فرایند برنامهریزی، تلاشی است برای ایجاد چارچوبی مناسب که طی آن برنامهریز بتواند برای رسیدن به راهحل بهینه اقدام کند (لی[1]، 1973). استقرار هر عنصر شهری در موقعیت فضایی-کالبدی خاصی از سطح شهر، تابع اصول، قواعد و سازوکارهای خاصی است که در صورت رعایت شدن به موفقیت و کارایی عملکردی آن عنصر در همان مکان مشخص، خواهد انجامید و در غیر این صورت چهبسا مشکلاتی بروز کند (شهابیان، 1376). توزیع بهینه کاربریها و مراکز خدماتی مسئلهای است که اغلب اوقات برنامهریزان با آن سروکار دارند. چراکه به دلیل رشد پرشتاب جمعیت و کالبد شهرها، مشکلاتی مانند کمبود و عدم توزیع فضایی مناسب کاربریها به وجود آمده است (احدنژاد[2]، 1386). از میان کاربریها و خدمات موجود در شهر، توزیع و مکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روزافزون به امر ایمنی در شهرها و ارائه تمهیداتی درزمینهٔ پیشگیری و مقابله با آتشسوزی و حادثه از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. بدون تردید در میان کلیه روشهای موجود برای پیشگیری و کاهش تلفات و خسارات ناشی از آتشسوزیها در مناطق شهری، برنامهریزی شهری از طریق وضع استانداردها و ضوابط و مقررات مربوطه میتواند سهم قابلتوجهی در کاهش خسارات جانی، مالی و تأمین ایمنی برای شهروندان در بلندمدت داشته باشد، این امر در شهرهای ایرانکه اکثراً دارای بافتی فشرده و متراکم با شبکههای دسترسی نامناسب هستند حساسیت بیشتری را در استانداردها و ضوابط میطلبد تا در مواقع اضطراری و وقوع حوادث در این بافتها، عملیات امدادرسانی بهموقع انجام گیرد (پور اسکندری، 1380). سیاست کلی ایجاد ایستگاههای آتشنشانی در ایران سیاستی بدون برنامه خاص و مدون بوده است. بهگونهای که برای ایجاد هر ایستگاه در محدودههای شهری مهمترین اصل، خالی بودن زمین، بدون مالک بودن آن و یا عوامل دیگری است که بهموجب آن ها بایستی زمین ارزشی نداشته باشد که این امر بر مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در سطح شهرها تأثیرگذار بوده است (ایمانی جاجرمی، 1375).
2-1- بیان مسأله
امروزه تراکم بیش از حد جمعیت در شهر و روند رو به رشد آن ها ازلحاظ کالبدی موجب تقاضا و توجه روزافزون به مسئله توسعه شهری گردیده است. تقاضا برای توسعه شهری از مهمترین مشکلات و موانع فراروی بشر در آینده است؛ بنابراین برای حل این مشکلات و موانع، سیستم ایمنی شهر نیز در همین جهت باید توسعه یابد تا بتواند پوشش کافی را بر کل سطح شهر داشته باشند. درواقع ایمنی شهر، مجموعه تمهیداتی است که جهت جلوگیری از بروز یا کاهش خسارات ناشی از عوارض نامساعد جانی و مالی، حوادث طبیعی و غیرطبیعی نظیر سیل، آتشسوزی، زلزله، تصادفات رانندگی و … صورت میگیرد (ایزری[1]، 2007).
کاربری ایستگاههای آتشنشانی یکی از انواع کاربریهای اساسی در شهرهاست که مکانیابی بهینهی آن، ایمنی و رفاه شهروندان را به دنبال خواهد داشت. توجه صرف به ساخت و استقرار ایستگاههای آتشنشانی ازنظر کمّی و عدم توجه به کاربریهای مجاور و سایر عوامل مهم در مکانیابی آن ها موجب کاهش کارایی ایستگاه ازنظر امدادرسانی بهموقع میگردد. علاوه بر موضوعات ذکرشده در رابطه با کمبود ایستگاههای آتشنشانی، مکانیابی نادرست و عدم هماهنگی با بافت و سیمای شهری از مسائل و موضوعات مشترک بسیاری از شهرهای ایران محسوب میگردد. ازاینرو مهمترین مشکل در جهت خدماترسانی ایستگاههای آتشنشانی منطقه یک شهر بندرعباس، عدم توزیع نامناسب ایستگاهها و محدود بودن شعاع عملکردی ایستگاههای موجود میباشد؛ بنابراین توزیع کمّی و کیفی ایستگاهها بهطور علمی و تخصصی، موردبررسی قرار میگیرد. استفاده از روشهای سنتی برنامهریزی ایستگاههای آتشنشانی برای خدماترسانی، به معنای هدر رفتن کاغذ و زمان میباشد؛ اما امروزه، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی بهعنوان ابزاری در جهت ایجاد بانک اطلاعاتی مناسب و
کارآمد عمل میکند (هاورتون[2]، 2006).
انتخاب محل ایستگاههای آتشنشانی به معیارهای متعددی از قبیل شبکه ترافیک، نزدیکی به تراکمهای جمعیتی، نزدیکی به معابر اصلی، نزدیکی به مراکز تجاری، آموزشی، اداری، درمانی و غیره نیاز دارد. در مدل فرایند تحلیل سلسلهمراتبی جهت وزندهی به معیارها از روش مقایسه زوجی استفاده می شود. بدینصورت که تصمیمگیرندگان معیارها و زیرمعیارهای هر پارامتر را فقط بهصورت دوبهدو مقایسه می کنند و نیازی به وزندهی همزمان تمامی معیارها وجود ندارد. در این روش همه پارامترها بهصورت یکجا باهم مقایسه نشده و معیارها دوبهدو باهم مقایسه میشوند درنتیجه وزن دهی با دقت بیشتری انجام میگیرد. بعلاوه این معیارها میبایست بهصورت مکانیزه و در قالب نقشههای یکپارچه و بانک اطلاعاتی متصل به نقشه انجام پذیرد. لذا به یک ابزار قدرتمند برای آمادهسازی و آنالیز دادهها نیاز است که مهمترین و مناسبترین آن ها سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) میباشد. تاکنون اولویتهای مکانی بر مبنای مدل برای استقرار ایستگاههای آتشنشانی در منطقه یک شهری بندرعباس مشخص نشده است؛ بنابراین قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و روشهای تصمیمگیری چندمعیاره در مدیریت اطلاعات مکانی و ایجاد بستر مناسب برای تصمیمگیری، باعث گشته که در عملیاتی نظیر اولویت مکانی ایستگاههای آتشنشانی توجه بسیاری را به خود جلب کند. این مطالعه در نظر دارد نمونه عملی کاربرد این ابزار را برای تعیین مکانهای مناسب ایستگاههای آتشنشانی با توجه به نیاز مردم منطقه یک شهری بندرعباس ارائه نماید؛ بنابراین سؤالهای اصلی تحقیق حاضر بهصورت ذیل است:
سؤالهای تحقیق:
1- آیا تعداد ایستگاههای آتشنشانی در منطقه یک شهری بندرعباس کافی است؟
2- آیا ایستگاههای آتشنشانی موجود در منطقه یک شهری بندرعباس، طبق استانداردهای شهری صورت گرفته است؟
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
از میان کاربریها و خدمات موجود در شهر، توزیع و مکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روزافزون به امر ایمنی در شهرها و ارائه تمهیداتی درزمینه پیشگیری و مقابله با آتشسوزی و حادثه از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. بدون تردید در میان کلیه روشهای موجود برای پیشگیری و کاهش تلفات و خسارات ناشی از آتشسوزیها در مناطق شهری، برنامهریزی شهری از طریق وضع استانداردها و ضوابط و مقررات مربوطه میتواند سهم قابلتوجهی در کاهش خسارات جانی و مالی و تأمین ایمنی برای شهروندان در بلندمدت داشته باشد. این امر در شهرهای ایرآنکه اکثراً دارای بافتی فشرده و متراکم با شبکههای دسترسی نامناسب هستند حساسیت بیشتری را در استانداردها و ضوابط میطلبد تا در مواقع اضطراری و وقوع حوادث در این بافتها، عملیات امدادرسانی بهموقع انجام گیرد (پور اسکندری، 1380). ایستگاههای آتشنشانی بهعنوان مکانی جهت استقرار و انتظار خودروهای آتشنشانی و امداد، ازجمله مراکز مهم و حیاتی خدماترسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تأمین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه اقتصادی شهرها ایفا مینمایند. بدیهی است خدماترسانی بهموقع و مطمئن توسط ایستگاههای آتشنشانی بیش از هر چیز مستلزم استقرار آن ها در مکانهای مناسب است که بتوانند در اسرع وقت و بدون مواجهشدن با موانع و محدودیتهای محیط شهری از یک طرف و با ایجاد حداقل آثار منفی بر روی زندگی ساکنان شهر از طرف دیگر به محل حادثه رسیده و اقدامات اطفاء و یا امداد را به انجام برسانند (سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، 1383). بدین ترتیب در این تحقیق بهمنظور حل مسئلهی کمبود ایستگاههای آتشنشانی و تعیین بهترین مکان برای احداث ایستگاههای جدید از ابزار GIS استفاده میگردد، چراکه امروزه مسائل شهری باعث شده است متغیرهای متعددی در مکانگزینی کاربریها تأثیرگذار باشد که امکان تحلیل آن ها به روشهای سنتی نظیر روی همگذاری دستی نقشهها به دلیل حجم زیاد دادهها امکانپذیر نیست؛ بنابراین استفاده از ابزار توانمندی چون سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در مکانیابی کاربریها در شهر ضروری میباشد (نظری عدلی و کوهساری، 1386). ازاینرو تحلیل مکان مناسب و شناسایی تعداد ایستگاههای آتشنشانی موردنیاز در شهر بسیار مهم است؛ بنابراین سامانههای اطلاعات جغرافیایی توانایی جمع آوری، ذخیرهسازی و مدیریت دادههای مکانی رادارند و میتوانند در مرحله آگاهی به تصمیمگیرنده کمک فراوانی کنند. نتایج حاصل از تصمیمگیریهای مکانی را میتوان از طریق پردازش و تحلیل دادهها در سامانه اطلاعات جغرافیایی به دست آورده و اولویتهای تصمیمگیری را مشخص نمود.
[1]- ESRI
[2] – Howerton
[1] – Lee
[2]- Ahadnejad
فرم در حال بارگذاری ...