بیتردید تغییرات مثبت و ضروری در سازمان باعث رشد، موفقیت، بالندگی و شکوفایی سازمان میشود. یکی از مهمترین مسائلی که امروزه سازمانها به دلیل پیشرفت سریع جوامع با آن روبرو هستند، تغییرات سازمانی و همگام و همسو شدن با این پیشرفتهاست.
در عصر حاضر سازمانها بهصورت فزایندهای با محیطهای پویا و در حال تغییر مواجهاند و بهمنظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار نمایند. تغییر اجتنابناپذیر است و باید بهمنظور ایجاد تحولات سازنده و مؤثر در سازمانها، طراحی و مدیریت شود و لذا در عصر حاضر سازمانهایی موفق و کارآمد محسوب میشوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونیها در آینده را نیز پیشبینی کرده و قادر باشند این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر برای سازمان، هدایت کنند (تافلر[1]، 1374، ص500). همانگونه که ثبات نقش به سزایی در زندگی ما دارد، به همان صورت تغییر، جزئی جداییناپذیر از این روند بهحساب میآید و در رابطه باثبات و تغییر باید توجه داشت هرچند روشهای زندگی تغییر میکند ولی اصل زندگی کردن همواره ثابت است و وجود تغییر بهگونهای مستمر خود نشانهی ثبات است (جف و اسکات[2]، 1377، ص 129). ما در عصری زندگی میکنیم که شتابان در حال تغییر و دگرگونی است و در این میان نهاد آموزشوپرورش بهعنوان یکی از سازمانهای اجتماعی که با جامعه در ارتباط متقابل است و از یکدیگر تأثیر میپذیرند و درعینحال رسالت اصلی تغییر و سازگاری را بر عهده دارد، باید خود را با تغییرات همگام سازد و درواقع اگر ما بخواهیم در جهان پویای امروز که مداوم در حال تغییر و تحول است، همگام با تغییرات جلو برویم، باید روزبهروز بر دانش و آگاهی خود بیفزاییم و چون مسئله تغییر نقشی حیاتی در سازمان دارد و با توجه به اینکه سازمان آموزشوپرورش سازمانی پویاست و نه ایستا، امروزه توجه ویژهای نسبت به تغییر در آموزشوپرورش وجود دارد. نگرش فکری حاکم بر یک مجموعه تحت تأثیر فلسفه فکری مدیران آن است و ازآنجاییکه بهطور طبیعی، مسئولیت و اختیارات در دست مدیران است، آن ها با رفتار، عملکرد و سیاستگذاریهای خود، سازمان را به سمتی سوق میدهند که منطبق بر رویکرد فکری خودشان باشد (هاتفی، 1382، ص 45)؛ و لذا مدیران میتوانند زمینهساز تغییرات و دگرگونیهای سازمانی را با استفادهی بهجا و مناسب از انواع سبکهای تفکر مدیریت، فراهم آورند و رشد، شکوفایی، بهسازی و بالندگی سازمانی را منجر شوند. از ویژگیهای بارز انسان و محور اساسی حیات او قدرت اندیشه است، تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسان درگرو اندیشه بارور، پویا و مؤثر است. شناخت و درک مدلهای مرتبط با سبک تفکر یکی از پیشرفتهای اساسی علم روانشناسی است (اتکینسون[3] و همکاران، 1998). در عصر حاضر این امر پذیرفتهشده است که جوامع پیشرو و موفق جوامعی هستند که مردم آن ها بهتر فکر میکنند. اصطلاح تفکر ازجمله اصطلاحاتی است که در میان همه افراد کمابیش رواج دارد و به کار میرود (فیشر[4]، 1385).
با توجه به اینکه مدیران عاملان تغییر در سازمانها هستند و لذا میتوانند با اتخاذ سبک تفکر مؤثر در موقعیت مقتضی موجبات پذیرش تغییرات سازمانی را، از طرف کارکنان فراهم سازند. ازاینرو محقق در این پژوهش به بررسی سبکهای تفکر مدیران و پذیرش تغییر کارکنان پرداخته است.
1- 2. بیان مسئله
در عصر حاضر سازمانها بهصورت فزایندهای با محیطهای پویا و در حال تغییر مواجهاند و بنابراین بهمنظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. بر همین اساس سازمانهایی موفق و کارآمد میشوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونیها را نیز در آینده پیشبینی کرده و قادر باشند این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر هدایت کنند (آقایی فیشنانی،1377). بهزعم پیتر دراکر[5]، تغییر، تنها اصل ثابت و اجتنابناپذیر در جهان است. در مواجهه با تغییرات اگر سازمانی آمادگی لازم را نداشته باشد به سمت اضمحلال میرود (ساکا[6]،2002). تغییر در سازمان عبارت است از حرکت سازمان از حالت موجود در جهت حالت مطلوب بهمنظور افزایش اثربخشی (لانن برگ[7]،2010). در برابر اکثر برنامههای تغییر، مقاومت کارکنان اجتنابناپذیر است زیرا تغییر شرایط به نفع یا ضرر عدهای از کارکنان در سازمان خواهد شد (بوی و وین هده[8]،2001). ممکن است مقاومت در برابر تغییرات بهصورت آشکار یا پنهان باشد، معمولاً مقاومت و مخالفت آشکار از مقاومتهای پنهانی بهتر است، زیرا قابلمشاهده و پیگیری است و لذا آگاهی مدیران از مقاومت کارکنان در طول فرایند تغییر، ضروری است چراکه میتواند به شکست برنامههای تغییر منتج گردد (راینیر[9]، 2009). برای تغییر علل زیادی معرفیشده است که همهی آن ها ناشی از تفکری است که سازمان باید به جلو برود خود را بهبود سازد (لانن برگ،2010). در شرایطی که سازمانها دستخوش تغییرات مداوم هستند، مدیران نمیتوانند با اتکا به مفروضات و شیوههای سنتی مدیریت، از عهدهی ایجاد، مهار، همگامی و بهرهوری از تغییرات برآیند. مدیران برای بقا و توسعهی سازمانهای خود نیازمند تغییرات هستند یکی از عوامل مؤثر بر این تغییرات سبکهای تفکر مدیران در سازمانها میباشد (استرنبرگ[10]،2003). نگرش فکری حاکم بر یک مجموعه تحت تأثیر فلسفه فکری مدیران آن است و ازآنجاییکه بهطور طبیعی، مسئولیتها و اختیارات در دست مدیران است آن ها با رفتار، عملکرد و سیاستگذاریهای خود، سازمان را به سمتی سوق میدهند که منطبق بر رویکرد فکری خودشان باشد و این موضوعی غیرقابلانکار است (هاتفی،1382). افراد با سبکهای تفکر متفاوت، مایلاند از تواناییهایشان به شیوههای مختلف استفاده بکنند و متناسب با نوع تفکرشان واکنشهای متفاوت ارائه دهند. افرادی که سبک تفکرشان در موقعیتهای خاص متناسب با انتظارات جامعه است بهعنوان افرادی با سطوح بالای توانایی مورد قضاوت قرار میگیرند (استرنبرگ، 1381). تفکر، عبارت است از توانایی به کار بردن قوای استنباط، تصور و تشخیص بهمنظور دستیابی به یک نتیجه. تفکر جریانی است که در آن فرد کوشش میکند مشکلی که با آن روبرو شده مشخص سازد و با تجربیات قبلی خودش به حل آن اقدام نماید (وان فانژه[11]،1364، ص 19). تفکر عبارت است از فعالیتهای جهتدار ذهن، برای حل مسئله (شعبانی، 1378). در جریان تفکر برای تغییر، معمولاً فرد میخواهد مشکل یا مسئلهای را که مانع رسیدن به هدف است از میان بردارد و خود را به هدف نزدیک کند. محرک اساسی فرد در جریان تفکر هدف مشخصی است که میخواهد به آن برسد (شریعتمداری،1377). سبک شیوهای برای تفکر است، اصطلاح سبک مترادف با توانایی نیست بلکه شیوهای برای بهکارگیری تواناییهای بالقوه است. توانایی به این اشاره دارد که یک فرد چقدر خوب میتواند کاری را انجام دهد، اما سبک به این امر اشاره دارد که فرد دوست دارد کار را چگونه انجام دهد (استرنبرگ،1381).
مدیریت از ارکان هر سازمان و جامعه است، بر همین اساس مدیریت آموزشی نیز جایگاه مهمی در بهسازی و شکوفایی جامعه دارد، از طرف دیگر اگر مدیران آموزشی دارای سبکهای تفکر مناسب باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از بهرهوری بالایی برخوردار خواهد بود. بهعبارتدیگر اعمال سبک تفکر مناسب در موقعیت مقتضی توسط مدیر باعث تغییرات مطلوب و شکوفایی سازمان میشود.
[1]- Toffler
[2]- Jeff & Scott
[3]- Atkinson
[4]- Fisher
[5]- Peter Draker
[6]- Saka
[7]- Lunenburg
[8]- Bovey & Wayne Hedeh
[9]- Raineri
[10]- Sternberg
[11]- Wan Fanzheh
:
همواره یکی از مسائل مهم و پراهمیت در شرکت های بیمه ایران ، بهبود و ارتقاء عملکرد و افزایش بهره وری در کارکنان و سازمان بوده است. در شرایط کنونی کشور و فشارهای اقتصادی داخلی و خارجی ، کالا و خدمات مختلف را با نوسان قیمتی زیادی همران نموده است. یکی از راه هایی که می توان این مشکل را حل نمود و بهره وری و اثربخشی شرکت های بیمه ایران را در این شرایط افزایش داد، تولید، تسهیم و انتقال دانش در بین کارکنان می باشد. به عبارت دیگر می توان با ارتقاء سطح دانش و به اشتراک گذاشتن آن در سطوح مختلف سازمان و همچنین مدیریت صحیح دانش پیرامون مشکلات بیمه ای، عملکرد شرکت های بیمه ایران بهبود و ارتقاء داد. از طرفی تسهیم و انتقال دانش در بین کارکنان، یکی از مسائلی است که به میزان ارتباط و همکاری و اجتماعی بودن افراد ارتباط دارد تا بتوانند دانش موجود را در سازمان انتقال و گسترش دهند. لذا توسعه و گسترش دانش در سازمان ایجاب می کند که به سرمایه اجتماعی توجه ویژه ای داشته باشیم. به همین منظور این تحقیق به بررسی سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش و عملکرد سازمانی در شرکت های بیمه ایران می پردازد.
عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد . بنابراین، عملکرد سازمانی یک سازه ی کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد . عملکرد سازمانی را درجه ای که سازمانها به اهداف کسب و کارشناسان میرسند تعریف کرده اند . عملکرد به چگونگی انجام وظایف ،فعالیتها و نتایج حاصل از آنهااطلاق میشود . عملکرد را می توان نتایج قابل اندازه گیری تصمیمات و اقدامات سازمان دانست که نشان دهنده ی میزان موفقیت و دستاوردهای کسب شده است (عالم تبریزی و همکاران، 1388). مولین در تعریف خود از سنجش عملکرد بر چگونگی مدیریت و ارزش آفرینی به شرح زیر تأکید دارد:« ارزشیابی چگونگی مدیریت سازمان ها و ارزش آفرینی آن ها برای مشتریان و
دیگر ذینفعان».(مولین[1]، 2012)
سرمایه اجتماعی به عنوان شرکت در فعالیت های اجتماعی و شهروندی اطلاق می شود که اعتماد بین افراد جامعه را نیز شامل می شود(دراکر و کاپلان[2]، 2013). اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، روابط و پیوندهای اجتماعی به عنوان مولفه های سرمایه اجتماعی تاثیرات مفیدی در رشد و توسعه دارند. (کاسانی و کاسانی[3] ، 2011). سرمایه اجتماعی باعث بهبود مشارکت افراد با یکدیگر خواهد شد(اکسبی[4]، 2010).سرمایه اجتماعی محور اصلی بخش مهمی از مباحث مدیریتی سازمانها محسوب شده، مدیرانی موفق قلمداد میشوند كه بتوانند در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتری نائل شوند. با توجه به اهمیت سرمایه اجتماعی برای سازمانها، باید عواملی را كه میتوانند با بالا رفتن میزان این سرمایه رابطه داشته باشند، مشخص كرد(بودیو[5] ، 2010). تحقیقات نشان می دهد که سرمایه اجتماعی بالاتر و انسجام اجتماعی بیشتر به بهبود شرایط جامعه و سازمان کمک می کند (کیم و کاواچی[6]، 2010) سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی که ممکن است افراد، گروه ها و جوامع برای نیل به نتایج مطلوب آن را بکار گیرند، قلمداد می شود، و آن مفهومی است که در بسیاری موارد توسط تحلیل گران اجتماعی برای توصیف طیف وسیعی از فرایندهای اجتماعی بکار برده می شود و به درک این پرسش که چرا برخی افراد، گروه ها و طبقات مردم به نتایج سیاسی ، اقتصادی و یا اجتماعی مثبت تری نسبت به دیگران نایل می شوند، منجر میشود(نوقانی[7] ، 2010). در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار می شوند(ماتیجسی[8] ، 2010). مدیران و كسانی كه بتوانند در سازمان، سرمایهاجتماعی ایجاد كنند، راه كامیابی شغلی و سازمانی خود را هموار میسازند. بهبود مکانیزم سرمایه اجتماعی باعث بهبود عملکرد سازمانی و ارتقا بهره وری سازمان خواهد شد(تاگو[9] ، 2013).
تسهیم دانش[10] عبارت است از مجموعه رفتارهایی که شامل تبادل دانش و اطلاعات وکمک کردن به دیگران در این خصوص است( یوسفی و همکاران،1389). هدف نهایی از تسهیم دانش کارکنان، تلاش برای انتقال و تبدیل تجربیات ودانش همه افراد به دارایی ها و منابع سازمانی، به منظور افزایش و پیشبرد اثربخشی سازمانی است. سالوپک[11] بر این عقیده است که اگر خواهان این هستیم که افراد در سازمان آن چه را که یاد می گیرند تسهیم کنند باید شرایطی در سازمان فراهم و ایجاد شود که در آن، تسهیم شرایط نتیجه مزیت فردی با شد(سالوپک، 2010).
[1] Moullin
[2] Drukker and Kaplan
[3] Kasani& kasani
[4] Oxoby
[5] Beaudoi
[6] Kim and Kawachi
[7] Noghani
[8] MatthijssE
[9] Taegoo
[10] Knowledge Sharing
[11] Salopek
:
شاید بتوان گفت که در شرایط کنونی اقتصاد جهانی، موضوع تورم یکی از معضلات اساسی برخی ازکشورها است. به هر علتی که تورم پدید آید درصورتی که از حد قابل قبول و پذیرفته شده در برنامه بلند مدت اقتصادی هر کشور بالاتر باشد، روابط مالی بین افراد و شرکت ها را تحت تأثیر قرار می دهد. صنعت بیمه نیز به دلیل ارتباط گسترده با سایر بخش های اقتصادی و اجتماعی کشور از آثار مختلف شرایط تورمی در امان نیست. بررسی تأثیر تورم بر هزینه های پرداختی بیمه شوندگان از این نظر دارای اهمیت است که در صورتی که همراه با تورم سهم هزینه های درمانی بیمه شوندگان افزایش یابد باعث کاهش رفاه آنان خواهد شد. و اگر در این شرایط دولتها و موسسات اقتصادی با اعمال برخی از روش های مناسب، تأثیر منفی تورم بر قدرت خرید واقعی افراد بیمه شده را خنثی نکنند مشکلات اقشار با درآمد پایین بیشتر خواهد شد.پس بررسی راهکارهای مناسب برای رونق تقاضای بیمه عمر در شرایط تورمی بسیار دارای اهمیت است. یکی از مشكلات بزرگی که جوامع انسانی در طول تاریخ با آن مواجه بوده اند، نابرابری اقتصادی حاکم بر آن جوامع بوده است كه به صورت فقر اکثریت مردم خود را نمایان می ساخته است. امروزه نیز مشكل فقر و نابرابری در زمره مسائل حاد به شمار میآید، به گونه ای که طبق اطلاعات موجود حدود هشتصد میلیون نفر از مردم جهان شبها را گرسنه به صبح می برند.[1] لذا كشورهای جهان كاهش فقر و نابرابری را ازجمله اهداف اصلی سیاستهای اقتصادی – اجتماعی خود قرار داده اند.
در دو دهه اخیر نیز به دنبال افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از برنامههای تعدیل اقتصادی برشمار فقرا افزوده شده است از این رو برای دستیابی به اهداف بالا راهی جز برقراری تأمین اجتماعی وجود ندارد. همانگونه كه شعار اصلی انجمن بینالمللی تأمین اجتماعی نیز عبارت است از: «صلح پایدار بدون عدالت اجتماعی وعدالت اجتماعی بدون تأمین اجتماعی ممكن نخواهد بود.» (پناهی بهرام: 1376)
این تحقیق به بررسی رابطه بین تعدادی از متغیرهای کلان و هزینه های درمانی خانوارها در ایران طی دوره 1390-1370 به شرح ذیل پرداخته است: ابتدا كلیاتی در ارتباط ادبیات موضوع بیان شده است وسپس سابقه مطالعات وتحقیقات انجام شده در این رمینه مرور گردیده است .در بخش سوم عملکرد روش تحقیق و شیوه تجزیه وتحلیل آماری مورد بررسی قرار گرفته است. برآورد مدل به روش همگرایی در بخش چهارم انجام شده است. سرانجام در بخش پایانی نتیجه گیری و پیشنهادات ارائه گردیده است.
برای پی بردن به این موضوع قصد داریم به رابطه بین تورم و مخارج درمانی خانوارها در ایران بپردازیم.در این فصل کلیات تحقیق ارائه خواهد شد.
با توسعه شهرنشینی مقادیر زیادی از مساحت مناطق کشاورزی و جنگلی جای خود را به مناطق شهری داده اند. مناطق شهری مدرن توسط آسفالت، بتون و سایر سطوح غیرقابل نفوذ پوشیده شده اند. رشد شهری به خصوص در شهرهای بزرگ با سرعت زیاد تغییرات پوشش زمین را در پی دارد. از آنجاییکه دمای سطح زمین در هر محدوده ای به خصوصیات مواد تشکیل دهنده سطح و بازتابش انرژی خورشید وابسته می باشد، الگوی حرارتی مناطق شهری نسبت به نواحی غیرشهری تفاوت قابل توجهی دارد. ظرفیت حرارتی بالای سطوح مصالح مورد استفاده در شهرها، کاهش میزان آلبدو و وجود منابع حرارتی ناشی از فعالیت های انسانی موجب افزایش دمای برخی مناطق شهری نسبت به دیگر مناطق و تغییرات بیلان حرارتی این نواحی می شوند. بنابراین در مناطق شهری بسته به پوشش ها و کاربری های موجود، مناطقی با درجه حرارت بیشتر از سایر نواحی به وجود می آیند، این پدیده به نام جزیره حرارتی شهرها [1] نامگذاری شده است.
علاوه بر اینکه این افزایش دما به نوبه خود اثر قابل توجهی بر روی شرایط اتمسفری، زیستی و اقتصادی دارد، تخمین میزان حرارت سطح در مناطق مختلف شهری به منظور بررسی توزیع دمایی سطح زمین و علل پیدایش آن کاربردهای فراوانی مانند تعیین نقش ترافیک و شهرک های صنعتی در گرم شدن شهرها دارد. لذا بررسی و آنالیز پدیده جزایر حرارتی در شهرها بسیار حائز اهمیت می باشد.
تصاویر سنجش از راه دور به دلیل پوشش وسیع، بهنگام بودن و توانایی کسب اطلاعات در محدوده حرارتی طیف الکترومغناطیس، منبع اطلاعاتی مناسبی در تهیه نقشه های حرارتی و تخمین انرژی تشعشعی سطح زمین می باشند. در این مطالعه تولیدات مربوط به حرارت و پوشش های سطح زمین سنجنده MODIS ماهواره Terra برای بررسی روند مکانی-زمانی جزایر حرارتی و ارتباط این پوشش ها با تغییرات جزایر حرارتی مورد استفاده قرار گرفته است.
2-1- طرح مسئله و ضرورت تحقیق
در قرن بیستم شهرسازی با سرعت زیاد در مقیاس جهانی اتفاق افتاد. با توجه به تخمین سازمان ملل تقریبا نیمی از مردم جهان در شهرها زندگی می کنند. در جوامع غربی این رقم به بالاتر از 75 درصد هم می رسد (UN,1999).
مطابق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385، در حدود 30 درصد از جمعیت هفتاد میلیونی ایران در سیزده شهر دارای بیش از پانصد هزار نفر جمعیت زندگی می کنند. این سیزده شهر به ترتیب عبارتند از: تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، کرج، شیراز، اهواز، قم، کرمانشاه، ارومیه، زاهدان، رشت و کرمان. از بین این شهرها نیز سهم شش شهر دارای بیش از یک میلیون نفر جمعیت، 22درصد و سهم شهر 7،800،000 نفری تهران، به تنهایی 11 درصد می باشد. (مرکز آمار ایران).
در حالی که شهرها توسعه پیدا می کنند، تغییراتی در سیمای زمین ایجاد می شود. ساختمان ها، خیابان ها و دیگر زیر ساخت ها جایگزین خاک و پوشش گیاهی می شود. سطوحی که پیش از آن معمولا قابل نفوذ و مرطوب بودند، غیر قابل نفوذ و خشک می شوند. انرژی ورودی جذب شده خورشید، ممکن است با تغییر در سطوح طبیعی افزایش یابد (Yamaguchi,2004). این امر منجر به تغییر در توازن انرژی مناطق شهری که موجب افزایش دما (هم در سطح و هم دمای هوا) در مناطق شهری و در نهایت شکل گیری جزایر حرارتی می شود.
جزایر حرارتی شهری به خاطر اثرشان روی زندگی بسیاری از انسان ها بسیار مورد توجه قرار می گیرند. جزایر حرارتی شرایط آب و هوایی تابستان را سخت تر و استفاده از دستگاه های تهویه هوا را بیشتر می کنند. شرایط ازن تحت تأثیر گسیلش، اختلاط و پراکندگی انعکاسات شیمیایی در اتمسفر قرار می گیرد و جزایر حرارتی شهری منجر به تشدید آن می شود. علاوه بر این با افزایش دما، تولید هیدروکربن گیاهان افزایش می یابد که خود از دلایل افزایش آلودگی هوا می باشد (Sailor, 2007). در کنار این نتایج آشکار جزایر حرارتی، این پدیده روی آب و هوای محلی مانند تغییر الگوی بادهای محلی، رشد ابر و مه، تعداد رعد و برق و میزان بارش نیز اثر گذار است.
امروزه مطالعات بر روی شرایط دمایی مناطق شهری بسیار مورد توجه می باشد. مطالعات اخیر در چهل سال گذشته توانسته اند نقش
پدیده های اصلی موثر در شکل گیری و تداوم جزایر حرارتی شهری را از لحاظ کمی تعیین کنند. بطور سنتی منبع اصلی و رایج داده های اقلیمی از جمله دمای هوا، ایستگاه های هواشناسی هستند. این ایستگاه ها فقط آمار نقاط خاصی را ارائه می کنند. در بعضی مواقع دمای هوا در یک منطقه یا شهر مقدار معینی گزارش می شود در صورتی که این مقدار مربوط به موقعیت یک نقطه ی خاص از شهر است و چه بسا با توجه به پوشش سطح زمین و دیگر شرایط، دما در نقاط مختلف همان شهر پایین تر یا بالاتر باشد. به منظور حل این مشکل، تاکنون روش های مختلفی برای محاسبه و برآورد داده های هواشناسی در حد فاصل ایستگاه ها ارائه شده است. از جمله این روش ها میتوان به استفاده از رابطه دما با ارتفاع و روش های مختلف درون یابی از قبیل میانگین وزنی فاصله معکوس و صورت های مختلف کریجینگ اشاره کرد (Wang et al. 2004). روش رابطه دما با ارتفاع تنها برای مناطق کوهستانی کوچک و روش های درون یابی برای مناطق با شرایط یکنواخت متناسب است. از آنجا که دمای سطح زمین وابستگی زیادی به نوع پوشش سطح زمین دارد، روش های مختلف درون یابی، هنگامی می توانند دارای دقت قابل قبولی باشند که با بهره گرفتن از داده های ماهواره ای، پوشش سطح زمین را نیز در نظر بگیرند (Yang et al. 2004). در سالهای اخیر تکنولوژی سنجش از دور با ارائه تصاویر با قدرت تفکیکهای مختلف کاربرد فراوانی در مطالعه و پایش جزایر حرارتی شهری در مقیاس های مختلف قارهای و منطقه ای پیدا کرده است. دادههای فیزیکی کمّی که توسط ماهواره ها تولید می شود، موجب درک بیشتر ما از محیط های شهری و غیر شهری می شوند. به ویژه در طول دو دهه گذشته نیاز فراوان به اطلاعات دمای سطح زمین برای مطالعات محیطی و فعالیت های مدیریتی منابع زمینی، برآورد دمای سطح زمین توسط تکنولوژی سنجش از دور را به یکی از موضوعات جالب توجه علمی تبدیل کرده است(Sobrino, 2004).
با بهره گرفتن از علم سنجش از راه دور خصوصیات فیزیکی مهمی که پارامترهای تعیین کننده مواد تشکیل دهنده و ترکیب و ساختار پوشش شهر هستند را برای بررسی بودجه انرژی سطح شهر و مشاهده اثر جزایر حرارتی شهری قابل استخراج میباشند. علاوه بر آن تصاویر حرارتی سنجش از راه دور به خصوص تصاویر با قدرت تفکیک بالا توانایی تولید داده های حرارتی همزمان برای سراسر شهر و در یک پوشش ناحیه ای وسیع را دارند (Nichol, 1998).
از بین داده های ماهواره های مختلف، با توجه به مهم بودن قدرت تفکیک زمانی برای بررسی پدیده جزایر حرارتی، استفاده از سنجندههای با قدرت تفکیک زمانی بالا بیشتر مورد توجه هستند. در این تحقیق با توجه به قدرت تفکیک زمانی بالای سنجنده مودیس و همچنین پردازشهای اولیه رادیومتریک و هندسی انجام شده بر تولیدات این سنجنده، از تولیدات حرارتی این سنجنده برای بررسی تغییرات مکانی زمانی جزایر حرارتی استفاده شد.
با توجه به اینکه جزایر حرارتی شهرها از عواملی نظیر آلودگی، تغییرات پوشش و ترافیک تاثیر می پذیرند که این عوامل در واحد زمان و مکان در حال تغییر میباشند، لذا نحوهی گسترش جزایر حرارتی را می توان یک مساله مکانی زمانی در نظر گرفت. با این توضیح سوالی که مطرح میشود این است که الگوی تغییرات مکانی زمانی جزایر حرارتی در کلانشهرها چگونه است؟
پاسخ به این سوال برای بسیاری از موضوعات مربوط به علوم زمین (مانند اقلیم شهری، تغییرات محیطی جهانی و اثر متقابل محیط انسان) بسیار مهم و حیاتی است که منجر به بهبود فرایند های مدیریتی و برنامه ریزی می گردد. یکی از اهدافی اصلی ما در این تحقیق ارائه پاسخی مناسب به این سوال است.
دمای سطح زمین و ویژگی های بودجه انرژی شهری همچنین در ارتباط پوششهای مختلف سطح می باشد به نحوی که هر نوع پوشش زمین تاثیر خاصی بر دمای سطح زمین دارد. نحوه ی اثر گذاری پوشش های مختلف سطح بر دمای سطح زمین مساله مهم دیگریست که بررسی دقیق آن منجر آن مدیریت بهتر جهت کاهش اثرات نامطلوب جزایر حرارتی در شهر ها می شود.
با توجه به اینکه امکان استخراج پوشش های مختلف اراضی در یک منطقه و همچنین دمای سطح با بهره گرفتن از تکنولوژی سنجش از دور وجود دارد، در این تحقیق ما به دنبال این بوده ایم که ضمن استخراج اطلاعات پوشش اراضی و نیز برآورد دمای سطح زمین، به بررسی نحوه ارتباط آنها با یکدیگر بپردازیم. در راستای نیل به این هدف، چگونگی اثر گذاری هر یک از کلاس های پوشش اراضی بر دمای سطح زمین، هم بصورت جداگانه و هم بصورت توأمان مورد بررسی قرار گرفت.
با توجه به مطالب فوق، در این مطالعه پدیده جزایر حرارتی سطح زمین و رابطه آن با پوشش اراضی در پنج کلانشهر تهران، تبریز، اصفهان، اهواز و مشهد با بهره گرفتن از تولیدات ماهوارهای سنجنده MODIS مورد بررسی قرار میگیرد.
3-1- سوالات اصلی تحقیق
سوالات این تحقیق عبارتند از:
الگوی توزیع تغییرات مکانی و زمانی جزایر حرارتی در شهرهای اهواز، اصفهان، مشهد، تبریز، تهران چگونه است؟
شدت و گسترش الگوی توزیع مکانی زمانی جزایر حرارتی چه رابطهای با پوشش سطح زمین نشان میدهد؟
4-1- فرضیات تحقیق
الگوی توزیع تغییرات مکانی-زمانی جزایر حرارتی در ابرشهرها افزایش گرما و همچنین گسترش مکانی و افزایش تعداد جزایر حرارتی در طول سالهای 2007 تا 2011 را نشان می دهند.
پوشش گیاهی اثر کاهنده و سطوح ساخته شده شهری اثرات افزاینده بر جزایر حرارتی دارند و گسترش الگوی توزیع مکانی-زمانی جزایر حرارتی متاثر از الگوی پراکنش پوشش اراضی در بازه زمانی مورد بررسی(2007 تا 2011) است.
1-Urban Heat Island
شرایط كاملاً متحول و حاكم بر سازمان ها ، افزایش رقابت و لزوم اثربخشی آن ها در چنین شرایطی، نیاز آن ها را به نسل ارزشمندی از كاركنان، بیش از پیش آشكار نموده است، نسلی كه از آن ها به عنوان سربازان سازمانی یاد می شود. این كاركنان بی تردید، وجه ممیز سازمان های اثربخش از غیراثربخش هستند چراكه سازمان را موطن خود می دانند و برای تحقق اهداف آن، بی هیچ چشم داشتی افزون بر نقش رسمی خود عمل نموده و از هیچ تلاشی دریغ نمی كنند. امروزه از تلاش های فراتر از حد انتظار، داوطلبانه، سودمند و مفید، تحت عنوان رفتارهای افزون بر نقش یا رفتار های شهروندی سازمانی و یاد می كنند(رامین مهر و همکاران، 1388: 67). که به شدت به ادراک از عدالت بستگی دارد. در آخرین دهه ی قرن بیستم بیشتر توجهات اندیشمندان و پژوهشگران حول محور عدالت سازمانی به عنوان یک مفهوم مهم و موضوع اصلی تحقیق در روانشناسی صنعتی و سازمانی بوده است.عدالت در سازمان بیانگر برابری و لحاظ رفتار اخلاقی در یک سازمان می باشد. عدالت سازمانی به علت ار تباط آن با فرایند های حیاتی سازمانی مثل : تعهد سازمانی، شهروند مداری، رضایت شغلی و عملكرد اهمیت زیادی پیدا كرده است.فرهنگ توسط مردم شناسان، جامعه شناسان و بسیاری از محققان دیگر تعریف شده است و اغلب آن ها توافق دارند كه فرهنگ به معنی شیوه خاص زندگی مردم است. بدین ترتیب فرهنگ سازمانی نیز اشاره به شیوه زندگی افراد در یک سازمان دارد. به طور كلی فرهنگ به عنوان اعتقادات، ارزش ها، قوانین، هنجارها، نمادها و سنت های مشترك گروهی از افراد تعریف شده است. واژه مشترک فرهنگ را در میان یک گروه منحصر به فرد می سازد. فرهنگ پویاست و به دیگران منتقل می شود(ضیایی و همکاران، 1390: 52).از نظر بارو و گرینبرگ تأثیر فرهنگ سازمانی بر اعضای سازمان به حدی است که می توان با بررسی زوایای آن، نسبت به چگونگی رفتار، احساسات، دیدگاه ها و نگرش اعضای سازمان پی برد و واکنش احتمالی آنان را در قبال تحولات مورد نظر ارزیابی، پیش بینی و هدایت کرد . با اهرم فرهنگ سازمانی، به سادگی می توان انجام تغییرات را تسهیل کرد و جهت گیری های جدید را در سازمان پایدار
کرد(بارون و گرینبرگ[1]،2000: 96).
تلاش برای بهبود عملكرد از روزهای اولیة شكل گیری رشتة مدیریت اصلی خدشه ناپذیر بوده است كه هر روز وارد مباحثی جدیدتر میشود و حوزه های بیشتری را تسخیر می كند. در مكتب های اولیة مدیریت، افراد با رفتارهایی ارزیابی میشدند كه در شرح شغل و شرایط احراز آن از شاغل انتظار میرفت، ولی امروز رفتارهایی فراتر از آنها مد نظر قرار گرفته است. این رفتارها با مفاهیم رفتارهای پیش اجتماعی، رفتارهای فرانقشی، عملكرد زمینه ای، رفتارهای خودجوش یا رفتار شهروندی سازمانی مد نظر قرار گرفته اند. امروز این رفتارها جزئی جدایی ناپذیر در مدیریت عملكرد محسوب میشوند و در جنبه های مختلف سازمانی وارد شده اند. بر خلاف گذشته كه از كاركنان انتظار میرفت تا در حد نقش های رسمی عمل كنند، در قراردادهای روانشناختی جدید رفتارهای فراتر از نقش مورد انتظار است. تحقیقات كنونی، این رفتارها را تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی مد نظر قرار داده و غفلت از آنها در ارزیابی عملكرد كاركنان را نمی پذیرند و در آن به مشاركت بلندمدت فرد در موفقیت سازمان تأكید می ورزند(حسنی كاخكی و قلی پور، 1386: 118).رفتار شهروندی سازمانی رفتاری است كه به قصد كمك به همكاران یا سازمان توسط یک فرد انجام میشود و در حیطة وظایف شغلی نمیگنجد (مورفی[2]، 2002: 288)؛ به عبارت دیگر، رفتار شهروندی سازمانی شامل آن بخش از رفتار اداری است كه به منظور كمك به همكاران یا سرپرستان انجام میشوند.کمك به دیگران، ارائة پیشنهادهایی برای بهبود كار وتلف نكردن زمان كار (اسماعیلی و همکاران، 1390: 170). در این فصل در ابتدا به بیان مساله و ضرورت تحقیق پرداخته می شود، سپس اهداف تحقیق، قلمرو زمانی و مکانی و همچنین تعرف واژگان تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بررسی رابطه بین عدالت سازمانی ادراک شده با رفتارهای شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده فرهنگ سازمانی در دستگاه های اجرایی شهر کرمان
[1] Burns
[2] Murphy