آموزههای دینی بخشی از واقعیتهای راهبردی در سیاست جهانی محسوب میشوند. آموزههایی که پیامبر اسلام در برخورد با محیط پیرامون مورد استفاده قرار داد را باید به عنوان بخشی از سیاست جهانی در ادبیات دینی دانست. کشورهایی همانند ایران در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش دارند تا از این راهبرد برای اهداف و منافع ملی خود استفاده نمایند. دیپلماسی و قدرت نرم پیامبر(ص) فعالیتهایی است که آن حضرت به عنوان رییس حکومت و نمایندگان و سفرای منتخب او در راه نیل به مقاصد و ادای وظایف سیاسی دولت اسلامی در میان قبایل و گروههای دینی و دولتهای غیرمسلمان در خارج از قلمرو حکومت اسلامی انجام میدادهاند. در حقیقت اهداف عالی و خطوط کلی سیاست اسلام و منافع امت اسلامی بود که دیپلماسی پیامبر(ص) را معین میکرد.
دستیابی به مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی، همواره از مهمترین اهداف کشورها در تدوین و اعمال سیاست داخلی و خارجیشان بوده است. برای تحصیل این مقاصد کشورها به طور سنتی نوعی دیپلماسی مبتنی بر رویکردها و ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی را در پیش میگیرند. با وجود اینکه در نیمه دوم سده بیستم رویکردهای جدیدی در دیپلماسی مطرح شده است ولیکن جمهوری اسلامی ایران در جهت جذب و اثرگذاری بر مخاطبان منطقهای و جهانی خود به دنبال احیای دیپلماسی و قدرت نرم پیامبراعظم(ص) میباشد.
جمهوری اسلامی ایران برای احیای دیپلماسی پیامبر اعظم(ص) تمرکز خود را بر زمینه های افزایش تحرک و جهاد علمی، ارتقای دانش و آگاهی عمومی و اعتلای روحیه تحقیق و ابتکار گذارده را فراهم آورده و در سایه گسترش روحیه خودباوری و خوداتکایی، ترویج فرهنگ استقلالی و مشارکتی و نفی فرهنگی تبعی و منفعل به دگرگون سازی مناسبات فرهنگی و زیربناهای فکری و تحول فرهنگی همت گماشت و با احیای خاطره جمعی بر اساس آموزههای اسلامی و الگوهای سازنده دینی به تقویت هویت فرهنگی، همبستگی امت واحده، همچنین به بازسازی تمدن اسلامی، ارتقای بیداری اسلامی، احیای هویت اسلام پرداخت. جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اقدامات داخلی و منطقهای برای پیشبرد دیپلماسی سازنده تمرکز بسیاری بر جریانهای بین المللی از جمله تاکید بر عدالتگرایی و نفی تبعیض، انسانتر کردن، منصفانهکردن و عادلانه کردن فضای جهانی و نیز افشای ماهیت سلطه طلبانه، غیرانسانی و غیراخلاقی گفتمان بر روابط بین المللی داشت.
انقلاب اسلامی ایران از رهگذر تبیین اندیشه و آرمان عدالتخواهانه خود درصدد برآمد با روشهای غیرمستقیم به نتیجه دلخواه و مطلوب یعنی بیداری اسلامی دست یابد. تأکید ارزشهای انقلاب توسط جنبشهای آزادیبخش، اشاعه الگوی مردم سالاری دینی، استقبال ملل مستضعف و افزایش اشتیاق آنان به نقش آفرینی جمهوری اسلامی در صحنه بینالمللی، توان متقاعدسازی دیگر از زاویه توانایی شکل دادن ترجیحات و الویتهای آنان، جلب و جذب جهان اسلام به شخصیت رهبری، فرهنگ، ارزشها، ساختار سیاسی و اعتبار اخلاقی جمهوری اسلامی ایران و نیز بهره گیری از توان اطلاعاتی و ارتباطاتی رسانه های سنتی برای انتقال پیام انقلاب به مخاطبان مسلمان و مستضعف را میتوان در زمره مواردی دانست که جایگاه قدرت نرم و دیپلماسی پیامبر(ص) را در فرایند استقرار بنیانهای انقلاب اسلامی ایران مشاهده نمود. استفاده از قدرت نرم و دیپلماسی پیامبر اعظم(ص) در جهت نشان دادن مشروعیت جمهوری اسلامی ایران را میتوانیم در ارزشهایی نظیر مردم سالاری دینی و کمکهای بشردوستانه به نهضتهای رهاییبخش و ارتقای توانمندیهای علمی و فرهنگی در سطح داخلی، منطقهای و یبنالمللی مشاهده نماییم. از طرفی با توجه با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران مولود قدرت نرم و احیای دیپلماسی و قدرت نرم پیامبر اعظم(ص) است، به عنوان پدیدهای که بر اساس ارزشهای دینی و اسلامی، شکل گرفت و الگوی جدیدی از مقاومت و مبارزه با
استبداد و استعمار مدیریت در عرصه قدرت، سیاست و حاکمیت را متجلی و به نمایش گذاشت و نوعی از جریان احیاگری، بیداری فکری و ایدئولوژیک را سامان و هدایت کرد. باید بر این نکته اذعان داشت که در واقع انقلاب اسلامی ایران، به صورت نمونه ای الهام بخش و الگو عمل کرد و تواتست احیاگر دیپلماسی و قدرت نرم پیامبر(ص) در میان کشورهای اسلامی باشد.
بیان مسأله
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در قالب گفتمان نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی ایران شروع شد و نشان از این دارد که سیاست خارجی کشور همواره تابع پویاییهای فرهنگ انقلاب اسلامی و باورهای ملی است. به همین دلیل ماهیت احیای اسلام ناب و دیپلماسی قدرت نرم پیامبر اعظم(ص) بر هرگونه مرزبندی سیاسی مقدم بوده است.
به بیان دیگر سیاست خارجی جمهوری اسلامی و شیوه مرزبندیهای سیاسی آن ریشه در تفکر احیای امام خمینی(ره) دارد که ضمن باور به تحول مرزهای سیاسی و ظهور وضعیتهای سیاسی گوناگون در داخل و خارج از کشور ذات وجود هر اندیشه دینی منبعی جوشان و خروشان است که کیان و روح مشروعیت را همواره از غیریتها متمایز می کند.
گفتمان سیاسی خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب (حکمت و عزت و مصلحت) از تکیه بر مردم و مردم سالاری دینی اسلام و ولایت فقیه و عزت ستیزی و اسلام سیاسی حکایت دارد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی که در جهت احیا دیپلماسی و قدرت نرم پیامبر اعظم(ص) پیریزی شده است درصدد رفع سوء تفاهمهای انباشته شده از گذشته و در تلاش جهت پایان دادن به هر نوع تنازع و کشمکش بینالملل توجه داشته است. جمهوری اسلامی ایران دارای ماهیتی اسلامی است و جنبه های سیاسی، اقتصادی و اعتقادی نیز جزیی از این ماهیت محسوب میشوند. در واقع دیپلماسی اسلام به ویژه دیپلماسی پیامبر(ص) تعیین کننده مجموعه هنجارها و باورها در عرصه سیاست داخلی و خارجی بوده که به طور بنیادین سیاست خارجی جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار داده است. به عبارتی انقلاب اسلامی مولود قدرت نرم پیامبر(ص) و جمهوری اسلامی نیز احیاگر دیپلماسی و قدرت نرم آن حضرت میباشد.
اصولاً شیوه های انسانی انبیاء در روابط بشری و به ویژه تصویر روشنی که پیامبر اکرم(ص) از دیپلماسی انسان ارائه داده است نقطههای درخشان تاریخ تحولات دیپلماسی و قدرت نرم است که بسیاری از صاحب نظران از جمله گوگانا بر این عقیده میباشد که با ظهور ادیان و به ویژه اسلام و گسترش سریع آن در جهان نقش دیپلماسی و قدرت نرم و برجسته گردید و به یک عامل سرنوشتساز تبدیل شد. بر این اساس احیاء دیپلماسی پیامبر اکرم(ص) که در قالب صداقت، صراحت، سادگی، عدم تظاهر به قدرت، قاطعیت، دلیری و شجاعت بوده و در سطح منطقه و کشورهای اسلامی جهان اهمیت ویژهای برای جمهوری اسلامی داشته است. به طوری که برخی از سیاستها و خطمشیهای نسنجیدهای به ویژه در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی که به سردی روابط و کاهش اعتبار بین المللی به ویژه در سطح منطقهای منجر شده بود را پایان داده است.
در پی احیا دیپلماسی و قدرت نرم پیامبراکرم(ص) در قالب مصادیق (حکمت، عزت و مصلحت) انحطاط تمدن اسلامی را خاتمه داده و موجب بروز بیداری و احیاگری اسلامی آن هم برپایه بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام در میان کشورهای منطقه و جهان بوده است ایران اسلامی در جهت انتشار ارزشهای ناب اسلام و دیپلماسی و قدرت نرم پیامبر اکرم(ص) هنجارهای دینی و ارزش در سیاست خارجی تدوین نموده که در روابط با کشورهای منطقه و کشورهای جهان به ویژه کشورهایی که در تضاد با آرمانهای اسلامی میباشد قابل مشاهده است. در راستای تبیین و ارتقای جایگاه و چگونگی اثرگذاری فرهنگ اسلامی و به عنوان یکی از عناصر قدرت نرم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مبانی و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد بازتعریف قرار گرفت و اصول 152 تا 154 قانون اساسی به این مهم اختصاص یافت. در این اصول ترکیب تعابیری چون صدور انقلاب، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در قالب اصل تولی و تبرّی، حمایت از جنبشهای رهایی بخش، تشکیل امت واحده و رهبری جهان اسلام به روشنی نشان میدهد منافع ملی تنها مفهوم مبنایی و راهنمای عمل اصلی در سیاست خارجی نیست. همچنان که اصل حاکمیت ملی نیز در سایه مرزهای جهان اسلام قرار میگیرد. با این حال درک رفتارهای جمهوری اسلامی ایران در قبال دیگر دولتها و بازیگران نظام بینالملل با تایید صرف بر تعابیری مانند صدور انقلاب به طور معمول راهگشا و اقناع کننده نیست و اتفاقاً متغیرهای اثرگذار دیگری چون فرهنگ ملی، بازتاب رقابتهای سیاسی داخلی، اختلاف بر سر شیوه تفسیر ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران و از شاخص های اساسی در دیپلماسی و قدرت نرم پیامبر(ص) میباشد که از اهداف جمهوری اسلامی و برآمده از انقلاب اسلامی است. در واقع دولتمردان ایران بر این باورند که کشور دارای رسالتی در تبلیغ پیام خود در سراسر عالم است در تعقیب این سیاست ایران دو هدف را دنبال می کند:
- تلاش برای آشنا سازی ملتها نسبت به سرنوشت و منطقه خویش
- تلاش در برقراری جامعه اسلامی واحد تا این اسلام نقش سرنوشت ساز خود را در جامعه سازی ایفاد نماید.
فرم در حال بارگذاری ...