توسعه پایدار شهری را فراهم میآورد و نابسامانی در توزیع منطقهای و محلی باعث دوری مناطق و محلات از عدالت اجتماعی میگردد (نسترن، 1380: 145). از این رو در بند اول از چشمانداز برنامه جمهوری اسلامی در افق 1404 به ایجاد جامعه شهری توسعهیافته، بر عدالت اجتماعی، حفظ کرامت و حقوق انسانها تأکید شده است.
در جهت رسیدن تمامی ساکنان شهرها به صورت یکسان مبحث عدالت اجتماعی در فضای شهری به وجود میآید که عدم توجه به آن تبعات بسیار بدی همچون حاشیهنشینی و به دنبال آن ناهنجاریهای اجتماعی که شکلگیری حاشیهنشینی که معضل بزرگ جامعه ما میباشد و در شهرهای کلیه کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه نمود عینی دارد و شکلگیری فضا در شهر را تحت تأثیر قرار میدهد و بسیاری از نابرابریهای اجتماعی در فضای شهرها ممکن است در اثر این عوامل باشد به وجود میآید و تراکم بیش از حد یک منطقه، توسعه یک جانبه شهرها، خالی از سکنه شدن برخی از محدودههای شهری، بورسبازی زمین و دهها مسئله و مشکل را در پی خواهد داشت (خوش روی، 1385: 2)، و از طرف دیگر وجود نابرابری در کیفیت زندگی، گروههای محروم را متوجه گروههای مرجع نموده و مشکلات دیگری را ایجاد میکند (.(Runicima,1972
با توجه به جمعیتپذیری امروزی شهرها و به وجود آمدن شکل تازهای از شهرها در قرن اخیر روشن است که علم جغرافیای شهری و برنامهریزی فضاهای شهری باید ابعاد و قلمروهای تازهای بیابد که یکی از ابعاد و موضوعات تازه که در بیست سال اخیر توجه اکثر دانشمندان این علم را به خود مشغول کرده، پرداختن به عدالت اجتماعی در مباحث شهری هست که از این نظر باید شهر با سیاستهای کشوری و جهانی پیوند داده شود (شکویی، 1373: 9) و شرایط داخلی شهرها که متأثر از شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر کشورهاست و در نتیجه همین شرایط است که کیفیت فضاهای شهری و سیاستهای برنامهریزی شهری معین میشود.
بنابراین نیاز اساسی شناخت ساخت فضای شهری است که ارزشهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و در رأس آن ها توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد که در نتیجه این تحلیلها و بررسی معیارهاست که قدمی مؤثر در راه تحقق عدالت اجتماعی در جامعه برداشته خواهد شد. تحول در مفهوم فضا و توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری موافق با تغییر در نحوه برخورد با نظریه است. فضا، توزیع مناسب خدمات شهری و شهر بایستی به صورت پدیدهای جداگانه شناسایی و روابط مابین آن ها مورد بررسی قرار گیرد به این ترتیب با دریافت مفهوم فضا، عدالت شهر و محیط خواهیم توانست به تحلیل رابطه فضای شهر و توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری دست یابیم. امروزه تغییرات اجتماعی سریعتر از تغییرات فیزیکی است و شهر از تغییرات اجتماعی تأثیر فوری میپذیرد، بنابراین مطالعه و تحلیل تغییرات اجتماعی و اقتصادی و رابطه آن با ساخت فضایی شهر مورد تأکید در مباحث شهر و شهرسازی است به همین دلیل است که در چند سال اخیر پیشگامان جغرافیای شهری جدید ساخت داخلی شهرها را با توجه به عدالت اجتماعی(توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری) که متأثر از سیاستهای نظام حکومتی و اوضاع اجتماعی جامعه است به طور جدی مطالعه میکنند زیرا در شهرهای امروزی مسائل اجتماعی را نمیتوان تنها با احداث خیابان و ناحیه بندی شهری حل کرد (خوش روی، 1385: 3).
1-2- شرح و بیان مسئله
وجود نابرابری و عدم تعادل فضایی در ساكنین نواحی مختلف یک شهر به هیچوجه پدیدهای جدید در هیچ یک از شهرهای جهان نیست، اما در كشورهای در حال توسعه به دلیل فاحش بودن تفاوتهای اجتماعی- اقتصادی، نابرابری و عدم تعادل در توزیع خدمات شهری تفاوتهای فضایی شهرها تشدید شده است (موسوی ، 1378: 14) زیرا كه ساختار فضایی یک شهر متشكل از اجزا و عناصری است كه با یكدیگر در كنش متقابل هستند و ناپایداری هر كدام از این اجزا به كل ساختار تأثیر خواهد گذاشت (ساوج، 1385: 90). در عصر حاضر اصلیترین عامل بحرانهای جوامع بشری ریشه در نابرابریهای اجتماعی و فقدان عدالت دارد (مرصوصی، 1383: 90).
مفهوم عدالت اجتماعی اصولاً آن قدر همه شمول نیست كه بتوان در قالب آن درباره یک اجتماع خوب قضاوت كرد. عدالت را اساساً میتوان به عنوان اصل ( یا مجموعهای از اصول) در نظر گرفت كه برای حل و فصل دعاوی متضاد به وجود آمده است، عدالت اجتماعی(توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری) نیز در واقع كاربرد خاص این اصول برای فائق آمدن بر تعارضاتی است كه لازمه همكاری برای افراد است. تولید را از طریق تقسیم كار میتوان افزایش داد لیكن مسئله این است كه حاصل تولید چگونه بین افرادی كه در فرایند تولید شركت کردهاند توزیع شود. در این مورد اصول اجتماعی باید ناظر بر تقسیم ثمرات تولید و توزیع مسئولیتها در فرایند كار جمعی باشد. این اصول همچنین شامل نهادها و سازمانهای اجتماعی مرتبط با فعالیت تولید و توزیع نیز میشود (هاروی، 1379: 97).
فرم در حال بارگذاری ...