نگاری و نقشمایههای تزئینی از ویژگیهای شکلی مشترک این نقوش میباشد.
از آنجا که هنر تذهیب در آرایش کلامالله مجید بیشتر مورد استفاده قرار میگرفت و دارای بار معنایی غنی اسلامی بود لذا تذهیب قرآنهای مختلف در طول تاریخ تا دوره معاصر مورد مطالعه قرار گرفت و ویژگیهای قومی، ساختاری و ترکیببندی آنها تحقیق گردید.
تاکنون بیشتر بررسیها و تحقیقات صورت گرفته درخصوص تذهیب قرآن بهصورت کلی بوده است، به شکل اختصاصی در زمینه سرسورهها کار خاصی انجام نگرفته و اگر مطلبی هم نوشته شده، نقیصههایی داشته است. اما شناخت هرچه بیشتر این هنرها منوط به پرداختن به جزئیات، تحلیل ویژگیها و در کنار هم بررسی کردن آنها میباشد. لذا در این تحقیق سعی بر آن بوده که با توجه به احساس نیاز برای پرداختن به چنین موضوعی و شناسایی بهتر شاخصههای هنری قرآن، با تحلیل نقوش در دوره های مختلف تاریخی از صدر اسلام تا دوره صفوی، ویژگیهای شکلی و تذهیبهای این دوران و همچنین دلایل به کارگیری سرسورهها در این کتب قرآنی مشخص گردد.
بر این اساس، پژوهش حاضر ضمن بررسی شرایط تاریخی، فرهنگی و هنری، به اهمیت جایگاه کتابآرایی قرآن در پنج دوره صدر اسلام، عباسی، سلجوقی، ایلخانی و تیموری (از سدههای اول تا نهم ه.ق) پرداخته و با توجه به اینکه تاکید اصلی بر تحلیل نقوش تذهیب و همچنین نحوه استفاده از سرسورهها و تاثیرات آنها درشکل گیری هنرهای قرآنی است و بدان جهت که خط و خوشنویسی نیازمند شرحی وسیعتر میباشد، لذا برای پرهیز از اطاله کلام و ارائه مطالب تکراری، به مفاهیم گستردهای چون تاریخچه خط و کتابت و … چندان پرداخته نشده است.
1-2- پرسشهای پژوهش
1- چه ویژگیهای بصری و هنری در سرسوره قرآنهای آستان قدس رضوی در دوران صدر اسلام تا تیموری وجود دارد؟
2- آیا این سرسورهها می تواند ما را در شناسایی بهتر و بیشتر سیر تحول تذهیب، کتابآرایی و گسترش تکنیکهای جدید یاری کند؟
3- آیا الگو و سنت خاصی در ترسیم نقوش رعایت شده است؟
4- آیا ساختار فرهنگی، سیاسی، هنری و مذهبی در پیدایش و شکل گیری سرسورهها تأثیری داشته است؟
5- تذهیبهای قرآنی دارای چه ویژگیهای بصری هستند که دربر دارنده برخی از مفاهیم عرفانی و اسلامی هستند؟
1-3- فرضیه های پژوهش
به نظر میرسد نقوش تذهیب سرسورهها در قرآنهای مجموعه آستان قدس، از ویژگیهای بصری حاکم بر مکتب کتابآرایی دوران خود
برخوردار بوده اند.
به نظر میرسد آرایههای تزئینی نقش و رنگ در سرسوره قرآنها ابزارهای مناسبی جهت شناسایی هنرهای قرآنی در دوران مورد مطالعه میباشند.
به نظر میرسد سیر تحول سرسورهها به زمان انجامشان بستگی دارد و نسبت به موقعیت فرهنگی، سیاسی، هنری و مذهبی هر زمان تکنیک ساخت آنها نیز تغییر کرده است.
به نظر میرسد شرایط سیاسی و اجتماعی مناسب در کنار حمایت مادی و معنوی، فراهم ساختن محیط آموزش و فعالیت، بستر مناسبی برای خلق آثار هنری و پیشرفت همه جانبه آنها مهیا می کند.
به نظر میرسد نوع سیاستهای مملکتداری، شعبه مذهبی، علایق و سلایق حاکمان و درجه اهمیت دادن آنها به فرهنگ و هنر و … هریک از این حکومتها دخالت مستقیمی در تربیت هنرمندان تذهیبکار و خطاطان آن زمان داشته است.
1-4- اهداف و ارزش نظری پژوهش
اگر به صورتی دقیق به تذهیبهای دوران مختلف نگاه کنیم، حرکت و تحول آن را در طول تاریخ میبینیم. هنر کتابآرایی که در دوره ساسانی رو به افول گذارده بود با نفوذ اسلام در ایران زنده شد و آذین کردن قرآن رشد این هنرها را به همراه داشت.
در ابتدای دوران اسلامی بهره گیری از تذهیب محدود بود و نقوش به کار رفته از تجرد کافی برخوردار نبوده است. اما از قرن چهارم هجری به بعد- که تقریبا هنر اسلامی شکل مشخصی به خود گرفت و اندک اندک رشد کرد- اکثر نقوش تزئینی در سطوحی که به شدت تجرید شده و با تخیل و ذهن خلاق هنرمند درهم آمیختهاند، مصور گشت، به شکلی که در دوره های اولیه اسلامی، عباسی، سلجوقی، ایلخانی و تیموری؛ هنر تذهیب از رشدی تکاملی برخوردار شد.
وجود ویژگیهایی متعدد از جمله قدمت، تنوع، غنای نقش و رنگ، ظرافتها و ریزهکاریها، منحصر به فرد بودن و … در مکاتب مذکور سبب شد تا پژوهش حاضر به منظور دستیابی به ویژگیهای هنری و شاخصههای تذهیب، وجوه تشابه و تفارق نقش و رنگ را مد نظر قرار داده و با توجه به غنای منابع و مآخذ، بهویژه کثرت مصاحف شریفه و نسخههای خطی نفیس در گنجینه مخطوطات موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، منتخبی از سرسورههای قرآن را بررسی و به شناسایی، تجزیه و تحلیل تکنیکی آنها بپردازد.
1-5- سابقه، پیشینه و ادبیات نظری پژوهش
در مطالعات و بررسیهای صورت گرفته در مراکز و سازمانهای مختلف مانند کتابخانه دانشگاه سوره، کتابخانه فرهنگستان هنر، کتابخانه آستان قدس مشهد، سایتهای مختلف اینترنتی و … به منظور دست یافتن به مباحث نظری و تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع این پژوهش، مشخص گردید که در زمینه خط و تذهیب و کتابآرایی قرآن کریم کتابها و مقالات نسبتا زیادی نوشته شده است، اما در مورد سرسورهها و سیر تحولشان در جهان اسلام کتابی در ایران موجود نمی باشد و آنچه هست تعدادی مقاله، مصاحبه و چند نمونه پایان نامه میباشد.
مقاله از پروین برزین که به بررسی روند تغییرات تذهیب بهصورت کلی اشاره دارد. برزین، پروین، آبان 1345. نگاهی به تاریخچه تذهیب قرآن، هنر و مردم، شماره 49.
سلیمی نمین، ه، زمستان 1388، کتابت و تذهیب در قرآنهای چهار قرن اولیه اسلام، هنرهای زیبا، هنرهای تجسمی، شماره 40، ص 52-41.
پایان نامه ها: تفرشی، م. 1388، بررسی هنر تذهیب در قرآنهای سدههای نخستین قرن اول تا قرن چهارم هجری، پایان نامه کارشناسی ارشد، پژوهش هنر، دانشگاه هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
پایان نامهای تحت عنوان “بررسی سرسورههای قرآن از صدر اسلام تا دوره صفوی” در دانشگاه سوره در مقطع کارشناسی، اخیرا نوشته شده که نویسنده به جمعآوری تصاویر قرآنی موجود در تمام موزهها و مجموعههای ایران همت گماشته است، لیکن با توجه به موضوع پایان نامه اینجانب، سعی در بررسی قرآنهای موجود در مجموعه آستان قدس رضوی و همچنین تحلیل آثار موجود در آنجا دارم که با پایان نامه موجود تفاوتهای بسیاری خواهد داشت.
1-6- روش و فنون اجرایی پژوهش
روش پژوهش در این پایان نامه تاریخی- توصیفی است که بر پایه استدلالهای تحلیلی و ارائه جدول آماری میباشد. ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات از طریق فیشبرداری و جمعآوری شکلی نمونههایی از آثار هنرهای تزئینی در موزه و کتابخانه آستان قدس رضوی (ع) و روش تحقیق به صورت کتابخانهای میباشد.
1-7- معرفی جامعه آماری و نمونهها
جامعه آماری این تحقیق مجموعه قرآنهای موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی از صدر اسلام تا دوران صفوی میباشد که با توجه به تعداد بسیار زیاد این نسخ، شماری از آنها به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفت.
:
شناخت بشر از شیشه به بیش از 3000 سال قبل از میلاد بر می گردد، هنر شیشه گری یکی از قدیمی ترین صنایعی است که انسان به آن اشتغال داشته است. در ایران نیز شیشه گری دارای سابقه طولانی می باشد و در طی قرن ها آثار قابل توجهی از این هنر به جای مانده است. ویژگی های حایز اهمیت این عنصر و همچنین جذابیت های خاص آن باعث گردید همواره به عنوان یکی از کاربردی ترین محصولات هنری مورد توجه هنرمندان و صنعتگران قرار گیرد. این هنر کهن تا به امروز موقعیت خود را به عنوان یکی از رشته های ارزشمند صنایع دستی در کشور حفظ کرده اما متاسفانه در چند سال گذشته دچار رکود شده و مشکلاتی در روند تولید محصولات شیشه ای بوجود آمده است.
رساله حاضر برای پاسخگویی به سؤالات، و اثبات یا رد فرضیات، در پنج فصل به نگارش در خواهد آمد : پس از فصل اول که ” کلیات پژوهش ” نام دارد، فصل دوم با نام ” تعاریف و مبانی نظری پژوهش ” به موضوعاتی از قبیل تاثیر گذار بودن صنایع دستی در اقتصاد کشور، اهمیت بسته بندی در رونق صنایع دستی و همچنین هویت و اصالت آثار تولید شده اشاره خواهد کرد. فصل سوم از رساله ” آسب شناسی وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های تهران معاصر ” با نگاهی به موفق ترین نمونه های مشابه در اروپا، نام دارد. در این بخش با تحقیق در کارگاه های شیشه گری فعال تهران به عنوان مهمترین نمونه جامعه آماری، وضعیت تولید و مشکلات بوجود آمده برای تولید کنندگان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و برای هرکدام از مشکلات امکان پذیر ترین راهکارها ارائه می شود. فصل چهارم از این رساله ” نگاهی به شیشه گری چند کشور موفق و مطرح اروپا با تمرکز بر شیشه گری مورانوی ایتالیا” نام دارد.
هدف از ایجاد فصل چهارم و معرفی روند شیشه گری مورانوی ایتالیا ، دستیابی به ویژگیهای هنری و ساختاری و قوانین موثر در اعتلای این هنر می باشد که می تواند در نتیجه گیری رساله و ارائه راهکارهای ممکن به عنوان الگوی پیشرفته در بهبود وضعیت شیشه گری کشورمان موثر و مفید واقع شود. و در نهایت فصل پنجم ” تحلیل یافته ها و استنتاج نهایی ” نام دارد. در این فصل با کمک یافته ها و نتایج بدست آمده به سوالات تحقیق پاسخ داده می شود بنابراین تایید شدن و یا رد شدن فرضیات این رساله مشخص خواهد شد.
فصل اول:
کلیات پژوهش
1-1- بیان مساله
هنرهای سنتی و صنایع دستی مجموعه هنرهای اصیل، بومی و مردمی هر كشوری است كه ریشه های عمیق و استوار در اعتقادات، باورها، آداب، عادات، رسوم و سنن و در مجموع فرهنگ معنوی هر جامعه دارد. كشور ایران با توجه به تاریخ و تمدن كهنی كه دارد به نوبه خود یكی از متنوع ترین صنایع دستی را در دنیا داراست و امروزه در جایگاه خود شهرتی جهانی كسب كرده است.
هنر – صنعت شیشه گری دستی در طول تاریخ کهن ایران ریشه ای عمیق دارد و همچون اکثر هنرهای دیگر ادواری موفق را پشت سر گذاشته است. هنرمندان ایرانی از دوران باستان تا دوران اسلامی با ساخت محصولاتی چون ظروف، ابریق، عطردان و غیره که همگی با شیوه شیشه گری فوتی انجام شده اند، معرف این هنر اصیل به جوامع دیگر بوده است. همچنین در عصر حاضر هنر شیشه گری با تکیه بر پشتوانه ای قوی روند کاری خود را ادامه داده است. اما در چند سال گذشته وضعیت تولید صنایع شیشه دچار رکود شده و دوران افول را طی می کند. در گذشته کارگاه های شیشه گری فوتی محصولات متنوعی را به کشور های اروپایی صادر می کردند و همچنین بازار داخلی مناسبی داشتند. اما اکنون بسیاری از کارگاه ها تعطیل شده اند و مشکلات تولیداتشان روز به روز بیشتر شده است. با توجه به تحقیقات و فعالیتهای نگارنده در زمینه هنر شیشه در محیط دانشگاهی و کارگاهی به عنوان عضوی نو پا در این عرصه و همچنین بی مهری و بی توجهی متولیان امر نسبت به هنر شیشه گری به عنوان دغدغه ی ذهنی چند ساله و با توجه به حساسیت موضوع هنر شیشه گری به عنوان یکی از رشته های مهم صنایع دستی کشورمان، سعی بر آن شد که محوریت این تحقیق بر روی آسیب شناسی وضعیت تولید شیشه های هنری قرار بگیرد.
یکی دیگر از شیوه های تولید شیشه، همجوشی شیشه است که در دو دهه گذشته در ایران رایج شده و بیشتر در دانشگاه ها به عنوان واحد درسی در قالب کارگاه های تخصصی ارائه می شود. به دلیل اینکه تعداد کارگاه های همجوشی شیشه روز به روز در کشور زیاد می شود و اکثر هنرمندان آن از فارغ التحصیلان رشته ی صنایع دستی هستند، پرداختن به وضعیت تولید این شیوه، جامه ضرورت به خود پوشاند. بنابراین با تحقیق بر دو تکنیک دمی (فوتی) و همجوشی شیشه (فیوزینگ) در کارگاه های در حال فعالیت، وضعیت تولید و عوامل رکود آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.
از آنجا که آگاهی از روند تولید شیشه های هنری در کشورهای مطرح می تواند برای دستیابی به یک نتیجه گیری مطلوب و مفید موثر واقع شود، در بخشی از این رساله به معرفی موفق ترین نمونه های مشابه در اروپا می پردازیم.
2-1- منطق اجرایی ، روش تحقیق و جامعه آماری
نوع تحقیق در این پایان نامه، به لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت تحلیلی – توصیفی و از نظر شیوه اجرا به صورت میدانی و کتابخانه ای بوده است. لازم به ذکر است در مورد هنر شیشه گری منابع تالیفی و ترجمه شده بسیار محدود بوده و بخشهایی از مطالب این رساله از سایت های معتبر و کتاب های لاتین استفاده شده است.
به دلیل اینکه موضوع تحقیق، وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های شیشه گری تهران معاصر است بهترین نمونه جامعه آماری کارگاه های در حال فعالیت می باشند و در بین آنها 6 واحد فعال آقای علی بختیاری، آقای سعید گلکار، خانم فرزانه خانلرخانی، آقای وفایی، رضا اسماعیلی و وحید زارع پور که از لحاظ کیفیت و سابقه کاری مطرح تر هستند مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند.
3-1- ابزار تحقیق
برای انجام تحقیق و گردآوری اطلاعات این رساله که به صورت کتابخانه ای و بخش عمده آن میدانی بوده است، ابزار های مورد استفاده به شرح زیر می باشد :
1- کتابهای دسته اول فارسی و لاتین. لازم به ذکر است کتابهای تالیفی و ترجمه شده در زمینه شیشه گری دستی بسیار محدود می باشد. بنابراین بخشی از اطلاعات با بهره گرفتن از کتابها و سایتهای معتبر لاتین و ترجمه آنها، به دست آمده است.
2- مصاحبه های تخصصی و موضوعی. برای بررسی وضعیت تولید شیشه های هنری با تولیید کنندگان و استاد کارها در قالب مصاحبه باز انجام شده و همچنین از برگه های فیش نویسی برای برخی از توضیحات استفاده شده است.
3- دوربین عکاسی، برای مستند نگاری از مراحل مختلف تحقیق استفاده شده است.
4- دستگاه ضبط صدا برا ضبط صدای مصاحبه شونده ها مورد استفاده قرار گرفته است.
5- رایانه، اسکنر و چاپگر ابزار نهایی مورد استفاده در این تحقیق می باشد.
4-1- اهداف تحقیق
هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های در حال فعالیت تهران است. به همین منظور با محور قرار دادن دو تکنیک شیشه گری فوتی به عنوان اصلی ترین شیوه ی تولید شیشه ی دست ساز در ایران و همجوشی شیشه به عنوان یک تکنیک دانشگاهی جدید، مشکلات به وجود آمده دراین زمینه را مورد نقد و بررسی قرار داده و برای هر کدام از آسیب های وارد شده راهکار مناسب ارائه می شود. همچنین نگاهی به کشور های مطرح در زمینه شیشه گری به عنوان نمونه های موفق و مشابه و معرفی ویژگیهای هنری و ساختاری آنها جهت دستیابی به راهکارهای مفید و مناسب جهت بهبود و رونق مجدد این هنر از نتایج و اهداف تحقیق حاضر خواهد بود.
در پژوهش پیشین نانوزبری چند اندازهای با بهره گرفتن از نانوذرات با اندازههای مختلف و بار سطحی متفاوت به همراه پوششدهی رزین سیلیکونی جهت تولید منسوجات چندمنظوره با خواص پایدار توسعه یافت. در این پژوهش ایدۀ استفاده از پرتودهی لیزر و تکمیل منسوجات با نانوذرات دنبال شده است. در مطالعات ابتدایی شرایط مطلوب پرتودهی لیزر از طریق بهینهسازی تعداد پالس و شدت لیزر، با لحاظ کردن اثر تکمیل نانو تعیین شده است. در ادامه نمونههای پیش تکمیل شده توسط نانوذرات و نمونههای فاقد نانوذرات در شرایط بهینه شده، پرتودهی شدند و جهت مقایسۀ تأثیر ترتیب استفاده از دو فرایند پرتودهی لیزر و تکمیل نانو، تعدادی از نمونههای پرتودهی شده با لیزر مجدداً تحت تأثیر عملیات تکمیل با نانوذرات قرار گرفتند. در هر دو حالت فرایند تکمیلی به دو روش پوششدهی با دستگاه پد و رمقکشی تحت تأثیر امواج فراصوت دستگاه اُلتراسونیک با هم مقایسه شدهاند. مطالعات میکروسکوپی از خصوصیات سطح نمونهها نشان دهندۀ ایجاد زبری چند اندازهای، حاصل از قرارگیری نانوذرات در درههای میکرومتری ایجاد شده توسط عملکرد فرسایش پرتوهای لیزر، بر روی سطح منسوجات است. بر اساس نتایج حاصل، حضور نانوذرات سبب تشدید تأثیر لیزر در ساختارسازی و بهبود عملکرد فرسایش آن روی سطح شده است. خواص مختلف نمونههای تحت بررسی، نظیر زمان جذب قطرۀ آب، زاویۀ تماس قطرۀ آب، زاویۀ سُرخوردگی قطرۀ آب، قابلیت رنگرزی نمونهها و قابلیت رنگبری از پسابها توسط نمونهها، مورد مطالعه قرار گرفته است. عملیات پیش تکمیل با نانوذرات، تأثیر مثبتی بر ایجاد عوامل رنگپذیر ایجاد شده بر روی سطح حین پرتودهی لیزر داشته است. با تلفیق پرتودهی لیزر به همراه تکمیل منسوجات توسط نانوذرات، خواص آبگریزی از قبیل زمان جذب، زاویۀ تماس و زاویۀ سُرخوردگی قطرۀ آب روی سطح به نحو قابل ملاحظهای بهبود یافته، به طوری که منجر به ایجاد خواص ابرآبگریزی شده است. این تغییرات با تغییرات توپولوژی ایجاد شده روی سطح نمونهها بر اساس مطالعات میکروسکوپ الکترونی همخوانی داشته است.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول. 1
پیشینه پژوهش اصلاح سطح توسط پرتودهی لیزر 1
1-1 پیشگفتار 2
1-2 روشهای اصلاح سطحی مواد 3
1-2-1 اصلاح سطح توسط فرآوری و عملکرد پلاسما 3
1-2-2 روشهای عملیات شیمیاییتر و محلولها 4
1-2-3 روش تجزیه حرارتی به کمک افشاندن. 4
1-2-4 روش سُلژل. 4
1-2-5 روش ایجاد زبری و رسوبدهی پاششی توسط مگنترون. 5
1-2-6 روش رسوب شیمیایی بخار 5
1-2-7 روش رسوب فیزیكی بخار 6
1-2-8 روش پرتودهی ایکس، گاما و الکترون توسط شتابدهندۀ رودوترون. 6
1-2-9 روش لیتوگرافی یا چاپ سنگی. 7
1-2-10 روش پوشش فیزیکی یا مخلوط کردن. 7
1-2-11 روش پوششدهی چرخشی. 8
1-2-12 روش الكتروریسی. 9
1-2-13 روش بمباران یونی یا سایش با باریكۀ یونی. 10
1-2-14 روش لایه نشانی با لیزر پالسی. 10
1-2-15 روش قالب گیری حلال. 11
1-2-16 روش كاشت یونی. 11
1-2-17 روش کوپلیمریزاسیون پیوندی. 12
1-2-18 روش نانوایمپرینت یا نانوچاپ.. 13
1-2-19 روش قلم آغشته. 14
1-2-20 ایجاد زبری توسط میكروسكوپ تونلزنی روبشی. 14
1-2-21 ایجاد زبری به روش میکروسکوپ نیروی اتمی. 15
1-2-22 ایجاد فرسایش توسط لیزر 15
1-3 پیشینه پژوهش اصلاح سطحی صورت گرفته توسط پرتودهی لیزر 18
1-4 ارزیابی تغییرات شیمیایی، فیزیکی و خواص ایجاد شده ناشی از پرتودهی لیزر 23
1-4-1 واکنش پرتو لیزر و ماده 23
1-4-2 تغییرات عوامل شیمیایی ناشی از پرتودهی سطوح توسط لیزر 26
1-4-3 تغییرات فیزیکی و مرفولوژیکی ناشی از پرتودهی سطوح توسط لیزر 28
1-4-4 خواص و کاربردهای سطوح اصلاح شده توسط پرتودهی لیزر 31
پیشگفتار
خواص سطحی مواد در تعیین کاربردهای آن ها مهم میباشد و امروزه روشهای مختلفی برای اصلاح این خواص استفاده میشوند. خواص مهم مواد پلیمری از قبیل چسبندگی، اصطکاک، تر شوندگی، نفوذ پذیری و سازگاری با محیط زیست میباشند که در عمل، همۀ این ویژگیها از خصوصیات سطحی تأثیر میپذیرند. اصلاح سطح فرایندی پركاربرد و مهم در فناوری نانو بشمار میرود که باعث گسترش کاربرد مواد شده است [1،2]. اصلاح سطحی عبارت است از اصلاح سطح بیرونی با هدف تأثیر گذاشتن بر خواص مختلف مورد نظر، با حفظ ویژگیهای کلیدی فیزیکی، که اگر این گونه اصلاح سطح به طور صحیح انجام شده باشد، خواص مکانیکی و عملکرد نمونه تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت، ولی خواص مورد نظر تغییر کرده و بهبود خواهد یافت [3].
اصلاح سطح، عملی است که برای ایجاد مشخصه های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی مختلف بر روی سطح مواد انجام میشود. اصلاح سطح معمولاً در مواد جامد و معمولاً با اهداف کنترل شکست و سایش (مانند ایجاد سختی، شکست، خستگی، مقاومت به سایش و غیره)، افزایش مقاومت در برابر خوردگی، تغییر خواص فیزیکی مانند رسانایی، مقاومت الکتریکی، انعکاس نور و غیره، تغییر زبری سطح، ایجاد قابلیت آبدوستی، ایجاد سطوحی با قابلیت ابرآبگریزی [4]، رنگبری سطحی، ایجاد خواص چسبندگی و اتصال بر روی سطح [5]، استریلیزه کردن [3]، پاککنندگی سطحی [6]، خود تمیز شوندگی، ضد مه شدن و ضد برف شدن، خواص شفاف شدن یا پشتنما شدن [7]، ایجاد خواص حرارتی و قابلیت تأخیر در مشتعل شدن [8]، کنترل تحرک یا چسبیدن مواد زیستی [9]، افزایش قابلیت نفوذ، فیلتراسیون یا تصفیه کردن [10]، سازگاری بیولوژیکی یا عکس آن و قابلیت واکنش پذیری [6،11]، افزایش خواص رنگ پذیری، رنگرزی و چاپ [12] و افزایش قابلیت پایداری و ثبات ابعادی [5] انجام میشود.
اصلاح سطح پلیمر یک مبحث قدیمی است که منجر به کاربرد بیشتر مواد پلیمری مصنوعی در جوامع انسانی شده و در زمینههای مختلف از قبیل چسبها، فیلتراسیون غشایی، پوششدهی، اصطکاک و خوردگی، کامپوزیتها، ابزارهای میکروالکترونیکی، فناوری لایهها و فیلمهای نازک، بیومواد و غیره به کار گرفته شده است. به علت این مسائل، بهینهسازی و اصلاح سطح برای یک پلیمر بدون تغییر خواص تودۀ آن، موضوع تحقیقات کلاسیک سالها قبل بوده است، و حتی هنوز هم تحقیقات عالی بر روی کاربردهای جدید مواد پلیمری به ویژه در زمینۀ بیوتکنولوژی و مهندسی پزشکی انجام میشود [13].
1-2 روشهای اصلاح سطحی مواد
روشهای موجود برای اصلاح سطح و ایجاد نانو یا میکروساختارها، با طبقهبندی ماهیت تغییر و اصلاح به دو گروه فیزیکی و شیمیایی و به طور کلی به گروههای لایهبرداری یا ایجاد فرسایش، رسوبدهی یا پوششدهی، تغییر شکل از طریق کشش مکانیکی، قالبدهی، مخلوط کردن و خود ساخت[1] تقسیمبندی میشوند، که هرکدام از این سیستمها دارای روشهای متفاوتی هستند [4].
تا کنون روشها و فرایندهای مختلفی برای ایجاد زبری و اصلاح سطح گزارش شده است که از روشهای متداول تغییر و اصلاح خواص سطحی با ایجاد زبری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-2-1 اصلاح سطح توسط فرآوری و عملکرد پلاسما
فرایندهای تكمیل و رنگرزی در صنعت نساجی همواره با محدودیتهای مختلفی روبرو بوده است. از روشهای بهبود رنگپذیری میتوان به استفاده از پلاسما و كرونا[3] اشاره كرد. این روشها قادر به اصلاح سطح منسوجات، بدون تغییر در خواص درونی پلیمر در یک محیط خشك، بدون آب و مواد شیمیایی هستند [5]. در عملیات واکنش پلاسما با افزایش پلاریته، آبدوستی و بار الکتریکی سطح پلیمر میتوان کاربردهای مفید مانند افزایش ترشوندگی سطحی، چسبندگی، رنگ پذیری، خون سازگاری و غیره را کسب نمود [3،13،14].
1-2-2 روشهای عملیات شیمیاییتر و محلولها
تغییر و اصلاح شیمیایی شامل اثر یک یا چند نوع ماده بر یک سطح، جهت ایجاد سطحی با خواص فیزیکی و شیمیایی مطلوبتر میباشد. بعضی مولکولهای پلیمر شامل گروههای جانبی شبیه به هیدروکسیل، کربوکسیل، آمینو، استر و غیره هستند که این نوع از پلیمرها میتوانند مستقیماً با واکنش شیمیایی دگرگون شوند. در این روش پلیمر تحت تأثیر یکسری از حلالهای شیمیایی قرار میگیرد تا با ایجاد یکسری از گروههای خاص شیمیایی مانند آلدئیدها، اسیدهای کربوکسیلیک، هیدروکسیلها و آمینهای اولیه بتوان خواص عملکردی خاصی را در سطح پلیمر ایجاد کرد [13].
1-2-3 روش تجزیه حرارتی به کمک افشاندن
در یک تحقیق انجام گرفته توسط تاروال[6] و همکارانش [7]، از تکنیک تغییر ماهیت شیمیایی در اثر افشاندن مخلوطی از استات روی و آب و ایجاد شدن حرارت بر روی شیشه همراه با تولید فیلمی از اکسید روی استفاده شده، جهت دستیابی به خاصیت آبگریزی و قابلیت انتقال بالای نور، که در نهایت به خواص شفاف شدن یا پشتنما شدن، خود تمییز شوندگی، ضد مه شدن و ضد برف شدن رسیده و از آن روش در میکروچیپهای متحرک و میکروراکتورها استفاده شده است.
1-2-4 روش سُلژل
فرایند سُلژل یک روش شیمیاییتر با بهره گرفتن از یک اكسید فلزی میباشد و در واقع از اصل محلولسازی و رسوبدهی جامدات در مایعات با بهره گرفتن از تغییر پارامترهایی مثل دما استفاده کرده و محصولاتی مثل پوشش و پودر را بدست میآورند. البته باید یادآور شد كه پوششهایی كه از این روش تولید میشوند دارای تخلخلهایی هستند، كه بعضی خواص آن ها را تحت تأثیر قرار میدهد [14].
1-2-5 روش ایجاد زبری و رسوبدهی پاششی توسط مگنترون
اساساً یک ابزار رسوبدهی پاششی شامل یک هدف، كه منبع مواد رسوب داده شده بوده، و یک زیرﻻیه است. رسوبدهی پاششی یک روش ساختارسازی است كه شامل رسوبدهی موادی است كه قبلاً از سطح هدف جدا و بر روی زیرلایه پاشیده شدهاند. تكنیک مذكور اغلب در ساخت انواع مختلف پوششهای محافظ، تكنولوژی سِلهای خورشیدی و فیلمهای نازك ابر رساناها كاربرد دارد. همچنین در مهندسی مواد نانوساختار (به عنوان مثال نانوفیبرها، فولرنها، فیلمهای نازك نانوكریستال) استفاده میشود [1،14].
1-2-6 روش رسوب شیمیایی بخار
اولین كاربردهای این روش به تولید لامپهای رشتهای[10] در سال 1880 بر میگردد كه در آن از روش رسوب شیمیایی بخار برای افزایش استحكام رشتههای كربنی با رسوب فلز استفاده شد. فرایندهای رسوب شیمیایی بخار انواع گوناگونی دارند، اما به طور كلی در همۀ آن ها از محفظهای به نام رآكتور استفاده میشود كه پیش ماده با ورود به رآكتور به صورت یک لایه نازك روی سطح زیرپایه رسوب كرده، در حالی كه دچار یک سری تغییرات شیمیایی میشود و پوششی با تركیب و خواص مورد نظر را ایجاد میكند [1].
رسوب شیمیایی بخار در مورد پلیمرها توسط عمل پلاسما انجام میشود و در این روش گاز مونومر مستقیماً به محفظۀ پلاسما اعمال شده و پلیمریزه میشود. پلیمر ابتدا در فاز گازی تولید شده، و سپس تولیدات منتج شده روی سطح منفی با دمای پایین به شکل یک لایۀ ضخیم رسوب میکند [13].
1-2-7 روش رسوب فیزیكی بخار
این روش شامل یک فرایند فیزیكی مثل تبخیر دما بالا در خلاء یا كندن مواد با پلاسما میباشد و بر خلاف روش رسوب شیمیایی بخار پوششدهی با انجام یک واكنش شیمیایی در سطح زیرپایه همراه نیست. امروزه به كمك روش رسوب فیزیكی بخار میتوان ساختارهای لایه نازك، به ضخامت یک لایه اتمی را رسوب داد كه این در نانوفناوری اهمیت ویژهای دارد. از مزیتهای روش رسوب فیزیكی بخار میتوان به این نکات اشاره کرد که از نظر زیست محیطی نسبت به برخی فرایندهای مشابه از جمله رسوب شیمیایی بخار برتری داشته و آلودگی كمتری ایجاد میكند [1].
آیرونی irony، تکنیک و صناعتی ادبی است که نوعی دوپهلویی و تناقض مفهومی را در خود مستتر دارد که باعث می شود نویسنده آیرونیست بتواند مفاهیم مورد نظر خود را در لفافه و در پوشش مفاهیمی دیگر به مخاطبش عرضه کرده و مخاطب از کشف منظور اصلی او از پس کلام ظاهری، غرق لذت شود. آیرونی غالباً خنده آور است و این خنده، گاه زهر خندی است بر حماقت کاراکتری که فکر می کند همه چیز مطابق خواست او پیش خواهد رفت اما خبر ندارد که تقدیر چیزِ دیگری برایش در نظر گرفته است. مخاطب با آگاهی از این تناقض در جایگاه آگاهی بالاتری نسبت به قربانی آیرونی قرار می گیرد و این جایگاه آگاهی برتر نسبت به حقایق و رخدادهای پیش رو، همان جایگاهی است که بشر از ابتدای خلقتش در پی دست یابی به آن بوده و هنوز موفق به تکیه زدن به آن نشده است.
آنچه که قبل از هر چیز در پیچ و خم درک و بررسی آیرونی به دست می آید، این است که آیرونی علاوه بر اینکه یک صناعت و فن بی نظیر، قدرتمند و کارآمد در هنر نمایشنامه و داستان نویسی است، به نوعی با تفکر و ایدئولوژی هم سر و کار دارد و از جمله مفاهیمی است که در هر زمان، با توجه به ویژگی ها و خصلتهای انسان آن برهه و شرایط کلی او تعریف می شود و همواره با مسمّا و معنادار است. آیرونی که در یونان باستان با تجاهل و خود حقیر نمایی یک شخصیت نمونه ای کمیک شکل گرفت، در “اودیپ شهریار ” همان عصر، حامل واقعیتی تلخ و تاثر برانگیز درباره یکی شدن شکار و شکارچی (اودیپ و خودش) و دخالت بی چون و چرای تقدیر و دست بستگی انسان در برابر آن بود. همین آیرونی که تا قرن بیستم با تعاریف و چارچوبی مشخص و با عنوان آیرونی ابزاری شناخته می شد، در قرن جدید توانست پارادوکس حیات انسان مدرن را توضیح دهد و اتفاقاً این قابلیت را داشته باشد که دو سوی این معادله بزرگ را تفسیرکند، یعنی هم تفکر دین مدارانه و هم دیدگاه پوچ گرایانه.
چنان که امثال کیرکه گارد[1] در رساله دکتری خود با همین عنوان، آیرونی را مبتنی بر تفکر مذهبی تعریف و تاویل می کند و دیگرانی چون پیروان مکتب مارکسیسم جز پوچی و جبر دنیا و زندگی چیزی در آن نمی بینند. و یا همانگونه که موقعیت آیرونیک موجود در “کمدی اشتباهات” شکسپیر، قهقهه تماشاگر را به اوج می رساند، این درک آیرونی موجود در نمایشنامه ” درانتظارگودو” بکت است که خنده ای در نهایت تلخی و نا کامی را موجب می شود.
بنابراین آیرونی از جمله شگردهایی است که کاربرد ساده آن در ساختار یک نمایشنامه لذت بخش و موجب قوت است و هم به وسیله آن در دل آثار پیچیده تر میتوان به حقایق زندگی بشری در هر زمان اشاره کرد و یا آن را به باد انتقاد و حتی سخره گرفت.
در این تحقیق در پی آنیم تا پس از تعریف واژه آیرونی و بررسی سابقه و انواع آن، حضور این تکنیک را در ادبیات فارسی و نمایش های ایرانی – که زمینه شکل گیری ادبیات نمایشی ایران هستند – بررسی کرده و در انتها، آیرونی های نمایشنامه های متقدم ایرانی – آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقا تبریزی – را ذکر و کارکرد هر کدام از آنها را بررسی خواهیم نمود.
فصل اول
کلیات
آیرونی irony در فارسی معادل کلامی واژه هایی چون طعنه، طنز، ریا، تقیه، فریب کاری، استهزاء، ایهام و … است که تمامی این معانی در کنار هم نیز، باز نمی توانند معنای درست و دقیق آیرونی را به عنوان یک تکنیک سبکی متبلور کنند. آیرونی در ذات خود نوعی ایهام و دوپهلویی دارد که گاهاً می تواند توام با طنز باشد. شاید نزدیکترین واژه فارسی به مفهوم آیرونی، “کنایه” باشد که البته در بسیاری از فرهنگهای لغات، اغلب کنایه را به عنوان معادلی برای آیرونی آورده اند. کنایه فارسی تقسیم بندی هایی مانند کنایه از صفت، کنایه از موصوف وکنایه از فعل، کنایه قریب و کنایه بعید، ایماء، تلویح، رمز و تعریض دارد، در واقع تقسیم بندی های کنایه در فارسی بیشتر در کلمات و ترکیبات وجود دارد در حالیکه تقسیم بندی آیرونی بیشتر از لحاظ ساختار و محتواست. آیرونی در واقع، تضاد ظاهر با واقعیت است. همین ویژگی است که برای آیرونی انواع مختلفی از جمله آیرونی کلامی، رفتاری، فلسفی و … را به همراه می آورد.
در فرهنگنامه ادب فارسی در تعریف آیرونی آمده است: “در اصطلاح، شگردی است که نویسنده با توجه به بافت متن، به کلام یا واقعه ای ظاهراً صریح، معنایی بسیار متفاوت می بخشد که در آن دریافتی کاملاً مطایبه آمیز از ناهمخوانی وجود دارد. به عبارت دیگر، آیرونی، بیانی ادبی است که در لحن آن نوعی دوگانگی وجود دارد، چنان که نسبت به آنچه گفته شده یا دیده شده، از جنبه ای دیگر نامعقول یا نامفهوم است یا متضاد و خلاف انتظار. “(انوشه، 1381: 15).
با توجه به تعریف ذکر شده از آیرونی، واضح است که به کار بردن واژه “تضاد” هم نمی تواند به طور کامل، چگونگی شکل گیری موقعیت آیرونیک را توضیح دهد. مقصود نظر از دوگانگی در آیرونی، تنها تضاد نیست، گاهاً باید “تناقضی” وجود داشته باشد تا موقعیت آیرونیک شکل بگیرد. تناقضی که در آن امکان جمع اضداد وجود نداشته باشد. مثلاً آیرونی موقعیت، آیرونی نهفته در آن شرایطی است که کاراکتر در موقعیتی دو پهلو قرار گیرد. موقعیتی که او را بر سر انتخاب بین دو دلخواسته اش قرار می دهد، دو دلخواسته ای که در تناقض با هم قرار دارند و انتخاب یکی مستلزم نابود کردن دیگری است. شکسپیر در آثارش از این نوع آیرونی استفاده فراوانی برده است.
کاربرد آیرونی، از قرن هجدهم به بعد، از طرف اصحاب نقد نو – که به وجود آیرونی در متن به عنوان یکی از اسناد ادبیت آن می نگریستند – به معنی یکی از ابزارهای ایجاد تنش در متن گسترش یافت. آنها معتقد بودند هر متنی دارای تنش است و آیرونی یکی از گونه های این تنش است. تنشی که البته متن را ورای تناقضاتش، در نهایت به وحدت می رساند.
آیرونی از دیرباز در ادبیات فارسی نیز وجود داشته و یکی از دلایل اصلی جذابیت آثار، آیرونیک بودن آنها بوده است. مانند داستان رستم و سهراب، که جذاب ترین نکته آن، بی خبری پدر و پسر از هم است در حالیکه خواننده از این رابطه آگاه است. جذاب ترین نوع آیرونی، آگاهی مخاطب از بی خبری کاراکترها از واقعیت امری است که در جریان است. رستم و سهراب هر کدام تصوری اشتباه از رقیب خود دارند و فکر می کنند حقیقت آن است که می پندارند، حال آنکه مخاطب می داند هر دو در اشتباه هستند و واقعیت با چیزی که به نظر می رسد در تضاد محض است. از این دست آیرونی ها در ادبیات فارسی بسیار دیده می شود. به عنوان نمونه ادبیات تمثیلی فارسی نیز نوعی آیرونی در خود دارد: کاراکترها “چیزی” هستند که در واقعیت “آن چیز” نیستند، بلکه “مجاز”ی اند از آنچه که باید باشند. مسلماً چنین آیرونی هایی در اقتباس های نمایشی از این آثار نیز حضور دارند.
آیرونی در نمایش های ایرانی هم حضوری دیرپا دارد. انواع نمایش های ایرانی، از نقالی – که بواسطه آیرونیک بودن شاهنامه آیرونی است – تا سیاه بازی و رو حوضی – که پر است از کنایات و شخصیتهای آیرونیک – ، از تعزیه و شگردهای آیرونیکش برای فاصله گذاری تا بقال بازی و خیمه شب بازی، همگی دارای ویژگی های آیرونیک هستند. و همین ویژگی های آیرونیک، دلیل جذابیت، اخلاق آموزی و اکثراً طنزآمیزی این نمایش ها می شده است.
بیشتر نمایشنامه نویسان آیرونیک جهان، از آیرونی برای جذاب تر کردن متن خود در درجه اول، و در درجه بعدی برای بیان “آنچه می خواهند وباید بگویند، اما اجازه ندارند که بگویند” استفاده کرده اند. آیرونی راه های روشنی برای بیان آنچه ناگفتنی است پیش پای نویسنده قرار می دهد. مطرح کردن مسائلی که نباید مطرح می شدند، به صورتی دو پهلو و دور از صورت اما نزدیک به معنای اصلی، شیوه رندانه نویسندگان آیرونیک جهان است.
در ادبیات نمایشی ایران نیز بواسطه پشتوانه غنی ادبیات کلاسیک و آیرونیک فارسی و رواج استفاده از آیرونی در کلام عادی و روزمره مردم و نمایش های مختلفشان، انواع مختلف آیرونی دیده می شود که در دهه هایی که نویسندگان و دولت وقت در تعارض قرار می گرفتند، از سوی نویسندگان، به قصد بیان آنچه اجازه نداشتند بیان کنند به کار گرفته شده است. هر چند که بسیاری از نمایش های آیرونیک ایرانی دارای متن مشخص نبوده و به صورت فی البداهه اجرا می شده اند، آیرونی دیده می شود. می بینیم که آیرونی تنها یک تکنیک نوشتاری نیست، تکینکی برای به اندیشیدن واداشتن است.
از مهمترین مقاطعی که میتوان در تاریخ ادبیات نمایشی ایران مورد بررسی قرار داد، دهه اول تولد ادبیات نمایشی در ایران – به صورت کلاسیک و مطابق با اصول نمایشنامه نویسی کلاسیک جهان – است. همانطور که اشاره شد اغلب نمایش های ایرانی متن از پیش نوشته شده در قالب نمایشنامه های امروزی نداشته اند. از حدود سال 1200 ه.ش. و بعد از تلاشهای میرزافتحعلی آخوند زاده، نمایشنامه نویسی به سبک و شیوه کلاسیکش در ایران رواج پیدا کرد. پس میتوان این برهه را دوره تولد ادبیات نمایشی در ایران در نظر گرفت. در این برهه، شرایط سیاسی خاصی وجود داشت که نویسندگان مجبور بودند در متون خود از آیرونی استفاده کنند. استفاده از آیرونی تا بدانجایی واجب شد که نویسنده ای چون میرزا آقا تبریزی، خودش را پشت نامی جعلی – میرزا ملکم خان – پنهان کرد و برای ادامه پیدا کردن فعالیت هایش، زندگی آیرونیکی برای خود ساخت.
هنر ایران از دیرباز، نمایشگر عالم قٌدسی و مفاهیم معنوی بوده است، این هنر حتی در شکل درباری نیز ویژگیهایی از قبیل دوری از واقعنمایی، نمایش فضای لامکانی و لازمانی و غیره را در خود داشت؛ در واقع، هنر ایرانی ذاتاً متمایل به معنویت است. زمانی طولانی – به قدمت حضور اسلام تا دوره قاجار- این امر در عرصه هنر دینی متجلی گشت و سپس با فرارسیدن دوره قاجار، این مهم در قالب هنر مذهبی عامیانه نمایان گشت.
عصر قاجار با تحولات عمیق اجتماعی و سیاسی، ایرانی دیگر آفرید؛ ارتباط با کشورهای غربی که دارای تمدنی پیشرفته بودند، ایرانیان را شوریده ساخت، شوریدهی شورشگر که خود را در قبال آن همه پیشرفت، دانش، رفاه و غیره، در چاه جهل، استبداد و استعمار میدید. ایرانیان در هر قشری متناسب با احوالشان خواهان رهایی از این واقعیت نامطلوب بودند؛ چرا که شاهان قاجار ثابت کرده بودند که جز آسایش و خوشگذرانی خویش، به هیچ امری توجه نداشتند، پس ایرانیان به مبارزات مختلفی دست زدند. همهی عرصه ها دچار تحول گشت و در آن میان ظهور قشر عامه، به عنوان قشری که دیگر پذیرای نقش رعیت نبود، بسیار اهمیت دارد. قشری که سنگ زیرین آسیاب محسوب شده و همه نوع آسیب و فشاری را متحمل میگشت. مردم برای به دست آرودن حقوق مدنی خویش دست به مبارزات خیابانی زده و در کنار روحانیون در تحصنها و در اماکن مذهبی حضور مییافتند. شور حاصل از این امر در کنار فشارهای اقتصادی، فقر، قحطی و غیره، مردم را هر روز معترضتر میساخت؛ آنان جدا از بیان اعتراضگونه به بیان دیگری نیز روی آوردند، بیان هنری.
هنر عامیانه که به واقع تجربه پر شور، جدی و هدفمند خویش را در زمانهی قاجار کسب کرد، مملو از نگرشهای قشر عامه میباشد؛ مردم سفارشدهنده، هنرهای عامیانه، به مفاهیم مذهبی و ملی گرایش داشتند و هنرمندانی که از دل چنین اجتماعی برخاستند، اشخاص مکتب ندیده با ذوقی خودجوش به آفرینش باورهای طبقه خویش به شیوهی متفاوت دست زدند.
آنچه در این جا قابل تامل است، ظهور ذات معنویتگرای هنر ایرانی میباشد، چرا که با گسترش ارتباطات کشورهای غربی و آشنایی جامعه درباری و مرفه، آنان وامدار نگرش ناتورالیستی و رئالستی غرب در نقاشی گشتند و کاملاً از ساحت قٌدسی هنر ایران گسستند. دیگر هنر رسمی، جایی برای حضور هنر قٌدسی و دینی نبود؛ اما هنر مردمی آن را به شیوه خویش بازپروراند. گرچه این بازآفرینی متاثر از اسلاف خویش بود و در پارهی موارد، راه بدان میبرد و مفاهیمی چون دوری از بٌعدنمایی، تزیینگرایی و غیره را در خود دارد؛ اما در عین حال، هنری مستقل میباشد که شیوه بیان منحصر به فردی را خلق نمود. در زمانهی که هنر رسمی ایران، خود را در برابر هنر غربی، انکار میکرد، هنر عامیانه به حفظ ارزشهای ملی و مذهبی دست زد، همچون طبقه معرفش.
هنرعامیانه را نمیتوان جز در لفاف زمانهی خویش نگریست. هنرمندان با سفارش مردم، نقاشی مینمودند. مردم برپایه سلایق، اعتقادات، باورداشتهایشان به هنرمند سفارش میدادند و بیشتر سفارش دهندگان به دنبال آثار مذهبی بودند؛ آثاری برای تبرک، هدیه به اماکن مذهبی، سوغات از سفرهای مذهبی و غیره. سفارش دهندگانی چون: زائران، سقاخانهداران، گردانندگان تکایا و حسینیهها و سقانفارها و امامزادهها ، متولیان اماکن مذهبی، قهوهخانهداران، نوحهخوانان، مردم عادی برای تبرک، دکان داران برای تبرک و افزایش رزق، دراویش و غیره.
با مطالعه هنر مذهبی و عامیانه این عصر، به شکلی به مطالعه نگرشها، سلایق و باورهای طبقه عامه دوره دوم حکومت قاجار دست زده تا آن را از ورای آینهی هنرشان نگریسته؛ چنان که براساس نظریه بازتاب هنر آینهی است که جامعه معاصر خویش را نمایش میدهد. جامعه قاجار متعلق به مردمی بود که در پی کسب عدالت و حقوق خویش دست به مبارزه زدند، جامعه سرشار از ظلم عدهی قلیل به کثیری از مردم. عامه که در مبارزه خیابانی فریاد میزدند، در هنر خویش به نجوا، نقش میزدند. مردم خواهان قهرمانان مذهبی و ملی، روی بوم هنرمندان بودند تا از حضور معنویشان نیرو بگیرند و به ستیز با ظلم و استبداد ادامه دهند و چه قهرمانی چون امام حسین(ع) برای مردم معتقد و شیعی ایران پاسخگو بود. از این رو اکثر آثار عامیانه به واقعه کربلا اختصاص دارد؛ اگر از باقی موضوعات دینی و مذهبی در هر وادی هنر عامیانه چند مورد باقی مانده باشد، از واقعه کربلا، از لحظه وقوع حادثه تا دارالانتقام مختار، آثار بسیار بیشتری باقی مانده است.