامل نشانهشناسی و پدیدارشناسی
2-3-1- پدیدارشناسی هوسرل
2-3-2- مرلوپونتی و ادراک حسی
2-4- نشانه-معناشناسی سیال
2-5- گفتمان
2-5-1- تاریخچه گفتمان
2-5-2- نظریههای گفتمان
2-6- تجزیه و تحلیل نشانه-معناشناسی گفتمان
2-7- عملیات زبانی و شاخصهای اصلی گفتمان
2-7-1- موضعگیری گفتمان
2-7-2- اتصال و انفصال گفتمانی
2-8- طرحوارههای فرایندی گفتمان
2-8-1- طرحوارهی فرایندی افت یا تنزل تنش
2-8-2- طرحوارهی فرایندی افزایش یا اوج فشارهی عاطفی
2-8-3- طرحوارهی فرایندی افزایش هم زمان قدرت فشارهها و گسترهها
2-8-4- طرحوارهی فرایندی کاهش هم زمان قدرت فشارهها و گسترهها
2-9- بعد شناختی گفتمان
2-9-1- بازیهای شناختی: مجابی و تفسیری
2-9-2- زاویه دید و شناخت
2-10- بعد حسی- ادراکی گفتمان
2-11- بعد عاطفی گفتمان
2-11-1- فشارههای عاطفی
2-11-2- گسترههای عاطفی
فصل سوم : تحلیل نشانه-معناشناسی گفتمان قرآن (سوره الرحمن)
3-1- زبان قرآن و ویژگیهای آن
3-2- سیمای سوره الرحمن
3-2-1- سوره الرحمن از دیدگاه مفسران
3-3- بررسی عملیات زبانی گفتمان در سوره الرحمن
3-3-1- گفتمان
3-3-2- گفتهپرداز
3-3-3- گفتهیاب (گفتهخوان)
3-3-4- گفته
3-3-5- گفتهپردازی
3-3-6- حضور
3-4- شاخصهای اصلی در گفتمان سوره الرحمن
3-4-1- موضعگیری گفتمان
الف) تبادل برونهها و درونهها
ب) حاضرسازی (حضور)
ج) جسمار (جسمانه)
3-4-2- دلالت مستقیم و ضمنی در سوره الرحمن
3-4-3- مفهومسازی درون متنی و ساختار زیربنایی گفتمان در سوره الرحمن
3-4-4- اتصال و انفصال گفتمانی در سوره الرحمن
الف) اتصال (قبض یا فشاره) در سوره الرحمن
ب) انفصال (بسط یا گستره) در سوره الرحمن
3-4-5- زوایه دید در سوره الرحمن
3-4-6-گونههای مجابی و تفسیری در سوره الرحمن
3-4-7- عاطفه در اتصال و انفصال گفتمانی
3-4-8- تکرار در سوره الرحمن
3-4-9- نقش آهنگ و نمود در گفتمان
3-4-10- تنش در سوره الرحمن
3-4-11- الگوهای تنشی آیات سوره الرحمن
3-4-12- الگوی تنشی سوره بر اساس تقسیم بندی ارائه شده
فصل چهارم : تحلیل نشانه-معناشناسی گفتمان یک نگاره ایرانی-اسلامی
10
11
12
13
14
14
15
18
19
23
27
29
32
37
43
44
45
46
47
48
48
49
49
50
50
52
54
54
55
56
62
62
65
65
66
66
67
68
68
69
69
69
69
70
70
71
77
77
79
80
81
82
83
85
86
87
94
4-1- خوانش گفتمانی نگاره یوسف و زلیخا اثر کمال الدین بهزاد
4-2- ویژگیهای نگاره گریز یوسف از زلیخا
4-2-1- ویژگی بینشی نگاره
4-2-2- ویژگی مضمونی نگاره
4-2-3- ویژگی ساختاری نگاره
الف) پلان و تناسبات در نگاره
ب) رنگ در نگاره
4-3- گفتمان نگاره گریز یوسف از زلیخا
4-3-1- نظام تنشی نگاره
الف) قبض و بسط عناصر در نگاره و رابطه آن با فضای تنشی
ب) زاویه دید و جهتمندی عناصر در نگاره و رابطه آن با فضای تنشی
ج) عامل حضور(پیکره ها) در نگاره و رابطه آن با نظام تنشی
د) کارکرد رنگ در فضای تنشی نگاره
4-3-2- نظام ارزشی نگاره
الف) کارکرد رنگ در نظام ارزشی نگاره
4-4- طرحوارهی فرایند تنشی نگاره
4-5- بازخوانی فرایند گفتمانی (تنشی و ارزشی) نگاره بر اساس مربع معناشناسی گرماس
فصل پنجم : پروژه عملی
5-1- چگونگی انجام پروژه عملی
نتیجهگیری و پیشنهادات
96
97
98
98
100
101
104
106
106
107
108
110
110
111
112
112
113
115
120
مراجع
122
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-تعریف مسئله:
قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی است و برای هدایت نوع بشر و همه اعصار و ملل فرستاده شده است، لذا منطق حکم میکند که خداوند حکیم و توانا زبانی را به کار گرفته باشد که قابل فهم برای تمام انسانهایی باشد که قرار است مورد هدایت واقع شوند. رسالت قرآن هدایت انسان است و از آنجا که از طرف قدرت مطلق فرستاده شده است باید به گونهای باشد که رسالت خود را به نحو احسن انجام دهد و از آنجا که برای انذار بشر زبانی قدرتمند و الفاظی گیرا نیاز است، لذا زبان قرآنی باید حاوی قدرتی باشد که مخاطب را تحت تاثیر خویش قرار داده موجب گردن نهادن به دستورات و مقررات دینی شود.
امروزه توجه به زبان و گفتمان قرآن مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گفته است و در این بین دانشهای زبانشناسی و نشانهشناسی از جمله دانشهای جدید و موثری در حیطهی مطالعه زبان قرآن مطرح شدهاند.
نشانهشناسی ساختگرا متکی بر رابطهای تقابلی بود. این رابطهها ما را با نظامهای بسته و مکانیکی در حوزة معنا مواجه میساختند. چرا که اغلب آنها قطبهای معنایی از پیش تعیین شده بودند که به نوعی به اثبات آنها در متن مورد مطالعه پرداخته میشد، اما نشانه-معناشناسی پساگرمسی معنا را جریانی سیال میداند که بر اساس رابطهای تنشی تعریف میگردد. بر این اساس نشانه پدیدهای است که میتواند از صفر تا بینهایت در نوسان باشد. چنین رابطة سیالی که از تلاقی دو محور کمی و کیفی شکل میگیرد ارزشها معنایی جدیدی را نیز تولید میکند. ارجاع به دیدگاه پدیدارشناختی در مطالعات مربوط به نشانه از آنجا ناشی میشود که نشانه-معناشناسان فرانسوی در دهة هشتاد به این موضوع بسیار مهم پی بردند که دیگر صورتگرایی محض و یا رابطة صرف مکانیکی بین دال و مدلول نمیتواند پاسخگوی بسیاری از مسایل دخیل در بررسی ساز و کارهای مربوط به دنیای نشانه-معناها[6] باشد. چرا که بدون در نظر گرفتن “موقعیت انسانی”، جنبة وجودی نشانه، ارتباط حسی-ادراکی با چیزها، به ویژه تجربة زیستی و منحصر به فردی که در تلاقی با هر نشانه شکل میگیرد و ضامن سیالیت معناست، نمیتوان به بررسی نظامهای گفتمانی پرداخت.
در نگاه پدیداری، دیگر معنا جریانی از پیش تعیین شده، تثبیت یافته و قطعی نیست. چرا كه تجربة زیستی و شهودی سبب میگردد تا معنا در شرایط مختلف و با توجه به نوع رابطهای كه با چیزها برقرار میكنیم، متفاوت باشد. با توجه به همین ویژگیهای ناپایدار معنایی است که رابطة تقابلی جای خود را به رابطهای سیال میدهد.
این پژوهش نیز روش نشانه-معناشناسی گفتمانی و الگوهای تنشی را برای مطالعات گفتمان قرآن مد نظر قرار داده است. در اینجا مستقیما به متن قرآن پرداخته میشود تا از منظری مدرن تعریفی جدید از گفتمان قرآنی ارائه دهد و با تأکید بر ساختار و زبان قرآن، به بیان طرح کلی گفتمان قرآنی برای بشر بپردازد و مهمترین ویژگیهای آن و تاثیر و تاثر این گفتمان بخصوص گفتمان سوره الرحمن و ایجاد انگیزش در کنار ایجاد معرفت و شناخت در این گفتمان را بیان کند.
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق :
لزوم بررسی گفتمان قرآنی از نگاهی نو و بررسی آن به عنوان یک ضرورت در پژوهشهای نوین قرآنی تبیین شده است. عملیات زبانی گفتمان که در بطن الگوی “نشانه-معناشناختی” قرار میگیرد، دیدگاه تازهای است که می تواند پژوهشگران را وا دارد تا به گونهای دیگر قرآن و خالق آن را بنگرد. عملیات زبانی گفتمان چشمان پژوهشگران را بر زاویه های جدید میگشاید تا خواننده را با خوانشی دیگر از قرآن مواجه سازد.
در خصوص اهمیت پژوهشهای زبانشناسی قرآن، باید گفت این بحث، بحث علمی پرچالشی است و از این رو که برای پژوهگشران ما، عرصهای نو و جدید است که در این رابطه مباحث بسیاری مطرح میشود که باید به ابعاد آن به درستی توجه کرد و مباحث، در قالب نقدهای علمی، بررسی شود. شكی نیست كه تحقیق و پژوهش علمی در اسلام اهمیت بسیار فراوانی دارد و پر واضح است كه افكار، اندیشهها و آثار محققان و پژوهشگران هر جامعه زیر ساختهای علمی آن جامعه را تشكیل داده، بناهای علمی و نتایج عملی و تجربی فراوانی به همراه دارد. از این رو، اگر محققان و پژوهشگران ارزشهای خوب و پسندیده اخلاقی را با مسائل پژوهشی خود همراه كنند؛ زیر ساختهای علمی جامعه اثرات و نتایج مثبت و همیشگی خواهند داشت.
تدبر و تفکر در قرآن، فهم روشمند و هماهنگ ظاهر قرآن کریم است. توصیههای قرآنی و روایی مبنی بر التزام به “تدبر در قرآن” و ضرورت بهرهمندی از قرآن به عنوان کتاب اعجاز و غیر قابل تحریف، اهمیت پرداخت به این موضوع را نشان میدهد.
چرا نظریهی تنشی امروزه در مطالعات مربوط به نشانه-معناها و گفتمان از اهمیت زیادی برخوردار است پرسشیاست که پاسخ به آن را باید در بعد پدیداری و وجودی نشانه یافت. بررسی تنشی آیات قرآن (مطالعه موردی آیات سوره الرحمن) نشان داد که دیگر نمیتوان نشانهها را گونههایی مکانیکی، کلیشهای و دارای معناهای تثبیت شده دانست. بلکه با فرایندی مواجه هستیم که ما را با تجربة ناب کنشگر و جریان زندة شکلگیری ارزشها مواجه میسازد. این همان چیزی است که ما آن را بعد پدیداری نشانه نامیدیم. این مطالعه نشان داد که جریان معناسازی جریانی پویا و سیال است و راه نشانهراهی بیپایان.
فرایند تنشی نیز به نوبة خود جریانهایی گسترهای (کمی و شناختی)، فشارهای (کیفی و عاطفی)، همسو و ناهمسو را میآفریند و بالاخره همین جریانها هستند که سبب تولید ارزشهایی میگردند. فرایند تنشی گفتمان سیالیت معنا را در پی دارد و سیالیت معنا سبب سیالیت ارزش میشود. مهمترین دستاورد نظام تنشی و ارزشی گفتمان این است که معنا را مبتنی بر رابطههای صرف مفهومی و انتزاعی نمیداند. بلکه آن را جریانی میداند که بر اساس تجربة زیستی و پدیداری کنشگران در فرایندی پویا و سیال بدست میآید. به همین دلیل است که در چنین نظامی ما با جریان معناسازی مواجه هستیم که بر اساس تجربة شهودی، حضور حسی- ادراکی، بافت، موقعیت، فرهنگ، جهتمندی، و موضعگیری کنشی در گفتمان حاصل میگردد.
1-3- سوالهای تحقیق
سوالاتی که در خصوص تحلیل گفتمان قرآن و مطالعه نشانه-معناشناختی و نظام تنشی و ارزشی این آیات پیش میآید عبارتند از: عناصر و اجزای تشکیلدهندة گفتمان قرآن کدامند؟ نقش واسطهای گفتمان در تولید معنا در سوره الرحمن چیست؟ به راستی، فرایند تنشی در سوره الرحمن چگونه عمل کرده و در نهایت وجه انگیزشی و معرفتی قرآن چگونه در تعامل با هم معنا تولید میکنند؟
همچنین، گفتمان و فضای تنشی و ارزشی در گفتمان دیداری چگونه عمل میکنند؟
1-4- فرضیات تحقیق
ما با تکیه بر رویکردی نشانه-معناشناختی و نشانهشناسی پساساختگرا نشان میدهیم که در صورت بکارگیری دیدگاهی پدیداری در هنگام مطالعهی نشانه میتوان همهی زوایای حضور زندة آن را مورد مطالعه قرار داد.
از دیدگاه عملیات زبانی گفتمان، شاخص های اصلی، همچون موضعگیری گفتمان، اتصال و انفصال گفتمانی و تنش وجود دارند که میتوان به وسیله آنها زاویه جدید از خوانش آیات سوره الرحمن بدست آورد و بر اساس این عوامل و فضای تنشی موجود در سوره نشان میدهد که چگونه این آیات ایجاد انگیزش در مخاطب کرده و چگونه وجه معرفتی و انگیزشی قرآن در کنار هم معنا تولید میکنند و بر دل و قلب مومنان و مخاطبان قرآن تاثیر میگذارند.
1-5- اهداف اصلی و فرعی
هدف از ارائه این مطلب بررسی بنیادی نظریهی تحلیل گفتمان قرآن کریم با رویکردی نشانه-معناشناختی و تبیین جایگاه آن نسبت به شرایط تولید معنا در این گفتمان میباشد. هدف ما از این بررسی، علاوه بر پاسخ به پرسشهای مزبور، طرح ویژگیهای کنش گفتمانی و مبانی نظری گفتمان قرآن، مطالعهی نقش آن در معناسازی و ایجاد ارتباط پویا و سیال بین صورت و محتوا در زبان قرآن میباشد.
ابعاد فشارهای و گسترهای موجود در نظام تنشی شاخصهای کمی و قابل سنجشاند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرایند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل میکند. هدف معرفی نشانهشناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی از باب نمونه فرایندهای گفتمانی با تکیه بر الگوی تنشی است. بررسی نظام تنشی سوره الرحمن به خوبی نشان میدهد که چگونه بین وجه معرفتی و وجه انگیزشی در قرآن تعامل و همکاری وجود دارد و این دو وجه قرآنی چگونه در کنار هم تولید معنا میکنند. هدف ما علاوه بر بررسی نظام تنشی گفتمان و نقش آن در تولید انواع ارزشها، نشان دادن سیالیت نظامهای نشانه-معنایی است.
1-6- روش تحقیق و روش جمع آوری اطلاعات
به این منظور از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی گفتمان استفاده و متن قرآن کریم به عنوان جامعه پژوهش در نظر گرفته شد. متن سوره الرحمن به صورت موردی و بر مبنای رویکرد نشانه-معناشناسی گفتمان مورد تحلیل قرار گرفت. و به روش کتابخانهای و اسناد الکترونیکی به مطالعه گفتمان و چگونگی تولید معنا و تعامل وجه انگیزشی و معرفتی در سوره الرحمن پرداخته شده است. این مطلب سعی در ارائه الگویی تنشی برای آیات سوره الرحمن دارد چرا که با این الگو چگونگی تعامل وجه انگیزشی و معرفتی قرآن لحاظ میگردد و اینگونه لایههای جدید از چگونگی معناسازی در این آیات شریفه تدوین خواهد شد.
1-7- کاربرد تحقیق
امروزه تلاش برای عمومی سازی فهم قرآن در توصیه و تشویق به مطالعه یا فراگیری ترجمه و تفسیر محدود شده است و تدبر به عنوان راهکار عمومی فهم قرآن، همچنان امری غریب است که با وجود تاکیدات فراوان قرآن و معصومین (علیهم السلام)، جایگاهی نیافته است، زیرا چیستی، ضرورت و روش آن به اندازه لازم شناخته شده نیست.
قرآن به طور کلی ویژگیهای ادبی و زبانی خاص و منعطفی دارد که نمیتوان برای آن، محدودیتی قائل شد. تحلیل فرایندهای گفتمانی در قرآنکریم به نوبه خود نشان میدهد که مطالعه معنا در قرآن کریم میتواند از چارچوب سنتی مطالعه لفظ–معنا فراتر رود و متوجه تولید و صورتبندی نشانه-معنا در فرایند گفتمان باشد.
با توجه به همة ویژگیهای کنش گفتمانی که در این مطلب به آن پرداختیم، پرسپکتیو جدیدی به روی مطالعات معنا در قرآن گشوده میشود که بر اساس آن دیگر نمیتوان با نشانهها به عنوان گونههای منفک، واحدهای کمینهای جدا افتاده و عناصر منقطع و در تقابل با عناصر دیگر برخورد نمود.
گفتمان عملیات گفتهپردازی است که نه تنها به واسطه آن، اشکال عظیم معنا ساز خلق میشوند و یا فرصت باز تولید و بازپروری مییابند، بلکه حجم عظیمی از تولیدات زبانی، متنی و نشانهای انباشته و متورم در حافظه جمعی فرا خوانده میشوند، زنده میشوند و در رقابت با یکدیگر قرار میگیرند تا با ایجاد پرسپکتیو جدید منجر به تولید، بسط و توسعه معناهای نو، بدیع و غیر منتظره گردد.
1-8- پیشینه تحقیق
زبان و ارتباط آن با نوشتار به طور جدی با نظرات نظریهپردازان بزرگی، همچون “فردینان دو سوسور”، “لویی یلمسلف”، “چالز سندرز پیرس”، “آلژیرداس ژولین گرماس” و… مطرح شده است. این نظریهپردازان در این حیطه پا به این میدان ژرف نهادهاند و صاحب سبک شده اند. با تحلیل چنین دیدگاهی است که لایه های نهفته و نگفتهی به جای مانده به سطح میآیند و دنیایی دیگری از آثار نوشتاری متجلی میگردد. دهه 1950 عصر ظهور اصطلاح گفتمان در گستره علوم مختلف اجتماعی و انسانی بود. این مفهوم در كمتر از دو دهه حضوری مداوم و عمیق در اكثر رشتههای علوم اجتماعی و ارتباطی یافت. گفتمان در معنای فنی، علمی و زبانشناسانه خود، اولینبار در اواسط دهه 1960 توسط اندیشمند معروف فرانسوی “امیل بنونیست” بهكار گرفته شد و رواج یافت.
دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی مبحث جدیدی در علم نشانه-معناشناسی است که در طی چند سال اخیر، از سوی زبانشناسان و نشانهشناسانی چون گرمس، فونتنی و کورتز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در ایران، حمیدرضا شعیری، در این زمینه پیش رو بوده و دو کتاب و چند مقاله در معرفی نظریهی نشانه-معناشناسی گفتمانی و ابعاد مختلف آن نوشته است که” تجزیه و تحلیل نشانه–معناشناسی گفتمان” (شعیری 1381) و ” راهی به سوی نشانه معناشناسی سیال” (شعیری و وفایی، 1388) از آن جملهاند.
راهی برای بحث های جدی تری در مورد پوشاک بانوان و اهمیت دادن به آن باشد و طراحان ما با توجهِ بیشتر به طرح هایی که ارائه میدهند، به طراحی لباس بانوان بپردازند.
فصل اول: کلیات
وقتی صحبت از پوشش اسلامی می شود، باید دید، دیدگاه اسلام در مورد پوشش چیست؟ و آیا درست است که پوشش ما، طبق آئین اسلام باشد یا نه؟ و سپس به پوشش که یکی از سفارشات مهم در دین اسلام است بپردازیم.
در ابتدا به تعریفی در مورد دین اسلام که البته جامع ادیان الهی و کامل ترین مرتبه از دین الهی است، می پردازیم. بدین دلیل که کامل ترین مجموعه احکام، دستورالعمل ها و معارف را در بر دارد. یعنی آن چیزی است که از سوی خداوند به وسیله پیامبر خاتم (ص) برای بشر فرستاده شده است و در آن عقاید و راهکار هایی برای سعادت و نجات انسان بیان شده است که انسان با فطرت سلیم خود آن را بصورت کلی در می یابد.
استاد مطهری در بیان تعریف اسلام به عنوان دینی که بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده، اسلام را یک مکتب و ایدئولوژی می داند که مبتنی بر جهان بینی خاص است و می گوید: “اسلام که بر چنین جهان بینی بنیاد شده است مکتبی است جامع گرا و واقع گرا، در اسلام همه ی جوانب نیاز های انسانی اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی توجه شده است”.
در این راستا موضوع جاودانگی و جامعیت اسلام را مطرح می کنیم که این ویژگی در دین اسلام باعث تمایز آن با ادیان دیگر شده و برکامل بودن و همیشگی بودن دین اسلام تأکید دارد.
جامعیت و جاودانگی اسلام
1- خاتمیت
ویژگی خاتمیت دین اسلام بر اساس آیات وروایات مورد اجماع مسلمانان از آغاز تا کنون می باشد.
استاد مطهری در این زمینه بیان می کند: “از طرفی اسلام طرحی است کلی و جامع و همه جانبه و معتدل و متعادل، حاوی طرح های جزئی و کارآمد در همه ی موارد. ولی آنچه در مورد انبیاء قبلی مطرح بوده است، برنامه ی مخصوص برای یک جامعه ی خاص از جانب خدا بوده است. در دوره ی اسلام علماء و رهبران امت باید با بهره گرفتن از منابع پایان ناپذیر وحی اسلامی برنامه ی خاصی تنظیم کنند و آن را به مرحله اجرا گذارند. و از طرف دیگر بلوغ رشد فکری، اجتماعی بشر در ختم نبوت نقش دارد. زیرا اولا کتاب آسمانی خویش را مصون از تحریف نگه داشته، ثانیا برنامه ی تکاملی خود را یکجا تحویل گرفته و استفاده می کند، ثالثا ترویج و تبلیغ و اقامه ی دین، امر به معروف و نهی از منکر را به عهده گرفته که دیگر نیاز به پیامبران تبلیغی بدین وسیله مرتفع شده است ورابعا می تواند در پرتو اجتهاد کلیات وحی را تفسیر و توجیه نماید و در شرایط مختلف مکانی و متغیر زمانی هر موردی را به اصل مربوط ارجاع میدهد، پس معنی ختم نبوت این نیست که نیاز به این تعلیمات ندارد و نبوت پایان یافته است، بلکه نیاز به وحی جدید و تجدید نبوت پایان یافته است،بلکه نیاز به وحی جدید و تجدید نبوت ها رفع شده است.”(مطهری ،مرتضی، خاتمیت، 71)
2-جامعیت
هر چند ادیان الهی قبل از اسلام (مانند یهود و مسیحیت) در زمان خود از جامعیت نسبی برخوردار بوده اند، ولی دین اسلام به اقتضای خاتمیت آن، دارای جامعیت مطلق نسبت به ادیان دیگر است. بنابر این اسلام دارای جامعیت نسبی نیست که محدود به زمان و مکان خاص باشد.
بر اساس آنچه در بین اهداف و مقاصد دین اسلام بیان شد، این دین که خاتم ادیان هم می باشد نمی تواند جامع نباشد، چرا که اگر هدایت و کمال انسان در تمامی حوزه های حیات، هدف دین است نه بخشی از آن، باید باورها (مفروضات اساسی)، ارزش ها ورفتارهای ارائه شده توسط آن جامع و فراگیر باشد و فقط به حوزه ی زندگی فردی محدود نباشد. به همین دلیل است که بین خاتمیت، جامعیت ، کمال و جاودانگلی دین قائل به تلازم شده اند.
رویکرد حداقلی و حداکثری در بحث جامعیت دین را در ادامه بیان می کنیم. تأکید خواهیم نمود اگر نگاهی عمیق و همه جانبه به مقاصد و غایات و اصولا فلسفه نزول دین و بعثت انبیاء بشود، رویکرد حداقلی نمی تواند نتیجه ی یک تلاش دین پژوهانه باشد. در این بحث تنها به بیان دو نظریه ی حداقلی و حداکثری اکتفا نموده، جمع بندی می کنیم.
:
نسخه تصویری قابوسنامه به عنوان یکی از نسخ با ارزش در هنر تصویرسازی دوران اسلامی ایران، در بطن خود تصاویری را شامل می شود که در کنار متن دستنویس آن، راهنمای خوبی برای درک مخاطب از پیام متن می باشد. این تصاویر دارای ویژگی پیام رسانی و روایت گری بالایی هستندکه از این لحاظ پیش از آن که جزء هنر نگارگری محسوب شوند نمونه ای مشخص از تصویرسازی در نظر گرفته می شوند چرا که با ویژگی های خاصشان در زمینه پویانمایی، می توانند در جرگه آثار ناب در هنر تصویرسازی کتاب ایران قرار گیرند. بدین منظور با توجه به لزوم تحقیقات منظّم و مدوّن در زمینه های مختلف اعم از تاریخچه موضوع و محتویات اثر بر اساس اصول و مبانی هنرهای تجسمی،
در پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل تصاویر این کتاب با روش آیکونولوژی پانوفسکی پرداخته می شود که با بیان سوابق تاریخی وگذر از دو مرحله توصیف و تحلیل تصاویر به مرحله سوم که تفسیرهمه جانبه تصاویر می باشد، می پردازد. در این راستا، تطبیقی نیز با ویژگی های کلی هنر نگارگری ایران انجام پذیرفته است تا با درک شباهت ها و تفاوت های نحوه تصویرگری این اثر با مجموعه آن ویژگی ها، جایگاه واقعی آن در هنر نگارگری ایران مشخص شود. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این اثر با وجود قرار داشتن در حیطه زمانی اوایل اسلام در ایران، علاوه بر ارائه بسیاری از عناصر هنر اسلامی، در پاره ای موارد هم چنان شاخصه های خاص هنر باستان ایران را منعکس می کند علاوه بر این که شباهت هایی را نیز در نمایش بعضی از موضوعات و عناصر از هنر سرزمین های دیگر که از دیر زمانی ارتباطاتی با ایران داشته اند، نشان می دهد. همچنین نشانه هایی از تصاویر این کتاب در هنر تصویرگری دوره های بعد یعنی دوره ایلخانی وجود دارد که خود نشان دهنده جایگاه واقعی این اثر در تداوم و تکامل هنر نگارگری ایران می باشد. بر این اساس، در این پژوهش سعی شده است تا با تبیین ویژگی های کلی تصاویر قابوسنامه به پاره ای از سؤالات در زمینه مانند چگونگی ارزیابی نقوش تصاویر قابوسنامه در روند تکامل نگارگری ایران و تبیین جلوه های بصری مانند نحوه ترکیب بندی، فضاسازی، طراحی پیکره انسانی، حالات چهره و نیز نقش اندازی آرایه های تزیینی پاسخ داده شود.
لینک خرید متن کامل و جزییات بیشتر