:
یكی از سازمان های مهم موثر در جهان امروز و آینده، سازمان آموزش و پرورش است. سازمانی كه الگوی كلیه نهادها، موسسات وسازمان های رسمی وغیر رسمی جامعه است. وظایف اساسی همچون انتقال فرهنگ وشكوفاسازی آن پرورش فرد وتربیت نیروی انسانی ماهر ومتخصص را برعهده دارد در واقع”موضوع اساسی و محور اصلی این سازمان «انسان» است و مهمترین و دشوارترین مسأله مترتب به انسان تعلیم و تربیت اوست” (شكوهی،1373).
در دنیای پیچیده و پیشرفت امروزی برای تربیت نیروی متخصص و كارآزموده، باید به نظام تعلیم و تربیت تكیه كرد، برای نیل به این اهداف بزرگ غیر از مدرسه هیچ وسیله مؤثری در اختیار نیست. معلم و دانش آموز در مجموعه ای به نام مدرسه گرد هم آمده و مكان مقدسی را به وجود می آورند كه محل تعلیم و تربیت آینده سازان جامعه می باشند. اهمیت دادن به این نهاد مقدس، ارزش نهادن به آینده جامعه است. اعتلا و سربلندی هر جامعه منوط به ترقی و اعتلا نهاد آموزش وپرورش آن جامعه است و معلمان ركن اساسی این نهاد محسوب می شوند.به همین دلیل همه جوامع به معلمانی با انگیزه ، علاقه مند ، فعال و آگاه نیاز دارند تا بتوانند نوباوگان خود را به نحوی شایسته پرورش داده و برای آینده ای بهتر مجهز سازند(همان منبع).
به عبارت دیگر مهمترین وسیله رسیدن به جامعه ایده آل و هدف های آموزش و پرورش؛ معلم دانا و تواناست، به عنوان مثال در ایران و روم باستان، بزرگان در انتخاب معلم لایق و پاكدامن از نجیب زادگان و اشخاص با استعداد توجه زیادی داشته وسعی می كردند پاكدامن ترین اشخاص را مامورآموزش و پرورش فرزندان خود كنند، زیرا كه به نقش معلم و تعلیمات او در سازندگی انسانها و ایجاد تغییرات در آنان واقف بودند. به این ترتیب اهمیت مقام معلم و تاثیر او در پیشرفت انسانها نقش اساسی داشته است.هر ملتی كه دارای معلمان شایسته و مجرب باشد، بهتر می تواند هدف های مورد نظر خود را از طریق مراكز آموزشی تامین كند. بنابراین باید در انتخاب و تربیت معلم نهایت دقت را كرد تا در اجرای برنامه های آموزش و پرورش به طور صحیح و مطلوب عملی شود(تقی پور ظهیری،1384).
معلم خوب و اثربخش، به طور مسلّم علاوه بر بهره مندی از دانش ومعلومات عمومی و تخصصی ومهارت كافی دربرقراری روابط سالم بین شاگرد ومعلم باید دارای تجربه علمی وعملی و همچنین خصایص شخصیتی مناسب باشد. تا در مجموع كارایی و اثر بخشی فعالیت های او تضمین شود. به عقیده بسیاری از پژوهشگران آموزشی بین کارآمدی معلمان و داشتن رفتار مناسب با دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد(همان منبع).
همچنانکه اشاره گردید در فرایند تدریس،تنها عامل موثرتجارب ودیدگاه های علمی معلم نیست؛ بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیری و تغییر و تحول شاگرد تاثیر گذار است؛ معلمان عواملی هستند كه به انحاء مختلف در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر
دارند.امروزه نقش واهمیت شخصیتی معلمان در پرورش استعدادها و توانایهای كودكان امری شناخته شده است.بسیاری ازروانشناسان معتقدند كه معلمان فرهیخته در انتقال ویادگیری مفاهیم وگسترش توانایهای ذهنی كودكان سهم به سزایی ایفا می كنند. بدیهی است فرایند یادگیری شاگردان توسط معلمان به بهترین شكل خود زمانی صورت می گیرد كه معلمان ازسلامت روانی وابعاد مختلف شخصیتی وعزت نفس بالایی برخوردار باشند(صافی،1390).
بنابراین باید دست اندرکاران نظام تربیت به این نکته توجه داشته باشند؛ شناخت معلم، ویژگیها، توانائیها، استعدادهای او و همچنین تحقیق در ارتباط با دیگر ویژگیهای تاثیرگذار معلم در فرایند آموزش امری ضروری است.ازجمله این موارد ویژگیهای شخصیتی اوست که می تواند در نحوه تعامل و ارتباط او با شاگردان، والدین و دیگر دست اندرکاران تربیت و همچنین در اعمال فرایند یاد دهی و یادگیری او تاثیر گذار باشد.
1-2- بیان مسأله:
پایه و اساس هر نظام آموزشی بر استقلال فکری افراد آن جامعه استوار است. هرچه افراد جامعه نیرومندتر و سالم تر باشند جامعه سعادتمندتر و سالم تر خواهد بود. تردیدی نیست که سلامت و پیشرفت یک جامعه به وضع فرهنگی و تربیتی افراد آن بستگی دارد. در آموزش و پرورش نقش نیروی انسانی بسیار مهم بوده و معلم از مهم ترین عوامل در رشد و توسعهی کیفی تعلیم و تربیت به شمار می آید. معلمان هستهی مرکزی نظام تعلیم و تربیت و مجریان حقیقی این امر حیاتی هستند و تأثیر آنان بر جامعه به اندازهی زیادی است که می توان گفت سعادت کشور در دست کسانی است که به تعلیم و تربیت فرزندان جامعه اشتغال دارند(سیف، 1380).
بدون شک معلمان دانا و توانا مهمترین عامل پیشرفت یک جامعه به حساب می آیند و از آنجا که معلمان با روح و روان و احساسات افراد سروکار دارند. چنانچه درست عمل نکنند، زیان های جبران ناپذیری برجای می گذارند که جبران بعضی از آنها متأسفانه هرگز امکان ندارد. گفته ها و رفتارهای معلم، بینش و منش وی به طور مستقیم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
به عبارتی خلق و خوی، وضعیت جسمی و روحی، اخلاق، و نگرش به کار و مسئولیت معلم از جمله عواملی است که تأثیر تعیین کننده ای بر روش کار او می گذارند. معلمی که خود به علل متفاوت رفتاری، از جمله نداشتن انگیزه برای کار و بی دقتی و بی مسئولیتی روحیه سالمی ندارد چطور می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تضمین کند؟ شخصیت و رفتار معلم هر کلاس از جمله عوامل تعیین کننده رفتار دانش آموزان آن کلاس می باشد. معلمی که رفتار دوستانه ای دارد، دانش آموزان را می فهمد و رفتار و هیجان هایش سازمان یافته و سالم است، دانش آموزان را برای یادگیری بیشتر برمی انگیزد و باعث می شود که دانش آموزان در کلاس بیشتر فعالیت نمایند. بنابراین، عملکرد معلمان نقش خاصی در پیشرفت اهداف تعلیم و تربیت دارد (ساعتچی، به نقل از رانیز[1]، 1372).
روانشناسان علاقمند به رفتارهای شغلی، معتقدند که شخصیت[2] افراد با نوع حرفه ای که انتخاب می کنند و نحوهی عمل آنها با آن حرفه در ارتباط است. به عبارتی افراد دارای ویژگی های مشخص،مشاغل خاصی را انتخاب و درآن زمینه درمقایسه با دیگران بهترعمل می کنند(پروین وجان،1381).
شخصیت را به شیوه های بسیار مختلفی تعریف کرده اند. بعضی از روانشناسان این کلمه را تنها در ارتباط با رفتارهای قابل مشاهده به کار می برند، برخی هم آن را شامل ارتباطات مربوط به درون نگری می دانند و برخی دیگر هم آن را مجموعهی فردی الگوهای تفکر، انگیزش و عواطف می دانند. یونگ معتقد بود که افراد آدمی در تعامل با یکدیگر، دو نوع طرز تلقی و جهت گیری متفاوت از خود نشان می دهند. که شامل برونگرایی[3] و درونگرایی[4] می باشد. این تیپ ها، خصوصیات ذاتی فطری هستند و در زندگی قابل تغییر و اصلاح هستند. هر کس در اصل به یکی از این دو طریق با جهان ارتباط برقرار می کند؛ اگرچه جهت دیگر نیز همیشه برای فرد باقی می ماند. در حالت درونگرایی، جهت گیری اصلی فرد به درون و به جانب خویشتن است. شخص درونگرا غالباً متوجه عوامل درونی و ذهنی است و زیر نفوذ این عوامل قرار دارد. تردیدی نیست که او شرایط و اوضاع و احوال بیرونی را می بیند اما عوامل درونی و عناصر ذهنی در او برتری و مزیت دارند و حاکم بر احوال و رفتار او هستند. فرد درونگرا، دودل، متفکر و محتاط است. فرد برونگرا به بیرون و به جهان خارج گرایش دارد و از نظر اجتماعی درگیر، فعال و متهور است. در حالت برونگرایی توجه فرد به امور و اشیاء خارج است و سایر اعمال اساسی او صرفاً معلول مناسبات امور و عوامل بیرونی است و نه حاصل ارزیابی ذهنی (کریمی، 1384).
اهمیت وجایگاه معلم در نظام آموزشی و پیشرفت تحصیلی آنان بر کسی پوشیده نیست؛ به ویژه امر آموزش وتدریس پیوند ناگسستنی با نحوه برقراری ارتباط بین معلم و دانش آموزان دارد که تحقیقات متعدد بیانگر این نکته است که نوع ارتباط با معلم در ایجاد انگیزه و تلاش دانش آموزان تاثیر بسزایی دارد، تلاش معلمین جهت برقراری ارتباط صحیح معلم با دانش آموزان و همچنین تقویت حس اعتماد به نفس، احساس مسئولیت ، فصاحت در كلام زمینه ساز پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دروس مختلف می باشد که این مهم از معلمانی که فاقد توانایی برقراری ارتباط موثر با دانش آموزان می باشند ساخته نیست و انگیزش دانش آموزان بر یادگیری و تعامل بیشترو برقراری ارتباط عاطفی مطلوب و محیط فعال برای یادگیری را با مشکل مواجه می نماید. شخصیت معلمان به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار در پیشرفت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان و کیفیت یادگیری آنان باشد. لذا معلمان با شخصیت های برونگرا و درونگرا در برقراری ارتباط با دانش آموزان به شیوه های مختلفی عمل می كنند. بنابراین عدم برقراری ارتباط صحیح می تواند فرایند آموزش را با مشکل مواجه نموده، از طرف دیگر با توجه به اینكه دانش آموزان دوره ابتدایی پایه پنجم در آستانه شروع سن بلوغ می باشند و ارتباط صحیح و تعامل با آنها در شکل گیری رفتارهای آنان نقش زیادی داردنهاژژژممتح. تحقیقات نشان داده که مشکلات تحصیلی دانش آموزان در این سن نسبت به سنین دیگر بیشتر می باشد که جامعه آماری مورد نظر این پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است كه معلمان از نظر برونگرایی و درونگرایی شخصیت چگونه اند؟ و آیا بین برونگرایی ودرونگرایی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
فرم در حال بارگذاری ...